سوالات‌تان را درباره سریال زندگی در بهشت بپرسید

سلام به استاد عزیزم خیلی ممنونم بابت این قسمت واقعا یه نیاز بود تا ما هم سوالاتمون بپرسیم خیلی ممنونم از مریم عزیزم با ایده سریال زندگی در بهشت و خدا را شکر می کنم که هر روز چیزهای جدیدی از شما یاد گرفتیم من خودم از بچه های پر و پا قرص این سریال بودم از قسمت اول تا اکنون، این سریال درس ها و تجربه های فراوانی برام داشت از جمله

۱. از همون روز اول که بوته های اضافی دور دریاچه را میکندید و برای من حکم کندن باورهای اضافی بود و.از اصطلاح کور گره برای اتصالی با خدا استفاده کردم، واقعا ممنونم

۲. اون قسمتی که تریل در جنگل درست میکردید و میسوزاندید برام حکم سوزاندن باورهای ریز در ذهنم داشت

۳.قسمتی که در مورد قدرت هیولا وار آهنرباتون صحبت میکردید و فردای اون روز چکش افتاد تو دریاچه و از اهنربا استفاده کردین و چکش بیرون آوردیم و چقدر برام درس داشت از تحسین ها و مرور اتفاقی که افتاده بود میکردید خیلی جالب بود چقدر تمرکز بر زیبایی ها و.هدایت ها داشتید

۴.قسمتی که استاد رفتن مزرعه دوستشون خیلی جالب بود که یک مرد چقدر میتونه فعال باشه هم در کشاورزی هم داشتن ثروت و ماشین ها تراکتورهای عالی و همچنین نمایشگاه تابوت مردگان و داشتن کارگرهای کاری و اینکه این آدم چقدر مهربونه که کل تجربیاتش به استاد انتقال میدادن چقدر منتظر مزرعه طلوعش غروبش زیبا بود

۵.برام جالب بود سیستم قدم به قدم نورپردازی پرادایس در داخل و خارج ساختمان

۶.قسمت کندن نرده خیلی باحال بود

۷.قسمت سفارش درب و پنجره های جدید پرادایس که همه کارها خود استاد و آقای لری به تنهایی انجامش دادن

۸.قسمت غذاهای رژیمی استاد کلی چیزای جدید یاد گرفتیم

۹.قسمت خانواده آقای راین و چهار پسرش کلی چیزای جدید و تجارب عالی از تک تکشون یاد گرفتیم که همگی با خودشون در صلح بودن با هم رفیق بودن همدیگه تایید میکردن پدر و مادر خیلی رابطه عالی با هم داشتن

۱۰.قسمتی که آتش نشانها اومدن چه با ادب و احترام به پرادایس اومدن عالی بود

۱۱.قسمتی که اون اقاهه به تنهایی یه شاپ ساخته بود و اتاقک آماده با خودش آورد خیلی باحال بود

۱۲.قسمت یادگیری موتور سواری مریم جون و غلبه بر ترس ها خیلی آموزنده بود

۱۳.قسمتی که مریم جان حرف از غلبه بر ترس ها و ترس از تاریکی میزدن و اینکه تو دل ترس ها رفتن کلی به من دل و جرات داد

۱۴.قسمتی که ماری که دور لونه مرغا کشدید چقدر حال کردم حسابش رسیدید

۱۵.اینکه تو پرادایس گله آهو رد میشه اوج برکت و نعمت خداوند

۱۶.پروسه مرغ داری که خودش کلی داستانها و تجربه ها داره ما هم کلی قدم به قدم شما ذوق کردیم.

۱۷.قسمتی که آقای تعمیر کار پمپ اومدن پارادایم و خیلی جدی بودن و شما آروم آروم ترمش کردید و باهاش رفیق شدید و روز بعد اون آقای خیلی بد اخلاق و جدی براتون مربای خانگی خانومش آورده بود میگفت بیا فیلم بگیر چقدر حال کردم و تحسین کردم از این تکنیک سوال پرسیدن و رفتن سمت علاقه مندی طرف مقابل باهاشون رفیق می شید.

۱۸.از جت اسکی سواریتون بر روی آبهای پرادایس واقعا لذت بردم یاد فیلم های کارتونی زمان بچگیمون می افتادم، شادی و لذتتون در هر لحظه را تحسین میکنم

۱۹.قسمت خرید تلوزیون بزرگترین سایت و ایده سفر به دور کره زمین خیلی عالی بود آرزوی زمان بچگیم زنده کرد

۲۰.قسمت اسمبل کردن تخت خواب ای کیا خیلی برام درس داشت که با صبر و حوصله و لذت تخت خواب درست کردید.و مریم جان پا به پا در تمام امور از قسمت اول تا کنون همراه شما بودن شما را یاری میدادن شما را تایید میکردن.و کلا ما با شما در این سریال زندگی در بهشت بزرگ شدیم تربیت شدیم که چطور یار باشیم چطور بدون وابستگی. رفیق همیشه همراه باشیم،یاد گرفتیم بریم تو دل ترس ها و کسب تجارب بیشتر و ….

سوالم اینه هدفتون از این مرغداری که کلی وقتتون میگیره کلی هم هزینه بر هست هم ابزار آلات نجاری هم غداهاشون چی هست ایت هدفتون جنبه سرگرمی داره؟

یا هدف ساختن ثروت با این روش داره؟

یا کلا علاقه به مرغ و خروس دارید ؟

یا هدف کسب تجربه هست؟

دومین سوالم اینه بعضی قسمت ها می دیدم شما وارد یه مکانی می شید ماسک میزنید مگه شما به کرونا اعتقاد دارید؟مگه باورمان این نیست که سیستم ایمنی خیلی قوی دارید چون می دیدم بعضی ها که کارمند همون فروشگاه ماسک نزده بودن؟

سؤال سومم اول اینکه رابطه عاطفیتون بی نهایت تحسین میکنم که خیلی با مریم جان رفیق و دوست و بار و.همدل هم هستید چرا شما که اینقدر از قانون سر در میارید اینقدر معنای عشق واقعی درک کردید چرا بچه دار نمیشید چرا واقعا حیف نیست از این طریق هم جهان گسترش بدید و انسان هایی آگاه از خودتون تو این دنیا داشته باشید که راه شما با عشق ادامه بدن و نسلتون گسترش بده؟

سؤال چهارم قسمت ثمره ی به روز رسانی سایت که مریم جان اومدن جلوی دوربین و شما خیلی تحسینشون کردید و گرفتید ما ازدواج نکردیم سوالم اینه مریم جان چه باوری داشتن که تونستن خانواده را راضی کنند با شما بیان آمریکا؟میدونم شما چه تعهدی عمیق و با عشقی با هم دارید اما چطور خانواده و پدر خانواده راضی میشن دخترشون بدون ازدواج حالا محرم هم باشن در کنار شما زندگی کنند

دوست داشتم باورهای مناسبتون برامون توضیح بدید

استاد عزیزم من از خوشحال و شعف و شادمانیتون و این زندگی در جریانتون عمیقا کاملا لذت میبرم و خدا را شکر میکنم به این مسیر بی نهایت زیبا لذت میبرم.خدایا شکرت ممنونم بابت همه چی ان شاءالله سریال زندگی در بهشت پدر کنار شما تا همیشه ادامه دار باشه

آفرین سوالاتتون خیلی عالی بود

درسته استاد ملک پرادایس به این بزرگی چرا اتاق خوابش این همه کوچکه؟

در کنار زیبایی های رویایی فکری برای آتش سوزی احتمالی یا اینکه اب دریاچه بالا بیاد داخل خونه نمیشه اگه اون لوله خروجی حجم آب نتونه بکشه چی؟

چرا سمت لونه جدید مرغا اون ور دریاچه نور پردازی نمیکنید

مریم جون اینقدر با خودشون در صلح هستند و عاشق خودشون هستند و اینقدر عزت نفسشان بالا هست که سال ها خودشون از فرعیات رها کردن اصلا آرایش نمیکنن و اینقدر روحشون بزرگ شده و وسعت یافته که تبدیل به یک انسان با اهداف الهی شدن و اتصال با رب، لذت و شادی و سپاسگزاری و تحسین زیبایی ها اولویت زندگیشونه و این باعث زیبایشون شده

سلام دوست عزیزم خیلی خلاصه استاد و مریم جان روی اتصال خودشون و خدای خودشون کار کردن در فرکانس مناسب قرار گرفتن و.جهان هستی خیلی راحت اونا را در مدار هم قرار داد، مریم جان از بندر عباس به تهران میان در دفتر استاد مشغول به کار میشن و با طی کردن تکامل جفتشون با هم ،هم مسیر میشن و ادامه پیدا میکنه