روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 361
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد گرامی و سلام به خانم شایسته عزیز استاد امروز 25 /5/هست و به خودم قول دادم که هر روز یه فایل گوش کنم و کامنت های بچه ها که مربوط به همون فایل هست بخوانم و از دریافت همون فایل که گوش کردم نکته هایش را بنویسم اخه من فقط فایل های شما را گوش میدم زیاد علاقه به نوشتن ندارم و لی امروز به خودم قول دادم که برای پیشرفتم و به درامد رسیدن باید کردم که هر روز برای خودم یه قدم بردارم برای ذهنم برای باورهایم برای ذهنم بایدی کردم برای تغییرم من انقدر از جهان چک و لگد خوردم که باید پیشرفت کنم باید به خودم کمک کنم باید
، من امروز این رد پا را گذاشتم که هر دفعه فراموش کردم بگم من به استاد و به خودم قول دادم نزنم زیر حرفم و من باید تغییر کنم من باید ادم های منفی را از خودم دور کنم باید برای مو فقم وقت بگذارم قبلا هر دفع یه فایل گوش میکردم حوصله هیچ کاری نداشتم بیرون میرفتم دلم میخواست بیام خونه توی خونه بودم دلم میخواست برم بیرون حوصله حرف زدن همسرم را نداشتم اصلا حوصله بچه هایم را نداشتم مثل این بودکه نمیدونستم
با خودم چند چند هستم ولی امروز باخودم فکر کردم گفتم اکرم میخوای چکار کنی تو هرروز بدتر از روز قبل هستی نه حوصله داری نه کاری انجام میدی هر روزکارهای خونه تکرای شده نه درست فایل گوش میدی نه برای پیشرفتت قدم برمیداری ولی یه لخطه رفتم تو سایت فلایل روز شماره اومد گفتم این بهترین ایده بود که هرروز برای خودم بایدی کنم و فایل روز شماررا هر روز گوش کنم کامنت بذارم و هم کامنت بچه های سایت را بخونم واین بهترین هدایت خداوند بود خدایا شکرت که به من جواب دادی که این راهته این یه نشونه بود چون خواستم چون فکر کردم و به نتیجه رسیدم بهترین جا هدایتم کرد خدایا شکرت برای هدایت خدایا شکرت برای این که حال خوب را تقدیمم کردی استاد گرامی و خانم شایسته سپاس در پنا ه خداوند باشید
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
دوروزی بود که درگیری فکری داشتم و نمیتونستم نگرانی و احساس گناه رو توی ذهنم تغییر بدم و توی این دوروز احساس گناه و فکرای منفی داشت هی بزرگ و بزرگتر میشد. امروز هدایت شدم اینجا. فایل اول از روز اول روزشمار زندگی.
دوبار فایل رو گوش کردم
چقدر قشنگ توضیح میدین و باز میکنی مسائل رو.
من جزئی از خداوندم.
من نمیتونم روزی کسی رو قطع کنم
من نمیتونم زندگی دیگران رو تغییر بدهم
خداوند بخشنده است
من ارزشمندم
من ارزشمندم
من لایق آرامش هستم
اشتباهات من باعث بزرگ شدن من میشه.
هیچکس نمیتونه به من احساس بی ارزشی رو القا کنه.
من خودم خالق زندگیم هستم
سلام همسفرهای عزیزم
روز دوازدهم
قبلاً ها خیلی به شانس اعتقاد داشتم.همیشه خودم را بدشانس میدانستم.تا اینکه با قانون آشنا شدم.خدای من مهم تمرین اصل زندگی ،من مسول زندگی خودم هستم پس شانسی وجود ندارد.و شروع کردم به ساختن باور من خیلی خوش شانس هستم.دیگه کمتر دیگران را مقصر زندگیم میدونم.شرایط زندگیم در حال بهتر شدن است.
میخواهم زندگیم رو بسازم.
روی خودم کار میکنم.
خدایا شکرت برای دیدن این روزها که می توان تفکر و تعقل کنم روی زندگیم.
خدایا شکرت که من ناآگاه از این دنیا نرفتم.
خدایا شکرت که من لایق دریافت کردن این آگاهی ها هستم
سلام …
راستش خیلی خوشحالم که با سایت استاد عباسمنش آشنا شدم اونم زمانی که تو زندگیم با مشکلات و موانع بزرگی روبرو شدم
من از وقتی که کتاب های استاد رو خوندم حس
میکنم شرایط از نظر روحی خیلی بهتر شدم در واقع
به فکر پیشرفتم و دوست دارم به تک تک خواسته هام برسم با تلاش با تغییر افکار و باورهایی که دارم و هر روز سعی میکنم از انرژی منفی و باور هایی منفی اطرافیانم فاصله بگیرم و همنطور که استاد گفتن زمانی میتونیم از مشکلات و سختی ها
بگذریم که باورمون رو تغییر بدیم که به فکر زندگی شاد و بدون درد سر باشیم اَره رو تیز کنیم از رویا و اهدافمون نگذریم به خدا ایمان داشته باشیم و تلاش کنیم من رد پا از خودم جا میزارم که یه روزی برگردم ببینم من موفق ترین فرد کسی که تو رویای خودش زندگی میکنه کسی که خوشحال ترینه و تموم روزهای سخت زندگیشو گذرونده
سپاس فراوان از استاد عباسمنش
رد پای اول
25/5/1403
سلام به استادعزیزم و همینطور استاد شایسته عزیز
مدت زیادیه عضو هستم و محصولات رو گرفتم ولی در نوشتن و خواندن کامنتها بسیار تنبل هستم و همینطور علاقه زیادی که دارم همه فایلهای استاد رو ببینم و همینطور نتایج خوب همسرم از شروع سفرنامه باعث شد منم این سفرنامه شروع کنم
فایل معرفی رو دیدم و دقیقا به همین دلیل که هر دفه یه سری اگاهی دریافت میکنیم من به صورت دوره ای فایلها رو میبینم یا گوش میدم حتی همین فایل معرفی رو دفه دوم که گوش دادم یه سری اگاهی جدید گرفتم .
اینکه به اندازه ای که ظرفت بزرگتر میشه از همون اگاهی بیشتر دریافت میکنی مثل اینه که ما اقیانوسی از اگاهی داریم فقط باید روی ظرفمون کار کنیم مثلا قاشق داریم تلاش کنیم تبدیلش کنیم به لیوان
لیوان رو تبدیل کنیم به کاسه و همینطور بزرگتر و بزرگتر
حالا چطوری ؟
دقیقا با تکرار همین فایلها و انجام تمرینات . اینارو به خودم میگم که یادم بمونه
بدون تلاش و تعهد پیشرفتی در کار نیست .منم تعهد میدم که این سفرنامه رو هر روز ببینم و کامنتها رو بخونم و کامنت هم بذارم .این مقاومتم به خواندن کامنتها و نوشتن خودش یه پاشنه اشیله که باید برطرف بشه .قشنگ مشخصه که نجواهای ذهنم نمیخاد تمرکز کنم روی نکات مثبت .چون خوندن و نوشتن کامنت ینی خواندن اگاهی ها و نکات مثبت و سعی میکنه منو دور نگه داره ولی با این سفرنامه نمیتونه . چون این سفرنامه چند تا ویژگی خوب داره
1 اینه که بصورت خیلی حرفه ای توسط استاد عزیزمون خانم شایسته دسته بندی شده و خیالم راحته که فایلی جا نمیمونه
2 متناسب با زمانی که داریم میتونیم فایلها رو ببینیم و کامنتها رو بخونیم و کامنت بذاریم
3 اون حس کنجکاوی رو تحریک میکنه چون مثل محصولات مشخص نیست که فایل بعدی در مورد چه موضوعی هست
سپاسگذارم از اساتید عزیزم و همه دوستان این سفرنامه
وقت بخیر بر همگی
امروز اولین روز عضویتم در خانواده ی موفق آقای سعید عباس منش هست
من اولین روز رو با اولین روز فصل اول شروع کردم و نگاه کلی هم به نظرات و دوره ها انداختم
با خرد جلوی عجول بودنم را میگیرم و روزانه به تماشا و تفکر در فصل ها میپردازم
با تشکر از دوره های رایگانی که در اختیارمان قرار داده شده و دوره های بعدی که قرار هست خریداری شده و مسیرم را ادامه دهم
سلام به استاد بینظیر ومریم عزیزم
سلام به دوستان هم فرکانسی ام
من دوهفته ست که تعهد دادم برای یه شروع قوی
اینقدر ایده دارم که سردرگمم که چکار کنم
کاری که شروع کردم رو دوستدارم و با کنترل ذهنم حتی با وجود اینکه تازه شروع کردم کلی مشتری دارم و حسم میگه این خیلی عالیه با اینکه هنوز پیج هم نزدم و اعضای گروهم کمتر از 100 نفرن
اینو یه نشونه می بینم چون ایده ای دیگه ای هم اومده به ذهنم برای بهتر پیش رفتن تو این مسیر
اما احساسی که الان نمیدونم درسته یا نادرست اینه که یه ایده ی دیگ برای کار دارم که راحت تره
و اینکه من با بچه ی کوچیک راحت ترم تا انجام این کارهنری ای که علاوه بر تمرکز فضای بیشتری رو میگیره
من نمیدونم این هدایت خداونده به سمت این کارجدید که تو ذهنمه یا از باورهای من میاد یا اینکه چون برای این کار الانم و یاد گرفتنش هزینه کردم دلم نمیخواد بذارمش کنار .
دوستدارم بتونم با خودم کنار بیام یه چیز رو انتخاب کنم و در همون زمینه تکاملی پیش برم .
از خدا میخوام هدایتم کنه و هفته ی دیگ که میام بنویسم به نتیجه ی درستی رسیده باشم.
استاد با تمام وجودم ازتون ممنونم از اینکه میتونم بیام اینجا و بنویسم.گاهی فکر میکنم چقدر سخته که هیچکدوم از آدمهای اطرافت حرفاتو نفهمن یا هم فرکانس تو نباشن دوست داشتم با کسی مشورت کنم که خودش موفقیتی کسب کرده و باورهای درستی داره
و دوباره تشکر میکنم ازتون بخاطر این سایت که انسان هایی با باورهای درست که همو میفهمیم هستن .
از خداوند سپاسگزارم بخاطر بودنم در جمع شما
خداروشکر که مشغولیت ذهنی ام برای کسب وکارمه این خودش رشده
سپاسگزارم که میتونم ایده هایی که به ذهنم میاد رو عملی کنم
من تا الان چندین بار به یک فایل مشخص از شما گوش دادم در حالی که هر سری یک برداشت متفاوت از اون فایل داشتم حتی در مورد آزمون ها چندین بار آزمون ترمز های مخفی ذهن رو انجام دادم که هر بار یه چیز جدید از اون برداشت کردم هر سری آگاهی یا پهنای توجه ام نسبت به اون موضوع تغییر کرده
هر چقدر وقت میذارم برای خودم و کنترل میکنم ورودی هامو شرایط و نتیجه م بهتر میشه
باور های خوب نتیجه ی خوبی بهم میده
من قبلا وقتی برای مشتری هام کار انجام میدادم این باور رو داشتم که ایا حق الزحمه مو میده یانه اما بعد اینکه روی خودم کار کردم و رها کردم و گفتم صددرصد میده همه ی مشتری هام خیلی خیلی خوش حساب شدن بدون اینکه من طلب کنم خودشون حق الزحمه مو بی درنگ پرداخت میکنن
درود بر استادان عزیز عباسمنش و شایسته
روز دوم سفرنامه هم گذشت و با تمام وجود سعی براین داشتم که در احساس خوب بمانم و همین حس رو به اطرافیان هم منتقل کنم.
باور نمیکنم که قانون جهان اینقدر سریع پاسخ میده.
مدتها بود که یک مشتری خونه ای رو واسش قولنامه کرده بودیم و رفته بود و برای پرداخت کمیسیون دفتر حتی پاسخ تلفنش روهم نمیداد.
من طبق عادت همکارامو مقصر میدونستم.اما بااین فایل بخودم گفتم همه چی از خودم منشا میگیره و مقصر خودم هستم.
حسمو خوب نگه داشتم و صبح از خدا خواستم که این کارو واسم ردیف کنه و دیگه بهش فکر نکردم.
باورم نمیشد عصر همکارم زنگ زد و گفت که فلانی کمیسیون دفتر رو واریز کرده و نمیدونید چقدر خداروشکر کردم.
این یک نمونه ساده از عمل به آموزش های استاد هست.
خداروهزاران مرتبه شکر میکنم که در مسیری قرار گرفتم که میدونم باید چکار کنم.فقط باید تکرار کنم و تمرین کنم تا ملکه ذهنم بشه.
با اشتیاقی چند برابر میرم تا روز سوم سفرنامه رو شروع کنم و نتایج بیشتر و بهتری رو بگیرم.
خدایا ازت ممنونم.
واسه همه چی ازت سپاسگزارم.
واسه همسر عالی،واسه رابطه عاطفی بی نظیری که دارم،واسه سلامتی که دارم،واسه درآمدی که روز بروز بیشتر میشه و ….
همه شما دوستان رو به دستان پر مهر خدا میسپارم.
به امید روزی که شما که دو استاد عزیز رو از نزدیک ببینم.
سلام به دوستان عزیزم
امروز روز هفتم سفرنامه است
به شدت تنبلی میکردم تا بنویسم اما شروع کردم به نوشتن
میدونید دست خودم نیست هربار که مطالب دوستان رو میخونم اشک هام جاری میشه قلبم باز میشه و با خودم میگم بچه ها چقدر خوب قانون رو فهمیدن و چقدر خوب به قانون عمل میکنن.
امیدوارم یه روزی نتیجه های خیلی بزرگ بگیرم و بیام براتون بنویسم.
از همگی سپاسگزارم