روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 67

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بهاره گفته:
    مدت عضویت: 3189 روز

    سلام به همگی دوستان خوبم؛

    امروز، روز ۲۵ام سفره. حدود یک هفته ای از سایت دور بودم و دلم برای همه تون و آگاهی های این سایت حسابی تنگ شده بود. موضوع فایل امروز در مورد «باور مخرب ثروت باعث دور شدن از خداوند می شود» هست که تغییرش، جریانی از نعمت و ثروت رو وارد زندگی استاد کرد. این فایلِ یک ساعت و ۷ دقیقه ای، فوران اطلاعات و آموزه های ناب هست. اصلا آدم نمی دونه از کجا باید شروع کنه؟!

    نکته اولی که از این فایل یاد گرفتم، این بود که ما باید فرامَرزی فکر کنیم و همه انسان ها رو – فارغ از دین و جغرافیا- به صورت یکسان ببینیم و تو همین فایل استاد به ما یاد میدن که اولا خودباوری داشته باشیم و کشور خودمون رو دوست داشته باشیم و از طرف دیگه ناسیونالیستی فکر نکنیم و افراد ساکن در شهرها و کشورهای دیگه رو از خودمون بدونیم. یعنی بهتره که وطن دوست باشیم، نه وطن پرست!

    نکته دوم این بود که استاد توضیح می دادن که چقدر راحت ویزاشون جور شد و با عزت و احترام وارد خاک امریکا شدند. در حالیکه حتی برای افراد اروپایی داخل فرودگاه هم این اتفاق نیفتاد. این نشون میده که مسیر استاد و باورهاشون چقدر ناب و صحیح و راحته و ما هم باید مدام روی خودمون کار کنیم تا همه اتفاقات خوب به راحتی در زندگی مون وارد بشه و اینقدر تکرار بشه که اصلا نتونیم اتفاقات منفی رو ببینیم و به حساب بیاریم.

    نکته سومی که یاد گرفتم، در مورد هجرت بود. همونطور که می دونیم، شروع تاریخ میلادی از تولد حضرت عیسی مسیح است. ولی شروع تاریخ هجری، از هجرت پیامبر (اقدام عملی) به مدینه است. به این نکته باید دقت کرد که تولد انسان ها دست خودشون نیست که کِی و کجا به دنیا بیان. ولی هجرت یک اقدام عملیه که انسان باید خودش تصمیم بگیره و بهش عمل کنه. پیامبر اسلام طبق یک اقدام عملی به مدینه هجرت کرد و باور داشت که من می روم و گشایش ایجاد می شود. یعنی با ایمان و باور به حمایت پروردگار حرکت کرد و اون تحولات عظیم رو به وجود آورد.

    نکته چهارم در مورد رسیدن به بی نیازی بود. یعنی ما باید اینقدر به ثروت برسیم و از ثروت و نعمت پُر بشیم تا احساس بی نیازی کنیم. و اونوقت هست که راحت می تونیم ببخشیم، کار راه بندازیم، نیرو استخدام کنیم، به خویشاوندان و افراد غریبه و نیازمند کمک کنیم و …

    نکته پنجم در این مورد بود که از استاد سوال کرده بودند چرا با وجود اینکه این همه افراد فقیر و بیچاره در ایران هست، شما به امریکا مهاجرت کردید و به اونها کمک نمی کنید؟!

    استاد جواب جالبی رو با بیان یک مثال توضیح دادند، اینکه تو یه مدرسه آیا ما می تونیم شاگرد زرنگ کلاس رو که کلی درس خونده و جایزه گرفته، مواخذه کنیم و بگیم تو چرا جایزه گرفتی و دیگران نگرفتند؟!

    راستش این موضوع ذهن خود من رو هم همیشه درگیر می کنه. مثلا وقتی افرادی رو تو خیابون می بینم که طرف یه پیرمرد سالخورده است و داره لیف و جوراب می فروشه، با خودم می گم چرا پیرمردی که سنی ازش گذشته، باید تو این شرایط باشه و من شرایطم خیلی بهتر از اون باشه. و اینکه آیا موقعیت های ثروت ساز در زندگی این فرد تا حالا وجود نداشته که بتونه تو این سن برای خودش یه پس اندازی داشته باشه و کارش به دستفروشی و این جور کارا نیفته؟!

    ولی وقتی استاد با قاطعیت می گن که هر کسی در هر جایگاهی (یا با هر باوری) که هست، در جایگاه درستش هست و اگر باورهاش رو تغییر بده جایگاهش هم تغییر می کنه، خیالم تا حدود زیادی راحت میشه.

    راستش من همین امروز فهمیدم که این باور غلط و مخرب رو دارم که چرا من شرایطم خوبه و نیازی ندارم گدایی یا آشغال جمع کنی و دستفروشی کنم و افراد زیادی اعم از پیر و جوان و کودک به این جور کارها مشغولن. با خودم می گم آخه من که کار خاصی نکردم، چرا جایگاه و شرایطم با اونها خیلی فرق داره. و از اون غلط تر و مخربتر اینکه این نوع تفکر رو انسان دوستی و عدالت هم می دونم!!!

    پس امروز این نقطه ضعف و این باور مخرب رو در خودم شناسایی کردم و باید روش کار کنم که هر کسی در هر جایگاه و شرایطی که هست، در درست ترین موقعیتشه و طبق فرمایش امام علی (ع)، عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش قرار بگیره. متاسفانه این نوع نگاه، بیشترش از سوی خانواده و رسانه ها در مغزم جای گرفته که باید تغییرش بدم تا زندگی ام از این سکون در بیاد و جریان نعمت و ثروتِ بیشتر وارد زندگی ام بشه. و باید این باور رو در خودم ایجاد و تقویت کنم که هر کسی، تو هر موقعیتی فارغ از دین و مذهب و سن و جغرافیا، اگه بخواد تغییر کنه، خداوند کمکش می کنه.

    پس در درجه اول ما باید به خودمون کمک کنیم و تغییر رو از خودمون شروع کنیم تا روز به روز وضعیت زندگی مون بهتر بشه. در اون صورت می تونیم به دیگران هم کمک کنیم. یعنی اگه ما از هر لحاظ شرایط خوبی داشته باشیم، هم از نظر فکری، معنوی و الگوسازی و هم از نظر مادی می تونیم به دیگران کمک کنیم. (انصافاْ خیلی باور لغزنده ای هست و باید زیاد روش کار کرد!)

    نکته آخری هم که من از این فایل برداشت کردم این بود که در مورد موفقیت هامون در طول روز مدام صحبت و یادآوری کنیم تا موفقیت های بیشتری وارد زندگی مون بشه. من یه نمونه اش رو الان میگم:

    این مدتی که تو سفر نبودم، داشتم از سیستم عامل ویندوز به سیستم عامل مکینتاش مهاجرت می کردم و چه مهاجرت دلچسبی بود…

    الان یه سیستم دارم مثل بنز داره کار می کنه و سرعتش فوق العاده بالاست و بسیار باکلاس، راحت و زیباست و به شدت دارم ازش لذت می برم.

    خدایا شکرت.

    ضمن اینکه، دلتون هم بسوزه؛)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    جعفر شکراله زاده گفته:
    مدت عضویت: 3841 روز

    روز پانزدهم

    سلام به همه همسفران عزیز در این سفر رویایی به دنیای شگفتیها. واقعا هم که باید اسمش رو گذاشت دنیای شگفتیها ، دنیایی که میتونه آدم رو از یک اتاق سیمانی در منطقه پایین شهر بندرعباس به ویلایی لوکس در بهتر نقطه فلوریدا در کشوری با اون امکانات ببره اونم نه با معجزه بلکه با روندی خیلی عادی و طبیعی فقط با کمی اراده و چاشنی باور

    این دنیا و این قانون واقعا دوست داشتنیه و این خالق یکتا پرستیدنی.

    خدایا سپاسگزارم بخاطر اینهمه زیبایی ، سپاسگزارم بخاطر اینهمه فراوانی ،سپاسگزارم بخاطر قدرتی که در من نهادی و سپاسگزارم بخاطر الگویی که سر راهم قرار دادی

    خدایا بینهایت سپاسگزارم بخاطر هم زمانیهایی که امروز هم برایم انجام دادی انگار که فقط من عزیز دردانه تو هستم که همیشه و در همه حال این سفر زیبا حواست بمن هست .

    یک نمونه اش امروز پسر و دخترم به یک نمایشگاه نقاشی در میدان مرکز شهر دعوت شده بودند جایی که حتی دوبله هم نمیتونی پارک کنی چون جا گیرت نمیاد و منم چون دخترم معلوله و باید بغلش کنم و ببرم طبقه دومی که اسانسور نداره و ویلچر هم باید ببرم نیاز به جای پارک داشتم موقع حرکت گفتم خدایا جلو در نمایشگاه جای پارک میخوام خودت ردیفش کن دقیقا وقتی رسیدم جلو در نمایشگاه یک ماشین اومد بیرون و من رفتم سرجاش گفتم خدایا میدونم چون دارم رو قانون کار میکنم این هم زمانیها رخ میده خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    بچه ها رو گذاشتم نمایشگاه و رفتم که یکساعت دیگه بیام دنبالشون ساعت 7 شب تو اوج ترافیک وقتی که داشتم میرفتم دنبال بچه ها باز گفتم خدایا جورش کن ، جال اینجاست که دور تا دور میدون سه لاین پارک کرده بودن فقط جلو در نمایشگاه با دو متر اختلاف یه جاری پارک خوشگل واسه من خالی گذاشته بودند .

    به این میگن همزمانی که این روزها برام زیاد پیش میاد

    این روزها هنگام رانندگی همش دارم با خدا صحبت میکنم و وقتی هم که رانندگی نمیکنم معمولا فایل گوش میدم ، کامنت میخونم و …

    خدایا سپاسگزارم بخاطر این همه همزمانیها ، اینهمه خبرهای خوب. ، اینهمه برگشت پول ، اینهمه شادی و آرامش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    جعفر شکراله زاده گفته:
    مدت عضویت: 3841 روز

    روز چهاردهم

    سلام خدمت همه همسفران عزیز امروز فایل ما خالق شرایط خود هستیم رو مرور کردیم

    و واقعا هم همینطور ما با توجه به هر چیز و با احساسی که داریم شرایط خودمون رو خلق میکنیم همون چیزی رو که باور داریم.

    امروز هم هدایت شدم ، هدایت در کاری که تا بحال نکرده بودم رفتم و شد

    خدایا شکرت که حتی تو کارهای کوچیک هم میشه رو قانون و هدایتت حساب کرد .

    اینقدر خسته ام که حال نوشتن ندارم فقط میتونم بگم عالی بود

    این رد پای قانونه رو سفر اعجاب انگیز کائنات.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    زهرا رضایی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2343 روز

    روز اول

    سلام خدمت استاد ارجمندم و همه دوستان

    چیزی که مهمه اینه ڪه دنیای ما دنیای لیاقت هاست و تا خودتو لایق ی خواسته و رویا ندونی بهش دست نخواهی یافت وزیربنای اعتمادبنفس و لیاقت داشتن هر رویا ۏ دست یافتن بهش به عزت نفس یا دوست داشتن خود و ازاد و رها دوست داشتن خود در هرشرایطی برمیگرده ،هممون توسط خانواده مدرسه اجتماع تحقیر شدیم برچسب خوردیم چقدر برا کسب محبت و بدست اوردن دل دیگران خودمون رو خرد کردیم چقدر برای ٹنده خدا تعظیم کردیم که فکر کردیم زندگی ما رو تغییر بده غافل از اینکه همه چی دردرون ماست و چه افتخارو عزتی از این بالاتر که خلیفه خدا هستیم و اشرف مخلوقات و جهان منتظر دستور ماست و یک خالق مثل خدا،بی شک قدرتمندترین موجود هستیم ایا با این همه توانایی و قدرت که داریم دوست داشتنی نیستیم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    عبدالعظیم افسای گفته:
    مدت عضویت: 2695 روز

    روز 27

    با سلام و خدا قوت به تمامی کاربران و هم سفران عزیز واستاد و خانم شایسته

    امیدوارم که این مسیر برای همه ما لحظه به لحظه تغیرات بزرگ و شگرفی را ایجاد کند

    روز 27 اصل ماجرای قوانین را میگوید و این که ما خودمونیم که خالق زندگی خودمون هستیم به واسطه فرکانس ها و باورهامون پس اگر نتایج هنوز رقم نخورده باید بریم روی باور ها و فرکانس هامون کار کنیم یعنی خیلی راحت بیایم روی گفتگو های درونی خودمون رو اصلاح کنیم تمام چیزهایی رو که مطابق خواسته هامون هست برای خودمون فراهم کنیم و شروع کنیم برای تمرینات این قوانینم چون من با ارسال فرکانس باعث میشم جهان مطابق فرکانس هام اتفاق ها و شرایط را از جنس همان فرکانس وارد زندگیم پاسخ بده و باید کنترل کنم همه ی گفتگو های درونی خودم رو پس شروع کردم برای ایجاد گفتگو هایی مطابق خواسته هام به صورت اگاهانه حرف هایی که به من امید میده . حس خوب میده . انگیزه میده .

    سعی کنم چیزهایی ببینم و بشنوم که با هم به من همین احساس را بدهد و این روند را باید ادامه بدم تا تبدیلش کنم به عادت و افکار غالبم فقط باور اینه که تحولات رو جاری میکنه توی زندگیم پس ورودی های مناسب حرف حای مناسب بزنم به خودم تا از جهان اتفاقات مناسب و طبیعی برای من رخ بده و به این قانون ایمان دارم

    با سپاس فراوان از همه کسانی که باعث شدن من این قوانین رو بشناسم به عنوان دستان خداوند

    و از خدای عزیزم تشکر میکنم که لحظه به لحظه هدایتم میکنه به مسید سعادت و خوشبختی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    عبدالعظیم افسای گفته:
    مدت عضویت: 2695 روز

    با سلام و خدا قوت خدمت تمامی همسفران و استاد عزیز

    روز 26

    سپاسگذار خداوندم که هر روز اگاهیی ها و اطلاعات زیبا برای شناخت جهان در مسیرم قرار گرفته است

    اگه بخوام یه سرچ بزنم به گذشته این باور هایی که تمام ثروت دست یه عده خاصی هست رو پیدا میکنم درون خودم اما امروز خیلی چیزام تغیر کرده و خیلی نشانه ها رو دیدم که دارم میشناسم جهانم رو و این دروغ هایی که از بچکی باهاش دستو پنجه نرم کردم رو شناختم این از لطف و کرم خداونده که منو داره به مسیر های نعمت و فراوانی هدایت میکنه که من هم به منبع ثروت وصل هستم و این را بدانم که تنها مالک زندگی و تمام نعمت های جهان هستی خداوند است و بس

    هر چی دارم ازان خداوند است و بس پس برای ازز دست دادن هیچ چیز غمگین نمیشوم چون خداوند خودش داده و خودش هم میگیره و در این زمان اندکی که در این جهان هستی هستم با توکل به خداوند یکتا زندگی کنم چون اول و اخر همه چیز به خودش بر میگرده سعی خودم را میکنم تا توحیدی تر عمل کنم توحیدی تر فکر کنم تا تبدیل به یک ادم دیگه بشم و یک ورژن جدیدی از خودم بسازم

    سپاسگذارم از خدای خودم که مرا هر لحظه به واسطه دستانش هدایت میکند به مسیر نعمت سلامتی شادی و فراوانی

    همچنین از سایت عباسمنش و استاد عزیزم تشکر میکنم که به عنوان دستان خداوند این مسیر ناب را برای ما فراهم کرده است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    عبدالعظیم افسای گفته:
    مدت عضویت: 2695 روز

    باسلام و خدا قوت به تمامی همسفران عزیز و استاد گرامی و همچنین خانم شایسته

    روز 25

    من فکر میکنم که این مسیر به معنی واقعی برای من تکامل برای درک این اگاهی هاست که چقدر راحت به خاطر ندانستن این اطلاعات خودمان را از مسیر نعمت و ثروت دور میکنیم

    مروز فهمیدم که یک سری باورهایی که ریشه ای هستند مانع رسیدن به خواسته هایی مثل ثروت میشوند باور هایی که ریشه در دین و مذهب دارد یا باورهایی از عزت نفس می اید خدایا سپاسگذارت هستم به خاطر این اگاهی ها و این که مرا هدایت میکنی به مسیر پر از زیبایی های فراوان این مدتی که دارم روی خودم کار میکنم دقیقا روی باور ثروت و معنویت و نزدیکی با خداوند این که هر چه ثروتمند تر میشوم به خدا نزدیکتر میشوم پاکتر میشوم توحیدی تر میشوم روی باور های لیاقت رسیدن به نعمت های فراوان و روی باور های فراوانی نعمت ها دارم کار میکنم ولی امروز فهمیدم خیلی باید جدی ترش بگیرم چون پاشنه اشیلم هستن و تصمیم گرفتم خیلی بهتر کنم این باور ها رو بسازم دوباره و بیشتر روش کار کنم هر وقت هر جا ادم هی موفق رو دیدم بیشتر تحسین کنم و یاداور خودم بشم که اگه این تونسته پس منم میتونم واین برای این روبه روی من قرار گرفته چون خدا میخواد بهم بفهمونه که خیلی ها هستن که دارن با رعایت قوانین به ثروت و زندگی عالی میرسن پس بیشتر رو خودت کار کن چون همه ما به یک منبع وصلیم و قونین هیچ کاری نداره که اهل کجایی کاری به تعصب نداره که جنسیتت چیه چون جهان عاشق اینه که منو به خواسته هام برسونه و خدا واسه من میخواد این خواسته ها رو و تواناییش هم بهم داده فقط باید به رب توکل کنم و توحیدی تر و باور های عالیتری بسازم

    باتشکر از استاد عزیزم که هر روز با قسمتی از فایلاش دارم تکاملم رو طی میکنم برای رسیدن به خواسته ها و بی نهایت سپاسگذار خدا هستم که منو داره هدایت میکنه با زمانبندی دقیق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    وجود برتر گفته:
    مدت عضویت: 2357 روز

    سلام علیکم . داستان خرید وسایل آشپز خانه استاد الگویی شد برای فروش 4 عدد لاستیک دست دوم من که در خانه انبار شده بود. در گروه واتساپ اطلاعیه دادم و قیمت نگذاشتم . چند ساعت بعد یکی خصوصی پیام داد که قیمتش چند است و من گفتم تا جنس رو نبینید من قیمت نمیذارم(خواستم ایشان ارزش لاستیک ها به عینه ببینند) اومد و به همون قیمت مورد نظرم فروختم. واقعا فایل ها تاثیر به سزایی در زندگی من گذاشته است. و این یکی از مثال ها بود که تعریف کردم. جزاکم الله خیر(خداوند به شما جزای خیر بدهد)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    جعفر شکراله زاده گفته:
    مدت عضویت: 3841 روز

    روز سیزدهم

    سلام به همه همسفران عزیز در سفر شگفت انگیز تحقق خواسته ها

    فایل امروز چگونه می توانیم به دیگران کمک کنیم مرا به گذشته برد جایی که بارها و بارها چوب همین کمک کردن به دیگران را خوردم

    چه از نظر مالی ، چه از نظر روابطی و …

    زمانی که قانون رو نمیدونستم و از سر مهربانی و دلسوزی میخواستم به دیگران کمک کنم رفیقی داشتم که خیلی با هم صمیمی بودیم اما تو بدهکاری و مشکلات بود یادمه اون زمان هفتصد هزار تومان بدهی داشت که خب برای اون زمان مبلغ کمی هم نبود اما منه بی خبر از قانون باهمسرم صحبت کردم که بهش کمک کنیم بدون اینکه بدونه با اعتبار خودم از بانک یک میلیون تومان وام گرفتم که دامادم ضامن من شده بود یک روز پول رو گرفتم و من همسرم رفتیم دنبالش با هم رفتیم هر جا بدهکار بود بدهی هاشو دادیم و حتی با مابقی پول براشون تلویزیون و وسایل منزل خریدیم

    قرار بود قسطهاشو خودش بده دفترچه رو بهش دادیم

    یه روز دامادم زنگ زد که چرا قسطهات عقب افتاده ؟

    آخه اون در جریان نبود من سریع رفتم بانک ببینم چی شد دیدم فقط دوتا قسطو داده بقیه رو بیخیال به هر حال مجبور شدم بقیه قسطها رو خودم پرداخت کنم

    الان هم بعد از اینهمه سال هنوز تو همون وضعه و با کلی بدهکاری

    البته الان دیگه رفت و آمدی نداریم ولی درس بزرگی بود هر ند بعد از اونهم با متدهای روز دنیا چوب خوردیم

    الان میفهمم که قانونه و برای همین اصلا نه کسی رو نصیحت میکنم و نه میخوام کسی رو تغییر بدم .

    امروز فقط تا شب با خدا صحبت میکردم و اتفاقات خوب و هم زمانیهای حساب شده دریافت میکردم

    آنچنان به احساس عمیقی رسیدم امروز که تابحال اینهمه احساس خوب داشتم در مقابلش زانو میزنن

    از درون داشتم از شادی منفجر میشدم فقط دلم میخواست وسط خیابون بزنم و برقصم

    آنچان سرمست بودم از هم صحبتی با خدا که در وصف نیاید

    خدایا

    بخاطر اینهمه آرامشییییییی که ارزانی ام داشتی سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    جعفر شکراله زاده گفته:
    مدت عضویت: 3841 روز

    روز دوازدهم

    سلام به همه همسفران عزیز در روز دوازدهم این سفر زیبا ابتدا متن های خانم شایسته عزیز رو خوندم بعد توضیحات فایل و کامنت دوستان رو اما با اینکه همه فایلهای رایگان استاد رو دارم ولی پیداش نکردم رفتم توحید عملی 5 رو دیدم فوق العاده گفتند استاد ، شرک از همه ی چیزها تو زندگیمون پر رنگتره بعد از اون توحید عملی 2 رو گوش دادم ولی یه حسی بهم میگفت برو رسالت من رو گوش بده ولی بهش اعتنا نکردم و توحید عملی رو دیدم تو اون فایل استاد هم گفت فایل رسالت من رو برید ببینید سریع رفتم دیدم وای خدای من چقدر اطلاعات ناب چقدر از ایمان و هدایت گفت و تاکید کرد برید ریشه هدایت رو تو قرآن در بیارید منم سریع رفتم سراغ نرم افزارم و دیدم ریشه هدایت (هدی هست ) که 316 بار در 62 سوره و 268 آیه تکرار شده البته همه رو هنوز نخوندم ولی چقدر زیبا هدایت میکنه خدا.

    اولین هدایتش رو میگه « ما را به راه راست هدایت فرما» و در دومین سوره میگه « بی هیچ شک این کتاب راهنمای پرهیزگاران است » چقدر زیبا میگه این کتاب راهنمای کسانی هست که از در مدار تغییر هستن ، این کتاب همه رو هدایت نمی کنه فقط کسانی رو که طالب هدایت هستند هدایت میکنه .

    اصلا امروز یه حالی هستم که نمیدونم چیه

    فقط میتونم بگم

    خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها و تنها و تنها از تو یاری می جوییم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: