سلام به همه دوستان عزیز …دوستان من با پدرم اصلا رابطه خوبی ندارم و همچنین با نامادریم…من همیشه از پدرم فرار کردم و ازش میترسم هر چند از ته دلم هم دوسش دارم و دوست دارم موفق باشه اما همیشه برا من مثل یک رییس جمهور یا ژنرال بود تا پدر …البته شاید خودش هم دوست داره که فرزندانش اینطوری بهش نگاه بکنن ….پدرم خیلی قد هستن همیشه دوست داشت اونطوری که دوست داشت لباس بپوشیم و پوشیده و مذهبی باشیم و اگر مخالف عقیدش لباس میپوشیدیم ما رو محکوم میکنه ….من خارج زندگی میکنم و تو این مدتی که خارج زندگی کردم در تنهایی های خودم در زمینه رشد شخصی مطالعه میکنم اخرین بار که ایران رفتم به سبک خودم لباس پوشیدم توی خونه خودمون راحت و اونطور که دلم خواست لباس پوشیدم اما نه در جلوی دید پدرم بلکه فقط جلوی خواهرام و برادرم و نامادریم اما نامادریم همه رفتارهامو به پدرم خبر داده لازم به ذکر است که از وقتی نامادریم اومد پدرم بد بین تر و روابطمون بدتر شده ….میخوام بدونم چطوری با یک نامادری که ما رو بد جلوه میده و خودش رو خوب…برخوردی داشته باشم و چه برخوردی با پدر خودخواه و بدبین نسبت به بچه هاش ،داشته باشم؟چون اینا موضوعی هستن که حرصم در اومده و بهشون فکر میکنم ،،،نمیدونم شاید پاسخ بدین که جلوی دید نامادری هم اینطوری لباس نپوش تا بهانه دستش ندی اما ایااگه جای من بودین غرورتون اجازه میداد بخاطر کوته فکری زنی مطابق خودخواهی نامادری که راحت نباشین و به سبک خودتون لباس نپوشین؟خیلی ممنون میشم پاسخ بدین
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
سلام دوست من به نظر من دوره عزت نفس و قانون آفرینش که دوستانم گفتن خیلی بهتون کمک میکنه
حقیقتش منم با والدینم مشکل دارم ولی تازگیا اینو فهمیدم که باید اونارو همین جوری که هستن بپذیری اونوقت واقعا راحتری مثلا اگه پدرت بداخلاقه باید اونو بپذیری تو نمیتونی اونو عوض کنی فقط خودش میتونه مثلا مادرم خیلی ساده زندگی میکنه و من دوست دارم چیزهای شیک بخریم اوایل خیلی زور زدم بحث باهاش میکردم ک اینجوری باش بعد دیدم نمیشه مادرم همینجوریه نمیشه من تغییرش بدم این اولین مرحلست خیلی سخته ولی کار کنی استاد میشی بعد جالبه که خوشت میاد از اخلاقت که هرجا بری که یه نفر خیلی اذیت میکنه یا اخلاق خاصی داره تو میپذیری ک اون اونجوریه و زیاد بهش توجه نمیکنی
مرحله بعدی بخشیدنشونه که خودمم تو این مرحلم ، با بخشیدن خیلی راحت میشی البته قبلشم خودتم باید ببخشی میتونی تو دوره های استاد در موردش گوش بدی خیلی کمکت میکنه مطمئن باش دنبال هرچی باشی بدستش میاری
با بخشیدن خیلی حست عالی میشه شاید سخت باشه ولی میشه اگه قرآنم بخونی میخونی که خدا به پیامبرم میگه به کسانی که اذیتت میکنن و هر کار دیگه اونارو ببخش چون خدا میدونه اگه پیامبر اونارو نبخشه اتفاقات بد رو تجربه میکنه و از همه بالاتر خود خداست که وقتی ما اشتباه میکنیم مارو عاشقانه میبخشه میگه حتی اگر هزار بارم خطا کردی باز آی من دوستت دارم و میبخشمت از خدای مهربون یاد بگیر
خلاصه میخوای حس عالی داشته باشی میخوای زندگیت معرکه باشه میخوای اتفاقات خوب برات بیفته ببخش
بعد بخشش با توجه به حرفهاتون احساس میکنم اونقدر رو این موضوع پدرتون توجه کردین و در موردش با بقیه حرف زدین حتی صدها بار تو ذهنتون با خودتون مرورش کردین و به این اخلاق پدرتون حساس شدین و مقاومت نشون دادین که پدرتون هی بدتر و بدتر شده این کار هم در مورد نامادریتون بوده که جذبش کردن
جوابشو دوستانم گفتن اعراض سخته اوایل اگه کار نکردین ولی اگه تمرین کنید بخصوص روی مواقع سخت استاد میشید
طوری میشه حتی با دشمنتونم روبرو میشید که قبلا خیلی اخلاقش آزارتون میداد الان دیگه اینطور نیست حتی شاید دوستش داشته باشید ، باور میکنی؟؟؟؟
من خودم با یه نفر اینجور بودم بعد توجهمو عوض میکردم و باور نمیکنی اون شخصو الان دوست دارم و بهش هم محبت هم میکنم اونم منو دوست داره و بهم احترام میذاره
خیلی راهکارها هست برای حل شدن روابططون با پدر و نامادریتون
من خیلیا رو میشناسم نامادری دارن و رابطشون خیلی عالیه و خیلی چیزهای دیگه باید باورهاتونو در مورد ذهنیت بد نامادری هم اگه دارید عوض کنید یکی از راهکارها نوشتن خوبی های نامادری و پدرتونه و بیاد آوردنش و هروز خوندنش
تا اونجایی که به ذهنم رسید جواب دادم
براتون آرزوی رابطه عالی با خانوادتونو دارم
شاد و موفق و پیروز باشید
باسلام خدمت شما
من پاسخ سوال آخرتون رو اول میدم…خیر من هرگز نه تنها نمیگم طبق میل دیگران رفتارکن..بلکه میگم همیشه طبق گفته های استاد سبک شخصی خودت رو برای زندگی داشته باش..واین خیلی مهمه…شمانیازی به تایید وتوجه بقیه نداری مهم اینه که خودت احساس خوبی ازاون نوع پوشش ورفتار داشته باشی…
درمورد پدرتون حالا خوبیش اینه که جدا زندگی میکنید..اما اگر میخواید برخوردتون درهمون چند روز هم که کنارهم هستین بهتربشه باید این تمرین رو درمورد ایشون انجام بدین:
-هرروز ده مورد از ویژگیهای مثبتشون رو بنویسین وبراش سپاسگزاری کنین..این تمرین به شما احساس خوبی میده و بی شک رفتار پدرتونم باشما تغییر خواهد کرد(پیشنهاد میکنم حداقل یکماه قبل ازاینکه برید پیششون این تمرین رو شروع کنید)
شادو پیروزباشید
سلام دوست عزیز
اتفاقا نمیخوام بگم بهانه دستش نده و لباس دلخواهتو نپوش برعکس شما باید اعتماد به نفس داشته باشید و به خاطر خودتون زندگی کنید نه نظر دیگران سعی کنید هرجور که راحتید رفتار کنید نه از سر لج و حرص درآوردن راحت بگردید و نه از سر ترس و حرف شنیدن خودتون رو محدود کنید بلکه فقط خودتون باشید.
سعی کنید توجهتون رو از نامادری و رفتارهای بدش و رفتارهای بد پدرتون بردارید و بهش فکر نکنید و حرص نخورید چرا که هر چقدر به ناخواسته هاتون توجه کنید بیشتر اون ناخواسته وارد زندگیتون میشه.
قانون انتظار میگه منتظر هر چی باشی جذبش می کنی پس از این به بعد وقتی داری به دلخواه خودت تیپ میزنی منتظر این نباش که قراره با دعوای پدر و فضولی کردن نامادری مواجه بشی بلکه اصلا توجه نکن و تجسم کن همه جهان با تو در صلح و موافقت هستند.
سعی کن تمرکز کنی رو ویژگی های مثبت پدر و نامادریت مطمئن باش همه آدمها تو وجودشون نقاط مثبت و منفی دارن پس تمرکز کن رو قسمت مثبت. و یا اون ویژگی هایی که دوستداری داشته باشن ولی ندارن رو بنویس و تجسم کن که دارای اون ویژگی هستن و روابطتون با هم عالیه و به خاطرش حتی هروز سپاسگزاری کن باور نمی کنی خیلی این تمرین موثره سعی کن هروز سپاسگزاری کنی .
و حتی اگر دیدی نامادری یا هر فردی رفتارهای تو رو به پدرت خبر میده یا پشت سرت غیبت و تهمت میگه بازهم نباید احساس بد پیدا کنی و به خاطر نظر دیگران خودت رو آزار بدی مهم این هست که خودت رو باور داشته باشی حتی اگه کل جهان قبول نکنن. سعی کن اعتماد به نفست رو قوی کنی و به این رفتارهایی که ناخواسته هست توجه نکنی و آگاهانه کانون توجهت رو بزاری رو خواسته هات و الکی دنبال سوژه برای حرص خوردن نباشی.
دوره عزت نفس/ عشق و مودت / کتاب معجزه سپاسگزاری / آفرینش رو تهیه کنید.
موفق باشید
دوست عزیز سلام
هر رفتاری رو ک ما در زندگیمون شاهد هستیم ب خاطر باورهای ماست و ن عینیت اون افراد چون هر فردی در شرایط مختلف رفتارهای متفاوتی رو از خودش بروز میده.
دوست عزیز شما باید باورهاتون رو تغییر بدید و ب خودتون بگیدک چرا هر رفتاری برای من بارها و بارها تکرار میشه و این ب خاطر کدوم باور من هست و وقتی اون باور رو پیدا کردید اونو اصلاح کنید.
ما خودمون هستیم ک میتونیم زندگی خودمون رو اونطور ک هست خلق کنیم ن اینکه افراد بتونن روی اون ب صورت مستقیم اثر گذار باشند.
دوست عزیز شما در هر کسی ک در اطرافتون وجود داره روی نکات مثبتش توجه کنید و اونو بارها برای خودتون تکرار کنید ک باورهاتون نسبت ب اون شخص بتونه عوض بشه. میتونید ب نکات مثبتی ک در پدرتون وجود داره بیشتر دقت کنید و اونها رو برای خودتون بلد کنید و هر وقت اونو دیدید اونها رو تکرار کنید .شما با هر پوششی ک باشید وقتی ب خودتون ایمان داشته باشید میتونید همونطور باشید.فقط این تغییرات زمان میخواد و چیزی ک هست اینه ک شما نباید بیاید برای کسی از باورهای خودتون از نوع زندگی و پوشش حرف بزنید و توجیه کنید.
پیروز باشید.
سلام دوست عزیز حس بدی که در رابطه با نامادری تان تجربه میکنید به خاطر رو به رو شدن با او نیست بلکه به خاطر عدم هماهنگی بین روح و ذهن بوجود می اید.زیرا با توجه کردن به نکات منفی او و توجه به ناخواسته ها به احساس بد میرسی. احساس بد میگوید اگر همینطور ادامه دهی ناخواسته ها را وارد زندگی ات میکنی .در واقع رفتار او با شما به علت توجه خودتان به ناخواسته ها است چرا که افراد همواره آن بخش از وجود خود را به شما نشان میدهند که با فرکانس شما در تطابق باشد.به همین دلیل است که نامادری تان با شما چنین رفتاری دارد ولی با برادر یا خواهرتان نه.چراکه اگر نتوانی باور کنی تمام اتفاقات و رفتار هایی که با ما میشود فقط وفقط به خاطر کانون توجه خود و فرکانس خودمان است چرا وقتی علت آن رفتارها را یک عامل بیرونی بدانی، عصبانی میشوی چراکه خود را عاجز و ناتوان میابی. و همین احساس یعنی بازهم توجه به ناخواسته و اتفاقات ناخواسته بیشتر.پس باید بپذیری که هر رفتاری که با تو میشود هر اتفاقی که ان را میکنی به خاطر کانون توجه و باورهای خودتان است.پس باید برای داشتن رابطه دلخواه با افراد ساخت باورهای قدرتمند در زمینه روابط است تا رفتار دلخواه را در زندگی تجربه کنی. ان وقت دیگران را مقصر رفتارهایشان نمیدونی بلکه به باورها ی خود رجوع میکنی تا بدانی علت این رفتار کدام باور من بوده سپس با تغییر آن فقط رفتارهای دلخواه خود را در زندگی ملاحظه خواهی کرد و از زندگی لذت خواهی برد. موفق و موید باشید
سلام دوست خوبم
ممکنه پاسخ من براتون سنگین باشه و اصلا نتونیدقبولش کنید من هم همینطور بودم اولین بار کهاین جمله رو شنیدم خیلی مقاومت کردم و نمیتونستم بپیرمش ولی هر چی پیش رفتم دیدم خیلی درسته و از همون لحظه ای که قبولش کردم و دستم رو روی قلبم گذاشتم و مسئولیت زندگیم رو به عهده گرفتم خیلی خیلی سبکتر شدم و اگاهانه تر رفتار میکنم چون میدنم این منم که دارم دنیای بیرونم رو از درون خودم کنترل میکنم و شکل میدم
دوست خوبم استاد یه محصولی دارند بنام قانون افرینش که زیربنای اصلی قانون رو توضیح میدهند تمام حقایق تمام تکنیکها تمام باورها و تمام اصول موفیت رو با توجه به قانون جذب و قران در اون محصول اموزش میدهند
اگه امکانش رو دارید حتما تما اون رو تهیه کنید در همون قسمت اولش شما رو متوجه این مهم میکنند که ما خودمون دنیای بیرونمون و ادمهاشون برای خودمون جذب کردیم و تا وقتی که بپذیریم اونها هستند ک روی زندگی ما تاثیر میذارند اتفاقات هم همونطور شکل میگیره
باورهایی که ما راجع به ادمها توی ذهنمون ساختیم باعث میشن که اونها دقیقا همونجوری که ما باورشون کردیم با ما رفتار کنند ما گاهی ادمها رو انقدر در ذهنمون بزرگ میکنیم و بهشون قدرت میدیم که اختیار کاکل زندگیمون رو به دست اونها میدیم و فراموش میکنیم که این خود ما هستیم که هر جور اراده کنیم میتونیم زندگی کنیم
حتما پیشنهاد میدهم این محصول رو تهیه کنید کاملا دیدگاهتون تغییر میکنه میتونید گارشات رایگنش رو در پایین هر قسمت که رایگان هست اول ببینید و نظرات کاربران رو هم بخونید بعد خریداریش کنید
اما خلاصه باید بهتون بگم اگر شما باورتون رو نسبت به پدر و نامادریتون عوض کنید هر چند اولش سخته با کمال تعجب میبینید که اونها کاملا رفتارشون با شما عوض میشه و اگه هنوز حتی با بقیه بقول خودتون کثل رئیس جمهور رفتار میکنند با شما متفاوت هستند
چون شما باور کردید که کسی نمیتونه با رفتارش بر زندگی شما تاثیر بذاره و وقتی ذهنتون رو تغییر میدید و فرکانس مثبت راجع به هر موضوعی هر انسانی و هر شرایطی ارسال میکنید در مدار بهتری قرار میگیرد و ایسته دریافت بهترین رفتارها از سوی دیگران بهترین پیشنهادهای شغلی و بالاترین حد احترام میشید
یه مدت توجهتون رو از روی منفی ها بردارید فقط ۲۱ روز و حتی اگر دارند با شما دعوا هم میکنند شما توی دلتون بگید خووووب الان این ادم چه خصوصیت خوبی داره .. آها صداش قشنگه.. چشماش خوش رنگه …. خوش تیپه … اشپزیش خوبه .. و معجزه وار اون ادم ساکت میشه و حتی ازتون معذرت خواهی هم میکنه امتحانش ضرر نداره
هر ادمی میتونه سبک شخصی زندگی خودشو داشت هباشه طبق کتاب رویایایی که رویا نیستند فصل ششم ، و هیچ کسی بجز خداوند قادر به کنترل ما نیست ما انسانها ازاد افرید شدیم و ازادیم که هر جوری که دوست داریم زندگی کنیم فکر کنیم باور کنیم
حتی اگر در برهه زمان یجسم ما محدود باشه ودر حصار هم باشیم در زندان هم باشیم بین قوانین سخت اطرافیان هم باشیم ذهنمون که ازاده .. ذهنمون که قابل کنترل توسط هیچ قدرتی نیست .. ذهنمون میتونه ازادنه بدون مرز هر جوری دلش میخواد رفترا کنه ببینه بخنده پرواز کنه .. پس در ذهنتون بخودتون ازادی کامل رو بدید و از اون لذت ببرید تا در دنیای بیرون هم تبلور پیدا کنه
سلام دوست عزیز
خب منم مشکلاتی رو با والدینم داشتم و هنوزم دارم روش کار میکنم و تا حد زیادی هم موفق بودم …پس به شما هم راهکار میدم
اول اینکه سعی کن پدر و نامادریت رو همون طور که هست بپذیری میدونم سخته برای منم سخت بود ولی باید اول اونا رو بپذیری و ببخشی حتی اگه فک میکنی بدی در حقت کردن…این اولین مرحلست و اگر این مرحله رو انجام ندی مراحل بعد فایده نداره
مرحله بعدی اعراض هست…راهکاری به جرات میگم که من در هر زمینه ای روی پدرم از این تکنیک استفاده میکنم…اصلا ضربه فنی میکنه…البته روی همه ادم ها جواب میده…خب اعراض ینی توجه نکنید و در دوره افرینش استاد کامل توضیح میدن البته در قران هم اومده…پس هر چیزی که بهت گفتن چه پدرت چه نامادریت به هیچ عنوان بحث نکن و فقط بگو باشه و راهت رو بکش و برو ینی طبق میل خودت رفتار کن و لباس بپوش ولی وقتی اونا اعتراض کردن فقط بگو باشه و راحت رو بکش برووو…چون بحث کردن و ثابت کردن خودت هیچ فایده ای نداره و به ضررت تموم میشه….حتمااااااااااا کتاب ایین دوستیابی از دیل کارنگی رو تهیه کن و مطالعه کن…ببین برات ضروری هست این کتاب..کتاب راهنما درون از استرهیکس هم حتما مطالعه کن یا از سایت میتونی تهیه کنی…موفق باشی
در پناه خدا