روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 91

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2159 روز

    بنام خدای جان و خرد

    .

    .

    سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍

    💢روز هفتم سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۱/۰۷

    غذای روح چگونه تأمین می شود؟

    🌹حضرت علی (ع) می فرمایند:

    ((مداومت بر ذکر ” خدا ” خوراک روح است))

    📌نیاز اصلی ما آدم ها به خودِ خداوند است نه اینکه نیاز اصلی ما به نعمت هایی باشد که میخواهیم از او بگیریم ؛ ما نیاز به خود او داریم و باید مستقیما از خودِ او انرژی و حیات بگیریم ؛ و گرنه باطریِ روحمان ضعیف میشود و کم کم می میریم ؛ یعنی دل مرده میشویم.

    من قبلا این فایل را دیده بودم و تأثیری که ازش اون موقع گرفتم این بود که از تمام گروه ها و کانال های تلگرام left دادم اومدم بیرون و فقط کانال استاد عباس منش و معجزه شکر گزاری رو نگه داشتم و در اینستاگرام هم نیز تموم افراد رو آنفالو کردم جز استاد عباس منش رو ، همون موقع با این کارم انگار یه کوله باری بزرگ از روی دوشم برداشته شد و بر زمین نشست و سبک شده بودم و راحت توی مسیر هدایت الهی میروندم و تا امروز که دوباره رسیدم به این فایل واقعا فایل بی نظیری هستش بالای ۱۰ بار گوشش دادم هربار هم یه نکته جدید یاد میگرفتم و به کارا و افکارا غلط گذشته فکر میکردم که قبلا چه ورودی هایی میدادم به ذهنم و چه وحشتناک بود اوضاع اما الان خدا روشکر چقد تغییر کردم 😍🙏

    این فایل دقیقا هم زمانی داره با اوضاع الان کشور و دنیا که همش توجه به بیماری و کمبود هستش و خیلیا دارن چه غذایی مرگ باری به ذهنشون میدن و هر روز بدبخت تر میشن و من اصلا نیمتونم تحمل کنم واقعا وقتی صدای اخبار و چیزای منفی رو میبینم و میشنوم اصلا حالم بد میشه سیم پیچی هام اتصالی میکنه 😅 بلافاصله هنذفری رو میذارم تو گوشم و اهنگهای تجسمی استاد و فایل های استاد رو گوش میدم

    و یه نکته جالب اینه که موقع غذا خوردن یه قانون گذاشتم که میگم تلویزیون رو باید خاموش کنید تا در آرامش غذا بخوریم و دیگه برای خانواده ام شده عین یه عادت ، ناخود آگاه پدرم یا مادرم موقع صرف غذا میشه میگن تی وی رو خاموش کنید

    و در ضمن تمام دوستام خود به خود از کنارم رفتن و فقط دوستان من که برام به صورت واقعی موندن خداوند و استاد عزیزم و شما اعضای خانواده ام هستید

    و خدا رو بابت این موهبت شکر میکنم حالم بسیار خوبه و آرامش دارم 😍

    خداوندا سپاسگزارم ، سپاسگزارم ، سپاسگزارم

    پروردگارا❤️🌹

    تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم

    ما را به راه راست هدایت فرما!

    راه کسانى که آنان را مشمول نعمت خود ساختى،

    نه راه کسانى که بر آنان غضب کردى و نه گمراهان!

    سپاسگزارم از تمام دوستان و استاد عباسمنش که وقت گذاشتید هفتمین روز سفرنامه من را خواندید🙏

    با من همراه باشید تا ردپای بعدی ام😍

    👣

    👣

    👣

    ادامه دارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    سحرکیاستی گفته:
    مدت عضویت: 2711 روز

    سلام به مریم عزیز و خانواده صمیمی عباسمنش.منم از امروز که به تاریخ 1399/1/7 است این سفر را با شما همراهان عزیز شروع می کنم..و میدونم این سفر یکی از بهترین و قشنگترین و عالیترین سفرهام میشه..خدایا سپاسگزارم که من را وارد این مسیر کردی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2159 روز

    بنام خداوند تکامل

    .

    .

    سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍

    💢روز ششم سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۱/۰۶

    همین لحظه بهترین زمان برای شروع است.

    📌این سفرنامه رو با سوره اعراف / آیه ۵۴ شروع میکنم.

    خداوند در قرآن ، قانون تکامل رو خیلی عالی توضیح داده :

    🌹((إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّـهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَکَ اللَّـهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ

    در حقیقت، پروردگار شما آن خدایى است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید؛ سپس بر عرش استیلا یافت. روز را به شب -که شتابان آن را مى طلبد- مى‌پوشاند، و خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او رام شده‌اند . آگاه باش که خلق و امر از آن اوست. فرخنده خدایى است پروردگار جهانیان))🌹

    ((ثم)) در عربی به معنای سپس در فارسی است اما عرب ها کلمه ی(( ثم ))را برای یک مدت طولانی استفاده می کنند

    “البته این عدد شش منظور ، شش دور ه است که هر دوره هزار سال طول کشید ، چون خداوند در آیات بعدی همین سوره بیان می کند که یک روز معادل هزار سال شما می باشد “”

    ۶۷ سوره ی غافر/ آیه ۶۷

    🌹((هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخًا ۚ وَمِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّىٰ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ

    اوست خدایی که شما را از خاک بیافرید و سپس از قطره آب نطفه و آن گاه از خون بسته علقه، پس شما را طفلی بیرون آورد تا آنکه به سنّ رشد و کمال برسید و باز پیری سالخورده شوید و برخی از شما پیش از سنّ پیری وفات کنند و تا همه به اجلی معین برسید و شاید ، تعقّل کنید))🌹

    همانطور که آیات رو مطالعه کردید

    خداوند بسیار زیبا تکامل جهان و خلقت انسان رو توضیح داده است .

    پس ، چرا ما که ساخته خداوند هستیم عجله میکنیم؟؟

    آیا این عجله در کارها ، تضاد نداره با این قانونِ به این بزرگی(تکامل)؟

    چرا همیشه منتظریم تا شرایط عالی به وجود بیاد و بعد حرکت کنیم؟؟

    چرا نمیخوایم تکامل خودمون رو طی کنیم تا به موفقیت برسیم؟

    و ❌این عجله همش نجوای شیطان👿😈 است❌

    ما حتی اگه به تکامل خودمون در رحم مادر نگاه کنیم ما تنها یه قطره اسپرم بودیم که ۹ ماه زمان برد و تکامل تبدیل شدن به یک نوزاد را طی کردیم ، آیا عجله ای بود برای به دنیا آمدن؟

    حتی خودمون هم عجله ای نداشتیم برای پا گذاشتن به این دنیا و آهسته آهسته قدم ها رو طی کردیم.

    اما ، وقتی که اومدیم به این دنیا و روبه رو شدیم با آدما ، همه از عجله کردن و سرعت ، حرف میزدند .

    از تمام شدن حرف میزدند که اگر عجله نکنی نمی رسی و این (( باور عجله کردن)) رو در ذهن ما کاشتن که برای رسیدن به همه چی باید عجله داشته باشیم.

    در رانندگی ،

    در غذا خوردن ،

    در لباس پوشیدن ،

    در راه رفتن ،

    در پول بدست آوردن ،

    در زبان یاد گرفتن ،

    در نماز خوندن ،

    در کتاب خوندن ،

    در ثروتمند شدن ،

    و….

    به کجا چنین شتابان؟؟

    📌 خب بریم سر داستان من که درباره عدم اجرای قانون تکامل در زندگیم صحبت کنم

    من وقتی شغل مشاور املاک رو انتخاب کردم اولش سر اینکه شنیده بودم پول توشه رفتم سراغش و میگفتم خب خونه نشون دادنه و قرار داد بستن دیگه ولی زهی خیال باطل 😏

    خلاصه رفتیم توی اینکار و اولش سردگم بودم و هر کسی از کار یه چیزی میگفت و منم به حرف اینو اون میرفتم جلو تا اینکه ۳ ماه هیچ قراردادی ننوشتم و دلسرد از این کار ، تا اینکه یه سرپرست اومد برام و طبق آموزه های اون رفتم جلو و هفته بعدش اولین قراداد اجاره رو نوشتم و توی یکماه من ۸ قرارداد اجاره نوشتم و قشنگ افتاده بودم رو غلتک تا اینکه یهو مدیر املاک به سرپرستم گفتش این پسر داره خوب کار میکنه ببرش توی فروش و منم که قانون تکامل رو اون موقع نمیدونستم و تشنه به پول بیشتر و حرفای مدیر و سرپرست رفتم توی قسمت فروش اصلا تا دو ماه stop شدم و هیچ قرادادی ننوشتم و بعدش خیلی ناراحت عصبی و تا اینکه دفتر املاک رو عوض کردم رفتم یه املاک دیگه باز اونجا رویه فروش رو ادامه دادم و تو اون مدت که توی اون دفتر بودم بازم اونجا هیچی ننوشتم کلا دلسرد شدم باز و گفتم میام بیرون ازین کار و اومدم بیرون و چند مدت بیکار بودم که همون موقع ها بود با سایت استاد آشنا شدم و بعدش قانون تکامل رو فهمیدم چی هستش و به اون کارم فکر کردم که چرا من یهو stop شدم نگو که تکامل خودمو طی نکردم و یهم خواستم یه شبه ره صد ساله رو برم که الان دوباره دو ماهی هستش برگشتم تو همون کار مشاور املاک و گفتم با خودم من فقط توی اجاره کار میکنم و قشنگ ارضا میشم توی این اجاره و بعدش که برام عادی شدش میرم مرحله بعدی فروش و…در ضمن الان عاشق کارمم لذت میبرم ازش و اینم از داستان تکاملی من امیدوارم مفید واقع بشه برا دوستان گلم .

    سپاسگزارم از تمام دوستان و استاد عباسمنش که وقت گذاشتید ششمین روز سفرنامه من را خواندید🙏

    با من همراه باشید تا ردپای بعدی ام😍

    👣

    👣

    👣

    ادامه دارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      نرگس پرورش گفته:
      مدت عضویت: 2210 روز

      سلام برادر نازنین عباس منشی ام 🌼

      میلاد آمای عزیزم 🌸

      سپاسگزارم برای نوشته ی عالی تون در روز ششم سفرنامه و صحبت از قانون تکامل و مثال هاتون و تجربه ی شخصی خود شما از عدم اجرای قانون تکامل 🙏🌸

      سپاسگزارم برای مرور آگاهی های ناب روز ششم سفر و « همین لحظه بهترین زمان برای شروع است » 🌸🙏

      و این که نوشته هاتون رو با آیات قرآن شروع می کنید عالیه 👌👏

      بهتون تبریک میگم برای ورود تون به این مسیر نورانی و شگفت انگیز درک و عمل به قوانین 👌👏

      مطمینا نتایج بسی بزرگتری در راه هستند .

      از خداوند برای خودم و همه مون طلب هدایت به اجرای قوانین دارم .🙏🌸

      دوستتون دارم⁦♥️⁩

      خداوند عاشق شماست⁦❤️⁩

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    رویا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 2119 روز

    سلام دوستان همراه عزیز قسمت اول فایل و دیدم خیلی عالی بود و به قول استاد میخوام وقت بزارم و تبرمو تیز کنم.الان که این رد پا رو میزارم۱۳۹۹/۱/۵هستو مردم همه از بیماری کرونا ترس دارن و از بیکاری و این چیزها ناراحتن اما من به خودم استراحت دادم و این چند روز عید فقط فایلهای استاد و اومدن تو سایت و این کا ها رو میکنم باور کنین اینقدر درگیر این اگاهی ها هستم که وقت کم میارم صبح دوست دارم زود بیدار بشم و برم سراغ فایلها وبا انجام تمرینات زندگی من خیلی رشد کرده از هر نظر مهمترین چیزی که یاد گرفتم اینکه در لحظه زندگی کنم و از زندگی لذت ببرم برا همین غر زدنم به بچها کم شدهو نگرانیهایی که چرا میخوابن اینقدر و….اونها تو اون مدار هستن و من نمیتونم تغییرشون بدم من فقط باید روی خودم تمرکز کنم ممنونم استاد عزیز ممنونم خانم شایسته عزیز بابت این سفر نامه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    رویا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 2119 روز

    سلام همسفران عزیز من امروز هم سفر شما شدم فایلهای اعتماد به نفس رادیدم خیلی برام پیام داشت من در مورد مادرم و مرگ مادرم احساس گناه داشتم با دیدن این فایلها این احساس گناه از من برداشته شد و اینکه مطلوم نباشم تا ظلمی به من نشه و خیلی اگاهی های دیگه خدارو شکر میکنم که تو این مدار قرار گرفتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مجتبی علی پناه گفته:
    مدت عضویت: 2130 روز

    سلام و درود بر پادشاه اسمان و زمین خداوند بزرگ و مهربان

    سلام میکنم خدمت استاد عزیز و خانواده محترم و بزرگ عباس منش

    سال نو‌ رو ب‌ همه تبریک میگم و‌ارزوی‌ سالی پر از حضور خداوند دارم تو زندگی همگی شما دوستان

    نمیدونم دقیقا باید از کجا شروع کنم….

    مدتی هست ک عضو سایتم ولی هیچ وقت فرصت نشده بود اینطوردقیق فایلهای استاد رو گوش بدم❤️

    الان ک فایل تصویری سفرنامه رو نگاه میکردم کلی اشک ریختم نمیدونم چرا ولی احساس کردم خدا داره باهام حرف میزنه …🙏🏻

    شرایط این روزای زندگیم خیلی جالب نیست..

    دلم میخاد این شرایط رو تغییر بدم و زندگیمو‌ از این مرحله ای ک توش قرار دارم ارتقا بدم‌ و ب پله های خیلی بالاتر برسم..

    چون همیشه دلم میخاست تو همه چیز ب اوج موفقیتش برسم خیلی چیزا رو دنبال کردم (شغل)ک شاید بتونم ب اون درجه ای ک میخام برسم ولی هیچ وقت ب اون نقطه نرسیدم یا اینکه اگر قرار بود برسم بخاطر باورهای اشتباهم وسط راه منصرف میشدم.

    نمیدونم چی شد ک نوشتم ولی ی حس ی باور اومد تو ذهنم ک اگر بنویسم.

    (این دفه فرق میکنه قرار ی اتفاقی بیفته)‌ قرار من موفق بشم و باید شروع میکردم باید ب قول استاد ی ردپا میزاشتم.

    میخام دوباره شروع کنم دوباره حرکت کنم میخام ب اون جاهایی ک ارزوشو‌ دارم برسم ولی متفاوت نسبت‌ ب این سالهایی‌ ک‌ گذروندم و حسم میگه ک میتونم با کمک ذهنم و تمرینات استادموفق بشم ب لطف خدای مهربان🤲🏻

    خدا رو‌شکر ک امشب استارتشو زدم خدایا

    خیلی خیلی ممنونم ❤️❤️❤️

    بازم از خدای خودم ممنونم بخاطر این اتفاق بزرگ🙏🏻

    از همه شما بابت زحمتهای زیادتون سپاسگزارم🌺

    ب امید دیدار شما عزیزان

    شبتون‌خوش🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2159 روز

    بنام خداوند تغییر و نشانه ها

    .

    .

    سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍

    💢روز پنجم سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۱/۰۵

    تغییر باور را از کی شروع کنیم؟

    📌این سفرنامه رو با سوره رعد / آیه ۱۱ شروع میکنم

    🌹((إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ

    در حقیقت خدا آن “سرنوشتی” که در قومی است را تغییر نمیدهد تا اینکه آنچه را در خودشان است ، تغییر دهند))🌹

    📌تغییر؟

    کلمه ای است که همیشه و همه جا حرف ازش بوده و هست ولی نگفتن چه تغییر؟؟چگونه؟؟ کی؟؟ کجا؟؟

    فقط گفتن تغییر کن، تغییر سایز بده ، تغییر رفتار بده، تغییر مو بده ، تغییر لباس بده ، تغییر ظاهری بده و….

    اما هیچ وقت کسی نبود بگه تغییر باور را از کی شروع میکنی؟؟

    تغییر کردن جسارت بسیار میخواهد ، یه جهاد اکبر میخواهد ،که خیلی ها میترسن از تغییر کردن و از جای امن خودشون بیرون بیان ولی من این ترس رو کنار گذاشتم به کمک پرودگار و هدایتش که من را به سمت شما(استاد عباسمنش عزیز) رهنمون کردن و شروع کردم آگاهانه به تغییر باور هام .😍

    بسیار سپاسگزارم.

    جالبه وقتی که اومدم سفرنامه روز پنجم رو زدم و چکیده رو خوندم و بعد فایل رو دیدم همون لحظه یه چیزی بهم گفت برو کتاب

    ( چه کسی پنیر من را جابجا کرد؟)

    رو بعدش بخون !

    باورتون نیمشه وقتی رفتم شروع کردم به خوندن یه چیزایی رو میفهمیدم یا اینکه قبلا مطالعه کرده بودم ولی مطالب بسیار جدیدی برام بود و به آگاهی هایم بیشتر افزوده میشد انگار یه پرده از مقابل من برداشته شده بود.

    برایم خیلی جالب بود هم زمانی این فایل با کتابی که خدا بهم گفت برو بخونش ، یعنی من عاشق این کارای خدام که نشانه هاش حرف نداره بیستِ بیسته!😍

    و حالا میخوام نکات بسیار طلایی این کتاب رو براتون بنویسم تا با نگاهی دقیق و جدی تغییر را شروع کنیم.👌👌

    ۱)هرچه پنیرتان برای شما مهم تر باشد در حفظ آن بیشتر تلاش میکنید.

    ۲)اگر تغییر نکنی از بین می روی.

    ۳)اگر نمی ترسیدی ، چه کارهایی که نمی کردی؟

    ۴)دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است.

    ۵)پنیر را بو کنید تا از زمان کهنه شدن آن آگاه شوید.

    ۶)حرکت در مسیری جدید به تو کمک خواهد کرد تا پنیر جدیدی پیدا کنی.

    ۷)غلبه بر ترس ، یعنی آزادی

    ۸)تصور کردن خود در حالِ لذت بردن از پنیر جدید ، حتی قبل از آنکه آن را پیدا کنی ، تو را به طرف آن هدایت می کند.

    ۹)هر چه سریع تر پنیر های کهنه را رها کنی ، زود تر پنیر تازه پیدا خواهی کرد.

    ۱۰)افکار قدیمی ، تو را به سمت پنیر جدید هدایت نمیکند.

    ۱۱)وقتی میبینی می توانی پنیر جدید را پیدا کنی و از آن لذا ببری ، مسیر خود را تغییر بده.

    ۱۲)از ماجراجویی لذت ببرید و همیشه آماده تغییر سریع باشید و هر بار از آن لذت ببرید.

    ۱۳)با پنیر حرکت کنید و از آن لذت ببرید.

    📌 این کتاب خیلی با ارزش است و بسیار نکات کاربردی داره و خیلی کوتاه هم هستش و همیشه باید خوندش تا تغییر کردن را به یادمون بیاره که توی محیط پنیر کهنه و پول کم و امن خودمون نمونیم ، وقتی جهان هر لحظه از ازل تا الان در حال تغییر بوده پس چرا ما تغییر نکنیم ؟

    امیدوارم همه ما از لحاظ تغییر باوری تحول اساسی در زندگی های مان شروع کنیم ، البته مطمئنم این کار را کرده ایم و الان در این خانواده هستیم ولی باز برای یاد آوری میگم که فراموش نکنیم و با تغییر خودمون جهان رو هم تغییر بدیم و جای بسیار زیبایی برای زیستن خودمون و بقیه افراد قرار بدیم.

    سپاسگزارم از تمام دوستان و استاد عباسمنش که وقت گذاشتید چهارمین روز سفرنامه من را خواندید🙏

    با من همراه باشید تا ردپای بعدی ام😍

    👣

    👣

    👣

    ادامه دارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2207 روز

      سلام آقا میلاد ..

      من هم خیلی وقت پیش ها این کتاب.چه کسی پنیر من را جا بجا کرد و خونده بودم البته چند سال پیش و بطور کلی فراموش کرده بودم ..

      خیلی ممنون از توضیحات بجا و عالی تون

      کلا برای کسانی که قانون جذب و میدونن کتاب مفیدیع .. و برای باور سازی وتغییرات کتاب خوبیع ..

      خواستم تشکر کنم از توضیحات و نکته های جالبتون

      ممنون شاد و پیروز یاشید🙏🙏🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1948 روز

    باسلام

    من امروز با سفرنامه آشنا شدم و تصمیم گرفتم این سفر رو آغاز کنم

    اولین فایل اعتماد به نفس رو گوش دادم و متوجه شدم که من از دسته ای هستم که منزوی شدم و کم حرف . معمولا توی یک جمع شنونده هستم و خیلی کم حرف میزنم مگر اینکه ازم سوالی بپرسن. با اینکه اطلاعات زیادی دارم و دایره لغات وسیعی دارم ولی در ارتباط ضعیف عمل میکنم .

    حدود یک سال هست که دارم تلاش میکنم تا افرادی که باعث سرکوب عزت نفس من شدن رو ببخشم و تا حدود زیادی موفق شدم

    امیدوارم که بتونم کامل ببخشم و به خودم کمک کنم

    استاد عزیز از شما و خانم شایسته متشکرم که این مطالب ناب رو برای ما آماده میکنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2159 روز

    بنام خداوند زییایی ها

    .

    .

    سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍

    💢روز چهارم سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۱/۰۴

    “جهان مانند آینه عمل میکند”🌎💫

    امروز برای من روز توجه و فرکانس هایم بود

    همه چی برایم داشت

    از حال خوب

    از حال بد

    از تضاد

    از سپاسگزاری

    و….

    دقیقا همه این ها نتیجه فرکانس و توجه ام بود که آگاهانه به سیستم بدون نقص خداوند فرستادم و سیستم بدون هیچ تغییری همون رو به من پس داد (عین تبدیل کننده)

    قضیه ازین قرار شد من که این فایل استاد “جهان مانند آینه عمل میکنه” رو گوش دادم ،گفتم خدایا امروز میخوام باورهامو قوی کنم و((جلوی ذهن سرکشمو بگیرم که هی میگه نه تو نمیتونی خالق زندگیت باشی)) رو با این آزمایش ها ثابت کنم.

    خلاصه اول صبح به یه ناخواسته توجه کردم و دقیقا بعد ۲ ساعت اون تضاد رو تو زندگیم دیدم و واقعا سردردی گرفتم که نمیتونستم چشامو باز کنم و بعدش اومدم شروع کردم از خداوند و بابت همه چی و بیشتر سلامتی سپاسگزاری کردن و دیدم که بعد چند دقیقه اصلا اثری از سردرد نیس ، فقط با خودم قانون رو تایید میکردم میگفتم اره جواب میده جهان مانند آینه عمل میکنه .

    بعدش دراز کشیده بودم داشتم فکر میکردم یه حسی بهم گفت آنلاین شو برو تلگرام ، بعد که رفتم دیدم برام از کانال استاد پیام اومد که لایو با استاد عباس منش قسمت ۱۲) یعنی داشتم عشق میکردم برا اینکه اون شبی که استاد لایو گذاشتن من نتونستم آنلاین شم ببینم بعدش چند دقیقه قبلش از خدا درخواست کردم که چی میشه لایو آخری رو استاد بذارن تو سایت 😍😍

    بعد دوباره گفتم بیا اینم نشونه بعدی 👌

    رفتم فایل رو دانلود کردم و شروع کردم به دیدن اصلا حال کردم پر از حرفای ناب و طلایی بودن و کلی باورام تقویت شد ، خلاصه بعدش توجه ام رفت رو سیستم جهان و خداوند و اینا و داشتم تو ذهنم در مورد اینا فکر میکردم که دوباره همون حس قشنگه گفتش برو دیدگاه های بچه ها رو بخون تو سایت که بعد خوندن چند تا دیدگاه یکی از بچه ها از کتاب

    ((از بی نهایت کوچک تا بی نهایت بزرگ با موضوع برسی نظریه تئوری نسبیت اینشتین)) نام برد ، که باز گفتم بیا اینم نشونه بعدی👌 و رفتم کتاب رو دانلود کردن و خوندن و بعدش هم نامه ای اینشتین درباره خدا رو دیدم و کلی خدا رو سپاسگزاری کردم که خودشو و جهانشو بیشتر بهم شناسوند که طرز فکرم نسبت به این جهان و خودش تغییر کنه

    و واقعا من ایمانم نسبت به گفته استاد عباسمنش بیشتر شد که گفتند: (( اینو بپذیرید که ما هر لحظه با توجه و فرکانس هامون در حال خلق زندگیمون هستیم )) و به عنوان وحی مُنزل قبولش کردم.

    استاد شما فوق العاده ای ،

    (همیشه به خودن میگم چرا زودتر با شما آشنا نشدم ولی باز حرف شما میاد تو ذهنم که میگید هر کسی که الان هر جایی هستش در بهترین زمان و بهترین مکان خودشه)

    خدایا شکرت که باور هامو بیشتر کردی نسبت به خودت و جهانت و استاد عباسمنش🙏🌹

    ممنونم از تمام دوستان و استاد عباسمنش که وقت گذاشتید چهارمین روز سفرنامه من را خواندید🙏

    با من همراه باشید تا ردپای بعدی ام😍

    👣

    👣

    👣

    ادامه دارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2159 روز

    بنام خداوند توانا

    .

    .

    سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍

    💢روز سوم سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۱/۰۳

    “اعتماد به ربّ” پیام ابراهیم در عید قربان

    📌این سفرنامه رو با سوره زمر (۳۹) آیه ۳۶ شروع میکنم

    🌹((أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ وَ یُخَوِّفُونَکَ بِالَّذینَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هاد

    آیا خداوند برای بنده‌اش کافی نیست؛ و/‌که تو را به کسانی غیر از او می‌ترسانند! و کسی را که خدا گمراه کند هیچ هدایتگری نخواهد داشت.))🌹

    آیا واقعا خدا کافی نیست؟

    آیا واقعا درِ خانه خدا به روی کسی بسته است؟

    آیا او که وقتی ما هنوز نبودیم و نخواسته بودیم، همه چیز به ما داده، اگر بخواهیم، نمی‌دهد؟

    آیا بخیل است و جُود و کَرم ندارد؟

    آیا عفو و رحمت به دست او نیست؟

    آیا به خدا اعتماد داریم؟؟

    آیا به الهاماتی که به ما میکند بدون هیچ شکی عمل میکنیم؟

    آیا تسلیم امر ربّ هستیم؟؟

    تا کجا دنبال غیر خدا در بیرون خودمون بگردیم و از همه چوب بخوریم و زندگی رو برای خودمون به جهنم تبدیل کنیم ولی حاضر نباشیم خودمون رو تسلیم پرودگار و صاحب اختیارمون بکنیم ، پرودگاری که برامون پول میشه ، عشق میشه ، روابط میشه ، سلامتی میشه ، مشتری تو کسب و کارت میشه ، پدر و مادرت میشه و….

    پس چرا تسلیم خودش نمیشیم

    به نظر من گنجینه ی خداوند یه رمز عبور داره و اون هم “تسلیم بودن” هستش و در مقابل خودش سر سپرده و رام او باشیم

    و با این کار خدا اجازه دسترسی به تموم

    ثروت ها

    سلامتی ها

    عشق ها

    رابطه ها

    و….

    میدهد

    و چقد زیباست که همچون ابراهیم رفیق جون جونی خدا باشیم و کلید گاو صندوقش رو داشته باشیم😍

    و هرچی بخواییم ازش برداریم .

    ولی ما همش افسارمان را بجای اینکه به خدا بدهیم به ترس های واهی و پوچ میدهیم.

    ای معبود من!

    ای صاحب اختیار من !

    به من ایمانِ راستینِ ابراهیمی عطا کن تا همیشه تسلیم امر تو باشم ،آمین🙏

    در آخر ، این قسمتِ سفر نامه را با این شعر به پایان میرسانم.

    ای دل به خدا خدا برایت کافی است

    ناگفته خودش به هر دعایت کافی است

    پس دست طلب دمی نبر نزد کسی

    زیرا همه جا یقین خدایت کافی است

    ☆☆☆

    آن کس که خدای مهربانی دارد

    کی دغدغه بهر آب و نانی دارد؟

    از حاجت بنده چون خدا آگاه است

    پس بنده چه حاجت به بیانی دارد؟

    ☆☆☆

    یا ربّ به کجا بی تو گذارم قدمی؟

    کی با تو اثر کند مرا درد و غمی؟

    من دست طلب چرا برم نزد کسی؟

    وقتی که ببینم از تو هر بیش و کمی

    ☆☆☆

    من با تو خدایا به جهان شادانم

    در اوج غنا بنده ی آن جانانم

    تا نزد تو هم بنده بُوَد عنوانم

    بر هر مَلَک مُلک جهان سلطانم

    ☆☆☆

    آزاده اگر شوی اسیرت نکنند

    از زندگی و زمانه سیرت نکنند

    گر دست خودت به دست یزدان بده

    اندوه و غمِ زمانه زیرت نکنند

    ☆☆☆

    در یوزگیِ اهل قناعت هرگز

    سر خم شدن و ننگ و حقارت هرگز

    آن کس که به حق ، اشرف مخلوقات است

    جز بندگی ربّ عنایت هرگز

    ☆☆☆

    مرسی از تمام دوستان و استاد عباسمنش که وقت گذاشتید سومین روز سفرنامه من را خواندید🙏

    با من همراه باشید تا ردپای بعدی ام😍

    🐾

    🐾

    🐾

    ادامه دارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: