روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 368

1403/8/4اولین ردپاتوی کلاس روزشمارتحول زندگی روبه خودم تبریک میگم:به نام عشقم سلام به پدرومادردلسوزم خدا.

سلام به استادعشق واستادنظم مریم جون وسلام به همکلاسیهای روزشمار،استادهروقت ازروزشمارکامنت میخوندم میگفتم :خدایادوست دارم منم توکلاس دانشگاه روزشمارشرکت کنم.و پاداش ونتیجه عمل صادقانه وفهم ودرک شنیدن درس وحضورم راسرکلاس الهی ببینم!ومدام ذهنم میگفت:اینهاازتوجلوزدن الان بچه‌ها مثلا50روزه یافلانی 190روزه شروع کرده برای شروع دیگه دیرشد!ولی گام به گام خانه تکانی ذهن روازروزفکرکنم2وم بودکه خدادستموگرفت، هدایتم کردوگفت: بیاثبت نامت کنم وحرص نخوری یک دنیادلم گرم شد!که به اول یک کلاس درس ثبت نام شدم.دیگه ازغصم کم شدتااینکه نمیدونم چطوربه قسمت خریداران محصول مثلاقانون آفرینش یا12قدم و….هدایت شدم واصلانمیدونم دستم به کجای گوشی خوردرفت دوباره روزشمارتحول زندگی من قبلادیده بودم وکامنت خونده بودم فقط متوجه تعدادروزهاشون که شرکت کرده بودن رومیشدم که خیلی وقته شرکت کردن!ومنم فقط یک مصرف کننده بودم فکرمیکردم من نبایدتواین کلاس باشم ومن هم خیلی این فایل رومیبینم گریه هاکردم اززیبایهای این فایل وبابت این آهنگ زیباولی به قول استادوقت کامنت گذاشتن نبوده ! بلدنبودم!ومیگفتم :الان دیرشده همه رفتندومن موندم! ولی دیشب دیدم فلانی مثلا3آبان 1403روزاول روزشمارتحول زندگی روشروع کرده،من تعجب کردم! دوباره گفتم :خدایاکمکم کن منم دوست دارم توکلاس شرکت کنم .توی کلاسهای روزشمارتحول زندگی،سلامتی سازوثروت سازوشرکت کنم. ولی بلدنیستم! شب خوابیدم الان بیدارشدم باصدای دلنشین اذان صبح ونم نم باران،زدم روزاول، فصل اول امیدوارم درست باشه دیدم همین فایل روبارهادیدم فکرمیکردم دیرشده ولی شاگردهای دیگری هم هستندکه الان شروع کردن دلم یک عالمه گرم شدگفتم :لیلاجون هیچ وقت دیرنیست توهم بنویس.تاالان به سختی کامنت میخوندم ومینوشتم ولی الان که عینک مطالعه گرفتم به شکرانه ی الهی خوب میبینم 5ماه بودرفتم دکتربرام عینک تجویزکردذهنم گفت: توکه تمرین میکنی روخودت بایدچشمات خوب ببینه!شاگرداستادبودن بایدبدون عینک خوب ببینه! والان چه واجبه بری برای عینک هزینه کنی؟تابلاخره صدای قلبم گفت: کمالگرایی روبذارکناروخیلی راحت رفتم عینک گرفتم .وخداهمون شب پولشوازجایی که نمیدونستم برام رسوند.وحالا ذهنم میگه: چی میخوای بنویسی؟ خجالت بکش که بنویسی من زودمتوجه اتفاقات سایت نمیشم !مثلااصلامن نمیدونم استادکی لایوزنده دارن منم ببینم وذوق وشوق کنم! که بااستادسرکلاس ویک دنیادانشجونشسته باشم .انگشت نمای همه توسایت میشی بهت میخندن ولی باغرورمثبت شروع کردم. گفتم بزاربخندن مگه خداراه مستقیم رابه مانشون داده که همدیگرومسخره کنیم؟یادعای خیربرای هم داشته باشیم وصادقانه قدم برداریم این مصیر،مصیرپاک دلان است.مصیرنجات یافتگان است. همه همدیگرودرک میکنن.والان درحضورخدااعتراف میکنم که من یک شاگردتازه وارد،توی کلاس روزشمارتحول زندگی هستم وهیچی بلدنیستم!خدایاتوبه من یادبده چگونه زندگییم رابسازم وافسارذهنم رامحکم به دست پرقدرت خداتحویل دهم وخداراوکیل برنامه نویس وفورنعمت وسلامتی وثروت ذهنم قرارمیدهم که مدام حک کندتاابدها خوب بخور،خوب بپوش ،خوب لذت ببر،همه چیزهست!خدایاخودم وبچه هام وعزیزدلم وزندگییم تااولادخاتمم رابه خودت میسپارم تمام. امیدوارم بتونم بقیه ی راه راتوکلاس ادامه بدم خدایابرای روزهای بعدراهنماییم کن کدوم فایل گوش بدم وکامنت بذارم؟وازخدامیخوام برای لایوهای زنده هم ثبت نامم کنه چون اگه هم اعلام میکنین برام اصلاپیامی نمیاد!دیگه نمیدونم چی بنویسم ؟فقط میگم خوشحالم.وامیدوارم اگه کلاسهای دیگری شروع شدمنم اولین نفرکلاس باشم!برای همه آرزوی خوشبختی دارم. خیلی دوستتون دارم خدانگهدار.