شکارچی نکات مثبت باشیم - صفحه 1

1194 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Fatima» در این صفحه: 19
  1. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    به نام خدا

    ردپای30

    سلام استاد و مریم عزیز و دوستان

    30 روز از تصمیم برای تغییر زندگی من گذشت !به فوق العاده ترین حالت ممکن با چندین و چند نتیجه در حوزه های مختلف

    ایمان به خدا !!!!بله همین قدر تعجب آور، برای من. ایمانی که ناخودآگاه وقتی بهش فکر میکنم حالم دگرگون میشه و اشک از چشمام جاری میکنه

    استاد عزیز امروز کاری کردم که سابقه نداشت! باورم نمیشه تا این حد به خودکنترولی و ایمان رسیده باشم

    انگار تک تک سلول هام میگفت الخیر فی ما وقع، خدا خودش منو در بهترین زمان در بهترین مکان قرار میده ،هر چی به نفع من باشه رخ میکنه حتی اگه ظاهرش خوشایند نباشه

    با این ایمان صبح از خونه آمدم بیرون و تمام طول مسیر بهش فکر میکردم

    دیگه نگران نبودم!اضطراب وجودم نگرفته بود !قلبم تند نمیزد !

    انگار هیچ چیزی بیرون من نمیتونست منو از اتصال به آرامش خدا ،جدا کنه

    با همون ایمان رفتم تو دل یکی از چالش هام ،نفهمیدم چی شد ولی همه چی بهتر از تصورم اتفاق افتاد ،ورای تصورم با وجود اینکه کاملا آماده نبودم ، اما انگار همه چی خودبه خود رخ می‌داد

    حتی باید بگم این روزا نگران از خونه بیرون نمیرم!نگران اتفاقای بد بیرون نیستم !با وجود اینکه امروز یه جای عجیب غریب رفتم ولی با این حال ترسی منو نگرفت که وای الان کیفمو میزنن وای الان فلان میشه

    حتی بگم این روزا واکنشم هم نسبت به آدم ها معقول تر شده !اول اینکه آدم های مناسب سر راهم میان ،برخورد های مناسب دریافت میکنم

    تضاد و اختلافی با افراد که قبلا همیشه باهاشون چالش دارم اتفاق نمی‌افته

    اگرم بیفته من به خاطر خودم به خاطر آرامش خودم به خاطر فرکانس خودم اعراض میکنم و از خدا طلب بنده های صالح و فوق العاده در زندگیم میکنم

    یا در اون موقع افکارم مدیریت میکنم به چیز مناسب در ذهنم

    از سلامتی بگم ،من همیشه مریض بودم آنقدر که در خانواده معروف به زین العابدین بودم

    معروف بودم به اینکه مریضی اول من میگیرم بعد در جهان شیوع پیدا میکنه

    قبلا هم گفتم که دو سال هم درگیر مریضی بودم

    به طرز فوق العاده ای من سالم و سلامتم ،شما بگو یه سردرد حتی همون هم به لطف خدا سراغم نمیاد

    با وجود اینکه این مدت یه بار کل خانواده مریض شدن و من هم تو همون خونه بودم

    این باور در من شکل گرفته که بدن من وقتی فرکانس مناسب داره وقتی حواسم بهش هست که نگرانش نکنم بهش ورودی بد ندم ،دلیلی نداره مریض بشه تا بهم بگه حواسم به خودم باشه

    وقتی من حالم خوبه بدنم کارش محافظت از منه در برابر هررررر بیماری و خودش کارهارو انجام میده

    این باور ایجاد کردم که حتی اگه مریض هم بشم بدنم نیاز داشته که این تجربه بکنه تا قوی تر بشه تا بهتر ازم محافظت کنه در برابر نوع های دیگه از میکروب

    همه اینها حاصل سلامتی روح و جسم منه به لطف خدا

    از لحاظ ثروت هم به لطف خدا 3 بار ورودی مالی داشتم که خارج از برنامه هر ماه بود

    و خدا از هر دستی به هر طریقی روزی منو رسوند

    از لحاظ عملگرایی من 180 درجه متفاوت از قبلم ،به لطف خدا حرف شما در وجود من نفوذ کرد که ایمانی که عمل نیارد حرف مفت است

    و من برای تحقق رویایی که به خاطرش وارد زمین شدم به شکرانه لطف خدا برای خلق زندگی برای خودم و اطرافیانم ،با قدرت تلاش می‌کنم

    فرق تلاش حالا با گذشته در اینکه قبلا از تلاشم 20٪نتیجه میگرفتم اما حالا به اندازه تلاشم نتیجه میگیرم فقط با این باور که خدا شوق منو میبینه و به همون اندازه به من نعمت میده و هیچ چیز از چشم خدا پنهان نیس

    روابط هم بی نظیر پیش میره،یه رابطه که مشکل داشت رو خودم حذف کردم چون حس کردم اون فرد با ارزش های من متضاد و من فضا رو برای افراد مناسب خلق و خو خودم باز کردم و به شدت از این بابت خوشحالم

    باقی روابط چه با خودم ،خدا،خانواده،دوستان،جامعه بسیار بسیار خوب پیش میره

    از امید براتون میگم ،از اینکه رویاها دست یافتنی شدن!از اینکه یک لحظه وایسم و از خودم بپرسم واقعا چرا نباید بشه

    ایجاد حس لیاقت نسبت به خواسته ها و باوربه توانایی هام

    باور به اینکه من در مسیر متفاوت از بقیه قرار دارم پس نباید نتایج با اونها مقایسه کنم

    حتی از این به بعد نباید اینطور فکر کنم اگه مثلا فرد xنتونسته این کار انجام بده پس منم نمیتونم !نه من متفاوت فکر میکنم باورهای متفاوت دارم پس احتمال موفقیت یا عدم موفقیتمون در شرایط یکسان،نتیجه یکسانی نداره

    خلاصه کلام ،من عاشق زندگی این روزهامم در حالی که گذشته بادی به هر جهت و بی هدف داشتم ،امیدوارم خدا بازهم کمکم کنه که این مسیر پرقدرت ادامه بدم به لطف خودش

    ازتون ممنونم استاد عزیز ،همین که فکر کنی هر روز نتایج با استادت درمیون بذاری و باهاش صحبت کنی ،حس فوق‌العاده که بازهم از تفاوت های بی نظیر شما با بقیه اساتید

    ممنون بابت همه چی

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  2. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    به نام خدا

    ردپای29

    سلام استاد جان

    امروز برای من درس بسیار مهمی به همراه داشت

    من درک کردم که مهم نیست چقدر روی خودت کار کنی ،وقتی ورودی کنترول نکنی ناگذیر از مسیر منحرف میشی و اتفاقات از جنس ورودی های جدید رو به زندگیت دعوت میکنی

    هنوز خیلی با خود کنترولی در هر روز هر لحظه فاصله دارم که خب طبیعیه !

    خوبی قانون اینکه کاملا میفهمم که اهااااا پس به خاطر اون ورودیام بود که الان این اتفاقات افتاد

    حالا میتونی متوجه بشی که حال بد تو دست خودت بود ! حال خوبت دست خودت بود

    یعنی میخوام بگم در حدی اوضاع عجیب بود که خندم گرفته بود که ا ا ا ببین با خودت چه کردی

    عیبی نداره از حالا حواست باشه

    باز هم نور در تاریکی امید در ناامیدی ،آرامش در دل اضطراب من ،خدای من کمکم کرد که آگاه بشم و از حالت اتوماتیک زندگی قبلی بیام بیرون

    نمیدونم قبلا که خدارو نداشتم چطور زندگی میکردم چطوری تو دل سختی دوام می‌آوردم

    احتمالا چون خدارو نداشتم همیشه به محض سختی رها میکردم

    الان پشتم به خدا گرمه !بخودش قسم خیلی خوبه من عاشق این حسم

    یهو وسط لحظه که به خاطر باورهای خودم زندگی سخت میشه میاد تو ذهنم و بهم میگه آروم باش نگران نباش درست میشه از پسش برمیای

    قبلا این صدا به کمکم نمی آمد و واقعا زندگی سخت بود

    حالا چالش هام بزرگ تره اما ایمانم قویتره

    هر چی ازش بگم کمه واقعا آرزوی من داشتن همچین حسی بود

    خدارو بابت بودنش در زندگیم شکرگزارم واقعا میبینم لحظه هایی که کارهای خدای گونه نمیکنم(زندگی شاد و شکرگزار و در مسیر گسترش ) و به جاش اسیر دنیا میشم (نه به معنا لذت بردن از لذت های دنیوی به معنی اینکه همه چیز فراموش میکنم و غرق در هیچ میشم)،حس میکنم از انرژی منبع دور شدم

    حس میکنم کم کم اتفاقا ناخواسته میوفته!اتفاقی در محیط قرار میگیرم که فرکانس افرادش مناسب نیس و…

    البته منظورم از اتفاقی ،بدون برنامه قبلی،وگرنه اتفاق افتادنش دست خودم بوده

    خلاصه که از خودم بابت تمام لحظه هایی که ناآگاهانه کاری کردم که شرایطش سخت بشه عذر میخوام

    سعیم میکنم که بیشتر مواظب خودم باشم ،و با افکار ورودی باور های اشتباه، کاری نکنم بهشت روی زمین ازم گرفته بشه

    از خدا میخوام بهم کمک کنه تو این مسیر تکاملی تقوا

    این درس امروز من بود در مسیر چالش کنترول ورودی و نتایج خروجی

    با نوشتن این کامنت فرکانس تغییر میدم با توجه به نکات مثبت تضاد ها

    شکر گزاری، بودن محیط مناسب برای رشد ترقی ،و خودم آماده شروع یک روز جدید با فرکانس جدید میکنم

    سپاس گزارم استاد عزیزم

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    به نام خدا

    ردپای 28

    سلام استاد عزیز و دوستان گرامی امیدوارم حالتون خوب باشه

    استاد جان من واقعا نمیدونستم میشه آنقدر از زندگی لذت برد !بیشتر شبیه افسانه بود برام زندگی کم دغدغه زندگی که توش حالت خوبه تااااا زمانی که یه اتفاقی بیفته(الزاما هم قرار نیس هر روز اتفاق بدی بیفته یا الزاما اون اتفاق بد بتونه مدت ها تورو ناراحت کنه)

    نه اینکه حالت بد باشه تا زمانی که یه اتفاق خوبی بیفته

    من نمیدونستم که خدا یعنی چی ،حتما که الانم نمیدونم !اما خدا قبلا چیزی جز ترس و عذاب برام نداشت !جز به وقت حال خراب ،سراغی ازش نمیگرفتم

    من نمیدونستم که تو همین ایران انقدر میشه لذت برد !انقدر آدمای خوب دید

    من نمیدونستم میشه انقدر روابط عالی داشت !حتی ممکنه یه ازدواج آنقدر عالی باشه !مثل بقیه فکر میکردم خب همه اینا الکی و…

    من نمیدونستم که میشه همه چی با هم از خدا بخوام ،خدا ارباب بداخلاق نیس که اگه ازش نون بگیری دیگه بگی تشنته نونتم ازت بگیره

    من حتی نمیدونستم میشه آنقدر راحت خوابید بدون اینکه شبا آنقدر فکر کنی که سرت درد بگیره یا صبحا یک ساعت تو رخت خواب باشی و دلت نخواد بیای بیرون

    من نمیدونستم که میشه مریض نبود!حس میکردم خب بالاخره یه سرما که بخوریم دیگهههه یا یه سر درد که طبیعیه !

    و هزاران چیز دیگه که مثل یه چراغ جلوی چشمای من یکی پس از دیگری روشن می‌شد و من آگاه تر میشدم

    برای داشتن زندگی خوب نباید تو قصه پریا باشی یا تو فلان کشور باشی

    فاصله من از همه اون زندگی رویایی اول دونستن این بود که همچین چیز های فوق العاده وجود داره

    و بعد اینکه برای داشتنش نیاز به رفتن به کوه قاف نداری

    و احتمال اینکه تو هم بتونی زندگی رویایی داشته باشی هست!

    و احتمالا بعدش کنجکاو میشی که چطوری؟چیکار باید بکنم ؟و خلاصه مسیر بهت گفته میشه پس از اینکه با ایمان به غیب !!!پا در مسیر بذاری و هیچ مپرسی :)و بعد….

    تو دقیقا در اون رویا زندگی میکنی

    دلیل رسیدن و نرسیدن آدما یا ناآگاهی اولشه یا بی صبری وسط راه رویاهاشون

    یا ندونستن اینکه هر چقدر باورهای قبلی قوی تر باشه ،هر جقدر خواسته ات غیر قابل دستیابی تر باشه واست ،هر چقدر استمرار تو ساخت باور جدید کمتر باشه

    احتمالا دیرتر به خواسته ات برسی

    و نه به خاطر کار نکردن قانون !

    آگاهی های ارزشمند و تحقق پذیر بودن رویاها در ذهنم و تبدیل شدن رویا غیرممکن به هدف قابل دستیابی و همینطور ایمان به خدا و توانایی های خودم

    و صدالبته حال خوب این روزها ،محصول باور به حرف های استاد عزیز

    ازتون بابت همه چیز سپاسگزارم

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    به نام خدا

    ردپای 27

    سلام استاد و مریم عزیزم و دوستان امیدوارم خوب باشید

    ابتدا از خداوند ممنونم که به زندگیم معنا داد تا هر صبح روزم با این سایت شروع کنم و هر شب ،شبم رو با پیامی از تجارب روزم به پایان برسونم

    سپاسگزارم از استاد عزیز خانم شایسته و هر آنکه در پشت این سایت بی نظیر زحمت کشیده

    قبل‌تر ها وقتی این موقع از شب می‌شد، من وقتم صرف اینستا یوتیوب چت کردن میکردم و به خودم میومدم که شاید 2 ساعت که دارم اینکار ادامه میدم

    یا صبح ها وقتی میخواستم صبحانه بخورم یوتیوب میدیدم و بازهم یکی دو ساعت از روزم از دست میدادم

    اما حالا نه تنها صبح و شبم به محتوا سایت اختصاص داره بلکه هر وقت ،وقت استراحت بین درس خوندنم میرسه میام تو سایت و میگم که خدا جون یه فایلی که الان نیازه بشنوم بهم نشون بده

    و این روزهای عمر من در رضایت و شادی میگذره برخلاف قبل

    واقعا این درخواست من به جهان بود و به بهترین شکل برآورده شد ،از خدا بسیار بسیار سپاسگزارم که بهترین راه جلوی من قرار داد

    چه عادتی بهتر از این که میتونست باعث تحول من بشه و نه تنها عادات بد منو از بین ببره بلکه در باقی جنبه های زندگی هم باعث ترقی من بشه

    من هم این روزها وسوسه میشم که شوقم رو با دیگران در میون بذارم به خصوص که یکی از نزدیکانم اوضاع مناسبی نداره

    اما همش صدای استاد میاد تو سرم که اینارو به کسی نگیم تا زمانی که خود اون فرد آماده باشه و از ما سوال کنه و یا وقتی که باور ها محکم تر شدن و نتایج بزرگتر گرفتیم ،تا اون افراد نتونن باورهای مارو متزلزل کنن

    امیدوارم ثابت قدم بمونم

    مریم عزیز اگه شما دارید این پیام میخونیددددد لطفا بیاین تو ویدئوهای جدیدددد من نیاز به تزریق عشق و علاقه و اشتیاق شما به زندگی به جهان به استاد دارم

    تمام لحظه هایی که شما تو ویدیو ها هستید من ناخودآگاه لبخند به لب دارم آنقدر که انرژی شما مثبت و صدای دلنشینتون اتفاقات برای ما تعریف میکنه

    من هنوزم صدای شما تو گوشمه برای لحظه که جوجه ها تازه از تخم آمده بودن بیرون

    خدای من گفتناتون موقع دیدن زیبایی ها ،تلاشتون در انجام هر کاری

    خلاصه که لطفا اگه مقدور بود بازم برامون ویدیو زندگی در بهشت و.. هم تهیه کنید تا باز هم لذت ببریم از زیبایی درون شما و زیبایی های پردایس

    سپاسگزارم

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  5. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    به نام خدا

    ردپای 26

    سلام استاد و مریم عزیزم و دوستان

    من این مدت راجب نتایج در کوتاه مدت چه در درونم و چه در بیرون صحبت کردم

    و همینطور از مواجه شدن با ترس گذشته ام که دیروز اتفاق افتاد

    خوبه که از آورده های مالی هم صحبت کنم

    من چند ماه که این عادت در خودم ایجاد کردم که یه مبلغی بابت پس انداز و هدیه به خودم طلا بخرم

    امروز بر طبق عادت رفتم و این کار انجام دادم

    تا اینکه پیام واریز برام آمد که یه پولی که قرار نبود فعلا بهم بدن واریز شد به حسابم

    حالا کجاش قشنگه !

    اولا که من این پول هدیه خدا میبینم که در قبال مواجه شدن من با ترسم بهم داده شد

    دوما صبح که برای خرید رفته بودیم مادر جان گفتن ایشالله با پول طلاهات یه طلا بهتر بخری و من طبق آموزه های استاد گفتم نه من چیزی نمیفروشم که باهاش چیز دیگه ای بخرم

    من از خدا میخوام که پول بیشتری بهم بده )یا هدایتم کنه به راهی با درآمد بهتر) که بتونم طلاهای بهتری بخرم !

    درسته که ذهن منطقی میگه خب همه اینا اتفاق و….

    اما من میخوام اینطور باور کنم که خدا تلاشم دیده خدا صدام شنیده خدا ایمانم دیده !

    میخوام اینطور تعبیرش کنم و ازش لذت ببرم و بابتش شکرگزار باشم

    حتی همین ماجرا طلا خریدن هم درخواستی بود که اجابت شد!

    من علاقه ای به طلا نداشتم اما تو لیست خواسته های من تا سال 1405 نوشته بودم که طلا بخرم !!

    و من ناخودآگاه هدایت شدم به این مسیر

    حتی میخوام براتون از اینکه آدم های اطرافم چقدر خوب شدن بگم !طبیعی نبود برام که هر مغازه که میرم آنقدر آدم ها فوق العاده مواجه بشم! آدم مهربون درستکار حرفه ای صادق با کمال ادب و احترام و…

    حتی آنقدر به قانون وابسته شدم که امروز تو دلم گفتم خدا منو در بهترین زمان در بهترین مکان قرار میده و من با احساسم وارد مغازه ها میشدم !با فرکانس میسنجیدم که این مغازه وارد بشم یا نه بخرم یا نه

    همه ابعاد زندگی من متحول شده از این بابت بسیار خوشحالم خداروهزاران مرتبه شکر

    شاید نتایج کوچیک باشه ولی برای من سرشار از لذته سرشار از حال خوبه سرشار از باور که قانون عمل میکنه

    بابت همه چی متشکرم استاد عزیز

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  6. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    به نام خدا

    ردپای25

    سلام استاد عزیز و دوستان گرامی

    ممنونم ازتون بابت ویدیو جدید

    چقدر لذت میبرم از نگاه متفاوت آدما به زندگی!آدمایی که دنیارو جای بهتری میکنن و در پشت هر کاریشون آگاهی و دلیلی نهفته است

    اینکه آگاهی هارو در قالب متفاوت به بچه ها یاد بدید فوق العاده اس ،چقدر جهان به مادر و پدرای از این جنس نیاز داره تا با تغییر وضع خودشون جهان هم جای بهتری کنن

    از ایشون سپاسگزارم که برای بهتر کردن جهان هم تلاش میکنن

    استاد عزیز من امروز مواجه شدم با ترس بزرگ زندگیم !ترسی که باعث شده بود من 6سال رویام به تعویق بندازم

    بی نظیر پیش نرفت ولی بسیار بسیار راضیم ،چقدر اعتماد به نفس گرفتم چقدر به خودم افتخار کردم

    صبح حتی تا لحظه آخر، تمام سلولام میگفت نرو انجامش نده بیخیال چرا؟

    چون هر بار تجربه انجام این کار برای من مساوی بود با درد و رنج با سختی

    اما اینبار به جای گوش کردن به این صدا ،گفتم انجامش میدم که ببینی دیگه ترسناک نیس دیگه غول نیس

    و همینطور هم بود!حالا من یک قدم بیرون منطقه امنم هستم ،حالا یک قدم شجاعترم

    حالا وظیفه منه که با مدرک واقعی نتیجه امروز،اهرم رنج و لذت بنویسم

    اگه آموزه های شما نبود اگه درخواست من به خدا نبود اگه لطف خدا نبود که من با شما آشنا بشم،چقدر قرار بود اوضاع سخت تر بشه

    پس بابت همه آگاهی هایی که به من منتقل کردید ممنونم

    الان دیگه خودم رو موظف میبینم موفق بشم به چندین دلیل

    1)حالا خودم رو لایق موفقیت میبینم

    2)در خودم توانایی انجام دادن و حل مسئله میبینم

    3)خودم رو لایق خوشحال بودن و تلاش برای حس رضایت داشتن میبینم

    4)تلاش های اطرافیان و خانواده و خوشحال کردنشون

    5)به خاطر استاد که نتایج خیلی خیلی بزرگ بگیرم و وقتی دیگران میپرسن چی شد که اینطوری شد ،بگم راه اینه

    6)قبلا هم خودم رو موظف میدیدم !اما همراه با رنج و حس عذاب وجدان و سرزنش

    اما حالا برای انتشار شادی و حس خوب در خودم و جهان بیرون از خودم

    7)برای حس رضایت درونی برای سپاسگزاری از خدا… برای شکر گزاری از خدایی که جهان رو جوری بی نقص خلق کرده که ما خالق زندگی خودمون باشیم

    8)برای اثبات حقانیت قوانین به خودم و اطرافیان

    9)برای مدرک مناسب داشتن که اگه درست عمل کنی با باور مناسب با حس خوب موفق میشی و اینکار باعث افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس و توانایی در زمینه های دیگه هم میشه

    10)به خاطر خودم و برای سپاس گزاری از خودم که کم نیاورد

    اینکه آگاهی ها از حرف به عمل در من تبدیل شده خودش دستاوردی که باید روزها بابتش شکرگزار باشم ،همینکه کمال گرایی و نتیجه گرایی در من کمرنگ تر شده

    سپاسگزارم استاد عزیز و مریم مهربانم

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  7. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    سمانه عزیز ممنون از لطفت خداروشکر بابت دوستای خوبی مثل شما

    امیدوارم هممون شاگردهای خوبی در این مسیر باشیم تحول یانتیجه ای هم اگر هست حاصل درخواست خودمون اجابت خدای مهربون و آگاهی های استادی که قوانین جهان رو به ما هم یادداده

    روز خوبی داشته باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    سلام سپیده جان ممنونم بابت کامنت زیباتون

    حق با شماست اجسام قدرتی ندارن تا زمانی که ما بهشون قدرتی میدیم ،خرید طلا و… برای ایجاد حس خوب عالیه ،باعث دیدن زیبایی ها بیشتر ،توانایی خلق ،توانایی مدیریت سرمایه ،آینده نگری در کمال لذت از لحظه، رفتن به مکان هایی پر از فراوانی و ثروت …. کار خیلی خوبیه

    حتی باید بگم من همیشه فکر میکردم برای خرید طلا باید چند ده میلیون هزینه کنم و مقاومت داشتم

    یا مدام افکار اطرافیان میومد سراغم که وای دزد….

    اول این باور ایجاد کردم که من هر ماه شده 500 هزارتومن میزارم واس اینکار )من بسیار زیاد به اثر مرکب تو هر کاری اعتقاد دارم)

    و باورتون نمیشه هر ماه خداوند کمک میکنه تا من حداقل 5 تومن به اینکار اختصاص بدم !منی که میخواستم با 500 تومن شروع کنم

    به لطف خدا روزی خودش آمد سراغم

    در رابطه با اتفاقات بد ممکنه هم اینطور فکر میکنم که خدای مهربون هیچ چیز بدی برای من نمیخواد .اگر هم اتفاق بدی بیفته باورهای من اونو ایجاد کرده پس باید بیشتر مواظب افکارم باشم نه مالم

    الخیر فی ما وقع

    در رابطه با فروش هم اینطور باور ساختم که خدایی که هر ماه این پول به من میرسونه توانایی بیشتر دادن هم داره

    یا از دست کسی یا ساختن کاری یا هر طریق دیگه

    مهم اینکه به خدا توکل کنیم که روزی از دست اونه اگه برسه خداروشکر نرسه هم خداروشکر که تضادی برامون ایجاد کرد که فرکانسمون عوض کنیم

    امیدوارم کمک کننده باشه و در زندگی واقعی از آموخته هامون استفاده کنیم

    شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    سمانه عزیز ،من امروز روز پرچالش پشت سر گذاشتم ،وقتی آمدم تو سایت که کامنت هر شبم بذارم متوجه شدم که پیامی دارم

    از دوست عزیز سمانه جان

    با خوندن کامنتت تمام خستگی هام از تنم بیرون رفت و ناخودآگاه اشکم جاری شد

    و همه انرژی منفی و فشارهای کاری از بین رفت

    بسیار ازت ممنونم

    بسیار برات خوشحالم که تعهد جدیدی دادی و مطمئنم که عالی پیش میری به لطف خدا

    ممنونم که گفتی پیامم برات مفید بود

    به عنوان یک تازه وارد شنیدن این حرف خیلی شیرین که سر سوزنی تاثیر مثبت و حال خوب به دیگران منتقل کنم

    امیدوارم موفق باشی در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    سلام آقای نوری امیدوارم حالتون عالی باشه

    پیام شما برای من یه نشونه داشت ،چون منم امروز تجربه مشابهی با پیام شما از دریافت الهام از خدا تجربه کردم

    و این هم زمانی منو مشتاق کرد که پیامتون کامل بخونم

    خیلی بابت اینکه تونستید به لطف خدا ترمزتون شناسایی کنید خوشحالم

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: