موضوع این فایل، مکالمه ای است که چندروز پیش با یکی از دوستانم درباره ویژگیهای یک الگوی خوب، داشتم.
دوستم می گفت، به دنبال یک الگوی خوب برای موضوعات مالی بودم که ناگهان با خود گفتم، چه شخصی بهتر از شما.
زیرا با چشم خودم دیدم چطور به همه آنچه می گفتی، رسیده ای و چگونه اوضاع مالی ات را از بدهی، به استقلال مالی رسانده ای.
دوستم به نکته خیلی خوبی اشاره کرد. زیرا اکثر افراد ساعت ها پای مصاحبه های افراد موفق نشسته و زمانهایی طولانی صرف کنکاش در زندگی آنها می نمایند، تا شاید از لابه لای آن صحبت ها، راهکارهایی اساسی بیابند که فرمولی برای رساندن آنها به موفقیت شود. البته این خوب است. اما خیلی فرق می کند از فردی الگو برداری نمایی که نه تنها قوانین کیهانی رسیدن به موفقیت و نقش ایجاد باورهای قدرتمند کننده برای هماهنگ شدن با این قوانین را می داند، بلکه با آگاهی از چنین اصل و اساسی، عاشقانه به دنبال توضیح این مسیر و تحلیل آن باورهاست.
بسیاری از افراد موفق و ثروتمند، نمی توانند الگویی مناسب برای رسیدن به موفقیت و ثروت باشند. یعنی الگویی که راهکارهایی عملی و مطمئن ارائه می دهد. زیرا:
- ممکن است آن افراد به دلیل مشغله کاری یا هر دلیل دیگر، در پی توضیح نحوه نگاه، باورها و قوانینی که آنها را به چنین موفقیتهایی رسانده، نباشند.
2. ممکن است آنها اصلا از قوانین کیهانی آگاه نباشند یا نقش باورهای قدرتمند کننده در موفقیت شان را ندانند اما به صورت ناخودآگاه، ازآن قوانین استفاده نموده و با اینکه باورهایی عالی درباره ثروت دارند، اما دقیقاً نمی دانند چه باوری و چه عاملی، به چه شکل، اصل و اساس موفقیت های آنها را رقم زده است.
به همین دلیل گاه در مصاحبه ها یا زندگی نامه های آنها، اشتباهاً، عواملی دلیل اصلی موفقیت های شان شمرده می شود که نه تنها اصلا مهم نیست بلکه فرد را از مسیر اصلی نیز دور می نماید.
الگوی کامل باید حاوی این دو ویژگی باشد:
- مسیری کاملاً مطمئن برای موفقیت بشناسد که مثل یک قانون، ۱۰۰% و بدون خطا جواب می دهد که خودش با استفاده از همان مسیر به موفقیت رسیده باشد.
2. به خوبی قادر توضیح این مسیر مطمئن باشد.
من افردی مانند خودم را یک الگوی کامل می دانم، با اینکه افرادی ثروتمند تر از من در جهان زیاد است.
در شروع کار، نه تنها هیچ سرمایه ای نداشتم، بلکه بدهکار نیز بودم. اما دلیل اینکه یقین داشتم می توانم حتی از این شرایط سخت به استقلال مالی و زندگی در نهایت خوشبختی و ثروت برسم، درک قوانین ثروت بود. قوانینی که خداوند بر جهان مقرر نموده و وعده داده در صورت اجرای بی چون و چرای این قوانین، جهان ثروت ها و نعمت ها را در زندگی ات جاری سازد.
آنچه در دوره های روانشناسی ثروت۱، ۲ و ۳ توضیح داده ام، همان مسیر مطمئنی است که من و افراد زیادی که از این آموزه ها استفاده نموده ند را نه فقط به استقلال مالی رسانیده، بلکه به تجربه ثروت همراه با زمان آزاد، روابط عالی، معنویت و سلامتی رسانده است.
آموزش های این دوره ها، شامل قوانین ثروت و راه کار ساختن باورهایی است که نتیجه ایجادشان، لاجرم ورود ثروت به زندگی است. زیرا این قول خداوند به ماست و خداوند هرگز از وعده اش تخلف نخواهد کرد .
برای همین، الگویی تمام عیار تر و فرمولی کاراتر از آگاهی های دوره روانشناسی ثروت ۱ و ۲ و ۳ برای تجربه استقلال مالی و ثروت در زندگی نمی شناسم.
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD803MB12 دقیقه
- فایل صوتی چند نکته اساسی برای الگوبرداری11MB12 دقیقه
سلام به استاد همیشه حال خوبم که همیشه غرق حال خوبه!
عجب منظره زیبایی رو به نمایش گذاشتین! اصلا منظره این فایل بهم چشمک زد که بیام و فایل رو ببینم!
خصوصا اون رنگ آلبالویی محشری که ماشین داره و به تناسب رنگ سبز طبیعت خیلی بیشتر به چشم میاد.
ینی چه خوبه که به الهامتون عمل کردین و با این ماشین اومدین این باغ! واقعا این ماشین خیلی خوش تر میدرخشه از اینجا!
خدای من اون همه پرتقال رو درخت! یاد شمال ایران افتادم! هرچه میگذره بیشتر عاشق این ایالت محشر و رویایی میشم من! به قول شما ایالت the Ever Green Estate یا فلوریدای زیبا!
این چندمین فایل از فایل های تبریک سال نو شماست که طی بهار امسال دیدم. یعنی هربار هدایت شدم که بیام و ببینم و هربار، بیشتر از قبل بهم انگیزه و امید میدن و این نوید رو میدن که امسال یک سال محشره!!!!!!
سال فوق العاده ی 1399 که حکم تولد دوباره من رو داره! سالی که به راه راست خداوند هدایت شدم و با کلی هم سفر هم فرکانسی و ناب و خداگونه آشنا شدم و دارم این مسیر رو با لذت هر چه تمام تر طی میکنیم و به تمام اهداف ریز و درشت امسال هدایت میشیم.
واقعا امسال داره به بهترین سال زندگیم تبدیل میشه! چون امسال همون سالی بود که با تعهد دوباره شروعش کردم و برگشتم به این مسیر مقدس سعادت!
ای واااااییی
من عاشق اون صحنه شدم که مورچه گازتون گرفت! عاشق این خلوص شمام که این صحنه رو از فیلم حذف نکردین!
اون یکی باغه چه خوشگله! چه درختای افشان با شاخه های پریشانی داره!
ای خدای من این ماشین چقدددددرررررر داخل این طبیعت خوش میدرخشه!
چقدر میاد به این منظره!
عین کارت پستال! من عاشق این ماشین و خصوصا رنگش شدم!
اتفاقا من و دوست هم مسیرم دیشب دقیقا در مورد همین موضوع قرض گرفتن و باور شما در این مورد صحبت میکردیم! اتفاقا تصمیم داشتیم که برای یه سری ترمزا دنبال الگو ومثال بریم!
دقیقا مثال شما رو زدیم که چه باورایی نسبت به قرض گرفتن دارین و چه طوری مولد شدین!
شما دقیقا حرف دل منو زدین نسبت به الگو برداری از ثروتمندان!
اونا ممکنه اصلا هیچ اطلاعی از باور و هدایت و قانون نداشته باشن و صرفا به دلیل استفاده ی ناخوداگاهانه از برخی قوانین، در این جنبه از زندگیشون به موفقیت رسیده باشن و هیچ ملاکی نیست که در باقی جنبه های زندگی شون موفق باشن!
دقیقا من بارها پای صحبتای افراد موفق شنیدم و متوجه شدم یه سری باورای نامناسبی دارن بیان میکنن و بلافاصله فیلمشون رو قطع کردم! شاید بیشتر از اون عوامل حاشیه ای که بیان میکنن، باور واقعی و ذهنی شون نسبت به پول هست که از گذشته داشتن و اونا رو بیان نمیکنن! نه اینکه نخوان! بلکه خودشون نمیدونن اونا باعث موفقیت شون شده و به اشتباه یه سری حواشی رو عامل موفقیت میدونن و همونا رو تو مصاحبه هاشون بیان میکنن!
دقیقا! خیلی از الگوها فقط از لحاظ مالی موفقیت دارن وحتی آزادی زمانی ندارن، اصلا آزادی زندگی کردن ندارن!
دقیقا همین موضوع یکی از ترمزهای اساسی من در مورد ثروتمند شدنه و همیشه فکر میکردم ثروت، فرصت زندگی رو از من میگیره!
من از طرفی میخواستم که ثروتمند بشم
اما از طرفی میخواستم در اوج سلامت روح و جسم، در کنار خانوادم و رابطه ی عاشقانه ام، در اوج آزادی ذهن و زمانی
بهترین زیندگی رو داشته باشم
اما الگوهایی رو میدیدم که ثروتمندن اما وقت ندارن یک لامپ سوخته خونه شون رو عوض کنن!
این یعنی تقابل خواسته و نا خواسته
من میخواستم ثروتمند بشم اما نمیخواستم مثل ثروتمندان همیشه سرم شلوغ باشه و وقت سر خاروندن نداشته باشم!
این یعنی تقابل گاز و ترمز!
چون تمام الگوهای ثروتمندی رو که دیده بودم، از قانون اصلی جهان بی اطلاع بودن و در خوشبینانه ترین حالت ممکن، ثروت رو ساخته بودن و نه هیچ چیز دیگه ای.
از طرفی زندگی آشفته شون رو میدیدم. رابطه نامناسبشون با همسر و فرزندان رو می دیدم.
بیماری های متعدد و خاصشون رو میددیم.
همین باعث میشد در ناخوداگاهم بگم ارزش سلامتی و یک زندگی خوب بیشتر از پولدار شدنه!
بارها و بارها اینو از اطرافم شنیدم! از همون بچگی ….
که سلامتی ارزش بیشتری از پول داره!
خب این جمله درسته ولی یکی نیست بیاد بگه مگه سلامتی با پول تضاد داره؟!
مگه یک رابطه ی عاشقانه با پول در تضاده؟!
باره و بارها به کررات اینو شنیدم که فلانی پولداره ولی به چه دردش مخوره؟! خودش صب تا شب سرکار داره جون مکینه و
وقت سرخاروندن نداره اما بچه هاش عین زالو پهن شدن رو داراییش!
بارها وبارها شنیدم که فلان ثروتمند معروف شهرمون، به یه بیماری نادر دچار شده که غیر از نون خشک چیز دیگه نمیتونه هضم کنه!!!
بارها و بارها شنیدم که همون ثروتمند معروف شهر؛ بچه هاش یکی یکی ناباب از اب درومدن
بارها و بارها خبر دزدی
خدای من…
چقدر ترمز دارم و خودم نمیدونستم
این فایل شما، نه تنها برای من نشانه بود، بلکه هدایتی زیبا از سمت ربم بود در مورد همون موضوعی که دیشب در موردش صحبت کردیم و در تلاش بودیم روش کار کنیم.
یک به یک این ترمزایی که پیدا کردم رو نمیذارم فرار کنن!
همینجا مچشونو گرفتم و تا منطقیشون نکنم، از کامنت گذاری دست نمیکشم!
ترمز اولم این بود که کسی که پولدارباشه، وقت سرخاروندن نداره و نمیتونه در اوج راحتی با ذهنی آسوده به کارهای خودش و خانوادش برسه!
دلایل من:
خب کاملا درسته! کاملا درسته حرفت ذهن منطقی عزیزم! چون تمام الگوهایی که دیدی و چنین وضعیتی داشتن، فقط و فقط به ثروت رسیدن و نه هیچ بعد دیگه ای از زندگی! اونا قانون اصلی جهان و قانون سعادت رو نمی دونستن و در حالی که باورای به نسبت مناسبتری نسبت به پول داشتن، به طور کاملا ناخوداگاه از اون باورها، با کلی سختی و مشقت زیاد به اون ثروت رسیدن. بدون استثنا همه شون همینو میگن و اگه بپرسی راز موفقیتت چی بود، مگین فقط سختی! باید مثل من هم پدرت دربیاد هم مادرت!
بنده های خدا کاملا درست مگین! چون نه میدونن قانون چیه و نه میدونن راه اصلی سعادت چیه!
اما تفاوت ما با اونا اینه که وارد راه راست سعادت و خداوند شدیم! راهی که سراسر لذته! قانون اصلیش مبتنی بر لذت بردن از ثانیه به ثانیه از زندگیته! تا بتونی الهاماتو دریافت کنی و بهشون عمل کنی. این راه تو رو به همه ی نعمات میرسونه اونم به طور همزمان و بین راهش! نه در انهتای مسیر! تو این راه مقدس رو طی میکنی و هر آنچه از خوبی هست طی مسیر بهت داده میشه! مگه پوال هم جزء نعمت های خداوند نیست؟! مگه تافته ای جدابافته ست؟! خب اونم با بقیه جنبه های زندگی وارد زندگیت میشه(البته به شرط نداشتن ترمز)
پس تویی که وارد این راه سعادت شدی، نه تنها از ثانیه به ثانیه زندگیت لذت میبری
بلکه طی قانون اصلی جهان به صورت اصولی و درست همه چی از در و دیوار وارد زندگیت میشه! از سلامتی و روابط و معنویت بگیر تا ثروت! خب معلومه که پول تنها کافی نیست! اره ذهن عزیزم حق داری! اون بنده های خدا راه رو اشتباه رفتن! مثل تفاوت کسیه که مسیر زندگی رو از یه جاده سنگلاخی بره با او کسی که از اتوبان سعادت بره!
خب معلومه کسی که از راه راست و اصلیش بره، نه تنها زجر نمیکشه، بلکه تمام مسیر براش زیبایی داره و در عین دیدن زیبایی ها به هممه چی توام با هم و همزمان میرسه! این یعنی ثروت! این یعنی خوشبختی!
مثل خوده استاد! به مرحله ای از باورهای فوقالعاده میرسی که نه تنها وقت داری سرتو بخارونی! بلکه میری خودت درختان و علفای هرز زمین 20 هکتاریت رو برمیداری! این یعنی اوج آزادی زمان و ذهن در عین ثروتمندی! در عین سلامتی و خوشبختی و روابط عاشقانه!
حقیقتش الان به این نتیجه رسیدم که هیچ جنبه ای از زندگی به تنهایی کافی نیست!
پولداری محض بدون باقی جنبه ها پشیزی ارزش نداره!
روابط عاشقانه محض بدون باقی جنبه ها ارزش نداره
سلامتی محض بدون باقی جنبه ها برای اون شخص ارزشمند نیست
حتی آزادی زمان و ذهن وقتی آهی در بساط نداشته باشی هم ارزش نداره
اصلا راه رسیدن به خواسته این نیست که مثل اون بنده های خدا تمام ترمرکزمون رو بذاریم روی ابعاد جداگانه از زندگی!
یاد حرف یکی از نزدیکانم افتادم که میگفت، نمیدونم چرا همیشه یه جنبه ای از زندگی باید بلنگه و تا میای اونو درستش کنی، اون یکی جنبه دچار مشکل میشه!
راست میکفت چون راهش این نیست که تمام انرژی و زمان رو بذاریم روی اون جنبه خاص از زندگی! چون کاملا طبیعیه که باقی جنبه ها دچار مشکل بشن!
ولی شاهراه اصلی سعادت اینطوری نیست
تو تمام تمرکز و زمانت رو بذار تو این شاهراه ببین چه طوری همه چی باهم میاد!
تو وقتی وارد این شاهراه بشی، بهترین ایده ها بهت گفته میشه در جهت رسیدن به خواسته هات! بهترین ایده های برای پیشرفت در هر جنبه ای از زندگیت!
راه خداوند، راه سعادت، راه قوانین، راهیه که همه اینا رو به صورت پکیج بهت میده!
نه اینه یکی رو بده دوتا رو نده!
اگه احیانا یکی از جنبه ها کمتره، یعنی ترمزهای بیشتری روی اون قضیه داری ومثل الان باید شناسایی کنی و منطقی کنی!رفعش کنی و پاتو از رو تمرمزش برداری تا به سمتت حرکت کنه!
وقتی که از مسیر اصلی واردش بشی،
اون موقع دیگه پولدار شدنت به سلامتیت لطمه ای نمیزنه! چون مجبور نیستی برای پول بیشتر جون بکنی!
اون موقع دیگه پولدار شدنت به رابطتت با همسر و فرزندت لطمه نمیزنه چون مجبور نیستی به خاطر پول از صبح تا شب زمان بذاری!
اما ترمز بعدیم، اینه که افراد ثروتمند، ممکنه بچه هاشون ناخلف بشن!!!
ببین ذهن عزیزم، اول از همه اینو بهت بگم که تو مسئول سرنوشت بچت نیستی! همونطور که مادر و پدرت مسئول سرنوشت تو نیستن و این خود تو بودی که با تضادهای زندگیت، تصمیم به تغییر اساسی گرفتی و به خاطر تعهدت، خداوند هدایتت کرد به راه خودش! پدرت دستتو گرفت آورد اینجا یا مادرت؟!
بلکه خداوندت! اما چه زمانی؟! وقتی تسلیم شدی و گفتی میخوام تغییر بدم همه چیمو! زیر و ررو کنم نسلم رو! درسته؟! پس مطمئن باش همونطور که خدا دستت رو گرفت و هدایتت کرد، دست تک به تک بچه هاتم میگیره به شرطی خودشون بخوان! به شرطی خودشون بخوان بهتر بشن وگرنه کاری از دستت برنمیاد!
کاملا درسته که آدم دوست داره بچه هاش عین خودش باشن راه زندگی رو پیدا کنن ولی خودشون باید اینو بخوان تا بیان! این یه قانونه!
اما ذهنم جواب داد:
خب وقتی من پولدار بشم، اونا هیچ دغدغه مالی ندارن و ممکنه مثل بقیه بچه پولدارا که با پول باباها ریخت و پاش مکینن، سرگرم این کارا بشن و هیچ تغیری به زندگی شون ندن! یعنی به تضادی بر نخورن که حتی بخوان تغییر کنن!
این یعنی دقیقا مثل فیلم و سریال ها ! ببین این فیلم و سریال های ایرانی چه پدری ازم دراوردن که هر بچه ای از خانوداه ثروتمند رو که میخوام تو ذهنم بیارم، همشون نا خلف و گمراهن! همه شون چشممون به دست باباهست
ای خدای من… چرا حسم بد شد نسبت به این جملات!
یعنی این باورم هم اشتباهه که حسم بد شد! درسته؟! اره …!
همونطور که تمام جملات و باورهای فیلم و تلوویزیون باورای مضخرف و نادرستی بیش نیستن، این باور هم مضخرفه! همونطور که از بچگی توی تمامی فیلما افراد پولدار، خلاف کار بودن …
همونطور که توی تمامی فیلما افراد با خدا فقیر بودن…
همین طور هم توی تمامی فیلما بددون استثنا، تمامی بچهای افراد ثروتمند، ناباب و نا خلف هستن!
این چه باور مضخرف دیگه ایه که به خورد ما دادن؟!
اصلا فکر نمیکردم چنین ترمزی در این مورد داشته باشم و وقتی بازش مکینم، تا این حد حالمو بد کنه!
الله اکبر!
این فیلما و الگوهایی که تو ذهنم دارم، مربوط به سال های سال پیشه! وقتی که بچه دبستانی بودم حتی!
اما هنوزم در خاطرمه! با این که 5 ساله تلویزیون رو حذف کردم اما هنوزم باورا دارن کار خودشونو انجام مسیدن!
اصلا من نمیفهمم چرا باید بچه ی من ثروتمند نا خلف بشه؟!
فکرشو بکن … دختر خوشگل و نازت که بهترین رابطه رو باهاش داری و عاشقته، کسی که از بچگی باهاش بودی و کلی باهم گل گفتین و گل شنفتین چرا باید بیاد مار تو آستینت بشه؟!
وایسا ببینم …
مگه نمیگفتیم تمام اتفاقات زندگی و تمام شرایط زندگی رو خودمون با فرکانسامون و احسامون تعیین میکنیم؟!
خب چه طور ممکنه منی که هر لحظه با دخترم بهترین فرکانس رو میفرستم، بخواد نتیجه عکسش وارد زندگیم بشه!؟
اصلا چرا باید پسر عزیزم اون طور حرکاتی بکنه؟!
بابا اینا برای اوناییه که بازم از راه نادرست، یعنی راهی غیر از راه قانون به ثروت میرسن و این مشکل رو هم همراه با مشکلات دیگه شون ممکنه داشته باشن.
چنین افرادی نتیجه باوراشون نسبت به فرزنداشون رو میگیرن. چه پولدارش و چه فقیرش! هر دو قشر بچه ها همونی میشن که باور دارن!
اما منی که دارم از راه راست و مستقیم سعادت خداوند به همه چی میرسم، بایدم فرزند صالح در پکیج نعماتش باشه! اگه نباشه یعنی من ترمز دارم! همونطور که الان فهمیدم چنین ترمزی لابلای سلول هاس مغزم نهفته ست!
منی که از راه اصلی دارم زندگی رو طی میکنم، منی که بهترین باورا رو میسازم، طبیعیه که پسرم از من بیاموزه و اونم بخواد مثل پدرش مولد بشه! اصلا به مرحله ای حتی بالاتر از من میرسه و ثروت منو چندین برابر میکنه!
چرا که نه؟!
پسر عزیزم، دختر عزیزم که بهترین لحظات و ناب ترین لحظات رو باهاشون سپری کردم و حسابی باورای من تو گوششون بوده چرا باید تیجه ای عکس اون باورا بگیرن؟!
بابا طرز تفکرت رو عوض کن ….
مگه پسر خوده استاد عباسم منش، میکائیل نیست؟! چقدر به واسطه تربیت پدرش با قانون آشنا شده؟! اونم با این سن؟! مگه میتونه چیزی خلاف اون باورای زندگیش رو دریافت کنه؟!
یه بار گفتم، بازم میگم … تویی که از راه قانون به خواسته هات و نعمات میرسی، خیلی فرق داری با کسی که از سنگلاخ و حاشیه با زجر! در خوشبینانه ترین حالت ممکن به یکی از نتایج زندگیش میرسه!
تویی که خداوند همه رو باهم بهت میده، قطعا یه رابطه فوقالعاده با فرزندت هم داری
البته به شرط رفع ترمزهای احتمالی
ترمز بعدی که به ذهنم رسید، این بود که افراد ثروتمند، احتمال زیادی هست ازشون دزدی بشه یا جونشون به خطر بیفته
بله ….
بازم ردپایی از فیلم و سریال
البته این بار فیلم و سریال های اکشن خارجی!
4/5 سال پیش به شدت عاشق فیلمای اکشن بودم ونمیدونستم دارم خودمو اینجوری بیچاره مکینم.
چه بسیار فیلما که دقیقا این باور محدود کننده توش موج میزد! دقیقا یادمه همون موقع چقدر تحت تاثیر فیلما قرار میگرفتم و حالم بد میشد!
خدای من …
به همین خاطره استاد میگن باورای شما از بچگی، از زمانی که یک چیزو زیاد دیدین و شنیدین رخ میده!
خب ببین ذهن منطقی و عزیزم، تو حق داری که چنین ترس و اضطرابی در وجودت داشته باشی.
اما اینو بدون این اتفاقات نامناسب، نتیجه ی ارسال فرکانی نامناسب بوده و فرکانس نامناسب، ناشی از باور نامناسب بوده. مثل همین الان که چنین باور نامناسبی در توی عزیزم شکل گرفته!
خب مگه این نیست که ما در این مسیر سعادت، خداوند از نعمتای بی انتهاش به ما میبخشه؟!
خب مگه خودش نداده؟!
خب کاملا طبیعیه که خودش برامون نگه داره! اما تا کی؟! تا زمانی که سپاسگزارشون باشی و خودتو لایق اونا بدونی و ازشون اوج لذت رو ببری! کاملا طبیعیع وقتی از داشته هات لذت نبری و سپاسگزاری نکنی، به هزاران طریق، که یکی از راه هاش دزدیه، ازت گرفته بشه.! اصن ممکنه دزدی نشه و یک اتفاق آب و هوای و طبیعی نادر رخ بده و به مالت آسیب بزنه!
اما وقتی همیشه سپاسگزار داشته هات باشی
وقتی همیشه از دونه به دونشون اوج لذت رو ببری
مطمئن باش نه تنها کم نمیشه بلکه شکر نعمت نعمت افزون کند!
حتی اگه لازم باشه تجهیزات امنیتی خاصی، مثل دزدگیر یا … بذاری، مطمئن باش در زمان مناسبش بهت گفته میشه!
در ضمن خداوند حافظ و نگهبان تو تمام نعمتایی هست که بهت داده. آیا او کافی نیست؟!
راستی …
همیشه اینطوری نیست که دزد به افراد ثروتمند بزنه ها …
اتفاقا چیزی که این روزا میبینیم اینه که همون افراد قشر متوسط و فقیر جامعه،آمار دزدی بیسشتری دارن! میبینی طرف از دار دنیا یه پراید داره که باهاش مسافرکشی میکنه و خرج زن و بچشو میده، تق همون پرایدشو میدزدن!
میبینی طرف دار و ندارش تو جیبش بوده تقی تو بازار جیبشو میزنن!
اینا رو کم نشنیدیم و ندیدیم
پس دزدی هیچ ربطی به میزان ثروتت نداره چه فقیر باشی و چه ثروتمند هیچ تفاوتی نداره!
حتی میبینی طرف با هزار قسط و وام میره یه گوشی جدید میخره، تقی همون گوشی رو میدزدن یا از دستش میفته یا … .
پس اصلا قضیه دزدی هم نیست!
یه وقتایی ممکنه با بلایای طبیعی مالت و جانت دچار خسارت بشه!
اما کی؟! وقتی فرکانس نامناسبی به جهان بدی!؟ همونطور که بهترین فرکانس، فرکانس لذت و سپاسگزاری هست، بدترین فرکانس هم فرکانس کفر و ناسپاسی هست! کاملا طبیه و وواضح و مبرهنه که طبق قانون، فرکانس خوب=اتفاق خوب و فرکانس بد=اتفاق بد
اره عزیزم وقتی چنین باور نامناسبی باشه، چه فقیر و چه پولدار، چه مومن و چه کافر مشمول قانون میشن و هیچ فرققی ندارن!
استاد تو محشری!
تویی که محشری میتونی هر جا میخوای در هر زمانی در اوج راحتی بری!
چون تو بهترین الگوی ممکن برای همه ما هستین و به هیچ وجه لازم نیست دنبال الگو بریم!
به قول دوست هم فرکانسی عزیزم، وقتی هدایت بشیم، خداوند حتی الگوها و ترمزها رو نشونمون میده.خدایا شکرت که به بهترین نحو هدایتمون کردی این ترمزهای اساسی رو پیدا کنم و در عین حال بهترین الگوی ممکن رو بهمون معرفی کردی.
بینهایت سپاسگزار استاد عزیزم هستم که مثل همیشه در جواب عمل کردن به الهامشون جلوی دوربین اومدن و این الهام، باعث شد سه سال بعد، همین فایل هدایت من برای قدمای بعدیم باشه.
خداوندا بینهایت سپاسگزار هدایتای نابت هستم.
سلام اقا محمد عزیزم،
من بینهایت ممنون خدایی هستم که شما رو به این کامنت هدایت کرد.
در درجه دوم ممنون خدایی هستم که از زبون من این جملاتو نوشت.
و در درجه سوم ممنون شما دوست عزیز، دست خداوندم هستم که به ندای قلبتون گوش دادین و برام پاسخی ارزشمند به جا گذاشتین!
پاسخی که نشانه ای بود برای من تا کامنت قدیمیم رو دوباره با درکی جدید بخونم و باز هم حسم خوب بشه.
باید اعتراف کنم به خودم و خداوندم براوو گفتم و خیلی لذت بردم از خوندن مجدد کامنت.
من بینهایت سپاسگزار شما هستم.
امیدوارم با حل کردن ترمزهاتون، به احساسی عالی، مثل همین احساس من برسید و موانع خواسته ها به هدایت تبدیل بشن.
درود بر شما