همهی دستاوردهایی که آنها را «موفقیت» نامیدهایم، حاصل:
تصمیماتیاند که، اخذ وعملی شدهاند؛ ایدههایی که جدّی گرفته شده و به مرحلهی اجرا درآمدهاند؛ و قدمهای برداشته شدهای هستند که پشتوانهشان نه عواملی در بیرون ما، بلکه نیرویی در درونمان بوده است.
اگر بخواهم از میان عوامل مختلف، قویترین نیرویی را برگزینم که، انسان را به مرحله اقدام و تحقق یک خواسته میرساند و او را در این باره از دیگران متمایز میکند، آن نیرو، قطعاً «عزت نفس» است.
عزت نفس همان نیرویی است که، باور تو را نسبت به خودت و تواناییهایت تا آن حدّ بالا میبرد که از مرز محدودیتهایت عبور میکنی، قادر به غلبه بر ترسها و رفتن به دل ناشناختهها میشوی و به جای حساب و کتاب کردنها و به تعویق انداختنهای تمام نشدنی، از همان شرایطی که هستی و با همان امکاناتی که داری، برای خواستههایت، قدمهایی عملی برمیداری.
عزت نفس است که قدرت «نه» گفتن به درخواستهای نامعقول دیگران را در وجودت ایجاد میکند.
عزت نفس است که تو را از انجام کارهای عجیب و غریب، سخت و پیچیدهای بینیاز میکند که، برای جلب توجه دیگران مجبور به انجامشان هستی.
عزت نفس است که موجب میشود منشأ تصمیمات تو، دیگر بر اساس ترسِ از دست دادن نباشد. ترسی که خود را در تلاش برای «راضی نگاه داشتن دیگران»، «تأیید شدن توسط آنها» یا «جلب توجه» آشکار میکرد، بلکه علاقهای باشد که، برای رشد و تجربهی خودت و تواناییهایت داری. فارغ از اینکه دیگران چه نگاهی به تو یا علائقت دارند.
عزت نفس است که، تو را قادر میکند به جای زیستن به شیوهی مورد تأیید جامعه، سبک شخصی خودت را برگزینی.
عزت نفس است که سبب میشود فارغ از خطاها و اشتباهات گذشته یا نقصها و نقاط ضعفت، بی قید و شرط دوست داشتنِ خودت را یاد بگیری و با پذیرش نقصهایت و درس گرفتن از اشتباهاتات، برای بهبود نقاط ضعف شخصیتیات قدم برداری.
عزت نفس است که سبب میشود به جای ناامیدی از نتایج ناراضی کننده، به دنبال شناسایی و رفع موانعی برآیی که بارها به بهانههای مختلف از آن فرار کردهای و تصمیماتی را اخذ و عملی میکنی که بارها به تعویق انداختهای.
اگر اینقدر دقیق، تفاوت زندگی با عزت نفس و بدون عزت نفس را میدانم، به این دلیل است که تجربهی هر دو زندگی- با و بدون عزت نفس- را داشتهام.
اگر تا این حدّ ساختن عزت نفس را اصل میدانم و بر آن تأکید دارم، برای این است که- به عنوان فردی که با ساختن عزت نفس خود، زندگی اش را از زیر صفر به جایگاه کنونی رسانده- با نتایجم به شما میگویم:،
وقتی عزت نفس و احساس لیاقت را در وجودت بسازی، نه تنها خواستههایی به صورت طبیعی و بدیهی وارد زندگیات میشود، که با تقلاهای بسیار و در طی سالیان نتوانستی به دست آوری، بلکه آرامشی حقیقی را در زندگیات تجربه میکنی.
آرامشی که خداوند از آن با عنوان «لاخوف علیهم و لاهم یحزنون» یاد میکند. زیرا عزت نفس سبب میشود تا بدون ترسِ از دست دادن جایگاه، روابط، محبوبیت، شهرت، ثروت و فارغ از علائق یا اولویتهای دیگران، سبک شخصی خودت را زندگی کنی. زیرا عامل موفقیتتان روی پایهای درونی و توحیدی بنا میکنید که عوامل بیرونی قدرتی برای تخریبش ندارد.
عزت نفس است که سبب میشود در زمان مناسب، تصمیمات درست را بگیری و عملی کنی
عزت نفس، شخصیتی قوی در وجودت میسازد که بارها از مسائلش بزرگتر است. برای همین برخورد با هر تضادی، برایت یک پله رشد است.
مطالعه اطلاعات بیشتر درباره دوره عزت نفس
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD97MB8 دقیقه
- فایل صوتی «نقش عزت نفس» در دستاوردهای زندگی من7MB8 دقیقه
سلام خدمت استاد عزیزم، مریم جان و دوستان هم فرکانسی
استاد اونجایی که گفتید «کارهایی رو انجام میدید که سال ها فکر میکردید که نمی تونید انجام بدید».
خدای من، من این جمله رو با تمام وجودم درکش کردم، وقتی که استرس شدید داشتم برای ارایه درحالی که پیشه روم جلسه دفاع از رساله رو داشتم، با خواهرم شروع کردیم به دومین دوره کردن دوره عزت نفس، توی جلسه چهارم اونجایی که میگید، «همیشه صدای الله و نجوای ذهنی باهم هستند مونده که تو به کدوم توجه کنی و بهش انرژی بدی، هر انسانی که موفق شده اونم نجوای ذهنی داشته ولی سعی کرده مدیریتش کنه»، یا اونجا که گفتید، «توی قرآن خداوند فرموده نبوده زمانی که ما به پیامبر الهام کنیم و شیطان هم کنارش کار خودش رو انجام نده، اما خداوند صدای الهامات رو بلند می کنه». هم صدای الهام و هم نجوای ذهنی (شیطان) هر لحظه توی وجود ما هستند مونده به کدوم توجه کنیم.
اون روزا، هر چند که من، هیچ صدای الهی احساس میکردم نمی شنوم، چون آنقدر به نجوای ذهنی قدرت داده بودم که پر شده بودم، ولی بعد از شنیدن این فایل، آگاهانه سعی کردم دنبال صدا بگردم سعی میکردم حتی با تلقین هم شده پیداش کنم، احساس کردم از دور دورا یه صدای نازکی میاد و به حالت قطع و وصلی داره میگه شیدا نگران نباش من خودم جلسه رو مدیریت میکنم تو بسپرش به من و …
سعی کردم صدا رو پر رنگ تر کنم هر روز سعی ام این بود، رفته رفته صدا بلندتر شد روزای آخر که یک هفته به جلسه دفاع مونده بود من آنقدر به صدای الهی درونم پر و بال داده بودم و انرژی داده بودم که اصلا نجوای ذهنی جرات خودنمایی نداشت
و روز جلسه دفاع، واقعا برام معجزه بود آنقدر نرم و آرام و راحت پیش رفت آنقدر بگو بخند آنقدر حس خوب، خودمم آنقدر آرام و ریلکس بودم آنقدر تعجب کرده بودم که خدا میدونه، داوران چقدر راحت بودند، چقدر تعریف و تمجید.
اون روز تبدیل شد به بهترین روز زندگیم، واقعا وقتی به صدای درون اعتماد میکنی برات همه کار میکنه خدایا شکرت خدایا شکرت
استاد دوره عزت نفس برای من پر از خیر و برکته هر کلمه ای که توی این دوره گفته میشه واقعا نوش میشه به جونم.
الان هم که دوره بی نظیر احساس لیاقت، اصلا انگار به تشنه آب میرسونی آنقدر مفاهیم اساسی و اصلی گفته شده، به قول مریم جان، واقعا شما استاد جدا کردن اصل از فرع هستید.
احساس لیاقت رو با دوره عشق و مودت در روابط هم که ترکیب کنی انگار داری دوپینگ میکنی واقعا هر دوره ای داره به اصل و اساس موضوع اشاره میکنه.
خدایا شکرت
استاد عزیزم ازتون سپاسگزارم که صحبت های شما و این آگاهی ها شده غذای روح ما در هر لحظه
دوستتون دارم
در پناه خدا