سوالات‌تان را درباره سریال زندگی در بهشت بپرسید - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا فرجی گفته:
    مدت عضویت: 2026 روز

    به نام خدایی ک تو قلبمه و داره منو هدایت میکنه

    سلام سلام سلام به استاد عباس منش عزیزم و مریم جانممممم

    عاشقتونم من

    استاد جان یعنی من مردم واسه این قسمت بخدا انقدر اشک ریختم لحظه ای ک مرغ و خروسا میدوییدن دنبال شما نمیدونم چطوری بگم واقعا مثل سلیمان نبی ک مریم جون گفت

    چقدر رزاق بودن زیباست فکر کن شما به ۱۰۰تا جوجه غذا میدید چقدر لذت میبرید خدایی ک رزاقِ و به کل موجودات روی زمین رزق میرسونه حتی به یه کرم چقدررررر لذت میبره

    استاد بخدا وقتی اونا میدوییدن خودم و حس میکردم بینشون ک چطوری مشتاق گرفتن رزق آگاهیم و میخوام مثل اون مرغ ها بپرم و تا کلامتون جاری شد بردارم و روی قلبم بزارم تا زندگیم پر بار بشه احساس میکنم این عشق بچه های شماست ک رفته تو جسم این مرغ و خروسا ک انقدر مشتاقتونن

    گفتم بچه ها !! استاد خدا یه فرزندتون رو ازتون گرفت و برد بهشت ولی هزاران هزار فرزند دیگه بهتون داد ما بچه های شماییم بخدا ک غیر این نیست بچه های عباس منش تمام زندگیشون عباس منشِ نگاهشون ب شماست ک ببینن باباشون چی میگه ما امت شماییم بخودتون ببالید نمیدونید اینجا چه خبره نیمای من با بعضی از فرزندان ناب شما مصاحبه کرد ک خدا میدونه کم از فایلهای بینهایت ارزشمند شما نداشت و انقدر روح شما ک از روح خداوند عالمیان تو زندگی تک تک شون رخنه کرده بود ک ما فکر میکردیم استاد تکثیر شده و البته باز هم این تکثیر ادامه داره شما جریان دارید کی میگه آمریکایید شما عین نوری تو قلب تک تک بچه هاتون نفوذ کردید

    اگر بدونید بچه هاتون چطور از توحید میگن توحیدی ک شما به ما نشان دارید مگر هدفتون اشاعه یکتا پرستی نبود بخدا جریان یکتا پرستیتون در قلب تک تک ما برقراره

    ممنون ک خدای واقعی رو بما نشان دادید من بشخصه نسبت ب قبل عاشق ترینم به خدای خودم و امید وارم ک جریان یکتا پرستی از من هم عبور کنه و به نفر بعدی برسه

    گفته بودید اگر سوال دارید بگید

    سوال ندارم خواهش دارم ک یکبار ک رفتید با مریم جون پیاده روی تو پارادایس فیلم بگیرید تا ما هم ببینیم وسعت این بهشت و

    و یه چیز دیگه استاد نمیشه واسه جناب براونی زن بگیرید 🙈😍 خیلی تنهاست

    عاشقتونمممم زیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    بهناز مجیری گفته:
    مدت عضویت: 2057 روز

    استاد عزیزم و مریم جان سلام و سپاس . من هر روز منتظر دیدن قسمت جدید سریال هستم و واقعا” لذت می برم و درس می گیرم . چند تا سوال برام پیش اومده که می خواستم بپرسم :

    1- یکی اینکه چرا شما یک سگ نمی گیرید تا حواسش به حمله حیوانات وحشی باشه ؟

    2- دوم اینکه فنس اطراف زمین را تعمیر کردید یا نه ؟

    3- سوم اینکه تو قسمت 95 چرا یک گالن بنزین اضافه برنداشتید و دیگه اینکه توی منطقه شما که اکثرا” قایق و جت اسکی دارند چرا حالت پمپ بنزین کنار رودخانه نیست ؟ و دیگه اینکه آخر قسمت 95 سریال زندگی در بهشت چه اتفاقی افتاد و چه طور از او جا نجات پیدا کردید ؟ اون جت اسکی سوارها کی اومدند و براتون بنزین آوردند ؟

    4- چرا توی دریاچه ملک تون غواصی نمی کنید یا از این اتاقک ها که میشه نشست توش و رفت زیر آب نمی گیرید من خیلی کنجکاو شدم بدونم اون زیر چه خبره و چه جانورهایی توی دریاچه اند ؟

    5- چرا جاده ماشین رو را سنگ فرش نمی کنید ؟ و دیگه اینکه تریل ها را با چوب هایی که دارید کفش را مثل بعضی پارک ها فرش نمی کنید ؟

    6- مزرعه تون را کجا می خواهید درست کنید ؟

    7- چرا برای تامین برق از سلولهای خورشیدی استفاده نمی کنید ؟

    8- آر وی کجاست ؟ و چرا یک پارکینگ مسقف برای ماشین ها درست نمی کنید ؟

    9- به اینکه یک خانه جنگلی درست کنید فکر کردید؟

    10- دوستای آمریکایی تون دیگه نیومدند پارادایز؟

    11- سریال زندگی در بهشت را میشه نامحدود کنید چون زندگی شما سراسر زندگی بهشتی است .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    ستایش قوام گفته:
    مدت عضویت: 2515 روز

    به نام رب هدایتگر

    سلام سلام سلام

    من رفتم و یه مروری به سریال قسمت به قسمتش کردم و هر سوالی مرتبط با هر قسمتی داشتم نوشتنم

    امید وارم پاسخ بدید و برای من شما و همه مفید باشه

    الان فایلا رو با ایپد اپل تدوین میکنید یا لب تابپ؟

    استاد شما هنوزم دیرین برد دارین؟

    میشه درباره رهایی و نچسبیدن و وابسته نبودن و گذشتن از گوشت و انگیزتون برای هدف انرژیتون بگین؟

    چطوری در باره خواستمون تحقیق و به ووح برسیم که سر در گم و خسته نشیم؟

    با چه باوری یا باور هایی هیچگونه وابستگی به هیچ کس حتی پسروت ندارین؟ و دلتون تنگ نمیشه؟

    کی میخوابین و کی بلند میشین که به همه کگارای تولید و تدوین فایلای سایت و پاکسازی پرادایس و بهبود بخشی و هزاران پروژه مرغ و……میرسید؟

    استاد میشه دقیقا توضیح بدی کی باید از امکانات و نعمتهای جهان مثل ایپد و گاراژ استفاده کنیم و کی وارد کار بشیم و خودمون بسازیم و حل نیم البته بازم در دومی از نعمتها و امکانات مثل اره و…… استفاده میکنیم ولی دقیقا کی خودمون بخواهیم توانایی مونو بالا ببریم؟من اینو نیاز دارم بهتر درک کنم؟

    با چه باوری مثل شما وقتی باورای بد مثل همون مقالاتی که شما میخوندین رو باهاش روبرو میشیم احساس بدی پیدا نکنیم؟

    با چه باوری تو مهمونیامون انقدر ساده بگیریم؟

    میشه اون کور گره تونو مریم جان یاد بدین؟

    ازتون میخوام این تفاوت راحت بودن لباس و کارایی شو با لباس زیبا پوشیدن با مدلهایی که قشنگ و شیک هستن رو برام توضیح بدین؟

    اون راحتیه اون خودت بودنه و لباس خوب پوشیدنه درواقع لباس راحت و قشنگ و تفاوت بینشون که دقیقا باید چطور عمل کنیم

    درواقع یه توضیح درمورد اراسته بودن با راحت بودن و حد و مرزشون

    استاد شما چجوری تحقیق میکنید در باره وسایلا که بهترینشو منیگیرید درواقع با چه نگاهی میرید داخلش و بهترینو چجور پیدا میکنید

    تاحالا سوار براوونی شدید؟

    استاد تو توضیحات بیشتر گفتید وقتی ذهن من باور کند میتوانم خلقش کنم

    چه تمریناتی برای بهتر باور کردن دارید؟

    به جز دیدن و کامنت نوشتن ئاسه فایلا که ارام ارام تو ذهنمون طبیعیش میکنه

    و اینکه از کجا بفهمم که باور پذیر شده؟

    مادر خونواده جیکاپ و………تو قسمت 35 واستون چی هدیه اورد مریم جان؟

    مارک دوربینتون که تو قسمت 44 ازش استفاده کردین چی هست؟

    مریم جان تو یه قسمتی گفتید با تجربه کردن و در طبیعت بودن دیگه ترستون خیلی خیلی کم و نزدیک به صفر شده از سوسک و مارمولک و عنکبوت و……

    میشه بگید ایا اگاهانه کاری کردید یا خود به خود در روند ترس از بین رفت؟

    استاد وقتی 2 بار اتشنشانا اومدن

    شما به کارتون ادامه دادید و نگفتید حتما خیری توشه و……

    میخوام بهم بگید چطوری به یه یقین میرسید

    و چه موقع و چطوری میفهمید نشونه ای هست برای استپ کردن و شیوه دیگه

    یا راهمونو ادامه دادن؟

    با چه نگاهی هی بهبود میدین ابزارتونو که هی نمیگید پولمون وقتمون .و………… صرف قبلی ها هدر میره بزار ازشون استفاده کنیم و هدر نرن اسراف نباشه و…….؟

    ایا دلیل اینکه طبق قانون همواره به ساده تر اندیشیدن نرفتین سراغ لودر و تراکتور و……..برای قطع و جا بهخ جایی اونهمهههههههههههههه درخت تکامل بود؟

    میشه دقیقا توضیح بدید چه زمانی باید اینطور عمل کنیم؟

    از ابزار معمولی استفاده کنیم

    یا خودمون قطع کنیم با وجود اینکه میدونیم میشه کسی بیاد بکنه البته اینو گفتید که انجام کار عزت نفس و……به همراه داره اما میشه تفاوتشو با ارزش قائل بودن برای خودتون و اینهمه سنگینی و………که بدنتون متحمل میشه رو توضیح بدید ؟

    چرا ببعی هاتونو بردید ؟

    با چه باوری ماسک نمیزنید؟البته ماهم نمی رنیم اما دلیل شما قطعا مثل دلیل من باورای خوبی توشه

    مریم جان با چه نگاهی با اینکه دستگاه چاپو فقط به خاطر اون گرفتید بازم درخواست کردید و نگفتید نه بزار استفاده کنیم از دستگاهمون و………..؟

    اسم فارسی صندلی هایی که تاب میخوردن و ننو های مدرنشون و و چادر کوچی و سبک و تخت خواب بادی و………ریک و خانواده ها چی بود؟

    استاد میشه در باره تکامل در تغییر شیوه زندگی و مهمونی و……و ساده گرفتن و….با وجود سالها متفاوت زندگکی کردن توضیح بدید و بگید دقیقا چطور سبکمونو ارام ارام بهبود بدیم؟

    ازتون میخوام باورای خوب و نگاه اونا به تعارف و رو درواسی و زیاد خوردن و……..رو توضیح بدید

    استاد میشه برام موضوع کنترل ورودی ها با ناهی که شما باهاش اهنگ هارو که بعضیاشون باورای بدی دارن گوش میکنین و فیلما و……..چیه ؟

    یعنی دقیقا برای پیدا کردن باورای بد

    رفعشون و………………

    میشه توضیح بدید لطفا که بهتر درک کنیم و به کار ببریم و شاید از کمالگرایی و ممکنه درک کمی نادرستمون بیرون بیایم؟

    استاد نگاهتون به مرگ چیه که انقدر ساده میرید تو دلش و نه میترسید از اونجاهایی که با دوستتون رفتین نه هیچی؟

    جوجه هایی که می مردن رو دقیقا چیکار میکردین؟

    میشه نگاهتونو به عدم دلسوزی و کلا دیدی که دارید در مورد قضیه کیودی و خوردن غورباقه توسط فردی و……توضیح بدید ؟

    استاد سفری که با موتور میخواستین برین چی شد؟

    چطوری بهبود بخشی رو عادتمون کنیم؟

    و یادمون نرتش؟

    استاد شما تو قسمت 79 زندگی در بهشت خیلی خوب مسئلتونو حل و خودتونو سرزنش نکردید

    سوال من اینه که چطور این کارو عادتش کنیم

    و اگه وقتی خودمونو سرزنش کردیم و یادمون اومد چیکار کنیم؟

    یادتونه تو یه قسمتی جفتتون میخواستین بشینین رو صندلی و استاد بلند میشه و مریم جان میشینه

    میخوام این تفاوت و زمان و موقعیت درست احترام به خودت و بقیه رو بهم بگی

    چه باورایی بسازیم که وقتی داریم رو خودمون کار میکنیم و به الهامانمون عمل میکنیم ارام ارام افراد بیان و خداوند فالوور و……بیاره و ما نخریم و هزینه ای برای تبلیغ پرداخت نکنیم؟ و خداوند تبلیغ کنه و قانون تکامل درشو ؟

    تفاوت در خواست کردن با خودت از پسش بر اومدن رو میشه توضیح بدید مثلا در قسمت 83 مریم جان درخواست میکنن ه بارو واسشون جا به جا کنه

    میخوام این مرز رو بهتر بفهمم که من میخوام توانایی خودمو بالا ببرم و خودم از پسش بر بیام یا نمیتونم درخواست کنم و….

    با چه نگاهی واسه مرغا ئ……انقدر هزینه و زمان و…….میزارید و روشون کار میکنید و گسترششون میدید و………..

    چطوری وقتی مرغ و جوجه ها نوکتون میزنن نمیترسید؟ و علاقتون بهشون کم نمیشه؟

    با چه نگاهی ارام ارام پیش میرید و کاراتون رو انجام میدید و نمیگید وای اینهمه کار و بهبود بخشی مونده و……. یعنی با چه نگاهی لذت میبرید؟

    چطور مثل شما سپاس گزار باشیم که هرگز از زیبایی های پارادایس خسته نشیم؟

    الهی صد هزار مرتبه شکر

    کلی زمان برد تا دونه دونه فایلا رو سریع مرور کنم

    اما ارزشمنده

    چون قراره کلی باورام بهتر شه

    یوووووهوووووو

    ممنون

    دوستون دارن

    با عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
      مدت عضویت: 2254 روز

      ستایش عزیزم، چقدر سوال های خوب پرسیدی عزیزم

      خیلی ها واقعا سوال های خیلی سطحی پرسیدن ولی شما عزیزدلم، سوال های عمیق و سرنوشت ساز پرسیدی…معلومه چقدر عمیق و اصولی داری روی خودت کار می کنی و قطعا آینده ای درخشان خواهی داشت..درخشان تر از حال حاضر عزیز دلم…

      این سوال:

      مادر خونواده جیکاپ و………تو قسمت ۳۵ واستون چی هدیه اورد مریم جان؟

      را منم داشتم، مهم نیست ولی مشتاقم بدونم، انگار با سبک زندگی و هدیه دادن و هدیه گرفتن امریکایی ها بیشتر آشنا میشم و برام عادی میشه، اینقدر که زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا دیدیم، (بهتر از قبل) با امریکا آشنا شدیم و زندگی امریکایی برای ذهنمون عادی شده. اینقدر عادی میشه که یک روز به اونجا میایم و زندگی در امریکارو تجربه خواهیم کرد به امید فرمانروای جهانیان.

      و این سوال:

      مریم جان تو یه قسمتی گفتید با تجربه کردن و در طبیعت بودن دیگه ترستون خیلی خیلی کم و نزدیک به صفر شده از سوسک و مارمولک و عنکبوت و……

      میشه بگید ایا اگاهانه کاری کردید یا خود به خود در روند ترس از بین رفت؟

      این سوال را هم من دارم، خیلی برای بیشتر خانم ها مفید خواهد بود.

      از همه مهمتر این سوال:

      با چه نگاهی هی بهبود میدین ابزارتونو که هی نمیگید پولمون وقتمون .و………… صرف قبلی ها هدر میره بزار ازشون استفاده کنیم و هدر نرن اسراف نباشه و…….؟

      اینقدر این هدر رفتن و حیفه در ذهن ما ریشه داره، من به سختی میتونم تصمیم بگیرم کار درست چیه. برای مثال اینهمه چراغانی داخل یک کلبه، درحالی که با دوتا چراغ همه جا به اندازه ی کافی روشن میشه…

      خدای من، و از اونجایی که فکر می کردم رعایت کردن استفاده از انرژی، کاریه که حتما باید انجامش بدم. و در تمام زندگیم در پس زمینه ی ذهنم رعایتش کردم، لطفا درمورد این سبک خرج کردن هاتون هم توضیح بدید. با چه باور و آگاهی هایی میتونید این بی مهابا مصرف برق یا آب یا.. برای ذهنتون منطقی کنید، طوری که از استفاده از آن لذت ببرید نه اینکه فکر کنید داره هدر میره و حستون بد بشه.

      (البته در مورد آب قبلا گفتید آن لیمیتت (نامحدود) آب در پارادایس هست.) اما در برج تمپا چی؟

      مثلا من از اینکه دقایق طولانی زیر دوش آب بمانم، بسیار لذت می برم… اما از اینکه آب تصفیه شده رو دارم هدر میدم، اجازه نمیده بیشتر از یک دقیقه بمانم… و همیشه حسرت همچین خواسته ی کوچکی را دارم…

      یا شایدم درست این است که در اینجا که هستم رعایت کنم تا بعدا مثل شما به جایی هدایت بشم که نامحدود منابع داشته باشم…نمیدانم کار درست چیست.

      ممنون میشم در مورد هدر رفتن منابع، الخصوص آب و برق برامون صحبت کنید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        ستایش قوام گفته:
        مدت عضویت: 2515 روز

        سلام دوست خوبم

        چقدر لذت بردم

        واقعا از منطقی که پشت سوال مادر جیکاپ و هدیه و……… اوردید

        واقعا این زاویه نگاهتونو تحسین میکنم

        من برای این سوال کنجکاو بودم و دوست داشتم بدونم

        اما زاویه دید شما که واقعا صحیحه که بهتر میفهمیم

        تجسم میکنیم

        و برامون طبیعی میشه

        و طبق قانون وقتی ذهن باور کنه میشه داشت

        بهش برسیم

        واقعا ممنونم

        خیلی نوشتتون ارزشمند و کمک کننده بود

        واقعا خدا رو سپاسگزارم برای این سایت الهی که با هم رشد میکنیم

        خوشحالم که هممون متعهدانه رو خودمون کار میکنیم و کامنتارو هم میخونیم

        یووووووووهووووووووو

        خدایا شکرت

        عاشقتم

        موفق تر باشی

        چون تو موفق هستی

        با عشق

        راستی جوابی که من به ذهنم میرسه برای سوال اب و.و………که گفتید البته با اجازه استاد

        دلم نیمود ننویسمش

        به نظرم به خاطر اینکه از بچگی تو تمام کتابامون هی نوشتن اب کمه اب فلانه این تمومه و……….

        ما باورکمبود گرفتیم

        اب فراوانه

        شما به اندازه ای که برای پوستت ضرر و رنج نداره لذت ببر

        اب بی انتهاست

        عاشقتم

        در پناه رب شاد پیروز با عزت نفس ثروتمند و شجاع و توحیدی و سلامت و دوست داشتنی و سعادتمند در دنیا و اخرت باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فاطمه عظیمی گفته:
      مدت عضویت: 3505 روز

      جیگرتو بخورم من

      وای عاشقت شدم عزیزم چقدر سوالات ناب بود چقدر روحت لطیفه عزیزم امیدوارم استاد اول ازهمه به سوالات تو پاسخ بده چون برای ما هم سوال شد

      موفق باشی دختر گلم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    وحید جهان اندیش گفته:
    مدت عضویت: 1120 روز

    سلام استاد واقعا خوشحالم خدامنو بسمت شما هدایت کرد و با شما اشنا شدم هرلحظه ک به مشکلی بر میخورم فقط کافیه یکی از فایلهای شما رو گوش بدم بصورت اتفاقی و دیگه فهمیدم ک اینم هدایتی از سمت خداست ک مشکلم رو حل کنه و دقیقا درون فایل شما حرفی میزنید ک مشکل من رو حل میکنه و امروزم ک زدم روی نشانه امروزم این فایل رو برام اورد و بقدری شما و خانم شایسته ی عزیز پر انرژی و بقدری رابطتون عالیه و باهم همیشه تحت هرشرایطی بهم محبت میکنید و با عشقه واقعی و لبخند و با ذوق باهم حرف میزنید منم واقعا لذت میبرم و انگار در کنارتونم و دارم باهاتون هیچ فاصله ای ندارم و چندوقتیه ک لذت بردن از زندگی شده هرلحظه ی زندگیم خداروشکر ک تواین مسیر با شما هستم و الگوی به این خوبی دارم و خداروسپاسگزارم ک منوهرلحظه هدایت میکنه به بهترین لذتها ممنونم از شما خانواده ی بزرگ و دوست داشتنیه عباسمنش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    محبوبه کریمیان گفته:
    مدت عضویت: 3103 روز

    سلام استاد بی نظیر و مریم جان

    سوال من در مورد مادر جیکاب بود خیلی برام جالب بود که فقط سعی میکرد از اون فضا لذت ببره و به مریم جان زیاد نمی چسبید که بیا بنشین و یکم غیبت کنیم و حرف بزنیم و یا بخواد مثلا نکات منفی زندگیش همسرش و فرزندان و رو درد و دل کنه چی میشه که اینجوری میشه؟

    نحوه ی پذیرایی کردن از مهماناتون به چه شکله آیا اونا کلی نوشیدنی با خودشون میارن اینجوری شما راحت هستید ؟ یا حتی ممکنه اونا از بیرون براخودشون غذا سفارش بدن میخوام بدونم چقدر با فرهنگ ایران متفاوت هست؟

    استاد

    شما به عنوان یه مرد ایرانی که زمانی در ایران زندگی کردید خیلی برام سوال بود که چطور استاد با خانمهای برهنه شنا می‌کنه و اون خانمها با اندام زیبا پوست سفید جلوی چشم استاد رژه میرن اما استاد بی تفاوت هستند و به قول ما خانمها بد چشمی نمیکنه هیز نمیشه در حالیکه تو ایران آقایون به راحتی بدچشم هستند هیز هستند با اینکه خانمها پوشیده تر هستند واقعا استاد شما چه باوری توی ذهنتون دارید چطور در این مواقع کنترل ذهن میکنید ؟

    استاد آقایون وقتی مریم جان رو آغوش میگیرند و سلام میدن شما حسودیتون نمیشه ؟ من کلیپ های خارجی دیدم که یه آقای سیاه پوست که خارجی بود و این مسائل دیگه باید براشون طبیعی باشه بخاطر آغوش گرفتن عشقش موقع احوال پرسی توسط آقایون به تضاد بر خوردن و پیش مشاور خانواده اومده بودن شما واقعا استاد با چه باوری ذهنتون رو کنترل میکنید؟

    استاد شما در یه قسمت گفتید دوست تون از دنیا رفته؟ خیلی دوست دارم توضیحاتی در مورد اینکه وقتی یکی از عزیزان ما از دنیا می‌ره بدید که ما در اون شرایط واقعا چطور میتونیم جلوی ورودی های ذهن رو بگیریم و احساس خودمون رو کنترل کنیم ؟ البته استاد جواب این سوال رو با شرایط ایران بدید که ما مجبور هستیم بخاطر مراسم کفن و دفن این پروسه کفن و دفن رو حتما شرکت کنیم چطور وقتی فک و فامیل کلی از عزیز از دست رفته حرف میزنن وگریه میکنندو نوحه خوان هم نوحه های سوزناک میخونه جلو ی ورودیها رو بگیریم و ذهنمون رو کنترل کنیم؟آیا باید مراسم رو شرکت نکنیم در حالیکه شخص از دست رفته نسبت نزدیکی به ما داره مثلا مادر پدر فرزند ما هست؟

    استاد از ملک های دیگه تون هم فیلم بزارید

    من در این سریال متوجه شدم شما کاملا تمرکزتون بر زیبایی ها ست استاد سوال من اینه من به تنهایی تمرکزم به روی زیبایی هاست چون فرزندانم و همسرم در این مسیر نیستند آیا ممکنه اونا از من جدا بشن البته از وقتی رو خودم کار میکنم اونا هم کلی تغییر کردن اما بعضی از شاگرداتون میگن این موضوع آخرش باعث جدایی میشه اگر امکان داره در این مورد هم توضیح بدید که ما چکار کنیم خانواده مونم تمرکزشون به زیبایی ها بیشتر بشه و یه جورایی اونا هم توی مسیر بیان منظورم در شرایطی هست که من رو خودم کار کردم و خود به خود خانوادم هم تغییر کردن اما در مسیر نیستن ؟

    استاد من از باز سازی پرادایس این ایده اومد و تصمیم گرفتم که یه قطعه زمین 200متری رو خونه ی دوبلکس بسازم که زیر این بنای دوبلکس هم خالیه و فضای مناسبی برای ساختن استخر داره و کارای قانونی رو هم تا حدودی انجام دادم شما قانون تکامل رو برای خریدن خونه توضیح دادید درباره خرید ماشین گفتید دوست دارم در مورد ساخت و ساز خونه هم این قانون رو توضیح بدید البته بگم من احساس خوب و باورای خوبی در مورد تصمیم خودم دارم و به راحتی هم تجسم میکنم در حالیکه ساخت این خونه با شرایط فعلی من خیلی فاصله داره لطفاً قانون تکامل رو در مورد این موضوع برام بگید

    استاد شما چطور نبود میکائیل رو تحمل میکنید در حالیکه فرزندان مهمان هاتون خودش یه عامل بیرونی برای نجوا کردن شیطان هست و به یاد آوری خاطراتی که با فرزندتون داشتید واقعا این موضوع چه ایمان و باوری رو می طلبه؟

    این سوالات احتمالا خیلی شخصی باشه ودوست نداشته باشید توضیح بدید اما من با دیدن سریال این سوالات در ذهنم نقش گرفته بود و عنوان کردم

    ممنون از شما استاد بی‌نظیرم و مریم جان

    خدایا صد هزار مرتبه شکر بابت استاد بی‌نظیرم و مریم عزیزم و دوستان هم فرکانسی

    استاد این باور رو تصمیم گرفتم پایان کامنتام از این به بعد بنویسم تا برام همیشه تکرار بشه

    تمام هستی در خدمت من هستند.⁦☺️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    فاطمه عظیمی گفته:
    مدت عضویت: 3505 روز

    سلام و درود خدمت جناب عباس منش گرامی مریم بانو و تمام دوستان عزیز تشکر می کنم بابت سریال زیبای زندگی در بهشت

    اقای عباس منش هر قسمت این سریال پراز درس زندگی است و هر کامنتی هم که گذاشته میشه کلی درس داره بازهم سپاس

    برای من یک سوال پیش اومده با دیدن قسمتی که شما اهنگ پری و بابا اومده رو به عنوان جشن گرفتن گوش می کردید

    اول بگم واقعا لذت بردم ار حس خوب شما و مریم جون و کلی با شما خندیدم و قریدم 🤣🤣🤣ولی برام این سوال پیش اومد

    محتوای این اهنگ ها باوراشتباه وارد ذهن ما نمی کنه با توجه به درسهایی که در قانون افرینش به ما دادین که باید مواظب ورودی های ذهن باشیم سپاسگزار میشم جواب بدین

    برای شما مریم جون تمام دوستان سعادت بی نهایت ثروت بی نهایت شادی بی نهایت از خداوند خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    حمید حمیدی گفته:
    مدت عضویت: 2153 روز

    سلام.ببخشید یه سوال دیگه هم پیش اومداینکه من دیدم در قسمت هایی از سریال شما مشغول دیدن فیلم بودین واینکه در فایل هاتون گفته بودین که تلویزیون وفیلم نگاه نکنیم که باور محدود ایجاد میکنن میخواستم ببینم ایا همه ی فیلم ها این جوری هستن یاخیر؟ممنون از پاسختون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    داریوش مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3964 روز

    درود برشما استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و تک تک دوستان گرامی

    ضمن تشکر بابت تهیه سریال تماشایی زندگی در بهشت

    پرسش ها:

    ۱- مساحت دریاچه چقدر هست(طول و عرض تقریبی) و عمق آن

    ۲- مساحت کلبه روی آب ، بدون کناره های آن و با کناره ها ، فونداسیون یا ستون های نگهدارنده کلبه در دریاچه از چه جنسی هستند؟ بتن یا فلز ؟ و چندسال است که این کلبه ساخته شده و جنس چوب راهم مشخص بفرمایید.

    ۳- اطراف پارادایس (دور آن) با چه چیزی محصور شده ؟ سیم خاردار یا چیز دیگر؟ درب ورودی ملک ،قفل وکلید دارد؟

    ۴- سیستم فاضلاب چگونه است ؟ به دریاچه می ریزد ؟

    ۵- قبلا گاو و گوسفند هم داشتین ولی الان نه چرا ؟ چرا از سگ در پارادایس استفاده نمی کنید؟

    ۶- آیا از خانواده شما تاحالا به آنجا اومدند؟

    ۷- آیا همسایه های شما در اطراف هم مثل شما کسی هست در ملکشان زندگی کنند یا فقط در ویکند(آخر هفته) به ملکشان میان ؟

    ۸- اینجارو چند دلار ؟و چند وقت پس از ورودتون به امریکا خریدین ؟ اینجا چندمین ملک شما بود که خریدین؟ قبل از آپارتمان تمپا ؟

    پیروز باشید. داریوش مرادی از شیراز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: