می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟! - صفحه 18

601 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهرداد مرادی نظیف گفته:
    مدت عضویت: 3809 روز

    سلااااااااام استااااد

    دیشب دیدم پدرم داره بازی والیبال ایران – ایتالیا رو نگاه میکنه یه لحظه وایستادم ببینم نتیجه بازی چیه و کلا دوتا تیم چجوری بازی میکنن

    بازی توی سل دوم بود، خب بچه های ایران بازی خودشون نمیکردن.

    مربی ایران تایم استراحت گرفت و داشت باهاشون صحبت میکرد ، آخرای تایم بود مربی یه جمله ایی گفت و مترجمش معنی کرد و همون لحظه فیلمبردار داشت فیلم میگرفت ( یعنی همه چیز دست در دست هم داد تا من اوون نشونه رو ببینم و تاییدش کنم و لذت ببرم چون واقعا لذتبردم)

    مربی موقعی که بچه ها میخواستن برن تو بازی اینو گفت :

    الان فرصت خیلی خوبیه که مقابل ایتالیا هستیم ، از بازی لذت ببرید ، از بازی کردن لذت ببرید

    چقدر در من احساس عالی ایجاد شد ( حتی همین الان که نوشتمتش کل وجودم حس خوبی گرفت و موهای بدنم سیخ شد )

    یعنی استاد دقیقا وقتی جلسه پنجم دوره رو گذاشتید و من مطالب خوندم و با خلاصه خانم فاطمه ثروتمند و نظرات بقیه بچه ها به درک و آگاهیش رسیدم و بعدش به گذشته خودم فکر کردم در بسکتبال که چجوری من پیشرفت میکردم و واقعا هرلحظه حالم خوب بوده ( اینو قبل از اینکه با درک واضح تر بدونم مثل الان گفته بود ) و اوننتایج پشت سر هم میگرفتم.

    و بعد از اینا حلسه اول راهنمای عملی به رویاهارو الهام شد که ببینم و 10 دقیقه اولش بودم که حالا صحبت هایی که در مورد احساس خوب میکردید و رها بودن الان بیشتر میفهمم

    رفتم و والیبال دیدم و همون لحظه مربی ایران به بازیکنان میگه (فکر میکنم بخاطر اینکه بچه ها خودشون نبودن و بازی خودشون نمیکردن ) از بازی لذت ببرید ، از بازی کردن لذت ببرید

    یعنی فوق العاده ستتتت استاد فوق العاده

    اتفااقا منم خیلی وقتها که تمرینات تجسم سازی و کلمات تاکیدی و ….. انجام میدادم گاهی اوقات منم از خودم میپرسیدم که واقعا افراد موفق بزرگ جهان این کارارو میکنن همیشه

    مثلا ایلان ماسک که لحظه به لحظه اش یا توی اسپیس ایکس یا توی تسلا یا توی کمپانی بُرینگ

    بعد میگفتم در این شکی نیست که باورهای قدرتمند داره ولی آیا این کارایی که من انجام میدم هر روز انجام میده ؟؟؟؟

    الان فهمیدم که بابا اون داره نهایت لذتش از مسیرش میبره , از همون لحظاتش ، از همون مدیریت کردن و فکر کردن و مسیر خلق رویاهاش ، یعنی این عشق براش اینکه بره روی طراحی خودروها کار کنه ، بعدش بره توی قسمت مهندسی اسپیس ایکس .و…. اینا همه براش لذت ، عشق ، احساسش خوب میکنن و توی همون لحظه دقیقا داره زندگی میکنه و قدمهاش برمیداره و چون داره قدمهاش پشت سر هم برمیداره یکی یکی بهش گفته میشه قدمهای بعد و اجراشون میکنه و چون باور دارد که میشود با سرعت میره جلو و همه چیز در همه لحظات به نفعت میشه ، البته وقتی به تضاد هم میخوره ، واضح میشه براش و با عشق به سمتش میره و انجامش میده و البته باورهای قدرتمندش مرور میشه توی ذهنش و قدرتمندتر میشن با نتایجی که میگیره

    یعنی استاد خیلی خیلی خیلی عالی شد که این موضوع رو درک کردم ، یه درک بینظیر ، رها بودن ، نچسبیدن ، نگگران نرسیدن نبودن ( گرچه اینو زیاد نداشتم ولی بازم بود و نجوا میکرد و میکنه) و از مسیر و همین لحظات نهایت استفاده رو بردم ، لذت بردن

    واقعا عالی بود مرسی

    حس میکنم استاد دوباره از یک سری بندها رها شدم و آزادتر شدم

    ممنونممممممممممممممممممممممممممم که خداوند یکی از بهترین دستانش برام قرار داده ، فردی که هم توحیدی ، هم خودش این مسیر رفته و نتایج زندگیش هست ( یعنی در عمل ثابت کرده و شعار نیست ) کسی که یکی شده با خدا ، زیباست ، حرفهاش آرامش دهنده ست ، حرکت دهنده ست ، ایملن ایجاد میکنه

    خدا جونم خیلی خیلی سپاسگزارم که اینقدر زیبا با بنده هات صحبت میکنی و باهاشون هستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3819 روز

      دوست مهربون و دوست داشتنی و عزیزمم

      برات آرزوی بهترین ها را میکنم

      بهتر از همیشه

      وای که نوشتی،

      ” مربی موقعی که بچه ها میخواستن برن تو بازی اینو گفت :

      الان فرصت خیلی خوبیه که مقابل ایتالیا هستیم ، از بازی لذت ببرید ، از بازی کردن لذت ببرید ”

      قانون را فرا بگیرید و از بازی لذت ببرید.

      همین.

      ممنونمم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ریحانه گفته:
      مدت عضویت: 1753 روز

      چقد به موقع و درست هدایت شدم اینجا

      دنبال یه کامنت دیگه ت بودم اما به اینجا هدایت شدم گفتم بخونم حتما چیزی هست که الان تو این تایم درست همین لحظه اینجام و باید دریافتش کنم و بفهممش!

      چـــقد عالی توضیح دادی

      چقد خوب گفتی که آیا این کارایی که من انجام میدم فلان فرد موفق مثل ایلان ماسک هم انجام میده؟؟

      و به درک درست و‌جواب درستی رسیدی و مرسی که با ماهم به اشتراک گذاشتی!

      جواب اینه لذت بردن

      چه موقع لذت میبری ؟

      وقتی باورهای درستی داری

      وقتی مطمئنی

      وقتی ایمان داری

      وقتی کاری رو انجام میدی که بهش مطمئنی و واقعا عاشقشی

      وقتی مطمئنی که مسیر درسته

      و اگه این هدف یا خواسته به دل من افتاده پس خودش (خدا) هدایتم میکنه

      همه چیز به موقع اتفاق میفته

      خدا هرگز دیر نمیکنه!

      چقد خوب از حس رهایی و لذت گفتی

      واقعا تحسینت میکنم برای درک این موضوع که البته مطمئنم اگه تا الان همچنان در این مسیر باشی صد در صد درک بهتری پیدا کردی

      و نسخه ی جدید تو رهاتر و شادتره قطعا!

      رهابودن،نچسبیدن،نگران نرسیدن نبودن

      چیزی که دنبالشم.

      شاد باشی و غرق در آرامش و لذت🙏🏻

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        اسداله زرگوشی گفته:
        مدت عضویت: 1273 روز

        سلام و درود بر شما

        هدایت شدم به این کامنت شما و لذت بردم از دیدگاهتون.خیلی خوب، چه موقع لذت میبریم؟ را باز کردی و شرح داده ای،بخصوص جمله ای که اشاره کردید وقتی مطمئنی که مسیر درسته! منم به ذهنم اومد چند جمله اضافه کنم که یادآوری باشه برای خودم ، وقتی که با خودمان و منبع انرژی هستی سازگاریم و در صلحیم، وقتیکه نگران قضاوت دیگران نیستیم ، وقتیکه تمام توانمان را میگذاریم و نتیجه را به خداوند واگذار می کنیم، وقتیکه به دنبال برد یا باخت نیستیم بلکه دنبال تجربه کردن و یاد گرفتنیم و… سپاسگزارم، موفق و مانا باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مهرداد مرادی نظیف گفته:
    مدت عضویت: 3809 روز

    سلام استاد………………..

    نظرات دوره جهان بینی توحیدی 1 تا همین الان که صفحه 125 هست خوندم و اینقدر احساسم خوبتر شده استاد ، اینقدر بچه ها زیبا جلسه پنجم وصف میکنن که الهام بهم شد که برم جلسه اول دوره راهنمای عملی به رویاهارو ببینم ، که در مورد رها بودن ، عدم وابستگی ، احساس خوب داشتن و…. بود

    میخوام همین الان برم نگاه کنم ، مخصوصا با آگاهی ها و درکهایی که از جلسه پنجم گرفتم مطمئنا الهامی که بهم شد میخواد وسعت بهم بده

    اینو استاد ار ته دلم میگم ، از وقتی که نظرات بچه ها رو شروع کردم به خوندن ( که از همون اول شروع دوره بود ) اصلا احساس نمیکنم که ندارمش ، شاید وقتی از کسی میخوام درخواست کنم که خلاصه هارو بنویسن بگم من ندارمش ولی واقعا همون موقع میفهمم ندارمش و اصلا هیچ حسی نه تنها برای نبودنش ندارم بلکه واقعا دارمش و دارم میبینمش ، یعنی دیدن تک تک جلسات برای من = خوندن تک تک نظرات بچه ها

    استاد ازتون بسیار بسیار بسیار سپاسگزارم ؛ فکرش بکن استاد من هنوز این جلسه رو ندیدم(جلسه پنجم) و اینقدر حسم و درونم تغییر کرده و حسم یه طوری شد که نمیتونم توصیفش کنم حالا چه برسه به بچه هایی که دیدن و میخوان حسشون توصیف کنن

    خدارو هزاران مرتبه شکر که در مدار این دوره بودم و با خوندن فقط نظرات چقدر که ظرف وجودم بزرگتر شده ، چقدر مدارم رشد کرده و بالاتر رفته و چه عملهایی انجام دادم که از همین دوره شروع شده

    هر کلمه ایی که میخوام برای قدردانیتون بگم اصلا حس میکنم در اون حد نیست کلمات

    فقط میتونم بگم سپاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااس از ربی که بنده اش شما هستید و شاگردش من

    ……………………..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    علی طالبی گفته:
    مدت عضویت: 2850 روز

    سلام دوستان میخام از یه معجزه بگم از خدایی که داریم

    قبل هرچیز میخام تشکر کنم از خدا تو واژه ها نمیشه کلمه ای در این حد پیدا کرد ولی میگم “خدا جون مخلصتم”

    بعدش هم از یه نفر که دست بر حق خدا بود تو زندگیم که با تک تک حرفاشو راهنمیهاش بزرگترین مانع های زندگیم پودر شدن جلوی پام و طنین حرفاش با گرفتن هر نتیجه ای اولین موضوع ذهنم بود.

    مدت دو تا سه ساله که از هر نظری فکر کنین زندگم عاشورا شده بود, اصلی ترین مواردش پول و ثروت و شغل ندارم ,اعتیاد به شدت خطر ناک به شیشه, روابط داغون, تواین مدت تنها چیزی رو با تمام وجودم باور داشتم این بود که مصبب همه این مشکلات مطلقا خودمم و این که من از خدا نخاستم و شکل یه مدیر مدرسه که ابتدایی داشتیم جرات نمیکردیم بهش سلام کنیم چه برسه درخواست کنم میدیدمش.

    جریان از دیشب پنج شنبه, شروع شد که من رو با حکم قضایی جلب کردن و بردنم بازداشکاه و قراربود تا شنبه همونجا باشم تا قاضی حکممو شنبه صادر کنه,

    خوب اولش خیلی به هم ریخته بودم مخصوصاً وقتی که بهم گفتن که کسی که ١٢سال جون یه قالب بودیم و بهترین دوستم بود باعث این موضوع و گرفتاری من شده

    اینقدر شاکی بودم که دوساعت کامل دنیا برام برمیکنن, تمام معنا شده بود چون بین من و اون یه سؤتفاهم پیش اومده بود که بازم مقصر من بودم اونم از سر عدم اعتماد به نفس که واقعا من یکی از خواسته های عمق وجودم داشتن رابطه ای که کاملا ازبین رفته بود بین من واون بود,

    بعد دو ساعت یکی رو انداختن کنارم یه کم حرف زدیم کردیم باورتون نمیشه دقیقا گذاشته اون الان من و مسیری رو که داشتم میرفتم ایندش اون بود که الکی وانمود کرده که ماشین داره میدزده تا بگیرنش بره زندان تا غذاشو بدن زنده بمونه,

    تواون لحظه تا الان من خدارو دیدم وهیچ صدایی رو تو ذهنم نمیشنیدم جز اینکه همه خواسته هاتو یه جا میگیری از خدایی که فقط ٢روز بود کاملا باورش کردم اونجوری که از دست بر حقش شنیده بودم,

    الان من رابطه ای که دیگه فکر نمیکردم بین من و دوستم که البته تا ١٢ساعت قبل دشمنم بود شکل بگیره رو دارم

    اونایی که تا دیروز راجع به من اشتباه فکر کردن ازم عذر خواهی کردن,

    یه انگیزه ای که اصلا هیچ درد و خماری نمیتونه حریفش بشه رو پیدا کردم که الان نزدیک بیست ساعته قطع مصرف کردم و هر لحظه حتی اهنگ های رو ماشینم باعث تقویت انگیزه ام و حس تنفر منو بیشتر میکنن.

    تو دو ساعت چقدر از دوستامو که فکر میکردم ازم متنفرن دیدم که دقیقا بر عکس تفکرم اینقدر خوشحال شدند که باورم نمیشد.

    و یه موج احساس خوبی که از درو دیوار میریزه روسرم.

    دوستان من یه بار خواسته هامو به خدا گفتم, یه بار به اونچیزی که بد ترین رخ داد زندگی میتونه باشه با کنتر احساسم و ورودیام به چشم بهترین نگاه کردم همه خواستهامو تو کمتراز 24ساعت گرفتم

    دوست دارم این حسو همه تون تجربه کنین و اس کریمو اونجوری که هست باورش کنید دست خدا دمت گرم

    خدا اینقدر بهت بده که مثل چند سال دیگه من بشی!!!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      اندیشه افشین گفته:
      مدت عضویت: 2944 روز

      سلام دوست عزیز ، تبریک میگم

      خداوند همیشه بوده ، اون کسیه که از رگ گردن به بنده هاش نزدیک تره ولی این خود ما هستیم که گاهی نیستیم ، نیستیم یعنی که باورش نداریم و بهش توکل نمی کنیم ، نیستیم یعنی که قدرتش را نادیده میگیریم و دست نیاز به سمت بنده هاش دراز میکنیم …. میخوام بهت بگم اون خدای یکتا همیشه بوده ولی شما نبودی و الان چون خودت خواستی ، پس هدایت شدی ، هرآنچه که اتفاق میفته حاصل فرکانس های خودته و خداوند به جز خیر و خوبی هیچ چیز دیگری برای بنده هاش نمیخواد … بسیار خوشحالم که راه را از بیراهه تشخیص دادید و در مسیر خواسته ها قرار گرفتید … موفق و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      اعظم جم نژاد گفته:
      مدت عضویت: 2615 روز

      سلام داداش علی عزیزم ،پاکیتون و نزدیکیتون به خدا مباااااااااااااااارک ،آرزوی من برای تو خدا و خدا و خداست چون با داشتنش به عزت و بزرگی و ثروت و تمام خوشبختی ها میرسی ،موفق باشی مرد بزرگ

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2944 روز

    سلام

    استاد یک چیز دیگه هم هست که خیلی دلم میخواد بگم و اون فکریه که همین امروز از سرم گذشت

    موضوع مربوط به شخصی هست که برنج چمپا از خوزستان به اصفهان میاره و میفروشه و ما هم چند ساله که مشتریش هستیم ، دو روز پیش رفتیم برنج خریدیم و کارت کشیدیم و وجه را پرداخت کردیم ولی دیروز ایشون به همسرم زنگ زد و گفت پول برنج ها به حسابش واریز نشده و برگشت خورده ، همسرم گفت ببخشید که متوجه نشدیم و در اولین فرصت خدمت می رسیم و وجه را پرداخت میکنیم ، ایشون گفت قابل نداره و من به شما کاملا اعتماد دارم و هیچ عجله ای برای پرداخت پول نکنید ، به اس ام اس های گوشیم نگاه کردم و دیدم حق با ایشونه ولی یک لحظه به خودم گفتم ببین این آقا با چ اطمینانی در مورد تو حرف میزنه چرا که طی این چند سال بهت اعتماد کرده که خوش حساب هستی و ایمان داره پول برنج ها را بهش میدی … پس چرا من نباید به اون خدای یکتا و اون انرژی بیکران اعتماد کنم ، به خدایی که طی 37سال عمری که ازش گرفتم هزاران بار رحمانیت و وهابیتش را بهم ثابت کرده ، اون برنج فروش نگران پول برنجش نبود و به من که یک آدمم و از جنس خاک اعتماد میکنه و من چه لحظاتی که به خدا اعتماد نکردم و نگران فرداهام بودم …. ای کاش در برابر خدا مثل اون برنج فروش باشم که بمن اعتماد میکنه و میدونه کسی که چند سال خوش حساب بوده تا همیشه خوش حساب باقی می مونه … به خدا اعتماد کنیم … به خدایی که میلیاردها سال در برابر تمام مخلوقاتش خوش حساب بوده … اون خوش حساب ترینه… اعتماد کنیم و نگران فرداهامون نباشیم…. اون پول تمام برنج ها را واریز میکنه …. وسعت صندوق پول و برکتش بی انتهاست … سطل خدا بی نهایت قطر و بی نهایت عمق داره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مسعود آریا منش گفته:
      مدت عضویت: 2722 روز

      سلام خدمت خواهر گرامی اندیشه افشین واقعا بعد از خوندن کامنت تون یک شوق خاصی گرفتم خدارو شکر خیلی احساس خوبی دارم وقتی که با ذهنیتم در مورد این موضوعات تحقیق میکنم و توسط دستان خدا به جواب میرسم و بعضی وقتا دستی میشم برای جواب دادن اینا همه لطف پروردگاره دقیقا درست گفتین واقعا اکه ما دنیا مونو از یک زاویه الهی ببینیم تماااام زندگی ما از وجود خداست از حس خداست اینکه مردم گیر کردن در طبیعت خودشون واقعا حسی پر از نا امیدی و نا سپاسیست جالبه وقتی آدم ها در طبیعت خراب خود ساخته خودشون هستن اونجا گیر موندن و پذیرفتن زندگی همینه از هر چیزی ضربه میبینن و هر چیزی رو علت بد بختی میدونن ولی وقتی یهوی به خودمون میگیم نه مگه من مجبورم تو این حالت بمونم و از لحضه ای که تصمیم میکیریم آگاهانه که متعالی بشیم و آروم دگه نه ضربه ای میبینیم از چیزی نه میترسیم از چیزی و هیچ چیزی رو علت بدبختی نمیدونیم جز آگاهی های اشتباه خودمون و به گفته شما خواهر گرامی اعتماد می‌کنیم به منبع انرژی یک. اراااااامش وصف نا پذیر نصیب مون میشه و با خیال راحت بخدا در هر حالت زندگی با خیال راحت زندگی می‌کنیم. دگه نه ترسی نه کمبودی ونه هیچ چیزی دگه‌ نمیتونه اعتماد‌مونو کم کنه

      و امیدوارم که کنار همسرتون یک زندگی رویای پر از عشق بدون وابستگی و مملو از انرژی خداوند باشه رو تجربه کنین همیشه از زندگی تون لذت ببرین و به تضاد های که بر میخورین با روی پر از لبخند باهم کنار هم حلش کنید و اون زیبای که توسط تضاد های زندگی به شما نمایان میشه رو ببینید و بفهمید و تا آخرین لحظه بشری بودنتون همینجوری زیبا زندگی کنید و اینارو به خودمو گفتم که قراره به امید پروردگارم سه ماه بعد ازدواج کنم و یک زندگی رویای با همسرم رو شروع کنم همیشه شاد خندان باشین ?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مسعود آریا منش گفته:
      مدت عضویت: 2722 روز

      سلام خدمت خواهر گرامی اندیشه افشین واقعا بعد از خوندن کامنت تون یک شوق خاصی گرفتم خدارو شکر خیلی احساس خوبی دارم وقتی که با ذهنیتم در مورد این موضوعات تحقیق میکنم و توسط دستان خدا به جواب میرسم و بعضی وقتا دستی میشم برای جواب دادن اینا همه لطف پروردگاره دقیقا درست گفتین واقعا اکه ما دنیا مونو از یک زاویه الهی ببینیم تماااام زندگی ما از وجود خداست از حس خداست اینکه مردم گیر کردن در طبیعت خودشون واقعا حسی پر از نا امیدی و نا سپاسیست جالبه وقتی آدم ها در طبیعت خراب خود ساخته خودشون هستن اونجا گیر موندن و پذیرفتن زندگی همینه از هر چیزی ضربه میبینن و هر چیزی رو علت بد بختی میدونن ولی وقتی یهوی به خودمون میگیم نه مگه من مجبورم تو این حالت بمونم و از لحضه ای که تصمیم میکیریم آگاهانه که متعالی بشیم و آروم دگه نه ضربه ای میبینیم از چیزی نه میترسیم از چیزی و هیچ چیزی رو علت بدبختی نمیدونیم جز آگاهی های اشتباه خودمون و به گفته شما خواهر گرامی اعتماد می‌کنیم به منبع انرژی یک. اراااااامش وصف نا پذیر نصیب مون میشه و با خیال راحت بخدا در هر حالت زندگی با خیال راحت زندگی می‌کنیم. دگه نه ترسی نه کمبودی ونه هیچ چیزی دگه‌ نمیتونه اعتماد‌مونو کم کنه

      و امیدوارم که کنار همسرتون یک زندگی رویای پر از عشق بدون وابستگی و مملو از انرژی خداوند باشه رو تجربه کنین همیشه از زندگی تون لذت ببرین و به تضاد های که بر میخورین با روی پر از لبخند باهم کنار هم حلش کنید و اون زیبای که توسط تضاد های زندگی به شما نمایان میشه رو ببینید و بفهمید و تا آخرین لحظه بشری بودنتون همینجوری زیبا زندگی کنید و اینارو به خودمو گفتم که قراره به امید پروردگارم سه ماه بعد ازدواج کنم و یک زندگی رویای با همسرم رو شروع کنم همیشه شاد خندان باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      اعظم جم نژاد گفته:
      مدت عضویت: 2615 روز

      سلام به استاد عزیزم به خدا و به همه دوستام و اندیشه ی عززززیززززم ،مرحبا بانووووووو چقدر خوب نوشتی ،اشکمو در آوردی،امیدوارم که همیشه بتونیم به این مهربون خدای خوش حساب توکل و اعتماد کنیم که این نهایت آرامشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        اندیشه افشین گفته:
        مدت عضویت: 2944 روز

        اعظم عزیزم سلام ، وقتی خدا ، قلمت میشه وقتی خدا ، فکرت میشه ، وقتی خدا باورت میشه ، اونوقت دیگه این تو نیستی که می نویسی این خداست که از قدرت خودش در تو میدمه و تو جون می گیری و می نویسی و من اغلب اوقات در این کادر جادویی اینطور می نویسم ، این روزها شاهد معجزات ریز و درشت زیادی در زندگیم هستم و دستان خدا بهم نزدیک تره و بدون اینکه از این معجزات حرفی برای اطرافیانم بزنم (چون درک نمیکنند) ، فقط ذوق میکنم و با خدای یکتا حال میکنم ، امیدوارم شما دوست عزیزی که توجهت بر نقاط مثبت هست و آنچه که من نوشتم در شما نور و امید ایجاد کرد ، به تمام آرزوها و خواسته هات برسی ، شاد باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2944 روز

    سلام استاد عزیزم ، اوایل که واژه مدار را از زبان شما می شنیدم با اینکه مفهوم حرفهای شما را متوجه میشدم اما هرگز تصوری از تغییر مدار نداشتم ، با خودم می گفتم یعنی وقتی مدار من تغییر کنه من چجوری میشم ؟؟!!!! از کجا بفهمم که مدارم تغییر کرده یا نه !!!!؟؟؟مدار بالاتر چجوریه و من در مدار بعد از این مدار چطوری خواهم بود و همیشه منتظر اتفاقی بودم که با اون اتفاق مدارم تغییر کنه ، فکر میکردم تغییر مدار با یک یا چند اتفاق ، رخ میده و من متوجه این تغییر و صعود میشم و منتظر این اتفاق بودم ، با اینکه شما بارها گفته بودید که باورها ، دکمه ندارند که با فشار دادنش بشه تغییرشون داد و من به گمان خودم این حرف را کاملا درک کرده بودم ولی الان که افکار غالبم تغییر کرده و نگرانی هام بسیار کمتر شده و راحت خرج می کنم و بیشتر لذت میبرم ، الان که با کم شدن موجودی حسابم نه تنها ناراحت نمیشم و نمی ترسم بلکه از خریدهایی که کردم لذت میبرم و ناخودآگاه تمرکزم بر فردایی سرشار از درآمد و فراوانی شده ، میفهمم که مدارم تغییر کرده ، بدون اینکه اتفاق خاصی افتاده باشه ، هرچند که وقتی آدم در این مسیر قرار میگیره هر لحظه زندگیش اتفاق و اتفاق و اتفاقه …. همین دیگه استاد … همین … دوست داشتم اینا را بگم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    حمزه توانا گفته:
    مدت عضویت: 2597 روز

    سلام استاد عزیز

    من به تازگی افتخار و فرصت آشنایی با دیدگاه های متعالی شمارو پیدا کردم و بخاطرش خدا رو بینهایت شکر میکنم هرچند سالهای جوانیم تقریبا سپری شده ولی نعمت پیداکردن راه هدایت و خارج شدن از گمراهی و بیراهه رفتن حتی اگه آخرین روز عمرم هم باشه سعادتمندیه.

    یه سوال برام پیش اومده که ممکنه ناشی از ناآگاهیم باشه اینکه حالا که میدونیم قوانینی بر جهان حاکم هست و نگاه سیستمی و ماشینی به هستی داریم و خدا رو بدور از عاطفه و احساسات بشکل بشری میشناسیم و تو این سیستم هرکی همراه بشه حمایت میشه وهرکی خلافش عمل کنه به تباهی میره پس جایگاه دعا و خواستن از خدا تو این دیدگاه کجاست و به چه شکله؟

    الله نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مسعود آریا منش گفته:
      مدت عضویت: 2722 روز

      سلام خدمت شما دوست عزیز خوشبختم از آشنای با شما و بهتون تبریک میگم که به این فضای زیبا هدایت شدین با توجه به سوال شما من به‌عنوان یک دستی از خداوند اون اندازه ای که درک کردم قوانین جهانو بهتون توضیح میدم

      و امیدوارم که مفید واقع بشه

      اینکه خداوند قوانینی بر جهان گذاشته شکی در آن نیست و‌همچنین اینکه خداوند بدور از عاطفه و احساس هست‌واین‌خودش یک عدل سر تاسری جهانو اعلان میکنه پس حالا که همچی قوانین هست و خداوندمون بدور از عاطفه و احساس هست تکلیف دعا ها چی میشه؟چرا اشخاص فقیر هر چی دعا میکنن جوابی نمیگیرن بر عکس اشخاص ثروتمند اینقدرا هم اهل دعا و نیایش نیستن هر روز بهترو بهتر حالا دیدگاه 95 فیصد مردم دنیا اینه که این به خاطر اینه که خواست خدا بوده مثلا فلان شخص ثروتمند یا فقیر باشه که این خودش یه عالمه توضیح‌داره یا اینکه اشخاص پولدار این‌دنیا تموم بشه دنیای بعدی حالشون گرفته میشه و همه‌پولهای که داستن ریال به ریال باید حساب بدن ‌ وهمه اینا چیزی نیست جز تسلیم شدن بر شیطان و ضعف ایمان با توجه به حرفهای که زدیم پس بحث اصلی دعا نیایش نیست اگه به موضوع با دید بسیار باز بزرگ بنگریم خیلی موضوع‌ رو عالی میتونیم برداشت کنیم و عالی کنیم زندگی مونو موضوع اینه جهان به‌دو باور و به‌دو احساس متفاوت دو واکنش متفاوت داره حالا شخصی که دعا میکنه با توجه‌یه قوانین اگه‌توجه‌ شخص متقاضی به‌ کمبود هاش بع بد‌بختی هاش به در به‌دری هاش باشه من به شما قول میدم‌هیچوقت فرد به ثروت نمیرسه موضوع‌ اینه که جهان داره به کانون تمرکز و توجه‌ ما واکنش نشون میده داره به احساس ما واکنش نشون میده حالا اکه در وقت دعا کردن احساس سپاسگذاری از داشته ها از چیزای که‌داریم به توجه کردن به نکات مثبت به طریقی که بع ما اخساس خوبی بده ما اتفاقات خوب تجربه می‌کنیم اصلا اونکه‌ حالا دست به دعا بشینیم گریه کنیم وااای اینا اصلا مهم نیست مهم اون درون هست که باید پر باشه از احساس خوب چون قانون میگه فرکانس خوب مساوی به اتفاق خوب پس به این نتیجه میرسیم دعا های ما باید مطابق قانون باشه تا به حقیقت بپیوندد و قانون هم اینه که احساس خوب اتفاقات خوب رو بوجود میاره اصلا هم مهم نیست دعا در مسجد باشه یا در حال قدم زدن امیدوارم درست بیان کرده‌باشم بهتون و شماهم حرف منو گرفته باشین

      در پناه الله یکتا شاد پیروز باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      Ramin گفته:
      مدت عضویت: 3291 روز

      سلام دوست عزیز

      اول از همه ورودت رو به جمع دوستان عباسمنش تبریک میگم. در جواب سوالت باید بگم تا اونجا که من فهمیدم نقش دعا و خواستن از خدا در واقع نگه داشتن توجه شما به خواسته هات می باشد . وقتی شما دعا برای خودت یا دیگران میکنی در واقع داری به دنیا میگی که من این خواسته رو دارم بالطبع روی هر چیزی از لحاظ ذهنی توجه داشته باشی دنیا از همون جنس برای خودت قرار خواهد داد . دیدی میگن از هر دستی بدی از همون دست میگیری در واقع وقتی میبخشی داری به انرژی کل میگی اولا من ثروتمندم که میبخشم دوما من از بخشش لذت میبرم و اینو از دنیا میخواهم، پس کائنات هم به تو همینو میده

      امیدوارم تونسته باشم مطلب را برات باز کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      مرضیه گفته:
      مدت عضویت: 2957 روز

      سلام اول یه خوش آمد میگم ب شما و امیدوارم موفق باشید

      دررابطه با سوالتون دعا یعنی حرف زدن با خدا =همون سیستم= یعنی توکل و ایمان ب فقط خدا بدون شک بدون شرک دعا یعنی از قدرت توجه تمرکز و کلامت استفاده میکنی برای جذب خوبی ها و خواسته هات دعا یعنی امیدت ب خدا باشه ودستان خدایی و بسپاری ب خودش و رها کنی تا ب وقتش مشکلت حل بشه

      دعا یعنی سپاسگذاری بخاطر داشته هات و ارسال فرکانس مثبت ب جهان که با دعا کردن حال و احساستون خوب میشه و مسلما احساس خوب مساوی با جذب و دعوت اتفاقات خوب است

      استاد همیشه ب تازه وارد ها میگن 6 ماه فقط وفقط کتابها و فایل های رایگان روبخونید گوش کنید تمرینانش رو انجام بدید خود من 2 سال گوش کردم و بعد لز 2 سال ب طرز معجزه آسایی تونستم ب راحتی محصول قانون افرینش رو تهیه کنم .

      دوست عزیز اگر سوال دیگه ای دارید در قسمت عقل کل همین سایت بپرسید خیلی از دوستان هستند که سریع ترجواب های عالی و کامل بهتون میدن

      درپناه حق سلامت باشید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      نسیم نورافکن گفته:
      مدت عضویت: 2788 روز

      سلام دوست عزیز

      خوش اومدین

      بهتون پیشنهاد میکنم کتاب قدرت دعا (جلد1و 2 ) نوشته کاترین پاندر رو مطالعه بفرمایین

      خیلی کمک میکنه که بفهمیم اصلا دعا چی هست؟ کجای این تعریف میگنجه؟ و شیوه صحیح دعا کردن به چه شکله؟

      اون کتاب هم مهر تایید میزنه به این شیوهء جهان بینی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3049 روز

    به نظرم مفهوم مدارها مانند همان مدار و حرکت نور در الکترومغناطیس است.

    وقتی ذره بنیادی در اتم انرژی می گیرد به مدار بالاتر می رود . در واقع انرژی جذب می کند . برگشت آن به مدار پایین مستلزم آزاد کردن انرژی یا همان فوتون تابش نوری است.

    در دنیای فضا زمانی هم همین طور است با کار کردن روی افکرامان بالابردن فرکانس و نزدیک کردن به افکار خداوند به مدارهای بالاتر می رویم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    قدرت انسان گفته:
    مدت عضویت: 2870 روز

    سلام استاد عزیز و دوستان قدرتمند من امروز یه نکته ی جالبی نظر من رو جلب کرد گفتم شاید جالب باشه بدونید ، من فردی و میشناسم که ایشو هم قانون جذب و به نوعی تدریس میکنن ، امروز متوجه شدم ایشون هم فلوریدا زندگی میکنمثل استاد عاشق دریاچه و طبیعت ، و نکته ی جالب توجه من این بود که با خودم گفتم ببین تایید حرف استاده که میگن هر چیزی مثل خودشو جذب میکنهه ، ممکنه یک فردی بخواد به جایی بره که با این نوع افراد زندگی کنه ، ولی هرچه قدر بگرده نتونه این افراد یا این جاها رو پیدا کنه ولی با تنظیم فرکانس های درونی خدا خیلی عالی تمام افراد فوق العاده رو یه جا جمع میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    مهرداد مرادی نظیف گفته:
    مدت عضویت: 3809 روز

    سلاااااااااااااااااااامی زیبا به استاد ، دوستان ، خانم شایسته و خانم فرهادی عزیزم

    چه عشقی توی این سایت جمع شده …..نمیشه اصلا وصفش کرد…

    خدا جونمممممممممممممم سپااااااااااااس

    خب بچه های خوشگلم

    سری چهارم 100 نکته ، باورها و هرچیز خوب دوستان عزیزم توی دوره جهان بینی توحیدی 1 آماده شد.

    100 نکته چهارم

    (توضیح : سلام به دوستان عزیزم ، من از اول در حال خواندن نظرات دوره جهان بینی توحیدی 1 هستم و هر نکته زیبا یا باورهای قدرتمند یا هر چیز خوبی که از نظرات بچه های اون دوره باشه رو برمیدارم و به صورت نکته100 ، 100 نکته روی سایت در آخرین فایل رایگان قرار میدم که تا الان 3 تا 100 نکته درست شده و قراردادم و میتونید مطالعه کنید و از نکات لذت ببرید و پیشرفت کنید.

    اینم 100 نکته چهارم

    همیشه شاااااد و خندااان و سلاااااامت و سعادتمند و ثروتمننند در آرامش خدا باشید.

    بخاطر حجم بالا ، تمام 100 نکته توی 3 صفحه قرار گرفته

    1- سوالتون رو خوندم خواستم بگم قدم اول رو برای کاری که عاشقانه دوسش دارید بردارید این یعنی قانون تکامل

    منظور استاد طی دوره تکامل با نشستن نیست بلکه تکامل یعنی پویایی و مسیری که عاشقانه دوسش داریم شروع کنیم و قدم به قدم به پیش ببریم

    یادمون نره موفقیت های عظیم یه شبه به وجود نمیان و مفهوم تکاملم یعنی انتظار نداشته باشید یه شبه کار دومتون عین کار اولتون نتیجه بده و با صبر و اشتیاق ادامه بدید, به وضوح برسید و دست در دست خدا موفق بشید.

    2- موضوع راجع به کنترل علف های هرز زندگی:

    علفهای هرز میتونه فکر کردن به شخص خاصی باشه که کلا ذهنتو درگیر میکنه و آرامشتو میگیره و ذهنت هی بهش بال و پر میده

    علفهای هرز میتونه فکر کردن به آینده باشه، خصوصا از نظر مادی و نگرانی های بیجا (باور کمبود)

    علفهای هرز میتونه آهنگ های نامناسب باشه که تاثیر خیلی زیادی روی ناخودآگاه میزاره

    علفهای هرز میتونه یسری آدم باشه تو زندگیت که لازمه از ریشه درشون بیاری، البته اگر در مسیر باشی خودبخود خودشون ریششون تو زندگیت خشک میشه

    اما این علفهای هرز رو باید جدی گرفت، چون یموقع به خودت میای و میبینی همه باغچه ذهنتو گرفتن

    ممنونم استاد، از قسمت دوم جلسه 4 فقط از همون چند دقیقه صحبت راجع به باغچه میشه موضوعات بسیاری رو استخراج کرد

    3- قسمت دوم جلسه چهار

    نکات

    1.ذهن ما شبیه به یه باغچه میمونه همونجوری که اگه باغچه ای رو یک هفته بهش سر نزنی و بهش نرسی پر میشه از علفهای هرز ذهن ما هم اگه مدتی باورهای مناسب بهش نرسه مثل همون باغچه پر میشه از علفهای هرزی که در واقع باورها و افکار نادرستمون هستن

    2.وقتی که روی ذهنت کار نمیکنی،وقتی ورودیهای مناسب به ذهنمون ندیم،وقتی اجازه بدیم هر چیزی وارد ذهنمون بشه میشه شبیه همون باغچه پر از علف هرز که اگه حتی یک هفته تمیزش نکنی و در واقع رو خودمون و باورهامون کار نکنیم میبینیم که همون علفهای هرز (بلورهای نامناسب) میان و رشد میکنن و کل ذهنمون رو خراب میکنن و اون مواد مغذی (باورهای درست) که قبلا ایجاد شده بود رو از بین میبرن یعنی وقتی افکار و باورهای منفی بیاد انرژی ما رو ازمون میگیره و اونقدر ما رو درگیر میکنه که دیگه جایی برای پیشرفت و خلاقیت و موفقیت نیست…پس هر روز و هر روز باید روی باورهامون کار کنیم ،ورودیهامون رو کنترل کنیم ،راجب خواسته هامون حرف بزنیم ،شاکر باشیم و به نکات مثبت توجه کنیم

    +همونجوری که علفهای هرز تو باغچه باید کنده شه و نور و خاک و آب و کود مناسب به گیاه برسه تا رشد کنه باورهای غلط ما هم باید از ریشه کنده شن و مواد مغذی ذهن ما هم همون افکار مثبت هست که باید جایگزین افکار نادرست قدیمی بشن و انقدر به این کار باید ادامه بدیم که باورهای مخربمون ریشه کن شه

    +حالا راه اینکه علفهای هرز تو باغچه ایجاد نشن چیه؟ اینکه جلو ورودی اون علفها رو بگیریم با یه سری دستگاههای خاصی که اینکارو انجام میدن در مورد ذهن هم باید مراقب ورودیها بود ،اینکه هر آهنگی رو گوش نکنیم،هر چیزی رو نبینیم،هر حرفی رو نزنیم و در واقع توجهمون فقط و فقط بذاریم روی نکات مثبت ..پس اگه میخوایم افکار منفی رشد نکنن باید قدرتشون رو بگیریم ،به واسطه ورودیهای مناسب …

    4- گر میخوای یک زندگی شاد داشته باشی، زندگیت رو به یک هدف ببند، نه به مردم یا اشیا! «آلبرت انیشتین»

    (If you want a happy life, tie it to a goal not people or things)

    5- دیروز یه روز فوق العاده بود برام،اولین جلسه کلاس دکور کیک و کافی شاپم بود ،تازه فهمیییدم وااای من چقدر عاشق این کارم ،ساعت هشت صبح تا یازده بود کلاسم تو یه پارک فوق العاده سرسبز برگزار میشه،که نزدیک خونمونم هست،خلاصه رفتم اونجا و همونجا با یه خانم تقریبا 53 ساله آشنا شدم..من ار این خانم خیلی درس گرفتم ..خیلی افکار و باورهای درستی داشت ،چقدر لذت میبردم از هم نشینی باهاش.روز ثبت نام هم ایشونو دیده بودم ولی صحبتی بینمون رد و بدل نشد ،دیروز که رفتم وقتی منو دید خیلی خوشحال شد رفتم نزدیک سلام کردم بهش منو بغل کرد انگار که سالهاست منو میشناسه،گفت منو مثل مادر خودت بدون ،و خلاصه بعد کلاس چون مسیر خونمون یکی بود همراهیشون کردم،میگفت من همیشه با خودم میگم که واسه شروع دیر نیست،امروزم اومدم کلاس کافی شاپ و تزیین کیک و نقاشی ثبت نام کنم،چون من هنوز جوون هستم میخوام از زندگیم لذت ببرم،..انقد پر انرژی و مهربون بود که واقعا آدم لذت میبرد از حرف زدن باهاش،مث یه دختر جوون و پر انرژی بیست ساله …بین راه یه کم در مورد ساز زدن و موسیقی حرف زدیم و گفتش که من کمونچه میزنم و اگه دوست داشتی میتونی بیای رایگان بهت یاد بدم.اونم من که عاشق ساز و موسیقی هستم،خلاصه با همون دیدار اول کلی با هم صمیمی شدیم از باورهاش و افکارش خیلی لذت بردم و فهمیدم خدا خیلی خیلی منو دوست داره که آدمهایی رو وارد زندگیم میکنه که افکار مناسبی دارن درسی که ایشون به من داد این بود که سن و سال مهم نیست تو هر سنی که باشی میتونی علایقت رو دنبال کنی…میتونی حتی با کسی که جای دخترته ارتباط صمیمی و دوستانه برقرار کنی،،.خیلی ها رو میشناسم که سنشون از سی به اونور که میره خودشونو میبازن ،میگن دیگه نمیشه پیشرفت کرد،دیگه من سنم بالاست،،ولی دیروز این خانم به من گفت من یه ایده برای نقاشی دارم و واسه همین اومدم که نقاشی یاد بگیرم که بتونم اون ایدمو اجرا کنم.چقد خوشم اومد و تحسینش کردم.واقعا وقتی توجهمون رو بذاریم رو نکات مثبت همه چیز یه جور دیگست،انگار آدمها اومدن که باورهای ما رو تقویت کنن،هر حرفشون یه تلنگره که یکی از قوانینو به یادت میاره..تو اومدی که زندگی کنی و از زندگیت لذت ببری و مهم نیست چه سن و سالی داشته باشی همیشه میشه پیشرفت کرد ،کافیه فکر و باورهات درست باشه..

    با یه خانم تقریبا 53 ساله آشنا شدم.. میگفت من همیشه با خودم میگم که واسه شروع دیر نیست،امروزم اومدم کلاس کافی شاپ و تزیین کیک و نقاشی ثبت نام کنم،چون من هنوز جوون هستم میخوام از زندگیم لذت ببرم،..انقد پر انرژی و مهربون بود که واقعا آدم لذت میبرد از حرف زدن باهاش،مث یه دختر جوون و پر انرژی بیست ساله …بین راه یه کم در مورد ساز زدن و موسیقی حرف زدیم و گفتش که من کمونچه میزنم و اگه دوست داشتی میتونی بیای رایگان بهت یاد بدم.

    درسی که ایشون به من داد این بود که سن و سال مهم نیست تو هر سنی که باشی میتونی علایقت رو دنبال کنی…میتونی حتی با کسی که جای دخترته ارتباط صمیمی و دوستانه برقرار کنی،،.خیلی ها رو میشناسم که سنشون از سی به اونور که میره خودشونو میبازن ،میگن دیگه نمیشه پیشرفت کرد،دیگه من سنم بالاست،،ولی دیروز این خانم به من گفت من یه ایده برای نقاشی دارم و واسه همین اومدم که نقاشی یاد بگیرم که بتونم اون ایدمو اجرا کنم.چقد خوشم اومد و تحسینش کردم.واقعا وقتی توجهمون رو بذاریم رو نکات مثبت همه چیز یه جور دیگست،انگار آدمها اومدن که باورهای ما رو تقویت کنن،هر حرفشون یه تلنگره که یکی از قوانینو به یادت میاره..تو اومدی که زندگی کنی و از زندگیت لذت ببری و مهم نیست چه سن و سالی داشته باشی همیشه میشه پیشرفت کرد ،کافیه فکر و باورهات درست باشه..

    6- استاد من جدیدا یاد گرفتم توجهمو بذارم رو زیبایی ها اینو از شما یاد گرفتم که تو فایلها خیلی به زیبایی ها توجه میکنید حتی زیبایی های به ظاهر کوچیک،چون باعث میشه که جهان منو به سمت زیبایی های بیشتر هدایت کنه ..

    7- خیلی خوشحالم که با عشق دارم در مسیر علایقم حرکت میکنم ،با وجود تضادهایی که هست،با وجود مخالفتهای اطرافیانم که باورشون اینه پول تو هنر و این کارایی که تو میری دنبالش نیست ولی فایل جلسه چهارو که گوش کردم استاد واقعا جواب خیلی سوالاتمو گرفتم و فهمیدم درسته مسیرم ،من مسول زندگی خودمم نه باورهای بقیه ..من باید سبک زندگی خودمو داشته باشم و از خدا میخوام کمکم کنه تو این راه همیشه محکم ادامه بدم و قویتر از همیشه با باورهای مناسب پیش برم.کافیه تو عاشق کارت باشی باورهای مناسب بسازی همه کاری پول ساز هست تو همه کاری ثروت هست….

    8- بَلى‌ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ‌.

    آری کسانی که همه وجود خود را تسلیم خدا کنند درحالی که نیکوکارند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته

    و مناسب است. نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند!

    112بقره

    9- استاد حالا درک میکنم که وقتی میگین شما رو خودتون کار کنید همه چیز خود بخود درست میشه یعنی چی حالا درک میکنم که وقتی میگین شما احساستون رو خوب نگه دارین ، آرامش داشته باشین ، سپاسگزار نعمتها و داشته هاتون باشین یعنی چی. حالا با گوشت و پوستم دارم درک میکنم استاد که وقتی با اون حرارت میای جلوی دوربین و میگی همه چی باوره یعنی چی. چقدر خدا زود جواب میده استاد چقدر نشونه ها زود زود زود پیدا میشن تو واقعیت. هرچند رقمی که در قرعه کشی برنده شدم شاید زیاد نباشه اما من اینو یه نشونه واضح از قرار گرفتن در مدار درست میدونم. و از خدای خودم سپاسگزارم که داره هممون رو هدایت میکنه. خدایا شکرررررررررررررررررررت

    10- در مورد مبحث تغییر و تکامل ، نتیجه ای که گرفتم رو براتون می نویسم :

    لازمه ی طی کردن مسیر تکامل حرکته و لازمه حرکت ، تغییر .

    لازمه ی ثبات در مسیر ، حرکته با آرامش هست

    حالا موتورت برای حرکت نیاز به سوخت داره ، و عشق و باورت به مسیر همان سوخت لازم برای این موتور هست وگرنه یک جایی توی مسیر استپت میکنه

    * وقتی حرکت کردی باید با سرعت و ریتم مناسبی حرکت کنی وگرنه از جاده تکامل خارح میشی .

    * وقتی حرکت کردی در جاده تکامل باید باورهای مخرب و مخالف با خواسته ات رو در وجودت شناسایی و حذف کنی چون باورهای مخرب ترمزه مسیرت میشه .

    پس برای حرکت آرام در مسیر تکامل باید نه پامون روی گار باشه نه روی ترمز و با عشق و باور قدرتمند سوخت مناسب برای موتور حرکت تکاملی رو فراهم کنیم تا موتور بتونه با قدرت به مقصد موفقیت برسه

    حالا چطور بفهمی باید تغییر کنی ؟ چطور بفهمی در مسیر تکامل نیستی ؟

    وقتی اوضاع راکد هست، دستاورد تازه و جدیدی نداری، وقتی میدونی اگر کار دیگه ای انجام بدی اوضاع بهتر میشه ولی انجام نمیدی ، هر روز تلاش میکنی ، یا تلاش زیادی داری ولی نتایج ثابت دریافت میکنی، وقتی با وجود تلاش سخت پیشرفتی نداری، پس حرکتی نداری پس در مسیر تکامل نیستی باید حرکت کنی باید تغییر کنی.

    11- چندروز پیش برای یه کاری به مبلغی پول نیازداشتم تواین فکربود م که این پول روازکجاجورکنم .خب ازموجودی نقدهمسرم هم خبرداشتم ولی باکمال تعجب همسرم بهم زنگ زد وگفت دقیقا همین مقدارپول توی فلان حسابم هست میریزم به حسابت .اصلاهردونفرمون خشکمون زده بودواقعابرامون خیلی جالب وشیرین بود چون همسرم همیشه ازموجودی تمام حسابا ش باخبره وخیلی هم اهل حساب وکتابه .واقعاخداروشکرکردم این پو ل روبرای شروع یه کارمی خواستم وبعدازاین ماجرابا خودم گفتم :”توخودپای درراه بنه وهیچ مپرس خودراه بگویدت که چون بایدکرد”

    ازاونروز به بعدهروقت به مابقی کارفکرمی کنم این داستان رو به خود م یادآوری می کنم وخیالم راحت میشه که خداهست وخداهست وخداهست …..

    12- باید قدم اول رو بردارین دیگه به هر حال واسه هر تغییری یه قدم اول وجود داره!!!! نه اینکه بشینیم و بگیم خب من تکاملم طی نکردم پس منتظرم تا تکامل طی شه خودش!!!! اخه تکامل که خود به خود اتفاق نمیوفته! ما باید شروع کنیم قدم اول رو برداریم بعد قانون تکامل خودش خود به خود کارا رو انجام میده و شما رو رشد میده! ولی اگه بترسیم و عمل نکنیم و اقدام نکنیم که تکامل پیدا نمیکنیم، همونجایی هستیم میمونیم، اقدام اقدام اقدام . بعد از اینکه قدم اول برداشته شد خداوند خودش هدایت میکنه به قدم های بعدی! قانون تکامل واسه اینه که انتظار نداشته باشیم یه شبه ره صد ساله رو طی کنیم

    13- موضوع: خلاصه جلسه 1-1

    سفر، حرکت، شروع

    در جایی از زندگیمون ما بطور کاملا واضح میفهمیم باید تغییر کنیم، و هیچ شکی نداریم که این روند فعلی مارو به خواسته هامون نمیرسونه!!!

    اما وقتی که به شرایطمون ،‌ ناداشته هامون،‌ و ترسها و تردیدهامون فکر میکنیم باعث میشه که هیچوقت قدم اول رو برای سفر برنداریم! که مهمترین قدم برای اون سفر و رسیدن به تجربه های زیبا و خواسته ها قدم اوله!!!

    نکته انگیزشی: اگر داریم روی خودمون کار میکنیم باید در عمل نشون بده که ما داریم تغییر میکنیم! نه اینکه فقط حرف بزنیم و های و هوی کنیم!!! آنچه تفاوت هارو مشخص میکنه همین حرکت کردنه!

    راهکار: اگر میدونی باید تغییر کنی به اولین ایده ای که تو ذهنت هست عمل کن. و قدم اول رو بردار!!!

    سوال: چرا باید قدم اول رو بردارم؟؟؟؟

    اگر میخوای شرایط تلخ آینده واست اتفاق نیوفته قدم اول رو بردار. با چه دیدگاهی این قدمو بردارم؟؟؟

    با این دیدگاه که در قدم اول هست که قدم های دوم و سوم گفته میشه! دراین حرکت کردن، شجاعت و ایمان داشتن هست که اتفاقات خوب رخ میده!

    تو باید یه سوال مهم رو به خودت جواب بدی! سوال اینه : اگر ده سال بگذره و تو اون تغییرات لازم رو انجام نداده باشی چقدر افسوس میخوری؟؟؟ به این فکر کن که اگر ده سال بعد، تصمیمی که میدونی الان باید بگیری رو نگیری و ده ساال به روند فعلی خودت ادامه بدی، بعد به خودت نگاه کنی چقدر سرافکنده ای در مقابل خودت؟؟؟

    نکته توحیدی: ایمان داشته باش که خداوند تو را هدایت میکند، باور کن ترس ها توهم اند، ترس های ما فقط تو ذهن ما هستن و در واقعیت وجود ندارند!

    نکته : هرچقدر ما بهتر قوانین جهان رو درک کنیم، بعد از تغییر نتایج زودتر اتفاق میوفته!!! فقط اون تغییرات باید انجام بشن نباید بزاری که ترس ها و تردیدها تورو متوقف کنن.

    نکته تکمیلی: اینجوری نیست که به محض حرکت کردن شما به آخر خط برسید و موفق بشید! شما وقتی قدم اول رو برمیداری قدم بعدی به شما گفته میشه! فکر نکنید اگر قدم اول رو برداشتی خیلی سریع به قدم نهایی و خواسته نهایی میرسی!! تکامت رو باید طی کنی و تو این حرکت کردن باید درسهات رو یاد بگیری!

    اما چه وقتی این مسیر واست روشن میشه؟ وقتی که تو حرکت کنی و قدم اول رو برداری! چه وقتی درهای اتوماتیک فروشگاه واست باز میشه وقتی که تو به سمتشون حرکت میکنی!

    راهکار:‌ وقتی که نوشتی تغییراتی که باید انجام بدی چیه، و دلیلش رو نوشتی، اولین ایده ای که بهت گفته میشه که احتمالا یه کاری هست که باید بخاطرش بری بیرون و باید یک اقدام عملی انجام بدی رو انجااام بده و اقدام کن!

    ممکنه اون مسیر رو واست باز نکنه اما در اون انجام دادن و حرکت کردنه که مسیر بعدی و قدم بعدی بهت گفته میشه!

    سوااال مهم‌: این تغییر کردن تا چه زمانی باید انجام بشود؟ همیشه، همیشه، همیشه.

    سوااال مهم: آیا روزی میرسه که ما نیاز به تغییر نداشته باشیم؟ هیچوقت، هیچوقت، هیچوقت چنین روزی نخواهد رسید.

    قانون مهم: مکانیزم جهان اینه که همیشه ، همه چیز درحال تغییره!!!! چیزی که هیچوقت تغییر نمیکنه و قانونی که هیچوقت تغییر نمیکنه «اینه که همه چیز داره تغییر میکنه».

    راهکار مهم: چجوری بر ترسهام غلبه کنم؟

    با انگیزه دادن به خودت، با احساس قشنگ با تجسم اتفاقات خوب در آینده، با بیاد آوردن تجربیات موفق گذشته!!! (به تجربیات ناموفق خودت توجه نکن چون اون تجربیات بخاطر باورهای قبلی تو بوده ، تجربیات ناموفق رو بریز تو سطل آشغال درسش رو بگیر و رهاش کن!) اگر تجربه موفقی نداری از تجسمت استفاده کن! از الگوهای موفق دیگه استفاده کن. به خودت بگو من میرم و انجامش میدم ، من تغییر میکنم و خداوند منو هدایت میکنه!!! با این طرز تفکر و با استفاده از قانون شما هرکاری رو میتونید انجام بدید.

    بنابراین این تغییر و سفر رو شروع کن و قدم اول رو بردار و تو دفترت بنویس که چه اتفاقات خوبی با این تغییر واست میوفته!!!!

    نکته آخر: اینقدر نگران حرف مردم نباش، حرف مردم واسه خودشونه!!! مردم زندگی خودشون رو دارن! ما یک فرصتی رو بنام زندگی داریم و باید از این فرصت خودمون برای خودمون استفاده کنیم نه برای مردم باید خودمون رو تجربه کنیم!!!!

    بیایید زیبا زندگی کنیم و جهان رو به جای بهتری واسه زندگی کردن تبدیل کنیم!!!

    14- پل های پشت سرت رو خراب کن. این درآمد اندک مانع ورود ثروت به زندگی توست. ( فکر کنم این جمله در وصف کسانی باشه که توی یه شغلی هستن که هیچ علاقه ایی ندارن و فقط بخاطر درآمدش توش هستن و درآمدش اندک و چون باورهای فراوانی ندارن یا ایمان توحیدی و…. حرکتی نمیکنن در جهت رسیدن به اهدافشون و ….)

    15- استاد میگن : من همیشه همه چیزروباچشم قانون نگاه میکنم

    16- قدم به قدم برم جلو.. برای هر هدفی که دارم… و از زندگی و اون چیزی که در حال حاضر دارم نهایت لذت رو ببرم… و اجازه بدم تکاملم طی بشه

    17- چند شب پیش یه کلیپ دیدم از آنتونی رابینز راجب کنترل ورودیها ..خیلی جالب بود درست شبیه مثال استاد راجب علفهای هرز ..

    ایشون دو تا لیوان آورد یکیش پر نوشابه و گفت فرض کنید که این لیوان ذهن ماست که پر از باور مخربه (همون نوشابه ها) و الان میخوای باورهای مناسب بریزی روش(یه لیوان آب) اون آب رو کم کم میریخت رو نوشابه و این باعث شد آب کم کم جای نوشابه رو بگیره و نوشابه ها سرازیر بشن تا زمانیکه کل لیوان آب (باورهای مناسب) رو ریخت رو نوشابه و لیوان پر آب بشه ،در واقع داشت توضیح میداد که همون اولی که باورهای مثبتو ورودیهای خوب رو وارد ذهنت میکنی هنوز اون باورهای مخرب هستن و تو انقدر باید این کارو ادامه بدی که کل ذهنت پاک بشه از باورهای مخرب.و افکار مثبت و مناسب جایگزینش شه.و افکار منفی ریشه کن بشه ،میتونین این آزمایشو انجام بدین که همیشه تو ذهنتون بمونه و تصور کنید وقتی ورودیهای مثبت میدین انگار دارید همون آب رو رو لیوان پر از نوشابه میریزید..البته اگه گل و گیاه تو خونتون ندارید به نطرم این آزمایشم میتونه مفید باشه..چون خودم انجامش دادم و همیشه برای خودم یاد آوری میشه..البته مثال علفهای هرز هم عالیه اگه باغچه دارید به نظرم عملیشو تجربه کنیم حتی همین مثالهارو بهتر میتونیم قوانینو درک کنیم و بهش عمل کنیم ..

    18- ما کلا باید این باور رو بسازیم که هیچ چیزو هیچکس نمی تونه مارو ناراحت کنه…..یاد عبارات میثاق نامه استاد تو دوره قانون افرینش افتادم…

    با خود پیمان میبندیم….

    آنقدر قوی باشیم که هیچ چیز و هیچ چیز و هیچ چیز آرامش ذهنی مان را بهم نریزد

    در هر گفتگوی کلامی ،سلامتی،شادی و ثروت را بر زبان جاری سازیم

    همواره توانایی های دوستانمان را به انها یاداور شویم (حس خوب مفید بودن را برای دوستانمان به وجود اوریم)

    همیشه و در هر لحظه نیمه پر لیوان را بنگریم،آنگاه تاریکی کنار رفته و رویاهایمان تحقق پیدا میکند

    به نعمت هایی که داریم توجه کرده و به خاطر انها سپاسگزار باشیم

    مشتاق موفقیت دیگران باشیم ،آنچنان که گویی ان موفقیت از آن ماست

    اشتباهات گذشته را فراموش کنیم و به سوی دست یافته های بزرگتر در اینده حرکت کنی

    به تمام موجودت زنده با لبخند نگاه کنیم

    آنقدر برای رشد و تعالی خود زمان صرف کنیم ،تا دیگر زمانی برای انتقاد کردن از دیگران نداشته باشیم

    در برابر ناراحتی صبور،در برابر ترس جسسسسسور،و در برابر خشم متین باشیم

    ثروتمند باشیم و به دنیا کمک کنیم تا جای بهتری برای زندگی کردن باشد.

    19- افکار اگر هر روز تکرار شوند همین طور از خود نقش به جا می گذارند ومحو کردن انها کار آسانی نیست.پس باید مواظب باورهای خود که هرروز وهر دقیقه در ذهن ما تکرار می شوند باشیم تا انچه از خود به جای میگذارند خواسته ما باشد نه ناخواسته مان.

    20- وابستگی ما به آدمها مثل وابستگی به مواده مخدره…تو تو طول روز با فکر کردن به اون ادم خاطراتش و هر چیزه دیگه ای اون مواد رو به بدنت میرسونی …پس خیلی حواست به افکارت باشه .سعی کن تفریحاتت رو بیشتر کنی خوش بگذرونی …تو خونه برقص و با صدای بلند با ترانه همراه شو …بذار سلولهای ذهنت از این وابستگی رها بشه ….جا باز کن برای وابسته شدن به خداوند…

    خدایی که اون فرد رو تو زندگی تو اورده (بر اساس فرکانس های خودت)اگه رو باورهات کار کنی ودختر خوبی باشی صدها برابر از اون بهتر رو هم میتونه برات بیاره‌..دست خدارو باز بذار….خواسته هاتو و ویژگیهای فردی که دوست داری روبنویس و بابتش شکر گزاری کن.منظورم فرد مورد نظرت اصلا یک فرد خاص نیست…فقط ویژگی ها نه اینکه بنویسی علی امیر یا مثلا محمد…شخص رو بسپر به خدا تو فقط ویژگیهایی که دوست داری روبنویس و ذهن و روحت رو هماهنگ کن.خیلی زود اتفاقات تغییر میکنه و و ورق بر میگرده.فقط از زندگی لذت ببر و در هرلحظه نیمه پر لیوان رو ببین و سپاسگزار باش.

    آرام باش و از سر راه خدا برو کنار…تا خدا بهترین هارو رو برات بسازه…اگه متعهد باشی و روباورهات متعهدانه کار کنی

    21- یا همین الان تغییر رو ایجاد میکنی یا اصلا جلسات دیگه رو حتی نگاه هم نمیکنی چون چه فایده داره که افتخارت این باشه که داری باور میسازی؟1!! خب باید نتیجه اش باعث افتخارت بشه

    22- الان خدا رو شکر از تمام کشور تماس و درخواست برای محصولی که روش کار میکنم دارم… البته مسائلی در تامین این محصول با قیمت مناسب دارم که اونم به مرور حل میشه… مشتری هایی که از کشورهای اطراف، پاکستان، افغانستان و عمان تماس میگیرن…

    البته اینا رو گفتم که باور کنیم، برای کسب و کار مهم نیست کجا باشیم، سرمایه اولیه داشته باشیم، حتی محصولی برای فروش داشته باشیم، و حتی اینکه تخصص خاصی داشته باشیم… زمانی که حرکت کنیم و قدم اول رو برداریم، خداوند خودش قدمهای بعدی رو برمیداره، و واقعا همیشه همینطوره، وقتی میری تو مسیر میبینی که خدا خودش از قبل کارها رو انجام داده…

    اینم بگم که من واقعا هنوز چیزی از تجارت نمیدونم… ولی فقط حرکت کردم و بقیه کارها رو خداوند خودش انجام داد… البته به قول استاد ما همین الانشم داریم 99 درصد کارهامون رو با استفاده از قدرت خداوند انجام میدیم، پس چرا 100 درصدش رو به اون نسپاریم؟

    فقط یه نکته به دوستانی که الان کسب و کاری دارین، در صورتی که حوزه ای که توش مشغول هستین رو بهش علاقه دارین، برای گسترش کسب و کارتون و به دست آوردن آزادی زمانی و مکانی میتونین از بستر اینترنت استفاده کنین…

    حتی دوستانی که میخواین کاری رو از تو خونه خودتون شروع کنین، میتونین باز هم از طریق همین اینترنت و استفاده از شبکه های اجتماعی مثه تلگرام و اینستاگرام و … برای شروع کسب و کارتون استفاده کنین و نتیجه بگیرین…

    23- فقط خداست که میتونه دستتو بگیره … و بلندت کنه از فرش به عرش برسوندت … دلها رو برات نرم کنه… رزق و ثروت رو وارد زندگیت کنه … آره فقط خداست…

    24- ی برداشت و درسی که از تجربه ی دوستمون الهام مرادی داشتم میخوام مشارکت کنم.

    اگه توجه کنیم به مسیری که طی کرده و نتیجه گرفته میبینیم اولآ با توجه به همه محدودیتهایی که تو اون زمان داشته پا روی ترسهاش گذاشته و اقدام کرده,و تمامِ توجهش به هدفش بوده.ورودی هایی که به خوردِ مغزش میداده فقط و فقط در راستای هدفش بوده.اخبارِ قبول شده های کنکور و دنبال میکرده,قبولی شو تصور میکرده و حالش خوب بوده و در نتیجه موفق شده.

    این فرمولیِ که لازمه ی موفقیتِ وهر کسی با هر جنسیت و سن وسالی در هر شرایطی میتونه به کار بگیره و نتیجه بگیره.

    25- فقط اجازه بدین یک نکته ای رو اینجا یادآوری کنم که به نظرم لازمه در کنار این ماجراها بدونین و اون اینه که زمانی که من در تدارک آپارتمان و خرید وسایل و .. بودم اصلاً احساسم خوب نبود و همه اش با نگرانی و عجله بود یه جورائی فشار گذاشته بودم روی خودم، زندگیم؛ احساسم ( و بدتر از اون روی اطرافیانم ). یعنی قشنگ از احساسم می شد فهمید که یه جای کار ایراد داره. پس می خوام به شما هم بگم اگه یه روزی با نگرانی و استرس و عجله و … می خواین یه کاری رو پیش ببرین دقیقاً متوجه آلارمش بشین که یعنی حواست باشه می خوای قانون تکامل رو دور بزنی. پس بلافاصله آرام شو فکر کن و با یک تصمیم قاطع مسیرت رو عوض کن.( دقیقاً همون چیزی که استاد در مورد یادگیری زبان انگلیسی و تصمیم شون برای سخنران شدن در ابتدای ورودشون به امریکا گفتن که با حس نگرانی و ترس از عقب افتادن همراه بود )

    26- می‌خوام با حل یکی از مشکلات به بشریت خدمت بیشتری بکنم، قبلا هم گفتم، آخه من خیلی وقته خودم نیستم، و چیزی به نام من وجود نداره، من فقط یه عاشقم از نوع دیوانه زنجیریش واسه انجام طرح الهی‌م، فقط می‌خوام بدونید دوستان، تا زمانی که انسان است، فراوانی هست، رسالت هست، مگر خداوند بیهوده می‌آفریند، بیاین هدف‌هامونو طور دیگه انتخاب کنیم، بیاین احساس کنیم تنهاترین بنده روی کره خاکی هستیم، اون موقع دنبال چه چیزی میریم.

    27- چند وقت پیش یه مصاحبه از جیم کری عزیز دیدم، باورتون نمیشه فوقالعاده بود تمرین دسته چک جادویی استاد رو انجام داده!!! تا جایی تونستم یخوردش واستون نوشتم.

    ـ (جیم کری) : من یه چک ده میلیون دلاری بابت بازیگری واسه خودم نوشتم. و واسه خودم یه فرصت پنج ساله در نظر گرفتم، شایدم سه ساله

    ـ (جیم کری): و گذاشتمش توی کیف پولم و همونجا نگهش داشتم. و در طول سالها هی خراب میشد و از بین میرفت.

    ـ (جیم کری): وبعدش خب … دقیقا قبل از روز شکرگزاری 1995 بود که متوجه شدم بخار بازی در فیلم «احمق و احمق تر» به ده میلیون دلار دستمزد میرسم.

    ـ (گزارش گر) : تصویر سازی و تجسم جواب میده اگه روش به سختی کار کنیم؟!

    ـ (جیم کری): بله بله حتما!! دقیقا همینه، نمیشه که بخوایم تصویر سازی کنیم و بعدش بریم ساندویچ بخوریم(بجای کار کردن)

    28- وابستگی ما به آدمها مثل وابستگی به مواده مخدره…تو تو طول روز با فکر کردن به اون ادم خاطراتش و هر چیزه دیگه ای اون مواد رو به بدنت میرسونی …پس خیلی حواست به افکارت باشه .سعی کن تفریحاتت رو بیشتر کنی خوش بگذرونی …تو خونه برقص و با صدای بلند با ترانه همراه شو …بذار سلولهای ذهنت از این وابستگی رها بشه ….جا باز کن برای وابسته شدن به خداوند…

    29- تئوریِ علفهای هرز و ورودیهای ذهن.

    که تمامِ لحظه های ما و نتایج ما به این دو تا بستگی داره. من هر چقدر ورودیها رو مدیریت میکنم و آگاهی مو بالا میبرم,شیطان هم به همون اندازه رشد میکنه و بالا میاد.انگار با من تو یِ مقطع تحصیلی داره درس یاد میگیره.

    نگاه کردن به فایلهای این دوره وانجام تمرین,نوشتن شکر گذاری,مشارکت کردن,توجه به داشته ها و احساس خوب داشتن مثل این میمونه که دائمآ هواست به باغچه ت هست تا علف هرز نخوره انرژیی رو که داری.

    باید مدام تو این روند باشم و افکارم و مدیریت کنم,مراقب گفتگوهای ذهنیم باشم,مراقب ورودیهای ذهنم باشم.وگرنه شیطان و افکار منفی رسوخ میکنه و مثل اون علفهای هرز اجازه نمیده نورمناسب به بوته های کاشته شده برسه,وحالا هر قدر هم که کود و آب بدی به کاشته هات این علفای هرز میخورنش و محصولی که برداشت میکنی ناقص خواهد بود.شایدم وسط راه دلسرد بشی و رها کنی باغچه ی ذهن تو.

    دیل گارنگی ی کتابی داره که تو اون کتاب به ی تکنیک اشاره میکنه برای در لحظه زندگی کردن. بنامِ (تنها برای امروز) منظورش از این تکنیک اینه که باید افکارمون روی زمان حال و خواسته هامون باشه و ازش لذت ببریم وشاد باشیم.

    یادم باشه فردا اون صفهه رو پیدا کنم و تو کامنت بزارم براتون.

    از جلسه 4 لذت بردم.فراوانی رو به خورد ذهنم داد.ولی صادقانه بگم بخش دوم لذت بیشتری بهم داد.هم تئوریِ علفهای هرز هم کنترل ورودیها و توجه به نکات مثبت و زیباییهای دنیای اطراف.

    ترسها و تردیدها,دو دو تا کردنها,امروز فردا کردنها,خواسته ها مو با شرایط الانم سنجیدن ها,شروع نکردن ها,وسوسه ها همون علفهای هرزی هستن که نمیذارن رشد کنم.همون ترمزی هست که باید پا رو از روش بردارم تا خواسته هام به طرفم بیان.

    خوندن کامنت بچه ها و تصویر سازی کردنِ تجربه هاشون علفهای هرز و از بین میبره و نمیذاره دیگه رشد کنن.به من که خیلی کمک میکنه و لذت میده.

    30- هیچ کاری نشد نداره اما باید از کم شروع کنی تا برسی به اینجا.

    خلاصه برای هرچیزی واقعا باید تکامل طی بشه و هییییچ راه دیگه ای نداره و نمیشه میانبر زد.

    31- سمیرا نظری عزیزم،من دیروز یه سر رفتیم پیش آرایشگرم،دیدم از شریکش جدا شده و یه جا دیگه به تنهایی مستقر شده و چنتا مدرک دیگه هم گرفته،یه سالن خیلی شیک و زیبا هم با سلیقه و دیزاین خودش براش طراحی کرده بودن،و کلی مشتری داشت و چون جاش جدید بود به منم چنتا از تبلیغاتش رو داد که به همکارام بدم،یادم میاد این آرایشگر از یه اتاق شروع کرد کارای ابتدایی رو فقط انجام میداد،بعد از دوسال اینقدر موفق شده،مشتری همه جا موج میزنه

    32- اگر ما باورمون به خداوند تقویت کنیم

    اگر ما ایمان داشته باشیم

    اون قدرت میتونه به راحتی ، تاکید میکنم به راحتی درهارو برای ما باز کنه ، به راحتی موقعیتهارو برای ما ایجاد کنه ، به راحتی رزق وارد سفره ما بکنه ، به ارحتی میتونه مارو از فرش به عرش ببره در هر زمینه ایی ، اگر ما اینو باور کنیم ، واقعا باورکنیم نه اینکه بگیم نه اینکه ادا در بیاریم ، من اگر از کسی دارم درخواست میکنم که کمکم کنه اما توی ذهنم اینه که فقط اون میتونه به من کمک کنه اگه کمک نکنه من دارم شرک میورزم اگه توکلم به خداست خیلی راحت درخواست میکنم اگه جواب نداد میگم خدا از در دیگه بهم میده نه ناراحت میشم از دستش نه فکر میکنم الان اتفاقی میفته ، درونش توی قلبش توی وجودش یکی دیگه رو داره میپرسته رب داره میپرسته ، از اون کمک میخواد میگه این یک دستی میتونه باشه این نبود احتمالا یک دست دیگه از یک جای تو بوجود میاری من ناراحت نمیشم ، من امیدوارم ، من بهم نمیریزم ، وقتی کسی به خدا توکل داشته باشه بهم نمیریزه اگه جواب رد بگیره ، میگه خب این نیست که خدا از یک جای دیگه میخواد بده

    اگه تکیه کنی به خداوند ، خدا شاهده خداوند راه هایی برات باز میکنه ، قلب هایی نرم میکنه برات ارتباطایی برات ایحاد میکنه که هیچوقت این حرفا نمیتونه ایجاد کنه ، هیچوقت این ادعاها نمیتونه بکنه . پیروزی هایی برات بوجود میاره موفقیتهایی برات بوحود میاره که هیچکسی نمیتونه بکنه

    میخوام اشاره کنم به یک نیرویی که برتر از همه ماهاست ، به نیرویی که جهان خلق کرده و داره اونو اداره میکنه ، به نیرویی که میگیم رب ، فرمانروای جهان

    وقتی شما تکیه میکنی به اون همه کارها برات خوب ایحاد میشه ، همه چیز بر وفق مرادت انجام میشه وقتی تکیه ات از روی اون نیرو برمیداری و روی آدمهای دیگه و چیزهای دیگه میذاری از همون چیزایی که رووشون تکیه کردی ضربه میخوری ، که هروقت روی غیرخدا جساب کردم ضربه خوردم و هر وقت روی خدا حساب کردم همه چی بهم داده خدا همه چی رو بهم داده ما باورش نمیتونیم بکنیم

    اینارو به خودم میگم که اینقدر روی مردم حساب نکنم ، به من همه چی های خوب داده به چه اندازه ؟؟ به اندازه ایی که تونستم قدرتش باور کنم ، اگر بیشتر باور کنم بیشتر میدهد

    روی دوست ، آشنا ، برادر ، خواهر حساب نکنید ، روی خدای اونا حساب کنید

    قسمتی از فایل فقط روی خدا حساب باز کن از استاد که توی کانال قرار داده بودن…

    33- سوال:

    ??????

    مشکل من اینه که نمی دونم به چیزی علاقه دارم تا هم ازش لذت ببرم و هم ازش ثروت بسازم.

    همیشه فکر می کردم علاقه اصلی من گل آرایی هست و این کاریه که هرگز ازش خسته نمی شم. اما در کمال تعجب در جلسه دوم کلاس دیدم که دوست دارم زودتر کلاس تموم شه و دیگه اصلا حس خوبی به این کار ندارم. منی که هر وقت از کنار یک گل فروشی رد می شدم و مدتها اونجا می ایستادم به گلها نگاه می کردم، حالا می بینم چقدر این کار برام خسته کننده و کسالت باره. اصلا فکرشم نمی کردم. الان می فهمم که من فقط تماشای گل رو دوست دارم نه گل آرایی رو

    استاد شما گفتید قدم اولو بردارید.من این کارو کردم و خب حسنش این بود که فهمیدم این علاقه من نیست. حالا نمی دونم چیکار کنم. استاد، اشکال کار من کجاست؟ لطفا منو راهنمایی کنید.

    پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش:

    ??????

    جهان به این شکل طراحی شده که فرکانس های ما را دریافت و آنها را به شکل اتفاقات، شرایط، ایده، تجربه و … تبدیل وارد زندگی ما می کند.

    پس، وقتی تنها تعیین کننده، فرکانس های ما هستند، نمی توانیم بخواهیم که دیگران دقیقاً به ما بگویند:

    باید چکار کنیم؟!

    کارمان درست است یا نه؟

    این کار جواب می دهد یا نه؟

    حتی خودت نیز تا زمانی که آن کار را انجام ندهی، نمی توانی قضاوت کاملی درباره اش داشته باشی. همانگونه که تا زمانی که گلسازی را انجام ندادی، درباره اش به وضوح نرسیدی!

    به اندازه ای که می توانی روی باورهایت کار کنی و به خداوند به عنوان منبع ایده و الهامات وصل شوی و او را باور کنی،

    (همان موضوعی که استاد عباس منش ساعت ها در دوره عشق و مودت در روابط با عنوان هماهنگی میان ذهن و روح درباره اش صحبت می کند و بر اهمیتش تاکید می ورزد)

    به همان اندازه هم هدایت خداوند را دریافت می کنی. و این هدایت قدم به قدم اتفاق می افتد و پس از برداشتن هر قدم، شما تبدیل به فرد دیگری می شوی که فرکانس اش و باورش و اعتماد به نفس اش به خاطر برداشتن آن قدم، از فرد قبلی بسیار متفاوت است.

    این مراحل رشد شماست و همیشه قدم بعدی زمانی به شما گفته می شود که قدم قبلی را برداشته باشی.

    برای همین است که استاد همواره قوانین را می گوید، راه تغییر باورها را هم می گوید

    اما هیچوقت به افراد نمی گوید که دقیقاً این کار مشخص را اگر انجام دهند موفق می شوند. هیچگاه نمی گوید که اگر سراغ این شغل بروی یا این ایده را اجرا کنی، یا معلم یا مهندس یا بازرگان یا … شوی به موفقیت می رسی

    بلکه می گوید، اگر این باور را ایجاد کنی، این نتیجه مشخص برایت اتفاق می افتد زیرا این قانون جهان است….

    بنابراین، موضوع اصلا کاری که انجام می دهی نیست، بلکه موضوع باورهایی است که ساخته ای و به اندازه آن باورها، هدایت به سمت ایده ها و شرایط را دریافت خواهی نمود.

    پس به جای اینکه در خودت به دنبال ایراد بگردی، همزمان که روی باورهایت کار می کنی، همزمان که روی موضوع هماهنگی میان ذهنت و روح کار می کنی، شروع به تجربه موضوعات مختلف نما

    یادت باشد که ما به دنیا آمدیم تا جهان را تجربه کنیم، اتفاقات را تجربه کنیم و با این تجارب به شناخت بهتری از خودمان و خواسته هامان برسیم. ما با تجربه هر خواسته رشد می کنیم ، حتی اگر بدانیم که این خواسته واقعی مان نبوده، کمترین نفعش این است که درباره خواسته واقعی مان واضح تر شده و به مسیر آن خواسته هدایت می شویم. مثل تجربه گل آرایی شما قرار نیست یک گوشه بنشینی و فکر کنی که کدام کار برایت بهتر است و سپس با تمرکز و فکر به نتیجه برسی. بلکه این موضوع یک مسیر است که قدم به قدم طی می شود و بهترین راهش برداشتن اولین قدم و اجرای اولین ایده ای است که به تو الهام می شود و سپس متوقف نشدن و ادامه دادن است و اگر آن هماهنگی را ایجاد نمایی، قطعا هدایت و الهام را دریافت می کنی زیرا خداوند همواره در حال هدایت ماست، اما فقط افرادی که سعی شان کنترل ورودی های ذهن و کنترل نجواهای ذهن شان است، این هدایت را به همان اندازه ، دریافت می کنند .

    زیرا وقتی خود را در مسیر هماهنگی با قوانین قرار می دهی، به اندازه ای که موفق به انجام این کار می شوی، به اندازه ای که می توانی ذهنت را کنترل و تمرکزت را بر نکات مثبت آن موضوعات بگذاری، هدایت پروردگار را در قالب الهام یک ایده یا نشانه، دریافت می کنی و این تو هستی که آن ایده یا نشانه را درک می کنی، به همین دلیل نباید انتظار داشته باشی دیگری به شما بگوید که باید چکار کنی.

    اصلا آن ایده آمده تا شما را هدایت کند و اگر به آن توجه نکنی و خیلی سریع اجرایش نکنی، شیطان ذهنت زودتر از آنچه فکرش را کنی دست به کار و تو را در همان ابتدای راه متوقف می کند

    این کار شیطان ذهن است

    در حالیکه قلب شما، با ایده ها و الهاماتش شما را هدایت می کند. و راه دریافت این هدایت، برداشتن اولین قدم است

    شما در مسیر قدم هایی که بر می داری و تجاربی که کسب می کنی، وضوح بیشتری از خودت و آنچه می خواهی و آنچه عاشقش هستی، پیدا می کنی

    باید بگویم که رسالت شما و هدف اصلی شما، از مسیر تجارب همان کارهایی می گذرد که با آنها مواجه می شوی یا ایده اش به ذهنت می رسد یا چیزی که به شما الهام می شود.

    یعنی ممکن است اولین کاری یا مسیری که انتخاب می کنی ، همان باشد که بخواهی آن را تا آخر عمر ادامه دهی

    و یا ممکن است هر کسب و کار و هدفی که وارد آن می شوی، یک پله باشد و یک پل برای اینکه تو را به مسیر بعدی و مسیر بعدی وصل کند

    پس راهش نشستن و منتظر ماندن نیست، بلکه راهش این است که شروع کنی و از دل تضادها، خواسته هایت را با وضوح بیشتری بشناسی

    زیرا همه اهداف خوب اند، زیرا کمترین فایده شان این است که ما درباره خواسته مان به وضوح بیشتری می رسیم پس نباید نگران باشیم که من می ترسم وارد این هدف شوم و بعد ببینم که این هدف و رسالتم نبوده است

    این موضوع و جواب سوال شما و چگونگی برداشتن نخستین قدم و سپس قدم های بعدی را استاد عباس منش در اولین جلسه دوره جهانبینی توحیدی مفصلا توضیح داده است.

    به نظرم این جلسه برای شما طراحی شده. آموزش های این جلسه، فرمولی کامل درباره نحوه عملکرد در این مواقع از زندگی را در دستت می گذارد. فرمولی که در تمام دوران ها پاسخگوست و اصل و اساس پیشرفت و تکامل توست.

    فرمولی که کمک می کند تا با ساختن باورهای مناسب و قدرتمند کننده درباره این موضوع، بر ترس هایت غلبه کنی و قدم اول را برداری.

    فرمولی که کمک می کند هدایت پروردگار را در این مسیر، قدم به قدم دریافت و قدم به قدم هدایت شوی، اگر آن آموخته ها را بی چون و چرا اجرا نمایی.

    یادت باشد که موفقیت از آسمان نازل نمی شود بلکه باید قدم هایی برداری. اما موضوع این است که وقتی روی باورهایت کار می کنی و باورهای قدرتمند کننده ای می سازی، ایده های به شما الهام می شود

    و موفقیت از اینجا شروع می شود که چه واکنشی دربرابر آن ایده ها انجام می دهی

    آیا با ایمان قدم هایت را برمی داری یا با تریدهایت آن موفقیت را از خود دور می کنی؟؟

    آغاز موفقیت از اینجاست

    بنابراین به جای دانستن نظر دیگران، باورهای قدرتمند کننده را ایجاد نما که در جلسه اول دوره جهان بینی توحیدی آموزش داده شده و تمریناتی که برای این کار اختصاص یافته را مو به مو انجام بده و بقیه اش دیگر هدایت خداوند است که آن را دریافت خواهی نمود

    منتظر خواندن خبرها و نتایج خوب تان در بخش نظرات سایت هستیم

    ادامه 100 نکته چهارم در پیام بعدی ??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مهرداد مرادی نظیف گفته:
    مدت عضویت: 3809 روز

    ادامه 100 نکته چهارم پیام قبلی ??????

    34- شما هم مثه من و خیلیای دیگه به این نتیجه رسیدید که باید تغییری در زندگیتون (شغل فعلیتون) رخ بده اما اون تردیدها و نگرانیها و دودوتا 4 تا کردنها جلوتون رو گرفته پس اولین اقدام حمله به ترسهاست موفقیت تو دل ترسهامونه تا وقتی حرکت نکنیم و اقدامی انجام ندیم چیزی عایدمون نمیشه. پس حرکت کن نگذار ترسها تو رو عقب نگه دارن بقول استاد عباس منش دنیا دنیای شجاعانه و فقط شجاعانن که پاداش دریافت میکنن. دوست من نگران نباش و ایمان داشته باش که خدا در تمام مسیر با ماست و دایما داره هدایتمون میکنه و راه رو برامون باز میکنه و شرایط رو بنفعمون تغییر میده پس دیگه جایی واسه نگرانی نیست. دوست من نمیشه به از یه زمین محصول بیرون بیاد بدون اینکه بخوای ازش مراقبت کنی ، بدون اینکه بهش آب و نور و کود کافی برسونی ، و مهمتر از همه بدون اینکه علفهای هرزش رو هرس بکنی انتظار بیرون اومدن محصول داشته باشی . اولین گام در تغییر کنترل و مراقبت از ورودیهامونه مراقبت از افکار قشنگ و باورهاییه که در این دوره داره ساخته میشه پس بیا و با تعهد بالا متعهد شو با همسفرات در این دوره که راه رو بر روی هر فکر و باور و نجوایی که مخالف این حرفهاست ببندی متعهد شو دوست خوبم! در انتها واسه شروع به الهاماتت عمل کن بین چقدر در جهان فراوانی هست و چقدر هر روز داره فرصتها و موقعیتها بیشتر و بیشتر میشه همه ما در درونمون میدونیم که باید چیکار کنیم و رسالتمون تو این دنیا چیه منتها ممکنه بدلیل باورهای اشتباه نتونیم الهامات رو دریافت کنیم. اشکالی نداره به اولین ایده ای که بهت گفته شد عمل کن بقیه مسیر کم کم واست روشن میشه هر چقدر بیشتر پیش بری مسیر روشنتر میشه همزمان رو باورهات کار کن ، ورودیات رو کنترل کن و مطمئن باش که ایده های عالی بهت گفته میشه. اگه میتونی دوره هدفگذاری استاد رو تهیه کنی حتما تهیش کن که خیلی میتونه بهت کمک کنه تا خودت و علائقت رو بهتر بشناسی.

    35- میثاق نامه

    با خود پیمان میبندیم

    آن قدر قوی شویم که هیچ چیز و هیچ چیز و هیچ چیز آرامش ذهنیمان را به هم نریزد.

    با خود پیمان میبندیم

    در هر گفتگویی کلامی، سالمتی، شادی و ثروت را بر زبان جاری سازیم.

    با خود پیمان میبندیم

    همواره تواناییهای دوستانمان را به آنها یادآور شویم (حس خوب مفید بودن را برای دوستانمان به وجود آوریم)

    با خود پیمان میبندیم

    همیشه و در هر لحظه نیمه پر لیوان را بنگریم، آنگاه تاریکی کنار رفته و رویاهایمان تحقق مییابد.

    با خود پیمان میبندیم

    به نعمتهایی که داریم توجه کرده و به خاطر آنها سپاسگزار باشیم.

    با خود پیمان میبندیم

    مشتاق موفقیت دیگران باشیم، آن چنان که گویی آن موفقیت از آن ماست.

    با خود پیمان میبندیم

    اشتباهات گذشته را فراموش کنیم و به سوی دستیافتههای بزرگتر در آینده حرکت کنیم.

    با خود پیمان میبندیم

    به تمام موجودات زنده با لبخند نگاه کنیم.

    با خود پیمان میبندیم

    آن قدر برای رشد و تعالی خود زمان صرف کنیم، تا دیگر زمانی برای انتقاد کردن از دیگران نداشته باشیم.

    با خود پیمان میبندیم

    در برابر ناراحتی، صبور، در برابر ترس قوی و در برابر خشم متین باشیم.

    با خود پیمان میبندیم

    ثروتمند باشیم و به دنیا کمک کنیم تا جای بهتری برای زندگی کردن باشد.

    میثاق نامه ای که آخر جلسه های قانون آفرینش خونده میشه

    امشب دستامونو رو قلبمون بزاریم و بخونیم

    خدایا بابت همه چی، همه چی ، همه چی، همه اون چیزایی که به ذهنم میرسه و نمیرسه ازت ممنونم، ممنونم، ممنونممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

    36- در مورد اینکه از کارتون بیاین بیرون و در حال حاضر هیچ ایده ای ندارین ..من بهتون پیشنهاد میکنم در هر حال بیکار نمونین .استاد خیلی تاکید میکنن فکر کنم دوره افرینش بود که تاکید میکنن که تو فرکانس بیکاری نمونین ….

    37- یجا استاد گفتن یه خونواده ای رو در نظر بگیرید که جایزه بانک رو قبول شدن و از یه خونه کوچیک نقل مکان میکنن به یه خونه ویلایی و بچه شو از یه مدرسه دولتی میفرسته به یه مدرسه غیر انتفاعی که هزینه بالایی میگیرن و شروع میکنه از همون پولی که برنده شده خرج کردن و هیچگونه سرمایه گذاری ای نمیکنه و کاری رو هم باهاش شروع نمیکنه تا اینکه پول تموم میشه پس خونه ویلایی رو میفروشه و میره یه خونه کوچیکتر میگیره و از باقی پول خونه ویلایی همچنان خرج میکنن و میخورن و میخرن و ولخرجی میکنن در واقع دخلشون با خرجشون نمیخونه تا اینکه پولشون تموم میشه و دوباره خونه رو میفروشن میرن یه خونه کوچکتر میخرن و باز مابقی پولو خرج میکنن تا تموم شه و به همین منوال پیش میرن تا اینکه یه وقت چشاشو باز میکنه که دیگه هیچ خونه ای نداره و کلللل پول ای که جایزه برده بودن تموم شده که هیچ پول خونه خودشونم خرج کردن تموم شده و الان حسنی مونده و حوضش اینه که اگه قانون تکامل رو طی نکنیم و یهو به یه موفقیتی برسیم که ظرفیتش رو نداریم همون ظرفی رو هم که داشتیم رو هم از دست میدیم

    38- باید همیشه رو باورهامون کار کنیم و باورهای قدرتمند بسازیم که یکی از روشهاش گوش کردن شبانه روزی و هر لحظه به سخنان استاد نازنینمون هست و زمانی که میخواییم خودمون رو تست کنیم که آیا باورهامون تغییر کرده یا نه تو لحظاتی که عصبانی میشیم باید ببینیم میتونیم خودمون رو کنترل کنیم یانه مثل فایلی که یکی دوروز پیش استاد تو کانال گذاشتن.(منظور همون فایلی که استاد در مورد فینال جام باشگاههای اروپا بین لیورپول و رئال مادرید بود )

    39- ترس نقطه مقابل ایمان هست،باور کنید ترسها هیچ قدرتی ندارن ما زیادی بزرگش میکنیم…

    40- استاد جلسه چهارم واقعا فوق العاده بود واقعا این باور کمبود پاشنه آشیل اکثریت مردم است، من واقعا نمیدونستم این همه فرصت برای کارآفرینی وجود داره، استاد اینکه شما میگفتید مثلا یه شغل هست که میاد سرامیک را تمیز میکنه، دوباره یه شغل هست که میاد پارکت تمیز میکنه،یکی دیگه میاد شیشه ها را تمیز میکنه

    41- نکات فایل توضیحات استاد راجع به مسابقه فوتبال رئال و لیورپول(همه اش نکته بودش دیگه…)

    تفاوت بین افرادی که خیلی خیلی موفق اند، با افرادی که یه ذره پایین ترند، توی لحظاتیه که اوضاع سخت میشه، لحظاتی که آدم اشتباه میکنه، تو لحظاتی که، از لحاظ سلامتی، روابط عاطفی، مالی به مشکل بر می خوره، افرادی که خیلی می تونن موفق بشن، اونایی هستن که توی اون لحظات می تونن نجواها رو آروم کنن…

    تو حالات طبیعی که، وقتی که اوضاع خوبه، هر آدم سالم و عاقلی میتونه حالشو خوب نگه داره، مگه اینکه از لحاظ ذهنی بیمار باشه، که تو شرایط خوب، همش نق می زنن، غر می زنن، به منفی ها نگاه می کنن، شکایت می کنن، وقتی که واقعا همه چیه زندگیشون عالیه…

    یه آدم سالم، وقتی اوضاع خوبه، سپاسگزاره و حالش خوبه و لذت می بره از زندگیش، اما تو لحظاتی که اوضاع سخت میشه، اون لحظاته که تعیین کننده است، اون لحظاته که تفاوت رو ایجاد می کنه، بین افراد بسیار موفق و افراد کمتر موفق، تفاوت بین قهرمان رو با نائب قهرمان رو…

    همه ما باید سعی کنیم، وقتی که به هر ترتیبی اوضاع سخت میشه، بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم، خیلی مهمه، خیلی مهمه، من بارها و بارها و بارها گفتم، تفاوت بین ورزشکارهای بسیار موفق، مثلا تو لیگ های اروپایی در سطح اول فوتبال جهان با فوتبالیست های خودمون و تیم ملیمون، در بازی فوتبال نیست، اونا فوتبالیست های بهتری نیستن از فوتبالیست های ما… و فقط تفاوت در باورهاست، در نجوه تفکره، حتی توی مصاحبه ای که از کی روش پرسیدن چه تفاوتی هست بین بازیکن های سطح اول و بازیکن های دیگه؟ ایشون گفتن: هیچ تفاوتی از لحاظ فوتبال ندارن، از لحاظ ذهنیت با هم تفاوت دارن، همه چی به ذهن برمی گرده…

    ما باید وقتی که اوضاع سخت میشه، شرایط سخت میشه، باید بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم، باید بتونیم تمرکزمون رو، روی اون لحظه بزاریم و بگیم، من اشتباه کردم، حالا اشکال نداره، همه اشتباه می کنن، الان تموم شد، من باید از این لحظه به بعد، سعی کنم بهترین عملکردم رو داشته باشم، به اندازه ای که بتونیم این نحواها رو کنترل کنیم، نتیجه می گیریم، به همین دلیله که خیلی ها رو می بینیم که خیلی ام موفق بودن توزندگیشون، به جاهای خیلی بالایی هم رسیدن، ولی به صورت زنجیره ای بلا سرشون میاد و خیلی سریع از عرش به فرش می رسن، یعنی یه جایی، یه اتفاقی می افته و نمی تونن ذهنشون رو کنترل کنن و تق، تق، تق ، هی اتفاقات بدی رو جذب می کنن و بدتر و بدتر و … تو زمان خیلی کوتاه هر آنچه که داشتن رو از دست میدن و خیلی بیشترشم…

    و برعکس هم هست، افرادی که توی قعر بودن، شرایط خیلی سخت بودن، از یه جایی دیگه شروع می کنن، به بخشیدن خودشون، شروع می کنن به کنترل نجواهای ذهنیشون، تمرکز بر روی خواسته هاشون، تمرکز بر روی داشته هاشون، تمرکز بر روی نکات مثبت، و بعد میبینی چقدر زود، همه اون مشکلات رو، همه اون مسائل رو پشت سر می زارن، و تو بزینسشون، روابطشون ، تو هر چی که هست، خیلی موفق می شن…

    هر چی رو که اتفاق می افته رو از دید قانون بهش نگاه کنیم، تجربه کسب کنیم، رگه های قانون رو توش پیدا کنیم، ودیدیم که ذهنیت ها پیروز شدن… نه فوتبال برتر… نه بازیکن های بهتر… نه فوتبالیست های خاص تر…

    ذهنیته، همه چی ذهنیته، همه چی باوره، همه چی نحوه تفکره، همه چی نحوه کنترل ذهنه، همه چی تمرکز بر روی خواسته هاست، همه چی، همه چی همینه…

    مهم اینه که، توی هر لحظه، بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم، بتونیم ساکت کنیم نجواهای شیطان رو…

    بتونیم توجهمون رو بر روی خواسته هامون بزاریم… نه بر روی ناخواسته هامون… بتونیم از طریق احساسمون، بفهمیم که در مسیر درست هستیم یا نه، واگر در مسیر غلط هستیم، با تغییر زاویه دیدمون، به احساس بهتری برسیم، قلبمون رو آروم کنیم، احساسمون رو خوب کنیم و با قدرت و با انرژی حرکت کنیم و ادامه بدیم… و مطمئن باشین، اگر بتونین، همین یک کار رو انجام بدین، هر آنچه که در زندگیتون می خواین رو، می تونین به دست بیارین…

    خیلی تعداد کمی هستن از مردم جهان، که می تونن، این کار رو انجام بدن، کمتر از 1% ، کسانی که می تونن ذهنشون رو کنترل کنن، اونا دارن پادشاهی می کنن تو زندگیشون، امیداوارم شما پادشاهانی باشین که با کنترل ذهنتون، با تمرکز بر روی خواسته هاتون و با تمرکز نکردن بر روی ناخواسته هاتون و با داشتن احساس خوب، به هر چی که می خواین برسین، شاد باشین، سالم باشین، خوشبخت باشین، ثروتمند باشین و سعادتمند در دنیا و آخرت…

    42- بچه ها من این مدت داشتم توحید رو در عمل تجربه میکردم و خیلی اتفاقای جورواجور واسم افتاده که واقعا خودم میزان ایمان خودم و تکیه بر رب رو در خودم دارم میسنجم و فایلی که دوروزه مدام دارم پلی میکنم فایل فقط روی خدا حساب کن هستش که واقعا عاشقشم. استاد جونم من واقعا توی این مدت نتیجه ی توکل بر رب رو دیدم و حتی یه جاهایی هم شیطان وارد عمل میشد و من نزدیک بود دچار شرک خفی بشم و واقعا شیطان کارشو خوب بلده دقیقا از راهی وارد میشه که تو روی اون تاکید داری. مثلا نجواهای ذهنم بهم اینطوری میگفتن ایول فلانی و خدا سرراهمون قرار داد تا کمکمون کنه چقدر خوب که فلانی هوامونو داره اینم کارای خداست ولی ته ته دلم میدیدم که یه جاهایی برای رسیدن به خواسته ای که واقعا میخوام دارم دچار شرک خفی میشم و در آخر سر خواسته مو رها کردم و گفتم خدایا مهمترین چیز برای من توحیده مهمترین چیز برای من نزدیک بودن به تو و مهمترین چیز برای من تویی و تا وقتی منو خالص و بی شرک و ریا نکردی منو به اون خواسته ام نرسون چون من اول و اخر تو رو میخوام و بس. من ثروت و در کنار تو میخوام من اول تورو میخوام بعد اون خونه رو و… بعدش چقدر آروم شدم دیگه حتی رسیدن به اون خواسته که براش کلی اشتیاق داشتم عادی و بدیهی شده و میدونم که خدا همه جوره هوامو داره اگه این خونه نشد یه خونه دیگه استاد ماجرای خونه خریدنم خیلی کش دار شده ولی خیلی خیلی توی مسیر هدایتم و توحیدم منو خالص تر کرده. یه وقتایی هول میشدم و هیجان زده ولی الان چند روزیه که به لطف خدای خوبم و تکیه بر توحید و ربوبیت پروردگارم آرام آرامم خیلی این حسو دوست دارم. واقعا نتیجه ایمان آرامشه مطلقه و اگه آرامش نداری اگه شاد نیستی و اگه مضطربی یعنی ایمانت و داری از دست میدی یعنی داری به شیطان قدرت میدی. خدایا خیلی درس گرفتم. ایتاد توحید عملی داشتن واقعا کار آسونی نیست ولی خیلی لذت بخشه آرامشش یه دنیا لذت داره. توی شرایط سخته که باورها خودشونو نشون میدن اما خوشحالم که سربلندم خوشحالم که توی مسیری که طی کردم بیشترین تلاشم این بود که فقط روی خدای خودم حساب باز کنم. روی هیییییچ کسی حساب باز نکنم. خدایا همواره مارا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه راه کسانی که به آنها غضب کردی و نه گمراهان. خدایا کمکمون کن که بتونیم فقط روی خودت حساب باز کنیم همه ی آدما دستی از دستان خداوند اند که برای رسیدن ما به اهدافمون سر راهمون قرار میگیرن و اگه توحید داشته باشیم اونوقت همه ی دنیا میخوان که به ما یاری برسونن اما خوب حواست و جمع کن که بازهم اگه تو این شرایط قرار گرفتی روی ادما حساب نکنی که با سرعت هرچه تمام تر از مسیر درست خارج میشی و شرایط تغییر میکنه. تو زندگیم یادگرفتم که روی آدما حساب نکنم. وای استاد این فایل شما شااااااهکاره قرنه به خدا. خیلی حرف از این مدت توی دلمه خیلی تجربه های قشنگی کسب کردم و در آخر آرامش قلبی که نشان از حضور ربمه رو خدای خوبم نصیبم کرده. و با این آرامش یقیین دارم که به بهترین مسیرها هدایت میشم

    43- بیا مزایا و معایب موندنت در کار فعلی رو بنویس صادقانه هم بنویس، و بعد بیا مزایا و معایب کار شخصی زدنت رو بنویس. وقتی که نوشتی و باید صادقانه باشه اونوقت هرکدوم که بهتر بود انتخاب کن و وقتی انتخاب کردی از اون نوشته عکس بگیر و هروقت دلسرد شدی و یا عده ای تو دلسرد کردن یا زمونه واست سخت شد، بیا و با نگاه کردن به اون نوشته ها یادت بیاد که چرا این تصمیم رو گرفتی و دوباره شاد و پرانرژی ادامش بدی!!!

    در نهایت زهیر جان مهم نیست که کجا هستی و جایی که میخوای بری چقدر دوره مسیرش،‌ مهم اینه که احساس خودت رو خوب نگه داری و مراقب باشی تو فرکانس و مدار بالا باشی، همیشه رو خودت کار کن و برنامه ها و دوره ها رو دنبال کن یواش یواش نتیجه ها شگفت زده ات میکنن!!!

    44- .تو همین اوضاعِ بازار و جنس من هم دارم کاسبی میکنم و شکر خدا فروشم خیلی خوبه.اولن که سعی میکنم تو کارم همیشه به روز باشم و با سود کم جنس بفروشم.و در کل دوست ندارم در مورد مشکلاتم حرف بزنم.

    به قولِ چارلی چاپلین(من تو زندگی مشکلاتِ زیادی دارم ولی حتی لبهای من هم ازشون خبری ندارن).یعنی حتی با خودت هم نباید در مورد مشکلاتت حرف بزنی.(واگویه) به گفتگوی درونی یا آهسته با خود میگن.قدرتش خیلی بیشتر از حرف مردم هست.

    تو بازار مرسومِ که چند تا همسایه جمع میشن و در باره مشکلات و اوضاعِ بدِ اقتصاد و وضعیتِ دلار و سیاست و گرون شدن اجاره ها و نبود مشتری و هزاااااار تا چیزای منفی حرف میزنن,که نباید تو شرایطی قرار بگیری که اینا رو بشنوی.تمامِ توجه و افکارت روی فراوانی باشه.مناز اول از اخبار خوشم نمیومد.تو هیچ کانالی عضو نیستم و هیچ گروهی هم ندارم.

    نذار افکارت مشغول باشن.

    من صبح میام تو مغازه پشت میزمم تاااااااا شب که میبندم و میرم خونه.با هیچ همسایه ای همصحبت نمیشم.در هیچ مواردی.مشتری نداشته باشم تو سایت هستم و مطالب میخونم فایل میبینم(قبل از آشنایی باسایت کتاب میخوندم) و تمامِ عضلاتِ افکارم و معطوف کردم روی چیزای مثبت.

    شما وقتی با ماشین میخوای به جایی بری فقط فرمون ماشین نیست که ماشین و هدایت میکنه به جلو و به مقصد میرسی.

    موتور.گیربوکس.چرخ.زیربدی.جلوبدی.باک.شیلنگ بنزین.کاربرات…. و اجزای دیگه.که هر کدومشون بازم به قطعاتِ کوچیکتر تقصیم میشن و این مجموعه وقتی همه با هم در یک راستا حرکت کنن,به مقصد میرسن

    همه با هم در یک راستا

    علم زندگی کردن هم مثل همینه.

    افکار تو مدیریت کن بقیه چیزا خود به خودی خوب میشه

    45- باورها خلاصه و نکات جلسه اول بخش اول:

    – اگه یه مسیری رو رفتی اشکال نداره چقدر وقت گذاشتی چقدر هزینه کردی زمانی که نیاز به تغییر رو حس کردی تغییر کن و دو دوتا چهارتا نکن شرایط تغییر می کنه نگران نباش

    – فلوریدا فلوریدا آماده باش آماده باش ما داریم می آییم بچه ها آماده باشین می خوایم بریم فلوریدا رو فتح کنیم

    – تمام مردم دنیا برادرند و خواهرند بچه های کوبا بچه های آمریکای جنوبی بچه های ایران و… مرز هارو بردار کل دنیا یه خانواده هستند تعصبات بی جارو بزارید کنار و عشق به تمام مردم جهان رو تو دلمون بزاریم

    – حواست باشه اگه مثل استاد بتونی از جایی که هستی تعریف کنی و لذت ببری هرجای دیگه ای هم میتونی لذت ببری و هدایت میشی به جاهای بهتر

    – اگه ذهنت ازت پرسید چیجوری؟بگو من چه میدونم چیجوری مگه من خدام فقط میدونم میشه اصلا چه فرقی میکنه چیجوری مهم اینه که میشه ذهن منطقی ات رو خاموش کن به ترس ها فکر نکن دودوتا چهارتا نکن سرایط تغییر میکنه وقتی که داری رو باورهات کار میکنی پس همیشه در حال حرکت به سمت قله هستی قدم اول رو بردار و به بقیه اش کار نداشته باش قدم بعدی بهت گفته میشه تو حرکت کن

    – به جهان نشون بده که تشنه تغییر هستی اب که یه جا بمونه می گنده بدن ما هم 90 درصد از آب تشکیل شده پس ما هم اگه تغییر نکنیم می گندیم

    – کارمند یه اداره رو در نظر بگیر خیالش راحته که حقوقش میاد دیرتر یا زودتر کمتر یا بیشتر اینم همینه حالا این اداره رو بزرگ کن اداره ای که رئیسش خداوند هست و ما همه کارمندان این اداره ایم اما با اصول و قوانین متفاوت پس حقوق ما هم سر برج میاد پس ترس هم جایی نداره در هر صورت ما در استخدام این اداره ایم فقط جامون عوض میشهماموریتمون تغییر میکنه

    – حساب و کتاب نکن،به ترس اجازه ورود نده پا بزار روی ترست و مثل پشه لهش کن

    – وقتی داداش حسین میگه متعهد باش متعهد باش و متعهد باش تعهد بده تا تمرین رو انجام ندادی نرو سراغ جلسه بعد به این خاطره که به گفته دوست عزیزمون دنیای ارامش:”ایمانی که عمل نیاورد ایمان نیست حرف مفته ” روزه سکوت بگیر تا عمل نکردی حرف نزن باید عمل کنی به انچه گفته میشه هر دلیلی که ذهنت میاره که مانع انجام دادن و عمل کردن میشه نجوای شیطان هست

    – البته که ایمان با ارامش همراه هست وقتی ایمان داری و ارامش داری یعنی داری تکاملت رو طی میکنی پله پله تا ملاقات خدا قدم به قدم باید بری جلو به اندازه ظرفت حرکت کن

    – همیشه دستان خداوند هستند که به یاری شما بیایند

    – این دنیا فقط بخشی از ابدیت ماست پس چرا ما اینقدر میترسیم؟آخرش چی میشه؟بدترین اتفاقی که میتونه بیافته چیه؟در هر صورت ما به رشد جهان کمک کردیم مسئولیت زندگیتو و تصمیمت رو برعهده بگیر و تصمیم بگیر هر اتفاقی بیافته به نفعت هست حتی اگه به خواسته ات نرسی بازم تجربه لازم رو کسب کردی برای انجام کار دیگری یه میلیارد چیز جدید یاد میگیری.

    – همواره در حرکت و رو به رشد باش اگه کاری که انجام میدهی دیگه پرت کرده چیز جدیدی نداره برای یاد گرفتن بسته تغییر ایجاد کن همواره باید در حال رشد باشی تا در مدار رشد و تغییر جهان قرار بگیری و جهان بهت کمک کنه چون جهان همواره در حال رشد و تکامل هست

    – اما باید هر روز روی باورهات کار کنی مثل هوا مثل اکسیژن

    – بشین بنویس که چیو باید تغییر بدی و چرا باید تغییر کنی اون رنج رو که تغییر نکنی حس کن و اقدام کن وقتی میبنی پنیر داره کم میشه و باید بری دنبال پنیرهای تازه پس دیگه انجامش بده ده سال اینده رو ببین که اگه تغیر نکنی چی میشه؟ و اگه تغییر کنی چی میشه؟

    – تغییر در هر چیزی میتونه باشه روابطط باور ها افکار کار تحصیل و….

    – قبل از اینکه جهان مجبورت کنه به تغییر تغییر کن

    – تجربیات ناموفق رو بریز سطل آشغال بهش فکر نکن

    46- یاد ماجرای دبی رفتن استاد افتادم که وقتی یک اقدام عملی کرد درها به روش باز شدند و یاد این حرف استاد افتادم که باید به جهان نشون بدی جسارت داری

    47- درسته شرایط کار و حقوقش اونی نبود که من دنبالش بودم و من یه چیز خیلی بهتر مد نظرم بود ولی خب من رعایت قانون تکامل رو از استادم یاد گرفته بودم .

    منی که تا حالا هیچ وقت مسیولیت کامل اداره باشگاه رو نداشتم و مربی دایم باشگاه نبودم میخواستم یهو برم یه باشگاه خوب و مطرح با یه درامد خوب . ولی مدام حرفای استاد توی گوشم بود که قدم به قدم جلو برو. بذا تکاملت طی شه.

    همه اش یاد اون قسمتی میافتادم که استاد گفت طرف کارگر میخواسته و من گفتم من هستم . من میام. من که نمیخوام همیشه اونجا کارگر باشم میخوام کارو یاد بگیرم.

    گفتم ببین نوشین این جاییه که تو باید کارت رو شروع کنی. از یه باشگاه کوچیک از یه درامد کمتر. قدم هات رو با توجه به قدم های قبلیت بردار دختر .

    48- چقدر خوبه که مطمئن باشی خداوند خیر مطلقه و چونکه داری تلاش میکنی تا با خداوند این یگانه انرژی قدرتمند جهان و کیهان هماهنگ بشی همواره به مسیری هدایت میشی که خیر مطلقه، چه لذتی فراتر از اینکه دستات توی دستای خداوند باشه و یقیین داشته باشی خدا به هر جا بردت ساحل همونجاس. خودش میبردت هرجا دلش خواست به هرجا برد بدون ساحل همونجاست. وای خدای خوبم بچا حتما این شعرو از اینترنت دانلود کنید از مسعود فردمنش هستش. استاد نمیدونید چه شوری دارم نمیدونید چقدر از درون شادم البته میدونید چون خودتون این تجربیات زیبا رو داشتید وقتی نتیجه صبروتوکلت و میبینی وقتی توی شرایط نصبتا سخت آرامش داری و یقیین و ایمان داری که خدا هرگز تنهات نمیذاره و مثل کوووووه پشتت وایساده یعنی در مسیر رستی یعنی همواره در حال رشدوپیشرفتی.

    49- خودمم این چیزا رو حس میکنم که چقدر زندگیم سراسر عشق و زیبایی و آرامش شده و اینا نتیجه ی کار کردن روی باورهامه نتیجه ی ایمان و تعهدمه. استاد و دوستای خوبم من کسی بودم که قبلا سر هیچ و پوچ هفته ها و ماهها زندگی رو به دهن خودم و همسرم تلخ میکردم اما الان خیلی از صفات خداوند رو در وجودم رشد دادم مثل بخشنده بودن مهربان بودن و… نه اینکه تلاش کنم بخشنده باشم نه اینکه تلاش کنم وقتی از چیزی ناراحت بشم خودم و آروم کنم نه اصلا، من فقط روی باورهام کار کردم من فقط تلاش کردم که از وابستگی ها رها بشم من فقط تلاش کردم که روی خدای خودم حساب کنم و این شد که دیگه از هیچکس و هیچ چیز انتظار ندارم مثل قبل. فقط چشمم به دست خدای خودمه و البته هیچ ادعایی هم ندارم بلکه همواره از خدا میخوام منو به مسیر درست هدایت کنه و منو رشد بده و سراسر وجودم و از نور ایمان خودش پر کنه

    50- یه چیزی امروز دوست داشتم بگم و مرتبط با بخش دوم جلسه چهارم هست، اینه که من خیلی تلاش می‌کنم که با روش‌های مختلف گفتگوی ذهنیم رو مدیریت کنم و اتفاقا یکی از فایل‌های رایگان با عنوان «قانون اصلی کائنات» این موضوع رو خیلی بیش‌تر برای من باز کرد و درک کردم و نتیجه‌های عالی گرفتم. این‌طوری ذهنم رو پر از افکار و گفتگو در مورد خواسته‌هام می‌کنم و جایی برای ناخواسته‌هام نمی‌مونه.

    51- اون فایلی را که در باره تکامل بود هم خیلی دوست داشتم چون متوجه شدم نباید عجله کنم و کم کم همه چیز درست میشه.

    52- برای کسب و کار بر اساس آموزه های ثروت 3، چون بعضی از دوستان میپرسن که آیا به این الهامات عمل کنم یا نه؟ رسالتم هست یا نه؟ :

    از هر جایی که هستین و با هر چی که دارین شروع کنین، با همون سرمایه که دارین، ندارین هم با هر چی که همین الان میتونین ازش پول بسازین، قرار نیست وقتی وارد شغل و کاری میشین تا اخر عمرتون تو اون شغل بمونین، اون کار میتونه یه تجربه و یه پله برای رفتن به پله های بالاتر و بعدی باشه، منظور اینکه خیلی حساب کتاب نکنین که این رسالت من هست یا نیست، انجامش بدم یا نه، علاقه دارم یا نه، چون در طول مسیر راه باز میشه و آدم بیشتر خودشو میشناسه، الان استاد تو جایگاهی که هستن بعد از این چندین سال، از همون اول که اینجوری نبوده، شغل ها و کارهای زیادی رو تجربه کردن و در نهایت در طول مسیر رسالتشون رو شناختن و الان به اینجا رسیدن و به خوبی تکاملشون رو طی کردن، برای همین اینقدر عالی میتونن قوانین رو برامون توضیح بدن، بهتر از هر کتاب و بهتر از هر جایی…

    53- مکرر دیدن جلسه 4 خیلی افکارمو تغییر میده,ی جور اطمینان قلبی میده که فکرشو نکن همه چی بهتر میشه,همه چی در حالِ پیشرفت و بیشتر شدن و بهتر شدنِ.فقط تو روی خودت کار کن.

    من قبلنا به این معتقد بودم که خدا به اندازه ی دلِ آدما بهشون میده.باید دلت بزرگ باشه تا بزرگ دریافت کنی.الان که مدتیِ با سایت آشنا شدم فهمیدم که درونت باید بزرگ باشه.باید مثبت فکر کنی.باید مثبت توجه کنی.باید مثبت حرف بزنی.مثبت ها رو بخونی.مثبت ها رو ببینی تا بزرگ بشه درونت,روحت تا بزرگ دریافت کنی.

    وقتی چشمات فراوانی رو میبینه,گوشهات فراوانی رو میشنوه,توجه به فراوانی داری,دیگه چیزی بنامِ کمبود تو ذهنت باقی نمیمونه.چرا نمیمونه؟؟؟ چون دائمآ داری فراوانی رو میبینی و به بیشتر شدن و بهتر شدن فکر میکنی.وقتی تمامِ رگها و مویرگهای افکارت رو با فراوانی پر میکنی به طرف فراوانی کشیده میشی.این سیستمِ.

    54- ترین شدن در هر چیزی اگر به دغدغه و رقابت تبدیل بشه، چون حس آرامش رو از آدم میگیره، بر خلاف قانون هستش و باعث میشه یا به اون ترین نرسیم یا هم با زحمتی برسیم که وقتی هم رسیدیم دیگه لذتی ازش نمیبریم…

    این موضوع برای همه چیز صدق میکنه، وقتی آدم بخواد هر جور شده با یه نفر خاصی رابطه داشته باشه، هر جور شده یه چیزی رو به دست بیاره، که اگر نگاهی به اطرافمون بندازیم میتونیم مثالهای زیادی رو براش ببینیم، البته منظورم با رنج و سختی هستش…

    مسیر رسیدن به خواسته ها، پر از آرامش و لذته…

    من خودم اصلا با رقابت حال نمیکنم، دوست دارم خودش انجام بشه همه چی، نه با مسابقه و رقابت…

    البته خودتون تو توضیحاتتون بارها به قانون رهایی اشاره کردین…

    که وقتی آدم در مسیر هدایت الهی باشه و روی خودش کار کنه، خداوند و جهان، خودش اون رو به سمت ترین شدن در جهان هدایت میکنه…

    اتفاقی که داره برای استاد عباس منش عزیزمون میفته…

    55- باید از پله های پایین شروع کرد، عاشق کار بود و حال و احساس خوب داشت

    بقیه چیزا خودش میاد

    الان چند روزه هی دارم با خودم تکرار میکنم که بابا پول خودش میاد، لذت ببر فقط

    56- تا بتونین به احساس بهتری برسین و بقیه چیزا خودش درست میشه، چون مهمترین موضوع اینه که به احساس آرامش برسین، این احساس خوب کلیده برای قدم گذاشتن تو مدارهای بعدی و دریافت نعمتهای بعدی.

    57- اگه یه مسیری رو رفتی اشکال نداره چقدر وقت گذاشتی چقدر هزینه کردی زمانی که نیاز به تغییر رو حس کردی تغییر کن و دو دوتا چهارتا نکن شرایط تغییر می کنه نگران نباش

    58- جلسه چهارم اونجاییکه گفتید گاهی یه ایده ای دارید و میخواید شروع کنید بعد میبینید اااا اینو قبلا یکی دیگه انجامش داده و …..! مثال فروشگاه والمارت خیلی خوب بود دقیقا همون حرف خودتون. که هیچوقت نگیم توی فلان صنف یه همچین غولی هست و دیگه جا واسه ما نیست و….

    59- میخوام چندتا نمونه از همین پول دراوردنایی که استاد کلی مثالشو زد ؛ منم مثال بزنم تو همین ایران خودمون. که بازم این باور که از هررررررر کاری میشه پول دراود قویتر بشه :

    یه خانومی هست توی ایسنتاگرام و تلگرام که فال میگیره. بعد ازین فال پووووول درمیاره ها! انواع فالها : فال تک نیت! فال کامل! فال ویژه ( که مثلا قیمت فال ویژه 150 تومنه) و…. بعد نوبتهاش یعنی پره ها! طوریکه بعضی روزا دیگه مشتری جدید قبول نمیکنه! ببینید توی خونه نشسته و فال میگیره و توی تلگرام ویس میفرسته و راحت پول درمیاره!

    یه بنده خدای دیگه ای هم هست اینکه کدوم لباس با کدومی ست میشه و…. رو خوب بلده و مشاوره ایمیلی و تلفنی و حضوری (که حضوریش خیلی مبلغش بالاس) قبول میکنه برای کمک به خوش لباس شدن! اینم نوبتهاش پره اکثرا و باید رزرو کرد از قبل !

    یه چیز جالبی هم شنیدم . که یکی هست یوزر و پسورد آماده میفروشه واسه کسایی که از محصولات اپل میخرن !

    یعنی ببینید چقدرررر میشه خلاقیت داشت و از هرچیزی پول دراورد. به قول استاد : به خداااا هرروز داره فرصتها بیشتر میشه!

    60- خواهر خوبم ، از این زندگی چی میخوای؟ خوشی؟ سلامتی؟ ثروت؟ چی میخوای که تو خداییه خدا نمیتونی پیداش کنی؟

    میدونستی خدا انقدر دوست داره که وقتی صداش میکنی جوری نگات میکنه که انگار همین یک بنده رو داره؟ میدونستی؟ میدونستی وقتی تورو آفرید کل فرشته هاشو به سجده تو درآورد؟ میدونستی که آسمانها و زمین رو برای خوشی و آسایش تو آفریده؟

    این تویی که تصمیم میگیری شاد باشی یا یه آدم افسرده

    چه توقعی از زندگی داری که برآورده نشده و میخوای خودکشی کنی؟ زندگی همین الانه، همین نفسی که میکشی، همین پلکی که میزنی، همین لبخندی که میتونی بیاری رو لبات

    یه نفس عمیق بکش و از خدا بخواه خوشگلیای بیشتری از دنیا بهت نشون بده، بگو تو خدایی و من بنده پس راه درست رو نشونم بده،زیبایی های این دنیای بزرگت رو نشونم بده

    میدونستی که هر فکری که تهش ناراحتی باشه از سمت شیطانه؟ و برعکس هر فکری که تهش به آرامش برسه از خدا

    داری به کی گوش میدی؟ به شیطان؟ همون شیطانی که اون دنیا میخواد پشتتو خالی کنه و بگه من فقط پیشنهاد دادم ، میخواستی گوش نکنی!

    ولش کن این دربه درو ، اون خودش همه چی رو باخته حالا میخواد ما رو هم از راه بدر کنه، بابا خدا مهربونه، همین الان بغلت کرده

    گور بابای همه اتفاقای بده دنیا که آزرده خاطرت کرده، فردا برو تو یه پارک آروم بشین، یذره با خدا خلوت کن، همسرت ترکت کرده؟ میدونی اگر خوب فکر کنی اتفاقای خوشگل خوشگل پشت سر هم وارد زندگیت میشن؟ آدمای جدید، دوستای جدید

    باید تغییر کنی، پس دستتو بزار رو زانوهات و بلند شو

    تو نیاز به هیچکسی نداری، تویی و خدا و یه دنیا که باید فتحش کنی، چجوری؟ با خوش بودن، با لذت بردن، با سپاسگزاری کردن

    دنیای پر از زیباییه، اما انتظار نداشته باش با فرکانس الانت زیبایی ها رو ببینی، باید تصمیم بگیری که خوب باشی

    بس نیست ؟ بس نیست واقعا؟ تا کی میخوای با این فرمون جلو بری؟ چی عایدت شده؟ دور بزن عزیز من، داری برعکس میری

    دور بزن و برای یبارم شده تو مسیرهای جدید قدم بزار، ببین نتیجه چی میشه، دیگه از وضعیت الانت که بدتر نمیشه دختره خوب

    یه زندگی جدید رو شروع کن، بشو یه انسان دیگه که چند ماه بعد هرکی دیدت نشناستت و انگشت به دهن مات و مبهوت از تغییراتت بمونه

    وقتشه ها، همین الان وقتشه، همین الان که داری این کامنت رو میخونی

    دنیای تو خلاصه میشه در تو و خدا، حس کن همه آفریده شدن برای اینکه این جهان کار کنه ولی خدا فقط تورو میبینه و حواسش به توا، شاید اینجوری بهتر درکش کنی

    یمدت به یه سبک جدید زندگی کن، کارهاتو بسپار به خدا، توکل کن به خودش و خودتو بنداز به دامانش

    دیگه الکی حرص نخور، تو غصه بخوری یا نه این روزا میگذره، پس چرا شاد نباشی

    چرا نرقصی؟ چرا کیف نکنی با این زندگی؟

    چی میخوای از این جماعت؟ از این آدما؟ از این روزگار؟

    توجه میخوای؟ این راهش نیستا

    راهش اینه انقدر خوب باشی که وقتی تو خیابون راه میری همه مجذوب لبخندت بشن، مجذوب قدم های محکم و اعتماد به نفس پولادینت بشن

    آره خواهرم، راهش اینه، راهش اینه انقد از این زندگیت لذت ببری که اصلا وقت نکنی به وسوسه های شیطونه در به در گوش کنی

    راهش زندگیه، راهش نگاه کردن به آسمونه، راهش نفس عمیق کشیدنه، راهش یه موزیک خوب پلی کردنه

    راهش چند روز استراحت مطلق و لذت از زندگیه، یه استخر رفتن، یه شهربازی رفتن، یه خواب بعد از ظهر زیر کولر

    خدا دستشو دراز کرده، بگیر دستشو، بگیر تا بلندت کنه، حواست باشه که خدا داره کارشو میکنه، پس دستشو پس نزن

    خیلی مهربونه، بهم اعتماد کن و به حرفش گوش کن، جای بدی نمیبردت

    آرامش میخوای؟ خب بگیر دستشو، کافیه دستت تو دستش قفل بشه، دیگه کل دنیا هم جمع بشن نمیتونن برنجوننت، اونوقته که همواره آرزوی عمر بیشتر میکنی تا از زیبایی های این دنیا لذت ببری

    تنها چیزی که باید یه چشمت بیاد خداست، همین و بس و تنها کسی که میتونه کمکت کنه فقط و فقط خودتی

    دوست من

    بسه

    پاشو

    پاشو دیگه، وقتشه یه خونه تکونی اساسی به افکارت بدی، بسته بدبختی، بسته فلاکت

    به ولای علی منم یه زمانی میخواستم خودمو بکشم، اما که چی بشه؟ که کجا بری؟ الان عاشق زندگیم، میگم خدایا من زن و بچه میخوام، زندگی میخوام، نوه میخوام، کار و پول میخوام، سفر میخوام، خدایااااااااااااااااااا من لذت میخوام، من آرامش میخوام

    به خودش قسم الان باور دارم که هیچ کسی تو این کیهان اندازه من آرامش نداره

    من آروم ترین و بهترین بنده خدام، منی که یه زمانی میخواستم برم اتوبان و خودمو پرت کنم زیر ماشین!! که چی بشه؟ که توجه جلب کنم؟توجه کیو؟

    دختر توجه کیو میخوای جلب کنی اصلا؟ این جماعت کی هستن که تو بخوای توجهشونو جلب کنی؟ مهم تویی

    تو

    میفهمی؟ مهم تویی

    هر روز کامنتارو میخونم و منتظرم از حال خوبت بنویسی

    گور بابای غم و غصه های دنیا، وقتشه یه پشت دستی محکم بکوبی تو دهن شیطون و بری دنبال خوشیات

    هرچی بخوای اینجا هست، آرامش، خواب راحت، رابطه های قشنگ، ثروت، شهرت، اعتبار

    چی میخوای؟

    اینجا یه فروشگاه بزرگه، رفتی تو قسمت کالا دیجیتال دنبال قابلمه میگردی؟دنبال لباس میگردی؟ بابا اشتباه رفتی

    دارم راهشو بهت میگم، قبل از هر کاری بیا و این فروشگاه رو کامل بچرخ، بخدا هرچی بخوای پیدا میکنی

    اصلا من دروغ گو، این همه آدم که اینجا و تو محصولا و فایلای دیگه دارن کامنت میزارن؟ فکر میکنی فیک هستن؟ آخه چندتا؟ یکیش فیکه؟ دوتاش؟ 10 تاش؟ 100 تاش؟

    همه نتیجه گرفتن تو هم میتونی به شرطی که بخوای

    کاری با کسی ندارم، من خودم تنها منتظر خوندن نتیجه ها و حال خوبتم

    برام بنویس

    برای من بنویس خواهر گلم

    اینجا همه همسفریم، همه یه خانواده ایم

    شادم کن با نتایجت

    منتظرما

    دستاتو بزار رو زانوت و یا علی بگو، بلند شو و همه چی رو عوض کن

    تو خاص ترین بنده خدایی

    ثابتش کن

    61- شاید الان تو حساب بانکیم یه عددی باشه که به چشم نیاد، شاید الان همه پولام داره خرج دوره ها و آموزش میشه اما سرمایه گذاری من روی خودمه

    بزرگترین ثروت من خودمم

    بزودی همه چیز عوض میشه

    من نمیترسم

    من نگران نمیشم

    من آرومم

    من خیالم راحته

    من خدا رو دارم

    همین.

    62- پدر من کارگره، خیاطه. امسال بعد از عید اصلا بازار نرفته بود برای خرید نخ و ملزومات کارش، امروز سر سفره افطار گفت نخ 2هزار تومنی قبل عید شده 6 هزار تومن، من جوابی ندادم، گفت علی کار تو چطوره، گفتم هر روز بهتر و بهتر

    بعدش گفتم بابا، روزی مارو خدا میده ها، نخ 6 هزار تومن که سهله، اگه بشه 500 هزار تومن باز خداست که میرسونه و میخریم، غصه چیو میخوری

    بعد سفره رو نگاه کردم، فقط 3 نوع نون سره سفره بود، دست گزاشتم روی نون سنگک گفتم چرا به این توجه نمیکنی، ما نون داریم بخوریم، این شکر نداره؟ ول کن پول و بازار و قیمتارو

    بخدا اگه فقط سپاسگزار باشی روزی هم بیشتر میشه ها، اما اگر با توجه به قیمت ها ناسپاسی کنی همینم از دستت میره

    63- سلااااام به استاد نازنینم و دوستای خوبم بچه ها من امشب شب تولدمه پارسال خداوند مهربونم واسه تولدم البته یکم قبل ترش دوره ارزشمند روانشناسی ثروت 3 رو هدیه داد و امسال خدای مهربانم دقیقا شب تولدم بهم خونه ی مورد علاقه ام همون چیزی که تو تصوراتم و رویاهام میدیدم رو بهم هدیه داد. خدایا شکرررررت که قانون همیشه جواب میده. استاد بالاخره خالص شدم توی این مسیر و فققققطططط روی خود خدا حساب باز کردم و خدای مهربون و وهابم پاداش توکلم و صبرم و ایمانم و بهم داد دقیقا زمانی که رسیدن به اون برام کاملا بدیهی شده بود و از لحظه حالم لذت میبردم خدا با دستان قدرتمندش منو به خواسته ام رسوند. استاد خیلی خیلی احساس خوشبختی میکنم دلم میخواد فریاد بزنم بگم خدایااااا شکررررت که دنیارو با قوانین ثابت آفریدی و شکککرت که منو با این قوانین آشنا کردی و به صراط مستقیم هدایت کردی.

    64- واقعا خیلی جاها زمان بندی خدارو عمیقا حس کردم.و واقعا به این باور رسیدم که خدا هرگز دیر نمی کنه وهمیشه آنلاینه…و بهترین زمان بندی رو برامون داره…

    65- باید بتونی ذهن و روحت رو هماهنگ کنی…یعنی به هر چیزی جوری نگاه کنی که حالت رو بهتر کنه بابت داشته هات سپاسگزار باشی و در برخورد با تضادها بتونی احساست رو خوب نگهداری و به این شکل ذهن و روحت هماهنگ میشه و جهان هم یک فرد هماهنگ رو تو مسیر زندگیت قرار میده . سعی کن جنس مخالف رو بشناسی و یه سری ارتباطات سطحی و در حد و حدود الهی داشته باشی تا تکاملت رو هم در مورد موضوع ازدواج طی کرده باشی و یهو از پله 1 به پله100 نری که سقوط ازاد داشته باشی…تو هر چیزی باید سیر تکامل طی بشه پس باید به شناخت در مورد جنس مخالف و سطح تفاوت های فکری شون برسی.

    باید همین حالا که تنها هستی از زندکی لذت ببری …نباید منتظر باشی شخصی از بیرون بیاد و تو رو به احساس خوب برسونه…ما نباید کلید احساسمون رو بدیم دست فرد دیگه ای باید خودمون با خودمون خوش باسیم و احساس خوب داشته باشیم تا یه آدم این شکلی رو به زندگیمون جذب کنیم‌چون قانون جهان قانون کبوتر با کبوتر باز با بازه…. تو لایق بهترین روابط و بهترین شرایط هستی

    تو از زندگیت لذت ببر و باورهاتو درست کن اون خودش میاد

    ادامه 100 نکته چهارم پیام قبلی ??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: