شکارچی نکات مثبت باشیم - صفحه 27
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-23 06:38:052023-05-25 12:32:18شکارچی نکات مثبت باشیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود به استاد عزیز و مهربانم
باز هم خداروشکر میکنم بابت شنیدن این آگاهی های ناب
ممنون از عارفه عزیز بابت این خلاقیت و این توجه به بچه ها
پدر و مادر خیلی نقش مهمی در تربیت فرزندان دارن و میتونن از همین کودکی ذهن بچه ها رو ثروتمند کنن و چقدر این بازی میتونه بچه ها رو خلاق کنه و بهشون کمک کنه که در آینده با یک ذهن مثبت و خلاق در اجتماع وارد بشن و تبدیل به یک فرد موفق و تاثیر گذار در جامعه بشن.
من که لذت بردم از همچین مادر خوبی که اینقدر فکر بچه هاشه اینقدر خودش به نکات مثبت توجه داره اینقدر دنبال زیباتر دیدن دنیای اطرافش هست
توی این روزگار اکثر پدر و مادر ها توجهشان به نکات منفی و اخبار هستش و بچه ها هم دقیقا کارهای پدر و مادر رو تکرار میکنن و به اونجا توجه میکنن و الگو برداری میکنن
چقدر خوبه که ما اول خودمان به نکات مثبت توجه کنیم و در موردش با بچه هامون صحبت کنیم و بعد از اونا بخوایم که به نکات مثبت توجه کنن و در موردش بنویسند
برای خود من که خیلی کاربردی بود و تصمیم گرفتم برای دختر 8 ساله ام هم این ایده زیبا رو عملی کنم و مطمئنم نتایج خیلی خوبی داره
من خودم یکی از چیزهایی که به دخترم با عمل کردن یاد دادم این بود که عادت کرد در مهمانی ها و رستوران ها به جای سفارش نوشابه آب سفارش بده چون خودم از 6 سال پیش تصمیم گرفتم که نوشابه نخورم و فقط آب مصرف کنم و این تبدیل شد به یک عادت برای دخترم که اصلا نوشابه نمیخوره و فقط آب میخوره چون من بصورت عملی اجراش کردم
حالا در این مورد هم اگه پدر و مادر توجشون به نکات مثبت باشه بچه ها هم ناخودآگاه همینطوری میشن بدون این که ما چیزی ازشون بخوایم اونا مثل ما رفتار میکنن و به زیبایی ها توجه میکنن.
واقعا لذت بردم از این بازی قشنگ و آموزنده که همه ی ما بهش احتیاج داریم و باید باهم مسابقه بگذاریم در توجه به نکات مثبت و اتفاقات خوب تا دنیا هم خوبی بیشتری وارد زندگی مان بکنه.
از شما استاد عزیز ممنونم بابت خواندن و توضیح این کامنت زیبا و از خدا براتون سلامتی و شادی و حال خوب و نعمت ثروت بیشتری میخوام
در پناه الله یکتا باشید
استاد من قبل از اینکه این فایل رو ببینم در نوت های گوشیم زیبایی ها و نکات مثبت رو مینوشتم و با دیدن این فایل انگیزه بیشتری برای این کار گرفتم.
من شرایطش رو ندارم که بخوام همیشه یک دفتر همراهم باشه یا تو جیبم، ولی گوشیم همیشه همراهمه برای همین با امکاناتی که داشتم دیزاین نوت گوشیم رو جوری تقییر دادم که خودش یه نکته مثبت و زیبا باشه و دیدنش بهم حس خوبی میده.
من همه چیز رو در اون مینویسم، اگه بچه ای میبینم تو خیابون که بامزه است، اگه چمن، گل، درخت یا گیاه زیبایی رو میبینم، اگه ماشین یا خونه ی زیبا و خفنی میبینم سریع گوشیمو در میارم و در موردش مینویسم و خدا رو سپاس میگم و دوباره شب ها قبل از خواب زیبایی ها رو مرور میکنم و دوباره خداوند رو شکر میکنم.
این کار تبدیل به روتین من شده.
من از وقتی با شما اشنا شدم متعهد شدم تا زندگیمو عوض کنم و الان نتیجه دستمه، نتیجه ای که تو یکسال گرفتم و قتعا بیشتر و بیشر میشه، هر کی منو میبینه، چه دوستای قدیمی و چه تو فامیل بهم میگن خیلی تقییر کردی و عوض شدی، از لحاظ روحی و از لحاظ درونی من تونستم خیلی خیلی خودمو تقییر بدم و یکی از چیز هایی که من هر روز بابتش خداوند رو شکر میکنم اینه که من تو سن 14 سالگی با برنامه شما اشنا شدم که این باعث شده من در سن کم نتایج بزرگ داشته باشم، چون زودتر شروع کردم زود تر هم تکاملم رو طی میکنم و نتیجه های بزرگ تر میگیرم.
در آخر هم از استاد عزیزم تشکر و قدر دانی میکنم
و خداوند رو بابت آشنایی من با برنامه های شما شکر میکنم
به نام خدای مهربون
سلام استاد عزیزم
خدا رو شکر وقتی کامنت ها رو میخونم از این انرژی جمعی که در کامنت های دوستان هست لذت میبرم.
من در این مداری که هستم
درک میکنم وقتی به تجربه های گذشته خودم نگاه میکنم میبینم وقتی خود آگاه یا ناخد آگاه به نکات منفی توجه کردم چه نتیجه ای گرفتم و برعکس
ذهن همیشه دنبال پیچیده و سخت کردن قوانین هستش
ولی این ذهن منه و کارش همینه
در مقابل وظیفه و قدرت اختیار و کنترل من هستش که دنبال ساده کردن همه چی باشم
ذهن من دنبال کمال گرایی هستش
ولی من باید بهبود گرایی رو هر لحظه انجام بدم توی زندگیم
همیشه انگار ی قسمت از ذهن داره زور میزنه از زاویه منفی به مسائل نگاه کنه
ولی من باید یاد بگیرم از زاویه بهتر نگاه کنم
بعد جایزه این کار
کم کم ذره به ذره بهم داده میشه
اول با احساس خوب
و بعد رسیدن به خواسته هام با تکامل
و اینکار اولش مثل ی بازی هستش با ذهن
ی مسابقه هست با ذهن
تا تبدیل بشه به شخصیت من
تا من آدم قبلی باشم نتایج هم تکرار گذشته منه
شخصیت من هم ی شبه درست نشده زمان بده
الان که توی این مسیر هستم و دارم آگاه میشم
باید خودم رو با احساس خوب عوض کنم
یک رفتار های مثبت و جدید رو در خودم ایجاد کنم
شکارچی نکات مثبت بودن
دیدن
پیدا کردن
صحبت کردن
نوشتن
مرور نوشته ها
استاد اون جایی که حق با تویه و کل دنیا بهت حق میده که عصبانی باشی بتونی خودتو کنترل کنی
اونم به خاطر درک اینکه رفتن توی احساس بد باعث اتفاق های بد میشه این نشون از قدرت و بزرگی انسانه
استاد ی تجربه جدید از خودم بگم
دو روز پیش طبق چند روز پشت سر هم صبح ها برای انجام ی کاری باید میرفتم چند نفر رو صبح زود سوار میکردم بعد میبردن سرکار
ی روز 1 ساعت من منتظر موندم
تا نیم ساعت که اوکی بودم داشتم توی سایت کامنت میخوندم و ذهنم ساکت بود
بعدش نجوا ها شروع شد
منم آگاهانه تمرکزم رو گذاشتم روی خوندن کامنت ها ذهنم نجوا میکرد ولی منم محل نمیدیدم
البته یکی دوبار دستم رفت که زنگ بزنم ولی خودم رو کنترل کردم
بعد که بعد ی ساعت تاخیر طرف اومد با خنده و احساس خوب برخورد کردم و طرف هم علت دیر کردنش رو گفت در صورتی که من سوالی نکردم ازش و کلی عذر خواهی کرد
ولی من اون لحظه با خودم گفتم من اجازه نمیدم من این قدرت رو از خدا دارم که نذارم ی عامل بیرونی که کنترلی روش ندارم من رو عصبانی کنه و احساسم رو بد کنه
بیرون در کنترل من نیست ولی درونم رو میتونم کنترل کنم .
استاد باورتون نمیشه اون روز تا شب بهترین روز برام شد همش احساس خوب داشتم
و واقعا به خودم افتخار کردم که ی پله از قبل خودم بهتر شدم
و اونم نتیجه بودن من در این مسیر هستش
و مخصوصا الان که دارمروی دوره عزت نفس کار میکنم وای که چقدر خوبه
استاد دستتون رو از فاصله دور میبوسم
سلام برادر یکتا مقدم.خیلی جمله زیبایی بود در کامنتتون.که اومدم صفحه ی اول سررسیدم که مربوط به دوره عزت نفس هست رو این جمله رو یادداشت کردم.
من اجازه نمیدهم من این قدرت رو از خدا دارم که نذارم یه عامل بیرونی که کنترلی روش ندارم من رو عصبانی کند واحساسم را بد کند بیرون در کنترل من نیست ولی درونم رو میتونم کنترل کنم.
من همیشه شکر خدا احساسم رو خوب نگه میدارم فقط دختر 4ساله ام که لجبازی میکنه ذهنم به هم میریزه که سعی میکنم در اون لحظات حتما این جمله رو تکرار کنم باخودم وصبوری نشون بدم.منم این قضیه که کسی علافم کند پاشنه اشیلم بود حتی بچه هام که یه کاری رو اهسته انجام بدن همش میگم زود باشین بجنبین منو علاف نکنین .که خودم اومدم این توجیه رو برای ذهنم اوردم که من در یک شبانه روز 24ساعت وقت دارم حالا 5یا ده دقیقه هم منتظر موندم اشکال نداره .از اون موقع بهتر شدم ولی بازم باید روی خودم کار کنم..ولی خوب خدایا شکر از موقعی که عضو سایتم هر جا منتظر موندم سریع گوشی رو درمیارم وکامنت میخونم.بازم ممنون از کامنت خوبتون
سلام
خیلی ممنون که برام کامنت نوشتید
خیلی خوشحال شدم و انگیزه ام بیشتر شد
و یادآوری برای ذهن فراموشکار شد
خدایا شکر برای وجود دوستانی مثل شما
که عالی دارید روی خودتون کار میکنید
اومدن در سایت واقعا حال آدم رو خوب میکنه
براتون بهترین ها رو آرزو میکنم
بنام خالقی که زیباست و زیبایی را دوست دارند
بنام حضرت دوست که هر چه دارم از اوست
بنام پروردگار هدایتگر و اجابتگر خواسته هامون به سادگی و زیبایی و راحتی
بنام خدای یکتا که در قلب وروح وجسم و جان من است
بنام خدای رب العالمین ، وهاب و غنی و توانگر و قدرتمند جهان هستی
درود بر استاد عشق و توحید و مریم بانوی مهربان وهمه دوستان هم مداری در سایت
این روزهای زیبای خرداد ماه بهاری صبح ها ساعت 4 صبح با صدای دلنشین جیک جیک و بازی گنجشک ها و پرندگان قشنگ که از پنجره اتاقم از میاد در این سکوت صبجگاهی از خواب بیدار میشم ، دراز کشیده روی تخت اتاقم به آسمون ابری نگاه میکنم و شکرگزاری مو که انجام میدم میام تو سایت ، سایتی که برای من بهترین و امن ترین مکانی هست که هرچی بگردم داخلش باز هم کمه واقعا ، فایل شمارشی نکات مثبت دیدم و یادداشت برداری هامو هم انجام دادم تو دفترم طبق همیشه ، محتوای کامنت های دوستان وهم کمی خوندم و تصمیم کرفتم بنویسم.
به نظرم این زیبااندیشی و شکرگزاری و توجه به نکات مثبت مهمترین تمرین ماست. برای منی که گاهی از مسیر خارج میشم ولی زود میفهمم و میگم به خودم سمیرا دیدی خلاف قانون جهان هستی عمل کردی ، حواست باشه …
در مورد اینکه یادآوری کنیم به اعضای خانواده مون من که خودم گاهی فراموش کارم ولی در گفتگو با دوستان و خانواده سعی میکنم جایی که دارند گله وشکایت میکنند زیبایی هاشون و ببینم وبهشون گوشزد کنم که اگر فراموش کردند داشته هاشون یادشون بیاد . تو دفتر شکرگزاری هام چون عاشق نوشتن ام مینویسم و با خودم و خدای درونم صحبت میکنم از زیبایی های اطرافم و بابت آنچه دارم سپاسگزاری از خداوند چه کلامی چه نوشتاری ، از تمریناتی هست که همیشه انجامش میدم.
استاد ازتون سپاسگزارم بابت ایت آگاهی های ارزشمند که برامون تو سایت هدیه میزارید
سپاس از خداوند مهربان که مارا به این دانشگاه توحیدی زیبا بینی هدایتمون کرد که بتونیم با کار کردن روی خودمون وعملگرایی این آگاهی ها خوشبخت و سعادتمند زندگی کنیم .
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان و عارفه ی عزیزم.
واقعا چیزی با ارزشتر از دیدن زیبایی ها و نکات مثبت در این جهان زیبا نیست.
همه چیز این کنترل ذهن.
بهایی که ما برای زندگیمون و رسیدن به خواسته هامون انجام میدیم همون توانایی کنترل ذهنمون.
خیلی خوشحالم که این فایلها رو میبینم.
این که دارم روی خودم و باورهای خودم کار میکنم.
این که متوجه شدم همه ی این زندگی دیدن زیبایی و کنترل ذهنمون.
از عارفه ی عزیز بابت این ایده ی زیباش سپاسگزارم.
ان شاالله خدا این سایت برای ما حفظ کنه که مامن آرامش ذهن ما هستش.
خدایا سپاسگزارتم.
شکارچی نکات مثبت باشید.
سلام استادعزیزوخوش تیپمون.
اولا،که چقدرخوشحال میشم که استادمیگن همه ی کامنت هاتون رومیخونم . وقتی این جمله رومیگن یه حس خیلی خوبی بهم دست میده.چون من فقط به عشق خوداستادمینویسم،حالاچقدرنوشته هام ارزش داره یانداره،نمیدونم ولی هر فایلی گوش بدم یاببینم ، درحدتوان خودم دیدگاه مینویسم .امیدوارم که استادجونم ازنوشته های منم خوشش بیاد.منم مثل عارفه جون سعی میکنم آنچه که توزندگیم رخ میده روبیان کنم .
ازعارفه جون هم تشکرویژه میکنم .
بااین ایده وراهکارقشنگش .
که خیلی بکار پدرومادرایی که فرزنددارن میخوره.
منم کاری شبیه ایشون انجام دادم اما عارفه جون خیلی دقیق تروباهدفهای بهتری این برنامه رو پیاده کردن.
دمشون گرم آفرین وصدآفرین به همچین مادرایی باشعوربالا.
مادرایی که عاشقانه برای تربیت صحیح فرزندانشون قدم برمیدارن.
ازخداسپاسگزارم که چنین الگویی قشنگی امروزدرمسیرحرکتی من قراردادوازاستادم ممنونم که به چنین نکته های جالب وقشنگی توجه دارن واونهاروبامابه اشتراک میزارن.
استادجان ،منم از پارسال به دوتافرزندم ینی هم پسربزرگمکه تقریبا20سالشه وهم به دخترم که 12سالشه ،سپاسگزاری یاددادم .
به پسرم به یه شکلی به دخترم به یه شکل دیگه.
آخه دخترم هنوزتو سنی نیست که همت کنه تودفتربنویسه .منم ازش چنین توقعی ندارم.
به همین جهت سپاسگزاری کردن رویادش دادم و برای یه مدتی هروقت میخاستم سپاسگزاری کنم ، باصدای بلند سپاسگزاری میکردم تاسپاسگزاری کردن رویادبگیره.وبدونه که میشه برای هرچیزی سپاس خداروگفت.
طوری که توهرلحظه برای هرچیزی میگفتم خدایاسپاس به خاطر ماشین خوبی که سوارمیشم .
خدایاسپاس به خاطردرختهای قشنگی که توشهرمون داریم .
خدایاسپاس به خاطرهوای خوبی که داریم.
مثلاوقتی ابرهای آسمون رومیدیدم،میگفتم خدایاممنون به خاطراین همه زیبایی .
یاوقتی میرفتم چیزی بخرم ،میومدم پیشش میگفتم :خدایاسپاس به خاطربرکتی که به مالمون میدی.
یاوقتی ازباشگاه میومدم میگفتم خدایاممنونم ازت .سپاسگزارم به خاطرتن سالم وپرنشاطی که بهم دادی .خدایاسپاس به خاطراراده ای که بهم میدی ،میرم باشگاه .
یاروتخت که میرفتم، بخابم،میگفتمخدایاسپاس به خاطر جای نرم وگرممون .
خدایاممنون ب خاطرآرامشی که توشهرمون هست ،تومحلمون هست ،توخونمون هست .
حتی وقتی میرفتم دوش بگیرم ،زیردوش باصدای بلند میگفتم خدایاممنونم ازت که ازنعمت آب گرم وسردبرخورداریم. یامیومدم بیرون میگفتم وای چقددوش گرفتن لذت داره ،چ آب گرمی چ آب سردی خدایاممنونم ازت .
آخه یه بارپیش اومدآبگرمکن خراب شدواون روز،آب گرم نداشتیم چون دوش گرفتن هممون واجب بود.
من توظرفی آب گرم میکردم ومیبردم حمام تابچه هادوش بگیرن .اون روز دخترم متوجه شدچ نعمتی داشتیم وقدرشونمیدونستیم.
یابعدازهرمهمونی رفتن ،توماشین میگفتم خدایاممنون که فامیلای به این خوبی ومهربونی داریم.
خلاصه به خاطر هرچیزی حتی ظرف وظروفی که استفاده میکردم ،سپاس خدارومیگفتم تادخترم یادبگیره باتمام داشته هاش حتی چیزای جزعی ،حال کنه ولذتشوببره.
همه ی اینارو بلندبلندمیگفتم .هنوزم باصدای بلندمیگم.
میدونیدبه خودم میگفتم حتی اگه الان هم انجام نده ،این کارای من توذهنش میمونه ویه روزی حتمن اونم سپاسگزاری میکنه.
ولی ازش یه درخواستی کردم وگفتم مامانی ،شب به شب دوست دارم چن تاازسپاسگزاریهاتو برام بگی .
شب که میشدمیرفتم پیشش ،ده دقیقه کنارش میخابیدم .ازش میپرسیدم آیدا،امروزبه خاطرچیاازخداتشکرمیکنی ؟اونم درحددرک خودش ،یه چیزایی میگفت .
خوب میفهمیدم که ادای منودرمیاره .وبه چیزهایی که من توجه میکنم ،اونم توجه داره .
حتی نگاهش به زیبایی های اطرافشم ،خوبه .مثلاً دم درخونمون یه گل ریز،دوسه سانتی زرد،دراومده بودمیگفت مامان ببین این گل چقدرقشنگه .اینجابودکه متوجه شدم اونم حواسش به زیبایی هاهست.
اینجوروقتها ما مادرا،تشویقشون میکنیم وازحرفهاشون واحساساتشون استقبال میکنیم تاتوجهشون به این مسائل بیشتربشه.
بابت پسرم توضیحات کامل استادوکارای استادتوهرفایل روانقدگفتم تایادگرفته .
دیده که مادرش همیشه تودفترمینویسه.
اونم یادگرفتش ودیدم یه روزدفتری برداشت واسمشوگذاشت:دفترسپاسگزاری.
حتی برای هرشب تاریخ هم میزنه.
اوایلش که میخاستم ببینم چطور سپاسگزاری میکنه ،وقتایی که ازخونه میزدبیرون ،یواشکی میرفتم تودفترش سرکش میکشدم .
میدیدم ،بچم نوشته خدایاسپاسگزارم ب خاطرپاهای قوی که بهم دادی.
خدایاسپاسگزارم ب خاطراینکه امروزخوب بازی کردم .آخه بچم قراره انشالله فوتبالیست بشه .البته الانشم هست منتهی حرفه ای بشه.باورشه که میشه ،پس حتمن میشه.
سپاسگزارم به خاطرقدبلندم .صورت قشنگم.موهای پورپشتم.چشمای سالمم.
سپاسگزارم ب خاطرپدرومادرخوبم.
سپاسگزارم ب خاطرغذای خوشمزه ی امروز.
سپاسگزارم به خاطرهوای خوب امروز.
سپاسگزارم ب خاطرجذابیتی که بهم دادی.
سپاسگزارم ب خاطراتاق قشنگم .
سپاسگزارم ب خاطرخواب راحت .
سپاسگزارم ب خاطرتن سالمم.
سپاسگزارم ب خاطرمربی خوبم .
سپاسگزارم ب خاطردوستای خوبم.
هزاران هزار چیز.
متوجه شدم که پسرم ،خودش عاقله وحواسش به همه چی هست.
اون روزی که برای اولین بارسپاسگزاریهاشو خوندم ،کلی گریه کردم وهمون جا به خاطرداشتنش ازخداتشکرکردم.
خودمم که هر لحظه وهرشب قبل ازخواب ،سپاسگزاری
از برنامه های اختتامیه ی روزمه.
خوشحالم به عنوان یک مادر،سعیم برتربیت درست و صحیح بچه هام هست.
ازاستادعزیزم تشکرمیکنم که وجودایشون وآگاهی هایی که از ایشون یادمیگیرم باعث میشه تابتونم به فرزندانم مطالب ارزنده یادبدم.
خدایاسپاسگزارم ازداشتن چنین استادعزیزی.
خدایاسپاسگزارم ب خاطروجودمریم جون وتمامی دوستان عزیزم دراین سایت.
سلام به شما دوست عزیز و مادر نمونه، امیدوارم حالتون عالی باشه.
تحسینتون میکنم بابت دقتتون توی تربیت بچههای گلتون. که گفتید برای دخترم که 12 سالشه یه جور رفتار میکنم، برای پسرم که بیست سالشه یه جور و هدف اینه که شکارچی نکات مثبت باشیم. سپاسگزار نعمتهای خدا باشیم. تحسینتون میکنم که برای دختر گلتون وقت میذارید و شب به شب بهش سپاسگزاری یاد میدید.
تحسینتون میکنم که به علاقه پسرتون احترام گذاشتید و گفتید که قراره یه فوتبالیست حرفهای بشه. حتما همینطور میشه. برای پسرتون موفقیت و قهرمانی توی رشته فوتبال آرزو میکنم.
من یاد گرفتم که بخاطر مادر عزیزم بیشتر سپاسگزار خداوند باشم. مادرم فوقالعاده است، عاشقشم، مادرم خیلی سپاسگزاره و دفتر سپاسگزاری داره، خدایا صد هزار مرتبه شکرت، بینهایت بار شکرت به خاطر وجود مادرم، در ادامه سپاسگزار شما هستم، من با خواندن کامنت شما به یاد مادر خودم افتادم که با صدای بلند سپاسگزاری میکنه، طوریکه ستونهای خونه میلرزه (خنده)
تحسینتون میکنم و امیدوارم نعمتهای خداوند از در و دیوار وارد زندگیتون بشه.
ممنونم از شما.
شاد و سلامت باشید.
خیلی زیباست، واقعا بازی جذابیه
چقدر لذت بردم و افتخار میکردم که دستاورد عارفه عزیز چقدر ارزشمند بوده که استاد یک فایل مخصوص ایشون و به نام ایشون تهیه کردن، واقعا چنان حس غرور و افتخاری داره که حتی من خودم رو هم در اون شریک میدونم و تبریک میگم به عارفه
ذهن کارش فراموشکاری هستش و اگر مراقبش نباشی، بعد یک مدت دیگه زیبابین بودنش از بین میره، من قبلا کوچکترین نکات زیبا رو شکار و تحسین میکردم، این بازی زیبا و ساده در واقع یک یادآوری هستش که کمک میکنه که آگاهانه زیباییهای بیشتری رو ببینی و تحسین کنی.
نوشتن واقعا غوغا میکنه، در مواردی هم که امکان نوشتن ندارم من به شخصه وویس میگیرم، خیلی گشتم دنبال اپلیکیشنی که مطابق با اصل سادگی که استاد میگن از این هم ساده تر، و سریع که وویس بگیره، اپلیکیشن Easy Voice Recorder بینظیر هستش، پس از نصب، به تب دکمههای نوار بالا (در اندرویدها) دکمه میکروفون اضافه میشه، که خیلی کار رو سریع و ساده میکنه، حتی وقتی گوشیتون قفله به راحتی از منو بالا دکمه میکروفون رو میزنی، تحسین زیباییت رو میگی :) و بعدش دوباره دکمه میکروفون میزنی. همگی به صورت اتوماتیک در یک فولدر پشت سر هم ذخیره میشن به ترتیب شماره یا تاریخ که حتی میتونی فرمتش رو هم تعیین کنی
حتی در یادداشت گزارشهای روزانه هم خیلی کمک میکنه
امیدوارم که بتونم ورژنهای شخصی از نحوه اجرای این بازی بسازم که خیلی ساده و سریع بتونم بیشترین تعداد زیبایی و نکات مثبت رو شکار
آمین
سلام سعید عزیز
مرسی از انرژی خوبت
و. چقدر لذت بردم که تو ابن دستاورد من و خودتون را یکی دونستید چون واقعا این دستاورد مال هممون بوده
اون موقع که من کامنت های بچه هارا میخونم و ذهنم باز تر میشه اون موقع که میبینم دوستان برای رسد خودشون چقدر زمان میزارند پس ابن اتفاق خوب برای هممون هست عارفه فقط یک اسمه
و توی کامنت همین فایل احساس بی نظیر تون روزم را نوشتم
خدا میدونه چه روزی بود برام که هنوز براش خداراشکر میگم
بهترین هارا برات میخوام سعیدجان
سلام عارفه عزیز
باز هم سپاسگزارم از که با عشق و علاقه کامنتم رو خوندید و پاسخ دادید، واقعا همینطوره یکی از زیباترین نکات مثبتی که همیشه من سعی میکنم بهش توجه کنم، لذت بردن از ذوق و شادی دیگران هستش، واقعا اگر بتونیم و خداوند هدایتمون کنه به این نقطه برسیم چقدر آرامش و زیبایی به دنبال خواهد داشت
به نظرم کسی میتونه به این نقطه برسه که در صلح 100٪ با خودش و خدای خودش و دنیای پیرامونش باشه، کسی که انقدر باور به فراوانی داره که حتی پیشرفت دوستش، همکارش یا همصنفیاش یا هرکس دیگهای رو نه تنها مانعی برای خودش نمیبینه بلکه ایمان داره که در دنیای فراوانی نعمتهای پروردگارش هرچقدر که بخواد هست، و فقط وظیفه ما شاد بودن و خواستن و لذت بردن هستش
به نظر من والاترین درجه آدمی اینه که با خودش و کل کائنات و هستی در صلح 100٪ باشه، آنجاست که انگار عینک زیبابینی داره بهتره بگیم قرنیه زیبابینی، چون دیگه اصلا به غیر از زیبایی نمیبینه
یکی از الگوهای من در این مورد حضرت محمد ص هستش که در بیشترین صلح با خود و اطراف بودن، حتی با دشمنشون (البته شاید همین کلمه دشمن رو هم ذهن منطقی ما تعریف کرده، شاید دشمن هم در مقام دوست است ولی ذهن به خاطر باورهای محدودش مجبوره کلماتی چون دشمن، رقیب، رقبا و … بسازه؛ یکی از دستاوردهای بزرگی که از شاگردی استاد گرفتم این بوده که کلا واژهای به نام رقیب از فرهنگ لغاتم حذف شده، و خداوند رو هزاران بار شکرگزارم بخاطر این حس آرامش و استاد عباسمنش عزیز)
و همیشه سعی میکنم حضرت محمد رو در این مورد به عنوان الگوی خودم قرار بدم
برات آرزوی بهترینها رو دارم عارفه جان، احساس آرامش
آمین
به نام خدا
ردپای 28
سلام استاد عزیز و دوستان گرامی امیدوارم حالتون خوب باشه
استاد جان من واقعا نمیدونستم میشه آنقدر از زندگی لذت برد !بیشتر شبیه افسانه بود برام زندگی کم دغدغه زندگی که توش حالت خوبه تااااا زمانی که یه اتفاقی بیفته(الزاما هم قرار نیس هر روز اتفاق بدی بیفته یا الزاما اون اتفاق بد بتونه مدت ها تورو ناراحت کنه)
نه اینکه حالت بد باشه تا زمانی که یه اتفاق خوبی بیفته
من نمیدونستم که خدا یعنی چی ،حتما که الانم نمیدونم !اما خدا قبلا چیزی جز ترس و عذاب برام نداشت !جز به وقت حال خراب ،سراغی ازش نمیگرفتم
من نمیدونستم که تو همین ایران انقدر میشه لذت برد !انقدر آدمای خوب دید
من نمیدونستم میشه انقدر روابط عالی داشت !حتی ممکنه یه ازدواج آنقدر عالی باشه !مثل بقیه فکر میکردم خب همه اینا الکی و…
من نمیدونستم که میشه همه چی با هم از خدا بخوام ،خدا ارباب بداخلاق نیس که اگه ازش نون بگیری دیگه بگی تشنته نونتم ازت بگیره
من حتی نمیدونستم میشه آنقدر راحت خوابید بدون اینکه شبا آنقدر فکر کنی که سرت درد بگیره یا صبحا یک ساعت تو رخت خواب باشی و دلت نخواد بیای بیرون
من نمیدونستم که میشه مریض نبود!حس میکردم خب بالاخره یه سرما که بخوریم دیگهههه یا یه سر درد که طبیعیه !
و هزاران چیز دیگه که مثل یه چراغ جلوی چشمای من یکی پس از دیگری روشن میشد و من آگاه تر میشدم
برای داشتن زندگی خوب نباید تو قصه پریا باشی یا تو فلان کشور باشی
فاصله من از همه اون زندگی رویایی اول دونستن این بود که همچین چیز های فوق العاده وجود داره
و بعد اینکه برای داشتنش نیاز به رفتن به کوه قاف نداری
و احتمال اینکه تو هم بتونی زندگی رویایی داشته باشی هست!
و احتمالا بعدش کنجکاو میشی که چطوری؟چیکار باید بکنم ؟و خلاصه مسیر بهت گفته میشه پس از اینکه با ایمان به غیب !!!پا در مسیر بذاری و هیچ مپرسی :)و بعد….
تو دقیقا در اون رویا زندگی میکنی
دلیل رسیدن و نرسیدن آدما یا ناآگاهی اولشه یا بی صبری وسط راه رویاهاشون
یا ندونستن اینکه هر چقدر باورهای قبلی قوی تر باشه ،هر جقدر خواسته ات غیر قابل دستیابی تر باشه واست ،هر چقدر استمرار تو ساخت باور جدید کمتر باشه
احتمالا دیرتر به خواسته ات برسی
و نه به خاطر کار نکردن قانون !
آگاهی های ارزشمند و تحقق پذیر بودن رویاها در ذهنم و تبدیل شدن رویا غیرممکن به هدف قابل دستیابی و همینطور ایمان به خدا و توانایی های خودم
و صدالبته حال خوب این روزها ،محصول باور به حرف های استاد عزیز
ازتون بابت همه چیز سپاسگزارم
اجرتون با خدا
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز
من تو بحث مالی به تضادی برخورده بودم
که عین این اتفاق چندبار برای من رخ میداد
که من تو بیزنسم شرایط و موقعیت و ادمهایی سمت من هدایت میشن و بمن کمک میکنند تا من بتونم یه معامله شیرین داشته باشم
اما درست اون دقیقه نود یهویی میبینی همه چی استوپ میخوره و تمام اون موقعیتها غیب میشن
و از اونجایی که من دارم روی خودم کار میکنم به این درک رسیدم که این تضادی که رخ داده مطمئنا یه باگی ، یا ترمزی تو باور و ذهن من وجود داره که نمیذاره تو اون لحظه اخر نتیجه دلخواه رخ بده
من هرچی دو دو تا چهار تا کردم نتونستم بفهمم که کجای افکارم ایراد داره
اگر باور لیاقت و باور فراوانی باشه که من الان چند هفته هست که روی باور و لیاقت خودم همش دارم کار میکنم
و حتی با کمترین شرایط مالی که دارم نهایت لذت رو از زندگیم میبرم و تو عمل اجراش میکنم منتظر نمیمونم تا ثروت بیاد بعد برم لذت ببرم
نه من اول لیاقت خودم رو از لذت بردن با زندگی با همین شرایط ثابت میکنم بعدش پول و ثروت هم میاد شدت این لذت رو بیشتر میکنه
و چون باور دارم دنیا بینهایت فرصت هست برای خلق ثروت و من هم خودم رو بنده ارزشمند خدا میدونم خیلی راحت و با ارامش دل میرم تفریح و غذای خوب میخورم و لذت میبرم
پس این رفتارهایی که من دارم نشون میدم مطمئنا ترمز نمیتونه این باور لیاقت و باور فراوانی باشه
و مطمئنا ایراد از جای دیگهست
و مثل همیشه دست به دامن خدا شدم وگفتم
خدایا تو که جواب تمام سوالات رو داری و بر تمام امور اگاهی و همه موجودات و سیارات و جهان رو داری هر لحظه اداره میکنی
پس برای تو کاری نداره مشکل منو حل کنی
بنابراین من میخوام از خودت بپرسم که این چه ترمزی هست که در درون من وجود داره و نمیذاره تو اون لحظه اخر من به نتیجه دلخواه برسم ؟
اولش چون هی ذهنم درگیر بود و عجله داشت من الهام خدا رو دریافت نمیکردم
ولی وقتی که تونستم ذهن خودم رو کنترل کنم و آرامتر بشم
یهویی اون الهامه رو دریافت کردم که خدا بمن گفت
« تو برای انجام معامله و اماده سازی سفارش مشتری باید از کارگر استفاده کنی »
اقا من اولش شک کردم و نتونستم درک کنم و گفتم این چه نشونهای بود و کامل متوجه الهام خدا نشدم
ولی وقتی که ریز شدم دیدم
اعععععع راست میگه خدا
جواب همینه
این ترمز منه
من هی تو باور لیاقتم بارها بارها هی به خودم میگم خدایا من لایق تمام ثروتها و نعمتهای خداوند هستم
من وارد این دنیا شدم خوب و عالی زندگی کنم
و به مسیرهایی هدایت بشم که بدون هزینه ، بدون تلاش فیزیکی بتونم کلی پول خلق کنم
این جمله منه که همیشه تکرار میکنم
ولی موقعی که دیروز من به معامله خوب نزدیک شده بودم و تمام شرایط و ادمها رو خداوند سمت من هدایت کرد
متاسفانه باز من رفتم روی عقل منطقی خودم و شروع کردم به دو دو تا چهار تا کردن
که وقتی سفارش مشتری حتمی شد من یکی یا دوتا کارگر میگیرم و خودم هم هستم باهام سفارش بار رو اماده میکنیم برای مشتری
این در صورتیه که من قبلا کار فیزیکی زیاد انجام میدادم تو کارم
ولی جدیدا اصلا دوست ندارم فعالیت فیزیکی انجام بدم و بیشتر دوست دارم از دور کار رو مدیریت کنم
ولی من بصورت نااگاهانه داشتم جلوی رسیدن به خواستههام رو میگرفتم
که تو باورهام همش از خدا بحث لایق بودن خودم رو تکرار میکردم که من باید به مسیرهایی هدایت بشم که بدون هزینه و بدون تلاش فیزیکی خیلی راحت و اسون باید پول خلق کنم
و این اتفاقه داشت رخ میداد
اما من تو برنامه ریزی کردن داشتم به خودم میگفتم که کارگر کمتر بگیرم و خودم هم کار میکنم تا هزینه کمتر بشه و عوضش سود من بیشتر میشه
این افکار با اون باور من هم جهت نبودن برای همین این معامله تو اون لحظه اخر راند نمیشد
وقتی که من باور به فراوانی داشته باشم دیگه نگران کم شدن سود مالی خودم نباید باشم
اینقدر دنیا فرصت داره و موقعیت داره که حد و اندازه نداره
برای خدا مگه کاری داره که چندین برابر این معامله با سود بیشتر برای من فراهم کنه چرا من فقط به حاشیه سود این معامله بچسبم بذارم خدا پلن خودش رو پیدا کنه تا من راحت بدون هزینه و بدون تلاش فیزیکی بتونم به خواستهام برسم
و اگر خودم رو لایق میدونم که بدون تلاش فیزیکی باید به خواستهام برسم پس چرا برنامه ریزی میکنم که من هم به عنوان یه کارگر فعالیت داشته باشم تا هزینهام کمتر بشه
حالا ببینید چقدر این ترمزه ریز بود
برای همین وقتی که خدا جواب سوال منو داد من اولش اصلا متوجه نشدم و هی میگفتم چه ربطی به کارگر داره
ولی به لطف خدا وقتی بیشتر فکر کردم دیدم
نه بابا خدا داره راست میگه این ترمزه منه که من هنوز باورهام با رفتارم هم سو نشده و برای همین نتیجه دلخواه رخ نمیده
خدایا صدهزار مرتبه شکرت
جالبتر از این الهام این بود که همون لحظه خدا بمن گفت در مورد همین ترمز بیا تو سایت بنویس
و وقتی که من اینکار کردم چقدر نوشتن بیشتر بمن کمک کرد تا بیشتر خودم و درونم و ترمزم رو بفهمم
و خیلی بیشتر الهامات خدا رو دریافت کردم
و مسیر برام واضح شد
خدایا صد هزار مرتبه شکرت از اینکه چقدر خوب من دارم از قدرتی که خدای مهربان داره در وجود من قرار میده استفاده میکنم برای خلق زندگی بهتر برای خودم
دوست داشتم از تجربه امروزم برای شما دوستان و استاد عزیز تعریف کنم
انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
سلام آقای نوری امیدوارم حالتون عالی باشه
پیام شما برای من یه نشونه داشت ،چون منم امروز تجربه مشابهی با پیام شما از دریافت الهام از خدا تجربه کردم
و این هم زمانی منو مشتاق کرد که پیامتون کامل بخونم
خیلی بابت اینکه تونستید به لطف خدا ترمزتون شناسایی کنید خوشحالم
موفق باشید
درود و سلام خدمت آقا عمران عزیز چقدر خوب شد اومدید و اینجا از درکتون گفتید .. خدا رو شکر آگاه شدید .. خدا رو شکر به درک خوبی رسیدید چقدر تحسین تون کردم .. با اینکه این ترمز بقول شما اینقدر ریز بود ولی خداوند شما رو هدایت..
وووااای که این کامنت تون یک جرقه در ذهن من زد و دقیقا منم تقریبا چنین مساله ای دارم..
یعنی یک سری اجناس فروشی دارم که قبلا خوب فروش رفت ولی از یک جایی دیگه ایستا شده .. هر چقدر روی باورهام کار می کنم ولی اصلا انگار این مساله هنوز حل نشده.. یعنی باورهای فراوانی مشتری و مشتری های دست بنقد . البته یک تبلیغ جزیی هم در دیوار انجام دادم ولی جواب نداد.. ولی با خواندن کامنت شما منم فهمیدم که یک ترمز موزی در گوشه کنارهای ذهنم مخفی شده ..
با خواندن کامنت شما رفتم توی دفترم همین سوال شما رو نوشتم..
خدایااا منم میخوام از خودت بپرسم که چه ترمزی در ذهنم وجود داره که نمیزاره این اجناس فروشی ام بفروش بره ؟؟؟؟
خدایااا خودت بهم بگو
خدایاااا خودت من رو به راه حل این مساله ام هدایت کن..
آقا عمران عزیز نمیدونید چقدر خوشحال شدم که هدایت شدید به پاسخ مساله تون و از اینکه با الهامات درونی تون تونسنید اون ترمز ذهنی مرموز ریزتون رو کشف کنید صد بار شکر گذاری کردم و این کامنت شما برای من یک نشانه ی عالی است..
خدا رو شکرت تحسین تون می کنم و بهتون تبریک می گم که در مدار درست و مناسبی هستید که توانایی حل مساله رو داشتید
خدا رو شکر
بهترینع بهترین باورهای قدرتمند درست و مناسب رو در جهت رشد و پیشرفت براتون آرزو می کنم
روز و شب تون بخیریت و خوبی و خوشی و ایام بکام تون شیرین و گوار وفق مراد تون باشه
خدا رو شکر
سلام به بردار گلم عمران عزیز.
امیدوارم حال دلت عالی باشه وبه همه خواسته هات مثل آب خوردن برسی.
چقدر خوب باور مخرب رو پیدا کردی دست مریزاد آفرین.
چه نکته ای رو بهش اشاره کردی.
اولش چون هی ذهنم درگیر بود و عجله داشت من الهام خدا رو دریافت نمیکردم
ولی وقتی که تونستم ذهن خودم رو کنترل کنم و آرامتر بشم
یهویی اون الهامه رو دریافت کردم که خدا بمن گفت
« تو برای انجام معامله و اماده سازی سفارش مشتری باید از کارگر استفاده کنی »
دقیقا درسته اول باید آرام بود آرامش داشت تا الهامات خداوند رو دریافت کرد.چون
فرکانس الهامات با فرکانس آرامش یکیه .
ممنونم بردار خیلی لذت بردم از کامنتت .
در پناه ربالعالمین باشی.
سلام به نام خداوند بخشنده ومهربان
بارها که با خودم صحبت میکنم که چقدر زیبایی آیا این همه زیبایی چطور پیش میاد
یاد سوره حمد میفتم که آیه اول ان بسم الله آن است این معنی کلی برام باور ساخت به نام خداوند بخشنده ومهربان
خدایی که هم بخشنده است و هم مهربان همان طور که من توجه میکنم به زیبایی ها یا همان نکات مثبت خداوند مشابح آن رو بهم میبخشه حتی بیشتر از آن چیزی که من به آن توجه میکنم
خداوند مهربان است وجهانی پر از شورو نشاط، برام آفریده این من هستم که انتخاب میکنم که از آن استفاده کنم یا نکنم
بخدا که این هدایت خداست که این فایل رو بعد از چند روز است که روی سایت هست من نگاه نکردم ولی همین که توجه من به چیزهایی بود که مشابح این فایل بود این لحظه هدایت شدم که این فایل زیبارو ببینم ودرس هایی بگیرم
خدابخشنده است این من هستم که آیا میتونم اینان را دریافت کنم یا دریافت نکنم
چه ایده جالبی این دوست خوب به اشتراک گذاشته
واقعا چه سایت پر محتوایی
همه دنبال توحید خداوند هستند
همه دنبال موفقیت هستند همه دنبال لذت هستند
منم اینان را هم مداری خودم میدانم
توجه توجه
کانون توجه
چه حس خوبی اینجا به هم میبخشیم
هم حس خودمون رو بین یکدیگر تقسیم میکنیم
هم بهم انگیزه میدیم تا برای لحظه های بهتر
به یکدیگر انگیزه میدهیم تا مانند استاد بهشت را برای خودمان درست کنیم
بخدا که صبح به صبح از خونه بیرون که میرم از این بهار زیبا لذت میبرم
ایده جالبی یاد گرفتم از این فایل
منم میتونم مثل این دوست عزیزم بنویسم نکات مثبت روزم را لحظه ای که بدست آوردم یا اینکه تو یک فایل استاد گفت میتونیم عکس بگیریم از زیبایی ها
ولی این که بنویسم انژی بیشتری بهم میدهد سپاس از خدای متعال
واز این که از طریق بینهایت دستانش برام هدایت میکند این چنین ایده هارو
ممنونم از استادم که زمانشون رو که بزرگترین ثروت هست را با دیگران تقسیم میگند
دوستتون دارم