قدرت تحسین در برابر حسادت

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

در مواجه شدن با افراد موفق، موفقیت هایی که توانسته اند ایجاد نمایند و ثروتی که ساخته اند، دو نوع نگرش مختلف وجود دارد.

نگرش اول، تحسین افراد و ایده گرفتن از آنها برای ساختن باورهایی است که تنها عامل ایجاد آن موفقیت ها بوده است.

این نگرش سبب می شود، فرد به جای حسادت، تحسین را برگزیند و در مواجه با موفقیت های دیگران، این  ایمان در او نیز شکل بگیرد که:

اگر این فرد توانسته، پس من هم می توانم.

اما افراد زیادی از آنجا که به خاطر باورهای محدود کننده، نتوانسته اند موفقیتی را تجربه نمایند، نمی توانند به هیچ شکل بپذیرند و باور کنند که رسیدن به چنین موفقیتی امکان پذیر باشد، به همین دلیل نگرش دوم، یعنی حسادت و انتقاد از موفقیت های دیگران را انتخاب می کنند.

ثروت و فقر

عشق و نفرت

سلامتی و بیماری

استقلال مالی و نگرانی های همیشگی برای تأمین هزینه های زندگی و…

حاصل انتخاب های افراد در برگزیدن هر یک از این دو نگرش است.

برای رسیدن به موفقیت، راهی به جز تحسین موفقیت های دیگران نیست. زیرا شما نمی توانی موفقیتی را داشته باشی که آن را مورد انتقاد قرار می دهی.

نمی توانی نعمتی را در اختیار داشته باشی که درباره اش حسادت و احساس بدی داری. این یک قانون است!

راه رسیدن به استقلال مالی و تجربه ای بهتر از زندگی این است که به جای حسادت، ذهن را تربیت کنیم که موفقیت های دیگران را تحسین کند و از آن افراد موفق سپاس گزار باشد که توانسته اند با موفق شدن خود، این ایمان را در دل ما نیز ایجاد نمایند که رسیدن به خواسته ها امکان پذیر  است اگر ما نیز مثل آنها باور کنیم و مثل آنها در جهت آن باورها اقدام نماییم.

وقتی قوانین زندگی را درک می کنی و از نقش باورها در نتایج زندگی آگاه می شوی و تلاش می کنی تا باورهای قدرتمند کننده ای درباره ثروت بسازی، لاجرم موفقیت و ثروت به صورت بهمن وار وارد زندگی ات می شود.

در همین راستا، خبر خوبی برای همه افرادی داریم که می خواهند با کشف قوانین زندگی، باورهای بسازند که موجب هدایت آنها به سمت ایده ها، راهکارها و فرصت هایی شود که نتیجه اش تجربه زندگی دلخواه است.

یک خبر خوب درباره دوره جدید با نام ” کشف قوانین زندگی”

من در کل زندگی ام به دنبال درک عمیق تر قوانینی بوده ام که جهان را رهبری می کند تا بتوانم به وسیله آن، کنترل زندگی ام را به دست بگیرم و زندگی دلخواهم را بسازم.

در چند ساله ی اخیر، سعی داشته ام تا با نگاه عمیق تری مسیر کشف قوانین زندگی و درک آنها را دنبال نمایم تا بتوانم باورهای قدرتمد کننده تری بسازم که مرا به سمت تجربه ی بهتر از زندگی هدایت کند.

به همین دلیل تصمیم گرفتم نتیجه تحقیق، تجربه و نتایجی را که در این چند ساله (منظورم 4 سال پس از برگزاری دوره قانون آفرینش) از قوانین زندگی داشته ام، را در دوره ای جدید با نام: دوره کشف قوانین زندگی  با همه دوستانی به اشتراک بگذارم که می خواهند به وسیله درک بهتر قوانین زندگی و کمک از آنها، زندگی بهتری برای خود بسازند.

دوره کشف قوانین زندگی، برای همه افراد با هر دین، مذهب و ملیتی است و قرار است با مرور و کشف دوباره قوانینی که بر جهان مقرر شده، از توانایی هایی آگاه شویم که همه ما برای خلق زندگی دلخواه مان در هر شرایطی داریم!


اطلاعات بیشتر درباره دوره کشف قوانین زندگی و خواندن توضیحات جلسه اول این دوره

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    0MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی قدرت تحسین در برابر حسادت
    0MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

565 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Farnazq» در این صفحه: 1
  1. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2906 روز

    روز 69 م

    سلام استاد عزیز

    دقیقا من هم ناخوداگاه این مساله را داشتم. نشانه اش این بود که دوست نداشتم موفق و ثروتمند بشم چون دوست نداشتم به خاطر موفقیتم یا مثلا درامد بالام دیگران و مخصوصا نزدیکانم ناراحت بشن یا دلشون بگیره. چون سطح خانوادگی خیلی بالایی ندارم. چون الان که دقیقتر به خودم نگاه میکنم من هم خودم این بینش اشتباه را دارم و ناخوداگاه حسادت می ورزم به موفقیت دیگران. و تحسین برام سخته و بقیه رو هم مثل خودم می بینم و میگم همه باید تلاش نکنیم و فقط بر و بر نگاه هم کنیم تا مبادا یکیمون موفق بشه و اون یکی نگاه کنه. خوب که نگاه می کنم این مساله خیلی ریشه ایه. یادمه مثلا وقتی خوراکی خوشمزه یا وسیله ای داشتیم که گرون قیمت بود میگفتن قایمش کن یا مثلا تو مدرسه پسته نخور شاید بغل دستیت نداشته باشه. اما هیچ وقت به فکرمون نرسید که پسته بخوریم و به بغل دستیمون یا اونی که خیلی دلش می خواد یه دونه تعارف کنیم. واقعا نمی دونم درستش چی بود. اونقدر تو این زمینه باورهای مخربی دارم که نمیدونم رفتار صحیح و درستش چیه اما تا بزرگسالی هیمنجور این قایم کردن نعمت هام باهام مونده و البته دوستانی که عادت دارن به نالیدن از نداری اونم نالیدن دروغ اطراف من را گرفته و من باید روی باورهام کار کنم تا دنیام رو به سمت فراوانی ها ببرم. دنیای درون و سپس بیرونم رو که تجلی دنیای درونی خودمه/

    دقیقا من هم فکر می کردم نباید موفق بشم چون هیچ کس در اطرافم موفق نیست.همه اعضای خانواده باید به هم وفادار باشن و سطح یکسانی داشته باشند. انگار ذهن من درگیر یک نظام کمونیستی شده. حالا می فهمم چرا شرایط کلی جامعه مون به سمت بدشدن رفته. چون بیشتر ما باورهای تا این حد خرابی داریم. اما خداوند هدایت میکنه. مثل الان که من دارم این فایل را گوش میدم. و میخوام طرز فکرم و شخصیتم را درست کنم.

    یک نکته دیگه که برام جذاب بود اینه که شما درباره این برنامه گفتید که پیچیدگی خاصی نداره و تونسته این همه مخاطب جذب کنه. و این حرفاتون برام این نکته را داشت که ببین ثروت ساختن خیلی آسونه.. به خودم گفتم قرار نیست حتما و حتما یک مساله خیلی عجیب و غریب رو حل کنی. مثل برنامه خندوانه که حالا با خلاقیت هاش مردم رو شاد کرده . اما آپولو هوا نکرده که. پس این نشون میده بی نهایت راه و ایده برای ثروت ساختن در مسیر علایقمون وجود داره.

    ذهن همه آدم ها یکیه و سیستم عصبی یکسانی داره پس اگر یکی تونسته موفق بشه یعنی ماهم می تونیم.

    .

    و درمورد حسادت هم در وجود ما طبیعیه یعنی همه یک میزانی دارن کم و زیاد میشه. منتها وظیفه ما اینه که کنترلش کنیم. اگر جایی حسادت می کنیم به جای نپذیرفتن زیبایی ها و انگ زده یا چسبوندن برچسب های اشتباه و یا حتی گاهی مدام سرزنش و دشنام ذهنی دادن که وای چقدر تو حسودی بپذیریم این حس درونمون رو اما و اما و اما به خودمون بیایم، این همه انرژی را صرف کنترل ذهنمون کنیم. بگیم بابا این تو وجود همه هست منتها باید ذهنمون رو تربیت کنیم و این نیرویی رو که برای حسادت می ذاریم اگاهانه ببریم سمت تحسین کردن و باور خوب ساختن و انرژی خوب دادن به خودمون.

    یه باور مثبتی دیگه که از این فایل گرفتم اینه که من هم وقتی ادم های پولدار را می دیدم ناخوداگاه ذهنم می رفت سمتی که بگه شاید از راه نادرستی بهش رسیده و شما گفتید کسی که با کلاهبرداری به چیزی برسه نهایتا چندسال دووم بیاره و تو اوج و موفقیت باشه. البته نه اینکه از فردا پاشم هرکی موفقیت کوتاه مدت و دوره ای داشته بیام بگم از راه نادرست بوده حتما(یعنی ببین ذهن به کجاها میره اگر یه لحظه افسارش را ول کنیم) برعکس منظورم اینه که اگر جاهایی ذهنم اومد بگه این فرد ثروتمنده شاید از راه نادرست به ثروت برسه بهش بگم ببین ثروت فقط و فقط از راه درست به وجود میاد. و محاله این فرد ثروتند از راه نادرست به این همه خیر و برکت در زندگیش رسیده باشه. هرکجا موفقیت و ثروت هست نشان از توحید و باورهای توحیدی اون فرد هست.

    باید به خودمون بگیم که اگر گاهی این برچسب های منفی را میزنیم به خاطر گنجایش کم ظرف ذهنمونه و باید با تحسین و تایید فراوانی ها اندازه ظرفمون رو بالا ببریم.شاید اوایل ذهنمون مقاومت کنه، چون ما سالها به اون شکل اشتباه فکر کردیم اما وقتی میایم شروع میکنیم با کار کردن انگار ذهنمون روغن کاری میشه و مقاومتش هم کم و کمتر میشه و سرعت پذیرش ما تو مسائلی که روش کار کردیم هم بیشتر میشه و البته نتایج زیبایی هم ازین کار کردن روی ذهنمون وارد زندگیمون میشه و اگر ادامه بدیم می بینم خودمون هم شدیم همون آدم موفقی که یک روزی برامون عجیب و غریب بود.

    و اینکه بعد از تکامل تصاعد هم شروع میشه منم گاهی به خودم نگاه خطی دارم و میگم به هزار سال برای رسیدن به اهدافم نیاز دارم. اما وقتی به نمونه های موفق نگاه می کنم می بینم از یه جایی سرعت رشدشون اوج گرفته و نمودار رشد و پیشرفتشون بشدت صعودی شده. اما به جای حساب و کتاب بهتره تمرکزم را بذارم روی این لحظه و در این لحظه ذهنم را کنترل و تربیت کنم مابقی خود به خود اتفاق میفته. چون قانون جهانه. مگر میشه من زیبایی ببینم و ورودی های زیبا به ذهنم بدم و نتیجه چیزی جز زیبایی باشه. پس باید فقط و فقط زیبایی های این لحظه را تایید کنم همین برای تربیت ذهن و شخصیتم کافیه اگر که استمرار داشته باشم و مواظبت کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: