روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 59

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    با سلام

    دهمین برگ سفر نامه

    امروز من از خواهرم بابت پیشنهاد شراکت در یک کسب وکار پرسود جواب منفی شنیدم، شاید اگر این پاسخ را چند وقت قبل که با قانون آشنا نبودم می شنیدم، خیلی بهم می‌ریختم و کلی احساسم بد میشد از دست خواهرم ناراحت میشدم، وخودم رااز رسیدن به موفقیت کار مورد نظر، مایوس ونامید میکردم، ولی حالا که با قوانین، به لطف الله وبه لطف استاد عزیزم وخانم شایسته ی توانمند وفهیم، اشنا شدم، با شنیدن پاسخ منفیه خواهرم، کاملا احساس آرامش دارم واین « نه» شنیدن را نشانه ی این موضوع میدانم که قطعا به مسیربهتری، هدایت شده ام وحتما با شراکت با خواهرم درآن کاروشروعش، نتیجه ی دلخواهم حاصل نمیشد، خدارا خیلی شکر میکنم بخاطر این «نه» ودر وجودم، تکرار کردم که حتماً قرار است به مسیرراحتتر وپر سودتری هدایت شوم واین خیلی به من احساس بهتری می‌دهد، چون اخیرا، مخصوصاً با شروع دوره ی سفرنامه، مواظب فرکانس های ارسالی خودم به جهان هستی بوده‌ام وتوجه خودم را فقط به نکات مثبت متمرکز کرده‌ام، پس نتیجه ی امروز، یک نتیجه ی خیر ودرست است برای من….

    اگر این نتیجه را قبل از آشنایی با قوانین میگرفتم، آنرا یک تناقض با خواسته هایم می‌دانستم، ولی اکنون آنرا کاملا همراستا باخواسته هایم می دانم، چون ایمان دارم که داشتن احساس خوب ودرست وارسال فرکانس مناسب ودرست مساوی است با دریافت نتیجه ی درست ومناسب، پس این اتفاق، درست وخیر است برایم…..

    خداوندا سپاسگزارم ومنتظرم که به مسیر بهتری هدایت شوم???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    لیلا بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 2400 روز

    با سلام

    نهمین برگ سفرنامه

    نشانه هایی که امروز یاروزهای گذشته دیدم وان نشانه ها، یعنی اینکه من با خودم در صلح هستم…..

    امروز وقتی به تمام اتفاقات چند روز گذشته نگاه می کنم وبه همه ی جاهایی که به آنجا رفته ام چه برای تفریح، چه برای انجام یک کار مهم در جهت رشد کسب و کارم، به اتفاقات وانسانهایی برخورد کرده ام که همه ی آنها به نوعی درجهت خواسته های من، به من خدمت می‌کردند افرادی که داوطلبانه به من کمک می‌کردند….

    من برای انجام یک کار مهم، به محلی رفته بودم که باید با رئیس آن پروژه ملاقات میکردم، اما متاسفانه با وجود سپری کردن مسافت طولانی وقتی به آنجا رسیدم، با ازدحام افرادی مواجه شدم که منتظر آقای رئیس بودند وایشان نیامده بودند، وخلاصه همه با گوشهایشان درحال تماس با ایشان بودند، وهمه می‌گفتند جواب نمی‌دهد، من شماره را از یکی از آنها گرفتم وبا گوشیه خودم تماس گرفتم وایشون جواب دادند وبه من گفتند که بروم وفردا بیایم ومن هم به کسانی که کنجکاوانه منتظر بودند که اون آقا پشت تلفن به من چی گفت، گفتم که بهم گفت برم فردا بیام، در چشم بهم زدنی همه ی آن افراد از اونجا متفرق شدند، تنها یک خانم مسن موند ومن، در آنجا یک سرباز نگهبان بود که از ما خواست اونجارو ترک کنیم، ولی هربار خواستم از اونجا خارج بشم یه چیزی توی قلبم بهم گفت، امروز میاد اون آقا، نرو، وایستا…. من واون خانم مسن توی سرما ایستاده بودیم که سرباز نگهبان از ما خواست بریم وتوی یه اتاق که ظاهراً دفتر کار نگهبانان بود کنار بخاری ودر گرما منتظر باشیم، چقدر خداروشکر کردم، وبخدا گفتم خدایا میدونم این مساله فقط بدست خودت حل میشه ونه هیچ کس دیگه….

    بعداز دوساعت که ما اونجا مشغول صحبت در مورد خدا بودیم واصلا متوجه گذر زمان نشدیم، سرباز اومد وگفت که آقای رئیس اومدند…

    نتیجه ی مذاکرات من وایشون خوب بود من حالا باید برای تصمیم گیری نهایی منتظر دیدن نشانه ها گوش کردن به الهامات قلبم باشم، تا بتوانم بدون توجه کردن به نجواهای ذهنم تصمیم درستی بگیرم، واز خدا میخوام که به مسیر وتصمیم درست هدایتم کنه، امین….

    خدایا، شکرت که با خودم در صلح هستم، وهمیشه کارها وامور زندگیم به ساده ترین ودرسترین شکل ممکن، انجام میشه، سپاسگزارم الهی….

    ???

    همیشه همیشه همیشه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2629 روز

    خدا می‌داند این سفر از تو چه بسازد؟!. چقدر خالص تر بشوی. چقدر عاشق تر‌‌، متوکل‌تر‌، یکتاپرست‌تر‌، امیدوارتر‌، ثروتمند تر‌‌، شادتر‌، سپاسگزارتر‌، سلامت‌تر‌، آرام‌تر و در یک کلام خداگونه‌تر شوی

    معنی و مفهوم این پاراگراف را امروز فهمیدم امروز دیدم امروز تجربه کردم واقعا حق باشماست واقعا حق با شماست

    میتونید سفرنامه روز 16 ام من را بخوانید تا به درک جدیدی از این پاراگراف پر ارزش برسید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    بهاره گفته:
    مدت عضویت: 3180 روز

    سلام دوستان؛

    امروز، روز 13 ام سفره. موضوع فایل امروز در مورد چگونگی کمک کردن به دیگران هست. باید اعتراف کنم با اینکه این فایل رو پارسال دانلود کردم و همون موقع با دقت دیدم، ولی امروز انگار یه فایل و یه سری آگاهی های جدیدی رو دریافت می کردم!

    چقدر توی خانواده و مدرسه و جامعه و رسانه های مختلف، گوش ما رو پر کردن که باید به افراد ناتوان و بدبخت بیچاره کمک کرد. عبادت به جز خدمتِ خلق نیست. هر روز یه کد دستوری * چند تا عدد # درمیاد تا کمک های مالی مردم رو جمع کنه و …

    آگاهی هایی که تو این فایل دریافت کردم، انگار یه جورایی خطِ بطلان کشید روی باورهای قبلی ام. یه کم سخته برام باور کردنش. به نظرم این آگاهی ها با اینکه یک سال و خرده ای از انتشارش روی سایت میگذره، برام خیلی جدیده. دارم یه چیزای جدیدی رو یاد می گیرم و پذیرش اش کمی برام سخته. به قول مهندس شعبانعلی: “پذیرش آگاهی های جدید، درد داره. چون اگه درد نداشته باشه، یادگیری توش نیست”. بله دوستان، فرآیند یادگیری درد داره. و چه دردی لذت بخش تر از درد یادگیری قوانین توحیدی زندگی. چقدر حرفهای این فایل برای خود من جدید بود:

    ما نمی تونیم به دیگران کمک کنیم. همه ما به یک اندازه به نعمت ها و ثروت های خداوند دسترسی داریم. اگه می خوایم به کسی کمک کنیم، باید قبلش به خودمون کمک کرده باشیم. باید به جایگاه ها و نعمت های بی نهایت خداوند دسترسی پیدا کنیم تا هر فردی که طالب موفقیت و آرامشه، بیاد سراغ ما و از ما کمک بخواد تا راز موفقیتمون رو بهش بگیم. باید دیگران تشنه یادگیری باشند تا به سمت آگاهی ها هدایت بشن. اعضای خانواده صمیمی عباسمنش، همه تشنه یادگیریِ باورهای توحیدی هستند که اینجا دور هم جمع شدن و روزانه ساعت ها وقتشون رو اینجا سپری می کنن. در مورد مطالب این سایت تفکر می کنن، از همدیگه سوال می پرسن و به سوالات همدیگه جواب میدن.

    شنیدن نکته های این فایل خیلی بهم آرامش داد. چون مشخص کرد که ما مسئولیتی در قبال اعمال دیگران (چه خوب و چه بد) نداریم، حتی نزدیکترین افراد خانواده مون.

    و اینکه مدام من رو تشویق می کنه که روی خودم و باورهام کار کنم و باورهام رو توحیدی تر کنم و تسیلم یگانه معبود آفرینش باشم.

    امروز همه اش با خودم می گفتم که ای کاش این آگاهی های ناب رو از بچگی به ما یاد می دادن تا با این آگاهی ها بزرگ بشیم و بشه بخشی از وجودمون.

    راستی این دوره 12 قدم که امروز استاد معرفی کردن و یه دوره یکساله مبتنی بر آیات قرآن هست، عجب دوره ای بشه!

    ای کاش بتونم تهیه اش کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      وحید احمدیان گفته:
      مدت عضویت: 2379 روز

      سلام.شما از ی طرف میگی به دیگران کمک کردن اشتباهه از ی طرف دیگ میگی اینجا دور هم جمع شدیم به سوالات هم پاسخ بدیم اونوقت اسم این وقت گذاشتن کمک کردن نیست؟؟ من نمی دونم کی لایک زده واستون ولی کل حرفاتون سرشار از تضاده.حرف از توحید میزنی بعد میگی ما مسئول در قبال اعمال دیگران نیستیم ؟ تو جامعه سکولارشم چنین دیدگاهی ندارن.جالبه…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        بهاره گفته:
        مدت عضویت: 3180 روز

        سلام

        دوست عزیز پیداست نوشته من رو به دقت نخوندید.

        من کجا گفتم کمک کردن به دیگران اشتباهه؟!

        منظور نوشته من و فایل استاد این بود که کمک کردن به کسی که خودش کمک نمی خواد اشتباهه. همونطور که همسایه استاد به پسر برادر شوهرش کمک کرد، در صورتیکه اون پسر در مدار دریافت کمک نبود.

        ما باید از هر لحاظی پیشرفت کنیم، اونوقت افرادی که به دنبال پیشرفت (اعم از مالی و …) باشند به دنبال ما میان و اونجاست که کمک کردن به اونها نه تنها بد نیست، بلکه عین حلاوت و آرامشه.

        همونطور که تو متن قید کردم، آگاهی های این فایل استاد برای من خیلی جدید بود. چون قبلا منم فکر می کردم همه اش باید به دنبال کمک به دیگران بود و احساسات خودم رو نادیده می گرفتم.

        کمااینکه زندگی خودم هم سرشاره از کمک به دیگران به اَنحاء مختلف.

        اما در مورد جمله “حرف از توحید میزنی بعد میگی ما مسئول در قبال اعمال دیگران نیستیم ؟”

        اصلا عین توحید اینه که ما در قبال زندگی دیگران مسئول نیستیم. توحید همون مسئولیت پذیری در قبال خودمون و افکار و اعمال خودمون هست، نه کس دیگه!

        اون لایک رو هم فکر می کنم خانم شایسته زدند.

        در ضمن، متوجه نشدم که صحبت از نظام سکولار چه ربطی به بحث ما داشت؟!

        موفق باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      نرگس پرورش گفته:
      مدت عضویت: 2212 روز

      سلام بهاره ی عزیزم 🌸🌼

      سپاسگزارم برای نوشتن دیدگاه ت و اشتراک ش با من .

      ردپایی که هنوز هم تاثیرش هست و این جای شکر داره .

      امروز یکی از دوستان در کامنت سریال زندگی در بهشت در مورد شگفتی های این سایت ارزشمند ، این سرزمین شگفتی و بهشتی گفته بودن و واقعا هرچی از شگفت انگیزی این کامنت ها بگیم کم هست .

      خدا رو شکر می کنم 🙏🌸

      چقدر خوب از تجربه ت و درک ت از آگاهی ها گفته بودی و این قابل تحسین ه .

      ما نمی تونیم به دیگران کمک کنیم. همه ما به یک اندازه به نعمت ها و ثروت های خداوند دسترسی داریم. اگه می خوایم به کسی کمک کنیم، باید قبلش به خودمون کمک کرده باشیم. باید به جایگاه ها و نعمت های بی نهایت خداوند دسترسی پیدا کنیم تا هر فردی که طالب موفقیت و آرامشه، بیاد سراغ ما و از ما کمک بخواد تا راز موفقیتمون رو بهش بگیم. باید دیگران تشنه یادگیری باشند تا به سمت آگاهی ها هدایت بشن. اعضای خانواده صمیمی عباسمنش، همه تشنه یادگیریِ باورهای توحیدی هستند که اینجا دور هم جمع شدن و روزانه ساعت ها وقتشون رو اینجا سپری می کنن. در مورد مطالب این سایت تفکر می کنن، از همدیگه سوال می پرسن و به سوالات همدیگه جواب میدن

      عالیه 👌👏

      سپاسگزارم عزیزم 🌸🙏

      از خداوند برای همه مون بودن در این فضای بی نظیر که بهترین ورودی ذهن هست برای ساخت باورهای قدرتمند کننده رو طلب می کنم 🙏🌸

      دوستت دارم⁦❤️⁩

      خداوند عاشق توست⁦❤️⁩

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    وحید احمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2379 روز

    سلام به استاد عزیز مهربان و عزیز جناب آقای عباس منش دوست داشتنی.خداوند رو شاکرم که این راه روشن رو به من نشون داد و شکر که فرصت بهره گیری از این مسیر رو هم نصیبم کرد.من آدمی موفق بودم که به ناگاه غرق عدم موفقیت ها و پیروز نشدن ها شدم و امیدوارم با یاری خداوند قدرت مطلق قدرت اول و آخر جهان و استفاده از رهنمون های گرانبهای استاد عباس منش گرانقدر بتونم زندگی خودم و اطرافیانم را روشن و غرق پیروزی ها موفقیت ها سلامتی ها ثروت ها و شانس ها و بهترین نعمت های دنیا کنم. در نام خداوند یگانه بی همتا آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    Ms Mohadese گفته:
    مدت عضویت: 2514 روز

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیزم وهمسفران این سفر پر برکت

    نکته روز سیزدهم:

    اولین قدم برای همراه شدن با قوانین زندگی دست برداشتن از تلاش برای تغییر دیگران است.تمام اتفاقات زندگی ما بلا استثنا نتیجه باورها و فرکانس های خودمان است وقتی این قانون درک شود ،دیگر تلاش برای تغییر دیگران نمیکنی و می پذیری که هر فردی هم اکنون در جای درستش میباشد؛همان جایی که نتیجه باورهای خودش است و همان باورهایی که هیچ فردی به جز خودآن فرد،توانایی تغییرشان را ندارد.بجای تلاش بیهوده برای تغییر دیگران این فرصت را به خودت بده تا با تغییر باورهایت راه ورود نعمات را بیابی . تو آفریده شده ای عهده دار امور خودت باشی،پس با طبیعت خودت همراه شو. طبیعی ترین و خداگونه ترین شیوه ی زندگی ،شیوه ای است که فردبه جای تمرکز برای تغییر دیگران، تلاش میکند تابا تمرکز بر آنچه اورا در احساس بهتر نگه میدارد،نسخه بهتری از خود بسازد.کسانی که عدل خدارا باور کرده اند،زندگی اینگونه ای دارند. ما اگر میخواهیم به دیگران کمک کنیم باید تبدیل به نمونه بهتر از خودمان بشویم. با کمک به خودمان و موفقیت خودمان و الگوسازی از خودمان می توانیم به دیگران کمک کنیم ،همه انسان ها به یک اندازه به خوان نعمات خداوند دسترسی دارند.

    نکته روز چهاردهم:

    انسان ها خالق شرایط خود هستند.و این هدف خداوند از خلقت ما است تا جهان را با تغییر شرایط دلخواهمان گسترش دهیم و جهان را به جهان بهتری تبدیل کنیم،هدف جهان گسترش است و ما دستان خداوند جهت گسترش جهان هستیم.. و جهان حامی کسی می باشد که به گسترش جهان کمک میکند ، این گسترش قانع نشدن به محدودیت هاست. موفقیت و ثروت یک علم است که هر کس از اصول آن پیروی کند غیر ممکن است موفق وثروتمند نشود .وقتی که من باور کنم خالق زندگی خود هستم با همین باور میتوانم چیزهایی راکه میخواهم بسازم. خواسته من در برابر خداوند بسیار ناچیز و اندک است کافی است به غیب ایمان داشته باشم و به انچه که با چشم نمیبینم اعتماد کنم .هر چه این توکل و اعتماد بیشتر باشد،ایمان و رابطه امان با خدا بهتر و بیشتر میشود.

    نکته روز پانزدهم:

    از آنجایی که ما خالق زندگی خود توسط فرکانس و باورهایمان هستیم؛باور چنان قدرت عظیمی دارد که قادر است هر چیزی را تغییر دهدوقتی که از درون به احساس خوب برسی و.خوش بین و.امیدوار بمانی.باید به رویاهایت باور داشته باشی زیرا امکان پذیر است و رویایی انقدر بزرگ نیست که نتوانی بدستش بیاوری.فقر بدهی و کمبود بسیار موقتی است این ثروت و.فراوانی همواره ماندگار است. اگر الان ثروت نداری باید به کمک ایمان حسش کنی و آن برکتی که همین حالا در اطرافت هست اما دیده نمی شود را احساس کنی تا وارد زندگی ات شود.تا راهش را به زندگی ات گشاید.

    نکته روز شانزدهم:

    چقدر زیباست که الگویی این چنین دارم و وقتی که با سدی روبرو میشم به این باور میرسم که چون عباس منش توانست پس من هم میتوانم و هیچ خواسته ای انقدر بزرگ نیست که نتوان بدستش آورد. تنها مانع برای رسیدن باور خودت است ،هیچ چیز معنوی تر از این نیست که با رسیدن به رویایمان این امید را در دل صدها نفر دیگر زنده کنیم که اگر ما توانسته ایم آنها نیز می توانند.

    شاد و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    ژیلا کریمیان گفته:
    مدت عضویت: 2644 روز

    سلام خدمت 3 بمب انرژی من استاد عزیزم خانم شایسته عزیز و خانم فرهااادی گلم و دوستان عزیز خانواده عباس منشی ک هممووووون بی نظیریم

    برگی از سفرنامه روز 13

    استاااااد واقعااااااااااااااااا عاااااااااااالیه عاااالی هر فایل

    یادمه تابستون بود ک مغازه پیش مامانم بودم نمیدونم اون موقه این فایل رو گوش میدادم یا قبلن گوش داده بودم ک ی خاانم اومد و ازم پرسید فلان مغازه دقیقا کجاست و منم رفتم راهنمایش کردم و ی لحظه رفتم تو فکر ک این خانم اگه منم کمک و راهنمااای نمیکردم اون خودش راه اون مغاازه رو پیدا میکرد چون ب قسد رفتن ب اونجا از خونه تا اینجا حرکت کرده بود و یاد این قااانون افتادم ک استاد گفتن .راستش خیلی حس خوووبی پیدا کردم و یادمه تو دفتر یاداشت روزانه ام نوشتمش بخاطر همین الان با شنیدن این فایل یادم افتاد

    راستش خیلی دلم خووواسته ک ب خیلیا کمک کنم و بهشون در مورد قوانین بگم امااا گفته استاد تو ذهنم خیلی وقتا ماانع شده و کمتر دچار همچین اشتباهی شدم ولی تو دلم خواستم خدا هدایتشون کنه

    شرایط یکی از دوستام خیلی بد بود و میخاست بره عراق برای کار امااا تمام حساباش مسدود بود و….. منم میخاستم بره بلکم کااار بهتری انجام بده از دلمم خدا خدام بود ک خدا هدایتش کنه ناگفته نمونه چن تا از فایلهای استاد رو هم فرستادم ک ی تلنگر باشه اما اون تو مدارش نبود ک حتی بخوندش یا گووش بده دیگه تلاشی نکردم براااش امااا چون قصد داشت ب این مسافرت کااری بره دلم برااش سوخت ک اشتباه بود و بهش پول قرررض دادم اینم اشتبااه بود فکرم این بود شاااید بتونم کمکی کنم و حرکتی کنه اینم اشتباه بود نمیدوونم اون موقه ها چطور همچین سخنااانی رو فراموش کرده بودم ک حتم دارم اگه از خدااا هدایت میخاااستم بااازم ب این فااایل هدایت میشدم اما یادمه احساسی برخورد کردم و نتیجش این شد ک ایشوون پول منو برد و ب عراق هم نررفت و بعد چند مااه ک ازش خوواستم ب جاای تشکر و … انگار بدهکاارم بوودم بهش و هی امروز فردا میکرد راستش دیشب گ باهاش تماس گرفتم خیلی عصبی شدم و حسم بد شد اما زیاد تو اون حس نموندم خدارو شکر خیلی خوب یاد گرفتم با وجود عصبی شدن و احساس بد پیدا کردن زود احساسمو خوب کنم و تو اون حس نمونم خدا روشکر بابت این رشد

    شما رو ب خدددای مهربونم میسپااارم و براتون آرزوی ثروت خوشبختی آرامش عشق و سعادت در هر دو جهان را دارم

    هر چی آرزوی خوووبه مااااال مااااااااااااااااااااا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    ژیلا کریمیان گفته:
    مدت عضویت: 2644 روز

    سلام وعرض ادب خدمت 3بمب انرژی من استاد عزیز خانم شایسته گل و خانم فرهادی عزیزو دوستان عباس منشی بینظیرم

    برگی از سفرنامه روز 12

    استاد الان ک فکر میکنم میبینم منم در گذشته همیشه ته دلم میخاستم ی جای ی پولی رو برنده شم مثل همین جوایزی ک برای محصولات میزارن یا اینکه ب قول خانم شایسته ی شاهزاده با اسب سفید و کل اخلاقای خوب و ی ثروت خوب ک لاقل من حرکتی یا کاری نکنم برای موفقیت خودم و آسوده باشم خخخ

    اما الان هر دوی این خواسته ها رو دارررم اما ی جور دیگه مثلا دوست دارررم برنده بشم تو ی قرعه کشی اما منتظرش نیستم ک تنها فکر کنم اووون راااه اول و اخره اگه بشه چی میشه اگرم نه خووودم در حاااال حرکتم و برررای رشد و موفقیت و خواسته هام در حااال رشد و تکاملم و میدددونم اگه ب همین روال پیش بررررم ب تک تک خواسته هام میرسم

    در مووورد همسر ایده ال مم ک همین نظر رو داررم اما الان اولین و مهمترین اولویتم بووودن در مدار خانواده عباس منشی هستش و بالاتر از مدار خودم تا همدیگرو بیشتر ترغیب و رشد بدیم….

    خدا را بابت همه زندگیم سپاس میگوووویم ک در این مسیر هستم و میتوووانم هر لحظه در خوب احساس خوبی را با تغییر دیدگاهم ایجاد کنم و آرامش درونی دارررم

    برایتاااان هر آنچه ک زیباست و آرزومندیت آرزو میکنم

    هر چی آرزوی خوووبه مااال ماااااااااااااااا……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    نعمت اله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2629 روز

    سفرنامه روز پانزدهم

    13971130

    هر روز که قدم های بعدی را برمی دارم اتفاق جالب تری برایم می افتد هر متنی که به آن هدایت می شوم احساس میکنم که دست دلم خوانده میشود هر فایلی که جلوی من سبز می شود دقیقا جواب سوال دیروزم حال بد دیروزم است، همین دیروز بود که نوشتم احساسم بد شده خدا یا جوابی بهم بده حالمو خوب کن ایده ای بهم بده چون به قول متن زیر که استاد می گوید :

    *اگر فکر می کنی به ته خط رسیده ای و فکر می کنی قادر به تغییر این شرایط نیستی، نگاهی دوباره به این ویدئو بینداز و شرایط گذشته و الان زندگی ام را در آن ببین تا ذهنت نتواند هیچ بهانه ای برای موفق نشدن بیاورد، تا هیچ عذری درباره ناتوانی از تغییر اوضاع، نداشته باشی!

    زیرا اگر من توانستم آن شرایط نابسامان مالی را تغییر دهم و از آن شرایط به استقلال مالی برسم، تو هم می توانی*

    بخاطر تلاش زیاد نتیجه بزرگ نگرفتم، عقب ماندن اجاره ام با آن همه ایمان و باورم یه ذره ابری شد و باور داشتم که فقط باید روی خدا حساب کردم و خدا فایل امروز را از قبل تو سفرنامه طوری تنظیم کرده بود که مصادف شود با حال دیروز من بشود چراغ راهنمای امروز من، خدا یا سپاسگزارم که سریع الجوابی استاد عزیزم سپاسگزارم که در این دنیا متولد شدی و ما را بیدار کردی تا دستمان را بسوی نعمتهای خداوند دراز کنیم و سپاسگزار باشیم

    خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم که پرده هایی که نجواهای ذهنی بر روی نعمتهای خداوند و روی ثروتهای خداوند کشیده بود را بهم فهماند آگاهم کرد که چگونه این پرده های سیاه را محو کنم و دنیای زیبایی که خداوند رحمان آفریده را با چشم بصیرت ببینم، بچه ها بخدا میشه در حال شدنه امروز یک معجزه دیگر هم رخ داد البته واسه من معجزه نیست چون دیگه قوانین را بلد شدم در تار و پودم احساس خوب را می فهمم و قدرت لایزال الهی را درک می کنم بخدا باید خودمونو به دل ترس بزنیم چه نعمتهایی که پشت اون خوابیده و نجواهای ذهنیمون پرده غفلت بر اون کشیده، بخدا خیلی ها میگن نمیشه ولی من با توکل بر خدا و اعتماد بر قوانینی که از استاد عباس منش عزیزم یاد گرفتم میگم میشه چون دیدم که شد من یک کسب و کار آنلاین دارم من یک دوچرخه فروشم هم تک فروشی می کنم هم عمده فروشی، حالا بارون داره یکسره میاد، بیرون هوا سرده سرد و همه همکارام باور دارن که تو این هوای سرد و بارانی کی میاد دوچرخه بخره!!!!

    ههههههه نجوای ذهنیم فعال شد میگه نگو……!

    نجوای ذهنیم میگه اینا را نگو…….!

    ولی میگم چون باور دارم که با گفتنم زنگ آگاهی خیلیا ممکنه به صدا دربیاد، خیلی از دوستان هم فرکانسیم بیدار میشن و همگی باهم به وظیفه الهی مون که رشد و گسترش جهان و خودمونه عمل می کنیم.

    بچه ها بخدا بهره مندی از نعمت های خداوند نه به مکان ربط داره نه به آب و هوا من همین الان تو این هوای بارونی سرد بر خلاف باور دیگران یه فروش توپ داشتم اونم خیلی ساده از طریق تلگرام همین!!!!

    شما هم تو هر کاری باشید در هر شرایطی باشید محصولتون هرچیزی باشه هر چیزی فقط کافیه باور کنید باور کنید که میشه و میشه و میشه و فقط و فقط خرجش سپاسگزاریه سپاسگزاری

    خدایا هزاران هزاران هزاران به توان هزاران(بچه ها بخدا همین الان مابین این سپاسگزاری یه معجزه دیگه یوووووههههوووو یه معجزه دیگه، پارسال چک یه بنده خدایی حدود دومیلیون و خورده ای برگشت خورده بود من برج 7 حلالش کردم و از خدا خواستم مشکلسگش را برطرف کنه و گفتم اگه پولمو بتونه بده که میده اگرم نتونست بده بخشیدمش که همین الان مابین این شکرگزاری زنگ زد کلی معذرتخواهی کرد و من بجا نیاوردمشون تا خودشون را معرفی کردن و نه تنها اعلام کردن بدهیشونو میپردازند بلکه صورت خرید جدید هم داند که پولش را نقد واریز می کنند منو این همه خوشبختی واقعیه میتونه بیشتر بشه بهتر بشه ) مرتبه شکرت

    می بینید بچه ها وقتی خدای خودتون را باور میکنید وقتی باورتون توحیدی میشه همه و همه مسخ شما میشوند وای خدا چقدر من عاشق این کلمه مسخ هستم

    بچه ها بخدا بخدا بخدا (اشک تو چشام جمع شد الان) کافیه بخواین، هرکجا، هر شرایطی، در هر زمانی بخدا ما همچین قدرتی داریم، فقط بیدار بشین، گول الانتون را نخورید بخدا میشه، مال من شده اتفاق افتاده دارم میبینم که خواستم و خدا چجوری داره حمایتم میکنه به این سیستم اعتماد کنید بخدا خیلی باحاله، خیلی خیلی خیلی بزرگ فکر کنید کوچک قدم بردارید و مطمئن باشید میشه میرسید

    امروز که فایل باور رویاها را نکته برداری میکردم جاهایی که باعث میشد تو ذهنم جرقه بزنه را برش میدادم تا با موسیقی بی کلام میکسش کنم و بارها و بارها بشنوم یک درک جدیدی از سختی هایی که کشیدم بی پولی ها، عقب ماندن اجاره ها و درکل بگم تضاد بهتره چون همه اینها منو به این نقطه ای که الآن هستم رسوندن و خیلی هم عالی خیلی هم عالی شد و از نقطه ای که الان هستم خیلی راضی ام از آگاهی هایی که به دست آوردم از درک خالق بودنم خیلی راضی و سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم خدا را بی نهایت سپاسگزارم خیلی احساس شادی خوشبختی بزرگ بودن خاص بودن اشرف بودن و لذت می کنم خیلی احساس رهایی و آزادی دارم خیلی خیلی خیلیییییییییی!!!!

    خدا را هزاران مرتبه سپاسگزارم چون امروز فهمیدم که مدارم نسبت به دیروز بالاتر رفته چون امروز با خانم رجائیان که از شاگردان استاد عباس منش هستند آشنا شدم و مکالمه ای باهاشون داشتم و چه قشنگ از باورهاشون میگفتند از اینکه اول از همه شرک را باید از وجودمون پاک بکنیم چقدر قشنگ توضیح میدادن که توحیدی بودن باور چه معجزهایی را پدید می آورد و اینکه وقتی فقط با خدا زندگی میکنی وقتی شریک زندگیتون خدا میشه زندگیتون بی نظیر میشه هرجا میری زیبا میشه با هرکی حرف میزنی مسخش میکنی و چیزی جلو دارتون نیست تا نذاره به هدف برسین خدایا بخاطر دوستان عباس منشی ام همچون رضا عطار روشن، مجید مرادی، خانم زدکارتیست، جعفر شکراله زاده، میکاییل خواجه و سایر دوستان عزیزم هم خانواده ایی های عزیزم و به خاطر خانم شایسته و بخاطر استاد گرامی ام ام که دلم واسش یه ذره شده امروزا هم کم پیدا شده و مطمئنم داره را دوره قرآن کار میکنه…. که امروزا فایل نمیدن بخاطر همه جهان بخاطر فراوانی ها ثروت ها سلامتی ها شادی ها و همه امکاناتی که داریم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    ژیلا کریمیان گفته:
    مدت عضویت: 2644 روز

    با سلام خدمت 3 بمب انرژی من استاد عزیز خانم شایسته گل و خااانم فرهااادی دوست داشتنی ام و همچنین دوستان خانواده عباس منشی ام ک دستی از دستان خدا در مسیر رشد و تکاملم هستید

    برگی از سفرنامه روز 11 حزن در قرآن=

    همونطور زهرا خانم در این مورد گفتن ک هر وقت زیاد میخندیدیم احساس میکردیم ی اتفاق بدی برامون میفته و…. منم همچین باوری داشتم اما خدا را سپاسگززززززززارم از وقتی با این سایت از طریق خدایم آشنا شده ام علاوه بر آگاهی های نابی ک ب من میدهد ک هر روز خیالم راحتر و زندگی را بهتر تجربه میکنم خدااایم را نیز بهتر و زیباتر و نزدیکتر و عااشق تر ب خود یافته ام گاه خدا را شانه ای ک ب موهااایم میکشم میبینم گاه خدا را در آعوش مااادرم حس میکنم و…. خدا همه چیز میشود همه کس رااا

    این خدااااا رو عاااااشقاااانه دوست دااااااااااااااارم وهر ثانیه سپاااااااس میگوووویم

    خدا جااان میدانم تو خود درمیابی احسااااسم راااا ک هر لحظه زیباتر و ناب تر میشود

    ب راااستی این فاااایل خیلی از الگوهاااا رو شکست

    با این فااایل یادم افتاد قبل آشناایی با سایت و استاد برنامه استاد دیگه ای رو در زمینه موفقیت دنبال میکردم ک خیلی از حرفاش شبیه حرفای استاد بود اما نمیدونستم چرا زیاد ازش انرژی و حس خوب نمیگیرم

    آخه استاد شاید در انجام گفته هاتون گاهی غفلت کنم اما همین که یکی از فایل هاتون رو گوش میدم کاملا احساسم تغییر میکنه و حسم خوب میشه

    خب داشتم میگفتم استاد اون فرد میگفت باید در دعااا اشک ریخت و اینکه خیلی حالت و رفتار خاااصی باید داشت و…. که دقیق یادم نمیاد اما اون لحظه اصلا نتونستم با اون حرفها ارتباط خوبی برقرار کنم و ی جوری شدم

    اما الان با دیدن آیه ها و معنی هاااشون بی نهاااایت خوشحااال شدم .استاد از اینکه کسی هم پشت سرم حرف بزنه زیاد مثل قبلنا ناراحت نمیشم و ازش اعراض میکنم و از اینکه فهمیدم نجواهای ک در ذهن من ک باعث احساس بد در من بشه کار شیطان و الهامات و آنچه ک در من احساس خوب ایجاد کند از طریق خدایم و ب قلب و دلم تاثیر گذار است و از آن طریق است بی نهااایت از شما و خدددای مهربانم سپاسگذارم

    ی موضوع ک امروز برام پیش اومد و من زیاد درگیر نشدم و زود ب احساس خوب رسوندم خودمو و دیدمو تغییر دادم یکم و بعدش اتفاقای خوب و کوچیک و دوست داشتنی برام افتاد

    مامان بهم گفته بود ک برای نهار ی غذا درست کنم ک منم بلد نبودم و چون داشتم تمرین میکردم و مطالب میخوندم غرق بودم تو خودم و از تنهااایی لذت میبردم ک یادم رفت بهش بگم و خبر بدم مامان ک برگشت همراه دادشم دیدن هیچ غذای آماده نیست مامان هم یکم مریض بود خیلی ازم عصبی شدن و مامان هی داشت غر میزد و داداش باهام درگیر شد و منم گفتم اصلا ن چیزی میخورم ن چیزیم درست میکنم و…. و اومدم دوباره شروع کردم ب خوندن مطالب با آهنگهای از طبیعت ک داشتم گوش میدادم خیلی نجواها سراغم اومد ک مادرت گناه داره تو خیلی نالایق و …… سرزنش خودم اما زود احساسمو خوب کردم دیدم بعد چند دیقه مستاجرمون طبق عادات قبلی غذا برامون آورد و منم سر صب از خدا خواسته بودم ک وقت بیشتری در اختیارم بزاره برای انجام برنامه هام و تنهااایی

    من از وقتی روی باورهام و قانون کار میکنم کارمند مامانم شدم خخخخ در حااالی قبلنم بودم اما بابتش پول دریافت نمیکردم اما حالا ب ازای فقط چند ساعت بعدازظهر کار کردن تو مغازه مامان ماهی 400 ازش پول میگیرم و امروز مامان خودش گفت نیااا مغازه بمون کاراتو انجام بده و من کلی وقت پیدا کردم

    از خدددای عاااشق و مهربانم بابت تماااام اجابت های سریعش ممنووووونم خددددددددا جووووووووووووووووووووووون خیلیییییییییییی دوووووووووووووستت دااارم

    شما رو میسپااارم ب همووون خدددای مهربون و عاااشقم و بررراتون آرزوی خوشبختی آرامش سلامت ثروت و سعادت هر دو دنیا رو دارررم

    هرچی آرزوی خوب مااال توو………….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: