می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟! - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/05/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-05-17 21:50:582024-07-11 10:04:36می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
امروز به یک برنامه مسابقه رقابت ورزشی نگاه می کردم قبلا در موردش حرف زده بودم
رقابت آن قدر سخت بود جز یکی همه حذف شدند
در حالی که تازه مرحله 2 بود و مرحله سه مانده بود
پس از برد جایزه برنده نیم میلیون دلار بود
دیدم همه این ورزشکاران بسیار حرفه ای هستند
وکارهایی انجام می دهند که بقیه نمی توانند
چرا فکر می کنند برای به دست آوردن نیم میلیون دلار این قدر راه سخت رقابت بسیار سخت و مراحل سخت باید طی شود
که به خاطر یک اشتباه کوچک سریع حذف شودند
آیا راه های ساده تری برای داشتن این پول بدون این دردسر نیست
به نظر من این افراد که این قدر توان بدنی دارند که به این مرحله رسیدند می توانند از راه های بهتر و ساده تری به پول برسند
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
سلام
عاشقم من عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
عاشقم من عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
من به لبخندی از تو خرسندم
مهر تو ای مه آرزومندم
بر تو پابندم
از تو وفا خواهم
من ز خدا خواهم
تا به رهت بازم جان
تا به تو پیوستم
از هم بگسستم
بر تو فدا سازم جان
عاشقم من عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
من به لبخندی از تو خرسندم
مهر تو ای مه آرزومندم
بر تو پابندم
از تو وفا خواهم
من ز خدا خواهم
تا به رهت بازم جان
تا به تو پیوستم
از هم بگسستم
بر تو فدا سازم جان
خیزو با من در افقها سفر کن
دل نوازی چون نسیم سحرگاه
ساز دل را نغمه گر کن
همچو بلبل نغمه سر کن
نغمه گر کن
همچو بلبل نغمه سر کن
یهو بعد از نوشتن ده موهبتی که باید مینوشتم تو لیست سپاسگذاریم یه چیزی اومد به ذهنم که خدایا تو تا امروز چقدر خرج من کرده ای؟؟؟
از جسم گرفته تا غذای جسم تا قانون جاذبه.تا خلق بقیه موجودات و گیاهان.رفتم تو فکر که قلب بهم دادی که از روز اول که بدنیا اومدم بدون وقفه داره کار میکنه تا من زنده باشم.کلیه ها و کبد و چشم و مغز و دست و پا و رگ ها و گوشهام و زبانم و حس های شگفت انگیزم.اینا به کنار.از روزی که دنیا اومدم چقدر شیر در بدنم مادرم قرار دادی تا من بخورم و بزرگ بشم؟اینا هم هیچ.چقدر پوشاک تا امروز خرجم کردی؟هر پوشاک چقدر نخ مصرف شده؟چقدر آب نیاز بود تا پوشاکم تامین بشه؟چند نفر انسان رو بکار گرفتی تا من پوشاک داشته باشم همیشه؟
اینم هیچ.چقدر خرج غذا خوردنم کردی؟چقدر هزینه نون هام شده؟چند تا دونه گندم خرج من کردی؟چقدر آب خرج گندم هایی کردی تا رشد کنند؟چقدر زمین خرج من کردی تا مزرعه بشن و برام گندم بشن؟اینم هیچ.چقدر خرج برنج هام شده؟چقدر تا امروز برنج خرجم کردی؟چقدر؟؟؟؟؟آخه چقدررررررررر؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چقدر خرج کتاب ها و دفتر هام شد؟چقدر کاغذ خرجم کردی تا خوندن و نوشتن یاد بگیرم؟؟چقدر درخت رو خرج کردی برای ساخته شدن مداد هام؟؟چقدر آب خرج درختانی کردی که بزرگ شدند و بعد شدند کاغذ؟چقدر خدایا مگر میشود من اینقدر قدرنشناس باشم؟خدایا چقدر خرجم کردی تا که امروز فهمیدم میتونم ببینمت؟چقدر اذیت شدی بخاطر من؟خدایا درسته احساساتی نمیشی و سیستم جهانت جوری طراحی شده که احساسات در روند کاریش دخیل نیست ولی مگر میشود عاشقم نباشی و جهانت رو برای من بیافرینی؟
چه زیباست دوست داشتنت. چه زیباست عشق بی ریا و خالصانه ات. چه زیبا آبروم رو حفظ کردی. چه زیبا هدایتم میکنی. چه زیبا میبخشی.
استاد عزیز اگر ناراحت نشوی میخواهم بگویم که خداوند شما رو هم خرج من کرده تا مرا رشد دهد.همونجوری که دنیا رو برای تک تک من خرج میکند تا رشد کنیم.دنیا رو خرج شما کرده استاد تا شما رشد کنید.استاد دوستت دارم.عاشقانه دوستت دارم.بدون وابستگی دوستت دارم.دوستان دوستتون دارم.عااااااشق شدم.بخدا من همیشه میگفتم عاشقی رو نمیفهمم یعنی چی.چون تو ادم ها دنبالش بودم ولی عااااااشق شدم و خبر ندارم.هرچی از وابستگی هام بیشتر کنده میشم بیشتر عشق سوزان رو حس میکنم.الهی شکرت که الان فهمیدم چندوقتی میشه جواب یکی دیگه از خواسته هام رو دادی.من قبلا ازت خواسته بودم معنای عشق رو بهم بفهمون و عاشقم کن.ولی اون روز فکر میکردم باید عاشق یه دختر بشم تا همسرم بشه ولی امروز عاشق تو شدم و همه دنیات عاشقم شدند.عاشق دنیایت شدم ولی بدون وابستگی.اگه همین الان بگی به حضرت عزراییل که بیاد منو بیاره پیشت با کمال میل میام.هرچند دوست دارم باز هم دراین مهمانی باشم و آگاهی های بیشتری بهم بدی.
استاد عزیزم سپاسگذارتم.دیده بودم بچه ها مینوشتند که استاد محصولاتت خیلی بیشتر از این قیمت ها می ارزد ولی من میگم نه استاد قابل قیمت گذاری نیستند.میدونید من فکر میکردم تو هر محصول یه فرمول میگید و من اونو حفظ کنم به خواسته ام میرسم و به همین خاطر میخواستم همه محصولاتتون رو با کمترین قیمت ارائه بدید تا همه رو داشته باشم.ولی امروز من فقط دوتا جلسه اول از قانون آفرینش رو دارم. و غوغایی شده درونم.درسته قبلا محصول شیوه حل مسائل رو هم گرفتم ولی وقتی درمورد قانون تکامل بیشتر صحبت کردید تصمیم گرفتم باز هم به حرفهاتون ایمان بیارم و این باور رو درخودم ساختم که من ابدی هستم.و زمان برای من بی معناست.پس عجله کردنم برای رشد خودم نیست بلکه برای رقابت با دیگران است.و فهمیدم نباید عجله کنم. باید از لحظه لذت ببرم.چون قانون میگوید احساس خوب داشته باشی جهان مجبور است شرایط و ادم ها و اتفاقات خوب بیشتری برات فراهم کنه.پس آرام شدم و جهان هرلحظه آرامش بیشتری بهم میده.
سپاسگذارم از اینکه احساسم رو خوندید.
شاد و پیروز باشید در پناه ربّ العالمین
(((باید از لحظه لذت ببرم.چون قانون میگوید احساس خوب داشته باشی جهان مجبور است شرایط و ادم ها و اتفاقات خوب بیشتری برات فراهم کنه.پس آرام شدم و جهان هرلحظه آرامش بیشتری بهم میده….)))
جمله ی فوق العاده ای بود و حقیقت….چون دیدم نتایجش رو …مرسی
و راستی آقا مرتضی عزیز , تا الان اینطوری به خودم و خدا نگاه نکرده بودم که برای بودنم کلی هزینه کرده باشه!!! دیدگاه خیلی جالب و زیبایی بود و حقیقتا بودن و بوجود آوردنه تمام این چیزها برای قدرته خدا هیییچه و من به نوبه ی خودم جدیدا توی زندگیم مات و مبهوته قدرته بی نهایت و نامحدود خدا شدم و از طرفی در تعجبم که چطور من در گذشته با اینکه میدونستم خدا بی نهایت قدرت داره اما بازم یادم میرفت از همون بی نهایت قدرت (که در ما دمیده و اذن خلق داده) استفاده کنم و پیش برم….عشق به خدا خیلی زیباست… برات زیباترین هارو در تمام زمینه ها میخوام که یقین دارم در کنار خدا به همشون میرسی…
سپاسگذارم ای دوست واقعیِ من.سرشارم کردید از انرژی و حس مثبت. خدایااااااااااااااا عااااااااشقتممم بخاطر دوستان خوبم
سلام به همه هم فرکانسی های عزیزم
سلام به استاد عزیزم که 24 ساعته صدای قشنگتو دارم گوش میدم
آقا مرتضی عاااااالی نوشتی
اشکمو دراوردی
بی نهایت سپاسگزارم از خدا، استاد و آقا مرتضی
امیر جان منم از شما دوستان سپاسگذارم که با بودنتون به من ایمان دادید.با نظرهاتون بهم آرامش خاطر دادید.
بهترین ها رو برات آرزومندم
آقا مرتضی …عالی نوشتی دوست خوبم.واقعا بهتون تبریک میگم.چقدر دیدگاه زیباییه …عجله کردن برای رشد خودم نیست برلی رقابت با دیگرانه
چقدر جای فکر داره…
یک دنیا سپاس برادر ارزشمندم
ممنونم خواهرم.
شاد باشید
سلام به دوست بسیار خوبم مریم خانم
خیلی خیلی ممنونم که توی نظراتتون در دوره جهان بینی توحیدی ابراز لطف و محبت به من داشتید و خدارو هزاران مرتبه شکر از داشتن دوستانی بسیار ارزشمند و دوست داشتنی و توحیدی همچون شما و بقیه دوستان
مجدد ازتون سپاسگزارم و خیلی خوشحالم که پاسخهام تاثیرگذار هستن
بازم ممنوننم و مرسیییییییییییییی
همیششششششششه شااااد و سلاااامت و سعادتمننند و ثروتمنننننننند و خنداااان همراه با احساس خوب پایداااار در آررررامش خدا باشیددددددد
سلام دوست مهربانم
تو جهان بینی توحیدی ی نظر گذشاتین در مورد کرایه تاکسی. اومدم اینجا جوابتون رو بدم.
حالا که اونا 100تومن شمارو نمیدن ی کاری کن. برو ی عاله پول خورد از بانک بگیر و همیشه 900 بده بهشون :))))))))))))
اینجوری برای پولت ارزش قائل شدی.
بعدشم اگر اون راننده قبلیا رو دیدی با همون پولای خوردی ک داری بجای 900، 800 تومن بده بگو این به اون در )))))))
حالشون رو بگیرین ????
سلام دریای عزیزم…??
دوست ارزشمنده من
یک دنیا سپاس که نظرتون رو برام نوشتید دوست من
میدونی دریا جان اگه برم پول و خورد کنم و بهشون بدم انگار از ترس هام فرار کردم عزیزمممممم?
وگرفتن ملغ 100 تومنه که کارو سخت میکنه و میخوام انقدر انجامش بدم که ترور بشه?
پیشنهادتون رو دوست داشتم و میتونه خیلی جاها بهم کمک کنه…
در مورد راننده قبلی ها هم که دیگه نگو با دم شیر بازی کردنه…ولی خب بدم نیست ادم برای غلبه به ترسهاش با دم شیرم بازی کنه…
با کامنتت کلی خندیدم بابت دادن 800 تومن کرایه?????
مرسی که هستی عزیزم
انشالله که خیلی زود جهان بینی توحیدی به پروفایلت اضافه بشه ووانجا ببینمت??????
سلام دوست مهربانم
سپاسگزارم از مهربونیت
من فکر میکنم هدف اصلی این تمرین ارزش قائل شدن برای پولمونه نه بحث کردن با بقیه ??
شما وقتی پول خورد میزاری تو جیبت یعنی برای پولت ارزشت قائل شدی و بیشتر از مقداری که لازمه پول نمیدی.
اما اینکه بخوای خودتو تو شرایطی قرار بدی ک هی با دیگران بحث کنی و نگاه سنگین بقیه رو تحمل کنی، بیشتر بجای باور سازی،خودتخریبی صورت میگیره ??
ممکنه گاهی پیش بیاد که شما باید پول میدی و بایدم بقیه شو بگیری. اما این ی چیزی همیشگی هست و جز یکی از امورات روتین زندگیتون شده.
تکرار این کار به نظرم توجه و تمرکز شما رو بیشتر روی پول خورد میزاره و باعث گسترش پول خورد تو زندگیتون میشه ????
تمرکزتون رو بزارید روی گسترش پولهای میلیونی و مییلاردی?
سلام دوستان همفرکانسی و ثروتمندم …..به خاطر تک تک کامنتها و دیدگاههای زیباتون هزاران بار سپاس….و دوست گرامی آقای مهرداد مرادی نظیف برا وقتی که گذاشتین جهت جمع آوری مطالب بسیار بسیار سپاسگزارم ….کلی استفاده کردم…والبته با تشکر فراوان از استاد عباسمنش عزیز شااااد و ثروتمند باشید…
سلام.
نمیدونم چی بگم یا قراره چی بنویسم…فقط میدونم انگشتام داره تایپ میکنه !
از خدای خودم ممنوونم که من رو قابل دونست و بهم اعتماد کرد و من رو برای اینکه در دنیا زندگی کنم برگزید … من به دنیا آمدم و اکنون به این نتیجه رسیدم که آمده ام تا خودم رو که درواقع نشانگره قدرته خدای منه رو بشناسم و در کنارش با استفاده از قدرت هایی که خدا در من به ودیعه قرار داده اثبات کنم قدرته بی انتهای خودش رو … خدایا از تو بی نهایت سپاسگذارم که هستی در کنارم … اینکه تو آرامشه محضی …
دوستان قصد نداشتم پیامی بزارم و معمولا بیشتر میخونم … جالبه و معمولا همین جمله ای که گفتم رو از خیلی ها توی این نظرات خونده بودم که یک حسی بهشون میگفت بیان بگن اتفاقات خوب زندگیشون رو… و چون اونهارو میخوندم و باور میکردم و تحسین میکردم و آرامش میگرفتم , الان برای خودمم اتفاق افتاده … خدایا سپاسگذارم که هستی …
فقط با تمام عشق , آرامش , ایمان , اعتقاد و اعتماد به خدا بهتون میگم که شما ارزش رسیدن به بی نهایت ثروت در تمام جنبه های زندگی رو دارید چون قدرتی بی انتها رو در کنارتون دارید … اونهایی که در زندگیشون ترس از دست دادن هرچیزی , حسرت بدست نیاوردن یا … , ناراحتی , بیماری و … هست , این افراد فقط و فقط خدای خودشون رو یا پیدا نکردن و یا اگر میشناسن , فقط میدونن هست ولی هیچوقت نیومدن به درستی به قدرتش فکر کنن و با خودشون بگن که : منی که به خدا و بی انتها بودنه قدرتش اعتقاد دارم و نماز میخونم یا اگر نمیخونم اسمم مسلمونه!!و یکتاپرستم و … پس چرا میترسم؟ چرا نگرانه از دست دادنم؟ چرا فکر میکنم خدا که این همه بخشنده هستش و عادل , برای من شاید قسمت نیست که داشته باشمش و برای اون یکی هست؟!!! آخه وقتی به توانا بودنش به انجام هرکاری مثلا ایمان داریم و میدونیم که میتونه پس چرا ؟؟؟ این نشون میده هنوز بهش بعد از اعتقاد و ایمان , اعتماد نداریم…. اعتماد کن به خدا و باور کن زندگیت زیرو رو میشه …من اعتماد کردم و دیدم ( در خیلی از مراحل زندگیم ) … تو هم اعتماد کن و انجام بده و یقین داشته باش در کنارش اعتقاد و ایمانت هم بهش قوی تر میشه …. خدایا سپاس که هستی در کنارم… ((آقای عباسمنش > از شما بابت اینکه تونستی به خوبی خودت رو بشناسی و قدرت خدا رو به همه نشون میدی و یادآوری میکنی ازت ممنونم )
بسیار زیبا و آرامش بخش بود پیامتون.
سپاسگذارم بخاطر این احساس خوب
قربونه شما آقا مرتضی یه عزیز :)
سلام ب استادمهربان و دوستان عزیزم،من این فایل روچندبار دانلود کردم،اما وقتی،دانلود میشن،فیلم نشون داده نمیشه،علت چیه؟؟؟لطفاراهنماییم کنید???
راستی استاد یک فایل درمورد چشم زدن و چشم زخم داشتید دیگه نیست اگر میشه منو پین کنید به اون فایل سپاسگذارم بخاژر کمک هاتوننن میبوسمتوننن
سلام استاد ،خدا خیرت بده از روزی که من با شما به طور خاصی آشنا شدم واقعا برام همه چیز سخت شد اوایل اما بعد افتادم رو دور و همینطور اتفاقات خوب با همین محصولات رایگان شما دارم میبینم،چیزس که حیلی مهمه
استمرار هست و نباید قطع بشه
ابعضی روضا بی جهت تو خودمم البته شاید بخاطر مجرد بودنمه اما همه چیز رو عالی میتونم بکنم
حالا چرا نگفتم به طور عجیبی، چون رو فرکانس ما قبل از اینکه شمارو ببینم قرار گرفتم و کتاب راز اول رو خونده بودم شما بی نهایت به من انرژی میدین و مطمئنم تا دوسال دیگه میام آمریکا برای سفر یا اقامت هم شمارو میبینم هم منزل داییمو
من از شما سپاسگذارم واقعا چون بعد از خدا و اولیا انبیا شما رهنمود من هستین????????
آقای عباس منش شما خودتون میخونید پیام منو و از همینجا میگم رسالت شما رو دوست دارم و هدا خیرتدمیده در هرگوشه و کنار زندگی،
راستی کلیپ های بیشتری بزارید در تلگرام چون من و کسانی که گوشی موبایل آیفون داریم در تلکرام راحت میتونیم فایل های زیبای شما که خداوند رو بهتر نشونمون میده رو ذخیره کنیم،
کاکو مو عاشقتوم زشتووووووبهمنی رو بخاطر بسپارید دوستان چون میخوام دنیای رو جای بهتری ببینیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
استااااااد فقط نمیدونم احساساتم رو کجا بیان کنم.خداااااااااااااجونمممممممممم عاااااااااشقتمممممم. استاااااااد.بچه هاااااااا داره باهام حرف میزنه.دارم صداشو میشنوم.به خودش قسم که خودشه.
عصر اومدم بیام در مغازه یه چیزی احساسم رو بد کرده بود.و دیدم چندروزه جلسه دوم قانون آفرینش رو دارم گوش میکنم ولی هنوز تمرین درخواست رو شروع نکردم. و یه حسی(خداوند)بهم گفت از کارفرمام درخواست حقوق ماه قبلم رو بکنم.دیدم ارررررره همینه.یکی از بزرگترین ترسهام همینه.همش نجواها حمله ور میشدن مثل همین امروز که تصمیم گرفتم به حرف خداوند گوش کنم.نجواها میگفتند نه نگو.ناراحت میشه.بیرونت میکنه.سبکت میکنه.میدونید قبلا درخواست میکردم ولی با ترس.یعنی الان میفهمم دقیقا پیرو نجواهای ذهنم بودم.یعنی وقتایی که احساسم خوب نبود میگفتم.ولی امروز داشتم میومدم سمت مغازه گفتم این اولین تمرین سختت هست و باید امروز انجامش بدی.از آموزه های استاد گرانقدرم استفاده کردم و تو ذهنم کمی تمرین کردم.میدونید باز نجواها حمله ور شده بودن و میگفتن اشتباه نکن.استاد یهو شنیدم صدای سکوت خداوند وهاب و مهربانم رو که گفت مرتضی به من اعتماد کن.من بهت میگم برو تو دل ترس هات.استاد اومدم مغازه به لطف خدای مهربونم یه فاکتور نوشتم برای مشتری ای که صبح از قادر مطلق و منبع ثروت،تو سناریو ام خواسته بودم.مشتری ای که اصلا اهل تخفیف نبود و منم با صداقت کامل و نهایت انصاف جنس رو بهش فروختم.هرچند وسوسه شدم که قیمت رو کمی بالاتر بگم ولی به وسوسه هام توجه نکردم و چه احساس خوبی داشتم وقتی مشتری بهم اعتماد کرد و منم جواب اعتماد خداوند رو دادم.بعد صاحب مغازه اومد.دیدم اونم خوشحاله که چندروزه مشتری های خیلی خوبی داشتیم.خداوند دوباره اومد و بهم گفت حالا باید بگی.استااااااد باور میکنید؟خودِ خودِ خودِ خدا بود که بهم گفت و من گفتم علیرضا میتونم یه درخواست ازت داشته باشم.همینجور که سرش تو فاکتور بود گفت دوتا درخواست کن.گفتم میشه پول منو که از ماه قبل طلب دارم بهم بدی.خدااااااااای مننننننننن.گفت باشه.یهو دست کرد تو کیف پولش و 100 تومن نقد بهم پول داد و گفت بقیه اش رو میریزم به کارتت.من نیاز شدید به پولی که ازش طلب دارم ندارم ولی همیشه این بهانه ای بود تا متوجه ترسم نشم.و اتفاقا برعکس من خیلی خیلی هم پول هام رو لازم دارم.و از این به بعد همیشه حقم رو میگیرم.مگر در شرایطی استثنایی که اونم اگر درخواست کرد که مثلا مرتضی من یکم پول لازم دارم و چندروز دیگه بهت میدم بهش نخواهم گفت.وگرنه دیگه دارم یاد میگیرم چجوری باید درخواست کنم.
استااااااااد دوستتتتتتت دارممممممم.کاش میشد این عشقی که بهتون دارم رو در قالب کلمات گنجاند.من فقط تمایل نشون دادم به خداوند و اون هم همه خواسته هام رد یکی یکی داره براورده میکنه.استاد دوستت دارم.دوستان خیلی من از مطالب و نظراتتون استفاده کردم که نمیتونم الان اسم ببرم چون اصلا یادم نیست و بسیار بسیار سپاسگذارتون هستم که با تجربیات قشنگتون هر بار نجواهای ذهنم رو به هلاکت رسوندید. استاااااد دلم میخواد سر به بیابون بزنم.دلم میخواد برم تو دل همه ترسهام.همه ترسهایی که الان دارم میبینم منو تو چه چاردیواری نگه داشته بود سالها.اصلا دنیا یه رنگ دیگه گرفته.چشمام یه جور دیگه میبینه.احساس میکنم از زاویه ای که تو میبینی منم میبینم.البته نه همیشه ولی وقتایی که احساسم مثل الان میشه و دوست دارم سر به بیابون بزنم که فقط خودم و خودت باشیم.دوستان من مجردم.ولی خدا شده همسرم.یه روزایی میترسیدم این جوری با خدای خودم حرف بزنم ولی الان اینقد باهاش راحتم که نمیدونم چی بگم.
پروردگارم حمد و سپاس.آخه من چی دارم که ارزانی تو کنم.منی که هرچی دارم از توست. هرچی که برایت بفرستم باز هم صدها برابرش رو به خودم برمیگردونی.دوستت دارم فقط همین
????????????????????????????????????????????????????????????????????
استاااااادم دلم نمیاد پیامم رو تموم کنم.بازم میگم دوستت دارمممممممممممممممممممممممممممم
به امید دیدار?
سلام به استاد عزیزم ، خانم شایسته و فرهادی عزیزم ( خانم فرهادی با زنگ زدنتون یادم انداختین که 100 نکته سوم روی سایت قرار بدم چون صبحی آماده ش کردم گفتم استراحتی بکنم بعدش روی سایت قرار بدم که دیگه یادم رفت تا اینکه با زنگ زدن شما یادآوری شد که 100 نکته سوم قرار بدم واقعا ازتونننننننننننن یه عالمه ممنونم )
و سلام به دوستان عزیز و خوشگلم
سری سوم 100 نکته نظرات بچه های دوره جهان بینی توحیدی 1
سری اول و دوم 100 نکته رو قبلا روی سایت قرار دادم میتونید مطالعه کنید
یه توضیح کوچولو ( من از اولی که بچه ها نظرات خودشون توی این دوره جهان بینی توحیدی 1 قرار میدادن بودم و نکته ها و باورها و خلاصه ها و کلا هرچیز مثبت و مفیدی که بود از توی نظرات ارزشمند بچه ها برداشتم و به صورت 100 تا 100 تا روی سایت قرار میدم.)
از 100 نکته سوم نظرات جهان بینی توحیدی 1 لذت ببرید که این سری خیلی پربار تر هست.
1- هیچ چیز مهم تر از این نیست که با تغییر دیدگاهمون در هر لحظه و در مقابل هر اتفاق به احساس خوب و آرامش برسیم، چرا که بعد از اون اتفاقات خوب، خودبه خود وارد زندگیمون میشن!
2- چشم و گوش ما رو بر روی این زیبائیها گشودی و ما رو در زمره بهترین ها قرار دادی . چون ما لایق بهترین ها هستیم..خدایاااااا شکرت
3- جمله تون”تمرین و تکرار مادر مهارتهاست”احسنت به شما،واقعا هم همینطور هست ،با تمرین و تکرار کم کم مهارت پیدا میکنیم
4- بر این باور باش که جهان دست به سینه منتظر هست تا درخواستهای شمارو بگه چشم سرورم براورده شد سرورم.
5- پیر امیدیار Pierre Morad Omidyar (تا سال 2003 ) پولداترین و ثروتمندترین مرد ایرانی، میلیاردر ایرانی الاصل دومین ثروتمند زیر چهل سال و بیست و نهمین ثروتمند دنیا با ثروتی بالغ بر 8 میلیارد دلار است.
پیر امیدیار رئیس و موسس وب سایت ایبی (e-bay) اولین و معروفترین وبگاه مخصوص حراج و خرید و فروش اینترنتی که تا آخر سال 1998 1/2 میلیون عضو 750 میلیون دلار حجم معاملات و حدود 8 میلیون دلار سود به هم زده بود.
دانشآموز خوبی بودی؟
نه، دانشآموز خوبی نبودم. از آنهایی بودم که اصلاً درس نمیخوانند.
گفتی به وسایل الکترونیک علاقه داشتی، علاقهات را به رایانه کی کشف کردی؟
من همیشه سرگرم وسایل الکترونیکی بودم و فکر کنم اولین بار که رایانه دیدم، سوم دبستان بودم. از آن رایانههای اولیه بود، یک Radio Shack TRS-80 به 4کیلو بایت حافظه. فکر کنم یک حافظه اضافی 4 یا 8 کیلو بایت هم داشت که اندازه یک میز بود! من برنامهنویسی با یبسیک را با همین رایانه یاد گرفتم بهطور معمول از کلاسهای ورزش میزدم و یواشکی میرفتم به اتاق رایانه و با آن بازی میکردم.
من اشتیاق و علاقه شدیدی دارم برای حل مسائلی که فکر میکنم میتوانم آنها را با راه جدیدی حل کنم. منظورم این است که انجام یک کار جدید به ما آدمها حس غرور میدهد. برای من مسائلی جذاب بود که به نظرم میرسید بسادگی قابل حل است. منظورم مسائل مشکل نیست. از آن مسالهها که فیزیکدانها دنبال حل آن هستند. منظورم مسائل سادهای است که هیچ کس خودش را برای حل آنها به دردسر نمیاندازد، چون فکر میکنند حلشان غیرممکن است. ایده eBay هم اینجوری بود. فکر من فقط کمک به آدمهایی بود که میخواستند با همدیگر در اینترنت دادو ستد کنند. مردم فکر میکردند این کار غیرممکن است. آنها میگفتند آخر چطور میتوانند از طریق اینترنت به همدیگر اعتماد کنند؟ (حواستان باشد داریم از سال 1995 حرف میزنیم.) چطور میتوانند همدیگر را بشناسند؟ ولی من فکر میکردم تصورات مردم احمقانه است، چون آدمها اساساً خوب و درستکار هستند. این فکر خیلی مرا تحریک کرد. هی، من باید این کار را سریع انجام بدهم. من باید به مردم نشان بدهم که فکرشان درست نیست. باید بروم جلو تا ببینم چه میشود.اصلا تصور میکردی که این ایده کوچکت، این قدر بزرگ شود و آن هم با این سرعت؟
به هیچ وجه. اول کار من فکر میکردم توی سه سال ما فوقش هر ماه 20 تا 30 درصد پیشرفت کنیم. آخر هیچ تجارت دیگری را هم ندیده بودم که اینجوری رشد کند. البته به هر حال در هر تجارت تازه راه افتادهای آدم انتطار دارد که در مدت کوتاهی چنین رشدی را داشته باشد، ولی انتظار ندارد که این رشد سریع، مدت طولانی ادامه داشته باشد. کار به جایی رسیدکه حتی چند تا آدم خبره تجارت را آوردم تا این قضیه را بررسی کنند. ولی همه آنها هم میگفتند: «نه، نه، این رشد امکان ندارد با این سرعت بتواند ادامه پیدا کند.» ولی جالب توجه این بود که این اتفاق افتاد.
من این شرکت را با این فکر تأسیس کردم که مردم اساساً خوب هستند. من ممنون این فکر هستم، چون آمار نشان میدهد که این فکر درست بوده است. عملاً 999/99 درصد معاملات ما بدون هیچ کلاهبرداری اتفاق افتاده است. در هر یک میلیون معامله، فقط 30 مورد بوده است که فردی دچار مشکل شده و گزارش کلاهبرداری داده است. البته مطمئنا مواردی هم بوده که طرف گزارش نداده است. ولی این چیزی فراتر از اکثریت مطلق یا بیشترین یا چیزی در این مایههاست. منظورم این است که این آمار یعنی عملاً همه معاملات بدون مشکل انجام شده است.
به جوانی که پیش تو بیاید و بگوید من میخواهم کاری را که تو انجام دادی، انجام بدهم، چه چیزی میگویی؟
خب، اگر آنها بگویند: من میخواهم دقیقاً همان کاری را که تو انجام دادی، انجام بدهم و با eBay رقابت کنم. من میگویم: فقط را به دردسر نینداز، کار روزانهات را ول نکن. این خیلی مهم است. بعد هم این که تو باید احساساتت را دنبال کنی. اگر به چیزی خیلی علاقه داشته باشی و سخت کار کنی، فکر میکنم موفق خواهی شد. ولی اگر تجارتی را شروع کنی به این امید که کلی پول پارو کنی، احتمالاً موفق نخواهی شد. چون این دلیل اشتباهی برای شروع یک کار تجاری است. تو باید واقعاً به کاری که داری انجام میدهی، باور داشته باش. باید آنقدر بهش علاقه داشته باشی که بتوانی زمان و تلاش لازم را برای رساندن آن کار به موفقیت، برایش کنار بگذاری. آن وقت است که به موفقیت خواهی رسید. نکته بعدی این است که وقتی تو به کارهای تمام و کمال آدمهای درست و حسابی نگاه میکنی، میگویی: پسر، این باید کلی سخت بوده باشد. ولی میدانی، وقتی به چیزی نگاه میکنی که به نظر سخت میرسد، احتمالاً ساده بوده و برعکس، وقتی به چیزی نگاه میکنی که به نظر ساده میآید، احتمالاً سخت بوده است. و تو هرگز متوجه نمیشوی کدام از اینها درست است مگر این که عملاً آن کار را انجام بدهی. برای همین فقط برو و آن کار را انجام بده، سعی کن و از آن یاد بگیر. تو در بعضی چیزها شکست خواهی خورد، این تجربه آموزندهای است که تو نیاز داری آن را با خودت ببری و در تجربه بعدیات استفاده کنی. نکته آخر هم این که به آدمهایی که بهشان احترام میگذاری و باور داری چیزی را که میگویند، میدانند، اجازه نده به تو بگویند این کار امکان ندارد. بیشتر وقتها آنها به تو میگویند این کار امکان ندارد و این فقط به خاطر این است که آنها جرات امتحان کردن آن را ندارند.
(این متنی که گذاشتم یه قسمت از مصاحبه با صاحب سایت e-bayهست سعی کردم قسمتهاییش که متناسب با این دوره بودو کپی کنم براتون امیدوارم به دردتون بخوره)
من این شرکت را با این فکر تأسیس کردم که مردم اساساً خوب هستند. من ممنون این فکر هستم، چون آمار نشان میدهد که این فکر درست بوده است
هدفش هم مشخص و واضح بوده : فکر من فقط کمک به آدمهایی بود که میخواستند با همدیگر در اینترنت دادو ستد کنند.
ن اشتیاق و علاقه شدیدی دارم برای حل مسائلی که فکر میکنم میتوانم آنها را با راه جدیدی حل کنم. منظورم این است که انجام یک کار جدید به ما آدمها حس غرور میدهد. برای من مسائلی جذاب بود که به نظرم میرسید بسادگی قابل حل است. منظورم مسائل مشکل نیست. از آن مسالهها که فیزیکدانها دنبال حل آن هستند. منظورم مسائل سادهای است که هیچ کس خودش را برای حل آنها به دردسر نمیاندازد، چون فکر میکنند حلشان غیرممکن است. ایده eBay هم اینجوری بود.
میکردی که این ایده کوچکت، این قدر بزرگ شود و آن هم با این سرعت؟
به هیچ وجه. اول کار من فکر میکردم توی سه سال ما فوقش هر ماه 20 تا 30 درصد پیشرفت کنیم. آخر هیچ تجارت دیگری را هم ندیده بودم که اینجوری رشد کند. البته به هر حال در هر تجارت تازه راه افتادهای آدم انتطار دارد که در مدت کوتاهی چنین رشدی را داشته باشد، ولی انتظار ندارد که این رشد سریع، مدت طولانی ادامه داشته باشد. کار به جایی رسیدکه حتی چند تا آدم خبره تجارت را آوردم تا این قضیه را بررسی کنند. ولی همه آنها هم میگفتند: «نه، نه، این رشد امکان ندارد با این سرعت بتواند ادامه پیدا کند.» ولی جالب توجه این بود که این اتفاق افتاد.
به جوانی که پیش تو بیاید و بگوید من میخواهم کاری را که تو انجام دادی، انجام بدهم، چه چیزی میگویی؟
خب، اگر آنها بگویند: من میخواهم دقیقاً همان کاری را که تو انجام دادی، انجام بدهم و با eBay رقابت کنم. من میگویم: فقط را به دردسر نینداز، کار روزانهات را ول نکن. این خیلی مهم است. بعد هم این که تو باید احساساتت را دنبال کنی. اگر به چیزی خیلی علاقه داشته باشی و سخت کار کنی، فکر میکنم موفق خواهی شد. ولی اگر تجارتی را شروع کنی به این امید که کلی پول پارو کنی، احتمالاً موفق نخواهی شد. چون این دلیل اشتباهی برای شروع یک کار تجاری است. تو باید واقعاً به کاری که داری انجام میدهی، باور داشته باش. باید آنقدر بهش علاقه داشته باشی که بتوانی زمان و تلاش لازم را برای رساندن آن کار به موفقیت، برایش کنار بگذاری. آن وقت است که به موفقیت خواهی رسید
نکته آخر هم این که به آدمهایی که بهشان احترام میگذاری و باور داری چیزی را که میگویند، میدانند، اجازه نده به تو بگویند این کار امکان ندارد. بیشتر وقتها آنها به تو میگویند این کار امکان ندارد و این فقط به خاطر این است که آنها جرات امتحان کردن آن را ندارند.
6- خدایا شکرت که همواره در زمان و مکان درست و با افراد و موقعیت های خوب و عالی روبرو هستم
7- هیچ خبری نیست، همه چیز همونجوریه که قبلا بود، اگر بتونیم با همین چیزایی که داریم خوش باشیم و حال کنیم خدا همه چیز بهمون میده، بهتر و بهتر و بهترشو
8- الهامات
تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید کرد
من اعتقاد دارم که این خدایی که در وجود خودم دارم و همیشه همراه منه و همیشه با من هست،از همه چیز اگاهه ..همه سوالات رو میدونه جوابش رو،در حل همه مسایل میتونه کمکت کنه ،همه ایده ها رو داره ،همه راهکارها رو داره ،تمااااام جوابها رو داره..و این همیشه با من هست هیک وقت منو ترک نمیکنه ،هیچ وقت با من قهر نمی کنه ،هیچ وقت از دست من ناراحت نمیشه ،هیچ وقت رابطش با من بد نمیشه ،دور نمیشه از من ،من این باور رو دارم نسبت بهش و باور دارم که این خدا کارها رو برای من انجام میده ..این خدا که در درون من هست ..این خدا که فرمانروای کل کیهان ،کل کاینات ،این خدایی که از قبل بوده و تا ابد خواهد بود،این خدایی که برگی بدون اذن اون بر زمین نمیفته ،اون خدایی که ربّ العالمین ،اون همیشه با من هست .عاشق من هست ،منو دوست داره و عاشقانه میخواد به من کمک کنه تا در مسیر خواسته هام قرار بگیرم..
من نگران سوالهایی که جوابش رو نمیدونم نیستم چون میدونم در زمان مناسب ،جوابش رو به اون سوالات به من گفته میشه .به خاطر همین سعی می کنم از زندگیم لذت ببرم و سپاسگزار همین لحظه باشم ..من نگران هیچ موضوعی در اینده نیستم ..
بخشی از جلسه فوووووووق العاده دو ثروت سه …
میدونین دوستان قویترین باورهای استاد تو این جلسست…
9- جلسه اول
سلام
کی درها برات باز میشه ،،،وقتی تو قدم اولو برداشتی ،کی قدمها رو برمیداری ،،وقتی که پاتون رو رو ترسهاتون میذارین ،،موقعی که ایمانتون رو تقویت می کنین، مگقعی که شججججججججاع باشین ..چون شجاعان فقطپاداش میگیرند ..
فقط دنیا دنیای شجاعان ایت چون شجاعان پاداش میگیرند.
مکانیسم جهان اینه که همه چی تغییر میکنه ..
چیزی که تغییر نمممیکنه این قانونه که همه چی داره تغییر میکنه
چقققققدر فوقالعاده
10- جلسه اول بخش دوم تضاد
واقعا خدا رو سپاسگزارم که جلسه اول این دوره در مورد تضاد …این چند روزه همش اینو گوش دادم ..خیلی از دوستان میگن چرا با اینکه ما خوب فکر کردین این اتفاقات برای ما افتاد ???
فکر میکنند این اتفاقاتی که افتاده باید بنشینند ردیابی کنند مه چه باورهایی داشتند که باعث به وجود اوگدن اتفاقات و تضادها شده …ولی به جای این کارها که شاید یه توجه بر روی نکات منفی باشه و صرفا به خاطر باور اشتباه نبوده باشه ..لهترین کار اینه که به جای اینکه بگی من چه فکر کردم بگی که طور به موضوع نگاه کنم که منو به احساس بهتری برسونه و با همین نگاه که من دارم از این اتفاق جیز یاد میگیرم و دارم تکاملمو طی می کنم …
یعنی زندگی این نیست که هیچ اتفاق به ظاهر بدی نیفته هیچ تضادی ما باش برنخوریم ..بلکه زندگی اینه که ما به تضاد برمیخوریم و چیز یاد میگیریم و بعد استفاده میکنی از اون چیزهایی که یاد گرفتی و و نگاهتو تغییر بدی و اون وقت اون اتفاق به ظاهر بد میشه اون اتفاق خوبه و چشمتو به زیبایی ها باز تر میکنه ..
تضادها اومدن به ما بگن که ما دددقیییقا از زندگی چیو میخوایم
خدایا شکررررررت
11- ته دلت قرص قرررص باشه که هر کاری که اتفاق میفته همواره به نفع من هست …و تمرین تغییراتیم که فرمودین برای جلسه اول جدای از تغییر شرایط کاریم که تو کامنتهای قبلی نوشتیم میخوام بیشتر روی باورهای مالیم کار کنم ….نمیخوام همش امروزو فردا کنم …و اینکه دلیل دیگم اینه که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست ..اگه ثروتمند باشم اگه متومل باشم میتونم با توکل به خدای عزیز و مهربانم برای والدینم خونه تهیه کنم و وقتی خوشحالی اونا رو ببینم انگاره که دنیا رو به من دادند ….خدایا شکرت من به هر خیری که از جانب تو بهم رسد سخت فقیرم …ممنونم یابت تضادهات که خواسته هامون رو واضح تر میکنند …باورهامونو تقویت تر میکنند ..و سپاسگزارم
12- یه سپاسگزاری خیلی مهم، خدایا بخاطر قوانین سپاسگزارم، یادمه استاد تو یکی از دوره ها گفتن اگر از من بزرگترین سپاسگزاریمو بپرسن من میگم بخاطر اینکه قوانین هست سپاسگزارم چون میتونم همه چیز رو همونطور که میخوام رقم بزنم، خدایا بخاطر وجود قوانین کیهان ازت سپاسگزارم
13- به قول استاد تو دوره آفرینش: وقتی خدا بخوای یکی رو بکشه بالا کیه که بتونه بکشدش پایین، وقتی خدا بخواد یکی رو بکشه پایین کیه که بتونه بکشدش بالا؟
14- خدایا کمکمون کن خوب زندگی کنیم و انقد باورت کنیم که هرکی خواست از یه انسان خوشبخت مثال بزنه ما بیایم تو ذهنش و وقتی از خودش سوال کنه رمز پیروزیش چی بوده یک کلمه بیاد تو ذهنش و اونم توحید باشه
15- وقتی بهترین خودت باشی خدا بهترینها رو میاره سر رات … یعنی میشی بهترین …
16- رک خودمومیگم از موضوع فقط برای اینکه قوه ی ادراکم رو به کار بگیرم تا قویتر بشه
اگه دقت کنین به روند مسیری که استاد طی کرده تا به شناخت قوانین برسه بسته به باورهاشون داشته و با باورهایی که داشته مسیر تکامل و طی کرده.هر چقدر که باورهاشوتغییر داده به همونمقدار مسیرش هموارتر و روندش سریعتر شده.اوایل تغیییر به خاطر باورهای ضعیف و مقاومت هایی که داریم الهامات و دریافت هدایتها برامون ی جورایی روشن نیست و مثل این میمونه که تو هوای مه آلود بخوایم مسیرمونو پیدا کنیم.با بهتر شدن باورهامون و بالا رفتن فرکانسمون مه کمتر میشه و مسیر و واضح تر میبینیم و به مسائل روشن بینانه تر نگاه میکنیم و راههای بهتری برای برای حل مسائل به ذهنمون خطور میکنه
مثل اینمیمونه که ی مبتدی پنچری لاستیک و بگیره یا ی حرفه ای
اون حرفه ای با شناخت و آگاهی که از لاستیک و پنچری داره طبیعتن راحتتر این کار و انجام میده
ما هم با شناخت خودمون و قوانین به مسیرهای درست هدایت میشیم
17- با همسرم رفته بودیم دم بنگاه مسکن و با موتور هم بودیم. بعد بنگاه بسته بود و باید منتظر مینشستیم تا میومدن اخه با بنگاهی قرار داشتیم. بعد من اول یه نگاهی به دورو برم کردم و دیدم تمام کاسبا دم در مغازه هاشون وایسادن و شدیدا دلم میخواست یه جا بشینم و کامنتهای بچه ها رو بخونم اول گفتم نه زشته آخه جلو این همه کاسب بعدشم این یارو بنگاهیه خیلی رو ما حساب میکنه زشته بشینم روی سکوی دم مغازش و از این نجواها ولی بعد به خودم گفتم برو بابا چرا اینقدر فکر مردم برات مهمه مگه ندیدی استادت تو آمریکا راحت روی چمنا دراز کشید مگه نشستن من چه مزاحمتی برای بقیه میتونه ایجاد کنه و بعد نشستم روی سکوی دم مغازه ی بنگاهیه و با کلی شوروشوق کامنتهای بچه ها رو خوندم اصلا هم برام مهم نبود که بقیه چی فکر میکنن و تازه شوهرمم اصلا نگفت پاشو و نشین و زشته و… دیدم ایول بابا چقدر خوبه کاریو که دلت میخوادو انجام بدی. میدونی خیلی اعتماد به نفست بالاتر میره. قبلا فکر میکردم هرچقدر باوقارتر برخورد کنم باکلاس تره اما حالا میبینم باید راحت زندگی کنم من که واسه مردم نمیخوام زندگی کنم میخوام همیشه از تک تک لحظاتم لذت ببرم. خدایا شکرت که همین تمرینای به ظاهر ساده چقدر توی رشد شخصیتم داره بهم کمک میکنه خدایا شکرت
دیدم ایول بابا چقدر خوبه کاریو که دلت میخوادو انجام بدی. میدونی خیلی اعتماد به نفست بالاتر میره. قبلا فکر میکردم هرچقدر باوقارتر برخورد کنم باکلاس تره اما حالا میبینم باید راحت زندگی کنم من که واسه مردم نمیخوام زندگی کنم میخوام همیشه از تک تک لحظاتم لذت ببرم. خدایا شکرت که همین تمرینای به ظاهر ساده چقدر توی رشد شخصیتم داره بهم کمک میکنه
18- این مطالبو از چنتا سایت مختلف برداشتم.چون استاد گفتن برید زندگینامه هاشونو بخونید ببینید از کجا شروع کردن و چجوری تکاملشونو طی کردن.خیلی سعی کردم مطالب بیشتری پیدا کنم ولی متاسفانه همشون شبیه هم بودن…جاهایی که به نظرم مفید بودو کپی کردم
عادل فردوسی پور فعالیت رسانه ای خود را در سال 1372، با روزنامه نگاری در اولین روزنامه ورزشی کشور، روزنامهٔ ابرار ورزشی به سردبیری اردشیر لارودی آغاز کرد. در آن زمان، سال سوم مهندسی بود.
خود عادل فردوسی پور در این باره می گوید: “اردشیر لارودی در رابطه با حیطه کاری ام پرسید و پاسخ دادم ترجمه. متنی به دستم داد. صبح فردای آن روز کارم را تحویل دادم و از چند روز بعد کار را شروع کردم.” بزرگترین علاقه مندی اش حضور در صدا و سیما بود، وی در این باره می گوید: “n بار تست دادم تا در نهایت قبول شدم.
آخرین باری که تست دارم اواخر سال 1373 بود. اوایل هم پاسخ مثبت بود، اما می گفتند صدات جوان است و پخته نیست.”
پس از چندین آزمون به صدا و سیما راه یافت اولین بار در سال 1374 در جریان بازی فوتسال جام رمضان صدایش از صدا و سیما پخش شد.
عادل فردوسی پور در ابتدا به گزارش برنامه منتخب ورزشی پرداخت و با گزارش بازی ها در جام جهانی 98 به شهرت رسید. آن زمان کسی اسم فردوسی پور را نمی دانست، درباره اش می گفتند “همان مجری که می داند شب قبل بازیکنان لیورپول چه خورده اند!” فردوسی پور به روز بود و اطلاعات تازه ای داشت، اسامی بازیکنان خارجی را درست تلفظ می کرد و در شیوه گزارشگری و خواندن اسامی، در صدا و سیما تحولی ایجاد کرد.
کلید خوردن برنامه نود توسط عادل فردوسی پور : عادل فردوسی پور در سال 78، طرحی را از روی یک برنامه پر مخاطب ایتالیایی ارائه داد که در خرداد همان سال در قالب برنامه 90 ارائه شد، برنامه ای که شهرتی برای او به ارمغان آورد.
عادل فردوسی پور همزمان با برنامه نود بزرگ شد و با آغاز دوره لیگ برتر فوتبال و برنامه های هفتگی اش که به تحلیل رویدادهای ورزش فوتبال کشور می پرداخت، چهره شد. آنچنان که برنامه های عادل تاثیر مستقیمی در تیم های مطرح کشور، فدراسیون و تربیت بدنی داشت
عادل فردوسی پور، بنیان گذار، مجری و تهیه کننده برنامه 90است. برنامه زنده ای که در مورد اتفاقات فوتبال ایران که نخستین قسمت آن 23 مرداد 1378 پخش شده و 18 سال است که دوشنبه شب های شبکه 3 را قرق کرده است. او همچنین به عنوان تهیه کننده برنامه فوتبال 120 با شبکه ورزش سیما و لیگ یک همکاری داشته و خاطره خوش تماشای جام جهانی با برنامه 2014 هم که با تهیه کنندگی او روی آنتن شبکه 3 می رفت در خاطر بینندگان فوتبالی باقی مانده است.
19- من عاشق تغییر هستم وقتی استاد گفت نمی تونم ثابت باشم دقیقا منم همینم
20- تو قدم اول رو بردار تو پا رو ترس هات بردار … تو حرکت کن تو شروع کن…
مطمئنا موفق میشی … وقتی که خیلی با خودت جدی میشی و به خودت ثابت میکنی که اره میخوای تغییرکنی نه صرفا یه چیزی میگی بعد ولش میکنی…
جهان هم با تو جدی میشه بخدا باورتون نمیشه …
21- پیروز شدن بر مقاومت ذهن و خرید این دوره عالی و همسفر شدن با دوستان مثبت اندیش و قانون مدار یعنی هدایت ، یعنی تغییر باور که پول هست ، یعنی باور داشتن به تغییر یعنی باور داشتن به حرکت یعنی بائر داشتن فراوانی یعنی باور داشتن و امید داشتن به آینده هر روز بهتر و تکاملتر یعنی قدم در راه تکامل برداشتن
22- یکی ازمواردمهم جلسه سوم جهانبینی توحیدی 1 باوری است ازقبل به گفته بودن تاشکست نخوری موفق نمی شوی واستاد دراین دوره به این باور اشاره کردن که این باور اشتباه است که پیش نیاز موفقیت شکست است.
به هیچ عنوان پیش نیاز موفقیت ..بدبختی وبیچارگی نیست.
جالب اینکه من منتظراین شکست درزندگی ام بودم به واسطه این باوراشتباه ولی الان کاملا درک کردم که چه باور مخربی داشتم.
وقتی طبق قانون عمل کنی وقانون تکامل را طی کنی به راحتی به موفقیت میرسی.
استاد ازشما سپاسگزارم .
23- طبق حرف های استاد که گفته بود وقتی یه تصمیمی میگیرین یه جایی دلایلتونو یادداشت کنید که اگر دیگران باهاش مخالفت میکنن و هی میگن کارتو از دست نده و حیفه تا نا امید نشی
24- تا جلسه اولو باز کردم استاد راجب به تغییر و کی باید تغییر کنیم و ماجرای رفتنش به بندرعباشو گفت که اینقدر دو دو تا چهارتا نکن ، اینقدر منطقی بررسی نکن ، اگر میدونی باید حرکت کنی و وقت تغییر ترسهارو بزار کنار و حرکت کن . راه برای تو باز میشه . استاد درست میگین وقتی اجازه میدیم ذهن منطقی شروع کنه اینقدر تردید به جون آدم میافته که از راهی که انتخاب کرده احساس پشیمونی میکنه و من اینو حس کردم. از شما ممنونم که کمکم کردین
25- استاد شما در دوره قانون آفرینش گفتید ذهن انسان فرقی بین تجسم و واقعیت قائل نیست، ذهن ما از همون رشته های عصبی که در واقعیت استفاده میکنه برای تجسم هم استفاده میکنه
26- موضوع بر خورد با تضاد
من همیشه وقتی به تضاد بزرگی برمیخوردم، میدونستم قانون اینه که باید توجهم رو بگذارم به خواسته ها و نکات مثبت اما در عمل وقتی اون لحظه اینکارو انجام میدادم یه حسی از درون بهم میگفت داری خودتو گول میزنی مثلا حالا ماشینت رفته توی چاله ولی تو وایسادی میگی هوا چقدر خوبه!!!!!! با اینکه انجام میدادم قانون رو اما باز ته دلم راضی نبود
اما الان که دیدم اول واسه س شمام ازین اتفاقا میوفته و بعدم لازم نیست دنبال باور خراب یا فکر نامناسب بگردم واینکه دیدم دقیقا شما که استاد منی و ایییییین همه نتیجه گرفتی دقیقا دارید به شکل من از قانون استفاده میکنید با این تفاوت که شما ٱگاهی و ایمان خییییلی بیشتری نسبت به قانون دارید و ته دلتون فکر نمیکنید داربد خودتون رو گول میزنید بلکه میدونید اگر نتونید کانون توجهتون رو کنترل کنید اتفاقات بد بیشتری می افته و چقدر باحال بود که شما دنبال این بودید که چه چیزی داره به من یاد میده این اتفاق!
استاد جونم عاااااالی بود که فهمیدم واسه شما هم مثل هر آدم دیگه ازین اتفاقات پیش بینی نشده میوفته.
27- جلسه دو : قانون حاکم بر جهان این است که همه چی قدم به قدم رخ می دهد، و اگر تو بخوای این قانون رو زیر پا بگذاری ،در واقع داری خودت رو از موفقیت ،از سلامتی، از خوشبختی ،از ثروت داری دور می کنی.
مثال کرم ابریشم …اگه زودتر از موعد بخوایم بیرونش بیاریم نه تنها کممش نمیکنین هییییییچ بدبختشم میکنیم …اینو تو عجله کردنهامون این مثالو به یاد بیاریم به ارامش میرسیم که قدم به قدم بهتررررره تکاملمونو طی کتیم و انننقدر به نجواهای شیطان گوش ندیم که یالا عجله کن ..همه چیو بردن ..نه همممه چی هست …فرصتها و نعمتهای خداوند بی شمارن و بهتره که تکاملمونو طی کنیم ….
خدایا شکککررررررت
28- خشی از توضیحات جلسه سوم دوره جهان بینی توحیدی:
اولین نشانه های دریافت هدایت خداوند در مسیر تکاملی رسیدن به خواسته ها ( تفاوت الهامات و نجواهای ذهن)
هر قدمی که با تکامل برمی داری آرامش، خلاقیت و اعتماد به نفس به بار می آورد و موجب برداشتن قدم های استوارتری می گردد که نتیجه اش دریافت نعمت های بیشتر است.
اولین نشانه هماهنگ شدن با قوانین خداوند و دریافت هدایت او، اطمینان کامل و عاری از تردیدی است که در قلبت احساس می کنی.
هر فکر و توجهی که تو را به چنین حالت احساسی ای برساند، نشانه هدایت خداوند است که در قالب الهام یک ایده، راهکار و فرصت، به سمت ات می آید و از همان شرایطی که در آن هستی، درها را باز و تو را به سمت شرایط و فرصت های جدید، هدایت می کند. پس هیچ مسیر عجیب و غریبی وجود ندارد.
اما فقط تا زمانی می توانی در این مسیر باشی و از این هدایت بهره ببری، که قادر به کنترل نجواهای ذهن و توجه به ندای قلبت باشی.
افراد زیادی مدتی روی باورهایشان کار و به همان اندازه، هدایت را دریافت و به نتایجی هم می رسند. اما از آنجا که این روند را ادامه نمی دهند، از آنجا که می خواهند خیلی سریع به نتایجی بزرگ برسند، قانون تکامل را از یاد برده و به جای همنشین شدن با الهامات قلب شان، هم قدم به نجواهای شیطان می شوند.
چون می خواهند خیلی سریع، محصول شان پرفروش ترین محصول بازار شود
می خواهند خیلی سریع، کسب و کارشان، نفر اول آن حوزه بشود.
سایت شان، پربازدید ترین سایت بشود.
می خواهند خیلی سریع، ثروتمند ترین فرد تاریخ شوند
می خواهند خیلی سریع، موفق ترین و مشهور ترین فرد شوند و…
در حالیکه مسیر هدایت الهی، مسیری بدون عجله است. الهاماتی که از طرف خداوند می آید، هرگز از شما نمی خواهد عجله کنی.
اگر ندایی شما را به عجله می اندازد، قطعا نجوای شیطان است زیرا اساس الهامات خداوند، بر فراوانی و آرامش استوار است.
به شما می گوید همیشه فرصت ها و نعمت ها در حال زیادتر شدن هستند. پس عجله نکن، از مسیرت لذت ببر، خودت را با خودت مقایسه کن و از مسابقه با دیگران بپرهیز.
اما برعکس، نجواهای شیطان، همیشه بر اساس کمبود است و تو را در نگرانی، ترس و دلهره قرار داده و وادار به عجله می نماید تا از قافله عقب نمانی و یک شبه، ره صد ساله را بروی.
به تو می گوید همین یک فرصت بوده که شانسی به دست آمده و باید عجله نمایی و…
هرگاه درگیر این شرایط شدی که اساسش، ثابت کردن خودت به دیگران بود یا ترس از دست دادن فرصت و… بدان که در حال خارج شدن از مسیر هستی.
سید حسین عباس منش
29- برای ماهایی که با قانون جلو میریم باید با دید دیگه ای به موضوعات نگاه کنیم و حواسمون خیلی به اتفاقت اطرافمون باشه و رو هوا نشونه هارو بزنیم..
دوستان نشونه هارو رو هوا بزنید
دوستان یه دفتر تهیه کنید و هر شب نشون های ریز و درشت رو بنویسید که اگه یه روز کمی دلسرد شدید یا نجواهای شیطان زیاد شد با مدرک و دلیل محکم دوباره برگردید به مسیر….یا یه گروه شخصی درست کنید و نشونه ها و اتفاقات و تجربیاتتون رو ثبت کنید.خیلی کمک میکنه …
30- یاد حرفتون افتادم استاد که باید برم وارد کارهای مختلف بشم تا بفهمم علاقه ی واقعی ام چی هست چون تا واردش نشم و از دور نگاهش کنم هیچ وقت متوجه نمیشم .
31- در بین قوانین مختلفی که یاد گرفتیم عاشق قانون فراوانی و قانون رهایی هستم، مخصوصا قانون رهایی که به نظرم همین بحث تکامل که استاد در 2 جلسه بهش پرداختن جزوی از قانون رهایی هست، چون خیلی از دوستان با دیدن این 2 جلسه آروم شدن، یجورایی رها شدن از آرزوهایی که براش عجله داشتن. طبق قانون وقتی از موضوعی رها میشی اون خواسته با سرعت بهت نزدیک میشه
در جلسه 10 قانون آفرینش فایل چهارم استاد راجع به قانون رهایی میگن: قانون رهایی همه چیزه!!!
تو همین چند روزه که دوره رو تهیه کردم حکم تلنگری داشته، خیلی بیشتر از قبل از زندگی لذت میبرم و رها تر شدم، برای خودم خط و نشون نمیکشم، هرکدوم از ما موضوعات خیلی خاصی تو زندگی داریم که خیلی برامون مهم هستن و این عجله در بحث رسیدن به ثروت و… هم به همین خاطره.خوده من که اینجوریم. اما خدا رو شاهد میگیرم وقتی که از موضوعی رها میشم قشنگ حس میکنم که این موشک های خواسته سرعتشون برای رسیدن به من بیشتر میشه، اگر بتونیم تداوم داشته باشیم در این مورد یهو چشم باز میکنیم و میبینیم موشک ها خواسته بهمون رسیدن و خواسته ها تو دستامونن
32- وقتی استاد میگه مدارت تغییر میکنه شرایط خود ب خود درست میشه واقعا همینه خدایا شکرت بخاطر قوانین بدون تغییر ت
33- خب مثه همیشه حرفام رو شروع میکنم با یه جمله زیبا از یه عزیز دوس داشتنی که وجودش واسه بشریت مایه افتخاره!!!! با خودتون میگین کی؟؟؟؟؟
بیل گیتس دوس داشتنی و عزیز!!!
(“Like my friend Warren Buffett, I feel particularly lucky to do something everyday that I love to do. He calls it “tap dancing to work”)
مثل دوستم وارن بافت، من احساس خوشانسی بخصوصی دارم، چرا که دارم هر روز کاری رو انجام میدم که عاشقش هستم!!! او(وارن) این کار رو « رقص تپ » برای کار می نامید .
خداجون همه همسفراااای نازنینم رو به کاری که دوس دارن و عاشقش هستن هدایت کن
رقص تپ (Tap Dancing) : رقصی هست که رو پاشنه کفششون یه تیکه آهن هست و با ورجه ورجه روی اون تیکه آهن صداهای یکنواخت و جالبی مثه موسیقی تولید میکنن.
34- یه فایل رایگان استاد دارن که میگن : رو باورها کار کردن رو دقیقااااا مثه یادگرفتن 10 تا زبان خارجه یا رفتن به یه باشگاه و ساختن یه اندام زیبا و حرفه ای باید قیاس کنی
35- خب عجله نکن درست میشه خود به خود شما فقط رو باورهاتون کار کن! یادمه استاد میگفت سرهنگ ساندرز (موسس کنتاکی یا همون کی اف سی) بیشتر از 1000 بار به رستوران ها مختلف سر زد و هر بار کارش رو بهتر میکرد!!! شما بیا ببین چجوری میتونی کارت رو بهتر کنی
36- امروز صبح با صدای بلبلی که پشت خونه مون رو درخت داشت آواز میخوند بیدار شدم.صریع چشممو بستم و تمام هواسمو گذاشتم و به صداش گوش دادم و رفتم تو بهر صداش.خیلی حال داد بهم و کلی روحیه گرفتم اول صبح جاتون خالی.
به مادرم میگم این بلبلِ چه حال داد سر صبح
مادرم میگه این هر روز اینجوری میخونه دیگه, مگه نشنیدی ؟
گفتم نه!!!!!
صدای این بلبل هر روز بوده و من نمیشنیدمش.چون من تو فرکانسش نبودم که بشنوم.سیستم این دنیا و نعمتهای خداوند هم مثل همینه.هر روز هست,همه جا هست,برای همه هست,ولی کسی که در مدارش باشه و ضمینه ی دریافتشو داشته باشه با لذت دریافتش میکنه
37- نکته اولی که مدتهاست شیفته شنیدش بودم، روش هیچ شدن بود، استاد اعتراف میکنم اگرچه نقطه شروع موفقیتها با آرزوی به ترین رسیدنهاست ولی نقطه پایان آن به هیچ بودن رسیدنها است، اگر میخواهیم به بالاترین درجه موفقیت برسیم باید هیچ باشیم، به قول شما استاد عزیزم که در فایل 9 آرامش در پرتوی آگاهی فرمودید، هیچ باش، از هیچ بودن است که به کل میرسی
حال که با یکی از چالشهای بی نظیر زندگیام یعنی فهم قانون تکامل مواجه شدهام، سعی در فهم هر چه بیشتر آن دارم و امید دارم تا آخرین دم این راه را ادامه دهم، آنقدر که با هیچ شدنم به کل بودن برسم، چرا که الان سالهاست دیگر من وجود ندارد، در آینه میروم که بگیرم خبر از خویش، دیدم در آن آینه هم جز تو کسی نیست، آره همه چیز خودشه، من الان روزهاست عاشقانه هدفم را دنبال میکنم تا به پیروی از قدمهای استادم بگویم
شاهکلید تمامی موفقیتها توحید و یکتاپرستی است
و این رو به هر آنکس که در مدار دستیابی به آرزوهاست بگیم، هیچ کس خاص نیست، همه بزرگان فقط قدم در راه گذاشتن، جملهای از آلبرت انیشتین که یکی از الگوهای منه، میگه تو فقط در مسیر خواستههات پارو بزن، نیاز به کار خاصی نیست، به قول شما استاد، وقتی با آرزمون هم فرکانس بشیم، دیگه کار تمومه، اون اتفاق صد در صد رخ میده، اولین راه هم فرکانس شدن، فهم خود واژه فرکانسه، فرکانس یعنی تکرار، فکری که میلیونها بار تکرار بشه، میشه باور، وقتی باورات ساخته بشه، خود به خود میبینی آدمها، شرایط، ایدههای هم فرکانس با خواستت از راه میرسند، بعد تو با شجاعت تمام قدمها رو برمیداری، یکی پس از دیگری، به قول انیشتین پارو میزنی، استاد یه جملهای هم که همیشه با خودم میگم، مهم گرفتن جایزه نوبل نیست، مهم مسیر نوبل هست که تو رو پختهتر میکنه، و رب رو بیشتر به تو میشناسونه
38- وابیدنتون کنار قبرستون تو چمن خیلی خوب بود منم از این کارها زیاد کردم اصلا کرم کارهایی رو دارم که بقیه میگن زشته یه بار تو فرودگاه مشهد با چمدون تنها بودم شروع کردم مثل بچه ها دویدن و کلی حال داد بارها رو زمین نشستم ( خیلی با این خندیدم ))))))))))))))))) )
39- ببین دوست عزیزم زندگی ما رو باورهامون میسازه استاد تو فایل قانون جذب هم میگن که نشستن تو خونه کافی نیست و باید در مسیر هدفمون حرکت کنیم،ولی قسمت عمده موفقیت ما رو باورهامون تشکیل میده ..پس در کنار درس خوندنتون و کار کردن رو کتب تست رو باورهاتون هم کار کنید و باورهای عالی بسازید ..
40- خلاصه جلسه سوم
پیش نیاز رسیدن به موفقیت به هیچ عنوان شکست نیست ..البته زمانی که از تکامل استفاده کرده باشی و قدمهاتو کم کم برداشته باشی
کسایی ترین میشن که تکاملشونو طی کردن ،بدون اینکه نظر دیگران براشون مهم باشه و اونکه میگه من میخوام ترین باشم نظر دیگران صددرصد براش مهمه ولی کسی که نظر دیگران براش مهم نیست و مطابق با سبک زندگی خودش و رعایت قانون پیش میره صددرصد بعدا جز بهترین ها میشه..
کسی که تکاملو طی کرده هیچ وقت خودشو با بقیه مقایسه نمیکنه و کلا سرش به کار خودشه ولی کسی که فکر و دیدگاه دیگران براش مهمه میخواد ترین باشه ..و این شخص آدم ضعیفیه،،و کسانی که موفقترین،ثروتمند ترین هر کسب و کاری شدن تکاملشون طی شده و کم کم تبدیل به ترین شدن و زمانی تبدیل به ترین شدن که نظر دیگران براشون مهم نبوده ،..چطور میشه تکامل رو سریعتر طی کرد؟؟وقتی که سریعتر شروع کنی،سریعتر قدمهارو ورداری..وقتی به ترسهات وارد میشی تکاملتو سریعتر طی میکنی..مثلا اگر تا حالا ورزش نکردی سریعتر شروع کنی و از پنج دقیقه شروع کن بعد ده دقیقه،بعد پونزده و همینطور ادامه بده.. و اینجوری میتونی تکاملتو سریعتر طی کنی یعنی قدمهاتو سریعتر ورداری و سریعتر شروع کنی..و این زمانی اتفاق میفته که به ترسهات حمله کنی و واردشون شی ..در واقع با اقدام کردن و حرکت کردن میتونی زودتر تکاملتو طی کنی و نیاز نیست سالها منتظر بمونی با حرکت کردن و با قدمهارو برداشتن میتونی سریع تکاملتو طی کنی
+باید بدون درگیری و ضجرو بدبختی به خواسته هات برسی ..قدمهارو متناسب با نتایج قدم قبلی بردار ..مثلا اگه الان یه قنادی ده متری داری قدم بعدیت تبدیل کردنش به 20 متر باشه نه 500 متر ،اگه قبلش یه کارمند داشتی الان دونفر استخدام کنی نه ده نفر..یعنی چیزی که بدونی از عهدش برمیای و برات خیلی دور نیست یا به عبارتی قدم بزرگی نیست..
اگر میخوای لذت بیشتری از زندگی ببری قدمهاتو با قانون تکامل بردار ،و نتایج قبلی تو نشون میده که قدمهای بعدیت چی میشه ..مثلا اگه هنوز ماشین نداری و عاشق بی ام و هستی (مثال خودمو میزنم) باید اول از ماشین های پایینتر شروع کنی و کم کم به اون خواسته اصلیت برسی ،حتی ممکنه الان پول خریدشو داشته باشی ولی تویی که تا قبل این یه پرایدم نداشتی اگه الان بخوای بی ام و بخری همون بی ام و میشه بلای جونت و به جای اینکه نعمت باشه برات باعث ضررت میشه حالا این ضرر میتونه مالی باشه ،یا جانی …این مثالو زدم که برای دوستانی که تو دوره نیستن کمی ملموستر بشه و واضح تر .
+تکامل رو باید انجامش بدی تا طی بشه،در واقع باید حرکت کنی که تکاملت طی میشه،با ایمان و شجاعتی که برای حرکت کردن داری طی میشه نه با تو خونه موندن،اما قدمها رو محکم بردار.
+وقتی از قانون تکامل استفاده میکنی و اقدام و عمل میکنی و نتیجه میگیری بعد از گذشت چند سال به چیزی میرسی که از آرزوت بزرگتره،چون اصولی و طبق قانون پیش رفتی
41- یکی از مهمترین دست آوردهای دوره های استاد وقتی که اجازه میدیم این آگاهی ها وارد وجودمون بشه آرامشه؛ آرامش واقعی و این واقعا ارزشمنده؛ چرا که میدونیم احساس خوب = اتفاقات خوب. و فرکانس همه چیه و باور همه چیه.
42- وقتی به قول استاد تمام مولفه ها تکمیل میشه اتفاقات عالی پشت سر هم؛ بوم بوم؛ از راه میرسن و معجزه پشت معجزه…
43- راستی دوستان عزیزی که در کسب و کار به دنبال آزادی مکانی و زمانی هستین؛ مهترین ابزار برای سرعت بخشیدن به این خواسته؛ استفاده از اینترنت و کسب و کار آنلاین هستش که همه جوره و مدلش رو در اطرافمون میبینیم از تاکسی ها اینترنتی و غیره گرفته تا همه مشاغلی که در این بستر دارن فعالیت میکنن و چه ثروتی رو برای صاحبان اون کسب و کارها ایجاد میکنن… این موضوع رو استاد در ثروت 3 توضیح دادن و گفتم اینجا هم چون دوستان میخان که کسب و کارشون رو گسترش بدن مجدد یاد آوری کنم…
44- نکته جلسه دوم
برای هر کاری که میخواید انجام بدید ،برای هر مسیری که میخواین برید ،هر هدفی که دارید، بیا بنشین به قدمهای قبلش فکر کن و به ظرف خودت فکر کن
وقتی همه چی داره راحت اتفاق میفته ،،،وقتی استرس و هیچ نگرانی خاصی نیست ، هیچ عجله ای در کار نیست ،وقتی اراااااااااااامش دارین یعنی در مسیر تکامل رسیدن به خواسته هاتون هستین ..
کلمات کلیدی:عجله و نقطه مقابلش آرامش
45- برای رسیدن به اهدافمون نباید عجله کنیم و این به معنی بیخیال بودنم نیست …اگه لازمه تغییراتی رو ایجاد کتیم در هر جنبه از زندگیمون بشینیم بنویسیم کجای جنبه زندگیمون حالا شغله روابطه هر چی که هست بشینیم بنویسم چرا باید تغییر کنند و اگه تغییر کنند چه دستاوردهایی حاصلم میشه و دیگه انقدر نیازی به دودوتا چهارتا نیست …قدم اول رو برداریم و قدم بعدی بهمون گفته میشه و نمیخواد عجله هم داشته باشیم ..نمیخواد از پله اول به پله صدم بریم ..یکی یکی ارام ارام …
خدایا شکرت …چققققققققدر من رررررشد کردم ..چقققققدر عاشششق کلمه ررررشدم …
46- خداوند همه چیز میشود همممممه کس را به شرط پاکی دل و برگی بدون اذن خداوند بر زمین نمیفتد …و اینکه کسی که اجبارت نکرده حالا فردا سریع بری موسسه رو افتتاح کنی تا پیدا کردن جا و مکانش برای خودت قششششنگ قدمهای قبلیشو یردار …به قول استاد
برای اینکه من به این هدفم برسم چه پیش نیازهایی رو باید داشته باشم ..?اولا که باید در زمینه کاریم یه متخصص بشم و حسابی اطلاعتمو به روز کنم و مطالعاتمو بیشتر کنم و اینکه از نظر مکانی باید وسایل و تجهیزاتیو که میخواد رو حتما تهیه کنم …
چه چیزهایی رو باید یاد بگیرم ?درک قانون تکامل …روابط بهتر …و خیلی خپب و حرفه ای به مطالعاتم مسلط باشم ..لازمه خوب روی خودم کار کنم ..
چه چیزهایی رو باید تجربه کنم قبل از اینکه به اونجا برسم .خوب راسش همون جلسه اول یه الهام کوچولویی یهم شد که بهتر به شهرهای بزرگ مثل تهران برم و از این دست موسسات رو ببینم که چه طور کاراشونو پیش میبرن ..نحوه ارتباطاتشون ..بازاریابی و نیروهاشون و یه مصاحبه جانانه با مسوولش ..
47- بنده من فقط به من ایمان داشته باش،من برات همه چیز میشم..همیشه شجاع باش،پرقدرت..همیشه از من بپرس ،من راهنماییت میکنم ..بواسطه کلمات..بواسطه نشونه ها،به واسطه هر اون چیزی که بفهمی منم..تو فقط خالص باش..تو فقط بهم ایمان داشته باش…تو بنده خوب منی ،از کسی و چیزی ناراحت نشو ،و نخواه کسی رو برنجونی چون همه اونها جزیی از من هستن..درست مثل خودت همه شما رو به یه اندازه دوست دارم.
48- در مورد طی کردن تکامل استاد تو فایل اولیه گفتن که به تجاربتون مراجعه کنید حتی اگه تجربه ای هم ندارین میتونین از تجسم خلاق استفاده کنید .
49- خلاصه استاد این دوره واسه من یکی خیلی خوب بوده تا حالا ،جسارت و شجاعتمو بیشتر کرد،استاد واقعا منو از اون حصاری که برای خودم ساخته بودم رها کردین.الان احساس سبکی میکنم ،دو سه سال بود هی امروز و فردا میکردم ،ترسهام مانع حرکتم میشدن ولی واقعا باید بهشون وارد شی تا رها شی،تا ذهنت خالی شه،،تا ابعاد مختلف وجودیتو بهتر بشناسی اصلا مگه ما چند سال زنده ایم که بخوایم با ترس هدرش بدیم..حیف که این زندگی قشنگیو که خدا بهمون هدیه داده با ترس خرابش کنیم ..ترسایی که واقعا پوچ و تو خالین..و هیچ قدرتی ندارن..
ادامه 100 نکته سوم در پیام بعدی
سلام
ودرود
خیلی خیییلی ممنونم از استاد و تمام دوستان مهربانی که تجربیاتشون رو در قسمت نظرات این دوره گذاشته اند ب رشد و پیشرفت و اگاهیشون تبریک میگم و تحسین میکنم
سپاسگذارم اقای مهرداد مرادی ب خاطر وقت و انرژی تون .
سپاسگذارم از خدابابت تمام موهبت هاش و برکات و نعمت هاش
دراین 50 قسمت ب خوبی معنی صبر ارامش، رها بودن و سپردن تک تک مساعل ب خدا رو متوجه شدم و باید روی معنویت و رابطه مون با خدا خیلی کار کنیم تمام کمبود های ما از هماهنگ نبودنمون با خداست ومهمتر اینکه
خووود خووووودت باااااش.
پیش ب سوی 50 قسمت بعدی ??
سلام دوست خوبم
دقیقا همینطوره
ممنونم از لطفتون
شااااااااااااااد و سلااااااامت و سعادتمننند و خنداااان و ثروتمنننند در آرامش خدا باشید
یه مسعله ای که خیلی ازارم میداد و همیشه ب خاطرش احساس گناه بخودم میدادم و خودم رو سرزنش میکردم این بود که اتفاقات و ادمهای ب ظاهر ناپسند وقتی وارد زندگیم میشدن فکر میکردم صد درصد من باعث جذبشون شدم و با توجه ب نکات منفی باز حال و احساس خودم روشاید برای مدت طولانی بد میکردم .یا چندین سال توی ذهنم بود و اعتماد ب نفس و عزت نفسم از بین میرفت و کینه و نفرت هام زیاد تر میشد
اما الان با این توضیحات متوجه شدم اتفاقات و ادمها و مساعل همیشه هستند اونها تضادهایی هستند برای رشد و تجربه ی من .قرار نیست با کارکردن روی خودمون دیگه هیچ اتفاقی نیفته قراره من از هر اتفاقی درسی جدید یاد بگیرم و پیشرفت کنم پخته تر بشم و خیریت اون رو ببینم و مهم تر اینکه در مواقع سخت و در هنگام مشکلاته که من خودم و چیزهایی که یاد گرفتم رو محک بزنم در مواقع عادی همه ارام و صبور هستند مهم عکس العمل ما هنگام سختی ها و مشکلاته
ب قول معروف م مشکلات رو برداریم میشه شکلات ????
پس وقتی مشکلی جدید پیش میاد با اغوش باز بگیم سلام دوست کوچولوی من
امروز اومدی چه درسی بهم بدی
من اماده ام
زیبایی رود خانه ب صدایی هست که با خوردن ب سنگها و موانع ایجاد میکنه
اگه همیشه ارام و ساکت یکنواخت باشه دیگه رودخونه زیبایی و جذابیت نداره.
امیدوارم درپناه خدا شادباشید
در ادامه ی صحبت هام باید اشاره کنم دوستان اگر یه مسعله و یه مشکلی چند بار برامون اتفاق افتاد
مثلا بیماری پشت سر هم
تجربه ی رابطه های ناخوشایند
مشکل در درامدو کار وکسب ثروت و…
اگر چندین باریک مشکل پیش اومد اون وقته که باید برگردیم ب خودمون و بدونیم این از فرکانس من وتوجه به ناخاسته ها و مدار منه که ازین جنس اتفاقها مدام برام میفته اونوقته که باید بدونیم مشکل از ماست و با استفاده از قانون و اموزش های استاد رفعش کنیم تا هم خیریتش رو برداشت کنیم هم فرکانسمون رو تغییر بدیم به سمت موقعیت ها و مسیر درست وافراد درست .وتکاملمون رو طی کنیم .
سلام دوست عزیزم دقیقا درسته
نکته هایی گفتین کاملا درسته فقط اگر ما روی خودمون کار کنیم و قبل از اینکه به تضاد بخوریم تغییر انحام بدیم و هدفهای جدیدتر ایجاد کنیم و زودتر حرکت کنیم خیلی کمتر به تضاد میخوریم ولی بازم میخوریم اما خیلی ضعیف و کم هست . یعنی قبل از اینکه جهان هستی بخواد به ما گوشزد کنه و مارو هل بده خودمون حرکت کنیم هم سریعتر پیشرفت میکنیم و به خواسته هامون میرسیم و هم به تضادهای خیلی کمتری میخوریم ولی میگم بازم تضاد داریم
البته باید همیشه روی خودمون کار کنیم و اگه کار نکنیم تضادها وارد میشن ولی اینحا باز خیلی مهم که چجوری برخورد کنی با اون تضاد که وقتی داری باورهای قدرتمند ایحاد میکنی و دوره هارو کار میکنی میفهمی که باید چیکار کنی
ممنونم براتون از توضیحات زیباتون
ممنونم دوست من عالی بود
ادامه 100 نکته سوم پیام قبلی
50- یه نکته ای که می خوام به همه ی دوستانم بگم اینه که حتی یک روز هم نذارید فاصله بیوفته بین گوش دادن فایل ها و کار کردن رو خودتون حتی اگر یه مدتی سرعت و شدت کارتون کم شد هم اشکالی نداره فقط نذارید وقفه بیوفته و مطمئن باشید نتایج عجیبی منتظر شماست و من تازه می فهمم این حرف استاد رو که می گفت چند سال بعد که نگاه کنید می بینید چقدر شرایط زندگی شما عوض شده و واقعاً هم اینطور شد.
51- نکته بسیار اساسی در درک قانون تکامل
یادمه وقتی اولین بار ازتون شنیدم که نچسبید به خواستههاتون، ذهنم در درک این ماجرا خیلی مقاومت داشت، میگفتم آخه چطوری میشد، تشنه بود و بیخیال آب شد، بعد که سوار بر موج عشق رب و پروردگار جهانیان شدم، دریافتم خواستهها بهموقع از راه میرسند و این درک مراتب بالایی از ایمان قلبی است، بدین مفهوم که خداوند مشتاقتر از تو برای رسیدن به خواستههایت است، دیگر زمان برای من بیمعنی و مفهوم شد، هدفگزاری کردم اما نه در اشل زمان، چون زمانی که پروردگاری داری که مشرف بر جهان است، او آگاه است به بهموقع رساندن هدفها به تو، چه روزها که تو خواب بودی و او بیدار، او همه چیز است، آری با توجه کامنت دوست عزیز، آقای حیدری، تجلی قانون تکامل، رهایی در عمل است، رهایی یعنی اینکه تو به نیرویی اعتقاد داری که بهراحتی بندگان را از عرش به فرش میرساند، همیشه جاری باش و مانند رود حرکت کن، او قبل از تو همیشه آنجا ایستاده است، لذت بردن در خدا میارزد، کسب ثروت بهموقع، دست در دست خدا میارزد، پس عجله برای چه، و در پایان تکامل یعنی عجله نداشتن، یعنی ایمان داشتن، یعنی زمان تعیین نکردن برای رسیدن به هدف، چون میدانی خدا منتظر است تو لب از لب بگشایی، زمین و زمان را بههم میدوزد تا خواستهات را اجابت کند، در ابتدا ترس داشتم، یک لحظه یادم رفت و احساس تنهایی کردم، ربم در قلبم زمزمه کرد تو در برداشتن قدمهایت تنها نیستی، به یادم آورد، خداوند در بهترین زمان همه چیز را میدهد، همهچیز در زمان مناسب گفته میشود، همه چیز در مکان مناسب داده میشود، اصلا نگران نباش و با ایمان قدمهایت را بردار و حرکت کن، چون اگر یکجا بایستی مرداب میشوی، رود باش تا آگاهیها در تو جریان یابند، پس خواستههایت را بخواه، ایمان داشته باش، مابقی جریان با رب است، خواسته از تو (اختیار) و مسیر با رب (راهنمای راستین)، استاد پس از یک هفته جنون ذهنی، آرامشی از جنس ایمان بر من مستولی شد، چون به من گفته شد، تکامل در عمل یعنی رهایی و داشتن ایمانی شکستناپذیر و یادمان نرود طی مسیر از خود مسیر زیباتر است، از پله دهم به صدم رسیدن سختتر است، هیچ گاه یک کودک در ابتدای کار مثنوی نمیخواند و همه چیز در طی روند تکاملی خود آماده دریافت میگردد، همچو مادری با 9 ماه انتظار، که به آغوش کشیدن فرزندش ایمان دارد.
52- سلام به همگی
برداشت من از جلسه دوم(تکامل)
موفقیت و شکست افراد ربط داره به درک فانون تکامل…
درک نکردن به موقع تکامل باعث دور شدن از مسیر وبه تعویق افتادن خواسته ها میشه…قانون حاکم بر جهان اینه که همه چیز قدم به قدم اتفاق بیافته…قدم به قدم….
و زیر پا گذاشتن این قانون در حقیقت دور کردن خودمون از موفقیته….از ثروته از سلامتیه…
ما برای شروع هر کاری و هر هدفی باید پیش نیازهای اونو یاد بگیریم و تکاملش رو طی کنیم و بعد قدم بزرگتر رو برداریم…در غیر اینصورت اون هدف اون خواسته باعث ارامشم که نمیشه هیچ باعث گرفتاری و دردسرم میشه.
تو هر قدمی که برمیداری این سوال و از خودت بپرس این قدمی که میخوام بردارم با قانونی که منو به اینجا رسونده هماهنگه؟!!یا منافات داره؟از هر نظر…تراکنش مالی نیروی انسانی و هر چیز دیگه ای…نخواییم از ایستگاه 1 به ایستگاه 100 بریم…نباید قانون رو دور بزنیم…نبایددددددد عجلهکنیم!
ما باید از نظر ذهنی و شخصیتی برای شرایط جدید اماده باشیم…باید ظرف مون اماده باشه در غیر اینصورت مثل لیوانی میمونه که اب جوش داخلش میریزی و به خاطر اختلاف دما میشکنه…و تو همون ظرفی رو هم که داشتی از دست میدی.پس ظرفت رو اماده کن از هر نظر…خودت رو درون خودت رو بشناس،خودت رو حلاجی کن ایا من برای این قدم امادم؟
کی اماده ای؟کی میفهمی تکاملت رو طی کردی؟وقتی ارامش داری وقتی عجله نداری وقتی همه چیز داره با ارامش پیش میره این یعنی اینکه تکاملت رو طی کردی
طی نکردن سیر تکامل باعث اشفتگی ذهنی میشه استرس میگیری نگران میشی …حس عقب افتادن جا موندن و حس دیر شدن داری و این یعنی از مسیر خارج شدی
هدف همه ی ما از رسیدن به خواسته هامون لذت بردن از زندگیه….پس از همین زندگی لذت ببر تو باید باور کنی وبعد ببینی نه اینکه ببینی و بعد باور کنی…پس شروع کن و از همه چیز لذت ببر…
فرزندت رو در اغوش بگیر …
و بابتش خدارو شکر کن…بابت غذای گرمت خدارو شکر کن و لذذذذذت ببر،بابت اب گرم حمام بابت تخت راحت و پتوی گرمت….
لذت ببر از سرسبزی بهار و نعمت شنیدن …
بهار رو لمس کن…داشته هاتو لمس کن…حسشون کن…بوشون کن…اجازه بده به خودت که تو مسیر بمونی …برای همیشه.بیاید قدر داشته هامون رو بدونیم به جای غصه خوردن و توجه به نداشته هامونه به جای اینکه همش بگیم پس کِی!
زندگی یعنی همین حالا که اینجایی…
پس آرام باش …
آرامِ آرامِ آرام…
آرام آرام از زندگی لذت ببر،
آرام آرام اباورهاتو بساز…
آرام آرام از زندگی لذت ببر….
به کجا چنین شتابان!
از تمام ثانیه ها و لحظه های زندگیت بهره ببر…لذت و احساس خوب همین لحظه رو دریاب ،اینجوری دستت به احساس های خوب بعدی هم میرسه …اگه قانون و رعایت نکنیم ….باختیم!
گذروندن این روزها با احساس بد …توجه به نداشته هات فقط باعث از دست دادن زمان و عمرت میشه و در اینده حسرتش رو خواهی خورد پس تو همین زندگی الانت باید یاد بگیری که نیمه پر لیوان رو ببینی…چون در این صورته که راه برات باز میشه…
مسیر هدفهای ما از احساس خوب در همین لحظه میگذره
قانون تکامل و آویزه گوشت کن….هر لحظه به خودت این قانون طلایی رو یاداوری کن که اگه یاداوری نکنی هر بار زندگیت میشه برات مثل بازی مار پله و و معلوم نیست بار بعدی از کجا سقوط کنی به نقطه اول…پس با در نظر گرفتن نتایج قبلی…جایگاه قبلی ….درامد قبلی…استارت کار و هدف جدیدت رو بزن اینجوری با خیاااااال راحت میدونی که داری درست میری
نکته
دلیل اینکه نتایج ما در مورد مسائل مالی بیشتر زمان میبره به خاطر باورهای مخربیه که نسل اندر نسل به ما رسیده…
اگر در مورد مسائل مالی عجله کنید خودتون رو از هدفتون دور میکنیه
درک موضوع تکامل بهمون کمک میکنه از زندگی لذت ببریم…خدایا شکرت بابت قانون تکامل
برای برداشتن هر قدم قبل اینکه به فکر پر کردن حساب بانکی مون باشیم به فکر سرمایه گذاری روی خودمون باشیم،یعنی ببینم این هدف با ظرف من هماهنگه…خودم رو بسنجم ظرفیتم رو بسنجم …نکنه با قدم اشتباه ظرفم رو بشکنم ما انسانها ذاتا عجولیم و عجله یعنی دور شدن از مدار خداوند و قرار گرفتن در مدار ناخواسته ها…پس با تکامل قدم برداشتن یعنی سرمایه گذاری روی خودت…رو باورهات کار کن …ظرفت رو اماده کن ،پیش نیازهاتو بساز با درک تکامل و اعمال قواعد تکامل قدم بردار
لذت ببریم از زندگی…با لذت بردن در یک احساس خوب دائمی قرار میگیریم و با ثبات فرکانسی به مدارهای بالاتر میریم و مسلما نتایج بزرگتری در اون مدارها منتظرمونه.
برا هممون شروع با قدرت و
سیر تکامل با لذت…رو ارزومندم
دوستون دارم
53- موضوع :نحوه برخورد با تضادارسالی از دوست عزیزمون اقای مهرداد مرادی
سلام دوست همیشه خوب و عزیزم دنیا خانم
همین الان نظرت توی دوره خوندم و اینکه به یه تضاد خیلی بدی خوردین خانوادگی ، خب من تضادی که خوردین نمیدونم چیه ولی این قسمت از حرفهای استاد توی فایل انگیزشی شون یادم امد که دوست دارم بخونیش و حالت برگرده به همون دنیا ی شاد و پرانرژی و بمب خنده ، من واقعا دوست دارم که دوستام حالشون خوب باشه احساسشون خوب باشه تا اتفاقات خوب بیشتر براشون بیفته
قسمتی از فایل انگیزشی استاد : قبول دارم بعضی وقتها تو مسیر رسیدن به خواسته هات ، توی اهدافت اوضاع سخت میشه ولی مسائل و سختی ها جزئی از زندگی هستن ، اوونا امدن تا تو به خواسته هات برسی اونا امدن تا تو خواسته هات واضح تر بشناسی سختی ها دوستت هستن ، رنج ها دوستت هستن ، اگر به گذشته ات فکر کنی متوجه میشی که بزرگترین پیشرفتها و موفقیت هات موقعی بوجود امد که با تمام وجود به مشکل رنج برخورد کردی ، اونا نقاط عطف تو شدن رنجها باعث پیشرفت و حرکت تو شدن ، اگر همیشه همه چیز بر وفق مرادت باشه تو هیچوقت حرکت نمیکنی مثل یه مردا فاسد میشی ، متعفن میشی اما یادت باشه که باید مثل یک رود جاری باشی ، جاری باش و حرکت کن به سنگها و موانع سر راهت برخورد کن زخمی بشو اما ناراحت نشو خسته بشو ولی نشین گریه کن افسرده نشو عصبانی بشو ولی توی خشم باقی نمون و باز حرکت کن نفر آخر شدن خیلی راحتِ ، فقیر بودن عمگین بودن بدبخت بودن خیلی راحتِ اما تو به دنیا نیومدی که بدبخت باشی یه دنیا نیومدی که غمگین باشی فقیر باشی از هرلحظه ات برای خوشیختی و حرکت استفاده کن و ………………
دوست داشتی یه بار برو بهش گوش بده کامل
دوباره میگم که خیلی دوست دارم دوستام همیشه حالشون خوب باشه و بهترین وجه خداییشون به دنیا نشون بدن
من به قدرتت و ایمانت و باورهای قدرتمندی که داری ایمان دارم که میتونی مسئله ت حلش کن یا جوری بهش نگاه کنی که بهت احساس خوبی بده و از اون مسئله بزرگتر بشی و بعدش حلش کنی
همیشه همیشه همیشه همیشه همیشه شاااااااد ، خندااااااااان و سلامتتتتتت و ثررررروتمند و سعادتمنننند در آرااااامش خدا باشی
أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ وَ یُخَوِّفُونَکَ بِالَّذینَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (36)
آیا خدا براى بنده اش کافى نیست؟ و ترا با کسانى غیر از او مىترسانند، حال آنکه کسى که خدا او را گمراه کند هیچ راهنمایى ندارد. (36)
سوره زمر
آیا خدا برای بنده اش کافی نیست ؟؟؟؟؟
وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً (3)
و از جایى که گمانش را ندارد روزىاش مىدهد. و هر که بر خدا توکل کند، خدا او را کافى است. خدا کار خود را به اجرا مىرساند و هر چیز را اندازهاى قرار داده است. (3)
سوره طلاق
خدا او را کافی است
خدا برای ما کافیست
54- صحبتهای استاد مثل چراغهای ماشینت میمونه که باید باهاش تا مقصد بری.چراغهای ماشین از نقطه ی شروعت تا اون مقصد و روشن نمیکنه,فقط 100 متر جلو رو روشن میکنه.همین…
ولی با همین روشنایی صدمتری میتونی ی مسیر هزاران هزار کیلومتری رو رانندگی کنی و ازرانندگی لذت ببری از مسیر لذت ببری و خیالت آسوده باشه که اتفاقی برات نخواهد افتاد و نتایج به بهترین شکل خواهد بود.چون قوانین هرگز تغییر نمیکنند.
با یادآوریِ قانون تغییر و این قانون که تا قدم اول برداشته نشه قدم بعدی گفته نمیشه ی حس آرامش و اطمینان بهم دست داده
55- اونجا که فرمودین اولین اقدام و راحتترین اقدام اینکه از کلاسهای دانشگاه شروع کردین به سخنرانی ….اصلا در مسیر تکامل و رسیدن به خواسته ها همه چی راحت به دست میاد ..خیلی خوبه به خدا این دو جلسه ….
56- نکته جلسه سوم
هیییییچ وقت الهامات درونی شما، یعنی چیزی که از جانب خداوند به شما گفته میشه هییییییییچ وقت و هرررررررگز از شما نمیخواد عجله کنید.
این رو برید سااااااعتها در موردش فکر کنین…..خدایا شکرت که قدرت فکر کردن رو به ما داده ای …من خودم با این دوره فهمیدم که فکر کردن فقط روی یه جمله میلیاردها برابر ارززش رو داره تا چندین جمله رو بخونی ولی سرسری ازش زد بشی یا بش گوش بدی …
57- هوووووووورا نکته جلسه سوم
اون خدایی که من همیشه به الهاماتش گوش میدم، میگه هیچچچچ نگران نباش ..اصلا عجله نکن ..همیشه فرصتها هستند همیشه نعمتها هستند ،،از زندگیت لذت ببر ،،برای رسیدن به هیچ خواسته ای اصصلا عجله نکن …خیلی راحتتر از اون چیزی که فکر میکنی وارد زندگیت میشه ،
،از زندگیت لذت ببر
سپاسگزار نعمتها باش
ارام حرکت کن
شاد باش
خوشبخت باش
زیباییهارو ببین و تحسییین کن
و بهت داده میشه
همه چیز در زمان و مکان مناسب یه تو داده میشه …
تکاملتو طی کن و عجله نداشته باش .به همه چی میرسی
نحوه دریافت الهامات :
به صورت کتاب ..فکر ،، خواب ،،یه جمله از زبان دوست و ….
چه طور بفهمم جنسش الهامه
وقتی میشنویش یا میبینیش یا در موردش صحبت میکنی یا اون فکر میاد یک احساس اطمینان قلبی بدون تردید و بدون شکشکل میگیره که میگه این هموووونه که باییبیید انجامش بدم ..
خدااااااایا شککککرت
استاد عزیزو بزرگوارم فقط چند دقیقه از این جلسه نیاز ساعتها و تفکر عمیق داره چه برسه به یک ساعت و 23دقیقه …
58- ..خدایا امشب فقط برای تو اومدم اینجا..اومدم که بنویسم از خوبیهات،،از همه لحظه هایی که داشتی هدایتم میکردی و بهم الهام میکردی و من نمیدیدم و نمیشندیم…از اینکه دستمو گرفتی و گفتی تو بنده ی خودمی باید تو این سفر باشی که منو بهتر بشناسی…از اینکه همیشه وقتی ترسیدم گفتی آروم باااش من هستم،،از همه لحظه هایی که وقتی از ته دل اشک میریختم میگفتی مگه بهم قول ندادی گریه نکنی؟ با من حرف بزنی؟؟ و من باهات حرف میزدم تو پارک،تو خیابون،شبا موقع خواب،،یادته اون قفلیو که برامون بازش کردی ساعت چهار صبح وقتی تو اون شهر غریب گیر افتاده بودیم ..یادته چهار سالی که تو یه شهر غریب زندگی کردمو همه بهم پشت کردن و فقط تو بودی کنارم؟؟ یادته اون روزا تازه فهمیدم که باید فقط به تو تکیه کنم ،،در مقابل همه حرفها با قدرت ایستادم ،،با قدرت تو وگرنه من که قدرتی نداشتم..خدایا یادته چقدر با همسرم مشکل داشتم ،یادته همه چیو سپردم به خودت و گفتم تو حامی من باش…دستم به هیچ کس و هیچ جا بند نبود فقط تو رو داشتم…با وجود همه بودنهات …با وجود همه الهاماتت بازم لحظه هایی فراموشت میکردم،و تو دلم بهت شرک میورزیدم…خدایا این روزها بهتر از قبل دارم میشناسمت..این روزا حس میکنم حتی از رگ گردنم بهم نزدیکتری…دوست دارم بغلت کنم،ببوسمت،،دوس دارم همیشه فقط با تو باشم ..تو برام عشق شدی،تو برام پول شدی،تو آرامشم شدی..تو خونوادم شدی،،تو آدمای سر راهم شدی ..که هدایتم کنی،که بهم بگی من هواتو دارم ،دیگه هیچ نیازی به هیچکس نداری…همین که من باشم تو همه چی داری،تو به هر چی بگی باش میشه..ترسیدی،،منو ندیدی ولی من هر جا خواستی بری قبل تو اونجا بودم،هر حرفی خواستی بزنی قبلش خودم تو دلت انداختم..من همه اون آدمهایی که به دردت نمیخوردنو از زندگیت کنار زدم ولی چه زمانی؟ زمانیکه تغییر کردی و خواستی زندگیتو تغییر بدی..بنده من فقط به من ایمان داشته باش،من برات همه چیز میشم..همیشه شجاع باش،پرقدرت..همیشه از من بپرس ،من راهنماییت میکنم ..بواسطه کلمات..بواسطه نشونه ها،به واسطه هر اون چیزی که بفهمی منم..تو فقط خالص باش..تو فقط بهم ایمان داشته باش…تو بنده خوب منی ،از کسی و چیزی ناراحت نشو ،و نخواه کسی رو برنجونی چون همه اونها جزیی از من هستن..درست مثل خودت همه شما رو به یه اندازه دوست دارم..فقط بدون زمانیکه به جایی رسیدی مغرور نشی و منو از یاد نبری،
59- سلاااااااام.
راهی که استاد منو وارد مسیرش کرده راهی بوده که بهم یاد داد حتی برای خواسته ای که با تمام وجود میخوامش به هیچ کس و ناکسی رو نزنم و روی هیچکسی حساب نکنم چونکه من خدای قدرتمندی دارم که خودش برای رسوندن من به خواسته هام عاشقانه منو یاری میکنه، آخه مگه به این حس نمیگن آزادی رهایی شادی؟ مگه به اینجا نمیگن بهشت؟ به جایی که هرچیزی میخوای هر خواسته ای داری هرچقدر بزرگ یا هرچقدر کوچیک فقط روی خودش حساب باز میکنی و تنها نشانه ی این حساب باز کردن و ایمان فقط آرامشه. اگه خواسته ای هست که با تمام وجودت میخوایش و براش نگرانی و مضطربی بدون که داری روی غیر از خدا حساب باز میکنی اگه روی خدا حساب باز کنی نشونه اش آرامش مطلقه،نشونه اش شادی عمیق قلبیه. اینا رو مینویسم که خودم هم بهتر درکش کنم. از خدا میخوام همواره و در همه حال مارا به راه راست هدایت کنه راه کسانی که بهشون نعمت داده نه راه کسانی که به آنها غضب کرده و نه گمراهان. بچه ها توحید عملی داشتن واقعا نیاز به ایمانو باور درست داره. اگه ایمانت قوی نباشه اگه باورهات درست نباشه توی شرایطی که به تضاد برمیخوری نمیتونی توحید عملی داشته باشی.استاد من نزدیک یکسالو خورده ایه که دارم رو خودم کار میکنم و الان توی شرایطی قرار گرفتم که دارم به خودم و خدای خودم ثابت میکنم که چند مرده حلاجم. خیلی این احساس و دوست دارم توی شرایطی ام که اگه اضطراب بیاد سراغم ناراحت میشم چون خوب میفهمم که نجواهای ذهنم چی میگن اما خداراهزاران مرتبه شکر که تمام تلاشم اینه که توحید عملی داشته باشم و فقط روی خدا حساب باز کنم. خیلی احساس خوبیه و چقدر خدا باهام قشنگ صحبت میکنه فقط میتونم بگم خدایا شکررررررت.
60- در مورد سوالی که در مورد جابجایی مکان دفترتون مطرح کردید دوست داشتم این نکته روکه توی دوره ثروت 3 استاد گفتن رو بهتون بگم.
ببینید شما توی بیزینستون باید تا جایی که ممکنه هزینه ها رو کم کنید. یعنی با این باور جلو برید که من میتونم با کم کردن هزینه هام درامدم رو بیشتر و بیشتر کنم. و اقداماتتون رو بر این پایه برنامه ریزی کنید. یعنی ببینید با همون مکان قبلی چجوری میتونید کارتون رو گسترش بدید . و اینجوری نباشه که هزینه کردنه به امید درامد بیشتر شما رو توی موقعیت سختی بندازه. ببینید از چه راه های دیگه ای میتونید با همین هزینه ها کارتون رو گسترش بدید.چون این باوره که سبب ورود ثروت بیشتر برامون میشه نه عوامل بیرونی.
61- دو چیز هویت(شخصیت) شما رو تعیین(تعریف) میکنه : صبر و بردباری شما وقتی که چیزی ندارید!!! و طرز برخورد(نگرش یا رفتار) شما وقتی که همه چیز دارید. «امام علی (ع)»
(Two things define you: your patience when you have nothing and your attitude when you have every thing)
62- تکامل ایمان میخواد
جا نزدن میخواد
به اندازه ایمانت تکاملت طی میشه، ایمان نداشته باشی همون اول جا میزنی
63- ماهایی که اینجا هستیم و کامنت میزاریم داریم به خودمون کمک میکنیم و دوستانی هم که کامنت ها رو میخونن باز هم به خودشون کمک میکنن، خود استاد همیشه این موضوع رو میگن که هیچ وقت فکر نکنین که من قانون رو بلد شدم و دیگه کار تمومه، ما همیشه نیاز داریم به این آگاهی ها، همونطوری که جسممون به آب و غذا نیاز داره، روحمون هم نیاز داره به این آگاهی ها، “6 ماه، ا سال با من باشین، ولی اون چند ماه رو با تمرکز باشین، فقط روی صحبت های من کار کنین، فقط روی افکاری که دارم در ذهن شما می کارم، به اونا خاک خوب بدین، به اونا آب خوب بدین، به اونا نور خوب بدین، بزارین اونا رشد کنن و بعد ببینین چه اتفاقاتی می افته” استاد این جملات رو با چه فرکانس و انرژی بالایی میگن…
64- بنده من فقط به من ایمان داشته باش،من برات همه چیز میشم..همیشه شجاع باش،پرقدرت..همیشه از من بپرس ،من راهنماییت میکنم ..بواسطه کلمات..بواسطه نشونه ها،به واسطه هر اون چیزی که بفهمی منم..تو فقط خالص باش..تو فقط بهم ایمان داشته باش…
65- من میتونم با کم کردن هزینه هام درامدم رو بیشتر و بیشتر کنم.
66- استادمیکه ارام باش ارام ارام به خواسته هات میرسه همه چیزهمینکه ارام میشی خودشونشون میده سروکلش پیدامیشه
67- خدا همه چیزه …
چقدر سخته واقعا، هرچی بیشتر خدا رو درک میکنی نمیدونی چجوری بیانش کنی
درک قوانین هم همینه، هرچقدر پیش میری آروم تر میشی، دقیقا میفهمی دورو ورت چخبره و اطرافیانت با این فرکانس یمدت دیگه کجا هستن
با هر قدمی که پیش میری دیگه نمیخوای چیزی رو به کسی توضیح بدی، شاید روزای اول که قانون آفرینش رو گرفته بودم دوست داشتم به همه بگم تا استفاده کنن ولی الان نه
یه حس و حال عجیبیه
فقط خداست که میتونه دستتو بگیره و بلندت کنه، از فرش به عرش برسوندت، دلها رو برات نرم کنه، رزق و ثروت رو وارد زندگیت کنه
68- دوست عزیزم سمیرا نظری ببین جنس الهامات آرامشه مطلقه و همیشه به ما گفته میشه فقط ما باید توی آرامش باشیم تا بتونیم دریافتش کنیم. خود من از یکسال پیش تا حالا مدام از خدای خودم میپرسیدم چه کاریه که من باید انجامش بدم و از اون راه به ثروت ساختن برسم؟ یکسال من منتظر دریافت پاسخ این سوال بودم. چندین ماه اول مدام میگفتم پس چرا نمیگی بگو دیگه و با این احساس بودم اما بعد دیدم که این حالت داره احساس منو بد میکنه و حتی گاهی اوقات میگفتم نه من کارم اشتباهه یا هرار جون مقاومت ذهن دیگه میومد سراغم. از همونجا بود که تصمیم گرفتم فقط عااااالی زندگی کنم و به این یقیین رسیدم که در زمان مناسب همه ی آگاهی ها رو دریافت خواهم کرد. و بعد از اون دیگه فقط از زندگیم لذت بردم. من خیلی دلم میخواست خونمو عوض کنم چون توی خونم یه بالکن کوچیک داشتم که نصفشم شیشه کشیده بودیم به خاطر ایرادای شهرداری و حتی نمیفهمیدم کی بارون میباره اما گفتم من فعلا شرایطم همینه و پذیرفتمش بعد همون بالکن کوچولومو شبیه بالکن توی تابلوی آرزوهام پر از گلدونش کردم یه میز کوچیک کنارش گذاشتم چیدمان خونمو هی تغییر دادم تا جوری چیدم که بهم احساس خیلی خوبی میده و از تک تک لحظات زندگیم فقط لذت بردم و هروقت ذهنم شروع میکرد به چرت و پرت گفتن سریع به نکات مثبت زندگیم توجه میکردم یه وقتایی میشد که ذهنم میگفت یک سال شدو هنوز راهتو پیدا نکردی اما سریع میگفتم راه اصلی زندگی من طی کردن مسیر هدایت و لذت بردن از همین لحظه است اونم بالاخره گفته میشه وبالاخره بعد از شنیدن اولین جلسه این دوره اون رو دریافتش کردم. و بعد فهمیدم این ایده بارها به من گفته شده بود اما من به خاطر باورهای محدود کننده ذهنم مثل اینا که میگه نه نمیشه از این راه پول زیاد درآورد و یا ترسهای دیگه نمیتونستم اون الهامات رو واضح دریافتشون کنم. و وقتی تصمیم گرفتم پاروی ترسهام بذارم و شجاع باشم پاداشش رو دریافت کردم.پس سمیرای عزیزم هرگز نگران هیچ چیز درآینده نیاش چون خداوند همه چیز رو به خوبی مدیریت میکنه تو فقط لذت ببر از تک تک لحظات زندگیت و اون موقع است که آرام آرام الهامات دریافت میشن.پیروز باشی دوست عزیزم.
و به این یقیین رسیدم که در زمان مناسب همه ی آگاهی ها رو دریافت خواهم کرد. و بعد از اون دیگه فقط از زندگیم لذت بردم
راه اصلی زندگی من طی کردن مسیر هدایت و لذت بردن از همین لحظه است
وقتی تصمیم گرفتم پاروی ترسهام بذارم و شجاع باشم پاداشش رو دریافت کردم.پس سمیرای عزیزم هرگز نگران هیچ چیز درآینده نیاش چون خداوند همه چیز رو به خوبی مدیریت میکنه تو فقط لذت ببر از تک تک لحظات زندگیت و اون موقع است که آرام آرام الهامات دریافت میشن
قول اسکاول شین چیزی که حق الهی تو و در طرح الهی تو باشه حتی اممکنه یه مدت ازت دور باشه ولی باز بهت برمیگرده ..و خدا نعمتی رو که بهت داده هیچ وقت ازت نمیگیره مگه اینکه خودت با باورهات اونو از خودت بگیری ..خدایا شکرررت ،خدایااا شکرررت …
69- به قول استاد بعضی حرفا خیلی ساده هست ولی با وجود سادگی اش حس میکنی یه جورایی این حرف از طرف خدا اومده ..یه جوری بیدارت میکنه ،،
70- بنظرم رهایی زمانی اتفاق میفته که تو از نظر ذهنی هم تکاملتو طی کرده باشی و اون رابطه ،یا اون ثروت یا اون موفقیت برات بدیهی شده باشه ،انگار که وجوود داره و هست ،یادمه در مورد رابطم من انقدر قدرت تجسمم قوی شده بود و بودن همسرم کنارم برام بدیهی بود که موقع غذا خوردن وجودشو حس میکردم ،و صحبت میکردم باهاش ..در مورد اون خونه هم همینطور بود حس میکردم دارمش،تجسمش میکردم ،ولی بعد یه مدت بیخیالش شدم و در واقع رهاش کردم که بدستش آوردم.. در واقع نباید وابسته هیچ کس،و هیچ چیز و هیچ هدفی بود ،فقط توکلت به خدا باشه و بدونی و مطمن باشی که دیر یا زود بهش میرسی ،وقتی که با تمام وجود رهاش کنی.و مطمن باشی که خدا همیشه برات بهترینو میخواد و اگه قرار باشه چیزی مال تو باشه بالاخره مال تو میشه به قول اسکاول شین چیزی که حق الهی تو و در طرح الهی تو باشه حتی اممکنه یه مدت ازت دور باشه ولی باز بهت برمیگرده ..و خدا نعمتی رو که بهت داده هیچ وقت ازت نمیگیره مگه اینکه خودت با باورهات اونو از خودت بگیری ..خدایا شکرررت ،خدایااا شکرررت …
71- خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط پاکی دل …
72- بعد از گوش دادن جلسه 2و 3 تصمیم گرفتم یه تغییراتی توی تابلوی آرزوهام ایجاد کنم.
مثلا قبل از درآمد 5 میلیونی بهتره درآمد زیر 1میلیونی بذارم. و یا قبل از عکس یه دانشگاه خارج از کشور (منی که برای کارشناسی توی دانشگاه خوبی نبودم) بهتره عکس یه دانشگاه خوب توی ایران بذارم. و یا به جای تصویر کارنامه ی رتبه 1 ارشد یه کارنامه ی دیگه بذارم با یه رتبه ی خوبی که تا حالا نداشتم و در عین حال با من هماهنگ تر باشه.
اما خوبی این قانون اینه که نیازی نیست آرزوهای قبلی رو از تابلو بردارم فقط باید قبل از اونا چندتا اضافه کنم. و با این کار مسیر رسیدن به اون خواسته ها رو مشخص تر و روشن تر میکنم.
73- جلسه چهارم
بخش اول
موضوع جلسه: کسب درآمد از کاری که عاشق انجامش هستی
امکاناتی که هر روز به جهان ما افزوده می شود، صدها فرصت و تنوع شغلی برای کسب درآمد با خود به همراه دارد. کسب و کارهایی که هر روزه به سبک شخصی افراد و علائق شان نزدیک تر می شود.
امکانی چون یوتیوب، فیسبوک، استارت آپ های جدید و… موجب تولد صدها شغل جدید از توانایی ها و علائق افراد شده، که حتی همین 5 سال پیش، تصورش هم نمی رفت که این موضوعات را بتوان به عنوان توانایی به حساب آورد، چه برسد که از آن کسب درآمد هم داشت!
همه اینها دلایلی است که به روشنی، فروانی ثروت، نعمت، فرصت و موقعیت ها را ثابت می کند. اما فقط افرادی وارد جریان این فروانی شده و آن را می بینند و به مسیرش هدایت می شوند و از دل آن فرصت ها، کسب و کار شخصی خود را ایجاد می کنند که این فراوانی را باور می کنند.
مهم ترین باور در این مورد، باور فراوانی است.
این باور، قدرتمند کننده ترین و توحیدی ترین باوری است که می توانی بسازی.
به دلیل داشتن این باور است که، افرادی که موفقیت های شان را تحسین می کنیم و آنها را الگو قرار می دهیم، به جای هر کار دیگری، تصمیم به انجام کاری گرفته اند که عاشق آن هستند و هر روز به شوق انجام آن، بیدار می شوند، کاری که نه از انجامش خسته می شنوند ،نه گرسنه، نه ناامید و نه بی حوصله.
این را می توان از خلاقیت، تعدد فعالیت های آنها و استمراری که در مسیرشان دارند، به خوبی داد و این عشق و علاقه، آنها را به سمت کسب و کاری به سبک شخصی آنها هدایت نموده و آرام آرام به موفقیت های مالی قابل توجهی نیز رسیده اند.
زیرا قانونش این است که:
وقتی باور قدرتمند کننده فراوانی را، با اشتیاق وصف ناپذرت برای انجام عشق و علائق ات همراه می نمایی و فارغ از اینکه دیگران از چه کاری ثروت می سازند، چقدر مشهور شده اند یا چقدر بیش از تو موفقیت کسب نموده اند،تمام وجودت را صرف لذت بردن از انجا کار مورد علاقه ات می نمایی، آرام آرام ثروت ها و نعمت ها، وارد زندگی ات می شود.
زیرا وقتی ذهنت را برای دیدن فراوانی ثروت ها و فرصت ها و باور آنها تربیت می کنی، وقتی به این باور می رسی که به اندازه تثبیت باور فراوانی در وجودت، نعمت ها را دریافت می کنی، وقتی این باور را می سازی که هر شغل جدید، فرصتی که هم ثروت های بیشتری برای تو می سازد و هم موجب رشد جهان می شود، آنوقت می توانی بدون نگرانی برای آینده یا عجله برای عقب نماندن از قافله دیگران، امکانات جهان را به خدمت عشق و علاقه ات دربیاوری.
آنوقت است که ثروت به دنبال ات می آید، مشتری ها پیدایت می کنند و نعمت ها به سمت ات روانه خواهند شد. زیرا خودت را در مسیر هدایت الهی قرار داده ای و نشانه اش همان اشتیاق، عشق و آرامشی است که در هر لحظه ی انجام آن کار، در حال تجربه اش هستی.
سرفصل های بخش اول- جلسه چهارم:
قدرتمند کننده ترین باورهایی که موجب هدایت ما به سمت ایجاد کسب و کار از علائق مان می شود.
قدرتمند کننده ترین باورهایی که کسب و کار شخصی مان را سودآور می نماید.
چگونه از توانایی ها و شرایطی که داریم، کسب و کار شخصی و فوق العاده ای برای خود بسازیم.
نحوه رشد کسب و کار شخصی با استفاده از قانون تکامل.
74- جهان’ جهان تغییراست ومن عاشق تغییر هستم
75- دارم بیشتر و بهتر یاد میگیرم که فقط به زیبایی ها توجه کنم و تحسین کنم همه چی رو . از هر چیزی بخصوص از همصحبتی با خالقم لذت ببرم و اینقدر هم صحبتی با خالقم اینقدر لذت بخشه که وقتی باهاش صحبت میکنم بعضی وقتا زمان از دستم میره . اینقدر لطیفتر شدم و وقتی اسم خداوند رو هم که به زبون میارم بغض منو فرا میگیره
76- یکی از این موضوعاتی که استاد عزیز توی بخش اول در مورد فراوانی شغل و فرصت گفتی در مورد کپی کردن نقاشی ها بود خیلی برام جالب بود .
77- بایستی برای رفتن به جای دیگه که به قول خود استاد عزیز راحت تر و بهتر زندگی کرد بایستی تکامل طی بشه و توام با توجه به زیبایی ها و من هم فهمیدم که برای سفر بایستی تکاملم رو طی کنم و وقتی تکاملم طی بشه و مدارم مناسب برای تغییر باشه خود جهان شرایط رو برای من و هرکسی که بخواد فراهم میکنه همونطوری که برای استاد عزیز فراهم کرد .
78- یه کار و خیلی ها انجام بدن عیبی نداره بازم بینهایت مشتری هست همون موقع ک از دیجی کالا گفتید سریع تو ذهنم اومد العان اون زده دیگه کسی نمیتونه مثل اون رشد کنه و بعدش توضیح دادی چقدر مثل وال مارات زدن و همه هم دارن کار میکنند
79- والا بلا رو باورات کار کنی 100%به ازادی زمانی میرسی ..اصلا انقدر شیرینه بحث کار کردن رو باورها که خوابت کم میشه …
80- خدا بهترین هدایت گر هست کافیه فقط دقت کنیم
81- خیلی خوبه از طبیعت قانون و یاد بگیری حدودا یک هفته پیش یه گیاهی نمیدونم اسمش چی هست فقط گلهای بنفشی داره تو حیاط کاشتن خیلی زود ب چند روز نکشیده رشد کرد و دقیقا چند روز بعدش از بین رفت یعنی کل عمرش ب یک هفته هم نرسید من خیلی درس گرفتم گفتم ببین وقتی حتی گیاه بدون تکامل خیلی زود رشد میکنه خیلی زود هم از بین می ره و چه خوبه تو هر کاری تکامل و طی کرد تا دوام داشته باشه و ب موفقیت های بیشتر برسه خیلی خوب توضیح دادید استاد دقیقا تجربه چند روز پیش من بود از رشد گیاهان
82- نباید ساده از کنارش گذشت، فرمول فوق العاده ایه، جلو ورودی هاشو بگیریم و پلاستیک مشکی بکشیم، و از اونور تفکرات و باورهای اصلی رو تقویت کنیم
دیشب کلی فکر کردم که علف های هرز زندگی من چیا هستن که با فکر کردنش حال و احساسم بد میشه؟ کلی موضوع پیدا کردم که از امروز فیلتر قوی تری براشون در نظر میگیرم، تقویت باورهای درست هم که راهش مشخصه
83- موضوع: ریسرتو جلسه چهارم
ریسرتو : خلاصه هایی از جلسه که دیگه خیییییییییییییلی خلاصه هستن!
خب یه مدل از قهوه هست بهش میگن ریسرتو ، که درواقع از اسپرسو هم چکیده تره! این نحوه اسم گذاری خلاصه ام بودا
چهار قدم واسه پیشتاز شدن، اول شدن تو یه کسب و کار یا رشته تحصیلی یا هرچی که حال میکنین انجامش بدین:
قدم اول : ساختمان زندگیت رو با باورهای درست بنا کن!
قدم دوم : کسب و کار، رشته تحصیلی و یا آنچه که علاقه داری انجام بده!! و با انجام دادن اونچه که عاشقش هستی بنایی که ساختی رو دکور کن!!
قدم سوم : ایده ها و الهاماتت رو پیاده سازی کن و با عمل کردن بهشون، بنای زیبایت رو به روز و اپدیت نگه دار!!!
قدم چهارم : و با اشتیاق و لذت تمام این قدم هارو طی کن!
نکته : به تکاملت هم توجه کن و بدون با برداشتن این قدم ها خود به خود تکاملت رو هم انجام میدی!
نکته: ممکنه الان ندونی در نهایت به چه چیزی میرسی و یا به چه شغلی میرسی! اماااا چیزی که الان دوست داری و فکر میکنی که بهت جواب میده و علاقه داری رو انجام بده!
و موضوع مهم اینه که هر کاری رو که فکرش رو بکنی از مرتب کردن قفسه ها گرفته تا نوشتن خفن ترین برنامه ها یا ساختن وبسایت فروش و … پول هست، ثروت در اون کار هست اگر که باورهای درستی داشته باشی!
84- با ارتباطاتی که برقرار کردم ، با درکی که از خواسته هام پیدا کردم و الان به راحتی میتونم خودم برای خوشبختیم تصمیم بگیرم و بهترین انتخاب رو داشته باشم که برام سراسر لذت و ارامش بیشتر باشه. یعنی این تکامله قشنگ توی افرادی که سر راهم قرار گرفتند و میگیرند به وضوح مشخصه. که چقدر متفاوته از تجربیات قبلا منه.چقدر ادم هایی رو باهاشون اشنامیشم که دقیقا همون ویژگی های مد نظرمنو دارن. و من هر بار فقط با شوق خدارو شکر میکنم برای این قوانینی که وضع کرده که ما رو به خواسته هامون میرسونه.
85- یاد حرف استاد جون افتادم که گفت هیچ کسی اتفاقی توی رندگی شما نمیاد حتی در این حد که توی صف نانوایی بغل دستی شما کی باشه!!!!
86- وی تمام این چندسال من واقعا با علاقه تمرین میکنم و عشق میکنم با ورزش کردنم. و میبینم که چقدر پیشرفت کردم از لحاظ بدنی. بدو ن اینکه بخوام عجله ای داشته باشم برای رشد. چون خیلی از کسایی که میان باشگاه فکر میکنن که میشه توی دو ماه اینجوری شد و اونجوری شد و قتی میبینن توی دو ماه به اون چیزی که میخوان نرسیدن و کلی هم به سختی افتادن منصرف میشن و کلا باشگاهو میذارن کنار. ولی من اصلا یادم نمیاد خودم هیچ وقت عجله کرده باشم تا به فلان شکل بدنی برسم. همیشه منظم و با عشق تمرین میکردم فقط و لذت میبردم از این ساعات ورزشم و الان میبینم که چقدر قشنگ اجازه دادم تکاملم طی بشه. الان بعد 4،5 سال بدون حتی مکمل غذایی خاصی یا زیر نظر مربی خاصی کار کردن خدارو شکر با اطلاعات خودم به بدنی رسیدم که واقعا هر کی میاد توی باشگاه میگه منم میخوام اینجوری باشم خانوم شما چیکار کردی چند وقته کار میکنی و …. . وقتی میگم 5 سال میگه اوووووه یعنی منم باید 5 سال بیام که اینجوری بشم :)))) این در حالی بوده که من فقط از ورزش کردنم لذت بردم و میبرم و مطمینم که به همین شکل به پیشرفت های بیشتر و بیشتری هم میرسم. خدارو شکر میکنم برای تمام زیبایی هاو نعمت هایی که به من داده ، میدهد و همواره خواهد داد.
87- موضوع : نکته ای از پارت دوم از جلسه چهارم
روش رشد کردن مثل باغچه استاد : 4 مرحله
مرحله اول: حذف علف های هرز و مزاحم = حذف همه فکرها و باورهای مزاحم و منفی
مرحله دوم: دادن کود و مواد مغزی به گیاهانمون = دادن باورهای درست تر و بهتر و همینطور فکرهایی که در ما آرامش و امید بیشتری تولید میکنند.
مرحله سوم: کنترل و نظارت دائم و همیشگی به این روند (نباید بعد از یه مدت با دیدن چهارتا موفقیت دیگه ول کنیم این رشد رو) مثل باغچه اگه حتی یه هفته مراقبش نباشیم پر از علف هرز میشه و باورها و فکرهای خوبمون اون زیر مدفون میشن .
مرحله چهارم: روی رشد گیاهمون و میوه دادنش تمرکز کنیم و تحسینش کنیم = روی موفقیت ها، نعمت ها و ثروتها و داشته هایمون تمرکز کنیم شکرگزاری کنیم و تحسینشون کنیم.
نکته مهم: ما مثل گیاهیم با این تفاوت که خدا برتری به ما داد و به ما اجازه داده که خودمون انتخاب کنیم، رشد کنیم یا نه! تبدیل بشیم به علف هرز یا بشیم یه درخت پر بار و پر از میوه، خداوند به ما آزادی داده که خودمون انتخاب کنیم: راه رشد و سعادت و صراط مستقیم رو بریم یا راه نابودی و نیستی و ظلم به خودمون رو ادامه بدیم!!! و اینجاست که هر سانتیمتر و یا کوچکتر هر میلیمتر از رشد گیاه وجود ما، ارزشمند و فوقالعاده است و باید بهش افتخار کنیم چون انتخاب مون این بوده و با ایمان انتخاب کردیم که رشد کنیم نه اینکه نابود بشیم!!!
دوستان این حرفا شاید خیلی ابتدایی و یا خیلی بدیهی باشه و یا شاید برای عده ای مسخره باشه اما واقعا باید بهشون فکر کنیم بقول علی حیدری عزیز به این فایلها و به این دوره ها باید هر روز فکر کرد باید هر روز نگاهشون کنیم تا به ذهنمون غذای مناسب برسه تا رشد کنیم!!!!
خدایا شکرت که توانایی درک این موضوعات رو درون ما گذاشتی خدایا متشکرم که همه مارو آزاد آفریدی.
88- موضوع: سوال تکمیلی در ارتباط با روش رشد کردن به شیوه باغچه استاد
سوال: چکار کنیم که علف های هرز بیرون نیاد؟ راهش چیه؟
راهش اینه که جلو رشد این علف های هرز رو بگیریم ، مثل اون پلاستیک سیاهی که پشت تراکتور بسته میشد و روی قسمت بزرگی از خاکی که قرار بود گیاه کاشته بشه رو میپوشوند و فقط یه محفظه کوچلو برای کاشت گیاه باقی میذاره! و این پلاستیک سیاه باعث میشه که اول نور به اون قسمت از خاک نرسه و اون علفهای هرزی که تو خاک اون زیر پلاستیک و اطراف گیاه هستند رشد نکنند . دوم رطوبت خاک رو هم بیشتر نگه میداره! حالا ما باید دو حرکت اساسی بزنیم:
1. ورودی هارو کنترل کنیم که علف های هرز وارد نشوند.
2. هرچیزی که علف های هرز از اونا تغذیه میکنند رو حذف کنیم . مثله : تکرار اونها ، شنیده هایی که در مورد اون ها هست، تصاویر و برنامه هایی که راجب افکار منفی است. گوش دادن به آهنگ های نامناسبی که اون افکار رو تکرار میکنند.
حالا وقتی این دو حرکت رو انجام میدی درواقع رشد اونارو متوقف میکنی !!! یادت باشه که اونا اون زیر هستنننننن و باید مدام و همیشه اینکار رو انجام بدی!!!!
89- همیشه این حرف استاد تو گوشمه که : جهان نمیذاره برای کسی که توی مدار درسته اتفاق بدی بیافته و برعکس.
90- هنوز در مورد اینکه چیکار باید بکنم هیچی نمیدونم فقط اینو میدونم که علائقم زیر باورهای مخربم دفن شده…مثل گنجی میمونه که با دیوار بِتُنی پوشوندنش و من باهر لحظه کار کردن ضربه ای به اون میزنم تا به اون گنج دست پیدا کنم.و باید صبور باشم ….
91- تو فایل های قبلی گفتید باید خودمون رو بهتر بشناسیم واول سرمایه گذاری روی خودمون باشه تا پر کردن حساب بانکی مون…
92- نمیدونستم الهامات بوده اینکه بدون ذره ای فکر کردن وارد عمل میشم و به هرجا هدایت شدم میرم و همیشه بهترین نتیجه رو میگیرم بخصوص در مسائل کاری و هنری…هیچ وقت از پیش طرح تعیین شده ای تو کارم استفاده نکردم و نمیکنم و فقط دستمو میذارم رو کاغذ و بقیش با خداست وباتوجه به کامنت خانم شب خیز در محصول شیوه حل مسائل زندگی:خدا نقاشی هم میشه
93- استاد عزیزم چقدر قشنگ راجب مرگ حرف زدید چقدر همین چند جمله برای من نکته ها داشت و خیلی آموزنده بود واسم اون قسمتی که گفتید حتی بدنم لازم نیست بعد از رفتن روحم ازین دنیای مادی وجود داشته باشه در خاک. دیدم وسیع کرد و لذت بردم و حتی شاید این خواسته ی من هم باشه.
94- راستی یه نکته خیلی خیلی جدی وجود داره. آقای عباس منش درست میگه که اینها به قول آمریکاییهای toy هستن و وجودشون واقعا تاثیر کوچیکی در خوشحالتر و خوشبختتر شدن ما داره. من امروز خیلی خیلی احساس خوبی دارم و خیلی خوشبختم و در همه زمینهها لذت میبرم. اما نکته مهمش اینه که اینها باعث خوشبختی من نشدن و فقط به من ذرهای کمک کردن که زندگیم رو بهتر زندگی کنم. هزاران هزار مثال دارم. یعنی خوشبختی و حال خوب من از درونه و همه این چیزهایی که خریدم و استفاده میکنم که روزی آرزوی من بوده، الان کاملا طبیعی شدن. اما چیزی که طبیعی نشده و هیچ وقت نخواهد شد، این رابطهی زیبا من با خداوند و همسرم و خانوادم و دوستانم هست. این عزت نفس من برای به دست آوردن خواستههای بعدیم و رشد کردنه. این تجربه زیبای زندگی هست که هر لحظه بهتر و بهتر میشه. و اما اینها هیچ وقت به معنی این نیست که من بهترینهای جهان رو نخوام. اما میدونم که خیلی زود همهچیز رو به دست میارم و طبیعی میشه و یک پله بهتر از همیشه رو میخوام.
اما در مورد نتایجم واقعا باید فکر و برنامهریزی کنم که از کجا بگم و چطوری بگم. از 3 سال پیش که کسب و کارم رو تازه شروع کردم و درآمد 1 میلیونی داشتم تا الانی که کلی همکار و کارمند دارم و ساختمونی چند طبقه رو در اختیار داریم و … یا زندگیای که پر از ترس و تردید و ناخواسته بود و الانی که پر از حس خوب و امید و خوشبختی هست. از تضادهایی که برخورد کردم و با تغییر نگرشم که نتایج رو از این رو به اون رو کرد. اصلا از طرز تفکرم در مورد پول و احساس لیاقت. من حتی فکرش رو هم نمیکردم و حتی نمیدونستم که کفشهایی با قیمت بالای 1 میلیون تومن هم هست. تا الانی که چندتاشو دارم. از روزهایی که آرزوی داشتن ماشین شخصی خودم رو داشتم و امسالی که جدا از ماشین خودم، چنتا ماشین و برای تفریح و سود خرید و فروش کردم. میگم واقعا اینقدر زیاده که اگر بخوام تک تک عناوین رو بنویسم، 1000 تا کامنت باید بنویسم.
اما خب خداروشکر شروع کردم دیگه. این هم مثل همیشه و همهی کارهام یک شروع فوقالعاده هست و کم کم بهتر و بهتر میشه.
95- عاشق اون قسمتی هستم تو فایل های رایگانتون که میگید به وقتش داده می شووووود آرام باش از مسیر لذت ببر
96- این اواخر همسرم سر کارش تضاد ایجاد شده و صحبت از جابه جایی هست امروز داشت از مهاجرت صحبت می کرد ذهن من گفت که تو تو همین مملکت خودت که زبون و فرهنگشون رو میشناسی هیچ کاری نکردی تو غربت می خوای چیکار کنی؟ و جالب بود برام که بلافاصله جوابش اومد که اگه دست خداوند برای عباس منش اینهمه ایرانی فراهم کرده برای تو هم جور میکنه پس چرت و پرت نگو البته
میدونم که هرجا باشم من کارم رو انجام میدهم باورهم رو میسازم و به ایده ها عمل میکنم خدا خودش هدایت میکنه باور ساختن و عمل به ایده ها از من باز کردن راه رسوندن من به ارامش و به خواسته هام با خدا این تقسیم کار رو هم از درس های شما تو روانشناسی ثروت سه و به لطف کامنت های بچه ها یاد گرفتم
97- دوستان اینکه استاد می گن اگر در مدار درست باشی همه چیز به صورت طبیعی و خود به خود و البته از جایی که فکرشو نمیکنی درست میشه همینه
98- میدونید چی مهمه تو این داستان : اینکه تو ، توی هر کاری ، هر راهی ، هر حرفه ای که وارد بشی و بخوای ادامه بدی و موفق بشی و اونو به درامد خوب برسونی ، میتونی انجامش بدی، یعنی هم “پتانسیل موفقیت و ثروت در اون شغل هست “، یعنی در هر شغلی هست ، هم اینکه” پتانسیل پیروزی و رسیدن به بالاترین جایگاه در هر حوزه ای در وجود تو “هست . فقط باید تصمیم بگیری و اقدام کنی و صبر کنی تا نتیجه بگیری
دقیقا مثل داستان مسابقه معروف خرگوش و لاک پشته ، اگر چه لاک پشت دانا آرام آرام حرکت میکنه اما این حرکت پیوسته است اما خرگوش زرنگ ، دائم میخواد میانبر بزنه و زرنگ بازی دربیاره که زودتر برسه ، آخر داستان رو هم که همه میدونید…
99- واقعا تک تک مسیرها ثروت سازن حتی در همین ایران خودمون که خیلی ها فکر میکنن نمیشه پول ساخت از هنر اما فراوانی در همه جای دنیا هست. فقط کافیه که باعشق کاری رو که دوست داریم انجام بدیم و وقتی عاشقش باشیم حتی پولش هم مهم نیست فقط دوست داریم که کاری رو که عاشقشیم و انجام بدیم و اونطوریه که از درون احساس رضایت میکنیم. پس باید دنبال کاری بریم که عاشقشیم و اشکال نداره اگه هنوز نمیدونیم عاشق چی هستیم باید از علایق کوچیکمون شروع کنیم و جهان مارو هدایت میکنه تا قدم های عملی برنداریم متوجه علایقمون نمیشیم پس باید هر ایده ای و هر کاری رو که الان احساس میکنیم دوستش واریمو انجام بدیم آرام آرام هدایت میشیم و به خودآگاهی بیشتری میرسیم
لینک نظر جهت خوندن مثالی که گفتن
100- توخواستتو بخواه ورهاکن خودش به موقعش وبا طی تکاملش میاد سراغت باکمترین هزینه
دوستان این 100 نکته سوم از شماره صفحه قبلی که تو 100 نکته دوم گفته بودم شروع شده تا صفحه 81 که نظر دوست عزیزم خانم مریم تیموری آخرین نظر بود در دوره جهان بینی توحیدی 1
سپاسگذارم بخاطر وقت زیادی که گذاشتید و خلاصه نویسی کردید درکتون از قوانین و تجربه تون رو.لذت بردم
شاد و پیروز باشید
سلام به دوست خوبم
مرتضی جان ممنونم از لطفت
تو هم شاااد و خنداان و سلااامت و ثروتمننند باشی
عالی بود دوست من