به من فقط راه حل مسئله‌ام را بگو و محصول معرفی نکن

دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگیبه من فقط راه حل مسئله‌ام را بگو و محصول معرفی نکن
51

این موضوع، یک ویژگی مهم از استاد عباس منش را به یادم انداخت که ذکر آن خالی از لطف نیست. ایشان علاوه بر همه ی توانایی های تحسین برانگیزی که دارد یک کار را خیلی عالی بلد است و آن هم این است که خیلی خوب می تواند خودش را بشناسد. یعنی خیلی خوب دلیل رفتارها یا واکنش هایش را از خلال باورهایی که دارد بیرون می کشد و می شناسد. سپس اگر آن دلیل از محدودیت آمده باشد یعنی آبشخور آن جنس از رفتار یا راهکار یک باور محدودکننده باشد، فارغ از اینکه چقدر به آن رفتار عادت کرده است یا در ظاهر منطقی به نظر می رسد، جهادی اکبر برای تغییر آن به پا می کند و بهای این تغییر را به صورت همه جانبه می پردازد.

این یکی از مهم ترین دلیل تفاوت نتایج استاد عباس منش است. فردی که روی هر خواسته ای دست بگذارد، به قطع یقین آن را محقق می کند. نه به این دلیل که امکانات خاصی در اختیارش است بلکه به این دلیل که توانایی خارق العادی ای دارد در شناختن ذهنش و بهانه هایی که می آورد. توانایی عمده ای دارد در شناختن دلیل رفتارهایش و نماندن در عادت ها و پیش فرضهای ذهنی اش و مهم تر از همه اشتیاق فراوانی دارد برای بهبودِ دائمی خودش فارغ از اینکه چقدر دستاورد دارد و چقدر پیش رفته است.

قصدم از ذکر این نکته این بود که وقتی فردی  می خواهد مسائلش حل شود و به خواسته هایشان برسد بدون اینکه بهایی پرداخت کند، اول از همه  این جنس از رفتار و دو باور محدودکننده جدی به نام باور احساس عدم لیاقت و باور به کمبود می آید.

درباره موضوع مطرح شده نیز، اگر عزیزترین فرد زندگی ام از من راهکاری بخواهد برای حل مسئله اش، سخاوتمندانه ترین کاری که بتوانم برایش انجام بدهم،  قطعاً معرفی یکی از دوره های آموزشی را به او معرفی می کنم که به نظرم می تواند برای مسئله او کارساز باشد. زیرا می دانم که آگاهی های یک دوره، چگونه خودسازی و بهبود را در وجود فرد از ریشه ها شروع می کنند و چگونه توانایی های فرد را بیدار و تقویت می کند و چگونه توانایی های فرد را در خدمتش قرار می دهند و چگونه از او یک مولد و خالق می سازند.

به شخصه هر موفقیتی که در مسیر خواسته هایم توانسته ام کسب کنم و هر رشدی که در شخصیتم ایجاد می شود به خاطر تعهدی بوده که برای آموختن و اجرای آگاهی های دوره های آموزشی استاد عباس منش به خرج داده ام به همین دلیل ارزشی که این محصولات در زندگی فرد می تواند انجام بدهد را خیلی خوب می دانم. من قبل از آنکه بخواهم مدیر فروش گروه تحقیقاتی عباس منش باشم، می خواستم دانش جوی آموزه های استاد عباس منش باشم، اجرای آگاهی های آن محصول را در عمل یاد بگیرم و زندگی ام را در تمام جنبه ها بهبود بدهم  تا وقتی محصولی را به فردی پیشنهاد می دهم، نتایج من اطمینان را در کلماتم جاری کند.

بنابراین، در جواب به شخصی که می خواهد موفق بشود اما نمی خواهد بهایش را بپردازم می گویم:

مثل این است که از من بخواهی به شما شنا یاد بدهم اما بگویی:
«باید به گونه ای باشد که نیاز نباشد وارد آب شوم. خوب پاسخ این است که: هرگز این امر امکان پذیر نیست.»
من به نه فقط به عنوان مدیر فروش‌، بلکه به عنوان فردی که اول از همه خودش برای این آموزه‌ها وقت‌، انر‌ژ‌‌ی و هزینه پرداخت کرده و از آن‌ها نتیجه گرفته است‌، راه حل‌هایی اساسی را به هر فردی که درباره مسئله‌اش بپرسد‌، ارائه داده ام.
می‌توانید این پیشنهادات را در تک تک جوابهایی مشاهده کنید که‌، در دسته بندی «راهکار برای مسائل زندگی» در بخش عقل کل آمده است. تمام آن راهکارها در این بخش از جوابهای عقل کل منتشر شده است.
بنابراین‌، از من نخواهید چیزی غیر از راه حلی را ارائه دهم‌، که به درستی و نتیجه بخش بودن‌شان ایمان دارم‌، خودم از آن استفاده کرده‌ام و به آن شیوه به موفقیت رسیده‌ام و یقین دارم نه تنها مسئله تا ن را حل می کند، بلکه زندگی تان به تمام معنا متحول می کند و به زندگی‌تان کیفیت می‌بخشد.
و اما یک موضوع مهم‌تر که نباید از قلم بیندازی بررسی این رفتار و پیدا کردن یک ترمز مخفی در ذهنت است. منظورم بررسی منشأ این رفتار است که‌، چرا نمی‌خواهی بهای موفقیت‌‌ات را پرداخت نمایی؟!

باید ببینی آیا منشأ این رفتار‌، باور کمبود است یا فراوانی؟
آیا منشأ این نگرش‌، باور کمبود لیاقت است یا باور احساس لیاقت داشتن زندگی عالی؟!

ریشه این باور که نمی‌خواهیم برای بهبود زندگی‌مان بها بپردازیم‌، حال خریدن یک لباس بهتر‌ باشد یا یک تجربه بهتر و … ‌، این است که:
خودمان را به اندازه کافی لایق نمی‌دانیم که بخواهیم برای رشد شخصیت مان و بهتر شدن کیفیت زندگی مان هزینه کنیم. به خاطر احساس عدم لیاقت همیشه خودمان را در اولویت های پایین‌تر نسبت به هر مسئله‌ ی دیگر در زندگی قرار می‌دهیم و هیچوقت برای خودمان، علائق مان و لذت بردن وقت نداریم.
همیشه اول بچه‌ها‌، بعد خودمان!
اول همسرم‌‌، بعد خودم
اول هزینه‌های دیگر‌، بعد اگر چیزی اضاف آمد برای خودم.
ما چنین نگاهی درباره خود داریم و از این شاکی هستیم که فلانی مگر چه چیزی بالاتر از من دارد که تا این حد اوضاع برایش خوب پیش می‌رود؟!
من که از هر نظر از فلان فرد بهترم‌، تخصص‌ام بیشتر است‌، توانایی‌هایم بیتشر است‌، پس چرا نتایج آن فرد را ندارم؟!
چرا اینهمه توانایی من نادیده گرفته می‌شود اما همه او را تحسین می‌کنند؟
حتی خدا هم هوای او را بیشتر دارد!
و پاسخ این است که: وقتی برای خودت ارزش قائل نباشی، جهان هم برای شما ارزش قائل نیست. شما به اندازه ی برکت ها و نعمت ها را دریافت می کنی، به اندازه ای احترام دریافت می کنی، به اندازه ای عشق دریافت می کنی که خودت را لایق می دانی و ارزش خودت را می شناسی.

اگر می خواهی خودت را بهتر بشناسی و بدانی زندگی ات را روی چه باورهای بنا کرده ای احساس لیاقت یا عدم احساس لیاقت؛ فراوانی یا کمبود، باید این فوندانسیون را از دل رفتارها و واکنش هایی که داری بشناسی و اگر این فوندانسیون به اندازه کافی قوی نیست و مصالح مرغوبی ندارد، قطعا دوامی نخواهد داشت و باید قبل از آنکه همه چیز از دست برود از نو بنا بشود. یا آرام آرام ترمیم و بهتر بشود.

بعنوان مثال چنین موقعیتی که نمی خواهی بهای موفقیت ات را بپردازی، فرصت خوبی است برای محک زدن میزان «احساس لیاقت» در وجودت تا بفهمی که آبشخور مسائل تو کجاست و ایرادهای ریز و درشت و معما گونه ی زندگی ات از کجا آب می خورند.

تا بفهمی که  اگر به اندازه کافی خودت را لایق نمی‌دانی‌، برای تغییر این باور جهادی اکبر به راه اندازی‌، تا بتوانی کیفیت مورد دلخواهت را در تمام جنبه های زندگی تجربه کنی.

خصوصاً وقتی صحبت از تغییر باورها و فرکانس‌هایت باشد‌، باید بسیار دست و دلبازانه عمل کنی. زیرا تغییر یک مدار‌ در باورها‌، یعنی تغییری وسیع در درآمدت‌، رابطه‌ات‌، سلامتی‌ات‌، آرامش‌ات و … که هر جور حساب کنی‌، سودآورترین سرمایه‌گذاری است که می‌شود انجامش داد.
من به عنوان مدیر فروش‌، برای حل اساسی مسائلی که از من پرسیده شده‌، محصولات و دوره‌هایی را معرفی نموده‌ام که یقین دارم عمل به آموزه‌های آن محصول‌، زندگی فرد را از اساس تغییر می‌دهد و نتایجی را وارد زندگی‌اش می‌کند که به تمام معنا او را راضی میکند. به گونه‌ای که وقتی نتایجش را با بهایی که پرداخت نموده مقایسه نماید‌، آن خرید را حتی از رایگان هم ارزانتر خواهد پنداشت.
من در هر پاسخی که ارائه داده‌ام‌، قطعا نه تنها راه حلها را گفته‌ام‌، بلکه برای اینکه فرد بتواند اصل و اساس را درک کند و به سرچشمه هدایت شود و از خودش یک حلال مسائل بسازد‌، دوره‌ی مرتبط با آن مسئله را به عنوان «ختم کلام راه حل درباره آن مسئله»‌، معرفی کرده‌ام.
زیرا می‌دانم این آموزه ها چه نقشی در زندگی فرد می‌آفریند و چه کیفیتی به زندگی‌اش می‌بخشد و چه آرامشی به روح و جانش می‌آورد که‌، نمی‌شود آن نتایج را با هیچ عدد و رقمی سنجید و برایش قیمت تعیین نمود.
این آگاهی‌ها‌، زندگی آن فرد را به گونه ای متحول می کند که در تمام مدت عمرش خوب زندگی کند. به گونه‌ای که هر زمان به نتایج اش نگاه کند و هر زمان که با کمک آن آگاهی‌ها از بروز مسئله‌ای پیشگیری کند یا مسئله‌ای را حل کند‌، از من به خاطر این پیشنهاد سپاس گزار خواهد بود‌، حتی اگر ما هرگز همدیگر را نشناسیم و نبینیم.
من فقط می‌توانم راه حل‌های اساسی به افراد بدهم. همان راه حلهایی که زندگی‌ خودم و صدها نفر را که شخصاً آنها را می‌شناسم و بارها در ایمیل‌ها درباره نتایج‌شان نوشته‌اند را‌، دگرگون ساخته است. همان راه حلهایی که درهای نعمت و برکت را به زندگی خودم و هزاران فرد دیگر گشوده است. به این دلیل ساده که قانون یکی است.
به همین دلیل ارزش این آگاهی ها را خوب می‌دانم.
به قول شاعر:
قدر زر زرگر شناسد‌، قدر گوهر گوهری.
من آنقدر اصل بودن این آگاهی‌ها را فهمیده‌ام که‌، برای دریافتشان حریص شده‌ام. زیرا درک کرده‌ام که میزان نتایج من به اندازه درک من از این اصل است و فهمیده‌ام هیچ انتهایی برای درک بیشتر این آگاهی‌ها نیست. فهمیده‌ام که اگر تا پایان عمر زمان صرف کنم‌، باز هم درک کاملی از این آگاهی‌ نخواهم داشت.
من به تک تک جملات هرکدام از این دوره‌ها‌، مثل یک گنج نگاه می‌کنم. بارها و بارها به آنها فکر می‌کنم و برای منطبق کردن رفتارم با آن آگاهی‌ها تلاش می‌کنم.
من تمام محصولات استاد عباس‌منش را مثل یک کاربر عادی از سایت خریده‌ام و بهای موفقیتم را پرداخته ام. زیرا برای من موفقیت در زندگی‌ام و تجربه یک زندگی عالی‌، اولویتش خیلی بالاتر از یک مدیر فروش مطلع و خبره است.
زیرا خودم را آنقدر ارزشمند می‌دانم که برای بهبود فرکانس‌هایم- که مواد اولیه ساخته شدن تک تک اتفاقات زندگی‌ام هستند- دست و دلبازانه بها بپردازم. چون می‌خواهم بهترین موارد اولیه را برای خلق اتفاقات زندگی‌ام استفاده کنم‌، تا بهترین کیفیت را در زندگی‌ام تجربه کنم.
مثل آشپزی که برای دستپختش آنقدر ارزش قائل است که هرگز از کیفیت مواد اولیه نمی‌کاهد و هرگز با مواد اولیه بی‌کیفیت دست به آشپزی نمی‌زند تا دستپختش را خراب کند.
اگر تا این حد بر این موضوع تأکید دارم‌، زیرا درک کرده‌ام که تنها راه ایجاد تغییر پایداری که افراد به دنباش هستند‌، درک اصل و اساسی است که در آن محصول یا دوره آمده است.
و تنها راه درک آن اصل هم‌، تکرار و تکرار و تکرار آنچه است که استاد در آن محصول آموزش داده است.
یعنی برای ایجاد تغییری که می‌خواهی‌، باید بارها و بارها اصل آن آگاهی را بشنوی و جزئی از فرکانس‌هایت نمایی تا بتوانی وارد مداری شوی که تجربه‌اش را می‌خواهی.
بنابراین وظیفه من این است که‌، راه حلی را بگویم که بدون استثناء‌، مسئله‌تان را حل می‌کند.
من آنچه را پیشنهاد می‌دهم که‌، به آن ایمان دارم و از آن نتیجه گرفته‌ام. دیگر به شما بستگی دارد که از آن راهکار استفاده نمایی یا نه.
در هر صورت تنها زمانی می‌توان راه حل را دریافت نمود که در مدار آن آگاهی قرار بگیری و آماده شنیدنش بشوی.
وقتی در مدار دریافت آن آگاهی قرار بگیری‌، هم آن پیشنهاد را می‌شنوی‌، هم منطق و ارزشش را درک می‌کنی و هم برای درک آن تعهد و اقدامات عملی انجام می‌ٔدهی. به همین دلیل از آنها به نتیجه هم می‌رسی.
افراد به راحتی برای لباس‌های میهمانی بهایی بسیار بیش از ارزشی می‌پردازند که در زندگی‌شان می‌ آفریند. آنها حاضرند به خاطر یک حقوق محدود که حتی از عهده‌ی خواسته‌هاشان هم برنمی‌آید‌، مهمترین ساعات مفید عمرشان را صر ف کنند، اما در برابر پرداخت بهاهایی خست به خرج می‌دهند و حساب و کتاب می‌کنند که‌،
نه تنها آنها را به استقلال مالی، روابط عالی، آرامش و سلامتی می رساند، بکله آنها را از انجام کار سخت وطاقت فرسایی نیز نجات می دهد که از آن متنفر و در رنجند و سپس زندگی آنها را تحت کنترل آگاهانه خودشان قرار می‌دهد.
خیلی خوب است شما فروشنده خوبی باشی، اما این بسیار رویایی است که فروشنده محصولی باشی که هر فروش، به معنای ایجاد تحولی اساسی در زندگی فرد خریدار است.
به این دلیل من عاشق این کار هستم و آن را از هر چیز در این جهان معنوی‌تر می‌دانم.
بنابراین چه شما خوشتان بیاید و چه نیاید‌، چه شما این راهکار را بپذیرید و چه نپذیرید، من تنها کاری را انجام می دهم که به آن ایمان دارم و به درستی راهکارش یقین دارم و به نتایج‌اش مطمئنم.
یعنی حتی اگر بدانم کل پس انداز زندگی یک نفر تنها به اندازه پول یک محصول خاص است‌ و او به خاطر پیشنهاد من، حتما آن دوره را می خرد‌، بدون کوچکترین تأملی این پیشنهاد را به او خواهم داد.
زیرا درست است که تمام پس‌اندازش را برای این کار می پردازد، اما بکار بستن آن آگاهی‌، زودتر از آنچه فکرش را بکند‌، هزاران برابر بهای پرداخته شده را وارد زندگی‌اش خواهد نمود و کنترل زندگی فرد را به دست خودش می‌دهد و درهایی از رونق و برکت را به زندگی‌اش می‌گشاید.
پس خیلی غیر منصفانه است که اگر بخواهم از این پیشنهاد چشم بپوشم و او را به چنین مسیر پربرکتی هدایت نکنم.
قطعاً اگر فرد به شیوه‌ی همان باورهای محدودکننده‌ی قبلی‌اش ادامه دهد‌، آن باورهای محدودکننده مسائلی را برایش به وجود می‌آورد و هزینه‌هایی برایش می‌تراشد که مجبور به اتمام آن پس انداز شود‌،
اما اگر آن پس‌انداز را صرف بهبود فرکانس‌ها و باورهایش نماید‌، باورهای قدرتمندکننده جدید‌ ‌، نه فقط او را از مدار هزینه‌های غیر مترقبه و ناخواسته دور می‌کند‌‌‌، بلکه آموز‌ه‌های آن محصول راه ساختن ثروت را به او می‌آموزد و او را وارد مدار برکت‌ها و نعمت‌ها می‌کند.


منابع پیشنهادی من برای رسیدن به خودشناسی، خصوصا ساختن باور احساس لیاقت:

آگاهی ها و تمرینات دوره عزت نفس

فایلهای دسته بندی «جسارت در پرداخت بهای هدف»

فایلهای دسته بندی «عزت نفس»

فایلهای دسته بندی «توانایی به نام خودشناسی»

آگاهی ها و تمرینات دوره روانشناسی ثروت 1

به نظر من بهترین راهنما برای ماهر شدن در شناختن دلیل رفتارها و واکنش ها و پیدا کردن آبشخور آنها در باورهایمان، دوره روانشناسی ثروت 1 است. این دوره شما را خودشناسی می رساند یعنی می فهمی چرا این رفتار را داری این رفتار از چه باوری می آید آیا این باور شما را محدود می کند یا به شما قدرت می دهد و چه باور بهتریی می توانی جایگزین این باور کنی و به چه شکل باید این کار را انجام بدهی.

 

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
19
بهترین پاسخ

سلام سلام
وقتی من با گوش دادن به فایل های رایگان و توجه به نکات مثبت درآمدم کمی تغییر کرد و پولی بیشتر از ماه ها و سال های قبل به حسابم اومد، با عشق و علاقه تصمیم گرفتم با همین پول اضافه قدم اول رو بخرم. می‌تونستم این پول را خرج شغلم کنم و یکی از لوازم کوچکی که در محل کارم کم داشتم بخرم اما ندای قلبی ام منو به سمت ۱۲ قدم برد و تصمیم گرفتم بها بپردازم تا با لایق دونستن خودم، با پول خرج کردن برای تغییر باورهام و ورودی های ذهنم، رشد بیشتری کنم.
به تازگی قدم اول رو شروع کردم و به زودی از نتایج مختلفی که در جنبه های مختلف زندگی ام کسب کردم، در گوشه گوشه سایت رد پا از خودم میگذارم.
خدایا شکرت بابت تک تک نعمت هایی که نصیبم کردی و بابت آگاهی هایی نابی که تو این سایت زیبا یاد گرفتم.
دوستتون دارم



1

9 ماه پیش

سلام خدارو شکر

کامنت شما مال سه سال قبل میباشد

ممنون اگر از دستاوردای خودتون از،دوره دوازده قدم بگویید

درپناه خدای مهربان باشید

1

به نام خدای مهربانم
راه حل تنها تغییر شماست
تغییر باورها و رفتار و گفتارتون
تغییر کانون توجه و فرکانس شماست
تغییر دیدگاهه شماست
تغییر شخصیت شماست
تغییر در کنترل ذهن شماست
و با تغییرات درونی تمام شرایط بیرونی بهبود پیدا می‌کند


4

ما تمام ۲۴ ساعت روزمون رو درگیر کار و زندگی و حاشیه هستیم که فلانی چیکار کرد چی گفت و … ولی حاضر نیستیم برای حس خوبمون لذتمون تجربه ی زندگی خوب و موفقیت و خوشبختی حتی،یک قدم کوچیک برداریم
نیاز نیست هزینه کنیم فقط برای خودمون ارزش قائل بشیم و با فایلهای رایگان کار کنیم وقتی نتیجه اومد هزینه کنیم
همه اینا از باور عدم لیاقت میاد


12

سلام دوست عزیز
راه حل تمام مسائل ما ایجاد احساس خوب است.
ولی ما چ زمانی می‌توانیم احساس خوبی را در خود ایجاد کنیم؟؟ (مهمترین قسمت کار اینجاست)
زمانی ک عقاید و باورهای توحیدی و قدرتمند کننده داشته باشیم. زمانی ک ترسها و نگرانی‌های ما بیشترین قسمت از عقاید ما را تشکیل می‌دهند ما هرگز نمی‌توانیم احساسات خود را کنترل و خودمان را ب آرامش برسانیم.
دوره های استاد تماما حاوی آگاهی هایی هستن ک ب ما کمک میکنن تا خودمان را ب احساس بهتری برسانیم.
شما اگر خودت بدون نیاز ب دوره ها میتوانی در خودت احساس خوب را تولید کنی
قطعا دیگر نیازی ب محصولات نخواهی داشت.
در پناه خدا شاد و ثروتمند باشیم.



1

5 سال پیش

به نکته ی خیلی خوبی اشاره کردید،واقعا ممنون،تا بیس باورهامون درست نباشه،نمیتونیم به احساس خوب برسیم.خصوصا با مواجه شدن با مسایل و مشکلات

13

درود بر شما دوست عزیز و سپاس از توضیحات عالی خانم شایسته
چیزی که خودم از پرداخت بها بدست آوردم احساس لیاقت هست !
و وقتی بهای چیزی که ارزشش رو داره و قراره زندگی بهتری رو برای من به همراه داشته باشه پرداخت می کنم باورهام قوی تر میشه که من لیاقتشو دارم من لایق بهترینها هستم .
یکی از کتابهای استاد رایگان بدستم رسید اما بعد از اینکه چند صفحه از اون رو خوندم احساس عدم لیاقت و این حس که با این کار هیچ نتیجه ایی ازش دریافت نمی کنم چون بهاشو پرداخت نکردم باعث شد هر دو کتاب رو از سایت خریداری کنم .
ما تو زندگی بارها و بارها چیزهایی رو خریدیم که اصلا هیچ کمکی به رشد و پیشرفت ما نمی کنه ! لباسهایی که فقط یک بار پوشیدیم ظرفها و دکوراسیونی که فقط ظاهر محیط زندگیمونو جذاب کنیم به خاطر چشم و همچشمی و موارد مشابه اینچنینی اما برای محصولات آموزشی که به رشد و پشرفت زندگیمون کمک شایانی می کنن حاضر نیستیم بهایی پرداخت کنیم !
خدا رو شکر می کنم که تکاملم رو دارم طی می کنم و تونستم با خرید کتابهای استاد شروع کنم .
امیدوارم به لطف هدایت الله بتونم سایر محصولات ارزشمند استاد رو هم تهیه کنم .
پیروز و سربلند باشید .


10

سلام
من کاملاً موافقم
تنها زمانهایی تونستم یک کار رو درست انجام بدم که براش بها پرداختم
و هر زمان که نخواستم بهای چیزی رو بپردازم‌، الان که خوب فکر می‌کنم‌، می‌بینم دقیقا دلیلش احساس عدم لیاقت خودم بوده


رفتن به بالا