پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 3 - صفحه 11
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/11/abasmanesh-18.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2020-11-18 07:55:232020-11-22 21:33:12پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 3شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم
گفتین ترسهای واهی هستن و راه غلبه بر ترس رفتن در دل آنهاست و پیدا کردن الگو برای ترسهامونه
گفتین لذت بردن در لحظه و زندگی کردن در لحظه
الان دقیقآ در این شرایط هستم
ترسهایی دارم که نمیتونم برم تو دلشون و از طرفی میخوام اینکارو بکنم
و الان باید از همین الانه زندگیم لذت ببرم با تمام چالشهایی که دارم
نجواهای مختلفی میاد توی ذهنم ولی تنها پناه من خداست و صحبت کردن و کمک خواستن از خودشه و تکرار آیه های قرآنه
این کامنت گذاشتم که ردپایی باشه از اینروزهام که دارم رو دوره 12 قدم کار میکنم و تو سایتم هستم و باخدا حرف میزنم
خدایا کمکم کن
درپناه الله یکتا باشید
سلام
سریال زندگی در بهشت خیلی لذت بخش و زیباست
چقدر میشه از این مسیر درس گرفت که چطور بشه با مسائل روبرو شد
استاد زندگی در بهشت بهترین مسیر برای جهت دهی افکار و فرکانس هاست
بهترین مسیر که بشه تصمیم گرفت چطور زندگی خودمان را خلق کنیم .و بهتر میشه یاد گرفت چطور از قوانین استفاده کنیم
و برام خیلی درس داشت وقتی از استاد سوال کردند که فرزندتان کجاست گفت ایران هست تا خودش مسیر زندگی خودش را بسازد
یعنی این که استاد با کمال توحیدی داره زندگی میکنه
این که مسئولیتی نصبت به فرزندش هم ندارد چون همه بنده خدا هستند و همه قابل هدایت شدن هست
چقدر من دیدم و حتی خودم قبلا واقعا چقدر فدای فرزند میکردم
و بزرگترین شرک را داشتم که باید من الان تلاش کنم تا بچه هام زجر نکشند ولی حالا برام مهم نیست چون همه قابل هدایت شدن هستند. و خداوند خودش روزی میدهد . برای همه همه چیز را فراهم میکند خدایا شکر از این همه آگاهی
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
– در مورد ترس از حیوانات توضیح دهید؟
تنها راه غلبه بر ترس : مواجهه شدن با آن است الگوهایی را بیابیم که با حیوانات سر و کار دارند و: مشکلی با آنها ندارند
دیدن این الگوها : در ذهن ما این باور را ایجاد می کند که ترسی از حیوانات وجود ندارد.
– پسر شما کجا است؟
به ایران فرستاده شده به این دلیل که: بیشتر به خود متکی باشد بیشتر پیشرفت کند و بیشتر قدر داشته های خود را بداند و سپاسگزار تر باشد
– ایا ملک 60 هکتاری به عنوان سرمایه ی ملی تلقی نمی شود؟
در آمریکا نشنال پارک ها استیت پارک ها و پارک های شهرداری وجود دارند : که نمی توان تصرف کرد تنها می توان از آنها: استفاده کرد.
نصف بافت آمریکا: درخت است اما در ایران چون در مناطقی با بافت بیابانی سکونت داریم اینگونه فکر می کنیم
– شما در پایان با مرغ و خروس ها چه کار می کنید؟
به پایان آن: فکر نمی کنیم زندگی در لحظه: رخ می دهد چرا باید به پایان آن فکر کنیم از بودن با آنها لذت می بریم: نتیجه و پایان آن اصلا اهمیت ندارد اگر به پایان هر چیزی فکر کنیم: هیچ کاری انجام نمی دهیم از لحظه کنونی لذت ببریم و تجربه کسب کنیم
– چگونه می توانیم نهایت استفاده را از سریال زندگی در بهشت ببریم؟
الگو گرفتن و باور پذیری : به اینکه می شود روابط عالی را تجربه کرد به این شکل زندگی کرد آزادی زمانی و مکانی داشت:
بالاترین استفاده ای است که می توان از سریال زندگی در بهشت را داشته باشیم.
– ایا می توانیم کارهای پر بارتری به جای این کارها انجام دهیم؟
من فکر می کنم انجام این کار ها که هم لذت بردن هم الگو سازی برای دیگران است : پربارترین کاری است که می توان انجام داد بسیاری از افراد پر باری را در: حرف و نظر مردم می دانند لحظه ای بعد ممکن است بمیریم: ایا این زندگی را تجربه کرده ایم؟ پر بار به چه معناست؟
– ایا فصل پاییز و زمستان در پارادایس وجود ندارد؟
پارادایس در شمال: فلوریدا است که فصل پاییز و زمستان دارد پارسال: فصل زمستان وجود نداشت و هوا بسیار گرم بود
برف نمی بارد جنوب فلوریدا: پاییز و زمستان ندارد و برگ ها همیشه سبز است
– ایا ایده ای برای زمین 60 هکتاری دارید؟
به یکی از دوستان اجاره داده ایم: خداوند این شخص را هدایت کرد و آن را بسیار تمییز و مرتب کرده و به وسیله تراکتور دانه هایی کاشته تا پرندگان را شکار کند سیستم شکارگاهی برای خود ایجاد کرده است ولی ما فرصتی برای استفاده از آن را نداریم
– ایا لری پول دریافت می کند؟
برای کارهایی که به او واگذار می شود : دستمزد بسیار کمی طلب می کند اما بابت بسیاری از کارهایی که خودش انجام می دهد: هیچ پولی دریافت نمی کند اما من در ازای کار : به اشکال مختلف هدایایی به او می دهم
– چرا جوجه ها سریع رشد می کنند؟
به خاطر اینکه خانم شایسته به آنها رسیدگی و در طبیعت زندگی می کنند
– ایا احساس غذا دادن به مرغ و خروسها خوب است؟
باید حتما این حس زیبا را تجربه کنیم: اگر این حس را تجربه نکنیم عمرمان به فنا خواهد رفت
– چرا از ماشین برای کندن درخت استفاده نکردید؟
اکنون تراکتور داریم که از آن استفاده می کنیم
– چرا فضایی مسقف برای ابزار آلات ایجاد نمی کنید؟
برنامه برای ایجاد آن داریم: که بدون عجله می خواهیم به انجام آن بپردازیم به پروژه های بلند مدت: فکر نمی کنیم در لحظه زندگی می کنیم چون علاقمند به تجربیات متعدد و متنوع داریم برنامه ما :پاکسازی کامل درختان و علف های هرز است
– ایا علاقه دارید مسیرهایی برای موتور سواری ایجاد کنید؟
آسفالت در همه ی مکان ها وجود دارد تریل های طبیعی هست: که بسیار کم است
– شما مخالف تبلیغات در پیج شخصی خود هستید چرا برای کانال جیکوب تبلیغ کردید؟
چون قول داده بودم: این کار را برای او انجام دهم و اصلا فکر نمی کردم : چنین کاری را انجام دهد
هر کسی در پیج شخصی من تبلیغ کند: 100 درصد بلاک می شود
– چرا کفش های شما جای به خصوصی ندارد؟
زندگی در طبیعت : هیچ استانداردی ندارد
– آیا اطراف پارادایس حیوان وجود دارد؟
بله. آهو بوقلمون وحشی کیودی
– سیستم فاضلاب به کجا می ریزد؟
سیستم فاضلاب و دستشویی از لوله های زیر پل عبور می کند سیستم فاضلاب حمام دستشویی ماشین لباسشویی ظرفشویی و.. جمع می شود پمپی وجود دارد و در مخزنی جمع می شوند. در آمریکا سیستم فاضلاب وجود دارد که مخزن بزرگی است و به این شکل طراحی شده:
فاضلاب وارد آن شده پر می شود و از بالا در دل زمین می رود: مواد سنگین در پایین تجزیه می شود آب سبک: از بالا در زمین نفوذ می کند که البته فاصله ای بین چاه آب و جایگاه فاضلاب وجود دارد که: به یکدیگر متصل نشوند
– آیا می توان در این خاک گل و گیاه کاشت؟
خاک خوبی برای کشاورزی نیست: چون ماسه ی بادی است اما در بسیاری از مکان ها: کشاورزی وجود دارد
برنامه برای کاشت گیاه نداریم براونی همه ی گیاهان را خواهد خورد
– چگونه باز می گردید که بوقلمون ها را دور بزنید؟
با موتور و ماشین به آنها غذا می دهیم که بتوانیم به سرعت آنها را ترک کنیم: موجوداتی بی نهایت وابسته هستند
– سرنوشت مرغ ها چه می شود؟
مشخص نیست
– ایا علاقه دارید زنبور عسل هم داشته باشید؟
زمانی که هدفی دارم: دنبال می کنم و اجازه می دهم خداوند مرا هدایت کند اگر به دنبال هدف خود رفتم اما شرایط آن ایجاد نشود: به این نتیجه می رسم که حتما نباید وجود داشته باشد البته این مورد مربوط به اهدافی است که سرگرمی محسوب شده و به همین دلیل درگیر آن نمی شوم در مورد سایر اهداف هم : خداوند هدایت می کند
– در دریاچه ماهی پرورش می دهید؟
این دریاچه مخصوص پرورش ماهی است اما به خوردن غذای دریایی علاقه: ندارم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدای مهربان خداوندا هر چه دارم از ان توست
خیلی لذت بردم از صحبتهاتون تحسین میکنم این نگاهتون به زندگی رو من هم دوست دارم از هر جایی هستم لذت ببرم و یاد بگیرم قانون رو که در زندگی عمل کنم و خیلی از این خوشم میاد که گفتین کاری نداشته باشیم که اخرش چی میشه که این سوال همیشه قبل از امدن تو این مسیر با من بود و الان دیگه برام بی معنی شد دوست دارم فقط تو لحظه باشم و از کارایی که خودم دوست دارم انجام میدم لذت میبرم اگرم لذت نمیبرم انجام ندم یا اگر مجبور به انجامش هستم با لذت انجام بدم و همش به خدا بگم من این طوری دوست دارم الانم وجدانن خیلی راحت تر شد که هر چی میخوام همون میشه خداروشکر و چیزی که دوست دارم رو بهش فکر میکنم در موردش مینویسم و تجربه اس میکنم خداروشکر الان با بودن در این سایت و اتفاقات عالی که رقم میخوره همه چیز عالیه خدایاشکرت واقعا خیلی از سریال هاتون یادگرفتیم به قول استاد و بچه ها خیلی هامون همین زندگی رو داریم و میتونیم لذت ببریم اما ما فکر میکردیم با یه ماشین خاص میشه لذت برد اما لذت بردن همین کارای ساده هست همین دیدن سریال زندگی در بهشت همین یه کم مهربون بودن یه کم پیاده روی کردن به مرغ و جوجه غذا دادن و اینا هست و خواسته ها خودش میاد بهبود همیشگی داشتن هم لذت بردن خدایاشکرت که در مسیر خوشبختی قدم میزنیم و لذت میبریم خدایاشکرت واقعا سپاسگزارم از شما و دوستان گرامی در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا و اخرت باشید دوستون دارم
به نام هدایت الله
سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم
خداروشکر میکنم امروز هم با فایل مصاحبه با استاد کلی آگاهیهای زیادی را دریافت کردم از خداوند طلب کمک میخوام که منو هدایت کنه که از کج فهمی ها به دور باشم
که در مسیر درست و صراط مستقیم حرکت کنم …
خدایا منو اسان کن برای اسانی ها
خدایا منو راحت کن برای راحتی ها یکی از چیزایی که ازتون یادگرفتم امروز گذر از وابستگی های زندگی و جستن حال خوب در لحظه هست، این وابستگی ها میتونه خیلی چیزا باشه حتی خانواده و فرزند یا نظرات و توجه دیگران، ترس از آینده و اینکه خب حالا چی میشه؟ تهش چی؟ یا گذشته و خطاهایی که بی شک همهمون تو زندگیمون داشتیم ولی کمتر کسی میتونه بپذیره و درس بگیره و در عمل به لحظه اکتفا کنه و بقول خودمون گفتنی زندگی رو انجوری که سزاوار هست حالشو ببره،
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد، خانم شایسته و همه دوستان سریال زندگی در بهشت
خیلی خوشحال و خوشبختم که اینجا حضور دارم و هرروز دارم درست زندگی کردن رو یاد میگیرم؛ از استاد، از خانم شایسته و از کامنت دوستام.
واقعا این کامنتی که دوستمون نوشت و به عنوان توضیحات متن انتخاب شد: یک درس بزرگی برای من بود و دارم فکر میکنم میبینم اینجا جنبه های مختلف زندگی رو میشه آموخت، اینجا میشه نکته های طلایی رو آموخت و آموختن ها بصورت پایدار باشه، آدم به درجه ایی میرسه که خیلی به راحتی و با آرامش زندگی میکنه.
از همه مهم تر دیدن سبک زندگی استاد که میشود اینطور زندگی کرد: یا اصلا به نوعی میشود اونطور که خودت دوست داری زندگی کنی، اونجور که خودت حال میکنی، آرامش داری، حس خوب داری، بهت لذت میده: خوده من به شدت از سبک زندگیم راضی ام، ولی خوب دوست دارم از این بهترم بشه، ولی دارم اونجور که دوست دارم زندگی میکنم، اونجور که دوست دارم کار میکنم، رو خودم کار میکنم، غروبا میرم ساحل پیاده روی، بدمینتون بازی میکنم و بعدش میرم شنا: من الان این سبک تفریحو دوست دارم و بهم لذت میده.
چقدر خوبه یاد گرفتم باید اونجور که خودم دوست دارم زندگی کنم؛ اونجور که خودم عشق میکنم زندگی کنم.
من قبلنا از تتو اصلا خوشم نمی اومد: اما الان آدمایی که تتو میزنن رو تحسین میکنم، میگم فارق از نگاه بقیه، فارق از حرفایی که دیگران میزنن: این شخص اون کاری که دوست داره رو انجام میده و این برای خودم زندگی کردن رو خیلی دوست دارم؛ من اصلا برای خودم زندگی نمیکردم، اصلا؛ نه لباس پوشیدن، نه کار، نه حرف زدن نه رفتار کردن، عوضش تو این 2 سال و خورده ایی تا تونستم تجربه کردم اون رفتارهایی که دوست داشتم و از این جهت خیلی خوشحال و خوشنودم
خوشحالم که ارزش ترین دارایمو: وقتمو دارم صرف دیدن فایل های گرانقدر، گرانبها و زندگی ساز استاد میکنم: اینجا میشود همه چی رو باهم داشت و همه چی رو باهم تجربه کرد.
استاد عزیزم بینهایت سپاسگذارتونم: هر روز و هر لحظه دارم از شما یاد میگیرم
خدایا بینهایت سپاسگذارتم منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کردی: خدایا شکرت
سلام استاد عزیزم
نوشته های یزدان عزیز رو خوندم و چه قدر با خوندنه کامنتش یاد خودم افتادم
یاد اشتباهات و کج فهمی های خودم افتادم
من از بچگی یه سری الگوها داشتم ، کسایی که دوست داشتم مثل اونا بشم و موفقیت هایی که اونا دارن رو به دست بیارم ، و من خودمو با اونها مقایسه میکردم مثلا میگفتن کایلی جنر از هجده سالگی خونه خودشو خرید و مستقل شد و دیگه از پدر مادرش پول نگرفت
این الگو ها و صدتا الگوی دیگه خیلی منو تحریک میکرد که اره نگار توهم دیگه یه ریال از پدر مادرت نگیر و برو کار کن الان که هجده سالت شده و فقط از درامد خودت استفاده کن و هیچی از پدر ماردت نگیر …
این طرز تفکر یه جنبه ی خوب داشت و یه جنبه ی بد
خوبش این بود که رفتم سرکار از هر کاری که میتونستم شروع کردم ولی جنبه بدش … همونی که ایشون اشاره کرد … کج فهمی از قانون و پس زدن کمک های غیبی خداوند در این مسیر… چه دلیلی داشت من این نعمت و دست خدا رو که به صورت خانواده ظاهر شدن تو زندگیم رو پس بزنم ؟؟؟
بگم نه این شرکه که پدرم به من پول بده … وای بر این کج فهمی ها که زندگیو به خودمون سخت میکردیم … یادمه منم نه شغلی نه درامد خوبی هیچی نبود رفتم به بابام گفتم دیگه حق نداری پول بریزی ماهیانه به حسابم ( حالا بنده خدا پولی که ماهیانه بهم میداد اینقدر کم بود که نگم مثلا در حد 5 تا ساندویچ خریدن ) چون فکر میکردم این شرکه که از کمک پدر مادرت استفاده کنی
اما به قول ایشون ما شرایطمونو خودمون انتخاب کردیم هم تضاد ها هم کمک ها تا با اونا رشد کنیم یعنی همون کمک ها هم باعث رشدمون میتونن باشن وقتی در مسیر درستیم
یادمه یه بار استاد گفت اره بچه ها خوبه که ما از صفر شروع کنیم ولی چه قدر خوبتره که اگه پدر مادر ثروتمندی داریم از ثروت و سرمایه ی اونا در جهت رشدمون استفاده کنیم مثل دونالد ترامپ که تنها پسر خانواده بود که بیزنس پدرش رو به دست گرفت و گسترشش داد و چندین برابر بزرگترش کرد
یادمه اون موقع برای اولین بار که این حرف استاد رو شنیدم درکش نکردم گفتم وا یعنی چی … مگه چیه مگه چیکار داره ادم بیزنس و ثروت و سرمایه باباشو بگیره بزرگ کنه … چرا . چون توی ذهنم از صفر شروع کردن و از بدبختی و زجر شروع کردن و توی مسیر سختی کشیدن یه جورایی ارزش داشت و موفقیت بود …
مثلا همیشه میگفتم اون کسی که از روستا و ته دهات دکتر شده ارزشمند تره یا کسی که تو شهر وسط نعمت و ثروت دکتر شده و میگفتم خب معلومه اونی که از ته دهات دکتر شده کلی زجر کشیده تا به اونجا برسه پس ارزشمند تره
و این باور قشنگ نماد پیدا کرده بود توی زندگیم
با اینکه شرایطم سخت بود اما ناخوداگاه دوست داشتم سخت تر هم بشه … خودم سخت ترش میکردم … همون دو قرون پولی که بابام میداد هم نمیگرفتم … حالا با اون دو قرون فوقش چند تا ساندویچ میشد بگیرم چیزی نبود ولی انگار دلم میخواست همونم نباشه تا پس فردا موفق شدم بگم ملت ببینید من از یه خانواده ی فقیر به اینجا رسیدم من از هجده سالگی هیچی پول از پدر مادرم نگرفتم ببینید منو چه قدر موفق بودم که هیچ وقت کمکی از پدر مادرم نگرفتم …
اون اوایل خیلی این کح فهمی رو داشتم و به غرورم بر میخورد کمکی از پدر مادرمو قبول کنم با اینکه هیچی نبود هیچی نداشتم … درستش این بود که با خودم میگفتم من دارم حرکت میکنم دارم به اموزه ها گوش میدم و عمل میکنم چرا در این بین از نعمات خدا بهره نبرم و کار رو برا خودم سخت کنم ؟؟
من داشتم حرکت میکردم داشتم چاقعا به اموزه ها عمل میکردم میرفتم سرکار دنبال علایقم بودم سعی میکردم عزت نفسمو افزایش بدم و و و …. و چه قدر خوب بود تو اون مسیر زیبا که خودم خودمو انداخته بودم تو چالش و میرفتم سرکار و به قچلی تو دایره امنم ننشسته بودم واقعا داشتم حرکت میکردم و ایمانمو نشون میدادم در عمل … اون موقع اجازه میدادم دستان غیبی خداوند این مسبرو برام هموار تر کنه
اما نمیذاشتم پس میزدم …
تهش اینه که باور داشتم برا موفقیت باید زجر کشید … و اون مقایسه هایی که من میکردم با اون الگوها اصن درست نبود…. خیلی سال طول کشید بفهمم چه ضربه هایی به خودم زدم به خاطر مقایسه ی خودم با کسایی که میخواستم مثل اونا بشم … کسایی مثل جمیفر لوپز ، شکیرا ، اریانا گرانده ، سلنا گومز ، تیلور سویفت و …
یادمه با خودم میگفتم خب تیلور سویفت 17 سالگی تور برگزار کرد من الان 17 سالمه و حتی پول نداشتم برم کلاس اواز و میشستم گریه میکردم که چرا نمیتونم مثل اونا باشم با اینکه تلاشمو دارم میکنم واقعا …
بازم کج فهمی بود … فک میکردم دو تا چیز ارزش داره
یکی اینکه در سن کم به موفقیت برسی مثلا زیره 20 سال ( چون الکوهام همینطور بودن )
یکی بدون کمک خانواده برسی
و چون نتونستم این دو تا ارزش رو بسازم فک میکردم خب دیگه موفقیت اینه پس من از دستش دادم سنم که رفت بالا هنوزم که با خانوادمم(اون موقع قبل 18 سالگیم)
ولی نمیومدم بگم اقا جان اون الگوها چه پیش زمینه هایی داشتن ایا منم اون پیش زمینه ها رو دارم ؟؟؟
به طور بی رحمانه ای از خودم انتظار داشتم نتایجی که مثلا کایلی جنر گرفت در سن کم رو منم بگیرم …
دوست داشتم تو 18 سالگی مستقل لشم برم براب خودم زندگی کنم حتی به زور بدبختی و سختی
ولی نمیگفتم کایلی جنر تو سن 18 سالگی به اندازه چند تا خونه خریدن پول ساخته بود و کسب و کار بزرگ خودشو داشت که تقریبا جهانی بود ایا منم در سطح و مدار اون بودم که بخوام مستقل بشم ؟؟؟ ایا من پیش زمینه ی اون و باورهای اونو داشتم که بخوام اینکارو بکنم ؟؟؟ ایا به اندازه ی اون به راحتی منم میتونستم مستقل بشم ؟
نه
نه فقط تقلید کورکورانه بود فک میکردم افتخار اینه که از صفر و زجر و بدبختی برسی به ثروت درحالیکه همون کایلی جنر مطمعنم حتی یک روز زجر نکشیده و با عشق و لذت پول ساخته از اول … فقط اون تکاملش رو زودتر طی کرد به خاطر شرایطی که توش بود …
موضوع اینه که همون کایلی جنر از بچگی وسط پول و ثروت و نعمت ها بزرگ شد وسط شهرت وسط دوربین های هالیوود بزرگ شد وسط موفقیت های جهانی پدر مادرش بزرگ شد و از بچگی بیشترین خرج ها براش شد بهترین ها براش خریده میشد و با کمک مادرش و خواهرای معروف و سلبریتی اش تونست 14 سالگی چندین هزار دلار بسازه و ….
من کدوم یک از اینا رو داشتم حتی یک صدم درصد باورای کایلی رو نداشتم که بتونم نتایج اونو اون قدر زود بگیرم …
و همون کایلی ، همون تیلور سویفت ، همون سلنا و …. چنان پدر مادرشون در سن کم ، کمکشون کردن و براشون خرج کردن و کنارش بهشون باور و ایمان دادن که تو میتونی ، که تونستن در 16_17 سالگی به اون نتایج برسن
اما من چی !!؟؟
من هیچی نداشتم هیچ کدوم از شرایط اونارو نداشتم … و تازه همون دو ریالی که بابام هم میداد میخواستم نگیرم
میگفتم کایلی هجده سالگی از پدرش چیزی نگرفت ولی نمیگفتم کایلی از کودکی پدر و مادرش هزاران دلار بهش دادن و کمکش کردن و در ثروت و نعمت بزرگ شد ولی من یه دلارش هم نداشتم و نگرفتم و خرج نشد برام خخخخخخ …
و خلاصه وقتی این ترمزم رو فهمیدم و برداشتم خداوند از طریق همون پدر مادرم بدون بدون بدون اینکه من کلمه ای بگم بهم نعمتا رو رسوند بهم پولایی که نیاز داشتم برای رشدم رو رسوند…
میدونید درست ترین مسیر اینه که ادم از پدر مادرش یا هر کس دیگه ای که خدا میاره اون پول و نعمت و شرایط رو بگیره و با اون خودشو بسازه
مثلا سرکار بره ولی اگه پدرش خواست کمکش کنه قبول کنه
یادمه توس این چند سال اگه بابام میگفت دخترم برات پول بریزم با اینکه واااقعا داشتم تمام تلاشمو میکردم تما جونمو برای هدفم میذاشتم و طبق اموزه های استاد عمل میکردم ولی خب اون مقدار پول لازمم رو نمیساختم به بابام میگفتم نهههههههههه من نمیخوام من خودم دارمد دارم و شرک میدیدم که کمک پدرم رو قبول کنم …
ولی همون نه گفتن من شرک بود چون خداوند رو اون انرژی که میتونه حواب ایمان و تلاش منو از هزاران طریق بده نمیدیدم فکر میکردم پدرم از خدا جداشت و خداوند نمیتونه اون نعمت رو از طریق پدرم جاری کنه و بهم بده باید از فلان کارم بده
مثل اینکه استاد سال 90 میگفت نه من قبول نمیکنم از دوره تند خوانی پول دربیارم این شرکه باید حتما از دوره های قانون جذب و توحید پول دربیارم …
میدونید این خداونده که از هزاران طریق میتونه در ما جاری بشه …
و وقتی ما این هزاران طریق رو درک نمیکنیم ما مشرکیم …
حتی من این مقاومتو تا چند روز پیش داشتم که پدر مادرم دوره ی کشف قوانین رو از استادو خریدن با اکانت من ، من میگفتم نه نمیتونم استفاده کنم چون باید خودم به دستش بیارم … ( خودم با پول از درامد شغلی که خودم انتخاب میکنم ) که خداروشکر این ترمز بد و بزرگم هم با کمک یکی از دوستان عزیزم حل شد و الان خیلی راحت تر از قبل پذیرای کمک های پدر مادرم و یا هر کس دیگه ای هستم که خداوند بر سر راهه من بذاره … و با خودم میگم وقتی این دوره به صورت حلال وارد اکانت من در سایت شده چرا این هدیه خداوند رو قبول نکنم ؟؟؟
چرا نپذیرم این خداست که از طریق پدر مادرم داره جاری میشه ؟؟؟
این شرکه که کمک های خداوند رو که از هزاران طریق برامون میاد پس بزنیم … چون نفهمیدیم انرژی سیستم همه چیزه و در همه چیز چه انچه میبینیم و چه انچه نمیبینیم وجود داره و جاری میشه …
و خداروشکر میکنم که این ترمز و این کج فهمی خیلی بدم که داشت از پا منو در میاورد حل شد تا الان و چه قدر راحت تر میبینم نعمت خداوند در زندگیم جریان پیدا کرده …
میبینم مسبر برام هموار تر شده …
ارزش اینه که من از مسیر هموار به موفقیت برسم
همونجور که اون سلبریتی ها و الگوهای من رسیدن
اونا هم هیچ کدومشون به خدا قسم نصف یه روز زجر نکشیدن و کلی کمک های مالی و عاطفی پدر مادرشون رو داشتن تا به اونجا رسیدن …
ارزش و موفق واقعی اونیه که مثل ترامپ بیزنس پدر رو گرفته و چند برابرش کرده
ارزش اینه که تو همون شهر با امکانات زیاد و در رفاه دکتر بشی … این خیلی ارزشمنده و واقعا هم قدرت ذهن قوی تری میخواد که توی رفاه و ثروت باشی ولی تمام تلاشتو بکنی برای بهتر شدن … چون به قول استاد وقتی هیچ تضادی نیست و همه چیز داری واقعا قدرت بیشتری میخواد حرکت کردن تا وقتیکه فقیری و پول نداری و تضاد ها مجبورت میکنن پولسازی کنی یعنی دیگه راهه دیگه ای نداری مگه نه از گوشنگی میمیری …
ولی اینکه از کمک های پدر مادرت ، از شرایطی که خانوادت برات فراهم کرده استفاده کنی و بکشونی خودتو بالا این ارزشمنده …
الانی که این کامنتو مینویسم به لطف الله دارم تو دوره قانون آفرینش شرکت میکنم و به ارزویی که خیلی وقت بود داشتم رسیدم … بعدش حتما در دوره کشف قوانین که هدیه پدر مادرم به من بود و با اکانت من خریداری شده میخوام شرکت کنم …
توی این چند ماه که این ترمز رو برداشتم واقعا خیلی نعمت ها و ثروت ها راحت تر در زندگیم جاری شد …
سپاسگزارم استاد ازتون
از خداوند طلب کمک میخوام که منو هدایت کنه
منو هدایت کنه که از کج فهمی ها به دور باشم
که در مسیر درست و صراط مستقیم حرکت کنم …
خدایا منو اسان کن برای اسانی ها
خدایا منو راحت کن برای راحتی ها
خدایا من به دنیا اومدم که به راحتی لذت ببرم
هدف از خلق و افرینش من به راحتی لذت بردن بوده
ثروت مثل اکسیژن بی نهایته و حق طبیعیه من از بدو تولد بوده …
خدایا خودت راهو نشونم بده …
خدایا من فقیرم به هر خیری که از سمت تو بهم برسه
خدایا من ضعیفم در برابر تو من هیچی نمیدونم اکه راهنمایی و لطف تو نباشه من هیچی نیستم من یک نفس نمیتونم بکشم بدون تو …
خدایا منو با صالحین محشور کن
خدایا فقیرم به هر هدایتی از سمت تو
خدایا زندگی رو برای اسان کن
ثروت رو برای من اسان کن
اسانم کن برای لذت ها
اسانم کن برای نعمت ها
اسانم کن برای زیبایی ها
اسانم کن برای موفقیت ها
خدایا دوستت دارم خدایا این بنده بدون تو هیچه
خدایا منو به راحتی به عرش برسون
خدایا تمام نعمت ها ثروت ها موفقیت هارو به راحتی وارد زندگیم بکن
من به دنیا اومدم تا بندگی تورو بکنم نه اینکه تلاش فیزیکی و زجر بکشم
من به دنیا اومدم توحیدی عمل کنم نه اینکه به دنبال پول و موفقیت بدوعم …
من به دنیا اومدم تا رزق بیوفته دنبالم …
خدایا عاشقتم مواظبم باش که لحظه ای رومو ازت برنگردونم … اره مواظب باش که من لحظه ای روم رو از تو برنگردونم … چون همیشه این منم که خطا کارم و از تو غافل میشم تو که اینقدر وهابی اینقدر مهربونی اینقدر با وفایی اینقدر رحیمی اینقدر رحمانی که هیچ وقت هیچ وقت یک صدم لحظه ای از من غافل نشدی چون اگه بشی توی همون یک صدم لحظه تمام حهان سقوط میکنه …
این ماییم که رومونو از تو برمیگردونیم …
خدایا کمکمون کن رومونو ازت برنگردونیم
کمکمون کن ایمان بی قید و شرط بهت داشته باشیم
کمکمون کن تنها تورا بپرستیم و تنها از تو یاری بجوییم …
به نام الحق
خیلی پند اموز هست که شما در حین داشتن ثروت و آزادی مالی پسرتون رو فرستادید ایران که رو پای خودش باایسته خودش شروع کنه. یکی از بزرگترین اشتباهات خانواده ها حمایت از بچه هاشونه . من خودم وابستگی باعث شده که خیلی کارها رو انجام ندم و دچار مشکل شوم ، و کم کم با تکامل من دارم میرم جلو و این تکامل واقعا خیلی چاره سازه .
این نگاه آخرش که چی ؟ خیلی نگرش اشتباههیه که خودم سالها داشتم و دارم که شاید از کمالگرایی میاد باعث میشه خیلی کارا انجام ندهم و لذت رو میگیره ، یعنی همه چی رو این نگرش بیهوده میبینه در صورتی که اومدیم از زندگی لذت ببریم و من الان میفهمم چقدر اشتباه میکردم و این نگاه اسیب زا رو داشتم
ارزشمندی و پر باری رو خودمون تعیین میکنیم ، یه دیدی که جالب خودم دارم و در بچه های سایت هم دیدم که حتما باید یه کار خاص انجام بدی یا دست کسی رو بگیری یذ کسی رو کمک کنی یا فلان کار رو داشته باشی که جهان رو گسترش بدی ولی هرکس خودش باید خودشو ارزشمند باشه و اصلا جهان کاری نداری که تو به میلیون نفر ها کمک میکنی یا توی فلان کار هستی و احساسات خود و حست رو میگیره نه عملت رو. یه نفر سنگ کاره ، یکی فوتبالیسته، رنگ کاره و…. خودمون هستیم که که عیار میدیم به کارمون و حسمون موقع انجامش مهمه
دم لری گرم که هروقت بخوای حاظره و این فرکانس و مدار درست شما این افراد خوب رو به شما هدایت کرده و چه سیستم زیبایی
تو ایران تعارف زیاد بود قبلا ،الان نمیدونم ولی خودم باهاش راحت نیستم چون چیز الکی هست و از ته دل نیست.
اطلاعاتی خوبی راجب غذای جوجه ها گفتین خصوصا سرکه و نمیدونستم که باید تو اب براشون ریخته بشه.
مادر بزرگم گوسفند و مرغ زیاد داشت ، موقعی که گوسفندا رو به چرا میبرد خودش جلو میرفت و گوسفندا دنبالش میرفتن بدون اینکه کاری بهشون داشته باشه و خیلی برای همه جالب بود طوری گوسفندا وابسته اش بودن که عجیب بود.
اینکه نسبت به هدفهاتون خیلی رها هستید برای من خیلی درها رو باز کرد و باید بیشتر تمرین کنم چون موقعی که رها بودم و به خدا سپردم خیلی اتفاقات شگفت انگیزی افتاده و باید تسیلم تر باشم اینجوری خیلی مسیر نرم تر و لذت بخش تره
سلام استاد عزیز و نازنین ومریم عزیز
چه سکوت زیبایی در این بهشت وجود دارد
من امروز یک ترمز را پیدا کردم
سر شب من دل یک تاریکی در کنار یک دیوار باغ داشتم میرفتم ویک جایی من ترس برداشتم واونطوری که شد برگشتم صدای سگ ها میومد ومن ترسم بیشتر شد و اینجا دیدم در دل این باغ بزرگ و جنگلی زندگی میکنین فهمیدم که اول باید این ترس را در دل خودم بشکنم تا بتونم به این چنین مکان عالی و بهشتی هدایت بشوم
چون خداوند عاشق من است وخودش منو هدایت میکند
واین هدایت ها منجر شد که من ترمز ذهنی را پیدا کنم پس باید باز هم بروم تو دل ترسم تا خدا مسیر جدید را برایم باز کند
به نام الله یکتا
از این دورهمی خیلی لذت بردم و بعضی جاهاش از ته دل خندیدم
یکی از چیزایی که ازتون یادگرفتم امروز گذر از وابستگی های زندگی و جستن حال خوب در لحظه هست، این وابستگی ها میتونه خیلی چیزا باشه حتی خانواده و فرزند یا نظرات و توجه دیگران، ترس از آینده و اینکه خب حالا چی میشه؟ تهش چی؟ یا گذشته و خطاهایی که بی شک همهمون تو زندگیمون داشتیم ولی کمتر کسی میتونه بپذیره و درس بگیره و در عمل به لحظه اکتفا کنه و بقول خودمون گفتنی زندگی رو انجوری که سزاوار هست حالشو ببره،
شما برای من نمودی از همه پاسخهایی هستید که میخوام از دنیا بگیرم و با تماشای شما جهان بهم ثابت میکنه که میشود!! که قوانین نتیجه میدهد! از ثروت گرفته تا روابط و آرامش و قول معروف خداوند که در قران یک زندگی بدون غم و ترس رو وعده به اهل ایمان و یقین داده…
از خداوند ثروت و برکت و سلامتی و شادی هرچه نیکی در این جهان هست بیکران براتون ارزومندم ..