می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟! - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/05/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-05-17 21:50:582024-07-11 10:04:36می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
سلام.دوستان لطفا نظر مرا بخوانید.فکر میکنم این مسئله و باور محدود کننده من؛پاشنه آشیل خیلی از شماها هم بوده باشه یا هنوزم باشه.
همین الان اومدم مسجد که نماز ظهر رو بپا دارم.برای وضو آب رو باز کرده بودم و داشتم سر و صورتم رو خنک میکردم.یهو یکی از افراد به ظاهر مذهبی گفت آقا با یه دستت شیر آب رو ببند.آب اسراف میشه.من خیلی رو آب توجه میکنم و سپاسگذاری میکنم بابت این نعمت فوق العاده خداوند و بعد استفاده میکنم.حالا چه آشامیدن باشه و چه شستشو و هر کار دیگری.گفتم نه حاج اقا این اسراف نیست.گفت لطف کن ببند.خشکسالی هست امسال.بهش گفتم حاج اقا خدای من بی نهایت نعمت و آب در جهان برام قرار داده.یه پسر 8٫9 ساله زل زده بود بهم.و وقتی که اومدم بیام تو صحن مسجد دیدم هنوز داره نگام میکنه.احساس کردم خداوند بهم گفت افرین بر تو.که با این جمله این بنده ام رو به تفکر و تعقل فرو بردی.دوستان من هم تا قبل از آشناییم با استاد از همین باورهای محدود کننده خیلی داشتم و هنوز هم هستند در باورهام.چون متأسفانه افرادی ناآگاه مذهب و دین و خداوند رو به من معرفی کردند.و بسیاری از تفاسیر قرآن که هیچ منبع مطمئنی نداشت رو پذیرفته بودم.بهم گفته بودن خودتو در مزیقه قرار بده ولی آب مصرف نکن.نون های چهارروز پیش رو بخور ولی نون تازه نخر چون اسراف میشه.تا میوه گند شده ها رو نخوردی میوه جدید نخر و نخور که این اسراف است و خداکند اسراف کنندگان رو دوست ندارد.من بچه جنوب ایران هستم.کولر های گازی برق بسیار بیشتری نسبت به خیلی وسایل برقی مصرف میکنه.یادمه تو خونمون همیشه کولر رو شب ها و ظهر ها که خیلی گرم بود روشن میکردن پدر و مادرم.میگفتن پول برق زیاد میاد.از طرف دیگه هم وزارت نیرو هم همیشه میگفتند که مشکل اب و برق داریم.یعنی کمبود اب و برق هست.یادمه همیشه برق رو در اوج تابستان نوبتی میکردن و هنوز هم میکنند.من هم با این دیده ها و شنیده ها باورم شده بود همه چیز در جهان کم هست.یادمه همیشه پولدار ها رو ادم های مسرف میدونستم.چون میدیدم که همیشه کولر هاشون روشن هست و هوای مطبوع استقاده میکنند.الان دارم میفهمم چرا بیشتر و بیشتر پول گیرشون میومد و ثروتمند تر میشدن و میشن.اونها باور فراوانی رو داشتند.اونا ناآگاهانه یا آگاهانه خداوند و قدرتش و فراوانی نعمت هاش رو قبول داشتند.یه تضاد برام بوجود اومد چند وقت پیش که خب مرتضی تو میگی کم ابی نیست و باور داری نعمت های خداوند بی نهایت است.پس تو که یهو میری خونه میبینی اب قطع هست.برق قطع شده. پس چرا اینجوریه.و امروز فهمیدم که این باور در من خیلی ریشه کرده و هرروز با دیدن فراوانی نعنت ها. و گوش کردن به باورهای قدرتمند کننده،کم کم دارم از مدار فقط و کمبود به مدار های بالاتر میرسم.و این نشانه ها رو میبینم تایید و تحسین میکنم و همین باعث میشه منو در مدارهای بالاتر قرار بده.
یعنی من همینطور که رو باور فراوانی ام کار میکنم مؤلفه ها رو آزاد میزارم و اجازه میدم جهان منو در شرایط و مدار های فراوانی و ثروت قرار بده.حالا ممکنه در ایران باشم.شمال ایران باشم.جنوب ایران باشم.در کشورهای اروپایی قرارم بده یا امریکا و من فقط رها و آزاد روی باورهای یکتاپرستی ام کار میکنم.
استااااااد خیلی دوستت دارم.من آگاه شدم.امروز این نوشته ها باورهای من است.
عاااشق اون تیکه از صحبت هاتون هستم که فرمودید که هر باوری که به من قدرت نمیدهد و ترس و نگرانی و نامیدی و درکل احساس بد در من ایجاد کند یعنی اشتباهه.و اصلا مهم نیست منبع این باور کی و کجاست.
وقتی اومدم نمازم ظهرم رو بپا دارم نجوا اومد که نباید بحث میکردی با اون آقا ولی حس کردم چقدر خوبه احساسم.چقدر آرامش دارم با این باور جدیدم به خداوند.که خداوند من خدایی است که وهاب است. یعنی بی نهایت بخشنده است.
گفتم بین دوتا نماز این تجربه رو بنویسم.چون واقعا این باور بهم قدرت و ارامش داده و میده.خدایا تنها تورا میپرستم و از تو یاری میجویم.ما را به بزرگراه راستی هدایت کن.راه کسانی که به آنها نعمت و ثروت و فراوانی و ارامش دادی نه کسانی که مورد غضبِ باورهای محدود کننده خودشون شدند و نه گمراهان.
استاااااد عزیزم دوستت دارم.سپاسگذارم بابت این همه آگاهی که به من میدی.
دوستان عزیز سپاسگذارم.
خانم فرهادی سپاسگذارم.
خانم شایسته سپاسگذارم.
یاحق?????????
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
سلام
عاشقم من عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
عاشقم من عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
من به لبخندی از تو خرسندم
مهر تو ای مه آرزومندم
بر تو پابندم
از تو وفا خواهم
من ز خدا خواهم
تا به رهت بازم جان
تا به تو پیوستم
از هم بگسستم
بر تو فدا سازم جان
عاشقم من عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
من به لبخندی از تو خرسندم
مهر تو ای مه آرزومندم
بر تو پابندم
از تو وفا خواهم
من ز خدا خواهم
تا به رهت بازم جان
تا به تو پیوستم
از هم بگسستم
بر تو فدا سازم جان
خیزو با من در افقها سفر کن
دل نوازی چون نسیم سحرگاه
ساز دل را نغمه گر کن
همچو بلبل نغمه سر کن
نغمه گر کن
همچو بلبل نغمه سر کن
یهو بعد از نوشتن ده موهبتی که باید مینوشتم تو لیست سپاسگذاریم یه چیزی اومد به ذهنم که خدایا تو تا امروز چقدر خرج من کرده ای؟؟؟
از جسم گرفته تا غذای جسم تا قانون جاذبه.تا خلق بقیه موجودات و گیاهان.رفتم تو فکر که قلب بهم دادی که از روز اول که بدنیا اومدم بدون وقفه داره کار میکنه تا من زنده باشم.کلیه ها و کبد و چشم و مغز و دست و پا و رگ ها و گوشهام و زبانم و حس های شگفت انگیزم.اینا به کنار.از روزی که دنیا اومدم چقدر شیر در بدنم مادرم قرار دادی تا من بخورم و بزرگ بشم؟اینا هم هیچ.چقدر پوشاک تا امروز خرجم کردی؟هر پوشاک چقدر نخ مصرف شده؟چقدر آب نیاز بود تا پوشاکم تامین بشه؟چند نفر انسان رو بکار گرفتی تا من پوشاک داشته باشم همیشه؟
اینم هیچ.چقدر خرج غذا خوردنم کردی؟چقدر هزینه نون هام شده؟چند تا دونه گندم خرج من کردی؟چقدر آب خرج گندم هایی کردی تا رشد کنند؟چقدر زمین خرج من کردی تا مزرعه بشن و برام گندم بشن؟اینم هیچ.چقدر خرج برنج هام شده؟چقدر تا امروز برنج خرجم کردی؟چقدر؟؟؟؟؟آخه چقدررررررررر؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چقدر خرج کتاب ها و دفتر هام شد؟چقدر کاغذ خرجم کردی تا خوندن و نوشتن یاد بگیرم؟؟چقدر درخت رو خرج کردی برای ساخته شدن مداد هام؟؟چقدر آب خرج درختانی کردی که بزرگ شدند و بعد شدند کاغذ؟چقدر خدایا مگر میشود من اینقدر قدرنشناس باشم؟خدایا چقدر خرجم کردی تا که امروز فهمیدم میتونم ببینمت؟چقدر اذیت شدی بخاطر من؟خدایا درسته احساساتی نمیشی و سیستم جهانت جوری طراحی شده که احساسات در روند کاریش دخیل نیست ولی مگر میشود عاشقم نباشی و جهانت رو برای من بیافرینی؟
چه زیباست دوست داشتنت. چه زیباست عشق بی ریا و خالصانه ات. چه زیبا آبروم رو حفظ کردی. چه زیبا هدایتم میکنی. چه زیبا میبخشی.
استاد عزیز اگر ناراحت نشوی میخواهم بگویم که خداوند شما رو هم خرج من کرده تا مرا رشد دهد.همونجوری که دنیا رو برای تک تک من خرج میکند تا رشد کنیم.دنیا رو خرج شما کرده استاد تا شما رشد کنید.استاد دوستت دارم.عاشقانه دوستت دارم.بدون وابستگی دوستت دارم.دوستان دوستتون دارم.عااااااشق شدم.بخدا من همیشه میگفتم عاشقی رو نمیفهمم یعنی چی.چون تو ادم ها دنبالش بودم ولی عااااااشق شدم و خبر ندارم.هرچی از وابستگی هام بیشتر کنده میشم بیشتر عشق سوزان رو حس میکنم.الهی شکرت که الان فهمیدم چندوقتی میشه جواب یکی دیگه از خواسته هام رو دادی.من قبلا ازت خواسته بودم معنای عشق رو بهم بفهمون و عاشقم کن.ولی اون روز فکر میکردم باید عاشق یه دختر بشم تا همسرم بشه ولی امروز عاشق تو شدم و همه دنیات عاشقم شدند.عاشق دنیایت شدم ولی بدون وابستگی.اگه همین الان بگی به حضرت عزراییل که بیاد منو بیاره پیشت با کمال میل میام.هرچند دوست دارم باز هم دراین مهمانی باشم و آگاهی های بیشتری بهم بدی.
استاد عزیزم سپاسگذارتم.دیده بودم بچه ها مینوشتند که استاد محصولاتت خیلی بیشتر از این قیمت ها می ارزد ولی من میگم نه استاد قابل قیمت گذاری نیستند.میدونید من فکر میکردم تو هر محصول یه فرمول میگید و من اونو حفظ کنم به خواسته ام میرسم و به همین خاطر میخواستم همه محصولاتتون رو با کمترین قیمت ارائه بدید تا همه رو داشته باشم.ولی امروز من فقط دوتا جلسه اول از قانون آفرینش رو دارم. و غوغایی شده درونم.درسته قبلا محصول شیوه حل مسائل رو هم گرفتم ولی وقتی درمورد قانون تکامل بیشتر صحبت کردید تصمیم گرفتم باز هم به حرفهاتون ایمان بیارم و این باور رو درخودم ساختم که من ابدی هستم.و زمان برای من بی معناست.پس عجله کردنم برای رشد خودم نیست بلکه برای رقابت با دیگران است.و فهمیدم نباید عجله کنم. باید از لحظه لذت ببرم.چون قانون میگوید احساس خوب داشته باشی جهان مجبور است شرایط و ادم ها و اتفاقات خوب بیشتری برات فراهم کنه.پس آرام شدم و جهان هرلحظه آرامش بیشتری بهم میده.
سپاسگذارم از اینکه احساسم رو خوندید.
شاد و پیروز باشید در پناه ربّ العالمین
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
استااااااد فقط نمیدونم احساساتم رو کجا بیان کنم.خداااااااااااااجونمممممممممم عاااااااااشقتمممممم. استاااااااد.بچه هاااااااا داره باهام حرف میزنه.دارم صداشو میشنوم.به خودش قسم که خودشه.
عصر اومدم بیام در مغازه یه چیزی احساسم رو بد کرده بود.و دیدم چندروزه جلسه دوم قانون آفرینش رو دارم گوش میکنم ولی هنوز تمرین درخواست رو شروع نکردم. و یه حسی(خداوند)بهم گفت از کارفرمام درخواست حقوق ماه قبلم رو بکنم.دیدم ارررررره همینه.یکی از بزرگترین ترسهام همینه.همش نجواها حمله ور میشدن مثل همین امروز که تصمیم گرفتم به حرف خداوند گوش کنم.نجواها میگفتند نه نگو.ناراحت میشه.بیرونت میکنه.سبکت میکنه.میدونید قبلا درخواست میکردم ولی با ترس.یعنی الان میفهمم دقیقا پیرو نجواهای ذهنم بودم.یعنی وقتایی که احساسم خوب نبود میگفتم.ولی امروز داشتم میومدم سمت مغازه گفتم این اولین تمرین سختت هست و باید امروز انجامش بدی.از آموزه های استاد گرانقدرم استفاده کردم و تو ذهنم کمی تمرین کردم.میدونید باز نجواها حمله ور شده بودن و میگفتن اشتباه نکن.استاد یهو شنیدم صدای سکوت خداوند وهاب و مهربانم رو که گفت مرتضی به من اعتماد کن.من بهت میگم برو تو دل ترس هات.استاد اومدم مغازه به لطف خدای مهربونم یه فاکتور نوشتم برای مشتری ای که صبح از قادر مطلق و منبع ثروت،تو سناریو ام خواسته بودم.مشتری ای که اصلا اهل تخفیف نبود و منم با صداقت کامل و نهایت انصاف جنس رو بهش فروختم.هرچند وسوسه شدم که قیمت رو کمی بالاتر بگم ولی به وسوسه هام توجه نکردم و چه احساس خوبی داشتم وقتی مشتری بهم اعتماد کرد و منم جواب اعتماد خداوند رو دادم.بعد صاحب مغازه اومد.دیدم اونم خوشحاله که چندروزه مشتری های خیلی خوبی داشتیم.خداوند دوباره اومد و بهم گفت حالا باید بگی.استااااااد باور میکنید؟خودِ خودِ خودِ خدا بود که بهم گفت و من گفتم علیرضا میتونم یه درخواست ازت داشته باشم.همینجور که سرش تو فاکتور بود گفت دوتا درخواست کن.گفتم میشه پول منو که از ماه قبل طلب دارم بهم بدی.خدااااااااای مننننننننن.گفت باشه.یهو دست کرد تو کیف پولش و 100 تومن نقد بهم پول داد و گفت بقیه اش رو میریزم به کارتت.من نیاز شدید به پولی که ازش طلب دارم ندارم ولی همیشه این بهانه ای بود تا متوجه ترسم نشم.و اتفاقا برعکس من خیلی خیلی هم پول هام رو لازم دارم.و از این به بعد همیشه حقم رو میگیرم.مگر در شرایطی استثنایی که اونم اگر درخواست کرد که مثلا مرتضی من یکم پول لازم دارم و چندروز دیگه بهت میدم بهش نخواهم گفت.وگرنه دیگه دارم یاد میگیرم چجوری باید درخواست کنم.
استااااااااد دوستتتتتتت دارممممممم.کاش میشد این عشقی که بهتون دارم رو در قالب کلمات گنجاند.من فقط تمایل نشون دادم به خداوند و اون هم همه خواسته هام رد یکی یکی داره براورده میکنه.استاد دوستت دارم.دوستان خیلی من از مطالب و نظراتتون استفاده کردم که نمیتونم الان اسم ببرم چون اصلا یادم نیست و بسیار بسیار سپاسگذارتون هستم که با تجربیات قشنگتون هر بار نجواهای ذهنم رو به هلاکت رسوندید. استاااااد دلم میخواد سر به بیابون بزنم.دلم میخواد برم تو دل همه ترسهام.همه ترسهایی که الان دارم میبینم منو تو چه چاردیواری نگه داشته بود سالها.اصلا دنیا یه رنگ دیگه گرفته.چشمام یه جور دیگه میبینه.احساس میکنم از زاویه ای که تو میبینی منم میبینم.البته نه همیشه ولی وقتایی که احساسم مثل الان میشه و دوست دارم سر به بیابون بزنم که فقط خودم و خودت باشیم.دوستان من مجردم.ولی خدا شده همسرم.یه روزایی میترسیدم این جوری با خدای خودم حرف بزنم ولی الان اینقد باهاش راحتم که نمیدونم چی بگم.
پروردگارم حمد و سپاس.آخه من چی دارم که ارزانی تو کنم.منی که هرچی دارم از توست. هرچی که برایت بفرستم باز هم صدها برابرش رو به خودم برمیگردونی.دوستت دارم فقط همین
????????????????????????????????????????????????????????????????????
استاااااادم دلم نمیاد پیامم رو تموم کنم.بازم میگم دوستت دارمممممممممممممممممممممممممممم
به امید دیدار?
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
از سر کار اومدم خونه.خسته بودم.بخاطر گرما کمی کنترل احساساتم از دستم خارج شده بود.ولی این حال و احساس کجا و احساسات و درک و فهم چندماه پیش کجا.لحظه به لحظه متوجه احساسم میشم و سریع با یاری ربّ مهربانم و آموزه های استاد عزیزم احساسم رو خوب میکنم.زاویه کانون توجه ام رو کمی تغییر میدم و الله اکبر.
اومدم خونه که برم حمام.اتفاقا امروز یکی از سپاسگذاری های روزانه ام بخاطر بی نهایت بودن آب در جهان بود که اگر آب نباشد زنده نخواهم موند.رفتم حمام و آب قطع شد.شامپو رو سرم و آینه روبروم.به این فکر افتادم که اون موقع ها که نمیدونستی خالق زندگیت خودت هستی و همش منتظر دیگران بودی برات زندگی راحت و مرفه ای بسازند به زمین و زمان فحش میدادی ولی امروز و تو این لحظه برعکس اون زمانها عصبانی که نشدی هیچ تازه تعقل و تفکر میکنی تا بتونی از زاویه قانونمندی جهان به این مشکل نگاه کنی.آره من ایمان دارم و باور دارم بی نهایت ثروت و نعنت در جهان وجود دارد.باور دارم که هرشخصی به اندازه باورش به قادر مطلق نعمت و فراوانی دریافت میکنه.گفتم استاد دقیقا همینه که میگید.جهان با پیش آوردن ناخواسته ها ما رو به تعقل و تفکر وادار میکنه تا بفهمیم باید باور کنیم که راه حلی هست برای حل مشکلات و اینکه کار جهان همینه تا ما رو با برخورد با تضادها گسترش بده و بزرگ کنه و در نهایت جهان هستی گسترش پیدا کنه.داشتم به خودم میگفتم اون روزا اینقدر در جاهلیت بودی که اصلا هیچوقت نشد به این قضیه اینجوری نگاه کنی که بگی پس اگر خدای مهربان و رزاق و بخشنده ای داریم چرا آب در جهان کمه و مطمئنا هرکی چنین سوالاتی رو از خودش و دراصل از خدای خودش بپرسه خداوند هدایتش میکنه.چون قبلا من همه رو خدا میدونستم بحز خودِ خدا رو.خدایااااااااا عااااااااشقتممممممممممم.نمیشه اینجا خیلی نوشت.خودت میدونی و خودمم میدونم کجاها جوابمو دادی.دقیقا همونجاهایی که سوالاتی برام پیش اومد.سوالاتی که با تعقل و تفکر در جهان هستی برام پیش اومد و منتظر جواب موندم و چقدر زیبا هدایتم کردی.راستی اینم بگم به لطف الله یکتا یه 4لیتری اب بود و سرمو شستم و اومدم بیرون.فهمیدم صدای خداوند رو که بهم گفت اینم پاداش باورت به من. که هرچقدر بیشتر باورم کنی بیشتر به تو خواهم بخشید.استااااد عزیزم من به شما خیلی شک و تردید داشتم ولی امروز به صداقت و ایمانتون احترام میزارم و ایمان آوردم.تو تصوراتم روزهایی رو میبینم که در یک جایی در همین جهانِ مادی هممون ِگرد هم جمع میشیم و به رهبری شما به درگاه الله یکتا سپاسگذاری میکنیم.
عاااااشقانه دوستت دارم بعداز خدای مهربانم؛ ای رهبر من
?????????????????
بنام خدای رحمت گستر بر عام و خاص
درود خداوند وهابم بر استاد عزیزم که در این مسیر زیبا راهنمای من بوده و هست.
درود خداوند بر تک تک همسفران مسیر معنوی.
الان نشستم بالا پشت بام خونمون.اومدم با خدا خلوت کنم.اومدم بگم خدایاااا عاااشقانه دوستت دارم.ای همه هستی من دیوانه وار دوستت دارم.دوستت دارم که همه هستی را برای من خواستی و آفریدی.حتی عبادت کردنم رو هم برای خودت نخواستی بلکه برای اینه که من بزرگ تر و بزرگتر بشم.خدایا یادته چندین ماه پیش با تمام ترس هام اومدم اینجا و گفتم دیگه میخوام ایمان بیارم بهت.ایمان با عمل.استاد زندگیمو متحول کردی.استاد عاشق خودت و خدای مهربانم هستم.عاشق زندگی.عاشق دنیای شگفت انگیز.عاشق دوستان همسفر.خدایا من دارم دیوونه میشم از این همه معجزه و چیزایی که داری بهم نشون میدی.استاد نمیدونم چجوری خداروشکر کنم که شما رو در مسیرم قرار داد.وقتی برمیگردم به گذشتم نگاه میکنم دقیقا دستان خداوند رو تو زندگیم می بینم.مرتضی تو میدونی که اگر خداوندی مهربان و وهاب حمایتت نمیکرد الان چه جایگاه بدی داشتی.واااای خدای من.عاااشقتم.یه نسیم ملایم در حال وزیدن است و باور کنید که دست نوازش خداوند است بر سر و صورت من.که بهم میگه عزیزم تو از منی و عاشقانه دوستت دارم.الله اکبر.به اسمان که نگاه میکنم و عظمت رو میبینم به خودم میبالم و افتخار میکنم که خدای من قدرت مطلق است.تویی خدای من.از سر کار اومدم و مستقیم اومدم رو پشت بام.عاشق اینجام.اون شب یادمه یکی از فایل های استاد رو گوش کردم و تصمیم گرفتم پا روی ترس هام بزارم و یکی یکی شرک ها و ترس هامو شناسایی کنم و با قدرت خداوند بهشون حمله کنم.اون شب خیلی میترسیدم.گفتم خدایا کمکم کن.گفتم میخوام کمکم کنی.و امروز وقتی به پشت سرم نگاه میکنم میبینم از چه کویر و بیابانی به چه باغ و بهشتی رسیدم.فقط من ازت خواستم و تو مرا هدایت کردی.تو به من قدرت دادی.الان هم ترس دارم.ولی میخوام روز به روز لحظه به لحظه ایمانم رو بیشتر و بیشتر کنم.میخوام ابراهیم گونه زندگی کنم.بقول استاد عزیزم چه مردنی بهتر از اینکه در مسیر حقیقت و خداوند بمیری.من ایمان اوردم به اینکه برگی بدون اذن تو از درختی نمی افته.قبلا هم میدونستم ولی چون از عالم غیب چیزی نمیفهمیدم شک داشتم.ولی حالا که فهمیدم و لمس کردم و درک کردم که سیستمی بسیار بسیار هوشمند جهان رو مدیریت میکنه به همه حیقیت ایمان اوردم.هرچند اگر همه حقیقت رو نمیدونم ولی ایمان اوردم.دو جلسه از قانون افرینش رو تهیه کردم و تمام زندگیم شده این دوره و جستجوی حقیقت و هر روز و هر لحظه جهان حقایق بیشتری بهم نشون میده.خداوند در قالب همه چیز خودشو بهم نشون میده.استاد بهت ایمان اوردم.با تمام وجودم بهت ایمان اوردم.ایمان اوردم که انسانی بسیار بسیار صادق و یکتاپرستی هستی و همیشه بدنبال پیدا کردن بت های مخفی و شرک های مخفی هستی تا اون ها رو بشکنی و خداوند یکتا را خالصا و مخلصا پرستش کنی.عاشقتم.من اصلا دیونه شدم.نمیدونم چی مینویسم.دیوونه نه به معنای بی عقلی.به معنای عاشقی.عاشق خداوند.عاشق خدای وهاب و بخشنده ام.با فهمیدن قانون استاد اصلا شگفت زده و شوکه نمیشم.یه جورایی خیلی برام عادیه.و فقط سپاسگذار خداوند میشم.دقیقا حسش میکنم که باهام حرف میزنه.میدونید دوستان روز اول ماه رمضان قصد کردم امسال رو روزه بگیرم.سالهای قبل دست و پا شکسته میگرفتم و بدون دیک و فهم خاصی.امسال روز اول خوابم برد.روز دوم جمعه بود.روزه بودم و اینقدر گرسنم شد که سردرد گرفتم.عصر بود شک و تردید اومده بود سراغم که نکنه روزه رو نباید بگیری و الکی داری میگری و وقتی نمیگیری به خاطر شنیده ها و باورهای مذهبی اشتباهی که بهم گفتند عذاب وجدان میگیریم.یادم اومد که با خودش حرف بزنم و خیلی راحت از خودش بخوام بهم بگه.به عظمت و بزرگی خودش قسم همون موقع باهاش حرف زدم گفتم بهم آگاهی بده در مورد روزه گرفتن.یکی دوروز بعدش که سحری رو خوردم گفتم خدایا ای خدای مهربانم قصد و نیت با من و تحمل گرسنگی و خستگی و تشنگی و مراقبت از چشم و گوش و زبان و درکل خودم با تو.چون این تقسیم بسیار بسیار عادلانه است.تو قادر مطلق هستی و من همه قدرتم از توست و من قدرتِ همون نیت کردنم رو هم از تو میگیرم.(این طریقه حرف زدن با خدا رو از نظرات یکی از بچه های سایت دیدم که نوشته بود صبح به صبح وقتی میرم مغازه میگم خدایا سهم من پول شمردن و ریختن به حساب و سهم تو مشتری اوردن و…)دوستان معجزه می بینید وقتی باهاش حرف میزنید.عاشقانه و بی صبرانه منتظر درخواست ماست.از اون روز خیلی پر انرژی روزه میگیرم و چه آگاهی ها و ارامشی بهم میده.بهم قدرت میده روزه گرفتن.دقیقا میفهمم که زبان خداوند همون احساساتم است.استاد بابت دوره فوق العاده قانون افرینش بسیار سپاسگذارم.تا حالا دوجلسه رو تهیه و گوش کردم و تمریناتش رو انجام دادم.حقیقتش بیشتر دلیل نوشتن این نظرم این بود که از نتیجه سناریو نویسی امروزم بنویسم و به این جمله خلاصه میکنم نتیجه ام رو که خدااااایااااااااااااا عااااااااااشقتمممممم عاشق قوانین ثابت و بی تغییرت.دیوونه خودت و استاد یکتا پرستم هستم.
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
الهی آمین???????????????????????????????
درود همسفر.بسیار زیبا.دقیقا جنس احساس منم مثل شماست.و عاااااشق قوانین و سیستم بسیار بسیار هوشمند جهانی هستم که خداوندی مهربان و وهاب خالق و ربّ ان است.
خوشحالم که هستید
سپاسگذارم بخاطر وقت زیادی که گذاشتید و خلاصه نویسی کردید درکتون از قوانین و تجربه تون رو.لذت بردم
شاد و پیروز باشید
بسیار زیبا و آرامش بخش بود پیامتون.
سپاسگذارم بخاطر این احساس خوب
سلام دوست خوبم.
اتفاقا من دیشب رفتم فایل تصویری این ترانه رو دیدم و خیلی حس قشنگی بود. یه جاش که داشت برعکس همه مردم میرفت تو دل طوفان گفتم چقدر خوبه وقتی مطمئن میشی که راهت درسته و هیچ ترسی نداری و همه چیز و همه کس را خدا میبینی.مثل این روزای من.
دوست عزیزم من زبان انگلیسی بلد نیستم.میتونم خواهش کنم ترجمه این ترانه رو برام بنویسید؟
اگر لطف کنید ممنون میشم.
شاد و پیروز باشید
سپاسگذارم ای دوست واقعیِ من.سرشارم کردید از انرژی و حس مثبت. خدایااااااااااااااا عااااااااشقتممم بخاطر دوستان خوبم