هدیه «عقل کل» برای فارسی زبانان دنیا - صفحه 4
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/10/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-07 08:45:562024-07-17 12:57:10هدیه «عقل کل» برای فارسی زبانان دنیاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام شاید کلیدی ترین جمله در این فایل صوتی این است اگه به دیگران کمک کنی مشکلاتشان حل شود باور خودت قوی تر میشه واقعا چقدر الهام بخش با درک کردن این جمله من مسیری سریع تر برای رسیدن به اهدافم پیدا کردم باور دارم خیلی زود به اهدافم خواهم رسید استاد من دوستی دارم که هر دو مشتاق ثروتمند شدن و خوشبختی هستیم و معمولا هفته ای یک جلسه دانسته هامونو با هم به اشتراک میذاریم یک روز من بهش گفتم وقتی کتاب میخونم و میام برات تعریف میکنم با انرژی بیشتری کار میکنم جالب اینحاست که اون هم همچین حسی داشت و گفت دقیقا منم اینطور هستم اره استاد ثروتمند شدن و خوشبخت بودن حیلی راحته فقط باید قوانین اون رو بلد بود به قول ناپلئون هیل این که بهترین و سریع ترین راه موفقیت کمک به موفق شدن دیگران هست واقعا حقیقت دارد و تجربه من و این فایل شما همه و همه نشان دهنده این است که راه موفقیت یکی است و تا دنیا دنیاست ثابت میماند ما در جهان فوق العاده منظمی زندگی میکنیم فقط باید قوانین اون رو درک کنیم با سپاس از شما
لطفا کسایی که هنوز مسلط به موضوعات نشدن و هنوز قوی نیستن ! نظرهای شخصی و سطحی ننویسن فقط صفحه ها شلوغ میشن و پیدا کردن نظرات حرفه ای تر طولانیتر و سختتر میشود. با سپاس فراوان.
سلام به استادعبایمنش وخانواده موفق
عباس نوروزی هستم کاه مطالعه زیادی درزمینه موفقیت دارم ولی از وقتی که فایلها ی رایگان استاد عزیزرادانلود کردم موضوعات موفقیت درتمام جنبهه های زندگی را درک کردم .ازوقتی که افکاروباورهایم درفراوانی ومثبت اندیشی ودرک قوانین افرینش تمام شرایط عوض شد طوری که قابل باور خودم نبود تا قبل ازدرک قانونهاصاحب کارها همه ضالم وحق و حقوق کامل ماراپرداخت نمیکردند ولی بعداز درک قانون صاحب کاره یی سراغمان میایند یکی ازیکی بهتر لارجتر مهربانتر حقوقمان را که میدهند هیچ بلکه انعام میدهند درضمن بااستفاده از فایلها ی هدف گذاری به اهداف عالییه خودم دست یافتم وهدفهای کوتاه مدت وبلند مدت خودم راانتخاب کرده ام وبرنامه زیزی کردم وبرای بیشتر اموختن انها کلاسهایی را در بین خویشان خودم راه انداخته ام یادم هست که فایل استاد را گوش میدادم که میگفتند در بین فامیل خودشان دیدگاه های خود را میگفتند وانها حتی مسخره هم میکردند یاد خودم میافتادم اما حالا با ایمان بالا یی که به خداوند مهربان دارم مطمئن هستم به اهدافم میزسم وبه شما دوستان عزیز در قسمت دیدگاه ها خبرهای خوبی را خواهم داد ببخشید که وقت گرامیتان را گرفتم به امید موفقیت تک تک خانواده بزرگ استاد عباس منش عزیز
سلام به دوستان عقل کل و سایت فوق العاده عباس منش
می خواهم یک پیشنهاد بدم که اگر در بخش عقل کل دوستان بتواند باهم دیگر خارج از سایت ارتباط داشته باشن کمک بزرگی به همدیگر خواهند کرد مثلا از طریق ایمیل هایشان با هم در ارتباط باشند تا بعد اگر دوست داشتن حضوری هم ارتباط داشته باشند البته خودم تا حالا به غیر از شبکه های اجتماعی چنین سایتی را ندیدم ومی دانم که شاید بعضی از دوستان بگویند شما باور درستی داشته باشی با افراد خوبی بر خورد خواهی داشت ولی ایده ای بود که به ذهنم امد دوست داشتم با شما در میان بگذارم ومطمنم خیلی ازدوستان با این نظر موافق اند //با ارزوی بهترینها برای تمامی دوستان از جمله استاد عباسمنش
سلام دوست عزیز
من هم از این پیشنهاد شما استقبال میکنم چون بعضی از دوستان سالهاست ک با این سایت اشنایی دارند وتجربیات ارزشمندی دارند ک میتواند ب کسانیکه تازه وارد هستند کمک زیادی کنند ولی هر سوالی را شاید نشود اینجا پرسید و ادم ترجیح بده شخصا و خصوصی سوال کنه.
یه سوال دیگه هم دارم ، یکی از باور های من در مورد ثروت اینه که آدم پول زیاد داشته باشه خوب نیست ، بعد با خودم میگم فقر و ثروت معلومه که خدا فقر رو دوست نداره وقتی که خودش ثروتمند هست، ولی باز یه صدایی بهم میگه خب خدا فقر رو دوست نداره ولی ثروتمند بودن زیاد هم خوب نیست آدم باید میانه رو باشه پس همینکه دستت به دهنت برسه کافیه چرا باید بیشتر بخوای؟
بنظرتون من چطوری باید روی این باورم کار کنم؟
سلام، من در یوتوب به فیلمی با عنوان (قدرت درون) درون برخوردم، که گفته 24تمرین داره که هر تمرین یک هفته طول میکشه، وتمرین هفته اول هم اینست که هر روز تو یه ساعت معیین و در مکان معینی رو یه صندلی بی حرکت بشینی و چشماتم ببندی و افکارت رو رها کنی، گفته با تمرین هر هفته شما به یکی از قدرت های فوق العاده درونتون آشنا میشین، این حرفها با قانون جذب ، چیزی که استاد عباس منش میگن ارتباطی داره؟؟؟
بسیاری از دوستان در بخش عقل کل جواب های خوبی می دهند و احساس محبت و صمیمیت آنها را درک می کنی. سوال پرسیدن به معنی ضعف نیست شاید حتی شجاعت هم لازم باشد که وقتی این محیط صمیمی را می بینیم ناخوداگاه ترغیب می شود سوالاتی بپرسیم که حتی شاید درجاهی دیگر از مطرح کردن ان ابا داشتیم تا انسان ضعیفی تصور نشویم.
من برایم پیش امده زمان هایی خودم را خیلی قوی و عاقل تصور کردم و در دلم فقط دیگران را سرزنش کردم که چرا چنین ایراداتی دارند و این کار را می کنند دقیقا بعدا خودم دچار ان شدم و توانستم شرایط انها را درک کنم .
یکی از ذوستانم با پسری دوست شده بود که از خودش کوچک تر بود و قصد ازدواج هم نداشت در ذهنم بهش خرده و ایراد می گرفتم . چند وقت بعد خودم هم با پسری دوست شدم که هم از خودم کوچک بود تازه عاشق هم شدم . دوستم به راحتی رابطه اش خاتمه پیدا کرد و من زمان برد که فراموشش کنم . بعدا یاد گرفتم حتی کسی را در ذهنم سرزنش نکنم من که جای کسی نیستم و شرایط او را درک نمی کنم . پس بهتر است روی رفتار خودم متمرکز باشم تا اشتباهات دیگران.
سلام دوست عزیز
منم بارها با همچین مواردی برخورد کردم از هر کسی یا چیزی انتقاد کردم بعدا انرا تجربه کردم یا اینکه کسانی ک این عادت راداشتن بارها دیدم ک خودشان ب همان مشکل دچار شدن.در کل به این نتیجه رسیدم ک غیبت و قضاوت یا انتقاد بیجا ما را ب همان تجربه هایی ک از ان فراری هستیم و از انها بدمان می اید میرساند.بنابراین تصمیم گرفتم روی خودم کار کنم و در مورد کسی قضاوت نکنم یا نظرم پرسیده نشد نظری ندهم .یا غیبت نکنم چون مطمئنا همانها را جذب زندگیم میکنم.تصمیم گرفتم فقط هر چیزی ک قابل ستایش و تعریف و تمجید است بستایم و تحسین کنم و حس خوبی نسبت ب انها داشته باشم.در یک کلام چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.یاد بگیرم ک در همه چیز فقط ب زیباییهای ان توجه کنیم تا زندگی زیبایی داشته باشیم.به امید زندگی زیبا برای همه. دوستان عزیز
من از طریق همین قسمت به این سایت ورود پیدا کردم.
راستش قبلا چنین ایده ای به ذهن من هم رسیده بود که یک مکانی (سایتی) باشد که در آن سوال پرسیده شود و دیگران تجربیات و مهارت خودشان در مورد آن سوال بگویند و شخصی که سوال پرسیده ایده های بیشتری به ذهنش برسد تا راهکارهای بیشتری داشته باشد.
خوشحالم که جناب عباس منش هم این فکر جالب را کرده است.
با سلام خدمت استاد عزیز و خانواده بزرگ و محترم عباسمنش
سالهاست که قانون جذب در زندگی من به حد باور نکردنی فعال بوده است و همیشه سوالات زیادی برایم بوجود می آمد که جایی را برای پاسخ به آنها پیدا نمیکردم و همیشه با خودم درگیر بودم که چه چیزی در زندگی من وجود دارد که کارها و اعمال من را با دیگران متمایز می کند؟ همیشه رفتارم، لباس پوشیدنم ،طرز فکرم، طرز زندگیم با اکثریت آدمای دور و برم فرق می کرد و این به حدی بود که دوستانم از بیست سال پیش این لقب را به من داده بودند که تو همیشه با آدما فرق میکنی و به شوخی بهم میگفتند تو اصلا آدم نیستی و نمیشی و من هم از حرف اونا ناراحت نمیشدم چون واقعا شوخی بود ولی این فرق و تفاوت آنقدر چشمگیر بود که خیلی راحت قابل لمس کردن و دیدن بود سال 80 با یک ورشکستگی نسبتا سنگین در شهرستان روبرو شدم یه دفعه ای خیلی دور و برم خلوت شد و چون تجربه اولم بود و هیچ آگاهی هم نداشتم خیلی با طرز فکر مخروبم به خودم سخت گرفتم و دچار بیماری افردگی از نوع شدیدش شدم و دوره ریاضت من دو سالی طول کشید تا اینکه یروز از یه جایی با سرمایه صفر دست به یک کار در روستای خودمان زدم ولی خیلی منظم هم مینوشتم و هم تحقیق و بررسی میکردم و هم محتاط عمل میکردم و تنها کاری که میکردم این بود یه چیزی رو ملکه ذهنم میکردم و میخواستم و به سرعت برق برایم فراهم می شد و خیلی زود من توانستم توی اون محیط بسته و محدود روستا به حد باور نکردنی رشد کنم و طوری شده بود که هر چی که میخواستم خیلی زود شرایط برایم بطور باور نکردنی فراهم میشد و من به اون خواسته میرسیدم و جالب اینکه اصلا اونروزها نه من بلکه هیچ کسی چیزی از قانون جذب نمیدونست ولی انگاری الان متوجه شدم که من چه جذب بالایی داشتم سرانجام در سال 1391 باز هم من از قوانین چیزی نمیدانستم ولی انگاری خدادادی این در من وجود داشت و من یک نقشه و تصویر از ساختمان مغازه آینده ام در کامپیوترم از روی شوقی که داشتم کشیدم و هنوز هم اون تصویر رو دارم. برام جالب بود من یکسال بعد مغازه ای ساختم عینا همان تصوصر نقاشی شده با فتوشاپ بود باز هم همچنان از جذب چیزی نمیدانستم و هر کجا که میرفتم این ورد زبان من بود که خدایا چه اتفاقی افتاده من همونی که نقاشی کردم رو الان دارم و به همه هم این رو میگفتم و بقیه خیلی عکس العملی به کار من نشان نمیدادند ولی خودم همیشه در شوک بودم و اینکه شاید صدها بار در محافل دوستان قسم خدا رو میخوردم که فروش من به اندازه خرج کرد این مغازه نبوده و من نمیدونم چطوری صاحب این مغازه شدم. تا اینکه سال 1392 برای کاری جدید به تهران آمدم و پس از ناموفق بودن در آنجا سرانجام از کلاسها و کارگاه های کسب ثروت سر در آوردم بعد شرایط من رو مجبور کرد که به مطالعه بپردازم و اولین کتاب و محصولی که بر سر راه من قرار گرفت در مورد قانون جذب و داستان قوانین آفرینش بود و اینقدر من با تجربه های شخصی که از این قوانین داشتم شیفته این مسیر شدم انگاری من به رسالتی که سالها پیش برای خودم تعیین کرده بودم دست پیدا کرده بودم و از سال 1392 من این رشته و موضوع را بصورت تخصصی دنبال میکنم تا اینکه اوایل سال 1395 من با اطلاعات و آگاهی هایی که بدست آورده بودم احساس کردم میتوانم به افراد زیادی در این زمینه کمک کنم ولی انگاری هنوز یک کمبود در خودم احساس میکردم و آن هم نداشتن اعتماد بنفس کافی و نداشتن هیچ اطلاعاتی در زمینه سخنرانی کردن که آن هم بصورت معجزه آسایی برایم فراهم شد و وقتی من در کلاس 200 نفره آموزش سخنرانی ام موضوع قانون جذب را برگزیدم تازه متوجه شدم حتی 5 درصد از افراد یا اساتید محترم در این کلاس چیزی از این قوانین نمیدانند خلاصه اینکه با اشتیاق و علاقه عجیبی از شهرستان برای دورها به تهران میرفتم تا اینکه یک نیروی خیلی قوی دیگری در بین راه بطور عجیبی مسیر من را از ادامه این دوره ها به سمت دیگری کج کرد آن هم با گوش کردن به فایل های استاد و فراگیری باورها و گوش به ندای درون دادن که تصمیم گرفتم فقط و فقط همین مسیر استاد را دنبال کنم انگاری آنچه که من در همه جا به دنبالش بودم بصورت کامل در همیجا هست و تا بحال یک محصول رو از استاد عزیز دریافت کرده ام که وقتی به فایلها گوش میکنم انگاری کاملا همان زندگی نامه خودم را دارم مرور میکنم چون سرنوشت من هم تا حد زیادی از زمان شکست موقت به اینور مشابه سرنوشت استاد بوده است و در همین فاصله کوتاهی که فقط چند فایل از محصول رو گوش کردم اتفاقات عجیبی رو که خیلی برایم ارزش دارند شاهد هستم و امیدوارم خیلی زود به اون خواسته اصلی و رسالتی که بیست سال پیش بعنوان هدف زندگیم برای خودم مشخص کرده ام برسم. من به عنوان یک همکار در کالیفرنیا با استاد عباسمنش مشغول به کار می شوم خیلی زود… مثل همکار آقای ادیسون ادوین سی بارنز…. استاد عزیز من اسم خودم را پای این قاعده نوشته ام و به آن ایمان کامل دارم … از شما بی نهایت سپاسگزارم و بهترین ها را برایتان آرزومندم. همچنین برای تیم خستگی ناپذیر و همیشه مثبت خانواده عباسمنش.
شاد؛ پیروز؛ ثروتمند؛ سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
به نظرم اگر تعدا پاسخ هایی که اعضا به سوالات در بخش عقل کل می دهند بیشتر بود کیفیت بالاتر می رفت. چون همان طور که جناب عباس منش هم اشاره کرد هدف استفاده از تفکرات سایر انسان هاست و خب هر چه بیشتر در سوالی که من می پرسم ایده و افکار بیشتری پاسخ دهند راه حل های بیشتر به ذهنم می آید . این به این معنی نیست که کسی که می پرسد خودش جوابی ندارد دوست دارد ایده ها و افکار بیشتر به دست اورد.
به طور متوسط بهتر است هر سوال بایستی 10 تا 20 پاسخ داشته باشد. و بیشتر از 20 هم که خوب است .
مطلب دیگر دسترسی به سوالی که قبلا پرسیدیم سخت است و در بین سوالات اگر متن دقیق سوال را فراموش کرده باشیم گم می شود.