مصاحبه استاد عباس منش با مهندس شعبانعلی درباره قانون جذب - صفحه 12

به نام خداوندی که مهربانی اش همیشگی هدایتش پایدار ونعماتش بی پایان است.

قانون جذب یک قانون برای زندگی است واگر درقران ذکرشده واگرمن به قرآن عقیده دارم ومعتقدم که خدایی هست واین خدا کتابی به اسم قرآن رانازل کرده واین خدا خالق کل جهانه  یعنی این جهان رو بهترازمن میشناسه

یعنی میدونه من چه طور میتونم به زندگی بهتر برسم.واین رو درقران گفته ومن کافیه که اونو دنبال کنم.

حالا قانون جذب میگه اگر الان توجه من روی چیزی هست  که اگر دقت کنیم متوجه میشیم درساعات گذشته هم روی موضوعی باهمین ریشه توجه داشتیم درساعات آینده هم همون چیز ریشه همون چیز دوباره درزندگی من تکرار میشه ومن دوباره بااین چیز برخورد میکنم واین چرخه ادامه داره تا زمانی که من به خودم بیام و این چرخه روقطع کنم با کنترل ذهن، دلیل اینکه خیلیا بعد ازاموزش های استاد بعد ازیه مدت که خیلی تمرکزی فایل گوش میدن سلامتیشونو بدست میارن و بیماری شون خوب میشه اینه که باگوش کردن فایلها وزمان زیادی توجه وتمرکز روی چیزی غیر ازبیماری گذاشتن اون چرخه فکر کردن به بیماری وایجاد بیماری های بیشتر متوقف میشه و به جاش چرخه افکارخوب از فایل های استاد میشینه درنتیجه اون ها بعد یه مدت ناخودآگاه خوب میشن.

من یه آدم خوش شانس میشناسم که اصلا خودشو برای هیچ چیزی ناراحت نمیکنه این ادم اصلا خودشو اذیت نمیکنه احساس عذاب وجدان به هیچ وجه نداره،زیاد فکر نمیکنه وناخوداگاه توی زندگی زناشویی اش شانس آورده هروقت ازش میپرسم چرا اینکارونکردی میگه ولش کن من خوشحالم دیگه،واتفاقا خوشبختم هست.

امادرعوض کسیو میشناسم که خیلی غصه میخوره حرص میخوره چسبیده به خواسته هاش خیلی به زمان بندی واینده چسبیده،به هدفاش میرسه ولی خیلی سخت خیلی اذیت میشه ونتونسته اون آرزوهایی که واقعا میخاد روبهش برسه.

پس منم باید به خودم همیشه یادآوری کنم که واقعا هیچ چیزی توی زندگی اونقدر ارزش نداره که به خاطرش غصه بخورم بچسبم بهش وخودمو برای نرسیدن بهش سرزنش کنم.

3 مرحله قانون جذب:

1:مرحله خلق 👈 توی دنیای غیرمادی وقتی ما روح هستیم وجسم نداریم ومحدود به زمان ومکان نیستیم در دنیایی زندگی میکنیم که ازماهیت همه چیز آگاهیم ومثل خدا هم اولو هم اخرو میدونیم، درمرکزاگاهی قرارداریم اگرما ازهمه چیز آگاه باشیم آیا نیازی داریم نه؟ مثلا اگر خواسته ای داشته باشیم درحالت روح مابه محض اینکه به اون خواسته فکر میکنیم اونو دریافت میکنیم فارغ ازمکان فارغ از زمان،مامیگیم ومیشود،اما ما چون ازقدرت خلق کنندگی خودمون آگاه بودیم خودمون آگاهانه انتخاب کردیم که به دنیای غیرمادی بابعضی ازتضادهابه دنیا بیایم وانتخاب کردیم بااین تضادها خواسته هامون رو بشناسیم و اون ها رو باقدرت خلق کنندگیمون درزندگی مون ایجاد کنیم.این مرحله مرحله خواستن وخلق کردنه چون به محض اینکه خواسته ما مشخص میشه ایجادمیشه درجهان پیرامون، حالانکته اینه که وقتی ماازروح خودمون فاصله داشته باشیم وقتی باورای محدودکننده که دست وپای مارو میبندن زیادباشن، هرچقدرازاگاهی اینکه میتونیم خلق کنیم دورترشده باشیم وفراموش کرده باشیم خودمونو لایق خواسته هامون نمیدونیم اصلا ودرخواستی نمیکنیم.

درواقع خوندن قرآن وگوش کردن فایلای استاد در وهله اول کمک میکنه آگاهی هامون رو دوباره به یاد بیاریم.

مرحله 2👈مرحله پاسخ:

دراین مرحله خواسته ما هرچی که هست

هرچی، منطقی یاغیرمنطقی ازنظر ذهن ما،قابل دسترسی یا غیرقابل دسترسی ازنظر ذهن ما، معجزه وار یاغیرمعجزه وارازنظر ذهن ما توسط جهان وخدا پذیرفته میشه این خواسته ها چه منفی چه مثبت چه خوب چه بد به ما داده میشه این خیلی جمله مهمیه خداوند خواسته های مارو قضاوت نمیکنه اونها رو دسته بندی نمیکنه یا انتخاب وغربال نداریم فقط بگو وaccept

مثلا یه معتاد چون بدنش شدیدا به موادنیازداره اونو به هرحال به هرصورتی به دست میاره اصلا جهان کاری نداره که تو برات بده یا ضرر داره یاهمچین چیزی،این به ما همچنین میگه که ماباید برای خواسته هامون خیلی مصر باشیم ومثل یک بچه پامونو بکنیم توی یک کفش وبگیم من اینو میخام ولی این باچسبیدن به خواسته فرق داره

مرحله 3👈مرحله دریافت

مرحله مهم ومرحله ای که ما باید خیلی کارکنیم

برای دریافت یک خواسته انرژی ای که توسط ما به جهان فرستاده میشه انرژی که خروجی مغزماست باید هم جهت با انرژی خواسته ماباشه خیلی سادست اگر خواسته ما مثلا مهاجرت به یک کشور خوبه (جهت انرژی👈 مثبت) ولی خروجی مغزما اینه که من لایق زندگی دریک کشور مرفه وثروتمند نیستم (جهت انرژی 👈منفی) این دوتا هم جهت نیستند.مثل یک محوره که سمت راست مثبت وسمت چپ منفیه وانرژی ما بردار روی اون محوره اگر انرژیی که مابرای خواسته مون میفرستیم مثبت بود در جهت مثبت محورحرکت میکنیم و ونتیجه رودریافت میکنیم اگر انرژی ساطع شده ازمامنفی باشه روی محوربه سمت منفی ها میریم ونتیجه ناخواسته های بیشتره

برای فهمیدن اینکه چه نوع انرژی میفرستیم

یک ترازو داریم به اسم احساس،اگراحساسمون خوب باشه ینی داریم درجهت مثبت محورمیریم اگر نه ینی داریم درجهت منفی محورحرکت میکنیم تمام جهان تمام چیزها فقط از دونوع انرژی درست شده انرژی منفی انرژی مثبت

انرژی وجود مامثبت باشه باخواسته هامون برخورد میکنیم انرژی وجودی مامنفی باشه باناخواسنه ها برخوردمیکنیم

کنترل ذهن یعنی کنترل نوع انرژی ای که به جهان میفرستیم چیزی که تمام آموزش های استاد دربارش حرف میزنه وچیزی که قرآن به مااموزش میده.

هرنوع فکری که باعث بشه احساس ما درباره خواسته هامون بدبشه یعنی انرژی ای که مارو ازخواسته مون دورمسکنه

چسبیدن بیش ازحد وفکر کردنی که حال مارو بدکنه، فکر کردن به این که موقعیت وفرصت برای خواسته من کمه، نگران شدن، حرص خوردن، عصبانی شدن وگریه کردن،احساس نالایق بودن، ترس وخیلی چیزای دیگه همه باعث میشن من ازخواسته ام دورترودورتربشم ازمداری که خواسته من دراون قرارداره دورتربشم.