معرفی دوره «هم جهت با جریان خداوند»

بیش از ۱۷ سال است که در حوزه آموزش قوانین اساسی خوشبختی و نحوه اجرای آن‌ها در زندگی فعالیت دارم و تاکنون میلیون‌ها نفر (مستقیم یا غیرمستقیم) با عمل به آموزه‌هایی که ارائه داده‌ام، توانسته‌اند زندگی خود را به معنای واقعی کلمه متحول کنند.
اگر شما از دانشجویان من باشید، با وسواس من در تولید و انتشار یک دوره آموزشی، به‌خوبی آشنایی دارید. حدود یک سال و نیم است که من هیچ دوره آموزشی‌ای تولید نکرده‌ام با اینکه از لحاظ توانایی آموزش در این حوزه، توانایی تولید هر هفته یک دوره آموزشی را دارم و تمام اساتید این حوزه در ایران، به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم از دانشجویان من هستند.

وقتی در چنین جایگاهی هستم، در تولید و انتشار یک دوره آموزشی بسیار به خودم سخت می‌گیرم تا:
✔ آنچه تولید و آموزش داده می‌شود کاملاً تأثیرگذار و نتیجه‌بخش باشد.
✔ آگاهی‌ها به ساده‌ترین شکل انتقال داده شود تا همان درکی را در دانشجویان ایجاد کند که مد نظر من می‌باشد.

با اینکه می‌دانم یکی از قوی‌ترین نقاط قوت من، توانایی تشخیص اصل از فرع درباره دلیل نتایج و آموزش آن به دیگران است.

در طی یک سال و نیم اخیر، در حال انجام تحقیقاتی گسترده‌تر از همیشه، پیرامون “نحوه درک و اجرای قانون در زندگی روزمره” بوده‌ام. وقتی از خودم پرسیدم:
از میان این همه مفاهیمی که در طی این مدت بررسی کرده‌ام، اجرای کدام‌یک “بیشترین تأثیر سازنده” را بر زندگی دانشجو می‌گذارد؟!
جواب این سؤال، همان مفهومی است که فرایند درک و اجرای آن، آگاهی‌های جلسات دوره “هم جهت با جریان خداوند” را تولید کرده است.


چرا حیاتی است که هم جهت با جریان خداوند بمانیم؟

ما در جهانی زندگی می‌کنیم که تنها یک منبع قدرت مطلق وجود دارد و آن نیروی هدایتگری است که ما را آفریده، از قدرت خلق خود به ما بخشیده و و اگر با خداوند هم جهت شویم ما هم مثل او قدرت خلق کنندگی را خواهیم داشت.  ماموریت آگاهی‌های دوره “هم جهت با جریان خداوند” متصل نگه داشتن ما با این جریان سازنده و خلق‌کننده است.

شما دو انتخاب دارید:

یا با این نیرو هم‌جهت می‌شوی، به قول من روی دوش خداوند می‌نشینی و اجازه می‌دهی خداوند کارها را برایت انجام دهد، یا اینکه با پیروی از باورهای محدودکننده و شرک‌آلود، این اتصال را خاموش می‌کنی و در مسیری ناهموار و سنگلاخی مرتباً از این ناخواسته به ناخواسته بعدی برخورد می‌کنی.


راهکار همراه شدن با جریان خداوند چیست؟

فرکانسی که شما را با این جریان خوشبختی هم‌مدار می‌کند و روی شانه‌های خداوند می‌نشاند، ساختن این جنس از باور است که: فقط و تنها فقط یک منبع برای خوشبختی وجود دارد و آن همان انرژی است که ما را خلق کرده و هدایت ما به سمت خوشبختی را به عهده گرفته است. همان انرژی که خداوند نامیده‌ایم. در این صورت شما را به جریان طبیعی خوشبختی که قرار بوده تجربه کنید، وصل می‌کند.

نگران نباش که الان چه شرایطی داری. مهم نیست چقدر اوضاع شما از هر لحاظ نامناسب است. این اوضاع نابسامان، نتیجه دور ماندن از این جریان بوده و به‌محض اتصال به جریان خداوند، قدم‌به‌قدم شرایط تغییر می‌کند.

شرایط فعلی شما نتیجه‌ی فرکانس‌های قبلی بوده، اما وقتی ایراد این نوع از فرکانس‌ها را بدانی و آن‌ها را تغییر دهی، زندگی تو در تمام جنبه‌ها دگرگون خواهد شد. من و میلیون‌ها نفری که از آموزه‌های من استفاده کرده‌اند، این تجربه را داشته‌ایم.

من زمانی جریان خداوند را باور کردم و با این جریان همراه شدم که یک راننده‌ی تاکسی در بندرعباس بودم و حتی کولر هم نداشتم. در محله‌ی اسلام‌آباد (یکی از نامناسب‌ترین محله‌های بندرعباس) در یک اتاق سیمانی زندگی می‌کردم که آشپزخانه و سرویس بهداشتی آن با ۲۰ نفر دیگر مشترک بود. یکی از معمول‌ترین دغدغه‌های ما، نریختن سیمان دیوارها و خار و خاشاک سقف روی غذاها و وسایل آشپزخانه بود.

من در آن شرایط، این نیروی خیر مطلق را باور کردم. باور کردم که با هم‌جهت شدن با این جریان، شرایط زندگی‌ام تغییر خواهد کرد. به دلیل همین باور، نه‌تنها دیگر نگران آن وضعیت ناخوشایند نبودم، بلکه احساسی عمیق از خوشحالی در قلبم شکل گرفت، زیرا تصمیم گرفته بودم که هم‌جهت شدن با جریان خداوند را از همان نقطه آغاز کنم تا مدرکی باشم برای این حقیقت که: این قانون و این مسیر، چقدر دقیق و صحیح عمل می‌کند.

می‌خواستم الگویی باشم که نشان دهد اگر با جریان خداوند همراه شوی، هر شرایطی قابل تغییر است و هر فردی می‌تواند هر وضعیتی را تغییر دهد، زیرا هر انسان قادر به درک و عمل به قانون است، اگر بخواهد…

اکنون، بیش از ۱۰ سال است که در یکی از زیباترین ایالت‌های آمریکا زندگی می‌کنم و تمام جنبه‌های زندگی‌ام به معنای واقعی کلمه، سرشار از آرامش، آسایش، برکت و فراوانی است. چیزی نیست که بخواهم و توانایی فراهم کردن آن را نداشته باشم.

من از زمانی که فقط یک راننده‌ی تاکسی بودم تا اکنون که در آزادی مالی، زمانی و مکانی زندگی می‌کنم، همچنان اولین دانشجوی هر دوره از آموزه‌های خودم مانده‌ام و در حال رشد و بهبود شخصیت خودم با درک و عمل به این آموزه‌ها هستم.


دوره “هم جهت با جریان خداوند” برای مسائل زیر راهکارهای عملی و دقیق دارد

بیشترین سوالی که افراد در مسیر تغییر شرایط از خود پرسیده اند این است که:

  • چرا برای بعضی از افراد، رسیدن به خواسته به راحتی رخ می‌دهد و برای بعضی‌ها خیلی بیشتر طول می‌کشد و بعضی‌ها هم اصلاً به خواسته خود نمی‌رسند؟!
  • چرا بعضی از خواسته‌هایم راحت وارد زندگی‌ام می‌شود اما بعضی‌ها که اتفاقاً برایم مهم‌تر هم هستند، نه؟!
  • چرا تا یک قدمی خواسته‌ام می‌روم اما در دقیقه ۹۰ همه چیز خراب می‌شود؟!
  • چرا با کار کردن روی خودم نشانه‌ها می‌آیند اما خواسته‌ام نمی‌آید؟!
  • و مهم‌تر از همه، این دوره برای حل تمام مسائل بالا راهکاری عملی و دقیق دارد تا شما هم به جمع همان بعضی‌هایی بپیوندید که به راحتی به خواسته‌های خود می‌رسند.

دوره ” هم جهت با جریان خداوند “، ذهنیت شما را درباره شیوه تحقق خواسته‌ها، ساختن باورهای هماهنگ با خواسته و برطرف کردن موانع ذهنی درباره خواسته، به کلی تغییر می‌دهد.


رابطه دوطرفه من با دانشجویان این دوره

هر جلسه از دوره تمرین دارد. پس از ارائه هر جلسه، من تمرینات نوشته‌شده توسط دانشجویان در بخش نظرات را بررسی می‌کنم تا مطمئن شوم دانشجو همان میزان درک مدنظر من را از مطالب داشته باشد و مهم‌تر از همه بتواند آن درک را در عمل اجرا کند. پس از بررسی، در صورت نیاز جلسات و توضیحات بیشتری درباره آن مفهوم تولید می‌کنم تا مطمئن شوم دانشجویان دوره دقیقاً مفهوم جلسه را متوجه شده‌اند.
به همین دلیل، در صورت عمل به تمرینات این دوره و مشارکت خوب در بخش نظرات، به نتایجی می‌رسید که برای هرکدام از شما بسیار بیش از  نتایج تمام سال‌های زندگی‌تان است.


اگر خداوند نشانه‌ای داد، با من در دوره “هم جهت با جریان خداوند” همراه شو:

مأموریت دوره “هم جهت با جریان خداوند” اصلاح فرکانس‌هایی است که ناخواسته‌های کنونی را در شرایط شما ایجاد کرده و نگه داشته است. به‌اندازه‌ای که به آموزه‌های این دوره عمل می‌کنی، این فرکانس‌ها اصلاح می‌شود و با جریان خداوند هم‌جهت می‌شوی. آن‌وقت خداوند بقیه کارها را برایت انجام می‌دهد.

من عاشق این مفهوم هستم که در مسیری باشم که با درک قوانین خداوند و عمل به آن‌ها، روی شانه‌های خداوند بنشینم و خداوند بقیه کارها را انجام دهد. این تعریف زندگی به شیوه طبیعی است.

من در تغییر شرایط نادلخواه گذشته به شرایط ایده‌آل کنونی، هیچ زجری نکشیده‌ام. نعمت‌های کنونی زندگی من از مسیر آسان وارد زندگی‌ام شده‌اند. پس الگوی مناسبی هستم برای تغییر ساختار فکری شما به دنیای اطراف، و تحقق اهدافتان.

بنابراین، اگر حسی در قلب شما می‌گوید که آگاهی‌های این دوره به شما کمک می‌کند تا شرایط دلخواه خود را بسازی، اگر خداوند نشانه‌ای به شما برای ورود به این دوره داد، با من در دوره “هم جهت با جریان خداوند” همراه شو.

نه‌تنها این دوره، بلکه این مسیر برای من جنبه کسب‌وکار ندارد، بلکه مفاهیمی عمیق‌تر از کسب‌وکار مشوق من برای حرکت در این مسیر است. مهم‌ترین شرط من این است که افراد آماده، به‌عنوان دانشجوی این دوره با من همراه شوند.

اگر آماده باشی، اگر قرار باشد دانشجوی این دوره باشی، ظرف همین ۲۴ ساعت، خداوند به شما نشانه‌ای می‌دهد که فقط توسط خودت قابل تشخیص است. اگر نشانه نیامد، یعنی الان آماده نیستی و ان‌شاءالله در زمانی که آماده شوی، وارد مدار آگاهی‌های این دوره می‌شوی. زیرا فقط فردی که آماده است، به آگاهی‌ها عمل می‌کند و و به همان ترتیب  زندگیش در تمام ابعاد مالی، سلامتی، معنویت و روابط متحول می‌شود.


مطالعه اطلاعات کامل درباره دوره «هم جهت با جریان خداوند» و نحوه خرید این دوره

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

425 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه(نرگس) علی پور» در این صفحه: 6
  1. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    بنام خداوند بخشنده بخشایشگر..

    بنام خدایی ،”که ….هر انچه که دارم از ان اوست…

    سلام و درود دوباره به استاد عزیزم….و استاد شایسته عزیزم.

    سلامی دوباره به بهشت همیشه حاویدان توحیدی ام…

    بهشتی که به واقعیت ،”ی…شگفت انگیز…مرا به خودشناسی و خداشناسی رساند…

    خیلی:خوشحالم که در سرزمینی “زندگی میکنم.که سراسرش:خوشبختی:و سعادتمندی هست.

    استاد عزیزم دوستان عزیزم.بهتون تبریک میگم.بابت هم حهت شدن شما..با قوانین بدون تغییر الهی…

    استادم چه اسم با مسمایی داره.الله اکبر …یه لحظه خدا بهم گفت..برو تو سایت فایل جدید اومده…

    از اول فایل از:شدت شور و عشق و اشتیاق به شما و خداوند….گریه خوشحالی کردم..

    خیلی خوشحالم…که خوشبختم ..و در مسیر خداوند هستم…

    من نمیدونم لایق این “این بزن شیرین شما باشم یا نه…..

    توکل بخداوند هر چی پیش بیاد همون در مسیر درسته…

    هر چیزی نیاز به آمادگی داره…تا من آماده چیزی نباشم.نمیتونم درکش کنم…

    ولی میخام اینو با تمام وجودم بگم..هر روز زندگیم به تمام معنا در جهت رشد شخصیتی و رشد خداشناسی هست…

    لحظه هایی که در خلوت بکر زیبای جاهای مختلف میرم…اینقدر مراقب و مواظبمه..که اصلا آب تو دلم تکون نمیخوره…

    ذهنم میگه.الان فلان اتفاق برات پیش میاد.من اصلا بهش توجه نمیکنم…

    اینروزا طی الهامی در جهت خاسته ام بهم رسبده..

