پاسخ به سوالات تان درباره سریال زندگی در بهشت | قسمت 4 - صفحه 4

به نام خداوند آسمانها و زمین

هزاران درود و سلام بر دوستان بهشتی ام

خداوندا هزاران بار شکرتت…..

چی دارم میبینم، خدای مننننننن…

به خدا وقتی صبح واردسایت شدم و دیدم پاسخ به سوالات بخش 4 هم اومده و اون عکس کپشن رو دیدم، به خداوندی خدا داشتم از فرط زیبایی این منظره ناب، دیوانه میشدممم…

خدایا خدایا هزاران بار سپاس که داریم بهشت تو رو روی همین زمین میبینیم و لذتشو میبریم

خدایا هزاران بار سپاس که من هم جز اون عده محدودی هستم که نگاهش رو شسته و دوست داره عاشقانه که زندگش خودش رو بهتر از روزهای قبلش بسازه ، هر رو زکمی بهتر کمی آرومتر، کمی سپاسگذارتر، کمی قدردان تر، کمی سالم تر و سرحال تر..

خدایا از دست و زبان که برآید… کز عهده شکرت بر در آید

خدایا ممنونتم که لساقتم و ارزشم خیلی زیاده که این چیزا رو میبینم که همون دیدن تنهاش هم خودش هزاران باور مثبت رو میسازه چه برسه به دانلود فایلها و دریافت آگاهی ها و درس گرفتن و تجربه کردن و عمل کردن وووووو که دیگه خداوند آگاهه که تا چه حد میشه بالا رفت، میشه بهتر شد، میشه جور یزندگی کرد که هر لحظه اگه عزرائیل بخواد بیاد سراغت از ته دلت بگی خدایا من راضیم به رضای تو که هر چند شده یه مدتی با آموزه ها و درس ها و قوانین جدید زندگی کردم که دید زیباتر و لذت بخش تری به زندگی داشتم

به خدا از ته قلبم اینا رو میگم، دیگه نه فیلم داریم نه ادا درآوردن و وقتی که من بدونم کیفیت زندگی الانم چه تفاوتی با گذشته نه چندان دورم داره، میفهمم که همه نتایج از کجا دارن میان…

در جهانی که حتی یک برگ بدون اذن خداوند بر زکین نمیفته، چطور میشه که در زندگی من این همه عشق، این همه آرامش، این همه دید زیبا بین، این همه سلامتی و حال خوب و کنترل آگاهانه ذهن زیادتر از قبل شده باشه و من بخوام اینا رو شانسی بدونم، یا اصلا اینقدر گیج و منگ باشم که اصلا حتی نفهممش…

خدایا بابت درک حتی ذره ای تغییر مثبت در وجودم و زندگیم و لمس اون لحظه ها، ازت سپاسگذارم خاشعانه، عاشقانه

خدای من…. اون ویو عقل از سر انسان میبره…

خدایا اون پهنه درختان پشت سر استاد جون و مریم عزیزم، اون انعکاس همه چیز در آب، اون آب تمیز و صاف با جریان نرم، اون کلبه بهشتی وسط اون آب داره باهام حرف میزنه ، داره زیبایی طبیعت و فراوانی خداوند رو به رخم میکشه و میگه این فقط یه بخشی از عظمت وجود خداوند هست، قلبت رو صاف کن، ذهنت رو خالی کن و دید رو زیبا بین تر کن، اون حجاب رو از جلوی چشمات بکش کنار آگاهانه، تا چنان زیبایی هایی رو برات نمایان کنم که زبونت بند بیاد… خدایا قربون بزرگی و عظمتت

خدایا ببخش من رو اگه گاهی حتی برای یه لحظه مشرک میشم و یه اتفاق، یه خواسته یا ناخواسته رو خارج از تو و خودم میبینم… خدایا شکرگذارتم تا وقتیکه دارم آخرین نفسم رو میکشم…

چقدر عالی، چقدر عالی که این فایل توی روز ضبط شد….

چه هوای پاکی… از اینجا هم میتونم بوی چمن و تازگی رو استشمام کنم…

چه گرمای مطبوعی پاشیده روتون و چه زیباست دیدن شما دو عزیز در این قاب رویایی..

به خدا میشه از این عکسا، کارت ستالهایی رو درست کرد که ارزش براشون تصور نیست…

ای جونم به این دو عزیز دل که چند روزه با عشق و تمایل قلبی، با حس و حال عالی با لباس های ست و خوشکل آرمی، نشستن اینجا روبروی دوربین تا ابهامات ما ها رو برطرف کنن…

خدایا به خاطر تک تک جوابهای عاشقانه و آگاهانه مریم جون و استادم سپاسگذارم…

دیدید استاد با دمپایی راحت و ساده و مریم عزیزم با کفش اسپورت و شیک…

این یعنی دو تا دید متفاوت و دو تا زاویه نگاه که مکمل هستند و هیچ کس کاری نداره که دیگری رو اذیت کنه یا مجبور کنی به کاری..

مثلا مریم جون بگه زشته بابا جلو دوربین اینجوری با دمپایی پا انداختی روی پا؟؟؟

خدایا این رها بودن و اینکه در اوج عشق و علاقه به هم، هر کسی از چیزی که دوست داره لذت میبره . هر کسی نگاهش به خودش هست نه تمرکز و دقت جهت تغییر دیگری که برای زوج ها داشتن چنین زاویه نگاهی خیلی میتونه مثبت باشه. خیلی میتونه تغییرات خوبی رو ایجاد کنه. اینا رو همش به خودم میگم . البته کنترل کردن همسر در مورد پوشش و اینارو تا قبل بیشتر داشتم و اینجوری خیلی مواقع نه تنها همسرم بهشون عمل هم نمیکرد تازه حال من بد هم میشد که ببین به حرف من گوش نمیده، بابا من میخوام بهترش کنم، میخوام تغییرش بدم؟؟؟…. ای دل غافل که نمیدونستم من تا اون لحظه حتی فکر نکرده بودم خودم رو تغییر بدم همه چیز درست میشه و هی گیر الکی به اون بنده خدا ندم…

اما الان دیگه رها ترم… یعنی دارم براش تلاش میکنم تا هر روزرهاتر، بی خیال تر، بذارم هم خودم زندگی کنم هم طرف مقابلم و با کنترلام، خفش نکنم…

خدایا هر لحظه اینا رو میخوام بیشتر درک کنم بیشتر اجرا کنم بیشتر روشون کار کنم تا درس بشه برای خودم و تغییرات مثبت خودم..

چقدر استاد ممنونم که بهمون گفتید و یادآوری کردید که ما که داریم از زندگیمون برای شما فیلم میگیریم، این زحت نیست، زجر نداره… اینها همش توش عشقه و مریم جون عاشقانه و یه جورایی متعهدانه داره انجام میده..

یعنی از نظر من این خودش برای مریم جون یه جورایی کنترل ورودی هست، تمرکز و توجه مداوم بر زیبایی ها و خواسته و هماهنگ کردن باورها در راستای اون خواسته ها هست.. چون دقیق داریم میبینیم که ایشون عاشقانه شکرگذاری دوش رو میکنن و بعدش خداوند دوش آسمون رو باز میکنن یا اینکه از ته دل زیبایی ها پرادایس رو سپاسگذاری میکنن و هر دفعه به جاهایی هدایت میشن که هوش از سر انسان میپره.. پس نگاهمون یکطرفه نباشه به این سریالها… به قول خود مریم جون: همش سود ووسود ووسود… یعنی هم ما هم خودش…… خدایا هزار بار شکرت میکنم.. احساس میکنم هر چی میرم جلوتر بیشتر میفهمم برنامه ریزی خداوند رو در رخ دادن هر چیز در وقوع هر اتفاق و اینا به خاطر این هست که استاد قاطعانه به ما میگن بچه ها، فکر کنید، دیگه ندونسته و نفهمیده قضاوت نکنید …. که حتی خداوند هم توی جاهای متفاوت و در آیه های مختلف در مورد تفکر میفرماید: باشد که تفکر کنید، یا برای کسانیکه اهل تفکر و تعقل هستند…..

خداوندا شکرت میکنم که دارم در راستای بیشتر و بهتر فکر کردن گامبرمیدارم..

خدایی الان بعد از 37 سال سن تازه دارم معنی درست فکر کردن رو متوجه میشم و به چه چیزایی که برخورد نکردم..

مریم جون نازنینم خیلی زیبا داره میگه که نت فایلها رو میدیدم و بعد توی زندگی شخصی استاد نمود عملش همه اون گفتارها رو میدیدم یعنی میدیدم که چطور فاصله بین تئوری تا عمل برای استاد اصلا وجود نداره…

یعنی حرفای استاد همون عملشه و عملش دقیقا همون حرفاشه و این دقیقا موضوع روبرام واضح میکرد و خیلی دوست داشتم برای بچه ها هم از یه زاویه دیگه اینا رو نشون بدم که الحمدلله خداوند هدایت کرد هم سریال زتدگی در بهشت رو و هم سفر به دور آمریکا رو..

استا میدونید من الان با این تکاملی که پیدا کردم احساس میکنم بایددوباره بشینم سریال سفر به دور آمریکا رو هم از اول ببینم چون قطعا برداشتم و درکم خیلی بالاتر رفته و اینو دارم قلبا درکش میکنم و چقدر اون دوره سریالها، روند تکاملی ما ها رو دارن جالب برای خودمون روشن میکنن و من قدردان شما دستان بی نظیر خداوندم هستم

یه فایل 15 دقیقه و 34 ثانیه ای چقدر درس داشت.. چقدر حال خوب ایجاد کرد…

اون جمله های پایانی رو که گفتید دیگه آخرش بود و من رو مجدد به فکر کردن وادار کرد..

اینکه من شو من نیستم، اینا واقعیات زندگی من هستم وچون همیشه اینطوری بودم واقعا الان که بچه ها دارن توی کامنت از صداقت من صحبت میکنن ، من بهش توجه کردم و همین صداقت و ادا در نیاوردن باعث شده که ما ها اینقدر راحت از زندگی شخصیمون فیلم بگیریم که شاید حتی 1% مردم حتیجرات فکر کردن بهش رو هم ندارن

و این باعث میشه که برای بقیه اساتید این حوزه، یه اسکیل و مقیاس تعیین بشه تا اونها هم بهتر بشن، بهتر عمل کنن یعنی از نظر من اونها هم جوری تغییر کنن که فاصله بین تئوری و عمل در زندگیشون به 0 برسه و اینجوری هست که اصل معلوم میشه و دلیل نتایج کاملا واضح میشه..

خدا جونم ممنونم .. خدا جونم شکرگذارتم… خدای مهربونم ممنونم که هدایت زیبایی شدم به سمت نوشتن این کامنت که همش از طرف خودته و من فقط کاتب هستم و ایده ها همه از طرف خودته

شما دو بزرگوار و عزیز دل رو تا بعد به دستان توانمند خداوندم میسپارم