کلیپ انگیزشی شماره ۳ | استاد عباس منش - صفحه 54

1365 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه پاکزاد گفته:
    مدت عضویت: 1857 روز

    بنام الله یکتا

    به لطف خدا روز هشتم سفرنامه هم گوش دادم

    فایل قوی و پر انرژی ای بود

    سپاس از استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون

    هدفمو دقیق و واضح مشخص کردم

    و دارم روی عزت نفس و باورهای روابط کار میکنم

    هدفم یک رابطه فوق العاده و شخص عالی از همه جهاتی ک نوشتم

    و از اونجایی ک نمیتونم در دو موضوع مختلف انرژی بزارم ترجیح دادم اول روی روابط کار کنم

    و بعد تمرکزم رو روی کار و ثروت بزارم

    از خودم راضی ام

    و به خودم افتخار میکنم

    چون همیشع سعی کردم یه ذره بهتر از دیروزم باشم

    روزای سخت هم دارم ولی سریع کوتاه ترین زمان سعی میکنم کانون توجهم رو عوض کنم

    و خیلی خیلی موفق بودم

    اینم از ردپای هشتم😍💙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    وحیده اکرامی فر گفته:
    مدت عضویت: 1731 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم عزیزم

    واااای خدایا سپاسگزارم واقعا چقدر به این حس و حال نیاز داشتم، چقدر لازم بود برام این حرفا رو بشنوم تا با قدرت قدم بردارم و افکارم رو عملی کنم، تنبلی و ترس رو کنار بزارم و قدم اول رو بردارم، مهمترین قدم برای رسیدن به اهداف و رویاهام

    واقعا مهمه که قدمهای کوچیک ولی متوالی برداریم، یکی از چیزهایی که باعث میشه به اهدافم نرسم و نتیجه نهایی رو نگیرم همینه که خسته میشم و رها میکنم.

    من با تمام وجودم مسئولیت اشتباهاتم رو میپذیرم و تمام تلاشم رو میکنم از فردا یک انسان جدید باشم، یک انسان هدفمند، یک انسان متعهد به اهدافش، یک انسان قوی که پا روی ترسهاش میزاره و با ایمان به خدا میره جلو بهترینها رو برای خودش رقم میزنه.

    میخوام کار محصولات خونگی رو استارت بزنم و الان که ماه رمضون هست از درست کردن زولبیا و بامیه شروع میکنم و با قدرت میرم جلو. با توکل به خدا و احساس خوب مطمئنم نتیجه خوبی میگرم.

    استاد عزیزم سپاسگزارم که بهم انرژی دادین و چشمم رو روی خودم باز کردین که چه کسی هستم و چه قدرتی دارم.

    امیدوارم بتونم هر روز اتفاقات مثبت در جهت کارم رو بنویسم و با شما و دوستانم به اشتراک بزارم.

    به امید روزی که برند خودم رو در محصولات خانگی بزنم “محصولات خانگی گل مریم”

    عشق و مهارتی که مادرم به من یاد داد و حالا با پراکنده کردن این عشق تو شهرم، کشورم و دنیا لبخند رو روی لباش بشونم تو اون دنیا، درسته کنارم نیست ولی حضورش رو حس میکنم و میدونم قراره کلی کار قشنگ انجام بدم و خوشحالش کنم. تا بهم افتخار کنه

    خدایا ممنون و سپاسگزارت هستم که همیشه راه رو نشونم میدی و همیشه اگاهم میکنی

    عاااشقتم خالق من

    عاشقتم استاد عزیزم و مریم جونم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2032 روز

    سلام به استاد نازنین

    باز هم صحبتی با خودم

    فاطمه جان ببین توی زندگی جایی هستی که می خواستی باشی؟

    ببین چه چیزهایی می خوای. و اگر اونها رو نداری بدون‌گه تو به این دنیا اومدی تا لذت ببری و به خواسته هات برسی. هر چیزی که برای رسیدن به خواسته ات می خواهی دورن تو هست و تو نیاز به عالم بیرون نداری. و چقدر زیباست این دنیا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محمد مهوری گفته:
    مدت عضویت: 1740 روز

    به نام پروردگار رحمتگر مهربان.

    روز شمار تحول زندگی من

    روز هشتم.

    خدایا شکرت که بعد از چند روز دوری از این برنامه روزشمار تحول زندگی دوباره خداوند هدایتم کرد.

    چند روز بود یادم رفته بود کلا که تصمیم گرفته بودم این برنامه رو هرروز ادامه بدم.

    هدایت جنسش اینجوریه.

    که من دوباره یادم اومد که بابا خوب داشتی ادامه میدادی.

    قبلنا وقتی اسم کلیپ انگیزشی رو میشنیدم ازش دوری میکردم و پیش خودم میگفتم : من خودم به خودم انگیزه میدم و نیازی به کلیپ انگیزشی ندارم.

    ولی دوستان عزیزی که دارید این کامنت رو میخونید

    ما باید هدایت رو بپذیریم.

    مث من نباشه که بگه من نیاز ندارم.

    خداوند بهتر از ما میدونه ما چه چیزی نیاز داریم برا مغزمون.

    آدم باید پذیرا باشه تا پله ی بعدی رو ببینه.

    من عاشقتونم دوستان.

    عاشقتم استاد عزیزم

    عاشقتم خانم شایسته ای که با ساختن این سیستم، دستی از دستان خداوند شدی.

    خدای من شکرت که هرلحظه من رو راهنمایی میکنی.

    خدایا شکرت.

    این کلیپ انگیزشی رو مننننننن مننننننن منننننن باید ده بار گوش کنم.

    من باید پذیرای راهنمایی خداوند باشم.

    گوش کنم و عمل کنم::

    روزی نیم ساعت کتاب بخونم

    روزی ۲۰ دقیقه پیاده روی کنم

    روزی چند ساعت روی برنامه هام و ذهنم کار کنم.

    به یاری خداوند بتونیم آدمایی باشیم که خوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زندگی کردن باشه.

    خدایا شکرت.

    خیلی فوق العاده‌ای

    خبیییلی من رو دوست داری و باهام رفیقی.

    منم عاشقتم خدای وهاب من.

    دوستان عزیزم

    به خدای مهربونم میسپارمتون.

    سعی کنیم خداگونه زندگی کنیم 😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سمیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1884 روز

    به نام خدای هدایت گر

    سلام و درود

    به روز هشتم خوش آمدیم

    استاد چقدر صدای شما انرژی و انگیزه داره،خداروشکر که هدایت شدم به این سفر نامه،هیچ چیز در زندگی ما اتفاقی نیست مطمعنا اگرم این فایلهارو میشنوم نشانه بزرگیه برای من،چون من امروز از خدا درخواست دریافت نشانه کرده بودم،خداروشکر اینم نشانه زیبا و درست

    فقط من باید تمرین کنم که بپذیریم مسئولیت صددرصد زندگیم رو،که فقط خودم نجات دهنده زندگیم هستم و بپذیریم که از درون ارزشمندم و خودم رو برای همه اشتباه هات زندگیم ببخشم و خودم رو بپذیرم که جهان به لیاقت ماجرای میده پس من ارزشمندم

    ارزشمندم که به این دوره هدایت شدم لایقم که قبول کردم خودم نجات دهنده هستم

    امروز از خدا ایمان هم درخواست کردم که منو در این امر یاری کنه و ایمانش رو در قلبم بی‌رویه و زیاد کنه،امروز سعی کردم خودم رو رها کنم برای مسئله ای که ذهنم رو درگیرخودش کرده و از خدا رهای وهدایت خواستم تا اون موضوع یادم میفتاد از خدا کمک میخواستم که‌منو در برابر نجواهای ذهن یاری کنه و به‌خدا می‌سپرد

    خداروشکر برای گام های کوچیکی که برمیدارم و میدونم که یه روز به یه جای میرسم که پاداش های خدارو به همراه داره و من به یاری خدا ایمان دارم

    خدایا شکرت

    برای دستان پر برکتت و استاد عزیزم شکر و سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 2236 روز

    ردِّ پای من در روز هشتم سفرنامه

    این ردِّپا نشانه‌ای قوی برای من است:

    منی که تصمیمات مهم خود را تا الان به تعویق انداخته ام.

    نشانه‌ای آنقدر قوی که حتی نجواهای ذهنم نیز نمی‌تواند آن را انکار کند یا از اهمیتش بکاهد تا قانعم سازد که باز تصمیمی قطعی نگیرم.

    با داشتنِ هدف‌، دنیای پیرامونم شکل و رنگ تازه‌ای میگیرد، اما زیباییِ این مسیر وقتی بیشتر می‌شود که به دنبال دلایلی قطعی و محکم ‌بگردم تا اهدافم را تحقق ببخشم.عمل

    این کار آتشی درونم به‌ پا می‌‌کند و هرچقدر این دلایل قوی‌تر و بیشتر می‌شود‌، به این آتش دامن بیشتری میزند، و از دل آن‌، شور و اشتیاق‌، اطمینان و ایمانی متولد می‌شود که ابعاد وسیعی از توانایی‌هایم را بیدار می‌کند که از آن خبر نداشتم!

    و حالا تصمیم گرفتم آن اهداف را از فضای ذهنی‌، به تصمیمی در دفترچه‌ی اهدافم منتقل نمایم و برای تحقق‌شان هر روز قدمیبردارم.

    فارغ از اینکه تاکنون اهداف زیادی در همان مرحله ذهنی متوقف مانده و حتی به دفترچه اهدافم هم منتقل نشده،

    یا با اینکه آن اهداف سالهاست به دفترچه اهدافم منتقل شده اما هرگز به مرحله اجرا در نیامده،

    فارغ از اینکه خیلی از هدف‌هایم در همان اولین قدم‌ها متوقف مانده و ادامه نیافته‌،

    یقیناً الان بهترین زمان است تا از پشت ترسِ تصمیم های گرفته شده اما اجرا نشده‌ ام بیرون بیایم.

    الان بهترین زمان هست تا دلایل خود را برای تحقق اهدافم بیابم و با آنها‌، سرنوشت ام را نقش بزنم.

    به اهدافی که باید محقق نمایم و قلبم را آکنده از عشق ساخته‌، فکر کنم.

    به شرایطی که می‌خواهم داشته باشم و وجودم را سرشار ساخته‌، فکر کنم.

    به آدمی که می‌خواهم باشمو وجودم را مشتاق‌ِ برداشتن قدمی برای تبدیل شدن به آن فرد می‌کند‌، فکر کنم.

    و همین حالا متعهد شوم که هر روز برایش قدمی بردارم، چون بدون این تعهد هرگز تغییری رخ نخواهد داد.

    منظور تعهدی است که غیر قابل چانه زدن باشد و هیچ بهانه‌ای نتواند آن تعهد را به تعویق بیاندازد یا از درجه اهمیتش بکاهد.

    و هر روز جزئیات قدمی که برداشته‌ام را در دفترم بنویسم و اجازه بدهم انرژ‌‌ی به خاطرآوردن جزئیات قدمی که امروز برداشته‌ام‌، انگیزه‌‌ و ایمان‌ و شور و اشتیاقم را برای برداشتن قدم فردا تقویت کند.

    پس باید از خودم سؤال کنم که آیا:

    زندگیم همان چیزی است که می‌خواستم؟

    باید از خودم بپرسم که چقدر از خواسته هایم محقق شده اند؟

    باید یاد بگیرم که حتماً در زندگیم هدف داشته باشم، هدف و خواسته‌هایی واضح و مشخص!

    باید یاد بگیرم که خودم را در آینده، یعنی زمانی که به خواسته‌ها و اهدافم رسیده ام، ببینم و آنقدر این کار را تکرار کنم تا باور کنم که به خواسته هایم می‌رسم.

    من برای رسیدن به اهدافم نیاز ندارم کارهای خیلی عجیب و غریب یا بزرگی انجام بدهم،

    فقط کافی است که قدم‌های کوچک اما متوالی را بردارم. و باید لذت ببرم نه اینکه نگران باشم و بجنگم.

    یادم باشد که باید بزرگ فکر کنم ولی کوچک شروع کنم،

    قدم‌های کوچک من را به هر خواسته ای میرساند،

    با تمام وجودم، مثل یک ذره بین، تک تک موانع رسیدن به اهدافم را از درون خود بیرون بکشم و از سر راهم بردارم.

    زیرا:

    تنها کسی که میتواند جلوی من را بگیرد، خودم هستم! هیچ دشمنی بیرون از من وجود ندارد.

    تنها کسیکه میتواند به من کمک کند، خودم هستم! هیچ دوستی بیرون از من وجود ندارد.

    همه چیزهایی که برای رسیدن به هدفم می خواهم همین الان در کنارم هست!

    روزی هزار بار این جمله را تکرار میکنم که:

    من همه ی آن چیزی را که نیاز دارم، همین الان دارم.

    پس منتظر نباشم. هیچوقت منتظر نباشم تا همه ی شرایط مهیا شود و بعد حرکت کنم چون هیچوقت این اتفاق نمی افتد!

    اگر حرکت کنم، همه چیز خوب و عالی میشود!

    اگر حرکت کنم، همه چیز فراهم میشود!

    و باور کنم الان آماده هستم!

    آماده شروع، آماده تغییر، آماده ساختنِ یک زندگی جدید!

    پس:

    از همین امروز شروع میکنم و

    »»روزی ۵کلمه یاد میگیرم،

    »»روزی ۳۰ دقیقه پیاده روی میکنم،

    »»روزی ۲۰ دقیقه در تاریکی رازونیاز میکنم،

    و یادم باشد هیچکس کامل نیست:

    »»من همین الان هم خیلی خوبم،

    »»من همین الان هم فوق العاده ام،

    »»من همین الان هم بهترین هستم.

    جمله طلایی: ایمان داشتن و سپس عمل کردن است.

    من میدانم اگر تا الان با ایمان حرکت می‌کردم، خیلی از چیزها را بدست می‌آوردم.

    چیزهای فوق العاده را بدست می‌آوردم ولی همیشه به دنبال بهانه و توجیه بودم.

    اگر حرکت می‌کردم، اگر گام‌های کوچک اما متوالی بر می‌داشتم!

    تا الان شاید یک کتاب خوب نوشته بودم!

    یک سفر دور دنیای عالی رفته بودم!

    یک زبان دیگر یاد گرفته بودم!

    شاید آرامتر و با ایمانتر و محکمتر زندگی میکردم!

    گاهی ایمانم را از دست داده‌ و حرکت نکردم،

    خودم را باور نداشتم و حتی خدا را باور نداشتم.(چه ظلمی کردم.)

    من در گذشته به دنبال رشد و پیشرفت نبودم.

    من اصلاً شغلی نداشتم که دوستش داشته باشم یا نه.

    من با کسانی ارتباط داشتم که همیشه باعث ضعفم میشدند ولی باز هم ارتباطم را حتی زمانی که آیه ی ۴۱ عنکبوت به من وحی میشد ادامه می دادم چون میترسیدم.

    پس:

    وقتی من هدفی ندارم که به سمتش حرکت کنم، پس با سرعت هرچه بیشتر روحیه ام رو نابود می‌کنم.

    یادم باشد زمانی حرکت می‌کنم تا به هدفم برسم که؛ صبح‌ها زودتر از خواب بیدار میشوم و شب‌ها دیرتر می‌خوابم،(مثل حالا و چه احساس خوبی است.)

    آن وقت است که دارم واقعاً طعم یک زندگی واقعی را می‌چشم، در غیر این صورت من یک مرده هستم که فقط نفس میکشد.

    وقتی به هرکدام از اهداف و خواسته هایم می‌رسم، استعدادهای بیشتری درونم شکوفا میشود،

    قدرت‌هایی درونم پیدا می‌کنم که قبلاً نمی دانستم آنها را دارم،

    با رسیدن به اهداف و خواسته هایم، شخصیتم تغییر میکند، من به قدرت‌های خودم پی می‌برم، اعتماد به نفسم بیشتر میشود.

    و این یعنی خوشبختی و این یعنی زندگی بی نظیر..

    باید؛

    تصمیم بگیرم که:

    می خواهم انسانی معمولی باشم یا عالی؟

    تصمیم بگیرم که میخواهم جز کدام دسته باشم؟

    و اگر در آن جایگاهی که باید باشم، اما نیستم،

    اگر از وضعیتم راضی نیستم، یادم باشد این موضوع ربطی به خانواده و دولت و شهر و رئیس کارم ندارد، این فقط به خاطر خودم هست.

    اگر برای رسیدن به اهدافم حرکت نکنم آنوقت مجبور میشوم که ابزاری برای رسیدن دیگران به خواسته هایشان شوم.

    قبول دارم که گاهی در مسیر رسیدن به اهداف و خواسته هام، اوضاع سخت میشود،

    ولی مسائل و سختی‌ها جزئی از زندگی‌اند، آنها آمده اند تا من به خواسته هایم برسم،

    آنها آمده اند تا من خواسته هایم را واضحتر بشناسم،

    سختی‌ها و رنج‌ها دوستانم اند.

    اگر به گذشته‌ام فکر کنم، متوجه می‌شوم که بزرگ‌ترین پیشرفتم زمانی بوجود آمد که با تمام وجود به مشکل و رنج برخورد کردم.(دقیقا همین هم شد.)

    آنها نقاط عطف و نیرو محرکه ی من شدند، باعث پیشرفت و رشد من شدند.

    اگر همیشه همه چیز بر وفق مرادم میبود که من هرگز حرکت نمیکردم.

    من باید مثل یک رود جاری باشم، جاری باشم و حرکت کنم، به سنگ‌ها و موانع اطرافم برخوردکنم، زخمی بشوم اما نا امید نشوم، خسته بشوم اما گریه نکنم و افسرده نشوم، عصبانی بشوم اما توی خشم باقی نمانم، و باز حرکت کنم، آنقدر که به اقیانوس بیکران که منبع اصلیم است بپیوندم.

    اینکه؛

    نفر آخر باشم آسان است،

    تنبل باشم راحت است،

    فقیر باشم یا که بدبخت باشم تلاشی نمیخواهد، اما من به دنیا نیامدم که فقیر باشم! به دنیا نیامدم که بدبخت باشم! من به دنیا نیامدم که ضعیف باشم!

    پس؛

    از هر لحظه برای خوشبختی و حرکت استفاده کنم. چه اهمیتی دارد که قبلاً چه کسی بوده ام؟

    از همین الان شروع کنم و همه چیز را تغییر بدهم به هر آنچه که میخواهم.

    یادم باشد هیچکس غیر از خودم مسئول زندگیم نیست، نه پدرم نه مادرم نه دولت و نه هیچکس دیگری و برای تغییر همه ی زندگیم، اولین قدم این است:

    تمام مسئولیت زندگیم را رسماً بر عهده میگیرم.

    یادم باشد؛

    اگر بخواهم منتظر کسی باشم، هیچوقت به جایی نمی‌رسم، همانطور که تا الان نرسیده ام!

    وقتی حرکت می‌کنم، نگویم چطور، چون نیروهای غیبی الله به کمکم می آیند، من نمیدانم چطور!

    شرایط، اتفاقات و آدم‌هایی که می توانند من را به اهدافم برسانند، به سراغم می آیند،

    البته اگر با ایمان حرکت کنم و منتظر کسی نباشم!

    هیچوقت در دایره راحتی ام نمانم و هر روز به دنبال یک چالش جدید باشم،

    هر روز به دنبال یاد گرفتن مهارتی تازه باشم،

    هر روز بخواهم که کمی بهتر باشم،

    کمی بهتر از دیروز باشم، کمی صبور تر، کمی بخشنده تر، کمی مهربونتر کمی با ایمان تر.

    زندگی ارزشش را دارد، چون من فقط یک بار به دنیا می آیم، پس طوری زندگی کنم که بتوانم به خودم افتخار کنم تا خداوند به من افتخار کند.

    طوری زندگی کنم که هنگام مرگ حسرت هیچ چیز را نخورم.که هرگاه فرشته مرگ گفت آماده ای؟ بگویم با تمام وجود و از پل مرگ به نرمی عبور کنم و به جایگاه ابدیم برسم با لبی خندان

    پس مراقب باشم که هر لحظه ممکن است این فرصت زیبای زندگی را از دست بدهم،

    پس هیچ زمانی را به بطالت نگذرانم،

    طوری زندگی کنم که بعد از مرگم از من بعنوان یک قهرمان یاد کنند، کسی که خوب زندگی کرد و زمین را جای بهتری برای زندگی دیگران کرد.

    باید این عادت را در خودم ایجاد کنم که بتوانم در هر لحظه با کنترل توجه ام، با یافتنِ حتی کوچک‌ترین نکات مثبت خودم و کم‌ترین توانایی‌هایم، احساس خوب را در خودم ایجاد کرده و از آن‌ها نردبانی برای ترقی بسازم.

    تلاش را از خودم شروع کنم و بعد همه ی دنیا دستانِ خداوند برای کمک به من میشوند!

    می‌ خواهم در زندگی‌ام هم خودم خوب زندگی کنم و هم کمک کنم تا جهان جای بهتری برای زندگی بشود.

    سپاس از خدای بخشنده ام

    و سپاس از مهربانی شما،

    دوستدارتان بارانِ فروردین ماهِ ۱۴۰۰🌻🌻🌻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    حسین باقری گفته:
    مدت عضویت: 1664 روز

    با سلام خدمت همه دوستان عزیز💐🙏

    خداروشکر میکنم که یاد گرفتم هدفی کاملا واضح و مشخص داشته باشم.

    خداروشکر میکنم که یاد گرفتم همیشه از خودم بپرسم زندگیم همون چیزیه که می خواستم.

    خداروشکر یاد گرفتم برای رسیدن به نتایج بزرگ، قدم هایی کوچیک و متداوم بردارم.

    خداروشکر یاد گرفتم که همین الان بهترین وقت برای شروعه و باید حرکت کنم.

    خداروشکر یاد گرفتم که فقط خودم می تونم به خودم کمک کنم نه هیچکس دیگه.

    خداروشکر هر روز درک من از قوانین الهی بیشتر و بیشتر میشه.و ممنونم از استاد عزیزم و سپاسگذار خداوند هستم که با شما همراه هستم💐🙏🙏🙏💙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فرزانه دستوریان گفته:
    مدت عضویت: 2265 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سپاسگزارم از خداجون که هدایتم کرد این لحظه در این صفحه باشم وایراد به تعویق انداختن کارم رو پیدا کنم درسته هدف دارم ولی باید برای اهدافم دلایل قوی تری داشته باشم که باعشق بیشتری از مسیرم لذت ببرم وشوروشوق بیشتری بدون خستگی کارام رو انجام بدم واقعا خدایاشکرت

    کنار هدف داشتن باید دلایل قوی برای قدم برداشتن داشته باشی و هرروز تکرار کنی که ملکه رفتارت بشه وهروز قدم برداری در مسیر هدفت.

    یکی از اهدافم صلح با خودم با جسمم با افکارم با روحم است که راحت بدون نگرانی از حرف دیگران ظاهرم باشه. کوچک کوچک شروع کردم اول با خودم بعد کنار خانواده بعد مهمونی های کوچولو و2-3روز پیش شرایطی پیش اومد که کلی آدم اومد خونمون و من ظاهرم توحیدی باشه و جوری باشم که الان دوست دارم وراحتم ودقیقا عمل کردم خیلی حسش خوب بود خیلی اعتمادبه نفسم بیشتر شد و فهمیدم این نشونه اینه که بیشتر با جسمم که همین هستراحت باشم بدون اینکه نقاب بزنم یا برای خوشایند دیگران کاری انجام بدم وهمه باهام راحت بودن. وقتی صحبت های اونجا به سمت ناخواسته بود سرم یه کوچولو ناراحت شد گفتم نشونه اومد الان وقت کنترل ذهنه رفتم تو حیات این سوال رو پرسیدم اگر استاد بود تو این شرایط چطوری به مسائل نیگاه میکرد که احساسش خوب میشد ؟ شروع کردم به شکر کردن نعمت ها وکلی با جوجه ها سرگرم شدم که تو اون محیط نباشم وهمه هم بارفتارم راحت بودن چون خودم دیگه مقاومت نداشتم تازه جوجه ها رو به چندتاشون نشون دادم

    و یکم فایل گوش دادم که ذهنم کنترل بشه وخیلی زود سرم خوب شد وحتی بدون چادر رفتم تو وسط روستامون . گفتم فرزانه باید از همینجا شروع کنی و خودت باشی تا هدایت بشی به جاها وآدم های بهتر وشرایط بهتر. یلی حسم خوب بود وخوشحالم هم روابط وهم صلح با جسمم واعتمادبه نفسم خیلی بهتر شدم البته جای کار بسیار هست ولی به خودم آفرین میگم چون تو این مسیر قدم برمیدارم این نتایج وشجاعت ها تو رفتارم داره بیشتر بروز پیدا میکنه . خدایاشکرت خدایا شکرت.

    سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز واستاد عزیز

    سپاسگزارم از خداجونم که کمکم کرده در این مسیر پایدار باشم

    خدایا سپاسگزارم که هرروز بر ایمان وعمل صالح من میافزایی

    خدایاسپاسگزارم که هرروز برنعمت وثروت وعشق من میافزایی

    خدایا سپاسگزارم که هرروز تو روبیشتر درک میکنم ومرا به خودت نزدیکتر میکنی

    ردپای من در پله 8ام سفر تحول زندگیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1578 روز

    بنام الله یکتا

    سلام

    این کلیپ چقدرخوبه به شرط اینک بش عمل شه من یه باردیدم عمل نکردم ولی الان ک دیدم میخوام بش عمل کنم برای چنتاازاهدافم قدم کوچیک بردارمتنهاکسی ک منوبه خوشبختی میرسونه خودمم پس اگ میخوام به هرچیزی ک میخوام برسم بایدازامروزشروع کنم اولین هدفم گرفتن گواهینامه بودهمش دس دس کردم این ماه اون ماه ولی دیگ بسه الان آماده شدم دارم میرم براعکس گرفتن اولین قدم یاعلی 😍😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    نازنین گفته:
    مدت عضویت: 1755 روز

    سلام به همگی

    روز هشتم سفرنامه:

    خیلی لذت بردم از شنیدن این فایل و چندین بار شنیدم و اون لحظه و اون جمله که استاد شما گفتید:خودت هم میدونی اگر تا الان با ایمان حرکت می‌کردی، خیلی از چیزها رو بدست می‌آوردی

    چیزهای فوق العاده رو بدست می‌آوردی ولی همش به دنبال بهانه و توجیه بودی

    اگر حرکت می‌کردی، اگر گام‌های کوچک اما متوالی رو بر می‌داشتی!

    دقیقا همینه، امروز با خودم این جملات رو تکرار کردم همین الان بهترین زمان واسه ی تغییر باورهامه ؛همین زمان باید احساسمو خوب کنم و ذهنمو کنترل کنم ؛دیگه بسه اهمال کاری

    من به خودم گفتم اگر از همین لحظه همین الان مراقب توجهم باشم و با ایمان ادامه بدم چه نتایج فوق العاده رو میگریم چون بارها دیدم که احساسمو خوب نگه داشتم شکرگزاری کردم و مراقب توجهم بودم روی باورهام کار کردم و نتیجه ها همون لحظه ایجاد شده ممکنه نتایج بزرگ نبوده باشه چون میدونم باید تکاملم طی بشه ولی همون نتیجه های کوچیک انقدر لذت بخش بود که ایمان منو به قانون بیشتر کرده در واقع بهم لذت دادن

    بهم انرژی دادن و انگیزه دادن

    استاد من به خودم قول دادم که هرروز چند تا از فایل های شما رو بشنوم و ببینم چون خیلی منو توی مسیر نگه میداره البته خداوند و احساس درونیم داره اینو میگه و میدونم که تمام آگاهیی ها از جانب خداونده

    احساسم میگه تغییر دیگه ی زندگیم اینه که صبح ها زودتر بیدار بشم چون دیگه حس خوبی تا دیر وقت خوابیدن ندارم

    احساسم میگه سعی کنم از الان از خودم یک انسان عمل گرا بسازم انسانی به قانون عمل میکنه و فقط حرف نمیزنه

    البته عمل گرا بودن هم تکامل لازمه چون میدونم آدمی که همیشه اهل اهمال کاری بوده نمیتونه یه شبه عمل گرا باشه فقط با حرکت های کوچک و پیوسته میتونه این صفت توی خودش پر رنگ و پررنگ تر کنه

    و تنها راهش هم همینه که به خودم میگم همین الان وقته تغییر همین الان زمان حرکته نه یک ساعت دیگه نه دوساعت دیگه و نه فردا

    خیلیی ممنونم از خداوند از شما و خانم شایسته و بچه های سایت با این کامنت های زیباشون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: