روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 340

“دومین ردپا”

سلام به عزیزترین استاد

بنام هدایتگر مهربانم

نمیدونم تغییرات روزانمو باید اینجا ثبت کنم یا جای دیگه از پیام اولم دقیقا 10 روز میگذره متاسفانه به دلیل کمال گرایی ومشغله های این مدت نتونستم زودتر پیام بذارم برای همین قصد دارم پیام های کوتاه بذارم تو این مدت اهرم ها رو نوشتم و بیشتر روزها مطالعش کردم اما نه هرروز و سعی کردم زمان خوابمو بهبود بدم حدود ساعت 10 که تا یه حدودی موفقیت امیز بوده . مشکلی که این 10 روز باهاش درگیر بودم وخیلی ازم زمان گرفت هنوز کمک کردن به بقیست درسته که خیلی بهتر ازسابقم اما درمورد نزدیکانم هنوز نتونستم برطرفش کنم درمورد کارهای خواهرم بود که من بعضی مواقع حتی بیشتر ازخودش پیگیر بودم و با اینکه سعی میکردم توجه نکنم ولی نمیتونستم جلو خودمو بگیرم تا خودش پیگیر ی وسوال کنه وهمین باعث شد از خیلی از برناهام جا بمونم باید به شکل بنیادی این موضوع مرتفع کنم یه مورد دیگه اینکه وقتی افراد اطرافم اهمال کاری میکنند روی من هم تاثیر میذاره تا برنامه هامو بخوبی انجام ندم و وقتمو تلف کنم که باید روی این موردم کار کنم . تصمیم دارم علاوه بر کار کردن روی باور هام درمورد ثروت روی باورهام درمورد روابط هم کار کنم. درمورد پیدا کردن الگو های موفق به یک راه ساده تر رسیدم استفاده از ربات چت جی پی تی وکانال تلگرامی که زندگی نامه افراد موفق قرار میده.هر 10 روز اینجا ردپا میذارم

درود و سپاس فراوان تقدیم به عزیزترین استاد و مریم شایسته عزیزم ( بهترین هدیه های زندگی قشنگ من)  امیدوارم شادی و عشق خداوند رو از اعماق وجودتون هر لحظه، هرثانیه تو قلبتون احساس کنید

این اولین کامنتی که من تویه سایت میذارم

قصد دارم از امروز روزشمار تحولم رو تو سایت ثبت کنم  با توکل به عشق بی همتام، مادرم، پدرم ، همه کسم، خدای مهربانم

که تو تمام مسائل پشت مو خالی و دستمو رها نکرد

خیلی کوتاه درمورد اشناییم با استاد میگم شاید در فرصتی دیگه کاملا توضیح دادم

من پارسال یعنی  اذر 1401 با گنج زندگیم استاد عزیزم اشنا شدم  زمانی که واقعا تشنه اگاهی بودم ،زمانی که با تک تک سلولهام ارزو میکردم و با تمام وجودم  اشتیاق داشتم و تلاش میکردم  و دعا میکردم خداوند راهی جلو پام بذاره تا ایمانم  قوی  بشه  دقیقا همون موقع فایل استاد عزیزم تو اینستا درمورد توحید عملی دیدم 

واین شد سراغاز خوشبختی زندگی من ،سراغاز تولدی دوباره

من بیماریمو که خیلی شدید بود تو 6 ماه 90 درصد درمان کردم 

همزمان با اینکه برای کنکورم مطالعه میکردم

من  بلاخره موفق شدم :) حقیقا میتونم تو  این لحظه بگم که این بیماری 100 درصد به طور کامل بعد یکسال شکست دادم قابل توصیف نیست و نمیدونم چطور سپاسگزار خدای مهربانم باشم.

ممنونم،سپاس گزارم متشکرم ،متشکرم، متشکرم ، متشکرم، متشکرم، متشکرم ارامش قلبم

الان حتی تو یه شرایطیم که ذهنیت مثبتی به زندگی دارم  حال و احساسم اکثر مواقع خوبه ارامش دارم ،شکر گزارم و از زندگیم لذت میبرم و اصلا علاقه ای به زدن حرفای منفی و شنیدنش ندارم

درحالی که قبلا زیر صفر بود با اینکه درمورد قانون جذب و ارتعاش اگاه بودم  و همیشه دنبال تغییر خودم بودم ولی اون نتیجه ای میخاستم نمیگرفتم

و اینو هم بگم من بیماریمو فقط با فایل های رایگان استاد و مطالعه کتاب جو دیسپنزا  و تغییر توجه و افکارم  و اطلاعاتی که از قبل درمورد قانون جذب داشتم درمان کردم

من از چند سال پیش دوره های قانون جذب شرکت کرده بودم  واگاهی خوبی در این زمینه داشتم اما نمیتونستم  بهش عمل کنم  چون خودمو و توانایی هامو باور نداشتم فکر نمیکردم بتونم ذهنم مثبت کنم  باور نداشتم  بتونم جلوی افکار منفیم مقاومت کنم   اما  بعد فهمیدن بیماریم فهمیدم که خودم باعث این مشکلات وبیماری شدم پس تصمیم گرفتم همینطور که خودم خرابش کردم خودمم درستش کنم پس بدون اینکه به نتیجه فکر کنم فقط وفقط تلاش کردم  ثانیه به ثانیه .

2 ماه اول با اطلاعات قبلیم درمود قانون جذب و  توجه مثبت بهتر شدم  اما یه چیزی  اساسی کم بود “ایمان”

چیزی که من گم کرده بودم ایمانم بود ایمانی که همه جا دنبالش میگشتم  و پیداش نمیکردم بلاخره تو کلام سحر آمیز  و قلب زیبای استادم پیدا کردم

ایمانی که نجات بخش زندگیم شد ، مرهم و آرامش قلبم شد

استاد عزیزم شفا بخش زندگیم شدید تمام ترک های وجودم پیوند زدید ممنونم ،خیلی ممنونم ، خیلی ممنونم

الان یه مدتیه یه مقداری شل گرفتم .

تصمیم دارم خیلی جدی تر مسیر ادامه بدم به این خاطر ک هیچکس بهتر از من نمیدونه ذهن چقد راحت میتونه زندگی انسان  به جهنم  تبدیل کنه و چقد راحت تر میتونه اونو به یه بهشت تمام وکمال تبدیل کنه

هدف اصلیم کار کردن روی باور های منفیم درمورد ثروت مند شدن و بعد شروع کسب وکارم به امید خداهست .

رشد کردن و اموزش دیدن در زمینه کاریم هست.

همینطور  رشد توجه و احترام و مراقبت کردن و دادن عشق ومحبت فراوان  به خودم هست  که البته خیلی نسبت به قبل بهتر شده اما هنوز خیلی جای کار داره

به همراه داشتن انظباط شخصی و انجام کامل برنامه هام  ومتعهد بودن به خودم واهدافم

همینطور کسب معدل  19/5 به بالا 

تو این  مسیر اولین قولی که به خودم میدم  اینکه به هیچکس به غیر خودم کمک نکنم و همه توجهمو بذارم روی رشد خودم  و تا زمانی که کاملا قوی نشدم به دیگران کمک نکنم . هر توجهی وکمکی منو از خودم واهدافم باز میداره واین هزاران بار به من ثابت شده   ( رشته تحصیلیم ایجاب میکنه به بقیه کمک کنم  علاوه بر این از بچگی باور داشتم که ادم خوب ادمیه که به بقیه کمک کنه ، فداکاری کنه و منی که  میخاستم ادم خوبی باشم خودمو فراموش میکردم   ، البته خداروشک با تلاش هام  خیلی بهتر شدم خیلی )

اولین برنامم  نوشتن اهرم رنج ولذت درمورد کار کردن وانجام تمرینات استاد هست   تویه انجام تمرینات یکم اهمال کاری میکنم  و وقتم خیلی نامحسوس از دست میدم

همینطور نوشتن اهرم برای مشکل خوابمه

یه کوچولو دراین مورد میگم  که  بعدا رشدمو مقایسه کنم

مشکل خوابم  مشکلی که کل زندگیم باهاش رو به رو بودم   هرقدر سعی میکنم  زود بخوابم نمیشه ، مشکلی پیش میاد، کاری پیش میاد و موضوع اصلی تر اینکه وقتیم زود میخوابم وهرچی تلاش میکنم که 11 بخوابم، خوابم  نمیبره  و این که بیماریم خیلی این موضوع تشدید کرد

درحال حاضر من 11، 12الی 1 میخوابم اما معمولا 2 خوابم میبره .اما مشکلی با صبح زود  بیدار شدن انچنان ندارم اما بعدش خستم وانرژی کافی ندارم  مخصوصا موقع مطالعه خوابم میگیره

واین که تواین مدت من به تماشای فیلم علاقه مند شدم  چون میخاستم توجهم از روی مشکلم برداشته بشه  وچون حسمو بهتر میکرد اما الان تصمیم  دارم تلوزیون کاملا تعطیل کنم .

و فقط وفقط روی خودم کار کنم چون من لایق تربن انسان برای تجربه خوشبختی، شادی وثروت بی پایان و تجربه ی رویاهام هستم

به بهشت زندگی من خوش امدید (: