هر روز بهتر از دیروز - صفحه 37

به نام خداوند سپاس گزار دانا

سیدحسین عباس منش عزیز دوست خوبم سلام

قبل از هر چیز جا داره تا از وجود پر مهر و ارزشمند تو که در این جهان زیبا در کنار ما زندگی میکنی صمیمانه و عاشقانه تقدیر و تشکر کنم و اینکه جهان با وجود تو جای بهتری برای زندگی کردن شده.

————————————————————————

این دیگه خیلی عادی شده که:

من از خواب بیدار میشم و یه حس درونی بمن میگه که الانه که دیگه سید حسین یه دونه دیگه از فایل های رایگان رو از اون شاهکار های همیشگی رو دوباره روی سایت بذاره و کلی آگاهی های ناب رو برای ما به هدیه بگذاره.

و همین طور هم هست که بلند میشم و اولین کاری که میکنم اینه که میرم سراغ سورفیسم و اونو باز میکنم و میرم توی سایت عباس منش و میبینم که بله حدسم کاملا درست بوده و این الهامی هست که به من میشود تا یه دونه دیگه از این شاهکار ها رو داشته باشم.

این دیگه عادی شده که :

من به دوستم میثم زنگ میزنم و از اون درباره ایده کسب و کارم و سایتم و نحوه رشد سایتم در حوزه کسب و کارم ساعت ها باهم با باور هایی که از این مجموعه دریافت کردیم, میشینیم و ایده های عاالی رو با هم بررسی میکنیم و به نتایج خیلی عااالی میرسیم.

بعد توی همین گفت و گو ها میثم به من میگه که ببین اتفاقا فایل امروز سید حسین هم که روی سایت گذاشته دقیقا درباره همین موضوعی هست که داریم درباره اش صحبت میکنیم.ویدیوش رو دیدی؟و من میگم نه . میثم میگه پس حتما برو نگاه کن که دقیقا همین گفته های ما هست و دقیقا همین نتایجی رو که ما بهش رسیدیم رو مطرح میکنه.

و این هم سندیتی بر درستی و نتایجی که بدست اوردیم میشه.

——————————————————————————————–

نتیجه :

چرا این موارد رو مطرح کردم؟

با مطرح کردن این موارد میخوام بگم که هم دارم میبینم و هم دارم حس میکنم که اینقدر این رابطه درست و عمیق شده و در هماهنگی بهم به نزدیک ترین حالت فعلی رسیده که همه چیز خود به خود و در مدار درست و به موقعش اتفاق میافته .

یادم هست در زمانی که من در دوران ورزشی ام در باشگاه تمرین میکردم چون اینقدر حرف های مربی ام رو مثل اسفنجی خشک که در آب فرورفته باشه رو جذب میکردم و بصورت زنجیر وار اون آموزه ها رو ادامه ددادم و به کار میبستم ,یادمه بعد از گذشت زمانی من به جایی رسیدم که حتی دو روز از مربی ام جلوتر میشدم- یعنی مطلبی رو که مربی ام آموزش میداد من دور وز جلو تر به اون آگاهی و درک رسیده بودم و اونو در خودم تحلیل کرده بودم و به نتیجه رسیده بودم.

به همین دلیل بود وقتی نکته ای رو مطرح میکرد من تا عمیق ترین جای ممکن مطلب رو درک میکردم.

شاید به همین دلیل هست که میگن ما چیزی رو یاد میگیریم که بلد بودیم.

در جهان و در لذت هایش بمانید.