روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 58
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-75.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2019-01-13 15:17:012022-02-28 08:12:28روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
روز دوازدهم
عرض سلام خدمت تمامی هم فرکانسی های عزیز امیدوارم حال دلتون خوب و خوش باشد وروز به روز نتایجتون عالی باشه
روز دوازدهم با وجود این که خیلی کم بود ولی خیلی کلیدی و ریشه ای بود که ریشه تو فرهنگ ایران داره متاسفانه که اکثر افراد فکر میکنند باید معجزه ای اتفاق بیافتد تا شرایط زندگیشان تغیر کند البته این مشکلی،بود که خودمم داشتم خدا روشکر میکننم که قوانین روفهمیدم و دارم تلاش میکنم که زندگی خوبی داشته باشم
باید تمر کز کنیم روی خودمون و باور های عالی رو توی ذهنمون پرورش بدیم تا نتایج خواسته هامون رو بگیریم دیدگهمون رو عوض کنیم نگاه توحیدی رو داشته باشیم درک کنیم که خودمون زندگی خودمونو رقم میزنیم و تکاملمون رو طی کنیم تا زندگیمون تغیر کنه اگر قوانین رویاد بگیریم دیگه این افکاری کی باید شانس بیاریم تا وضعمون خوب بشه یا منتظر برنده شدن تو قرعه کشی باشیم یا این که درگیر سیستم پونزی بشیم به هر حال این درست نیست که چشم به ادم ها و شرایط بیرونی بدوزیم و خودتبا کار کردن روی افکار درونی همه چی درست میشه و روز به روز بهتر میشه شرایط و همه چی طبیعی رقم رقم میخوره
با سلام خدمت همه دوستان و خداقوت به خانم شایسته عزیز بابت تدارک این سفر دل انگیز؛
امروز، روز 12 ام سفره. واقعا باید این جملات رو که خانم شایسته در توضیحِ امروز نگاشتند، با آب طلا نوشت:
” موفقیت شانسی نیست. ثروت یک شبه وارد زندگی شما نمی‌شود. خداوند یک گونی پول از آسمان برای شما نمی‌اندازد و هیچ شاهزاده‌ای ای با اسب سفید از راه نمی‌رسد و یک شبه شما را به خواسته‌هاتان نمی‌رساند.
زیرا سهم شما از ثروت و تجربه ی شرایط دلخواه، به اندازه باورهای‌تان است و باورها نیز یک شبه ایجاد نمی‌شوند.”
اینجاست که می فهمیم، شانس وجود خارجی نداره و ساخته توهمات بی اساس انسان هاست. ببینید چقدر این چیز ساختگی در باور مردم ریشه داره که سالانه 40 میلیون گردشگر رو به سوی شهری مثل لاس وگاس می کشونه که قمار کنند و شانس شون (این توهم خطرناک و ناامیدکننده) رو امتحان کنند. واقعا جای تاسفه که تو قرن 21 که قرن اطلاعات و فرااطلاعات هست، هنوز این باور رواج داره. به نظرم علتش فقط و فقط عدم تفکر و تحقیق اغلب مردم نسبت به مسائل اساسی زندگی هست.
درسته… تفکر و تعمق و سفر به درون یه کم سخته. نسبت دادن وقایع زندگی به شانس و اقبال و یک سری موهومات خالی از تفکر، خیلی راحت تره.
من خودم از سال 92 با سایت استاد عباسمنش همراه هستم. در طول این سالها، اصلا وضعیت مالی و درآمدم تغییری نکرده و در کار هم موفق نبودم. همیشه با خودم می گفتم که چرا من 5 ساله که با سایت استاد آشنا هستم و اون رو دنبال می کنم، ولی وضعیت مالی و روابطم تغییری نمی کنه؟!
الان می فهمم که:
باورهای مالی من خیلی مشکل داره،
برای بی نهایت داشته هام سپاسگزاری نمی کنم،
باورهای من در مورد روابط اشکال داره.
از بچگی منتظر یه شاهزاده با اسب سفید بودم. اما الان می فهمم که شاهزاده با اسب سفید رو باید ساخت. باید اول اون رو در ذهن تجسم کرد و با باورهای مناسب بهش پر و بال داد. و مهمتر از همه اینکه قبل از اومدن شاهزاده با اسب سفید، باید دختر شاه پریون شد. من باید با عزت نفس و باور لیاقتِ داشتنِ روابط خوب، تبدیل به یه دختر شاه پریون با موجودیت فرکانسیِ مثبت بشم.
خودم روی باورهام (تو حوزه مالی و روابط) خوب کار نکردم و این رو نمی دونستم که باورها یک شبه ساخته نمیشه و نتیجه یه شبه ایجاد نمیشه. ساختن باورها مثل کوبیدن میخ به دیواره که مدام و بدون وقفه باید بکوبی و در لحظه نهایی، با یک بار کوبیدن، میخ وارد دیوار میشه. درواقع برآیند این کوبیدن های مداوم، در لحظه نهایی به صورت نتیجه خودش رو نشون میده. من امسال فهمیدم که پاشنه آشیل من، باور عدم احساس لیاقت هست. با اینکه به شدت پول و ثروت و تجملات رو دوست دارم و همیشه از تشریفات عالی استقبال می کنم، ولی این باور هنوز در من ریشه داره. واقعا نمی دونم که چه جوری این باور مخرب رو از بین ببرم تا جریان ثروت وارد زندگی ام بشه؟!
دو باور فراوانی و محبوبیت افراد ثروتمند نزد خداوند رو عمیقاً باور دارم. ولی همین باور لیاقت و احساس گناه من رو عقب نگه داشته. با خودم عهد بستم که تا آخر عمرم با این خانواده صمیمی همراه باشم. چون باورهای خوب و قدرتمندکننده و ایجاد احساس خوب و عمیق درونی، انتهایی نداره.
موفق و موید باشید.
سلام
سفرنامه بدگ هفتم
بار ها این فایل رو دیدم اما عمل کردن به همین راه کار ساده ای که استاد گفته چقدر میتونه زندگی مارو تغییر بده بنده یک سالی هست به کل اخبار رو نگاه ویا گوش نمیکنم ولی هنوز هم کافی نیست هنوز هم به روش های گوناگون ورودی نا مناسب وارد ذهن من میشه من به دنبال تغییر بودم که تو این سایت عضو شده ام پس قول میدم باز هم روی ورودی های که به ذهنم میرسه با وسواس بیشتر کار کنم برای خودم برای زندگی بهتر . شاد وسلامت وثروتمند باشید یا حق
سلام به استاد جانم و سلام به خانم سایسته عزیزتر از جانم
خانم شایسته سفرنامه رو که شروع کردید و گفتید قراره هر روز یک فایل رو قرار بدید با خودم گفتم چه خوب . اینجوری مجبور میشم هر روز یک فایل رو ببینم.. وقتی نوشتید که تعهد غیر قابل مذاکره بدید که هر روز یک رد پا از خودتون توی سایت قرار بدید و در انتها از نتیجه اش شگفت زده خواهید شد به خودم گفتم مگه چی قراره بشه؟ ولی ته دلم هم یه کم روشن بود. خلاصه سفر رو شروع کردم ولی فقط تقریبا تو نصف مسیر همسفرتون بودم که بیشترشون فایل های توحیدی بود و حتما اون موقع در مدار بقیه نبودم و لازم بوده که از فایل های توحیدی شروع کنم.. سفر رو اومدم جلو تا اینکه متوقف شد و برگشتم به خودم نگاه کردم دیدم منی که سفر رو لنگان لنگان اومدم جلو .. یک روز بودم و یک روز نه الان یک ادم دیگه شدم.. آدمی که کمترین تغییرش اینه که با خودش و خدا و دیگران در صلح بیشتری هست. آدمی که هر گاه ذهنش متوسل به غیر خدا میشه سریع مچش رو میگیره و استغفار میکنه.. نمیگم نسخه یک موحد کامل شدم.. نه ولی حداقل مچ ذهنم رو میگرفتم و از خدا میخواستم که من رو از شرک نجات بده.. یه جورایی درد شرک ورزیدن رو حس میکردم. انگار سنسورهام فعال شده بود. بعد به خودم گفتم مرضیه تو نصف و نیمه سفر رو اومدی .. رد پا هم که شاید در حد دو سه تا حالا فکرش رو بکن اگر از روز اول تا آخر پا به پاشون میومدی و تعهد گذاشتن کامنت و ردپا رو انجام میدادی چی میشد؟؟ و سفر رو از سر شروع کردم .. بعد دیدن هر فایل گاهی گفتگوی ذهنی من و خداوند شروع میشد و گاهی با خودم حرف میزدم و در نهایت یک کامنت تو سایت مینوشتم که حاصل یکی از این گفتگو ها بود. تو مسیر یک روزهایی حالم عجیب میشد . نه خوب بودم و نه بد .. انگار حس میکردم حادثه ای در شرف وقوع هست . به قول عرفا تو خرابات بودم… الان دیگه چون این حال تکرار شده میدونم قضیه چیه. اینجور موقع ها یه باور پوسیده تو دهنم ترک برداشته و در شرف فرو ریختنه و قراره از دل این خرابه ها یک انسان جدید متولد بشه. یک من متوحد تر مومن تر آرامتر خداگونه تر… دوستان امشب هم یکی از اون شبها بود از صبح حالم نه خوب بود و نه بد.. به خدا میگفتم منکه مدام دارم ذهنم رو با ورودیهای مثبت بمباران میکنم . من که تمرکزم رو گذاشتم رو نکات مثبت و زیبا یی ها چرا اونقدر که باید خوبِ شفاف نیستم؟ و قبل خواب بود که فهمیدم دوباره یکی از اون شبهاست.. از اون موقع هایی که من یکی از ویروس های ذهنیم رو بردم به قربانگاه و پیشکش خداوند کردم و با یک بله ی من خدا اون رو قربانی میکنه و به جاش تحفه ای از الوهیت از جنس توحید ، ایمان ، امید و ارامش بهم میده. این ویروس های دهنی سالهاست در درون من هستند و از مرور خاطرات تلخ تغذیه میکنند و این روزها که من با تمرکز روی فایل های استاد و قرآن و زیبایی های اطرافم راه تغذیه شون رو بستم یکی یکی میرن به قربانگاه… خدایا شکرت که چی میگیری و چی میدی! دوستان حال الان خودم رو برای تک تکتون آرزو میکنم. الله اکبر لا الله الا الله
به نام خدا
خدارو شکر میکنم به خاطر راه و مسیری هدایتم کردو سپاسگذارم از عزیزانی که این سایت راه اندازی و حمایت میکنند و سپاسگزارم از استاد عباسمنش برای عشقی که در این راه گذاشتند .
امروز فایل غذای روح استاد رو گوش کردم واقعا نمیدونم چطور تشکر کنم به خاطر آگاهیهایی که به اشتراک میزارن.
با هدایت پروردگار امروز تصمیم گرفتم هیچ چیز رو نبینم بی انکه حضور خدا در اون رو پیدا کنم و واقعا چه قدرت عظیمی در نگاه من هست و حس کردم باورهایی رو که از طریق دیدن و نیروی که خداوند با استفاده از چشم و نگاه کردن برای ساختن باور ها داده اینها رو وقتی تونستم پیدا کنم که در هر چیزی خدا رو ببینم اینکه هرچیزی هر چه هست از خالق هست و خدا خالق همه آنچه در اطرافم میبینمه برداشتم عوض شد نیرو گرفت نگاهم عوض شد و احساسم نسبت به انچه میبینم عوض دیگه ادمها مثل گذشته نیستن حتی اجسام ماشینها خانه ها حتی خواسته هایی که دارم برام در دسترستر و در اختیارمن یک ارتباط دیگه با جهان برقرار کردم از وقتی تصمیم گرفتم فقط در هر چیزی حضور خالق رو ببینم و این عهدی هست که من با پروردگارم بستم. نگاه همه خدایی باشه انشااله و از قدرتی که این نگاه برای ساختن باورها ایجاد میکنه بهرمند باشیم. سپاسگذارم
روز یازدهم :
عرض سلام و خداقوت خدمت تمامی دوستان عزیز خانواده بزرگ عباسمنش امیدوارم که نیروی خیر درزندگی همه جاری باشه
بازم سپاسگذار خداوند بزرگ هستم که من رو به این سفر هدایت کرد و به من کمک میکنه دوره تکاملم رو طی کنم
خوب بریم سراغ این فایل عالی که واقعا دیدگاه من رو از روز اول نسبت به تمام تجربیات زندگیم تغیر کرد
تمام لحضاتی که در زندگیم گذروندم چه خوب و چه بد
اولین چیزی که این فایل به من فهموند این اصل بود که تمام زندگی خودم رو خودم خلق میکنم و داشتن احساس خوب یک اصل بسیار مهم است و هر چه شادتر باشی شادی های بیشتر و اتفاقات مثبت بیشتری وارد زندگیت میکنی
تنها چیزی که قران به من فهمونده توکل با احساس خوب این که همیشه شاد باشی و در زندگی هیپ غمی وجود ندارد اصلا غم در زندگی هیچ جایی ندارد و این یک قانون است و زمانی که کسی طبق قانون برود نتایج مشخصی رو میگیره حالا چه تو پیامبر خدا باسی چه فرد معمولی باشی اگر قوانین رو یاد بگیری و بتونی درست استفاده کنی از نیروی خالقت استفاده میکنی و تمام اتفاقات زندگیت رو خلق میکنی چیزی که تا الان فهمیدم مهمنرین چیزی که احساس خوب به من میده توکل توکل و توکل است
سلام دوستان عزیزم؛
امروز، روز 11 ام سفره. موضوع بحث، فایل 55 دقیقه ای و معروف “قانون جذب در قرآن” هست که فکر می کنم اون رو تقریبا همه دیده باشن:) اینقدر این فایل کامل و زیباست و با آیات زیبای قرآن مزین شده که هیچ حرفی رو برای گفتن باقی نمیذاره!
آری… نجوا و حزن از سوی شیطان است…
قلب مطمئن، جایگاه خداوند و ذهن منفی نگر، جایگاه شیطان است…
مدام باید آیات این کتاب محکم رو برای خودمون مرور کنیم و اونها رو در عمل اجرا کنیم.
باید مدام روی خودمون و باورهامون کار کنیم… مدام… تا عضله مثبت نگری تقویت بشه و قلبمون همیشه نسبت به تمام وقایع زندگی مون، آرام و مطمئن باشه.
امروز، 2 تا دستآورد مالیِ عالی داشتم که در روز 11 ام این سفر پربرکت محقق شد. امیدوارم تا روز 40 ام سفر، همینطور وقایع خوب در هر حوزه ای از جمله مالی، هم برای شما و هم برای من به صورت مسلسل وار اتفاق بیفته و ما هم شکرش رو به درگاه خداوند به جا بیاریم.
دلیل اینکه این 2 تا دستآورد مالی رو می خوام اینجا بگم، یکی اینه که شکرش رو به صورت بلند بلند به جا آورده باشم و دیگه اینکه شما هم باورهای خوبتون در این زمینه تقویت بشه به امید الله.
مورد اول:
امروز پدر عزیزم، مبلغ 220 میلیون تومان، برام حساب پس انداز بلند مدت باز کرد تا اگه سال دیگه قیمت خونه یه مقداری تغییر کرد، بتونم برای خودم خونه بگیرم. البته درسته که قیمت خونه بالا رفته، ولی من اطمینان دارم که از راه های دیگه (که الان به ذهن من نمی رسه)، پول های دیگه ای به سمت من جذب میشه تا بذارم روی این پول و یه خونه خوب تو تهران بخرم. <>
مورد دوم:
من چون همیشه، هزینه قبض موبایلم رو پیش از موعد پرداخت می کنم، تو قسمت “باشگاه فیروزه ای” اپلیکشن همراه من که مربوط به شرکت همراه اول هست، به اندازه 544 امتیاز کسب کرده بودم. چند روز پیش پیامک اومد که تا پایان سال جاری، باید این امتیازتون رو خرج کنید، وگرنه از بین میره. من هم با 500 امتیازش، یه بسته اینترنت 8 گیگ سه ماهه از جوایز باشگاه فیروزه ای خرج کردم. همین امروز، این بسته اینترنت برام فعال شد. من هزینه ماهانه اینترنتم حدود 20 هزار تومن میشد. اما حالا با فعال شدن این هدیه، تا 3 ماه اینترنت شارژ نمی کنم و حدود 60 هزار تومن برای من صرفه جویی میشه. خدایا شکر به خاطر همه نعمت هات. <>
البته این دو موردی رو که در بالا ذکر کردم، از قبل هم می دونستم که قراره بیاد تو زندگی ام. ولی امروز با رسمیت و به طور واقعی، جفتش اتفاق افتاد. شکر خدا.
همینجا از ته قبلم آرزو می کنم همه مون فرکانس هامون رو به سمت خواسته هامون هدایت کنیم و تا پایان این سفر و تا پایان زندگی، مدام اتفاقات خوب و پول و ثروت و سلامتی و آرامش بیاد تو زندگی مون.
الهی آمین.
ضمن تایید فرمایشات استاد گرامی ، و تجربه شخصی خودم در این خصوص که با تمرکز بر جنبه های مثبت و تکرار افکار مثبت توانستم تغییرات مثبتی در زندگی خودم ایجاد کنم ، فقط سوالی دارم در خصوص موارد استثنا که این قوانین را نقض می کند!! دقت بفرمایید الان زندگی نامه اکثر سلبریتی ها و افراد مشهور به لحاظ مالی موجود است. عده ای از افراد مشهور و ثروتمند برای سالهای طولانی و برای ده ها سال دچار افسردگی شدید بوده اند و بهیچوجه زندگی شادی نداشتند اما روز بروز زندگی حرفه ای آنها و وضع مالی شان بهتر میشده و غرق در ثروتهای افسانه ای بوده اند. بعنوان مثال ” امی واین هاوس ” هرگز از زندگی اش راضی نبود و از خلا عاطفی بسیار شدید رنج میبرد و دایم افسرده بود . همینطور ” بریتنی اسپیرز ” ، ” مایکل جکسون ” و از این مثالها در هالیوود و صنعت موسیقی فراوان داریم. امیدوارم جناب استاد و یا دوستان حاضر در این پیج لطف کنند و در پاسخ به این مطلب بیان نمایند که چطور این افراد روز بروز ثروتمندتر شدند و جوایز بین المللی را تصاحب کردند. مثال دیگر افرادی نظیر هیتلر ، قذافی ، صدام و… که با منفی ترین افکار و خلق و خوی درنده سالیان طولانی بهترین موقعیت و زندگی را داشتند ( سوای از اینکه مرگشان چگونه بود چون آن فقط یکروز از زندگیشان بود ). بله موارد استثنا زیاده و نیاز به توضیح داره . سپاس از توجه دوستان
سلام جناب محمدی؛
من فکر می کنم دلیلی نداره که اگر آدم ها مدتی افسرده باشن و ارتعاش منفی بدن (از جمله سلبریتی هایی که نام بردید)، کل زندگی شون تا ابد تحت الشعاع این موضوع قرار بگیره. انسان ها در هر لحظه اراده کنن، می تونن کانون توجه شون رو مثبت و باورهای مالی شون رو اصلاح کنند.
از طرفی یه نکته هم وجود داره که با دیدن ظاهر افراد نمیشه به باورهای اونها پی برد. هر فردی فقط به باورها و کانون توجه خودش دسترسی داره.
افرادی مثل صدام و قذافی و هیتلر هم مشخص نیست در چه وضعیت احساسی بودند؟!
ممکنه مدام در ترس از ترور و تردید و تحت محاصره محافظ های خودشون بودن و چه بسا وضعیت احساسی و زندگی اونها جهنمی بیش نبوده.
در هر صورت، جهان به فرکانس های لحظه به لحظه ما (غیر از وقتی که خواب هستیم) پاسخ میده و ارتعاش غالب مثبت، نتیجه مثبت داره.
من از یه زاویه خاص به سوال شما جواب دادم. امیدوارم دوستان دیگه از زوایای دیگه سوال شما رو بررسی کنن و جواب بدن تا من هم یاد بگیرم.
موفق باشید.
با سلام
دوست عزیز یکی از علت های پیشرفت و موفقیت برخورد با تضاد هست که به شخصه خودم به این علت تغییرات زیادی در خودم به وجود آوردم
وقتی در تضاد با خواسته ات قرار میگیری اگر از خودت سوال خوب کنی و فرکانس و احساس خوب رو ارسال کنی میتونی به موقعیت دلخواهت برسی
شاد و سلامت باشید.
سلام و احترام خدمت استاد گرانقدر و عزیزان .. راستش من جدیدا عضو سایت شدم ولی چند ماهی میشد که فایل های رایگان استاد رو گوش میدادم که خیلی اتفاقی به دستم می رسیدند منم فقط گوش میدادم یعنی خیلی درکشون نمیکردم اما یه حسی بهم گفت که برو عضو سایت شو… از موقعی که عضو سایت شدم و با جدیت بیشتر فایل های رایگان استاد رو گوش میدم درکم خیلی بهتر شده و همین جوری اتفاقای خوب دارن میریزن تو زندگیم بدون اینکه بخوام بهشون فک کنم و خدارو بسیار سپاسگذارم از این بابت که تو این مسیر منو قرار داد و یه چیز دیگه که واقعا خوشحالم از بابتش اینکه من به مدت 10-12سال متنفر بودم از محل سکونتم و واقعا عذاب میکشیدم و همیشه شاکی و ناراضی بودم از بابتش و با پدرم بحث میکردم که چرا به این محل نقل مکان کردیم ولی الان انقدر طرز تفکرم عوض شده اصلن دیگه ناراضی نیستم حالم خیلی خوبه خودمم نمیدونم یهو چیشد که انقدر عوض شدم و خونوادم تعجب میکنن و خیلی خوشحالن که منو همیشه شاد میبینن … خداروشکر واقعا … میدونید من تنها کاری که کردم این بود که به هیچ عنوان به چیزای منفی فک نکنم و هر لحظه دارم ذهنمو کنترل میکنم که فقط به خواسته هام فک کنم همین.. البته الان دارم رو باورهامم کار میکنم که انشاالله به زودی کسب و کارمم راه بندازم … این حس خوب رو برای تک تکتون آرزو میکنم و بسیااار خوشحالم که خونواده ی جدیدی پیدا کردم …… در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
سلام خدمت استاد عباس منش وهمسفران خوبم خدارا بینهایت شکر که مرا به این مسیر عالی هدایت کرد باشنیدن این فایل من فهمیدم کجای کارم ایراد داره خیلی برای من این فایل عالی بود از خدای عزیزم ممنونم واز شما استاد توانمند سپاسگزارم