    دارم قدمهاشو برمیدارم.

    به لطف خدا کن فیکونهایی برام پیش اومده..

    که فقط:جای سپاسگزاری میخاد..

    استاد عزیزم..کل کار ما در دنیای مادی…هم جهت کردن باورامون با جریان هدایت…خداوند قدرتمنده..

    واقعا میخام بگم…هم جهت بودن.نیاز به اراده قوی داره….اراده ایی که بخای با خودت و نحوه تفکرت روراست باشی…

    یادمه خود من!….وقتی یه خاسته داشتم…چنان اربده ایی ذهن در مقابلم میکشید…که روم نمیشد بخودم بگم دست از کارت بردتار..بیا تعقییر کن تا زندگیت تعقییر کنه..

    از خودم،” و خاسته ام خجالت میکشیدم…

    میگفتم ولش کن ..این رفتار درستی نیست.و زود برمیگشتم به روند نادرست..

    ولی تو مسیر شما “استاد عزیزم…طی کارکردم توی زمینه شخصیتیم..و دوره عزت نفس..بهم کمک کرد…با خودم روراست باشم….وباورامو بشناسم و با خودم روراست باشم نقاط ضعفمو بشناسم.و روی خودم کار کنم..و در مسبر درست قدم بردارم..

    کل کار ما…بقول یه مثال عامیانه..میگه!

    هر چی میکشیم از خودمونه..

    یا کِرم از ریشه خودت بلند میشه…

    هر چی میکشیم از ذهن نجواگره…هر چقدر در مسیر نگهش.بداریم….و بتونیم درست تربیتش کنیم…در مسیر خداوند بیشتر ثابت قدمتر میشود..

    استاد عزیزم اولین شناخت من از شما…یادمه سه سال خورده ایی پیش…

    اینقدر تشنه درک جهانم بودم.که روز و شب نداشتم.

    به محض هدایتم به سایت شما..اولین فایلی که شروع کردم بحث توحید بود…

    بحث توحید .هر چقدر بیشتر درکش میکنم…میبینم نقطعه ایی که میتونه در تمامی جهات به ما انسانها یعادت دنیوی و اخروی بده..

    اینروزا قران هنوز بیشتر داره راجع به توحید بهم میگه…بهم یاداور میشه..

    الله اکبر…الله اکبر الله اکبر

    میخام از تمام وجودم به دوستانی که به این مسیر هدایت میشوند.و خداوند اونا رو دعوت کرده به این هم جهت شدن!…..و روی شونهاش نشستن….بهشون تبریک بگم.خوشا به سعادتشون..

    سلام ما هم به این دوره برسونید.انشالله ما هم لایق این سعادتمندی بشیم!

    الهی و ربی من لی غیرک….

    استاد عزیزم سپاسگزار شما هستم..خیلی از افراد رو میبینم .از دوستان نزدیکان..پیام الهی گونه وضعیت میزارن..و خیلیا رو دیدم تکه کلامتونو میزارم..

    وقتی میام این صحبتا رو کلی مقایسه میکنم…

    یادم از حرفتون میاد..که ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست..

    اصلا بحث بحث .بقول ایتروزا..انرژی مثبت نیست..

    بحث تشخیص درست بهبود شخصیتی هست..که اینم نیاز به یه جهاد اکبر داره…

    باید ارامش ،”به ثبات برسه…

    خود شخص من تا این .شخصیت 34 ساله ام طی این سه سال که هنوزم ادامه داره…..اینقدر اولاش سختم بود.اینقدر ناشی بودم.هنوزم احساس میکنم.نقطعه ضعف دارم..

    محاله حرف بزنی نتایج بیان..محاله!…

    واقعا درکش با بقیه افراد تو این حوزه زمین تا اسمون متفاوته..

    مثل پاس کردن درسهای دانشگاهیه…تا امتحانش ندی…مشخصی نمیش و..روندش تو دستت نمیاد

    این مفهمومم همینه..تا خودتو به چالش نکشونی یادش نمیگیری فقط:باید ادامه بدی.تا باورها بشونی توی ذهنت..که دیگه ذهنت از دانسته ها تسلیم بشه…

    دقیقا یادم از یادگیری خودم در گذشته اومد..من همیشه توی بعضی درسها کم میوردم و مردود میشدم..همیشه فکر میکردم باید ساعت بِرنا داشته باشم.برم تقلبی کنم..یا” کاش من مثل فلانی این برتری قوی بودن توی یادگیری رو داشته باشم..

    گذشت و گذشت با گریه کردنو و غر زدنها..بهیجا تو اون موقعیت نرسیدم…

    و سالها گذشت..ولی توی یه برهه فهمیدم باید تلاش کنم.و یاد بگیرم و توی عمل استفاده کنم..اونجا نتایج عالی برام اتفاق افتاد…

    دقیقا عملکرد ما از دوره های شما هم بهمبن صورته…اینقدر عدالت خدادند درست و دقیقه..که بعضی موقعها چکاشو خُوب میخورم…بعد دوزاری میفته مسیرم اشتباه هست…

    همه چیز از تعقییر شخصیتی من میگذره…تا بعداش خداونده .که کارها رو طبق تعقییر تو انجام میده…

    همه چیز باور تثبیت،ً شده قدرتمنده….100/.

    که به مسیر خداشناسی میرسه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    سلام و درود به صحبت دلنشین دوست عزیز هم فرکانسیم…

    الان که دارم مینویسم اشک از چشمانم میباره

    و صدای نم نم باران از پشت پنجره اتاقم گوشم را نوازش میده..

    امروز بعد از دو هفته خانه تکانی زندگیمون ..حسابی مشتی..سعیده جاتن تمییز:و مرتب شده…

    فضای اتاقم تمییز و مرتب…و با بوی عطر دلنگیزی..خودمو اماده صلات کردم…

    همه جای اتاقم پر از گلدونهای گل موسی در گهواره شده…

    واقعا با تمام معنا”فضای بهشتی شده…

    خیلی حالم خوبه…که دارم برات مینویسم…

    یه لحظه اومدم “به یکی از دوستانم پیام بزارم..بهم گفت یه کامنت برو بالا…

    بهم گفت کامنت شما رو بخونم…

    دیشب هدایتم کرد بهم گفت…برو توی سایت استاد فایل جدید گذاشته..

    خیلی خوشحال شدم…

    و بعد از گوش دادنش…ذهنم بهم گفت..تو نمیتونی بخریش..از کجا و شروع کرد به یاوه گویی..دیگه درس ذهنو که خوندی…

    خیلی حرف مفت و حال بد میزنه.

    فورا دست به عمل شدم..

    گفتم خدا خودش بهم کمک میکنه اگه من لایقش باشم به وقتش:هدایت میشم..

    و دیشب کله صبح زیر پتو با خداوند صحبت کردم..خیلی دوستدارم نون تازه از تنور دراومده استاد رو بچشم..

    نمیدونم هر چی صلاح خودشه !..باید بتونم بندگیشو کنم…

    تا امروز این لحظه….لباس تمییز:مرتب پوشیدم.یه بوی خوب به بدنم زدم…موهامو صاف کردم .اومدم برای صلات…

    هدایت شدم به کامنت شما…

    بهم گفت..نمیخاد برای دوره ها وسواس بخرج بدی…تو میتونی چند تا دوره رو با هم داشته باشی..حالا من مجردم..بچه هم ندارم.فقط کمک به مادر و عمل کردن به ایده های بیزنسیم و یسری عملکردا دارم…..

    اگه خدا بخاهد…خودش بهت کمک میکنه به همه دوره ها برسی…

    اینقدر تعداد کامنتا ماشالله زیاده..

    که واقعا یه لحظه هایی کم میارم.

    ولی خیلی سعی کردم…با لذت پیش ببرم…

    سپاسگزار خداوندم.که هدایتم کرد به کامنت شما.یه اسکرین گرفتم.تا بدونم منم میتونم از پسش بر بیام..

    اگه میتونم از پس تمام کارهایی که برای دیگران یه کار نشد هست انجام بدم…..برای هر چیزی که بخام میتونم انجام بدمشون…

    سعیده عزیز ممنونم.اولین بار کامنت شما رو خوندم..

    دوستتون دارم..

    خیلی بهتون تبریک میگم توی جریان مسیر خداوند و اسانیها قرار گرفته ایی….خیلی براتون خوشحالم..که منم میتونم از فرکانس شما درس “…..بگیرم…

    تبریک.تبریک .تبریک……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    سلام و درود به اسدالله عزیز…

    برادر عزیزم…خیلی خوشحالم براتون که خداوند شما رو پذیرفته و از نظر مالی هماهنگتون کرده….که همه چیز رو برای خودتون کن فیکون کنید..

    دوستداشتم از تمام وجودم بهتون تبریک بگم…حی علی صلوات….

    الان که دارم برات مینویسم…حواب یکی از دوستان عزیزمم..که خداوند هدایتم کرد…خوندم با فرکانس بالا بهشون تبریک گفتم…

    همین الان حرکت جهادیم در اخرای راهه…خانه تکانی محل زندگیمون..

    خودم تنهایی با قدرت خداوند توی دستانم..براحتی کارهای سخت برام اسان شد…

    بدون اینکه یه زره کوفتگی داشته باشم….

    دیگه خودت میدونی خونه تکونی خونه نیاز به چند نفر داره..ولی از موقعه ایی که بند کفشمو سفت کردم.بسم الله گفتم…الان دو هفته هست من مشغولم…

    ولی همین ساعت تمام شد…الان اتاقم دکوراسیونش بسیار زیبا..پر از گلدونهای گل ،”موسی در گهواره شده..

    درخچه خیلی زیبایی هست نیاز به نور افتاب نداره..نیاز به اب زیادم نداره…

    مثل گهواره بچه کوچک رشد میکنه…

    و الان یه بارون بهاری .جنوبی میزنه…حیاطمون سر سبز..با ترکیب ویوی کوه عالیه.کاش میشد عکسشو برات بفرستم..

    هوای جنوب عالیه!…چند روز پیش 4 ساعت رفتم توی کوه..هدایت الله بود.چه روزی..واقعا چه حال و هوایی…الله اکبر از قدرت الهی..

    شکوفه های خوش بوی عطر..بادام وحشی با رنگ صورتی..الله اکبر…صدای چهجه پرندگان الله اکبر.

    وقتی میرم کوه انگار تو دنیای مادی نیستم..هوا سربز الله اکبر…

    آب جمع شده توی گودالهای کوه..بخوری انگار اب گورای بهشتیه..الله اکبر…

    .

    هر جی از زیباییها بگم کمه.بعضی موقعها میرم توی یه غاری پشت کوه…برای خودم اتیش میکنم. یه تخم مرغ آتیشی میزنم انگار توی دنیای دیگه هستم…حسابی جات خالی…

    الله اکبر……

    از کجا به کجا رسیدیما…دوستدارم بهشت الهیمو که سالیان سال ازش محروم بودم برای صلاتم بجا بیارم..

    ….

    کلا یادم رفت…میخاستم بهت بگم….

    تبریک بهت میگم..که دوره بینظیر توحید در مسیر الهی رو خریدی…

    بهت خوشبگذره..

    انشالله روی شونه های خداوند با بتون ریزی عمیق هنوز محکمت کنن…یا چسب قوی بهشتی بهت بزنن..هههه

    منم خیلی دوستدارم.ولی باید از طرف خدا هدایت بشم ..

    و سعی کردم بگم خدایا راضیم به رضای تو..

    اصل زندگی خوشبختیه لذته .شادیه..

    هر چی خودت صلاح میدونی…مثل همون دورهای بینظیرت…

    یادمه اوایلی که کتابها رو میخریدم.

    با وجودیکه پولشم داشتم..

    خدا اجازه نمیداد..

    هر کاری مبکردم مشکل خرید پیدا میکردم.

    هر گاه اجازه میداد کن فیکون میشد.

    دقیقا مسیر بیزنسیممم همینجور شده.یه خبر خوب..من مغتزه مجازیمو کرایه کردم..با قیمت تخفیف خورده در زمان مناسب و در مکان مناسب..و اونم داستان خودشو داره…

    انسالله بیزنس الهیم .”توی سراسر ایران بعروش:میرسه…

    چون من لایق بهترینها هستم.کار من مر از نور خداونده.خودش ادمهای هم مدار باهاشو برام میاره…

    خدایا شکرت…..اسدالله عزیز بازم بهتون تبریک میگم….

    دوستدارم برای تمامی بچه ها…تبریک بگم..

    اهای دوستان عزیزم که پیام منو میخونین…بهتون تبریک میگم…با سراسر قلب الهیم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  4. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    سلام دوباره به دوست عزیزم.

    سعیده جان!.راسی تا یادم نرفته،ً اینو بگم..عکس پروفایلت خیلی زیباست.انشالله همیشه حال دلت عاای باشه…

    چشم.!!!..دیگه این باور رو بخودم میقبولونم،” که نون تازه دراومده از کوره “استاد همیشه داغ داغه…

    میدونی چرا!؟..چون تمام کلامش کلام الله “هست..

    راسی قرآنم”بعد از چند هزار ساله..مگه برای ما تکراری میشه بخدا..اگه یه درصد ذهن خدا ناباور بی عقلمم. بهش فکر نکنه……نیست…

    راسی همین الان یه پیام دریافت کردم..برام یه تجربه قوی تر شد…

    به دوستم دوران دانشجوییم،” گفتم!..کرج چجوریه.چون این شخص خوزستانیه….

    به تازگی مهاجرت کرده به کرج…

    بهم گفت..

    “ازچی بگم آسمان همجا یکرنگه”..

    اره همینه!….وقتی در مسیر نادرست باشی…با هر منطقی که وارد یه مسیری که فکر میکنی درست باشه”بشی…

    به راه نادرست کشونده میشه..

    اینم از حرفهای نون تازه از کوره دراومده هستا..

    پس خوشحالم! که نمیخام با احساس نادرست به خاستهام برسم..

    ولی در مسیر درستم همزنیها انجام میشه.و نخام عجله کنم..

    چون عجله میزنه،” اونچیزیم که بازم خوبه رو بدتر میکنه…

    پس میزارم تو زمان خودش انجام بشه..و نخام به جایی برسم…

    که بگم چی بگم اسمون همجا آبی هست…

    با این باور بگم!..هر جا ارامش دارم ..خدا رو دارم و حالم خوبه..اسمانم!” درسته آبی هست ولی زیباست!..

    ….ولی دنیای.ش “برام لذت بخش و عالیه…

    راسی اینو بگم…دقیقا حیاط پشت خونمون کوه هست.من مثل ادمهای عاشق..ولی عاشق خوبش..ساعتها میرم تنهایی توی کوه.با خدا و زیباییهاش راز و نیاز میکنم..

    روز گذشته بعد از یه بارون عالی…

    دم دمهای غروب بود..دیدیم یه جغد بزرگی اومد دقیقا نوی نوک کوه نشست…

    الله اکبر از بزرگی خداوند و نشسته بود و داشت روبروشو نظاره میکرد…

    خیلی زیبا بود..من چیزهایی توی این کوه دیدم..ساعتهایی توی خلوت خودم و خدا رفتم..

    …..

    که طی این چند سال..من در حسرت یه ثانیه از این زیباییها بودم…

    همین الان صدای شغال توی بلندی کوه میاد..دارن نام خدا رو صدا میزنن..

    دوست عزیزم بازم بهتون تبریک میگم…

    فقط میخام بگم !..آرامش همه چیزه.

    انشالله ماهم نشیم..مثل همه افراد جامعه..که اسمونشون همجا آبیه یکدسته..

    دوستتدارم سعیده عزیزم.

    ..

    فدای قلب مهربونت و خانواده زیباتتتتتت…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    سلام مهتاب عزیزم…

    اینقدر از پیامتون هیجان دارم که گفتنی نیست …

    همینجور اشکم داره در میاد….

    بهتون تبریک میگم که این وجود الهی من تعبیری شده برای خرید شما از این دوره زیبای الهی…

    من سعی کردم و سعی میکنم هر ثانیه از ثانیهای زندگیم بیشتر روی دوش خدا بشینم..

    امروز قدم دوم از خاسته ام بعد از 7 سال .قدمهای اخرشه بهم الهام رسید…

    نمیدونم چجور سپاسگزار خداوند باشم.الله اکبر از چیدمان خداوند…

    چی بشه صحبت من برای شما نشانه ایی برای خاستتون بشه….

    دوستت دارم مهتاب زیبا…همیشه مهتابی، الهیت “روی زندگیت باشه..

    حالمو خوب کردی…انشالله خدادند این سعادت رو بهم بده منم با این دوره هم فرکانس بشم..من سعی کردم بزارم جریان هدایت منو ببره..

    و ارامش داشته باشم…

    ارامشی که پایه تمام موفقعیتهای یه انسان در دنیای خاکی هست….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    سلام دوباره به اسدالله عزیز!

    انشالله که حالت دلت عالی باشه…

    هوای برفی طرف شما “بالاها..سرماش،بسمت ما رسیده…..

    ما جنوبیا عادت هوای سرد رو ندارییم..

    میدونی بابام چی میگه…

    با زبون خودمون میگه…

    (پیرمرد .پیرزن خُشک کن!)

    اینقدر ما بدنمون تو سرما واکنش نشون میده…

    اینجا راسی هوا بهاریه..همجا سرسبز شده…

    تا دلت بخاد قارچ های محلی و سبزهای خوشمزه هم فراوونه…

    حسابی جاتون خالی….

    اسدالله عزیز..راسی کجای مدار هم جهت شدن با خداوند قرار گرفتی!ولی میدونم که اینروزا درکت،خیلی رفته”بسمت.اون بالاها!..

    بازم بهت تبریک میگم…

    یه حسی گفت بیام برات بنویسم حال دل “مدار توحیدیتو بشنوم…

    امروز یه اتفاق زیبایی برام افتاد..

    همین چند ساعت پیش…نشانه روزم با این فایل جدید بود…

    یه لحظه دستم رفت روی کلید موتور داداشم…

    و بهم گفت برو در حیاط رو باز کن…

    اصلا حواسمم نبود..انگار اختیاری از خودم نداشتم…

    رفتم انداختم روی دَر…

    هر چی میکردم کلید موتور تو در حیاط نمیرفت..

    و اومدم اون کلید قسمت بنزین باک موتور رو انداختم…..اونم نرفت..خخخخ

    گفتم خدا یعنی چی!…

    حالا من هر روز اون دست کلید رو میبردم..

    حتی آرم شکل موتورم توی دست کلید بود…

    اونم به رنگ قرمز…

    ولی من همچنان تقلا میکردم که این کلید تو دَر بره…

    خخخ..وای خدای من…

    یه لحظه حسم گفت…نگاه کلید کن…

    بنظرت این کلید در حیاط هست که اینقدر واسش تقلا میکنی…

    گفتم ای وای خدا..داری بهم نشونه میدی…

    خندم گرفته بود از کارم…

    گفتم نگاه کن….

    خدا داره با زبان نشانه باهام صحبت میکنه…

    مگه میشه…راه نادرست رو بری و به موفقعیت برسی…

    بهم گفت هر چقدر تقلا کنی زجر بکشی تو سر خودت بزنی هر بزنی این روند رو ادامه بدی

    این دَر باز نمیشه…خدایا شکرت….

    ….

    تو راستای بیزنسم در اینروزا خیلی نشانه ها میاد تا بهم بگه…

    تا احساست تا باورات تا شخصیتتت تعقییر نکنه محاله اسان بشی به اسانیها…

    یه درس بزرگی بهم داد….تا در مسیر درستی ادامه بدم..و نخام عجله کنم بزارم تکاملم طی بشه…

    و حتی روز گذشته یه شخصی بعد از چند سال اومد خونمون..

    بهم گفت منم از نمونه کارت میخام ..و موقع انتقال پول..هر کاری کرد انجام نشد..

    تو دلم گفتم این یه درس بزرگ برام داره بزارم به وقتش مشخص میشه…

    بهم گفت بعدا که انتقالی کارتم درست شد برات واریز میکنم..

    گفتم نمیشه..من نقد کار میکنم فعلا جنسمو نمیدم..

    گفت بهم اعتماد نداری…گفتم بحث اعتماد نیست..

    گفتم من با همین روند کار میکنم..

    اتفاقا خوشحالم شد..

    بعد از چند ساعت بهم پیام داد..

    بهم گفت نرگس جون..ببخش!..

    خیریت داشت نخریدمش.بخاطر این شرایط:فعلا دست نگه داشتم..

    و این درس بزرگی بهم داد…

    که پول حلال …باید سرچشمه وجودیش پاک و گورا باشه..

    با احساس:بد نمیشه چیزی خرید…

    فهمیدم !..کاری که من تولید کردم اینقدر ارزشمنده..که باید افراد مناسب و با احساس خوب بسمتم بیان…

    حتی حرفهای استادم درک کردم که میگن ما تبلیغ نمیکنیم..اینقدر مکانش با ارزشمنده که افراد با احساس خوب هزینه میکنن تا به مقصد خوشبختی برسن…

    اره کل ماجرا..همینه..همه چیز با احساس خوب هست…

    احساس خوبه که خاسته هامونو رقم میزنه و برکت رو در تمامی جنبه ها وارد زندگیمون میکنه…

    همینه ..

    خداوند توی سوره نور میگه…مردان ناپاک و مشرک برای زنان ناپاک و مشرک… و..بهمین صورته.دیگه …

    و بعداش میگه… این بر مومنان حرام است…

    اره فهمیدم پول و رحمت خداوند..از مسیر درست و با رضایت کامل وارد زندگیمون میشه…

    و تقلا کردن زجر کشیدن مسیر نادرست..هر روزتم بد و بدتر میکنه…

    من این اتفاقات رو هر روز دارم بصورت نشانه های واضح”از طرف خداوند میبینم..

    و دارم بیشتر حس میکنم روی شونهای خداوند دارم ..هدایت میشم برای بال پرواز .”بسمت خودش….

    دوست هم فرکانسیم..در پناه خداوند ،”در هر مداری که باشی براتون آرزوی سعادتمندی میکنم….

    مومنتوم رو نگهدار ،”تا منم بیام!….ههههه.. امروز خداوند تو حین قران خودن بهم گفت! .سه بار بهم وعده داد…نگران نباش!.میارمت تو مسیر….فقط ادامه بده..بزار من ..خودم مشتریا درست و با احساس خوب رو برات میارم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: