توانایی تمرکز بر نکات مثبت - صفحه 1

سلام بر بهترین خانواده ی صمیمی دنیا و درود و ویژه خدمت مرد بزرگ استاد خوبم

خدای مهربون رو سپاسگذارم که این همه آگاهی رو برای ما در جهت رشد و تکاملون قرار داد…

استاد تن صدات طنین سپاس گذاری و آرامش داره …مردی هستی که داره به دنیا میگه من نماینده خوب خدام …

من درکش میکنم… پس از مهرت سپاس گذارم

میفهمم عاشق رویاندن و بخشیدن و حس مطلوبی …به خاطر این صمیمیتت سپاس گذارم

من انسانم….. نماینده مهر روی زمین

کانون تمرکز خوبی ها و پادشاه ملک بی نهایت خدا

از روزی که مرز ها بسته ذهنم رو شکستم ، دیگر هیچ وقت به خودم کشورم ملیت و رنگ و نژادم غره نشدم…

از روزی که فهمیدم DNA من تلفیقی از تمام مردم جهان است ، دیگر نگفتم مرز کشورم اینجاست…

از روزی که انسانی رو دیدم که برای صلح بین کشور ها بر کشورم مهمان میشود و تمام مرزه ا را رکاب میزند تا پرچم صلح را همه ببینند ، دیگر هیچ وقت به رنگ پوستم افتخار نکردم..

روزی که دیدم کودک سومالی را مادر مرفه سفید پوست شیر داد ، دیگر از کسی متنفر نشدم… چون مادرم عشق را می پراکند…

روزی که دیدم برای اینکه بخندم شخصی مرز رسانه را شکست و روی آنتن رفت تا غم بستاند و آشتی برگزیند ،، دیگر نگفتم بر کشوری مرگ باد

روزی که دیدم مردمی هستند که در جنگل زندگی میکنند که به هم نوع خود فقط یک نام مینهند و میگویند “انسان” ، دیگر هیچ وقت به از دیوار کشیدن بین خودم و کسی صحبت نکردم

روزی که دیدم دختری عاشقانه آواز مهربانی سر داد پرچم سفید را بالا برد و گفت همه برابریم تا همگان در جهان با صدایش آرام بگیرند ، دیگر به جنسیت فکر نکردم

روزی که دیدم استاد عباس منش گفت برای سه روز به هر کس نگاه میکنی بگو این بنده ی پاک خداست و از خداست ، دیگر هیچ وقت با کسی قهر نکردم..

روزی که دیدم خدا همه را عریان آفرید و عریان پس گرفت ، دیگر هیچ وقت به رنگ لباس و جاه و مقامم افتخار نکردم…

روزی که دیدم معلم کورد زبان همشهریم برای احساس هم دست بودن بچه ها ی سرطانی سرش را از ته تراشید ، دیگر نگفتم من کوردم و فارسم و عربم

دیگر به زبانم افتخار نکردم… فرایاد زدم انسانم

روزی که دیدم مادر ترزا گفت من فقط در راهپیمایی صلح شرکت میکنم ، دیگر هیچ وقت با سیاست جوش نخوردم…

روزی که دیدم تمام جهان آگاهیت و انسان آگاهی برتر است ، دیگر بر موجودات ظلم روا نداشتم چون من از منبع آگاهی مطلقم و جز خیر و خوبی ندانم …

از روزی که معنای آیه « نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی » را فهمیدم هزاران بار گفتم ، خدایا همه از توییم و به سوی تو باز میگردیم…

من “انسانم” جانشین و خلیفه و نماینده برتر خدا روی زمین ….

شه پر هایم را باز میکنم و شکوه و عظمت خدا را به جهانیان نمایش میدهم….

پیامم را سر میدهم “ای انسان….ای طبیعت…..ای کائنات …. بتابید نوری که خدا در شما دمید… بخندید که سر هرکوچه خدا هست ”

لبخند خدا همراه تک تک لحظاتتون

بانو سمیرا عزیزی مهربان سلام…

متشکرم از حسن توجه شما

سبز بمونید

لبخند خدا همراه تک تک لحظاتتون

دوست و همراه گرامی بانو راد اکبری مهربان درود

متشکرم از لطف شما دوست خوبم..

سپاس گذارم بابت یادآوری این آیه زیبا…

خدا را به خاطر آشنایی من با همراهانی مثل شما و خانواده صمیمی عباس منش ، بی نهایت سپاس گذارم

لبخند خدا همراه تک تک لحظاتتون

مرتضی مکرمی مهربان درود بر شما

متشکرم از حس خوب و انرژی مثبت و عرفانی شما….

از اینکه دوستانی با الطاف بلند و خانواده ای موفق دارم از خدای مهربان سپاس گذارم…

لبخند خدا همراه تک تک لحظاتتون

دوست خوبم آرمان مشایخی عزیز ، درود

نظر شما و حس فوق العاده ی شما نیز بی نظیره..این برگرفته از صراحت طبع شماست

خدای مهربانم سپاس گذارم برای تمرکز این همه نعمت و شگفتی و دوستان خوب در این این خانواده صمیمی و جهانی

لبخند خدا همراه تک تک لحظه هاتون