روزشمارِ تحول زندگی من | فصل 1 - صفحه 94

4447 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    به نام خدای مهربان وسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان همراه و همسفر، از آنجاییکه دوست دارم تا انتهای این سفر همراه شما خوبان باشم لذا بنا به تعهدی که داده ام می خواهم ردپای خودم را از این سفر با شما دوستان به اشتراک بگذارم، با گوش دادن به گفته های استاد متوجه شدم که چقدر عزت نفس خودم رو دچار خدشه کرده ام و آگاهانه در راه بازیابی عزت نفسم گام بر می دارم در این راستا تصمیم گرفتم تا دیگر خودم را دست کم نگیرم و جاهایی که باید به دیگران نه بگویم با صدای بلند این کار را انجام بدم و برای خودم ارزش والایی قایل باشم و خودم رو لایق بهترین ها بدانم، من صفات خوب بسیاری دارم از جمله اونها صداقت، سخت کوشی و بردباری و صبر ، اراده ای پولادین و خیلی صفات خوب دیگه که هیچ توجهی به اونها نمی کردم و چون اونا رو نادیده گرفتم کافر به اونا بودم.تصمیم گرفتم از امروز فقط زیبایی ها و توانایی هام رو ببینم و از اونا صحبت کنم ، هر وقت می رم جلوی آینه یک تمرینی رو انجام می دهم و از خودم به خاطر همین چیزی که هستم تعریف و تمجیدمی کنم و خدا رو بابت اون شکر می کنم، شروع کردم به تکرار این عبارت تاکیدی که « من یک انسان لایق ، توانمند و خوشبخت » هستم و روزانه تکرار میکنم تا به مرور زمان در ناخودآگاهم ضبط بشه که من لایق بهترین های خداوند هستم چرا که خداوند از روح خودش در من دمیده و من رو برای منظوری به این جهان فرستاده هر چند هنوز برایم معلوم و واضح نشده که هدف و رسالتم تو این عالم چیه ولی خودم رو هر لحظه در حال هدایت توسط خدا می بینم، شب ها خودم رو در آغوش پرمهر خدا احساس می کنم و در خیالم تجسم می کنم که دست نوازش خدا بر سرم است ، هر روز از اینکه با این جمع پر مهر و خداگونه آشنا شده ام سپاسگزار خداوند هستم و دوست دارم هر چه بیشتر شبیه خدا بشم ، خدایای مهربونم هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مسعود گفته:
    مدت عضویت: 1968 روز

    با سلام به دوستان خوبم

    بنظرم وقتی که کارو به خدا بسپاریم، زندگی خیلی راحت تر میشه. همینکه بدونیم ی نفر با قدرتی ماورایی، حواسش تمام و کمال به زندگی ماعه و همه جوره خوبیه مارو میخواد،احساس خیلی خوبی به زندگی پیدا می‌کنیم. حسی ک با بقیه چیزا فرق داره ی حس خوب و خدایی بدون خدا بخواد سودی ببره.

    ماهم باید “کارو به کاردونش بسپاریم:)”

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حمیدرضا امیدوار گفته:
    مدت عضویت: 2281 روز

    باسلام خدمت استاد عزیزم وگروه تحقیقات عباس منش استاد به یقین خداوند هیچگاه زمین رو از بندگان صالح وراهنماخالی نمیگذارد وبدون شک شما یکی ازانها هستید عمل به تجربیات و آموزه های شما چقدر به ما کمک میکنه که تو شرایط مختلف احساس خوبی داشته باشیم به قول شما خداوند مارو هدایت میکنه من تاالان دوبار درمسیر قرارگرفتم بار اول که به خاطر کمبود عزت نفس م وبی ارزش دانستنم وپر کردن خلادرجهنم خودساخته بود ونیروی برتر من با انجو های دوازده قدمی اشنا کردوبار دوم هدایت به سایت شما بود عشقی عشق به قول من سعادت درگرو عمل به حرفهای راهنمااست من خیلی قبلتر احساس گناه روبااقرارو فرمایشاتی که شما گفتیدتغییردرموردتواب ورحمانبودن خداازخودم دورکردم ولی امروزباورهایی رو دارم که مطمعنم اونهاهم درست میشه از اول امسال 99برای خودم هدف گذاشتم خیلی ذوق دارم اشتیاق دارم که زودتر دوره عزت نفس روبخرم تغییرات باتعهد دارم شروع میکنم همچنان که گفتیدشروع سفرنامه ردپابزاردید

    چشم حرفهای شما برای من حکم وحی منزل داره پیدا میکنه

    از خدامیخوام حالاکه دست مارو گرفته اورده حرفهاش از دهن شما بشنویم بیشترکمک کنه و

    من ازشر نجواهای ذهنمخلاص کنه

    آمین دوست دارم ☺☺☺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2165 روز

    بنام خداوند ثروت و فراوانی

    .

    .

    سلام به استاد عباس منش و خانواده دوست داشتنی ام 😍

    💢روز پانزدهم سفرنامه 💢 ۱۳۹۹/۰۱/۱۵

    به رویاهایت باور داشته باش/ قسمت ۲

    یعنی در یک کلام خدا رو باورداشته باش👌

    این فایل خیلی متفاوت تر از فایل هایی بود که تا الان از استاد دیدم .

    این فایل نحوه تغییر باور و نگرش و دیدگاه و زندگی رو نشون میده و همه چی رو میشه در این فایل

    ۱۳ دقیقه ای 🕐 مشاهده کرد نحوه یه زندگی از فرش به عرش رسیدن و در بهشت زندگی کردن.

    در این فیلم

    اگه یکم زوم🔎 کنیم میشه نحوه باور محدود کننده استاد رو دید که خواست ۵ سال سختی بکشه و بعد ۵ سال به یه خونه برسه ولی خداوند با هدایت استاد به اونجا (تضاد)خواست که بهش بگه به تموم آنچه که در رویا هات داری ایمان داشته باش فقط اول باید نحوه نگرش خودتو تغییر بدی و بعد به آسانی بهش میرسی و بعد یه خونه که نه بلکه به چندین خونه با امکانات عالی رسید .

    در این فایل میشه واقعا به رویاهایی که استاد در ذهن خود داشت رو مورد برسی قرار داد .

    اول خونه بزرگ و با تمام امکانات

    دوم به معنای واقعی ثروتمند شدن

    سوم سلامتی و اندام

    چهارم روابط بسیار عالی با دوستان و همسایگان

    پنجم روابط با عزیزدلشون

    ششم روابط عالی با فرزند

    هفتم روابط عالی با خدا

    هشتم که مهم تر ازهمه هستش در صلح بود با خود درونشون .

    واقعا این فایل به معنای واقعی همه چی رو در یه نگاه به انسان نشون میده و گوش زد میکنه که دسترسی به رویاهایی که در ذهن خود داری خیلی آسونه فقط ایمان داشته باش و باورهاتو عوض کن .

    خود استاد بارها گفته من هیچ الگویی نداشتم که ببینم و زندگیمو تغییر بدم ولی خدا رو صد هزار مرتبه شکر .

    استاد ، الگوی بسیار عالی در تموم جنبه های زندگی برای ما هستش بخصوص برای خودم که واقعا همیشه نجواهای ذهنمو با همون روشی که خود استاد گفتن که ذهن رو باید با منطق ساکتش کرد و منم منطق و الگو خودم رو استاد عباس منش قرار دادم که به راحتی ذهنم ساکت میشه چون داره میبینه که استاد به هرچی خواسته رسیده پس منم میتونم برسم و خیلی خوبم میرسم .😍

    به نظرم شبانه روز اگه وقت بذاریم برای تغییر باور هامون بازم کمه

    ( یه سال بخور نون و تره صد سال بخور نون کره !)

    و واقعا همه چی رو باید از ریشه اساسی تغییر داد تا زندگیِ بهشتی رو در همین دنیا تجربه کنیم .

    فقط یه جَنَم میخواد که

    بخوای خلاف مردم جامعه باشی💪

    بخوای زندگیتو تغییر بدی💪

    بخوای بی پولی رو از ریشه و بُن قطع کنی💪

    بخوای ذهنتو کنترل کنی 💪

    بخوای جلوی نجواهای ذهنت قوی باشی💪

    بخوای همیشه شاد و سپاسگزار باشی💪

    واقعا خیلی شیرینه این کار

    من که واقعا لذت میبرم ،صبح ها تا چشمام باز میشه توی سایت استاد عباس منشم و شب ها تا دیر وقت بیدارم و همش دارم فایل گوش میدم نُت برداری میکنم

    دیدگاه های بچه ها رو میخونم و بخصوص بخش عقل کل که از اول شروع کردم یکی یکی تموم سوالات رو خوندن .

    من که واقعا راضیم و خیلی خوشحالم مطمئنم نتیجه بسیاری برای من در تموم جنبه ها در پیش است😍 این تغییر رو واقعا حس میکنم وقتی خانواده ام میگن تو دیگه میلاد قبل نیستی.😊 منم ازین موضوع بسیار خشنودم و به خودم میگم بله که میلاد قبل نیستم چون دارم یه ورژن جدید از میلاد میسازم 😍واقعا خدا رو سپاسگزارم .

    پرودگارا سپاسگزارم ، سپاسگزارم ، سپاسگزارم

    سپاسگزارم از تمام دوستان و استاد عباسمنش که وقت گذاشتید پانزدهمین روز سفرنامه من را خواندید🙏

    با من همراه باشید تا ردپای بعدی ام😍

    👣

    👣

    👣

    ادامه دارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      نرگس پرورش گفته:
      مدت عضویت: 2216 روز

      سلام به برادر نازنین عباس منشی ام 🌼

      میلاد آمای عزیزم 🌸

      باز هم سپاسگزارم برای نوشته تون .🙏🌸

      من که از خوندن نوشته های سرشار از آگاهی تون لذت می برم .

      از اشتراک احساس و درک تون با خودم لذت می برم.

      و واقعا این ردپا گذاشتن در این سفر پربرکت چقدر عالی و بی نظیر هست. 👌👏

      هم از مریم جان عزیزدل برای این ایده سپاسگزارم و هم در اصل از خداوند که چنین شرایطی رو ایجاد و مهیا کرد و من رو به سمتش هدایت کرد .

      سپاسگزارم 🌸🙏

      واقعا این فایل به معنای واقعی همه چی رو در یه نگاه به انسان نشون میده و گوش زد میکنه که دسترسی به رویاهایی که در ذهن خود داری خیلی آسونه فقط ایمان داشته باش و باورهاتو عوض کن .

      دقیقا 👌👏

      یعنی در یک کلام خدا رو باورداشته باش👌

      این جمله دیگه آخرش بود 👍👏

      سپاسگزارم 🌸🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مسعود گفته:
    مدت عضویت: 1968 روز

    سلام به خانواده عزیز عباسمنش

    تقریبن دو هفتست ک من این راهو شروع کردم. مطالب مختلفی از قانون فرکانس و توجه توی فایل های متخلف دیدم و بهشون عمل میکنم. تصمیم گرفتم ک جدی تر این مسیرو برم و به عنوان مثال اول روی فایل های اعتماد به نفس تمرکز کنم بعد بقیه مساعل

    امروز فایل اعتماد به نفسو دیدم و جواب خیلی از سوالام در خصوص احساس گناه و… رو گرفتم و ازین بابت از خدای بزرگ ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2213 روز

    سلام و صد سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربانم

    روز چهاردهم فروردین شروع کردم به این سفر یعنی اولین روز سفرم به این سفرنامه وتعهد خودمو به این سفر مکتوب کردم.

    واقعا دو روزی در اولین سفرم اطراق کردم و به تفکر فرو رفتم که میخواهم باورهامو در مورد شرک خفی که مدام نجوا میکردن را رام کنم و به آرامش دعوت کنم و از اینکه نگرش آگاهانه ی توحیدی ر رو پر و بال بدم و سکان زندگیمو بدست بگیرم و در مسیر هدایتی که شایسته و لایقش هستم رهسپار شوم

    میخواهم برنامه نویس زندگی ی باشم که کارگردان و تهیه کننده اش خودم باشم و این راه یک جاده یک طرفه ای جز جاده ی باورهای درست اعتماد بنفس جاده ای دیگر را فراسوی دیدگانم نمیبینم..

    دوستان من تازه اول این جاده ای هستم که سفری دلنشین را آغاز کردم و در همین اول جاده چشمم به دنیای شگفت انگیزی باز شد که خدارو دیدم …

    میزبانم با عشق منو هدایت کرد و بمن گفت خوش آمدی چون از این جاده ابراهیم و سلیمان و موسی و یوسف و زکریا و مسیح و محمد و…. دیگر کسانی که این نور روشنایی را دیدن گذر کردن و جا پاهایی برای نشون علامت گذاری شده و در نهایت یک جای پای بسیار آشنا دیدم که روی این جای پا اسمش حک شده بود

    بله …. درسته استاد عباسمنش

    من در فراسوی تاریکیها و جاده های بن بست.. چند طرفه به هر سو میرفتم وو با پای خسته وو دل شکسته ناگهان نور هدایت روشنایی رو سو سو زنان دیدم…

    خدایا شکرت که بلاخره یافتم

    خدایا شکرت که جهان هستی صدای قلب منو شنید و گفت ..بیا اینطرف👈👈👈👈

    من اینجایم

    بیا

    بیا

    صدای دلنواز هدایت بود

    آره خودش بود

    آره اصلا هم اشتباه نکردم چون بمحض شنیدن صدا …….. فوری بسمتش دویدم بدون هیچ شک و تردیدی

    استاد عزیز من از اول هم مطمعن بودم این رد پا .. ردپای درست و .. بجای درست همون راه درست هدایت است و معجزه ها رو دیدم فهمیدم

    ریسمان عذاب وجدانم و احساس گناهم پاره شده.. من حدود دو سالیع که مادرم به رحمت خدا رفته .. تا قبل از رفتنش مدام بخاطر مسایل های پی در پی زندگیم و فوت همسرم و از دست دادن اموال و خانه و باغ و ماشین و خلاصه ورشکستگی ها و .. غیره از مادرم فاصله میگرفتم .. و یا اگر هم یک وقتایی همدیگرو میدیم صحبهای ما به بحث و قهر می انجامید… بماند

    در همین قهر و آشتی ها .. چند وقتی سعی کردم برخوردی نداشته باشم تا بلکه مادرم آروم بشه و بعد دوباره برم پیشش . در همین زمانها بلطف خدا بعد از هشت ماه آورارگی و اسباب اثاثیه هام که توی انباری یکی از همسایه ها بود و بقیه اشم یا فروخته بودم و یا پخش و پلا بود و با یک بدهی سنگین ) خلاصه خودمم خونه خواهرم که نزدیک به خونه مادر بود زندگی میکردم )

    بلطف فایل های رایگان استاد عباسمنش اوضاع کمی بهتر شد یک خونه ای به همراه دخترم اجاره کردیم و خلاصه جابجا شدم ..البته داستان آشنایی من با استاد و اینکه زیاد طولی نکشید ) اوضاع رو به بهبود رفت

    که جا داره و همیشه وهمیشه از خدای خودم و خدای استاد ممنون سپاسگذارم

    خلاصه برگردیم به داستان

    در همین اوضاع که اسباب کشی کردم و کارام تقریبا تموم شده بود

    زنگ تلفنم بصدا در اومد

    خواهرم بود

    گفت مامان شراره دو روزه تلفن شو جواب نمیده من دارم میرم خونش ببینم چی شده ..خونه مادرم تقریبا نزدیک و هفت هشت ده تا خونه بالاتر خیابونشون بو د

    خلاصه بعد از یک ربعی دوباره صدای تلفن

    دیگه ..

    خواهرم با چنان جیغ و فریادی گفت .. فقط خودتو برسون

    منم خونه ای که اجاره کرده بودم سمت جاجرود و .. خواهرم کرج

    حالا فکرشو بکنید چقدر طول کشید تا من خودمو برسونم

    …..

    واین عذاب وجدان و احساس گناه همینطور گریبان منو گرفته بو د..

    با اینکه با فایل های رایگان استاد خیلی پیشرفت کردم ولی باز هم تر مز هایی داشتم داشتم

    یعنی خدارو شکر ی خونه گرم و نرمی نو ساز خوب با مالک خوب .. کلی وسایلم جمع و جور شد.. و کلی بدیهی هام پرداخت شد .. حقوق شوهر خدا بیامررم از زیر قسط و بدهی بانکی آزاد شد… و خدارو شکر بطور مداوم روی تمرینام کار میکردم و اوضاع خیلی بهتر شد خدارو بی نهایت ممنون و سپاسگذارم

    ولی

    ولی چند وقتی هست که استوپ stop شدم .

    و با فایل های سفر نامه که در روز اولش مربوط به عزت نفس بود پی به ترمزم بردم

    استاد عزیزم ..

    با شنیدن این چهار فایل صوتی که شنیدم فهمیدم دیگه نباید هیچ احساس گناهی کنم از مادرم بارها وبارها و هزاران بار طلب بخشش کردم ولی چون خودم .. خودمو نمی تونستم ببخشم و بارها میگفتم من مقصرم و یا بارها فکر میکردم مورد ظلم واقع شدم در زندگیم…. و یا خیلی چیزای دیگه

    ولی با شنیدن آیه های قرآن که در مورد بخششش گفتید که خداوند تواب و توبه پذیره

    و یا اینکه هیچکس نمیتونه به کسی ضربه ای بزنه و اگر هم این کارو کرد به بنفع من میشه مثل حضرت یوسف ابراهیم .. حضرت موسی ویونس

    خدایا بی نهایت شکر گذارم که این کوله بار سنگین رو توسط استاد عزیزم به زمین گذاشتم ددیگه هیچ عذاب وجدانی در مورد هیچی و هیچکس ندارم چون هر اتفاقی برام پیش بیاد نتیجه ی فرکانس های خودم هستش پس سعی میکنم روی باور های نکات مثبت تمرکز کنم والان بیشتر از همیشه اعتماد بنفس مو پیدا کردم و احساس ارزشمندی و لیاقت میکنم .. چون من ملود اعظیم و الشان خدا وند هستم و خداوند برای پیشرفت و تکامل من با همین اشتباهاتم هدایتگر من هست

    زاویه دیدگاه من بطور کل تغییر کرد فقط و فقط به چراغ نور هدایت توجه میکنم و هر کجا ایستادم به زیباییهای جهان هستی نگاه میکنم و مدام سپاسگذاری و تشکر از خداوندم ورد زبانم هست و برای تمام داشته هایم و نعمت هایم از خداوند سپاسگذاری ممیکنم🙏🙏🙏

    در نهاییت از شما دوستان و هم خانواده صمیمی ام سپاسگذاری میکنم که وقت گذاشتید و دیدگاه منو خواندید.

    استاد عزیزم نمیدونم با چه زبانی برای تمام زحمتهای شما تشکر کنم فقط میدونم که چقدر نور هدایت و رسالت شما پر رنگ بود و صدای فرکانس شما اونقدر رسا بو د که به گوش و قلب من رسوخ کرد و منو به سمت شما هدایت کرد تا دستی از دستان پر قدرت خداوند برای من باشید

    شما توسط هدایت الهی آفتاب در خشان زندگی من شدید💥💥💥🤩🤩🤩

    خداروشکر .. واقعا خداوند بندگانش رو دست خالی به این دنیا نفرستاده ..

    انشالله بزودی داستان های پیشرفتامو براتون مینویسم چون ترمز هامو شناسایی کردم و امیدوارم

    خداوند به همه جهان هستی آرامش و آسایش عطا کند ه

    همانطوری که اسم دفتر اهداف سال 99 من

    سال آرامش و آسایش

    سال لیاقت و ارزشمندی و

    خود باوری و عزت نفس

    در همه زمینه های زندگیم

    💟💟💟💟💟💟

    خداروشکر از همین شروع سال جدید در مورد اهدافم جواب داده درست مثل اسمی که براش انتخاب کردم .. خیلی ممنون سپاسگذارم

    خدایا سپاس سپاس سپاس🙏🙏🙏👣👣👣👣👣👣👣

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    هاله ریاحی گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    در تکاپوی باور ساختن هستم و امروز

    در سایت که بودم ناگهان دلم برای سفر نامه تنگ شد

    همون سفرنامه ای که پارسال باهاش همراه بودم

    بعد از مدتها که عضو سایتم یقین دونستم این تمایل قلبی الهامه

    و اومدم به این قسمت

    و متن زیبای اول سفرنامه برام تایید همون باورهایی شد که خودم دارم روشون کار می کنم

    یقین کرده ام هر جا ترمزی دارم و هر جا نمیتونم برسم به خواسته ام

    قطعا یک آیه از قرآن برای حل مساله ام هست که باید باورش کنم

    هر وقت ایمان بیاورم یعنی باور کنم و عمل صالح انجام دهم یعنی عمل کنم به اون باورم و ایمانم بقول استاد فعال بشه

    نتیجه ایمان و عمل صالحم رو می بینم

    پیامبران و امامان ع و اولیاء الهی باور کردن تک تک کلمات الله بزرگ رو که عاشقانه قوانین جهانش رو برای ما فرستاده

    ما هم باید باور کنیم هیچ راه دیگری نیست

    نجواهای شیطان همیشه هست و هر چقدر باورت وسیعتر و ایمانت محکمتر بشه اونم حربه های جدیدی رو می کنه

    اما ته دلم قرصه وقتی یقین دارم خدا همواره راه حلی برای مشکل من داره و لحظه لحظه کنار منه و دست کمک بسوم دراز میکنه

    همواره راه حلی هست پس هیچ وقت نه بترس و نه محزون شو

    اصل اینه لاخوف علیهم و لا هم یحزنون

    اگر این هم باور و عمل شد به بهشت نعمتها میرسیم

    ان الذین قالوا ربنا الله ( توبه ، توحید )

    ثم استقاموا ( استقامت و پایداری در عمل و باور )

    تتنزل علیهم الملائکه (الهامات ایده ها نشانه ها هدایتها )

    الا تخافوا و لا تحزنوا ( خوف و حزن نداشته باشید حس خوب حس سکینه حس اطمینان قلبی داشته باشید )

    اگر باور و عمل کردید نتیجه میشود

    و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون

    بهشت نعمتها که وعده داده ایم بر شما بشارت باد

    این ها وعده وعید لفظی نیست بهشت هست

    در همین دنیا

    کافیه باور و عمل کنیم

    خدا همواره حمایتگر و هدایتگر ماست

    خدایا سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    با سلام

    قبل از اینکه سفرنامه روز پنجم رو باز کنم داشتم با خودم فکر میکردم که توی دفتر عادت های غلطم رو بنویسم و برای هرکدوم جدا چدا چند روز وقت بذارم تا تغییر کنن و عادات خوب در من نهادینه بشن

    الان متن رو خوندم که شماهم از تغییر گفتین از شناسایی باورهای غلط گفتین

    من یه مساله ای که دارم اینه که نمیدونم چه باورهای غلطی دارم

    بعضی از باورهای غلطم رو از ویسهای استاد عباسمنش متوجه شدم و دارم تغییر میدم

    امیدوارم به زودی بتونم دوره ها رو تهیه کنم و بیشتر روی این موضوع کار کنم

    متاسفانه آموزش هایی که از خانواده و جامعه در این سالها گرفتیم پر از باورهای غلط که انشاءالله به زودی و یکی یکی با باورهای درست جایگزینشون میکنم

    انشاءالله شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    با سلام

    رد پای روز چهارم

    امروز به لطف خدا از استاد یاد گرفتم که روی نکات مثبت تمرکز کنم

    فهمیدم غر زدن و شکایت کردن فقط اتفاقات بد رو به زندگیم دعوت میکنه

    درسته که مشکلات و سختی هم ممکنه باشه ولی تمرکز روی خواسته ها باعث میشه که هر روز مشکلات کمتر بشن و نکات مثبت بیشتر بشن

    شکرگزاری اتفاقات مثبت رو هر روز بیشتر میکنه

    این مهمه که آگاهانه روی نکات مثبت تمرکز کنیم و فرکانس مثبت به جهان بفرستیم و اتفاقات خوب و هماهنگ با فرکانسمون دریافت کنیم

    فکر میکنم که تمرکز روی نکات مثبت یه جور تشکر از خداوند هست

    خداروشکر چند روزه خیلی آرامش دارم و این نشونه خوبی هست برام

    یکاری هم کردم اینکه یک گروه توی تلگرام زدم به اسم تمرکز بر روی نکات مثبت زندگی و اعضای خانوادم رو عضو کردم و ازشون خواستم هر نکته مثبتی دیدن یا تجربه کردن اونجا بگن تا هم تمرین تمرکز روی مثبت ها بکنیم و هم بازگو کردنشون اثرات مثبت در زندگیمون بذاره

    استاد از شما و خانم شایسته متشکرم برای ویس ها و متن های خوبتون.🌷

    انشاءالله شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مجتبی علی پناه گفته:
    مدت عضویت: 2136 روز

    ب‌ نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز و سرکارخانم شایسته و خانواده بزرگ و دوست داشتنی

    🌹🌹ششمین روز سفر نامه🌹🌹

    خدا رو سپاسگزازم بابت افکار و باورهای جدیدم

    این روزا یکی از درخاستام اینه ک ی فضایی تو خونه باشه تا بتونم زمان خیلی بیشتری ب گوش دادن فایلهای استاد و تمرین برنامه هام داشته

    باشم ..

    از خداوند بابت همه نعمتهایی ک دارم سپاسگزارم

    تشکر از استاد عزیز شب همگی بخیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: