«هم_مدار شدن با خواسته» به کمک استعاره گاز و ترمز - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)

777 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شهرزاد ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1807 روز

    بنام خدای مهربانم

    سلام استاد عزیزم سلام مریم نازنینم سلام دوستان همسفرم

    روز ۵۷ سفرنامه

    موضوع این فایل بحث گاز و ترمز هست.

    گاز موقعی که شما یه خواسته دارین و با اشتیاق فراوان به سمتش حرکت میکنین.

    ترمز موقعی هست که باورهای نامناسبی در رابطه با اون خواسته دارین که مثل مانع هستن و جلوی حرکت شما رو به سمت خواستتون میگیره.

    این اصل و قانون رو نباید فراموش کنیم که جهان خیلی سریع و راحت به خواسته ها پاسخ میده.( جهان سریع الجوابه) . خداوند خودش گفته ما جهان رو مسخر شما کردیم. تو بگو چی میخوای جهان میگه چشم و انجام میده.

    این سیستم درخواست و اجابت اون درخواست بقدری دقیق و منظمه که ما باورمون نمیشه.

    خداوند بی نهایت دست داره برای رقم زدن اتفاقات و رسوندن ما به خواسته هامون.

    اگر میخوای ولی دیر میشه، اصلا نمیشه یا به سختی میشه همش بر میگرده به ترمزها.

    مثل دوست استاد که دلش موفقیت مالی میخواد، اما از اون ور هی میخواد ببینه برای هر رشد مالی چقدر باید مالیات بده. این ترس از مالیات ، مانع و ترمز جدی شده براش که نمیزاره رشد دلخواه مالی رو داشته باشه.

    قبلا که به این موضوع توجه نداشت خیلی رشدش خوب بود از وقتی روی این زووم کرده اوضاع چندان خوب پیش نمیره.

    یا مثلا باور مذهبی اشتباه داره که خیلی هم از نظر خودش موجه هست مثل اینکه خدا برای بعضی ها میخواد و برای اون نمیخواد.

    یه مدت فکر میکرد سن ۴۰ سالگی وقت شکوفاییش هست مثل پیامبر( بازهم باور مذهبی اشتباه ) الان ۴۰ رو هم رد کرده ولی اوضاع بهتر نشده.

    یا مثلا یکی دلش میخواد ازدواج کنه ولی باورش اینه که دختر خوب کم هست، یا اگه ازدواج کنه محدود میشه، از عهده مخارج برنمیاد و …

    اگر بفهمیم که سیستم جهان اینجوریه که به درخواست های ما پاسخ میده و هر بار سعی کنیم باورهای بهتر و قدرتمند تری بسازیم و از اونور ترمزها رو شناسایی کنیم و پامون رو از روشون برداریم میبینیم چقدر سریع و آسان به خواسته هامون میرسیم.

    من باورم اینه که این مسیر الهی هست، باورم اینه که خداوند تعهد و اشتیاق منو به رشد و تغییر میبینه و اونهم مشتاق تره که من رشد و تغییر داشته‌ باشم به سمت بهتر شدن، باور اینه که دارم تکاملم رو بخوبی طی میکنم چون بخوبی دارم تغییراتم رو متوجه میشوم، باورم اینه که از وقتی دستم رو گذاشتم تو دستان قدرتمند خدا همه چیز همونیه که باید اتفاق بیوفته پس هر چیز به ظاهر بدی هم الخیر فی ما وقع هست، باورم اینه که درخواست میکنم و رها میشم و خداوند منو به مسیر درست رسیدن به اون خواسته هدایت میکنه، من باورم اینه که بدن هوشمند و قوی دارم و زبانی داره که نیازهاش رو اعلام میکنه و خداوند منو به فهمیدن زبان بدنم هدایت میکنه و من میتونم اینطوری بهتر ازش مراقبت کنم، من باورم اینه اگه بعضی خواسته‌ها هنوز اجابت نشدن چون خدای عزیزم میخواد ظرف وجودی من رشد کنه و انتخاب بهتری داشته باشم، من باورم اینه که خداوند استاد برنامه ریزی هست و هر چیزی بخوام و بسپارم بخودش به بهترین شکل انجام میده برام، من باورم اینه که خداوند خیلی رزاق هست و جهانش پر از نعمت و فرصت هست و منو هدایت میکنه به بی نیازی، من باورم اینه که سپاسگزاری از خداوند و دستانش برکت های بیشتری به زندگیم وارد میکنه، من باورم اینه که خداوند بهترین حامی و راهنما برای فرزندم هست و من از بودن این موهبت در زندگیم بی نهایت خوشحالم و شاکر و برای همه چیزش توکل میکنم به اون و میسپارمش به خودش، من باورم اینه که احساس خوب، شادی، سپاسگزاری، همراه با امید و توکل کن فیکون میکنه برام ، من باورم اینه که هر وقت آمادگی دریافت آگاهی های بیشتر رو داشته باشم خداوند منو هدایت میکنه به سمتشون، ود نهایت باورم اینه که

    باید پارو نزد واداد باید دل رو به دریا داد

    راه خداوند راه آسان و همواری هست.

    ممنون استاد عزیزم، خیلی عالی بود مثل همیشه ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    لیلا رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1811 روز

    سلام به همه دوستان عزیز🌹

    این اولین پیام من در سایت هست 🥰

    امروز من به این صفحه هدایت شدم. از خدا پرسیدم که

    خدایا قدم بعدی چیه؟ من باید چه چیزی رو یاد بگیرم؟

    نشانه امروز من این بود که باید یاد بگیرم که همه چیز سریع اتفاق می افته فاصله ای بین من و خواسته ام نیست. اگر هم فاصله ای ایجاد میشه به خاطر ترمز های ذهن من هست.

    من هدف امسالم رو ازدواج قرار دادم میخوام که امسال ازدواج کنم. البته من تا سال پیش خیلی باورهای بدی در مورد ازدواج داشتم و الان یکسال هست که دارم سعی میکنم باورهامو تغییر بدم. تا قبل از این ترمز های خیلی زیادی داشتم.

    پیدا کردن ترمز ها کار آسونی نیست فکر میکنم گاهی فکر میکنم کاش یکی بهم کمک میکرد. تا بتونم باور هامو پیدا کنم. ولی این راهی هست که هر کسی باید تنهایی بره.

    فکر میکنم باید باورهای مثبت بسازم و با تکرار اونها پامو‌ از ترمز ها بردارم.

    برای همگی آرزوی خوشبختی دارم.

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    فاطمه بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 2809 روز

    سلام ب همه و استاد عزیزم

    خوشحالم ک تو جمعتون هستم من ۲سال میشه حدودا ک با سایت اشنا شدم تو بدترین شرایط روحی صداتون حالمو خوب کرد. امروز ک داشتم فایلو میشنیدم کلی ترمز پیدا کردم ???مثلا یکیش اینکه من یه مدته ک اصلا نمیتونم با تمرکز درس بخونم و یادم افتاد ک باورم اینه ک من تا بخام رو درسم متمرکز شم یه اتفاقی میفته ک حواسم پرت میشه مثلا مادرم صدام میزنه گوشیم زنگ میخوره صدای بیرون اذیتم میکنه باید تکلیفای خواهرمو انجام بدم ?و از کلی مسله دیگه ترس دارم .و این ترسها باعث شدن از کتابامم یه جورای فراری بشم .و پارسال هم ک برای کنکور شرو ب درس خوندن کردم باورم این بود ک کسی نمیتونه با یک سال درس خوندن پزشکی قبول یشه ک البته این رو اطرافیانم تو مخم کرده بوودن هر چند ریشش درون خودم بوده مطمنا خلاصه با اینکه بی نهایت زحمت کشیدم پارسال و همه توقعم داشتن قبول شم یه سری اتفاقات افتاد ک نشد .مثلا سهمیه من بین این همه آدم اعمال نشد شب قبلااز کنکور تا ساعت ۶صبح بیدار بودم و توجلسه کلا خوابالود بودم و حالم بد شد ب حدی ک سوالا رو نمیتونستم بخونم و تار میدیدم .خلاصه اینکه با اون همه تلاش بازم باور اشتباهم کار خودشو کرد .البته الانم خییییلی مشکل وجود داره تو باورام و ذهنم سراسر ترمزه .و یه پاکسازی کلی میخوام .ولی مطمنآ میتونم از پسش بر بیام چون مهمترین مرحلش ک همین کشف باورای اشتباه هست رو یاد گرفتم و خدا روشکر ک ب این مسیر هدایت شدم و میخام کلی تغییر عالی تو زندگیم بدم .استادعزیزم کوچکترین نتیجه ای ک من از فایلای شما گرفتم حال خوبم بود بعد از اینکه فهمیدم تمام زندگیم و اتفاقاتش در ذهنم رقم میخوره .و این دلمو قرص کرد

    عاشق همتونم ?ممنونم خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    ریحانه معارف وند گفته:
    مدت عضویت: 884 روز

    سلام به همه دوستان فوق العاده بینظیرم در این بهشت زیبا.خصوصا استاد و مریم خانم عزیزم.من در رابطه با این فایل یه خواسته ای رو میخوام اشاره کنم بهش که واقعا بنظر من نشدنی بود ولی وقتی با تمام وجود و بدون ترمز و با ارامش واطمینان از خدا خواستم بدستش اوردم.حسش خیلی عالی بود انگار سبکی،رهایی ،رو ابرهایی و دریچه های قلبت بازه و لبخند رو لبهاته از رسیدن بهش.ماجرا از این قراره که پارسال ما رفتیم مسافرت (چند خانواده).من خیلی دلم میخواست که برای 1 بار هم که شده برم خونه خواهر یکی از جاری هام.من در روز 1 سفرمون وقتی خواهر جاریم زنگ زده بود بهش ببینه کجان رسیدن یا نه و…با احساس بینهایت عالی و عشق گفتم خیلی سلام برسون بهش.انگار این اومد تو ذهن و وجودم که میبینمش تو خونشون.ما اصلا هیچ رفت و امدی با هم نداشتیم فقط چند بار که همدیگه رو دیده بودیم سلام علیک کرده بودیم و من یه حس دوست داشتن عجیبی نسبت بهش دارم.بعد موقع برگشتن (بعد از2،3 روز) از مسافرت که البته چند ساعتی راه بود تا خونه اونا (در زنجان)رفتیم اونجا شام رو.البته با اصرار خیلی زیاد که پشت تلفن کرد درحال صحبت با جاریم.هر کس هم یه نظر میداد در مورد رفتن یا نرفتن.خیلی خیلی مهربون بود این خانم دقیقا مثل جاریم و البته همسرش هم همینطور.شامش هم که بی نظیر بود.بنده خدا اخرشم خونشون رو تحویل ما 20 نفر دادند و رفتند خونه یکی از بستگانشون که ما راحت باشیم.با اینکه خونشون اپارتمانی مانند هم بود.خلاصه همه ما به غیر از خانواده جاریم برای1 بار رفتیم خونشون.بازم تحسینشون میکنم خیلی دوست داشتنی و مهمون نواز بودند هر دو و البته 2 دختر گلشون.اره از اون روز خیلی باورم نرم تر و عالیتر شده که ریحانه با اطمینان100٪می خواهی و میشود.وقتی این فایلو میشنوم و جدیدا زیاد گوشش میدم یاد اون ماجرا میفتم و خدایی که میگوید تو فقط بخواه و من با قدرت و ایمان 100٪ باید بخوام و پامو بذارم روی گاز تا شدنی شوند خواسته هایم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 645 روز

    به نام خداوند جان

    درود بر استاد عزیزم و دوستان گل عباسمنشی

    من برای جواب خواسته ای که داشتم اتفاقی هدایت شدم و این فایل را پخش کردم و بیشتر درک کردم که پام روی ترمز هست وارم گاز میدم و این جهان بر اساس قوانین کار میکنه و اگر من ترمز نداشته باشم به خواسته ام سریع تر میرسم . خداوند سیستم است و بر اساس سیستم کار میکند نر بر اساس گریه و تضرع و فرقی میان مذهبی بودن و نبودن قایل نیست و به باورها ما پاسخ میدهد یعنی کسی ممکن است مذهبی نباشد ولی زندگی خیلی خوبی دارد ولی فردی مذهبی است ولی زندگی درستی ندارد که من عینا این را دیدم چون باورهای درست دارد و با خودش در صلح است

    من دوره کشف قوانین را خریداری کرده ام اما متاسفانه شروع به کار استفاده از ان نکرده ام و فعلا روی دوره فوق العاده قانون سلامتی تمرکز کرده ام

    خداروشکر بابت مرا وجود استاد نازنین اشنا کرد که این اگاهی ها را به من برساند و جواب سوالاتم را بگیرم

    شاد و سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1265 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    تعریف گاز:

    زمانی که به سمت خواسته های خود حرکت می کنیم

    تعریف ترمز:

    زمانی که باورهایی داریم که جلوی تحقق خواسته های ما را می گیرد

    ترمزها 99 درصد ناخودآگاه است که :باید آنها را کشف و درک کنیم

    قوانین جهان هستی را درک کنیم و باورهای هم جهت با خواسته را در خود ایجاد کنیم:

    جهان به درخواستهای ما و تمام موجودات زنده بسیار سریع و راحت پاسخ می دهد.

    جهان به قول قرآن :سریع الاجابت است

    اگر ترمز و مقاومت ذهنی نداشته باشیم: به محض اراده به خواسته های خود خواهیم رسید.

    خواسته هایی که به محض درخواست سریع به آن دست یافته ایم به این دلیل است که :

    ترمزها و مقاومت ذهنی در مورد آن نداشتیم: جهان اینگونه به درخواست های ما پاسخ می دهد : می خواهیم می شود

    اگر می خواهیم و نمی شود دیر یا به سختی یا با بدبختی می شود:

    پای ترمز در میان است

    اگر ترمز خاصی نداشته باشیم:اراده می کنیم و اتفاق می افتد

    چرا؟

    چون خداوند جهان را مسخر ما کرده زمین و آسمان گوش به فرمان ما هستند .

    جهان بسیار منظم و دقیق : ما را به خواسته هایمان می رساند

    جهان بی نهایت ساز و کار عظیم برای رقم زدن اتفاقات دارد بنابراین: نمی توانیم به چگونگی تحقق خواسته های خود فکر کنیم.

    اگر باورهای مناسبی در مورد خواسته های خود داشته باشیم و ترمز ذهنی نداشته باشیم:به سهولت به خواسته های خود خواهیم رسید

    موضوع اینجاست که :همه ی ما ترمز داریم اما زمانی که پا را از روی ترمزها بر می داریم : همه ی خواسته های ما اجابت خواهد شد :

    بررسی کنیم:

    چه ترمزهایی داریم؟و آنها را تغییر دهیم

    چه کسانی می توانند این کار را انجام دهند: کسانی که :

    باور دارند خودشان زندگی خود را رقم می زنند

    باور دارند خداوند سریع پاسخ می دهد

    باور دارند جهان اینگونه طراحی شده که ما می خواهیم و می شود

    و باور دارند که اگر به خواسته های خود نمی رسند مشکل از آنهاست نه جهان

    اگر بدانیم ترمزها مانع تحقق خواسته های ما هستند:

    پای خود را از روی ترمزها بر میداریم

    باورهای هم جهت با خواسته ی خود داشته باشیم:

    خواسته ها پشت سر هم در زندگی ما محقق خواهند شد.

    ترمزها : در ظاهری بسیار زیبا کار خود را انجام می دهند

    زمانی که قانون را بدانیم:

    افکار ما اتفاقات را رقم می زند

    بر روی عوامل بیرونی تمرکز نمی کنیم

    بررسی می کنیم: چه افکار نامناسب و مخربی داریم؟

    قانون جهان این است : می خواهیم می شود

    اگر ترمزها را برداریم:خواسته های ما خود به خود اجابت خواهد شد

    رها و آرام باشیم:به سرعت به خواسته های خود خواهیم رسید

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 799 روز

    1403/9/27به نام ویادوسلام به خدا.57مین ردپا ی روزشمار سلام به استادوکل عزیزان سایت. این روزهاکلاهنگ کردم که گازوترمز روچگونه ازهم تشخیص دهم فکرمیکنم به قول استادیویوشدم!وآشغال هارومدام زیرمیزمیزارم فکرمیکنم خودم توزندگی واقعا قربانی شدم!کنترل ذهن ازبیل کندن به قول استادآسون تره ولی به قول خدابیامرزمادرم کارهرکس نیست خرمن کوفتن!گاونرمیخواهدومردکهن!فقط اگه بتونم ازهمین آشغال زیرمیزگذاشتنم هم لذت ببرم خودش پیشرفت مهمیه تاکه قوت بگیرم این آشغال‌ها روپاک کنم. استادخداروشکرازبرج شاید3امسال بودکه یک کمی حالت سرماخوردگی داشتم .که درسفریک روزه براتون تعریف میکنم. موقع برگشت به خانه بردنم درمانگاه وزیرسرم وآمپول رفتم. ولی این مریضی میرزیدازبس که بهمون خوش گذشت!ازسفریک روزه به طبیعت براتون بگم.چندوقتی بودقرارگذاشته بودیم منوعزیزدلم وبرادرش باخانمش به کوههای بینالودازسمت زشک بریم تفریح چون مااهل روستاهای اطراف این مکان زیباهستیم واین مصیرپرگردنه برای برادرشوهرم مثل کف دستش میمونه!یک شبی عزیزدلم باخان داداشش قرارگذاشتن فردابریم کوه برای تفریح وجمع کردن سبزیجات،خان دادشش گفت :جوجه بگیریم براناهارعزیزدلم گفت نه داداش اگه صلاح میدونین گوشت تازه ازروستابگیرقرمه درست کنیم.چون من وپسرم جلوتربه عزیزدلم گفتیم اگه براناهارپیشنهادی دادبه غیر ازقرمه بود!شمابگونه داداش یکبارمیریم بیرون قرمه درست کنیم!خان داداش گفت: باخانمم مشورت کنم باوجودی که شکموس ولی ازخانمش دیگه……خانمش گفته بودفکرخوبیه ماهم پیشنهاددادیم هرچی خرج کردین نصف،نصف سهم مونوحساب کنین که دیگه خاطرشون جمع باشه!خخخخ صبح زودراهی شدیم رفتیم بندهای خدا وسیله ی بیرون شهرمجهزدارن نون تازه وهمه چیزبارمزدادوکابین کردیم وجای همگی خالی بایک دوستشون پیرمردی بودبه همراه ماسوارشدبه سلامتی راهی شدیم. ازروستای خودمون حدود2ساعت رفتیم تایکجایی رسیدیم نشستیم آتیش درست کردیم چایی آتیشی کناررودخانه با صبحانه میل کردیم دوباره راه افتادیم 2ساعت دیگه رفتیم تابه آخرین باغهارسیدیم جای بکرازتوی دره که کلی برف بوداب سروتمیزی جاری بودبااستخرهای آب اونقدرزیبایی بودصدای شرشرآب،پرندها صدای سوختن چوبهایی که تواجاق آتیش درست کرده بودندگداجوشهارواتیش قل ،قل میکردن چدن روآتیش قرمه درست کردن ونون روغنی هاتوی روغن میجوشیدکه این صداها زمزمه سپاسگزاری به خدابودکه باعشق بی منت شوروشوق وبدون هیچ چشم داشتی به ماخدمت میکردند.هوای آبی آسمان پاک باابرهای زیباوآفتاب پرنور،به هرطرف نگاه میکردی پونه هاوسبزی کوهی هاروییده بودندکه مابرای تفریح وجمع کردن این سبزیهارفته بودیم نمیدونم چگونه این زیباروبیان کنم!؟بعدازصرف چای وناهاررفتیم روکوهای خیلی بلند‌که ریواس جمع کنیم دره ها پربرف بودویک فرش کف ماشین روبرداشتیم براردشوهرم باخانمش وبعدنوبت ماشدمیرفتیم بالا زن وشوهرروی فرش ماشین مینشستیم سرسربازی میکردیم ازشادی وخنده روده برشده بودیم ودرهمین سفریک روزه حسابی سرماخوردم وعصرشدبه هرباغی که نگاه میکردی چشمه های آب شیرین وزلال ماروبه خودش جلب میکردوای خدای من ازاین همه زیبایی ووفورنعمت به توپناه میبرم درمسیربرگشت ازیک راه دیگه برگشتیم خیلی قشنگ بودوبرادرشوهرم مجروحه ازهمون اول گفت :داداش شمارانندگی کن خیلی گردنه داره وقول داده که انشاالله امسال قسمتمون بشه یک چشمه ی آبی هست که کل روستاهاروپوشش میده به نام چشمه ی(نِحِل)بریم طبیعت گردی انشاالله ودرهمینجاخداقوت میگم به عزیزانی که کوهنوردی درطبیعت رادارن.وقتی رسیدیم روستای خودمون که باماشین خودمون برگردیم شهردیدیم سوئیچهای ماشینمون نیست حتی درب ماشینوباپیچ گوشتی بازکردن سوئیچ نبود!گفتیم: الخیروفی ماوقع هرچی هست به نفع ماست ماشینوگذاشتیم باماشین برادرشوهرم برگشتیم الهی شکرت. این خاطره ی شیرین روتعریف کردم که ازبرج3دکترنرفتم.ولی باگوش دادن به فایلهاهم بدنم مور،مورمیکنه وگاهی یک سوزشی به کل اعضای بدنم میفته مثل گزش زنبورکه سریع جاشو دست میکشم. یا یک دردی به زانوم یاکمرم میفته فک کنم هی ذهنم منوبادیگران واستادمقایسه میکنه افت انرژی به سراغم میادخدایاکمکم کن که بتوانم ازبرنامه ی سلامتی سازی،ثروت،پولسازی ورابطه ی عالی الهی باخودم وخداواطرافیان وطبیعت که درحافظه ام پروگرم است رواستفاده کنم. نمامدبرای روزیوم الحسرت این برنامه ها ی الهی دست نخورده بماند!لحظه ی جان سپردنم آه بکشم که این من بودم واحسرتاای که مراخوانده ای راه نشانم بده به دستان قدرتمندت نیازسلامتی وثروت وآرامش وشادی دارم ای بی نیازسپاسگزارم که دست نیازمندم راگرفته ای دوست دارم بجای حرفهای قشنگ عملگرایی قشنگ داشته باشم من خالق زندگی خودم هستم. ولی جسم وجانم، احساسم، روانم، ذهن وفکرومغزم به انرژی الهی وقلبی نیازمنده . دوست دارم سرم رو،روشانه های قدرتمندت بگذارم های های گریه کنم خدایامنودوستانم راکه درسایت بهشتی دعوت کرده ای توفیق عمل به پیامهای الهی که درابعاداستادمیگی بده وصبرومقاومتمان رازیادکن نجواهای ذهن دست بردارنیست به من قدرت بده صدای قلبم رابالاببرم !وازاین همه وابستگی که بزرگترین ومخرب ترین پاشنه آشیل منه ودلسوزیهای بیجادارم دست بردارم و میخوام نتیجه ببینم!ذهنم میگه چه عملی داری که نتیجه ی خوب ببینی غیرازحمالی توخونه وآشپزخونه!وبچه داری خدایاسپاسگذارم اگه حمالی اسمشه برابچه های خودمه بزارکسی قدرندونه مهمه که من هنوزایمانم به خداست که بایداین مصیربرگشت رابالذت ادامه دهم چون بعضی وقتهااینرسی ازنزدیکترین عزیزت برات پیش میاد بایک حرف کوچک وناچیزذهنم دست وبال میزنه که قیافه ی حق به جانب بگیره ومظلوم نمایی کنه!ولی به خداپناه میبرم خدایافقط صبرمیخوام که ذهنم روخفه کنم! براهمتون آرزوی صبروسلامتی وثروتمندی دارم واستادروبانعمت سلامتی وعشق وثروت وآگاهیهایش وهم دمش مریم جون رومدام تحسین میکنم ومنم آرزودارم مثل الگوی خودم استادومریم جون باشم.که کل زندگیشونو آوردن وسط صادقانه به مامیگن این مصیری که رفتیم اینهاگوشه ای ازنتیجه های عمل ماست دوست دارین شماهم باردپاهای مابیاین مرسی استادداریم مییایم انشاالله. عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1588 روز

    سلام استاد عزیزترازجانم.

    میخوام ی چیزایی بگم که شایدباورش هنوز ولسه خودم سخته.من از زمستون۹۹بالایو مابین شما واستادعرشیانفر باهاتون اشناشدم البته لازم ب ذکر سالهاقبل از ی روانشناس متبحربنام آقای مهرداداقاجانی درموردخلق ثروت ی چیزایی شنیده بودم ولی متاسفانه اصلا پیگیر نشدم

    زمستون پارسال خیلی صحبتاتون به دلم نشست مدام توگوگل دنبال ویدیو های شما بودم تااینکه رسیدم ب سایتتون تمام مواقع بیکاریم و حتی سرخلوت بودنم موقع کار تو نصفه شبا صحبتاتون رو گوش میکردم.و طبق این جمله معروف که هر چه از دل برآید لاجرم بردل نشیند حرفاتون بدجور به دلم نشست

    تاالان بغیر از فصل اول کتابتون هیچ محصولی رو ازتون نخریدم ولی به درستی حرفاتون ایمان پیدا کردم و باورشون کردم و با دیدن همون فایلای رایگان به صورت دست وپا شکسته یا دیدن تمامی قسمتهای گفتگوبادوستان توی کلاب هاووس ایمان آوردم که حرفاتون درسته و تا جایی که تونستم به حرفاتون عمل کردم.

    اشکم دراومد اینارو که الان دارم تایپ میکنم به برزگی خدا خودقسم درنهایت ناباوری آرزویی که۲۳سال در حسرتش بودم الان ۳روزه که بهش رسیدم فقط و فقط باحرفهای شما.اللخصوص فایل توحیددرعمل.۲۳سال بود که از ی بیماری رنج میبردم و پول درمانش رو نداشتم انقد روی باورهام کارکردم که از جایی که فکرشو نمیکردم پول روی پولام اومد هدایت شدم بسمت گرفتن وام هدایت شدم بسمت بهترین جراح شهرم والان ازتوی تخت که۳روز هست عمل کردم دارم براتون مینویسم.قصدم این بود یکم بار وام و اینام کم شه حتمادوره ۱۲قدم رو بخرم و شروع کنم باقدرت به خلق زندگی رویایی ودل انگیزم ولی چندوقت پیش توی یکی از گفتگوها بادوستان دیدم گفتید اگه ازفایل رایگان من ب نتایجی رسیدید بدونید بافایلهای پولی ام میرسید

    ومن باتمام وجودم بااعتراف به اینکه خیلیم دقیق انجام ندادم تمرینات رو به خواسته چندین وچندسالم رسیدم به محال ترین آرزوم رسیدم.هیچوقت توخوابم نمیدیدم به این لحظه دست پیدا کنم اونم توی مجردی.گرچه همیشه ارزو داشتم تامجردم بتونم مشکل بیماریم رو با پول خودم رفع کنم.و من خواستم و شد.دست خداگونه شمارو میبوسم و از صمیم قلبم برای سلامت وسعادت شما و مریم جانم و پسر نازنینتون دعامیکنم.دست خدا همیشه بالای سرتون و نگهدارتون باشه.آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    زہرا کاظمے گفته:
    مدت عضویت: 1147 روز

    سلام استاد جان

    ترمز های من برای ازدواج چیا هستن و چجوری تغییرشون بدم؟

    قطعا باور کمبود هست و باید با باورهای فراوانی و احساس لیاقت این بیماریه فکری رو درمان کنم

    پسر خوب بی نهایت زیاده پسری که من رو با همین چهره و اندام و اخلاق و رنگ پوست و حالت چشم هام و جوش و مدل دندونام و اندازه ی موهام و گذشته و اشتباهاتم و خانواده و وضعیت مالیم بپذیره خیلییییییییییییی بی نهایت زیاده

    هرروز به من پیشنهاد های زیادی برای ازدواج میشه و من منتظر اومدن اون فرد با ویژگی های دلخواهم هستم من لایق یک مرد با قد متوسط اندام معمولی چهره ی معمولی خانواده ی معمولی وضع مالیه خوب اخلاق مثل خودم هم فرکانس با من و خواسته های من خوش مسافرت خیلی تمیز و منظم اروم با اعتماد به نفس کسی که اصلا علاقه ای به بچه دار شدن نداشته باشه و دونفری تا اخر عمر باهم باشیم

    این خواسته ی منه

    اما ترمز هام خیلی زیادن

    مثلا یکیش همین بچه دارشدن

    من ترس دارم از یک طرف خیلی دلم میخواد ازدواج کنم از طرف دیگه میگم وای اگر رفتم درگیر چنین مشکلاتی شدم چی کار کنم و ی عالمه باور هایی که از دیدن زندگی بقیه و حرف هاشون بهم منتقل شده که رنج اوره تو ذهنم

    الان یک باور مناسب با نوشتن اینا به ذهنم رسید که خب بهتره من اینجوری الان فکر کنم که حتی اگر بچه دار شدم هم اون ی لذتی داره و هدایتی توش قرار میگیره خدا رزقش رو میرسونه من نگران اینده نباید بشم حالا کو تا اون موقع دوسال میتونیم عقد باشیم 5سال اول عروسی هم مراقبت کنیم بعد از اینهمه سال و تو اون سن شاید منم دلم خواست اصلا خودم بچه خواستم چرا باید اینده رو قضاوت کنم و الکی بترسم مانع رسیدن به خواستم بشم

    مشکلات زناشویی ترس از خیانت اینا همه ترمزای منن از بس نمونه هایی رو دیدم که مرد خیانت کرده این ترس اومده تو دلم که ازدواج نمیکنم تا این زخم رو بهم نزنن و کلیشه هایی که از مرد ها تو ذهنم شکل گرفته و همچنین رابطه ی ناموفق گذشته و تجربه ی خیانت از اون شخص

    اینا رو چجوری تو ذهنم حل کنم حتی مثلا باور های نامناسب جنسی هم تو ذهنم هست ک اگر ازدواج کنم بیماری های مراقبتی بگیرم چی اگر باهم نتونیم کنار بیایم و بخوام طلاق بگیرم چه مشکلاتی دارم و خیلی چیزهای دیگه

    حتی برای انتخاب فرد مورد علاقم این نگرانی رو هم دارم چون با خانوادم اختلاف سلیقه دارم چطور راضیشون کنم یا خانوادم فامیل مردم چه حرفایی راجع به انتخابم میزنن و وسواس دارم وقتی خاستگار میاد واسم حتی اگر خیلی ویژگی های دلخواهمم داشته باشه دنبال ایراد میگردم نظر بقیه واسم مهمه نمیتونم به تنهایی تصمیم بگیرم

    چقدر سختمه صداقت بخرج دادن و این کامنتی که حتی واسم حکم چکاپ فرکانسی رو هم داره مینویسم

    اما نوشتنش داره به من کمک میکنه بتونم ترس هامو شناسایی کنم و پاروشون بزارم

    من با تمام توانم پامو روی گاز فشار دادم تجسم کردم خواستم رو به وضوح میدونم ولی لعنتیاین باورهای ترمزززززززززم شدیدد مانعم شدن

    من فکر میکنم دید منفیمو باید از روی طلاق و مشکلات و کلیشه ها بردارم مدام تمرکزم رو بزارم روی الگوهایی مثل استاد و مریم جون و مدام تحسین کنم

    الگوهایی مثل استاد که یک مرد متعهده رو ببینم و دنبالش تو اطرافمم بگردم

    حرف مردم هم باید با این منطق که اونا یک روز هم خوشی ها و غم های من رو شریک میشن و اهمیتی نداره چی میگن باید منطقی کنم که اهمیت نداره من باید سبک شخصیه خودم رو دوست داشته باشم حالا هررکی هرچی میخواد بگه

    به نظرم ریشه ی تمام این ها درعزت نفسمه و شرایط مالیه خرید دوره رو هم ندارم دلم میخواد روش کار کنم و بسازم خودمو اگر شما هم این ترس ها رو داشتید و برطرفش کردید ممنون میشم تجربیات و روشتون رو بهم بگید در مورد هرکدومشون که رفعش کردید

    بازم سپاسگزارم ازتون استاد خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    شمیم کردستانی گفته:
    مدت عضویت: 1539 روز

    سلام

    من از تاریخ 9/2/1402

    یعنی 3 روزه واقعا دارم تو عمل خیلی جدی تر از قبل احساسمو از صبح که بیدار میشم و مخصوصا هر لحظه ای که حسم بد میشه خوب میکنم.

    و به جهان اعتماد کردم

    و دیگه نمیپرسم چطوری

    من وواقعا به جهان اعتماد کردم و باخوب کردن احساسم دقیقا تو لحظه ای که حال و حسم بده بهش اینو ثابت کردم

    اینو ایجا نوشتم برای خودم

    و میخوام وقتی به خواستم رسیدم همینجا

    تو قسمت پاسخ به همین کامنت خودم

    نتیجه رو بهتون اعلام کنم

    و میخوام شما ام ببینید که اگه به جهان اعتماد کنید چقدر سریع به خواسته تون میرسید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: