روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 4
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام الله یکتا و بی همتا
به رســم ادب و احترام سلام…
====================================
30. روز سی ام_ صاحبان کسب و کارهای موفق چه باورهایی دارند؟
abasmanesh.com
خدایا شکرت برای این لحظه که دارم ثبت میکنم برای خودم. من موفق شدم. میخوام ببینم همین موفقیت های کوچیکم رو همین تعهدهای به ظاهر ساده و کوچیکم رو. میخوام ببینم و متحول بشم و چنان امروز سرشار از حس خوب و نشانه ها و تماس ها و صحبت هایی هستم که منو داره به سمت خواسته هام و هدفم به شدت و مشتاقانه به حرکت وامیداره.
خدایا شکرت برای امروز که شب یلداست و دعوت شدیم در کنار خانوداده غیرنسبی خودم اونم از جنس این نگرش ها باشم.
خدایا شکرت برای وجود استاد عزیزم برای این صحبت های استاد عزیزم که به آرزوش رسید تا این حرف ها رو بزنه و وضعیت مالی اش خیلی خیلی متحول شده و با قدرت به ما راه رو نشون میده.
خدایا شکرت
^ به همان اندازه ای که این اصول را باور و آنها را جزئی از نگرشِ ذهنتان میکنید، موفقیت مالی کسب میکنید!
این یک اصل است:
شما به همان اندازه ای اجازه ورود ثروت به کسب و کار و زندگیتان را میدهید، که باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین درباره ی کسب و کار مورد علاقه تان در ذهن خود می سازید.
^ تنها چیزی که در عباس منش تغییر کرده، فقط و فقط باورهای اوست. باورهایی که با خواسته ها و علائقش هم جهت است.
^بسیار مهم است که شما ثروتمند باشید، زیرا وقتی وضعیت مالیتان عوض میشود، وقتی کسب و کارتان رونق میگیرد، چیزهای بسیار مهمی در زندگی تان تغییر می کند.
=====================
من میخوام که ثروتمند باشم و در مسیر علایقم حرکت کنم و فقط لذت ببرم.
بنام الله یکتا و بی همتا
به رســم ادب و احترام سلام…
====================================
====================================
29. روز بیست و نهم_ مقدمه دوره «راهنمای عملی دستیابی به رویاها»
abasmanesh.com
^افراد زیادی نه تنها با رسیدن به رویاهای خود، به شهرت و ثروت رسیدند، بلکه امید میلیونها نفرِ دیگر را برای جدی گرفتنِ رویاهاشان، زنده کردند و آنها نیز با این امید به رویاهایشان دست یافتند.
^ تحققِ هر رؤیا، دری به سوی برآورده شدنِ رویاهای افرادِ بی شماری گشوده و آنها را مصصم به تکاپو میکند تا ایمان شان به توانایی درونی را باز شناخته و حرکت کنند.
در جریانِ رسیدن هر فردی به رویایش، باورهای محدود کنندهی زیادی شکسته و باورهای قدرتمند کنندهی زیادی ساخته میشود.
^ همهی رویاها معنویاند چون جهان را گسترش میدهند. چون با تحقق شان گویاترین، شیواترین و نفوذ پذیر ترین پیامِ جهان را فریاد میزنند که:
اگـــــر آرزویی در دلت متولد شده، یعنی خداوند قبل از آن آرزو، توانایی تحقق آن رؤیا را نیز به تو داده است…
اگـــــر این افراد به رویای خود رسیده اند پس تو هم می توانی.
^ مهم ترین لحظه های رشدِ ظرف وجود ما، در لحظاتِ حرکت در مسیر تحقق خواسته هایمان است.
^ظرف وجود ما با تک تک قدم هایی رشد می کند که برای تحقق هر خواسته ای هرچند کوچک بر می داریم و با واقعیت بخشیدن به آن خواسته ی کوچک، ظرف وجودمان را رشد می دهیم و آماده ی تحقق خواسته های جدی تر می شویم.
این روند تکاملیِ رشدمان است.
==============================================
وای که چقدر این فایل رو انگار دفع اول بود میشنیدم. چقدر این فایل در زمان مناسبی دوباره امروز به واسطه دنبال کردن “روزشمار تحول زندگی من” در روز بیست و نهم شنیدم. چقدر درت چقدر به موقع. خدایا شکرت برای این قوانین ثابت و بدون تغییرت که همیشه درست کار میکنن بدون ذره ایی خطا.
چقدر همیشه در سال های نوجوانی و اوایل جوانی ام خواسته ام و دعای همیشگی در انتهای نمازهام این بود که خدایا ظرف منو بزرگتر کن منو رشد بده. منو بزرگ کن و چقدر در انتهای این فایل بیشتر فهمیدم که خدا برای اینکه من بزرگ بشم راهش هم بهم گفته بوده اما من اون موقع ها نمیفهمیدم. اینکه آرزویی به دلم انداخت و با تحقق همون آرزوهای بزرگ و کوچیک در اصل میخواست مــنو رشد بده، ظرفم رو بزرگ کنه.خدا منو اجابت کرد اما من آماده اش نبودم واصلا نفهیمدم همون چیزها همون خواسته ها راهش بوده.چقدر کور و کر بودم و چقدر خوشحالمم که دارم بینا و شنوا میشوم و فکر خدا رو یاد میگیرم بخونم. با منبع با اصل با قدرت یکتا بیشتر هماهنگ تر و وصل تر میشم. بیشتر قوانینش رو درک میکنم.و چقدر خوبه همین قدم های ساده و کوچیکی که هیچ وقت مهم نمیدونستم. اما الان دارم تاثیر این مداومت رو میبینم درک از صبر و تکامل رو میفهمم.
خداروشکر که در روز بیست و نهم هنوز اینجام و متعهد و قرص و محکم در مسیر درست خودم به سمت خواسته هام در حرکتم. خدایا شکرت که دست هاتو میفرستی تا منو به خواسته هام هر بار نزدیک و نزدیکتر کنی.خدایا بی نهایت شکرت برای روز 29 ام که منو داره به خواسته هام و قدم هایی که باید کامل کنم نزدیک میکنه. خدایا شکرت برای این لحظه برای وجود همسر عزیزم که اینقدر عشقه اینقدر مهربونه، اینقدر به رشد من کمک میکنه با همه ی تفاوت ها و اختلاف نظرهامون.خدایا شکرت برای تمام دارایی هام که الان روی میزم هست و جلوی چشمامم هست و میبنم خدایا شکرت برای تمام داشته ها و داراریی هایی که حسشون میکنم برای سلامتی ام برای خونی که در رگ هام در جریانه برای قلبم. براای همه چیز سپاسگزارم خدا. خدایا سپاسگزارم برای هر آن چیزی که به من دادی و ندادی میبینم و نمیبینم.. درک میکنم یا قراره بعدا درک کنم…نمیدونم خدایا شکرت برای هر نفسم.عاشقانه حست میکنم تو رو که برایم همه چیز میشوی…
کمکم کن تا باهات هماهنگ تر بشم و در جهت گسترش جهانت و خودم عالی پیش برم چون منو لایق بهترین ها آفریدی.
بنام الله یکتا و بی همتا
به رســم ادب و احترام سلام…
====================================
28. روز بیست و هشتم_ کمبود را باورنکن،حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد!
abasmanesh.com
خدایا شکرت برای این فایل های قشنگی که استاد ضبط کردند که باعث میشه درست فکر کنیم. باعث میشه گول منطق های ذهن رو نخوریم. منطق هایی که از کمبود میاد. و فقط کمبودها رو بهمون نشون میده.
خدایا شکرت برای این حد از جسارت استاد عزیزم که میاد اینجوری دانسته های خودش رو با قانون ترکیب میکنه و بهمون یاد میده عملی که هر حرفی رو باور نکنیم. دلیل نمیشه چون فلانی خفنه، چون خیلی علمش زیاده حرف هاش درت باشه. حرفی که با قانون مغایره، حرفی که بهت احساس خوبی نمیده باور نکن. اون یک باور شیطانیه باور نکن…
^ هرچه به اطرافم نگاه کردم، همهاش فراوانی و برکت دیدم.
به این نتیجه رسیدم که وقتی باور کمبود، حکمران ذهن بشود، حتی اگر پرفسور هاوکینگ هم باشی، خیلی سخت است که بتوانی نشانهای خلاف آن باور و مبتنی بر فراوانی را بیابی.
^وقتی عینک کمبود را بر چشمانت زدهای، جز کمبود نمیبینی، به همین دلیل نـــگران و آشفتـــه میشوی.
وای من باید این جمله رو یادم بمونه و از خودم هرزگاهی این سوال رو بکنم نمنه عینک کمبود یا هر عینک محدودکننده ایی رو به چشم هام زدم.حواسم باشه با چه نگاهی به مسایلم نگاه میکنم. عینک کمبود و نگرانی یا عینک فراوانی و امید
^ باور کمبود، اجازه نمیدهد این حقیقت را ببینی که:
ثروت، نه تنها از دل هیچ، بلکه از دل چیزهایی ایجاد میشود که روزگاری دلیل اصلی فقر دانسته میشد. همه چیزهایی که روزگاری یک مشکل، مانع و محدودیت بود، الان تبدیل به یک نعمت شده.
تـــا زمانـی کـــه به کمبود باور داری، نشانههای فراوانی در زندگیات ظاهر نــمیشوند.
^روزگاری کویرهای جهان، سرزمینهای بی منفعت و دور انداختی محسوب میشدند، اما الان حکم طلا دارند، زمینهایی که میتوانند با زیر کشت رفتن توسط سلولهای خورشید، مهمترین منبع تولید برق باشند. پس داشتن کویرِ بشتر، یعنی داشتن ثروتِ بیشتر و در اختیار داشتن بخش اعظمتری از نیروی خورشید!
اینها معجزه باور کردن فراوانی است! معجزه ورود به فرکانس فراوانی!
^ کمبود را باور نکن حتی اگر بزرگترین دانشمند جهان، با بیان نشانههای کمبود، آن را تصدیق کند، آن نشانهها فقط بخاطر باورهای آن فرد خاص است و نه واقعیت جهان.
^ بـاور بـــه فـراوانی، مهمترین باور برای رسیدن به استقلال مالی است.
^ این جمله خداوند را خوب درک کنم که گفته:
اگر تمام درختان قلم و تمام آبها مرکب شوند، هرگز نخواهید توانست نعمتهای پروردگار را بشمرید.
====================================================
وای که چقدر این مقاله ها یکی از یکی در خوب بودن و انتقال اگاهی از همدیگه سبقت میگیرن. واقعا سپاسگزارم مریم شایته عزیز برای دست به قلم شدن و این درک ها و جملات خوب و آگاهی بخشی که نوشتی:
^ مثل قانون اول نیوتن که میگوید: اگر یک جسم در حال حرکت، با مانعی مواجه نشود، تا ابد به حرکت یکنواخت خود ادامه میدهد.
به دلیل وجود این قانون است که: اوضاع هر روز تا ابد بهتر و بهتر میشود.
^حقیقت این است که هر روز منابع جدیدی از نعمتها کشف میشود و هر روز راهها و ایدههای سادهتری برای بهره برداری از منابع موجود، دسترسمان بوده، پدیدار میشود.
فراوانی و ثروت، حقیقت این جهان است. حقیقتی که میتوانی به وضوح در زندگی خودت ببینی که بسیار بهتر و راحتتر از پدربزرگت زندگی میکنی. حتی بهتر از 5 سال قبل خود زندگی میکنی. پس چرا نمیتوانی با وجود اینهمه نشانهی واضح، فراوانی جهان را باور کنی؟
پاسخ ساده است. چون نتوانستهایم به اصل و اساس جهان که خوشبختی و فراوانی است، اعتماد کنیم. لذا به جای لذت از مسیر، نگران نتیجهایم. وقتی هم به این اصل اعتماد نکنیم یعنی به خدا اعتماد نکردهایم و وقتی هم به خدا اعتماد نکنیم تا ابد در ترس و نگرانی از کمبود، خواهیم زیست.
قانون ثابتی وجود دارد که: نمیتوانی در مسیر ثروت باشی و نگران هم باشی. نگرانی با ثروت همنشین نمیشود. نمیتوانی همزمان نگران وعده شیطان یعنی فقر و کمبود باشی و به فضل و برکت خداوند هم دسترسی داشته باشی.
الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَهً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ
شیطان وعده تهیدستى به شما مىدهد و به زشتیها وا مىدارد، ولى خداوند به آمرزش و فزونى نویدتان مىدهد که خداوند گشایشگرى داناست. (268بقره)
از نظر من، باور به فراوانی، توحیدی ترین باور است. زیرا معنای کامل اعتماد به ربّ و سیستمی است که بر این جهان مقرر شده. هرچه این باور عمیق تر شود، خداگونهتر میشویم.
هرچه این باور در تو ریشه بدواند، از شرک دورتر میشوی. چون نمیترسی، نگران نمیشوی و برای حفظ یک موقعیت، فرصت و یا یک آدم در رابطهات، برنامه نمیریزی. چون کمبود را باور نداری. چون وعده خداوند به فراوانی را باور داری:
همان وعدهای که به وضوح میگوید: اگر تمام درختان قلم شوند و دریاها مرکب، نمیتوانی فراوانی جهانم را بشماری.
و چه کسی قابل اعتماد تر از خداوند بر کلام خویش است؟!
سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولا. «منزه است پروردگار ما که وعدههایش انجام شدنى است.»
برای همین است که اصل، «توحید» است و هر چیزی غیر از آن فرع است.
توحید، نگرانیهایت را از ریشه میخشکاند و خوشبینیای تمام نشدنی در اعماق وجودت ریشه میدواند. وقتی سکّان در دست این نگاه قرار بگیرد، زندگیات روی موجی از برکت، فراوانی و نعمت سوار میشود.
^ باور به فراوانی که مصداق توحید است،
اما باور به کمبود که مصداق شرک است،
^فراوانی قانون سادهای دارد. فراوانی یک امر ذهنی است. سهم تو از تجربه فراوانی در جهان، به اندازهای است که ذهنت آن را باور میکند.
محال است به فراوانی باور داشتهباشی اما آن را در زندگیات نبینی.
====================================================
خدایا شکرت برای این اگاهی ها که منو به اصل خودم و اصل قوانین بیشتر آشنا میکنه
خدایا شکرت برای نوشتن برگی دیگه از سفرم که منو آماده تر میکنه برای تحول زندگی ام.
بنام الله یکتا و بی همتا
به رســم ادب و احترام سلام…
====================================
27. روز بیست و هفتم_ مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن
abasmanesh.com
خدایا شکرت برای این سکوت و این آرامش
خدایا شکرت برای فرصت زندگی و خلق کردن
خدایا شکرت برای اینکه هرچقدر اشتباه کنم منو از زندگی کردن سریع شیفت دیلیت نمیکنی، پاکم نمیکنی و بگی اشتباهات زیاد شد..خدایا شکرت برای اینکه میتونم قوانین رو درک کنم و برای عمل کردن و هربار بهتر درک کردن و عمل کردنش قدمی بردارم…قدم های کوچک اما متوالی و پیوسته. خدایا شکرت برای ایده ها و اگاهی هایی که بهم میرسونی تا در مسیر درست به خواسته هام قدم بردارم.
فایل روز 27 ام چقدر لازم دارم هربار به خودم یادآوری کنم با اینکه بارها شنیدمش اما انگار چیزی نمیدونستم و چقدر اینبار قدری بهتر فهمیدم و درک کردم. خدایا کمکم کن به روزی برسم که یادگیری هام رو بتونم با تمام وجود زندگی کنم و تمام این مفاهیم تو ذهن و زندگی ام حک بشه.
مفهوم فرکانس بعد از اینکه به این باور میرسیم که:
تمام اتفاقات زندگی ما-بدون استثناء- حاصل فرکانس های خودمان است.
حالا که این قانون و این جمله رو به اندازه تکاملم دوباره قدری به درکش رسیدم مسئله و چالش بعدی اینه که چطور فرکانس هامو تنظیم کنم؟ چطور فرکانس هم جهت با خواسته هامو ارسال کنم؟ و قبل همه ی این سوال ها باید به یک سوال اساسی تر هم پاسخ بدم. اینکه اصلا فرکانس چی هست؟ اصلا فرکانس رو چطور در زندگی درک کنم؟ آره تو علم فیزیک سال ها پیش با مفهوم فرکانس اشنا شدم و یک چیزایی همیشه ازش یادم هست. اینکه فرکانس از کلمه “frequency” گرفته شده. و به معنای “تکرار” هست.
فرکانس یک پارامتری هست که باهاش پدیده هایی نوسانی و ارتعاشی رو تعیین میکنند و اندازه گیری میکنن.
اینم یک تعریف علمی از فرکانس (اصلا نمیتونم وقتی میرم تو تحقیق و خودم به خودم یاد میدم سرچ نکنم.خوب یا بد. اینم یک روش یادگرفتنه دیگه.)
_بَسامَد یا فِرِکانس برابر «تعداد رخداد یک رویداد تکراری» در «واحد زمان» است.
خب حالا این واحد یا اصطلاح فرکانس در رابطه با موج و طول موج استفاده میشه .
میشه گفت فرکانس یکی از مشخصه ها و ویژگی های یک موج محسوب میشه.
و تعریف دیگه ایی از فرکانس در رابطه با موج اینه:
فرکانس به جای بیان فاصله زمانی آمدن هر موج، تعداد موجی که در یک زمان مشخص آمده اند را مشخص می کند.
و اینم یک قانون مهم و کلی هست که: هرچه فرکانس بیشتر شود، قدرت موج نیز بیشتر است.
خب از موضوع علمی فیزیکی بیام بیرون. و برداشت خودم اینه که ما انسان ها هرکدوم موجی رو ساتع میکنیم. از طریق افکارمون که رقیق ترین شکل انرژی هستند و باورها و افکار غالب مون میشن موج هایی که ما به جهان میفرستیم.
حالا خیلی ساده تر اینکه ما یکسری افکار و گتگوهای ذهنی رو در ذهن مون همیشه دارم میچرخونیم اگاهانه یا ناآگاهانه..
_با مدیریت این گفتگوها و جهت دادن به آنها، تجربه ی زندگی مون را از اساس میتونیم تغییر بدهیم.
وای که این جمله رو چقدر دوست دارم و برام جالبه اینکه:
^ مهم تر از همه آیا می دانی که این موضوع تنها کار زندگی تو به عنوان خالق شرایط خودت است؟!
^ همه تجارب زندگی ات، ساخته شده به دست فرکانس هایی است که در اثر تکرار همیشگی همین گفتگوهای ذهنی به ظاهر بی اهمیت، به جهان ارسال شده!
بــرای درک کامل این ماجرا، خودت را مثل یک دستگاه تولید فرکانس ببین و جهان نیز مانند دستگاه مترجمی فرض کن که فرکانس های تو را دریافت و به شکل “تجارب زندگی ات”، ترجمه می کند.
^ تمام اتفاقات زندگی ات، چیزی جز ترجمه ای از فرکانس هایت نیست!
باورها نه تنها گفتگوهای ذهنی ات، بلکه رفتار و عکس العمل ات را نیز در آن جهت پیش می برد.
^پس اگر از آنچه که تجربه می کنی، راضی نیستی، اولین گام برای تغییر، کنترل گفتگوهای ذهنی ات در جهتی است که تو را به احساس آرامش برساند و اولین گام برای این کار، کنترل ورودی های ذهن است.