هدیه «عقل کل» برای فارسی زبانان دنیا - صفحه 13

سلام خدمت استاد عزیز و اعضای سایت استاد عباسمنش

از اواخر سال ۹۳ از طریق فایلهایی که برادرم تهیه کرده بود باهاتون آشنا شدم قبلا کتاب زیاد خونده بودم فایل های دیگه ای گوش داده بودم بهمین خاطر اوایل حرفاتونو قبول نداشتم ولی تو اون دو سه ماه اول روی کسب و کارم اثر گذاشت درسته که فایلها رو نداشتم ولی برادرم اونا رو با صدای بلند میگذاشت و من بعضی وقتها بعضی حرفها رو میشنیدم که تو اون چند ماه قرضهامو پرداخت کردم( البته قرض من مثل قرض شما نبود در حد خودم بودم) وقتی قرضهام به طرز باور نکردنی و آسون پرداخت شد به حرفهاتون ایمان آوردم و شروع کردم به گوش دادن فایلها و برنامه ریزی تو عید ۹۴. دو ماه بعدش به آرامش کامل رسیدم انقدر آرامش داشتم که دوست داشتم پرواز کنم نمیتونم توصیفش کنم اما بعدش انگیزه مو از دست دادم گفتم خب حالا میخوای چیکار کنی بعد این آرامش چی میشه؟ و این شد که همه چی رو گذاشتم کنار?

عرض دو سال اون آرامش با من بود ولی بعد از اون…

درسته تو اون دو سال رو خودم کار نکردم ولی انقدر از خدا سوال کردم تا اینکه شغل مورد علاقه ام رو بهم رسوند همش میگفتم خدایا رسالت من چیه؟ من به چی علاقه دارم؟

شروع کردم به کار. تو اون مدت خونوادم چقدر بهم سرکوفت زدند و مسخره ام کردند که تو نمیتونی عرضشو نداری و… اما من امیدوار بودم ادامه دادم کارم خوب بود ولی هیچ مشتری نداشتم واسه همین سرکوفتها بیشتر میشد سال ۹۶ دوباره خودسازی رو شروع کردم با همون فایلهای رایگان قبلی و دوره قانون آفرینش و فایلهایی که تو سال ۹۳ تهیه کرده بودیم سه روز رو خودم کار میکردم یه روز استراحت? دوباره پنج روز احساس خوب دو روز استراحت واقعا شروع دوباره برام (به ظاهر) سخت بود ولی خیلی خوبه که برادرم پیشم بود اشکالاتمو بهش میگفتم و اونم راهنماییم میکرد الانم همینطوره.از همین جا ازش تشکر میکنم. وسط های ۹۶ بود که از خدا خواستم کمکم کنه باورهای اشتباهمو بفهمم و تغییرشون بدم و اینکارو میکردم سالیان سال باوری داشتم که فکر میکردم درسته و اونو به همه میگفتم باور اینکه هر کی میره کربلا باید زجر زیادی بکشه تا قبول بشه تا اینکه اواخر پارسال قسمت شد رفتیم کربلا. اما عجب سفری انقدر زجر کشیدم که گفتم خدایا آخه اینطوری باور غلطو نشون میدن؟؟?? وقتی به کربلا رسیدیم یه فایلی رو شانسی(البته هیچ چیز اتفاقی نیست) انتخاب کردم و گوش دادم داشت یه جمله ای رو میگفت: اگر تو حرکت نکنی جهان تو رو جایی میبره مجبورت میکنه که تغییر کنی. انقدر گریه کردم و اشک ریختم اطرافیانم فکر میکردن به خاطر امام حسین گریه میکنم واسه همین کاری باهام نداشتن?

با خودم گفتم آخه کدوم امام کدوم پیشوا دوست داره که پیروانش به خاطر اون اینهمه زجر بکشند خداوند منو با بردن به اون سفر هم باورمو در مورد زیارت کربلا عوض کرد و هم منو با آدمایی همسفر کرد و شرایطی برام بوجود آورد که یاد بگیرم بطور مداوم و بیشتر روی خودم کار کنم رو کردم سمت حرم امام حسین گفتم خدایا به حق امام حسین عباسمنش هر چی میخواد بهش بده دادی بازم بده.

همونجا به خودم قول دادم بعد برگشتن ایندفعه درست و حسابی رو باورهایم کار کنم برگشتم و دوباره شروع کردم ایندفعه با جدیت.

اما بعد از چند ماه هنوز هیچ فروشی نداشتم تا اینکه دو ماه پیش رفتم سایت و سوال کردم:چطوری فروش داشته باشم؟ خدا ازشون راضی باشه که خوب جوابمو دادند و من تو این مدت رو باورهایی که مربوط به ارزش کارهام بود کار کردم در عرض یه ماه تمامی محصولاتی که تولید کرده بودم فروخته شد و باز هم سفارش دادند. جالبه که تحریم و کاهش ارزش پول ایران در ظاهر واسه بیشتر مردم بدبختی آورده ولی برای من سراسر منفعت هست چرا که محصولات منو عراقی ها میخرند و به تعداد بالا به فروش میرسه.

همیشه این جمله استاد تو ذهنم بود:توی ایران تو هر زمانی، موقعیتی برای پیشرفت و موفقیت هست و من همیشه می پرسیدم چطوری این تحریم میتونه به سود من باشه؟ اون زمان درآمد خارج از تصورمو از خدا میخواستم وقتی حرفهای نسیم و نوشین عزیز رو شنیدم خیلی رو طرز فکرم اثر گذاشت با خودم گفتم بابا من هنوز تکاملمو طی نکردم واسه همین از کمترین مقدار درآمد شروع کردم که ذهنم قبولش کنه ماه پیش دو برابر اون مقداری که خواسته بودم رو خدا بهم رسوند این ماه به اندازه درآمد ماه قبل خواستم و برای اون مقدار درآمد انگیزه ام برای باورسازی بیشتر شده و خدا رو شکر که روز بروز بیشتر رو باورهام کار میکنم و به نتایج بهتر میرسم. آرامش دو سال پیش رو آروم آروم حس میکنم احساسم خوبه و هر لحظه از احساسم برای موفق شدن و انتخاب هایم کمک میگیرم (به این مرحله که رسیدم تازه متوجه شدم که شروع دوباره انقدر هم سخت نبوده و این نجوای شیطان بود که برام سخت جلوه میداد) تازه فهمیدم که باورسازی خیلی آسونه فقط کافیه آسون بودنشو باور کنیم. سلامتیم بیشتر شده افکارمو مینویسم این باعث میشه ذهنم متمرکز باشه آخه من افکار درهم و برهم زیاد دارم.

دوره کشف قوانین زندگی که رو سایت اومد از خدا خواستم این دوره رو به من هم برسونه اصلا کاری نداشتم که درآمدم چقدره و آیا میتونم این دوره رو تهیه کنم یا نه؟ من فقط درخواست کردم.

دو روز بعدش فهمیدم که برادرم دوره رو تهیه کرده چقدر خوشحال شدم خدا رو شکر کردم که به درخواستم جواب مثبت داده خدا رو شکر میکنم که منم میتونم از این دوره استفاده کنم.

خدا رو شکر که هستم و از زندگیم لذت می برم.

خدا رو شکر که منو با استاد آشنا کرد تا به زندگیم رنگ و بوی تازه ای بدهد.

استاد عزیزم ممنونم که هستید و ممنونم از دوستان عزیزی که وقت با ارزششان را در اختیار ما قرار میدهند و جوابگویمان هستند.

همیشه شاد، پیروز، سربلند و ثروتمند باشید.