چند نکته اساسی برای الگوبرداری

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

موضوع این فایل، مکالمه ای است که چندروز پیش با یکی از دوستانم درباره ویژگیهای یک الگوی خوب، داشتم.

دوستم می گفت، به دنبال یک الگوی خوب برای موضوعات مالی بودم که ناگهان با خود گفتم، چه شخصی بهتر از شما.

زیرا با چشم خودم دیدم  چطور به همه آنچه می گفتی، رسیده ای و چگونه اوضاع مالی ات را از بدهی، به استقلال مالی رسانده ای.

دوستم به نکته خیلی خوبی اشاره کرد. زیرا اکثر افراد ساعت ها پای مصاحبه های افراد موفق نشسته و  زمانهایی طولانی صرف کنکاش در زندگی آنها می نمایند، تا شاید از لابه لای آن صحبت ها، راهکارهایی اساسی بیابند که فرمولی برای رساندن آنها به موفقیت شود. البته این خوب است. اما خیلی فرق می کند از فردی الگو برداری نمایی که نه تنها قوانین کیهانی رسیدن به موفقیت و نقش ایجاد باورهای قدرتمند کننده برای هماهنگ شدن با این قوانین را می داند، بلکه با آگاهی از چنین اصل و اساسی، عاشقانه به دنبال توضیح این مسیر و تحلیل آن باورهاست.

بسیاری از افراد موفق و ثروتمند، نمی توانند الگویی مناسب برای رسیدن به موفقیت و ثروت باشند. یعنی الگویی که راهکارهایی عملی و مطمئن ارائه می دهد. زیرا:

  1. ممکن است آن افراد به دلیل مشغله کاری یا هر دلیل دیگر، در پی توضیح نحوه نگاه، باورها و قوانینی که آنها را به چنین موفقیتهایی رسانده، نباشند.

2. ممکن است آنها اصلا از قوانین کیهانی آگاه نباشند یا نقش باورهای قدرتمند کننده در موفقیت شان را ندانند اما به صورت ناخودآگاه، ازآن قوانین استفاده نموده و با اینکه باورهایی عالی درباره ثروت دارند، اما دقیقاً نمی دانند چه باوری و چه عاملی، به چه شکل، اصل و اساس موفقیت های آنها را رقم زده است.

به همین دلیل گاه در مصاحبه ها یا زندگی نامه های آنها، اشتباهاً، عواملی دلیل اصلی موفقیت های شان شمرده می شود که نه تنها اصلا مهم نیست بلکه فرد را از مسیر اصلی نیز دور می نماید.

الگوی کامل باید حاوی این دو ویژگی باشد:

  1. مسیری کاملاً مطمئن برای موفقیت بشناسد که مثل یک قانون، ۱۰۰% و بدون خطا جواب می دهد که خودش با استفاده از همان مسیر به موفقیت رسیده باشد.

2. به خوبی قادر توضیح این مسیر مطمئن باشد.

من افردی مانند خودم را یک الگوی کامل می دانم، با اینکه افرادی ثروتمند تر از من در جهان زیاد است.

در شروع کار، نه تنها هیچ سرمایه ای نداشتم، بلکه بدهکار نیز بودم. اما دلیل اینکه یقین داشتم می توانم حتی از این شرایط سخت به استقلال مالی و زندگی در نهایت خوشبختی و ثروت برسم، درک قوانین ثروت بود. قوانینی که خداوند بر جهان مقرر نموده و وعده داده در صورت اجرای بی چون و چرای این قوانین، جهان ثروت ها و نعمت ها را در زندگی ات جاری سازد.

آنچه در دوره های روانشناسی ثروت۱، ۲ و ۳ توضیح داده ام، همان مسیر مطمئنی است  که من و افراد زیادی که از این آموزه ها استفاده نموده ند را نه فقط به استقلال مالی رسانیده، بلکه به تجربه ثروت همراه با زمان آزاد، روابط عالی، معنویت و سلامتی رسانده است.

آموزش های این دوره ها، شامل قوانین ثروت و راه کار ساختن باورهایی است که نتیجه ایجادشان، لاجرم ورود ثروت به زندگی است. زیرا این قول خداوند به ماست و خداوند هرگز از وعده اش تخلف نخواهد کرد .

برای همین، الگویی تمام عیار تر و فرمولی کاراتر از آگاهی های دوره روانشناسی ثروت ۱ و ۲ و ۳ برای تجربه استقلال مالی و ثروت در زندگی نمی شناسم.

 

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

220 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Aida» در این صفحه: 1
  1. -
    Aida گفته:
    مدت عضویت: 3219 روز

    ??سلام استاد نازنینم??

    ??سلام خانم فرهادی و خانم شایسته نازنینم??

    ??و سلام برشما دوستان نازنییم??

    کمتر از یک ساعت مونده به لحظه تحویل سال 97٫٫٫

    خوب یادمه پارسال این موقع، تو ی شهر و خونه و خونواده سردو سوتو و کور بودم. لحظه تحویل سال بود . اما من تو ی اتاق تاریک، روی گوشه روی زمین دراز کشیده بودم و هیچ حس و حالی نداشتم و لحظه تحویل سال برام معنا و مفهومی نداشت. با خودم فکر میکردم چرا من الان باید تواین خونه زندگی با این مدل زندگی و شرایط باشم، نمیشد الان تو شهری که دوست دارم تو خونه ای که دوست دارم تو ی محیط گرم و خوب باشم؟!!!

    و الان یهووووووو چشامو واکردم دیدم عههه لحظه تحویل ساله و من دقیقا تو اون شهر و خونه و زندگی هستم که پارسال این موقع برام رویاااااااا بود.الان سر سفره هفت سینی نشستم وشرایطیو دارم میبنم که پارسال این موقع تو بیداری، چشامو بزرو بسته بودم تا فقط دور برمو نبینم!!!!!!! رویایی که سالهااااااااااا بود آرزشو داشتم.

    بیشتر چشامو وامیکنم مبینم عههههههههه : الان دقیقا اون سلامتیو دارم که اصلااااااا هیچ وقت تو تصوراتم نمگنجید که من هم ی روزی مث بقیه ادمها سالم و سرحال بشم و فقط بتونم راحت رو جفت پاهام وایسم!!!!.

    دقیقا دارم سال جدیدمو طوری تحویل میکردم که سالها تو رویااااااااااای من بود و همیشه با خودم میگفتم مگه میشه؟!!! سالها خودمو به آب و آتیش زدم، از همه جون و توان و انرژی و زمانم مایه گذاشتم برای رشدو پیشرفت. اما همیشه فقط درجا میزدم و هیچ اتفاق خاصی نیمفتاد. یا خیلی گذرا موقتی ی فرصت خوب پیش میومد اما ازبین میرفت. یعنی خیلی وقتا من نمیتونستم بخاطر باورهای اشتباهم ازشون خوب استفاده کنم.

    بازم بیشتر چاشمو وامیکنم میبینم عهههههه : تواین ی سال تمام هزینه های من از خورد و خوراک بگیر تا بقیه چیزا، از جایی برام فراهم شده که اصلا فکرررشم نمیکردم.

    اره بازم باید بیشتر چاشمو واکنم تا بببینم خدای مهربون چ فرصت عالیو برام فراهم کرد که تمام زمانم برای خودم باشم و رو خودم کار کنم. اما اینجا از خودم دلخور میشم. چون نتونستم خیلی خوب ازین زمان و شرایط فوق العاده که خیلیهااااااااااا آرزوشو دارن خوب استفاده کنم. دلیلش باز همون باورهای اشتباهیه ک تمام کنترل زندگی مارو بدست گرفتن وافکارمارو تعیین میکنن.برداشت مارو از اتفاقات تعیین میکنن و اون معنا و مفمومی که ما ب این اتفاقات و شرایط میدیم فقط و فقط وفقط بخاطر باورهامونه. و همین باورها باعث کنش و واکنشهای ما میشن.

    با اینکه از اتفاقات و شرایط خوبم گفتم، اما تازه بعد یکسال دیشب 2تا باور اشتباهیو پیدا کردم که چطوری تمام سال 96 منو تحت کنترل خودش گرفته بود و زندگی و دنیارو بطور اشتباهی میدیدم.هرچند بهتر از گذشته اما بازم نازیبا. و چقدر واکنشهای نادرستیووووووو تو خیلی شرایط نشون دادم.دیشب تو دوره عزت نفس گذاشتم و راجع بهش توصیح دادم. خدا میدونه با کشف همون باورهای اشتباه و فهمیدنشون و درک کردنشون، الان به چه آرامشی رسیدمممممممممم. یعنی عاشق خدای مهربونم هستم که چقدر لحظه به لحظه اینجوری قشنگتر هدایتم کردو ب اینجا رسوند.

    این 2تا پاراگراف اخر رو نوشتم نه برای اینکه تمرکز به نکات منفیه، نه اینکه ادم شکرگزاری نباشم، اینارو نوشتم که یادم بمونه ،که به خودم قول دادم از لحظه به لحظه روزها و ماهها و سالهای پیش روم خیلی بهترو قشنگتر از قبل برای کار کردن روی خودم استفاده کنم. ب خودم قول دادم ک ازین لحظه به بعد حواسمو بیشتر جمع کنم و این تابلوی سال جدید رو که دارم سفیدِ سفید تحویل میگیرم ، طوری نقاشی کنم که سال بعد به خیلی فراتر ازین شرایطی که دارم برسم.

    سال جدید رو با ی حس و حال فوق العاده ای دارم تحویل میگیرم و قول میدم با نتایجی فوق العاده تر تحویل بدم.

    اره الان لحظه تحویل سال. حال دلم خوبه. استاد ب قول خودتون : خیلی حسم لایته :)

    دوست دارم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: