باورهای توحیدی و ثروت ساز علی(ع) در نامه 31 - صفحه 7
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-17.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2015-06-14 10:00:002020-10-19 00:19:09باورهای توحیدی و ثروت ساز علی(ع) در نامه 31شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد من تازه با سایت شما آشنا شدم و تمام فایل های صوتی شما مکرار گوش می دهم و هر دفعه نکته تازه تازه ای یاد می گیرم . از شما سپاسگزارم که دید تازه ای در زندگی به من اعطا کردید.
شاد خرم سربلند باشید.
با سلام و تشکر از شما استاد عزیز یه چیزی که می خواستم بگم اینکه برای اولین بار تو زندگی چنین حس خوبی دارم و بسیار خوشحال مثل کسی که مسته و بیخیال مشکلات دنیا. تازه معنی مستی رو فهمیدم همیشه برام سوال بود که این مستی که توی شعر هایی که توی تلویزیون می شنیدم یعنی چه.واقعا از شما متشکرم بابت بیدار کردن ما.من روز سومه که دارم از محصولات شما استفاده می کنم ولی واقعا روی من تاثیر گذاشته البته برای تغییر باور ها و تثبیت آنها به زمان زیادتری نیاز است
.باز هم تشکر
سلام به دوست عزیزم زهیر زارعی
میخواستم در مورد این جمله ات که گفته بودی توی دوره جهان بینی توحیدی 1 : ((( سلام دوستان عزیز میخواستم از شما دوستان کمک بگیرم یه مقدمه کوچیک در مورد خودم بگم من حدود 5 ساله که دارم تو پالایشگاهای جنوب توی هوای بد و محیطی که من ازش زده شدم دارم کار میکنم تقریبا یک سالی میشه که با استاد آشنا شدم در ماه اولی که به شدت فایل ها رو میدیدم از اول صبح تا شب چون یک ماه بیکار شده بودم اتفاق خوبی برام افتاد و آون اینکه درآمدم دو برابر شد ولی بعد آون به طور جدی پیگیر فایل ها نشدم به خاطر اینکه از صبح تا اخراج روز سر کار بودم به نسبت بقیه اطرافیام هم حقوق بالاتری میگیرم ولی از این محیط دیگه متنفر شدم بعد از گوش دادن به فایل اول خیلی مسمم شدم که از این کار برم بیرون و با سرمایه کمی که جمع کردم برای خودم کاری کنم چون رنج موندن تو این کار برام زیاد بود که چند نفر با حرف هاشون در مورد شرایط کار بیرون خیلی منو سردم کردم ولی ته دلم میخوام برم باز چون میدونم آخر این کار هم داره تموم میشه بعد از چند ماه و باید دنبال یه شغل شخصی برای خودم باشم تا آزادی داشته باشم ولی عاملی که منو از این حرکت باز میداره یکی آینه که هیچ ایده ای برای شروع یه کار ندارم و یکی ترس ها بهم اجازه نمیده خیلی ممنون میشم آگه منو راهنمایی کنید )))) بگم.
دوست خوبم من که دوره ندارم ولی از تجربه دوره های دیگه استاد و زندگی خودم میخوام اینو بگم که
به هیچ عنواااااااااااااااااااااااااان تا قدم اول برنداری ، قدم دوم بهت گفته نمیشه ، به هیچ وجه
اصلا بهت گفته نمیشه
باید قدم اول برداری تا مرحله بعدی بهت گفته بشه ، اینکه میگی نمیدونم چه کاری میخوام شروع کنم دلیل نمیشه که به الهام درونیت گوش ندی
تو قدم اول بردار و ثابت کن به خدا که قبولش داری ، که ایمان داری هدایتت میکنه ، ایمان داری که بقیه راه بهت نشون میده و برات فراهم میکنه ، ایمان داری که تنها اون میتونه کمکت کنه ، ایمان داری که اون قدرت برتر و همه چیز از اون
این ایمان نشون بده خدا همه چیز میشود برات همه چیز
و در مورد ترس هم که گفتی باز برمیگرده به ایمانت ، یعنی میخوام اینو بگم تنها راه غلبه بر ترسهات اینه که واردشون بشی و هیچ راه دیگه ایی وجود نداره هیچی ، فقط باید بری تو دلشون و وقتی این کار بکنی یعنی ایما داری به خدا
ترسها توهمات ذهنی ما هستن ، افکار توخالی هستن که وقتی واردشون میشی میبینی هیچی نبوده اصلا و وقتی وارد ترسهات میشی ایمانت میره بالا ، اعتماد به نفست میره بالا ، عزت نفست میره بالا ، خودت خیلی بیشتر قبول داری ، توانایی هات خیلی بیشتر قبول داری و این یعنی پیشرفت یعنی رشد ، یعنی تکامل گذروندن یعنی تغییر مدار ، تغییر ظرف وجودیت
یادت باشه این جهان ، جهان شجاعان و جهان فقط به شجاعان پاداش میده
شااااااااااد و موفق و سلاااااامت و ثروتمنننند در آرامش خدا باشی
سلام مجدد
این پیام امروز روی کانال خانواده صمیمی عباسمنش قرار داده شد
دیدم به سوال شما نزدیک
حتما بخونید
سوال:
??????
مشکل من اینه که نمی دونم به چیزی علاقه دارم تا هم ازش لذت ببرم و هم ازش ثروت بسازم.
همیشه فکر می کردم علاقه اصلی من گل آرایی هست و این کاریه که هرگز ازش خسته نمی شم. اما در کمال تعجب در جلسه دوم کلاس دیدم که دوست دارم زودتر کلاس تموم شه و دیگه اصلا حس خوبی به این کار ندارم. منی که هر وقت از کنار یک گل فروشی رد می شدم و مدتها اونجا می ایستادم به گلها نگاه می کردم، حالا می بینم چقدر این کار برام خسته کننده و کسالت باره. اصلا فکرشم نمی کردم. الان می فهمم که من فقط تماشای گل رو دوست دارم نه گل آرایی رو
استاد شما گفتید قدم اولو بردارید.من این کارو کردم و خب حسنش این بود که فهمیدم این علاقه من نیست. حالا نمی دونم چیکار کنم. استاد، اشکال کار من کجاست؟ لطفا منو راهنمایی کنید.
پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش:
??????
جهان به این شکل طراحی شده که فرکانس های ما را دریافت و آنها را به شکل اتفاقات، شرایط، ایده، تجربه و … تبدیل وارد زندگی ما می کند.
پس، وقتی تنها تعیین کننده، فرکانس های ما هستند، نمی توانیم بخواهیم که دیگران دقیقاً به ما بگویند:
باید چکار کنیم؟!
کارمان درست است یا نه؟
این کار جواب می دهد یا نه؟
حتی خودت نیز تا زمانی که آن کار را انجام ندهی، نمی توانی قضاوت کاملی درباره اش داشته باشی. همانگونه که تا زمانی که گلسازی را انجام ندادی، درباره اش به وضوح نرسیدی!
به اندازه ای که می توانی روی باورهایت کار کنی و به خداوند به عنوان منبع ایده و الهامات وصل شوی و او را باور کنی،
(همان موضوعی که استاد عباس منش ساعت ها در دوره عشق و مودت در روابط با عنوان هماهنگی میان ذهن و روح درباره اش صحبت می کند و بر اهمیتش تاکید می ورزد)
به همان اندازه هم هدایت خداوند را دریافت می کنی. و این هدایت قدم به قدم اتفاق می افتد و پس از برداشتن هر قدم، شما تبدیل به فرد دیگری می شوی که فرکانس اش و باورش و اعتماد به نفس اش به خاطر برداشتن آن قدم، از فرد قبلی بسیار متفاوت است.
این مراحل رشد شماست و همیشه قدم بعدی زمانی به شما گفته می شود که قدم قبلی را برداشته باشی.
برای همین است که استاد همواره قوانین را می گوید، راه تغییر باورها را هم می گوید
اما هیچوقت به افراد نمی گوید که دقیقاً این کار مشخص را اگر انجام دهند موفق می شوند. هیچگاه نمی گوید که اگر سراغ این شغل بروی یا این ایده را اجرا کنی، یا معلم یا مهندس یا بازرگان یا … شوی به موفقیت می رسی
بلکه می گوید، اگر این باور را ایجاد کنی، این نتیجه مشخص برایت اتفاق می افتد زیرا این قانون جهان است….
بنابراین، موضوع اصلا کاری که انجام می دهی نیست، بلکه موضوع باورهایی است که ساخته ای و به اندازه آن باورها، هدایت به سمت ایده ها و شرایط را دریافت خواهی نمود.
پس به جای اینکه در خودت به دنبال ایراد بگردی، همزمان که روی باورهایت کار می کنی، همزمان که روی موضوع هماهنگی میان ذهنت و روح کار می کنی، شروع به تجربه موضوعات مختلف نما
یادت باشد که ما به دنیا آمدیم تا جهان را تجربه کنیم، اتفاقات را تجربه کنیم و با این تجارب به شناخت بهتری از خودمان و خواسته هامان برسیم. ما با تجربه هر خواسته رشد می کنیم ، حتی اگر بدانیم که این خواسته واقعی مان نبوده، کمترین نفعش این است که درباره خواسته واقعی مان واضح تر شده و به مسیر آن خواسته هدایت می شویم. مثل تجربه گل آرایی شما قرار نیست یک گوشه بنشینی و فکر کنی که کدام کار برایت بهتر است و سپس با تمرکز و فکر به نتیجه برسی. بلکه این موضوع یک مسیر است که قدم به قدم طی می شود و بهترین راهش برداشتن اولین قدم و اجرای اولین ایده ای است که به تو الهام می شود و سپس متوقف نشدن و ادامه دادن است و اگر آن هماهنگی را ایجاد نمایی، قطعا هدایت و الهام را دریافت می کنی زیرا خداوند همواره در حال هدایت ماست، اما فقط افرادی که سعی شان کنترل ورودی های ذهن و کنترل نجواهای ذهن شان است، این هدایت را به همان اندازه ، دریافت می کنند .
زیرا وقتی خود را در مسیر هماهنگی با قوانین قرار می دهی، به اندازه ای که موفق به انجام این کار می شوی، به اندازه ای که می توانی ذهنت را کنترل و تمرکزت را بر نکات مثبت آن موضوعات بگذاری، هدایت پروردگار را در قالب الهام یک ایده یا نشانه، دریافت می کنی و این تو هستی که آن ایده یا نشانه را درک می کنی، به همین دلیل نباید انتظار داشته باشی دیگری به شما بگوید که باید چکار کنی.
اصلا آن ایده آمده تا شما را هدایت کند و اگر به آن توجه نکنی و خیلی سریع اجرایش نکنی، شیطان ذهنت زودتر از آنچه فکرش را کنی دست به کار و تو را در همان ابتدای راه متوقف می کند
این کار شیطان ذهن است
در حالیکه قلب شما، با ایده ها و الهاماتش شما را هدایت می کند. و راه دریافت این هدایت، برداشتن اولین قدم است
شما در مسیر قدم هایی که بر می داری و تجاربی که کسب می کنی، وضوح بیشتری از خودت و آنچه می خواهی و آنچه عاشقش هستی، پیدا می کنی
باید بگویم که رسالت شما و هدف اصلی شما، از مسیر تجارب همان کارهایی می گذرد که با آنها مواجه می شوی یا ایده اش به ذهنت می رسد یا چیزی که به شما الهام می شود.
یعنی ممکن است اولین کاری یا مسیری که انتخاب می کنی ، همان باشد که بخواهی آن را تا آخر عمر ادامه دهی
و یا ممکن است هر کسب و کار و هدفی که وارد آن می شوی، یک پله باشد و یک پل برای اینکه تو را به مسیر بعدی و مسیر بعدی وصل کند
پس راهش نشستن و منتظر ماندن نیست، بلکه راهش این است که شروع کنی و از دل تضادها، خواسته هایت را با وضوح بیشتری بشناسی
زیرا همه اهداف خوب اند، زیرا کمترین فایده شان این است که ما درباره خواسته مان به وضوح بیشتری می رسیم پس نباید نگران باشیم که من می ترسم وارد این هدف شوم و بعد ببینم که این هدف و رسالتم نبوده است
این موضوع و جواب سوال شما و چگونگی برداشتن نخستین قدم و سپس قدم های بعدی را استاد عباس منش در اولین جلسه دوره جهانبینی توحیدی مفصلا توضیح داده است.
به نظرم این جلسه برای شما طراحی شده. آموزش های این جلسه، فرمولی کامل درباره نحوه عملکرد در این مواقع از زندگی را در دستت می گذارد. فرمولی که در تمام دوران ها پاسخگوست و اصل و اساس پیشرفت و تکامل توست.
فرمولی که کمک می کند تا با ساختن باورهای مناسب و قدرتمند کننده درباره این موضوع، بر ترس هایت غلبه کنی و قدم اول را برداری.
فرمولی که کمک می کند هدایت پروردگار را در این مسیر، قدم به قدم دریافت و قدم به قدم هدایت شوی، اگر آن آموخته ها را بی چون و چرا اجرا نمایی.
یادت باشد که موفقیت از آسمان نازل نمی شود بلکه باید قدم هایی برداری. اما موضوع این است که وقتی روی باورهایت کار می کنی و باورهای قدرتمند کننده ای می سازی، ایده های به شما الهام می شود
و موفقیت از اینجا شروع می شود که چه واکنشی دربرابر آن ایده ها انجام می دهی
آیا با ایمان قدم هایت را برمی داری یا با تریدهایت آن موفقیت را از خود دور می کنی؟؟
آغاز موفقیت از اینجاست
بنابراین به جای دانستن نظر دیگران، باورهای قدرتمند کننده را ایجاد نما که در جلسه اول دوره جهان بینی توحیدی آموزش داده شده و تمریناتی که برای این کار اختصاص یافته را مو به مو انجام بده و بقیه اش دیگر هدایت خداوند است که آن را دریافت خواهی نمود
منتظر خواندن خبرها و نتایج خوب تان در بخش نظرات سایت هستیم
سلام استاد
خداروهزار مرتبه شکر که باشما آشنا شدم. آرزوی قلبی من اینه که دیدگاهی که شما دارید من هم داشته باشم. شما مومن ترین و با ایمان ترین مسلمانی هستید که تا الان دیدم. چقدر دیدتون در مورد جهان هستی عمیق و زیباست حضور شما در جامعه اسلام امروز به خداوندیه خدا یه گنجینه است.حرف هایی که از زبان شما میشنوم توی هیچ کلاس دینو زندگی و معارف و پای هیچ منبرو مسجدی در تمام طول عمرم نشنیدم. خداوند روز به روز آگاهی ناب شما رو بیشتر کنه تا ما بتونیم ازش بهره ببریم تا در دنیا و آخرت بتونیم رستگاربشیم. و خداوند درک و فهم مارو بالاتر ببره تا بتونیم از قرآن و آموزههای اسلام استفاده کنیم و در زندگی دنیا و آخرتمون سعادتمند باشیم.ممنونم استاد واقعا ممنونم.
نهج البلاغه فلسفه مبعث پیامبراندوستان وقتی دنبال نشانه های قانون بودم خیلی از این سخنان بسیار با ارزش حضرت علی (ع) ایمان و باور های منو قوی تر کرد بار ها و بارها بخوانید.با تشکر از سایت فوق العادمون…
خدا پیمان وحی را از پیامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند. انگاه که در عصر جاهلیت ها بیشتر مردم پیمان خدا را نادیده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدایان دروغین رو اوردند.و شیطان مردم را از معرفت خدا باز داشت و از پرستش او جدا کرد. خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود وهر چندگاه متناسب با خواسته های انسانها رسولان خود را پی در پی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان باز جویند و نعمت های فراموش شده را به یاد آورندو با ابلاغ احکام الهی حجت را بر آنها تمام نمایند و توانمندی های پنهان شده ی عقل ها را آشکار سازندو نشانه های قدرت خدا را معرفی کنند. مانند سقف بلند پایه ی آسمانها بر فراز انسانها. گاهواره ی گسترده ی زمین در زیر پای آنها و وساعل و عوامل حیات و زندگی. و راههای مرگ و مردن و مشکلات و رنج های پیر کننده و حوادث پی در پی که همواره بر سر راههای آدمیان است. خداوند هرگز انسان ها را بدون پیامبر یا کتابی آسمانی یا برهانی قاطع یا راهی استوار رها نساخته است.
سلام
نظر بیشتر دوستان را خواندم و آنهایی که با باورهای من متناسب نبود را کنار گذاشتم_ هر طور باور کنیم همان طور میشود . استاد بسیار عالی بود
سلام استاد گرامی
نمی دونید چه حالیم، نمی تونم توصیف کنم، کسی امروز رفت کربلا ، با اینکه آدم مذهبی طبق روال عموم نیستم ولی یک چیزی توی دلم گفت که اینو بهش بگم گفتم رفتی سلام مرا به حضرت علی برسون و بگو خیلی قبولش دارم، راستش توی دلم گفتم ای حضرت علی خودت کمک کن در مورد خواسته هایی که دارم باهاش حرف زدم، الان اومدم توی دانلود رایگانها اصلا نمی خواستم این فایل را ببینم دنبال فایلی دیگر بودم ، نمی دانم چرا دستم اومد روی این فایل و ناخودآگاه بازش کردم وشروع به دیدنش کردم و گوش دادم، شما دقیقا دقیقا دقیقا همان خواسته ای که از حضرت علی داشتم توضیح دادید آن هم با نامه ای که خودش نوشته بوده،
خدایا شکرت و ممنونم از شما
با سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و دوستان همراه
من به تازگی با این سایت آشنا شدم و تقریبا بیشتر فایل ها رایگان رو چند بار گوش کردم و روی من خیلی تاثیر گذاشته مخصوصا فایل نامه 31.
استاد تو این فایل و چند تا فایل دیگه گفتند که باورهاتون درباره ثروت باید تغییر کنه و باز هم گفتند که امام ها ثروتمند ترین افراد در زمان خودشان بودند.من میخوام یکم برگردم به عقب تر. زمان پیامبر و قبل از بعثت. همه میدونیم و بارها گفتند که پیامبر شریک تجاری حضرت خدیجه بودند و خدیجه یکی از ثروتمند ترین زنان عرب بودند و پیامبر باهاشون کار میکرده و بعد با هم ازدواج میکنند. این یعنی چی؟ یعنی با هم,هم فرکانس و در یک مدار بودند. و حتی با این باور که پیامبر فرد فوقالعاده ثروتمندی بودند ذهنم مقاومت نکرد,چون اگه ثروت نداشتند کسی دعوی رسالت رو از یه آدم فقیر قبول نمیکرد و ایشون برای گسترش توحید و خداپرستی و در حقیقت پیشرفت جهان به ثروت نیاز داشتند.
نکته دیگه که میخوام بگم از دعای قنوته. ما تو قنوت میگیم “ربنا اتنا فی الدنیا حسنه” این حسنه چیه؟ یعنی چی؟ یعنی هر چی دلت میخواد بگو و بخواه.”و فی الآخره حسنه” قربون این خدای مهربون برم. میگه تو این دنیا که هرچی بخوای بهت میدم تو آخرت هم هرچی بخوای میدم. من واقعا اینو نمیتونم تصور کنم,برام خیلی سخته. آخه او نور رو نمیتونم تصور کنم. خدا چقدر مهربونی…..
“و قنا عذاب النار ” بعدش هم میگه ازم بخواه از آتش نجاتت میدم. چقدر این خدا بزرگ الله اکبر. من ازش میخوام که از غفلت از یاد خودش که عین جهنمه نجاتم بده. خدایا از ممنونم به خاطر این همه نعمت .وتشکر از این که وقتتون رو گرفتم. از خدا میخوام که همه و بخصوص استاد عباسمنش در صحت و سلامتی و ثروت و همیشه شاد باشند
درود استادعزیز.واقعا نمیدونم چطوری باید تشکر و تحسین کنم.همه فایلهاتون واقعا ارزشمندن و شایسته تحسین و ستایش ولی ازنظر من واقعا همه فایلها یه طرف این یه فایل یه طرف.خیلی دیدگاه های منو نسبت به دین، امامان وخداوند عوض کرد.بیشتر مصمم شدم و بیشتر یادگرفتم چطوری از خدا بخوام.نیک که بنگرم متوجه میشم خیلی روزها خدا بهم داده هرچی خواستم اما من ندیدم.وقتی این فایل رو گوش کردم ناخودآگاه به چیزهایی که دارم توجه کردم و دیدم که همون روزها خدا بهم داده.واقعا شما یه راهنمای واقعی و بزرگی برای ما هستید و من واقعا شکرگزارخداوندم که فارسی زبان هستم و میتونم حرفهای شما رو بفهمم وخیلی از برادرعزیزم ممنووونم که منو با شما آشنا کرد،راستش من خیلی از بیماریهارو از جمله حساسیت چشمی و….با عملی کردن فایلهای شما درمان کردم و خیلی چیزهای دیگه که گفتنش خیلی طول میکشه.خیلی زیاااااااد براتون آرزوی موفقیت و بقول خودتون آرزوی ثروتمندی و سعادتمندی در دنیا و آخرت دارم.این دعای قشنگتون رو ناخودآگاه دیگه روی زبونم هست تاجایی که برای هرکسی بخوام متنی بنویسم همین دعا رو براش مینویسم.
یاحق..خدانگهدارتون باشه.
سلام
دید من هم نسبت به خدا و دینم خیلی عوض شده است خیلی دوست دارم استاد فایلهای قرانی بیشتری را در اختیار ما قرار بدهند. سپاس
گاهی فکر می کنم ما ائمه رو نشناختیم. بحثی که جناب عباس منش کردند بسیار خوب بود در مورد امام حسن که از ثروتمندان زمان خودش بود . حضرت علی که چطور راهنمایی می کنند در حالی که از ایشان به ما فقیر بودن را به ما گفته اند . باید وقت بگذاریم و در مورد حقایق تحقیق کنیم . مسلما زندگی ائمه و پیامبران بیشتر بر اساس ایمان و اعتقاد به خداست و انها الگو هستند و زندگیشان سراسر اعمال و رفتار نیکو است نه ناامیدی و اضطراب وفقر.
سلام
این قدر به ما بد گفتند و از بدبختی و … همش فکر می کنم باید یک سره اسم امام بیاد بزنم زیر گریه و گریه کنم
سلام نظر شخصی من درباری توسل این است که با توجه به ایه های صریح توسل در قران نمی توان منکر توسل شد ولی گاهی انسان انقدر بی ثمر وپوشاننده ی نعمات خداوند می شود که حتی شفاعت هم کارساز نیست مانند زمانی که حضرت نوح از خداوند درخواست می کند که پسرش همراه با کفار غرق نشود ولی خداوند از ایشان قبول نمی کند یا زمانی که حضرت ابراهیم از خدا می خواهد .پیامبران را از ذریه ی او قرار دهد ولی خداوند می فرماید اگر نااهل وخطا کار باشند درخواست تو قبول نمی شود .این دو مورد در فایل های استاد بیان شده است .حال باید گفت اولویت با این است که روی خودمان کار کنیم و خدا هم در این راه کمکمان می کند تا موجب سر افرازی امام زمانمان باشیم ..ممنون .شادو پیروز سربلند در دنیا واخرت باشید.