مصاحبه استاد عباس منش با مهندس شعبانعلی درباره قانون جذب

وقتی صحبت از قانون جذب می شود، تصورِ بسیاری از افراد این است که قانون جذب یک موضوع فانتزی است که می گوید باید خوشبین باشیم. آنها خوشبینی را اینگونه تفسیر می کنند که خودمان را گول بزنیم و اگر اوضاع زندگی بر وفق مرادمان نیست، خودمان را فریب داده و بگوییم “خیلی هم اوضاع عالی است”. یا اگر در حال تجربه چیزی هستیم که نمی خواهیم، با تلقین ،خودمان را مجبور به پذیرشِ آن موضوع کرده و وانمود کنیم که این همان چیزی است که می خواهیم.

اما این یک برداشت کاملا اشتباه از قانون جذب است.

ما به شما پیشنهاد  می کنیم به هر موضوعی و اتفاقی در زندگی تان از زاویه ای نگاه کنید که احساسِ خوبی به شما بدهد. این بزرگترین قانونِ حاکم بر هستی است و ما نام آنرا “مثبت اندیشی و تمرکز بر نکات مثبت” می گذاریم. این نگاهی است که به شما قدرت می دهد.

وقتی از قانون جذب صحبت می کنیم، منظورمان یک قانونِ طبیعی مانند قانون گرانش است که همواره و همیشه و همه جا و برای همه، به یک شکل عمل می کند و هر فردی در هر جایی از این قانون فقط و فقط یک نتیجه را خواهد گرفت. ممکن است افراد متفاوت باشد اما قطعا نتیجه یک است.

این موضوع به ما می گوید که جهان بر اساسِ قوانینی بدون تغییر اداره می شود. چه شما از این قوانین آگاه باشید و چه نباشید، این قوانین در هر لحظه زندگی شما را رهبری می کنند. امادرک و بکارگیری آگاهانه این قوانین، شما را بر اتفاقات زندگی تان مسلط می کند.

این قانون می گوید:

 شما در هر لحظه از زندگی تان با توجه کردن به هر چیزی، فرکانسی به کائنات ارسال کرده و  اتفاقات و تجربیاتی از جنسِ همان فرکانس ها را به زندگی تان دعوت می کنید.

بعنوان مثال اگر شما اکنون د رحال فکر کردن به بدهی تان هستید و بخاطر آن احساس بدی دارید، در حال ارسال فرکانسی معادل “درخواستِ بدهی بیشتر” به کائنات هستید. بنابراین چیزی نیز که در آینده تجربه خواهید کرد، بدهی بیشتر است.

از زمانیکه این قانون را درک نمودم، شروع به تحقیق برای یافتنِ نشانه های بیشتر این قانون در جنبه های مختلف بوده ام. با افرادِ موفقِ زیادی مصاحبه کرده و جزئیات این قانون را از موفقیت هایشان استخراج نموده ام. دیدگاه های متفاوتی را بررسی کرده ام  و نتیجه ی حاصله این است که:

ممکن است افراد موفق از کلماتِ متفاوتی استفاده نموده باشند، اما چیزی که در تمام آنها مشترک بوده است، یک قانون است که یک نتیجه را به دنبال دارد و آنهم “موفقیت ” است. بنابراین جهان به کلمات شما کاری ندارد.  جهان بر اساس فرکانسِ شما عمل می کند و فرکانسِ شما حاصل باورهایی است که درباره هر موضوعی در ناخوآگاه تان دارید.


این مصاحبه، حاصل دو نگاهِ متفاوت به یک قانون است که یک نتیجه را به دنبال دارد. زیرا اصل و اساس همواره و در هر شکل، اسم و قالبی اصل است و جواب می دهد.

مهندس شعبانعلی با نگاهی منطقی و من با نگاهی کوانتومی، دو بعد متفاوت قانون ِجذب را بررسی و پاسخ هایی ارائه می دهیم که به نتیجه ای یکسان می انجامد. چون قانون همواره یکی است.

با ما همراه باشید…

سید حسین عباس منش

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

317 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه نصیب» در این صفحه: 2
  1. -
    فهیمه نصیب گفته:
    مدت عضویت: 2561 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان

    مصاحبه ی جالبی بود ولی چرا دقیقا من همین امروز این مصاحبه رو لود کردم و گوش کردم برام بیشتر جالب بود

    راستش دیشب که از سرکار رسیدم خونه مادرم گفت نمیدونم چرا تلویزیون خراب شده بعضی کانالارو نشون نمیده برم بالا ببینم چی شده؟؟؟ رفت و دیدم 2 دقه بعد هراسون اومد و گفت کلا انتن ما نیست و کاملا همه چی رو از جاش کندن و بردن

    و شروع کرد به منفی گفتن که چرا اَد آنتن مارو برده و گمونم کار این بوده و کارگر همسایه بغلی بوده و بالا و پایین رفت و به همه ی همسایه ها خبر داد که دزد اومده تو ساختمون و چطوری اومده و از این حرفا حتی رفت ساختمون بغلی و بهشون اعتراض کرد که هروقت شما کارگر دارید و بنایی میکنید خونه ی مارو دزد میزنه اونام قسم که ما نگهبان داریم اخه انتن به این بزرگی چطوری از راهرو رد میشه و ما نمیفهمیم خلاصه معما شده بود برا همه و کلا نگرانی همه ی همسایه ها برای یه آنتن ناقابل نبود که هزینه اش شاید 200 تومن بیشتر نمیشد نگرانی همه بخاطر بعدش بود که این دزد از کجا اومده و نکنه بعدها چیزای دیگه رو هم بدزدن و آنتنای دیگه رو هم ببره و از این حرفا

    حالا من: اصلا واسه این جور چیزا نگران نمیشم و هیچ بروی خودم نمیارم اینم گفتم خب حالا چیزی نشده باید اینجا ببینم درسمو خوب یاد گرفتم یا نه چون چندروزه اتفاقای خوبی برام افتاده اصلا دلم نمیخواست بخاطر ی آنتن حال خوبم رو عوض کنم همچنان بی خیال به توجهم به اتفاقای خوب بود

    فرداش بعدازظهر به مادرم گفتم تعمیرکار بیار ببین میتونه کانالارو با اون یکی انتن درست کنه ؟؟؟ تعمیرکار اومد و مادرم جریان رو براش تعریف کرد و رفتن پشت بوم

    خودمم نشستم سناریو نوشتن و سپاسگزاری نوشتن (کلا با نوشتن خیلی حال میکنم و آروم میشم و حالم جانانه میشه و حسم خوبه) داشتم مینوشتم که یهو یاد آنتن افتادم دقیقا جمله ای که نوشتم این بود که “خداراشکر چقدر راحت و عالی آنتنمون درست شد” خودم خنده ام گرفت با خودم گفتم آخه این جمله اس نوشتی؟؟ آخه اینم شد سپاسگزاری؟؟؟ ولی دیگه نوشته بودم من همه چیزو و همه ی خواسته هامو مینویسم حتی کوچکترین مسائل رو

    5 دقه بعد مادرم در اتاقو با خنده باز کرد و گفت آنتمون سرجاشه اون آنتی که بردن و جاش خالیه برای همسایه طبقه ی چهارم بوده که دوهفته پیش اسباب کشی کرده رفته… هاج و واج نگاش کردم و گفتم ینی مادرمن آنتن خودمون رو نمیشناسی؟؟؟ گفت چیکار کنم همشون مثل همه فک کردم کانالامون قطع شده پس بخاطر نبودن آنتنه دیگه….

    درسته نباید متعجب میشدم ولی تعجبم از این بود که فک کردم خیلی راحت آنتن جدید برامون میزاره و منم هزینه اش رو پرداخت میکنم میره و تموم میشه و همسایه ها هم حواسشون رو بیشتر جمع میکنن ولی تعجب من برا این بود که حتی صورت مسئله عوض شده بود و اصلا دزدی بکار نبوده و هیچ هزینه ی اضافی هم برامون نداشت.

    اینارو نوشتم که بدونیم حتی میشه صورت مسئله ای رو پاک کرد و عوض کرد فقط باید نوع نگاهمون به قضیه با آرامش و خونسردی باشه آخه کاری از دستم برنمیومد دیگه دزد زده بوده و رفته بوده حالا من میزدم تو سر خودم هیچی ک درست نمیشد تازه بدترم میشد و ممکن بود اتفاقات بدتری هم پشتت بیوفته ک خداروشکر حتی همون اتفاق دزدی هم کلا عوض شد. جالبتر اینکه بعدازظهر امروز این فایل رو دانلود کردم و گوش دادم که دقیقا در مورد همین مسائل صحبت میشه

    حالا خودم که دیگه چ حال خوشی دارم فقط خدامیداند و خودم شاد و پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 179 رای: