سلام
من که الان این توضیحات رو دارم تایپ میکنم احساس خیلی بدی دارم و براتون توضیح میدم که چی شد که اینجوری شد
من راستش از تحصیل خوشم نمیاد و اصلا علاقه ای ندارم ولی پدر و مادرم کاملا مخالفن با این ایده ی من و قبلا هم یکبار ازشو خواستم که ترک کنم تحصیلم رو اما مخالفت کردن و گفتن میتونی رشتتو عوض کنی
خب منم رشتمو عوض کردم و بین بد و بدتر رو بد رو انتخاب کردم این قضیه مال دو ماه پیشه
حالا من باید برای رشته ی جدید بخونم ولی اصلا رقبتی به این کار ندارم
به فکرم زد که باورم رو عوض کنم . اومدم جملاتی رو نوشتم که باور هایی در مورد ازادی من از دست خانواده ام و خوب نبودن تحصیلات رو میسازه مثل :
من ازاد ازاد هستم و هر کاری که دوست دارم انجام میدهم
پدر و مادرم ارزشی به تحصیلات نمیدن
پدر و مادرم در برابر تمام تصمیماتم تسلیم هستند
پدر و مادرم با کمال میل از من میخواهند که ترک تحصیل کنم
تحصیلات تنها تلف کردن وقت است
تحصیلات در روابط بی تاثیر است
انسان های موفق ترک تحصیل کرده اند
و….
و همواره از خدا درخواست میکردم که منو به خواستم برسونه و در کنار ترک تحصیل شغلی رو برام فراهم کنه که روی اون کار کنم و پیشرفت کنم
و کلا یک روز من روی این باور ها کار کردم و اصلا احساس خوبی نمیگرفتم هیچ بهم احساس بدی هم داد
و از اهرم رنج و لذت هم توی سه روز گذشته هر روز یکبار در این مورد استفاده کردم اما نتیجه نداد
این احساس بد چرا به وجود اومد؟
اگه راهی رو اشتباه رفتم یا چیزی رو فراموش کردم راهنماییم کنید . ممنون
خدارو سپاس فراوان به خاطر اینکه همچین منبعی قرار داد که مشکلاتم رو پایان ببخشم
ارزوی موفقیت روز افزون برای تمام خانواده ی گرم و صمیمی عباس منش
برای پاسخ به سؤالات، لازم است که عضو سایت باشید و (با ایمیل و رمز عبورتان) وارد سایت شوید.
نتیجه طبیعی این کار شما احساس بد بود
مثل این که شما میدانید نباید با چاقو خود را زخمی کنید بعد چون میخواهید زخمی نشوید تند تند به خود چاقو میزنید
شما دز موضوع تحصیلات حساس و نیازمند شدید و وابسطه ترک از تحصیل هستید
سعی کنید از تحصیل لذت ببرید
سلام دوست عزیز?
اینکه شما تمام تمرکز تون روی تضاد و ناخواستتون هست قطعا جملات تاکیدی بهتون حس بد میده و اوضاع بدتر میشه .?
یکی از راههای رسیدن به خواسته احساس خوب داشتن در لحظه هست که شما ندارین و همچنین حس اضطرار و نگرانی هم چاشنیش کردین که چرا به خواستتون نمی رسین یعنی بد و بدتر ?
پس ابتدا از تکنیک شکرگزاری استفاده کنید و صفات خوب پدر و مادرتون رو لیست کنید و بابتش خداروشکر کنید تا احساستون بهتر بشه?
وسپس علاقه خودتون که در چه رشته ای می تونین موفق بشین درنظر بگیرید براش هدف گزاری و برنامه ریزی کنید تا زودتر جذبش کنید ?
سالم و شاد و ثروتمند باشید ?
سلام دوست عزیز
جملاتی که شما برای خودتون نوشتید که طبق اونها باورسازی کنید کاملا بار منفی دارند و از افعال منفی در انها استفاده کردین مثلا تحصیلات تنها وقت تلف کردن و اینکه پدرو مادر شما ارزشی به تحصیلات نمیدن قانون اینگونه می گه که اگر ما بخایم رفتار بقیه با ما تغییر کنه و همراه با خواسته های ما بشن کافی مدار خودمون را تغییر بدیم و این تغییر مدار از چ طریق صورت میگیره؟ با توجه کردن روی نکات مثبت خودمون و بقیه و در مورد شما بخصوص نکات مثبت پدر و مادرتون کانون توجه خودتون رو تغییر بدین تا فرکانس های شما تغییر کنه و هماهنگی میان ذهن و روح شما ایجاد بشه شما برای تغییر نظر والدین نیازی به هیچ تلاش فیزیکی ندارید فقط باید باورهای درست برای خودتون ایجاد کنید و توجه خودتون رو بزارید روی چیزهایی که میخایید نه روی تضادها به جای این جملات منفی بهتر در جملات مثبت در مورد اون جایگاه و خواسته ای که حال شما را خوب میکنه بنویسید و با خود تکرار کنید و وقتی شروع به تجسم خواسته می کنید حس خوب رو با تمام قلبتون احساس کنید در این صورت والدین شما بدون هیچ مخالفتی به نظر شما احترام میزارن
موفق و سربلند باشید
سلام
مهمترین موضوع در شروع کسب و کار و هر چیز دیگری داشتن عشق و علاقه و شور و اشتیاق می باشد که شما به آن کار دارید حالا هر چیزی میخواین باشد شما فقط کار خودتان را انجام دهید و مبینید که بعد از مدتی خانواده با شما همراه می شوند هرچند با شما مخالفت کنند وقتی شما با خودتان به هماهنگی برسید و واقعا با تمام وجود بخواهید چیز ی را خانواده با تمام وجودشان شما را رها میکنند و به علاقه های شما احترام می گذارند
از بین باورهای که ساخته اید فقط اولین باور شما احساس قدرت رو دارد و بقیه باورهایی که نوشته اید کلاً یک جوری احساس ضعف را به انسان دست میدهند به نظرم روی همون باور اول بیشتر کار کنید آن را روی کاغذ روزی چندبار بنویسید بیش از ۲۰ بار بنویسید
اهرم رنج و لذت برای شما هیچگونه کارایی ندارد چون که شما قرار است یک کاری را انجام دهید و به نظرم فعلا اهرم رنج لذت باشد کار شما نمی آید
احساس بد شما ناشی از این است که الهام درونی خود عمل نکردید و وقتی روی الهام درونی خود بیشتر کار کنید مطمئن باشید که به احساس بهتری می رسید نتیجه احساس برای شما این است که بیشتر روی خانواده تان تمرکز کرده اید تا روی خودتان وقتی انسان تلاش را از روی خودش بر می دارد و روی دیگران می گذارد هم اینگونه هست که اتفاق بدی را تجربه میکند هرچند به صورت احساس بد
سلام خدمت شما دوست عزیز
شما تمام تمرکزتون رو گذاشتید روی یه چیزی که نمی خواید و هر چی این تمرکز روادامه بدین و در موردش صحبت کنید و بهش توجه کنید وضعیت بهتر نمی شه . شما به یک تضاد برخورد کردی که این باعث می شه اون چیزی رو که می خوای رو مشخص کنی . و یکی از راههایی که باعث می شه شما به این مسئله توجه نکنید ، توجه کردن به نکات مثبتی است که توجه شما رو به سمت دیگه می بره . سعی کن در مورد این مسئله مدام صحبت نکنی . نکات مثبت پدر و مادرت رو مدام با خودت تکرار کن . و تجسم کن که در یک رشته خاصی که خودت دوست داری داری تحصیل می کنی و بسیار لذت می بری . سعی کن توجه و تمرکزت رو از روی ناخواسته ات برداری و بزاری روی چیزی که می خوای تا کم کم اوضاع تغییر کنه . سریع ناامید نشو و از خداوند بخواه که در این مسیر یاریت کنه .
در پناه حق شاد وموفق باشید
باسلام خدمت شما
دوست عزیز ماهمیشه روی سایت تاکیدمیکنیم که اون جملاتی که برای تغییر باورها برای خودتون میسازید اگر احساس بدی به شما میده اصللا ادامه ندید..اولین شرط جملات تاکیدی اینه که احساس خوبی به شما بده..
وراه حل این مشکل شما اصلا باورسازی به این شکل نیست..شماباید یک تمرین رو به شکل عالی انجام بدین..به این صورت:
شماباید مدتی جرو بحث و …رو کناربگذاری وهیچ مقاومتی نکنی ..و فعلا به همین رشتت ادامه بده..البته زیادطول نمیکشه این شرایط..
بعد تمرینی که باید انجام بدی اینه:
هررروز صبح ده تا از ویژگیهای مثبت پدرومادرت رو بنویس و برای اون ویژگی سپاسگزاری کن..(ویژگی میتونه ظاهری باشه یا اخلاقی..حتی یک لبخند دراون روز) فرقی نمیکنه فقط حس خودت به اون خصلت باید خوب باشه این خیلی مهمه!!
این تمرین خیلی زود جواب میده …ولی شماتاسه ماه ادامش بده..بعد ببین که چطور شرایط عوض میشه و خودشون بهترین راههارو پیش پاتون میزارن..فقط باایمان انجامش بده.
شادو برقرارباشید
با سلام
دوست عزیز شما به طور واضح خواسته تون رو مشخص نکردید و صرفا فقط میخوایید ترک تحصیل کنید که تحصیل ناخواسته تونه. در قانون درخواست شما باید خواسته شفاف و معینی داشته باشید تا جهان هستی به شما جواب بده..خوب اگر ترک تحصیل کردید دنبال چه چیزی میخواید برید؟ چه شغلی؟ چه میزان درامدی؟ ایا در زمینه ی شغلی مدنظرت رشته تحصیلی وجود نداره؟ والدین شما بهترین چیز رو برای شما میخوان و اینکه مقاومت میکنن در مقابل خواسته تون به این دلیله که فکر میکنن شما اگاه نیستی چه بلایی سر خودت میاری که ناشی از افکار و باورهای اونهاست و باید از طریق قانون درخواست اونها رو از علایقت باخبر کنی…شما انتظار داری در عرض ۳ روز نتیجه بگیری که با قانون در تضاده چون فرکانسهایی که فرستاده میشن تا جوابشون داده بشه یک فاصله زمانی داره..بِما قَدمَت اَیدیهِم..تمرکز روی خواسته هاتون، نوشتن و تمرکز کردن میتونه احساستون رو خوب کنه
شاد باشید
دوست عزیز سلام
هر خواسته ای که داری چه بزرگ و چه کوچیک میتونی بهش برسی.ولی باید از اون جایگاهی که هستی لذت ببری و به احساس خوب برسی.به نکاتِ مثبتِ پدر مادرت توجه کن به نکاتِ مثبتِ زندگیت و اتفاقای خوبی که روزانه برات میُفته فکر کن و تاییدشون کن و بنویس و در موردشون حرف بزن.تضادها اومدن که خواسته تو مشخص کنی و از دلشون اون چیزی که میخوای رو بیرون بکشی و بهش برسی.ولی با توجه کردن به اونچه که میخوای نه اونچه که نمیخوای.تمامِ آنچه که نوشتی چیزایی بود که نمیخوای و ازشون بدت میاد.
توجهت رو بذار رو چیزی که میخوای و از چیزایی که داری لذت ببر و به احساس خوب برس.