می خواهی ثروتمند ترین فرد تاریخ شوی؟! - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

601 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1921 روز

    به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

    سلام بر استاد

    دنیا صحنه مسابقه‌ و رقابت با دیگران نیست،هر کس در پی تحقق رسالت خود پا به دنیا گذاشته

    در جهان هستی نه اولین وجود دارد و نه آخرین،نه برنده وجود دارد نه بازنده

    همه ی ما برای گسترش جهان آمده ایم و با کارهایمان هر روز در پی گسترش هستیم

    در مورد پرداخت بهاء محصولات یا اصلا مقوله پرداخت بهاء من به این نتیجه رسیدم که انسان‌ها ارزش چیزهایی را که به رایگان بدست می آورند را نمی دانند،و سَرسَری عبور میکنن ولی وقتی آدم قیمت یک چیز را پرداخت می‌کند،تمام تلاش خود را می‌کند تا حداکثر استفاده را ا اون چیز داشته باشه.

    بهترین و برترین وجود ندارد هر کس در هر حوزه ای می‌تواند بهترین خودش باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    رها پرورده گفته:
    مدت عضویت: 2385 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به استادوخانم شایسته عزیزم وهمه دوستان

    خداروشکرمیکنم که منوبه این مسیرهدایت کرد،استادازشماخیلی ممنونم به خاطراین امکان جدیدسایت یعنی بخش نشانه ها،این فایل نشانه امروزمن بودوخیلی دقیق ومرتبط بودباچیزی که توی ذهنم بود،

    من سه ماه پیش دوره کشف قوانین روشروع کردم وفوق العاده احساس خوبی پیداکردم،فوق العاده!فوق العاده!

    میتونم بگم که هیچوقت توی عمرم چنین احساس خوشحالی وآرامشی نداشتم،خودمودریک قدمی خواسته هایم میدیدم،امامتاسفانه دوباره به نجواهای شیطان اهمیت دادم وازمسیرخارج شدم ودوباره مدارم تغییرکرد،ودوباره حالم عوض شدوهمش دراحساس بدبه سرمیبردم،والبته تواین چندهفته مدام تلاشمومیکردم ولی مثل اون روزهانشدم،گاهی خوب وگاهی بد،

    واحساس میکردم زحمات این چندوقتم به هدررفته ودیگه نمیتونم دوباره به اون حال خوب برگردم،همش ذهنم نجوامیکردکه دیگه فایده نداره دیگه اونابهت جواب نمیده،واومدم برای اینکه بانشانه ام هدایت بشم وگفتم خدایاخودت بهم بگوچیکارکنم وواقعالذت بردم ازاینکه خداانقدرواضح داره باهام حرف میزنه ودقیقاتواین صفحه بهم گفته شدکه تو باقوانین خداوندهماهنگ شو باورهای قدرتمندکننده بساز ووقتی که این کاروبکنی حتی اون کارهای قبلیت وزحمات قبلیتم ثمرمیده ونتیجه شومیبینی،ودوباره ازهمین امروز شروع کردم به خداتوکل کردم وهمین الان هم خیلی احساس خوبی دارم،وگفتم خدایامن به تو توکل میکنم وتمرینهاموانجام میدم ونتیجه روبه خودت میسپارم،من خودموبه تومیسپارم،ومخصوصاتمرین اصلی یعنی تغییرباورهام وساختن باورهای قدرتمندکننده که شروع کرده بودم،خداهمینجابهم گفت که بایدقدرت روبه اون بدم نه به نجواهای شیطان،بایدخداروتنهاقدرت مطلق جهان بدونم،واین روبایدبدونیم که اگرمابه هردلیلی ازمسیردرست خارج شدیم میتونیم درهرنقطه ای که هستیم دوباره شروع کنیم دوباره برگردیم،میتونیم دوباره باتوکل درست وواقعی به خداونددرمسیردرست قراربگیریم،همونطورکه من دوباره برگشتم به مسیردرست ومسیرهدایت خداوند،

    خداروشکرمیکنم که دوباره هدایتم کرد،استادازشماکه دست مهربان خداوندهستیدتشکرمیکنم وبرای شماوخانوادتون آرزوی بهترینهارودارم???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    رحیم خان گفته:
    مدت عضویت: 3464 روز

    سلام استاد عزیزم سلام بزرگوار. میدانم چی میگویی کاملا احساسش میکنم ازمیان درختان بلوط شهرخرم آباد باشما سخن میگویم درطبیعت ؛ این آیینه ی خردمندی وتوانایی خدای عزیزم باشما حرف میزنم میدانم که اول صبح است ویک صبح خیری لری بگم “صوته خیر براکم ” یعنی صبح شمابه خیروخوشی برادرم.

    چقدرخوب است بااین خدابودن وازقلبت ازاوخواستن ؛ چقدرخوب است ازآن استادی که ازخاک پادشاه میسازد این پادشاهان دروغین که میبینی همش از لطف اوست. ماهمچنین پادشاه وصاحب وبقول لرها “اوسا کریم ” داریم که اولین وصف این پادشاه جهان “رحمان ورحیم “است

    فدای اون کله ات که ازش نورتراوش میشود اگرمو بگذاری بهتراست چون مو سر جلوی اشعه های مضر میگیره.

    بگذارید ازحال خوشم برایتان بگویم ؛ساعتها خودم وخانواده ام احساس شادی وخوشبختی خودبخود برلب جاری شدن “الهی شکرت” جاری میشد واز دیروز تاحالا این حال خوش وسپاسگزاری ادامه دارد.

    میدونی استاد عزیز؛ بعضی موقع ها لحظه هایی بین تو واون صاحب جمال اصلی ؛بوجود می آید که کلمات وزبان قاصرند که آن لحظه ها رابگویی وتوصیف کنی اصلا نمیشه گفتش؛ دیروز برای من چنین لحظه ای بود: رفتم اطراف شهر که جنگل بلوط بود (خدایا تودرست میگویی که اگرهمه درختان قلم وهمه دریاها جوهرشوند نمیتوانند نعمتهای ترا فقط بنویسند)آنجا قارچ هایی میروید که معروفند به “قارچ گِلی “که برشته آنها خیلی خوشمزه است. یه دوساعتی درمیان درختان بلوط برای پیداکردن قارچ گشتیم 5-6تا پیداکردیم (دراین لحظه که دارم مینویسم صدای اذان بلند شد ؛ کسی درملک توشریک نیست شهادت میدهم که تنها توخداهستی و…) دریک لحظه به یاد صاحبم افتادم گفتم خداجون دراین آیینه ی قدرتمندیت ؛ تومرا به سمت قارچ هدایت کن ؛ اون لحظه رانمیشود توصیف کرد درمیان درختان بلوط ؛ احساس کردم که چتربچه ها که بازی میکنند دیده ام اما وقتی دیدمشان برزمین نشستم وسجده شکر وسپاسگزاری بجا آودم چهارعدد قارچ یک کیلویی! !!!؟؟؟؟ درآن لحظه بود که درقلب خود احساس کردم برای همیشه که ؛ آری من نزدیکم من پاسخ میدهم به درخواست درخواست گنندگان به شرطی که آنها هم مرا بپذیرند. سبحان الله. الله اکبر

    درطول بیست سالی که درفصل بهار به خانه قارچ آورده ام چنین چیزی ندیدم همه تعجب میکردند اصلا باورنمیکردند که چنین نعمتی هم باشد به این بزرگی.

    عزیزان الهی فدای همتون برم ;اگر به یاد خدا نباشید اگراز او نخواهید ؛ اوهم کاری باشماندارد. هرچند خداوند عاشق بنده هایش است.

    جزوجه رب چیزی دراین جهان پایدارنیست ؛ حالا که اینطوری است ، پس رویمان را به سمت اوکنیم وبگوییم ما یک نکره هستیم وکسی مارا نمیشناسه ؟اما اگربایک کسر به او وصل شدیم ما هم جاودان میشویم وبااین کسره بشیم عبدالله (بندهِ الله) واین باور رابرای همیشه همراه خود داداشته باشیم که حتی اگر میخواهی به مقام پیامبری برسی باید اول بنده ی اوشوی

    مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم

    طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

    به ولای تو که گر بنده خویشم خوانی

    از سر خواجگی کون و مکان برخیزم

    یا رب از ابر هدایت برسان بارانی

    پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم

    قربانت ای خدای خوشکلم ای رفیق بی کلک

    خدانگهدارتان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2387 روز

    سلام بر خدای مهربانم و سلام به همه دوستانم

    واقعاً این نشانه های هدایت چقدر سازگار و همزمان با اون لحظه ماست

    زمانی برای نوشتن کامنت نداشتم

    گفتم کامنت ها روبخونم و فایل رو گوش بدم و برم

    همزمان

    در حال نوشتن خواسته هام در دفتر شکرگزاریم بودم که دقیقاً این جمله رونوشتم

    این خواسته رودارم

    به این دلیل که میخوام بهترین باشم و به این سِمَتِ کاری در کارم برسم به این دلیل که دیده بشم

    وته دلم این بود که حال خیلی ها رو بگیرم

    با این سمت کاری

    که استاد با قلم من هم راه شد

    خدای من استاد با کلمه هایی که مینوشتم

    که میخوام بهترین باشم

    میخوام که موفق ترین باشم

    میخوام ثروتمندترین باشم

    میخوام اول باشم

    میخوام ……

    و استاد دم گوشم از هدفنم این کلمات رو میگفت

    اینها افرادی هستندکه درمسیر درستی نیستن

    وای خدایا سمیه چی مینویسی ؟

    استاد میگن در مسیر درستی نیستی

    قلمم رو زمین گذاشتم چرا همین کلماتی که من نوشتم رو دارن میخونن؟

    و ادامه دادن

    شاید بهترین باشی

    معروفترین باشی

    شاید در استپ اول بهت کمک کنه که شروع کنی

    اما این نوع نگاه به زندگی به جهان هستی

    این باور

    هرگز بهت نمتونه بهت کمک کنه که جز و ترین ها باشی

    گریه ام در اومد

    بله من میخواستم در دید بقیه در رقابت بقیه در مقایسه با بقیه در مسابقه با بقیه بالاتر باشم

    دقیقاً من همین رو میخواستم و در حال نوشتنش بودم

    و گفتن کسی که خداوند رو درک کرده باشه هیچوقت این حرفها رو نمیزنه

    وای خدای من ، من هنوز درکت نکردم

    دقیقاً بعدش بهم گفتن که سمیه جان

    تو میخوای به استقلال مالی برسی

    تو میخوای به استقلال زمانی برسی

    تو میخوای از زندگیت لذت ببری

    و در ادمه جملات

    استاد گفتن

    سمیه جان

    کاری نداشته باش بقیه چقدر ازت ثروتمندترن یا فقیر ترن

    یا چقدر از تو خوشبخت ترن یا بدبخت ترن

    نیازی نیست در جهان نفر اول بشی

    در حالیکه قبلش همین جملات رو مینوشتم

    اشکم در اومد

    آخه این جریان هدایت چه جوری قلم من رو با صحبت های استاد یکی کرد ؟

    خیلی از ما عباسمنشی ها چون فکرمون باز شده و بزرگتر فکر میکنیم

    دقیقاً دوست داریم

    در خیلی مسایل مثل استادمون اول باشیم

    وای خدای من

    دقیقاً همین فکر که گذشت رسیدم به این قسمت از فایل

    اونهایی که برترین ها شدن

    بهترین ها شدن

    هیچکدوم با این باور که من باید فلان بشم بهمان بشم جلونرفتن

    گریه ام در اومد

    اون قسمت از فایل دوباره پرسیدم خوب پس باچی ایناا ول شدن ؟

    دوباره انگار استاد با فکر من هم راه شدن

    جواب سوال من

    وقتی که عزت نفسشون رفت بالا

    وقتی که باورهاشون تقویت شد

    وقتی که در مقایسه با دیگران خودشون روقرار ندادن

    وقتی که رقابت نخواستن بکنند

    وقتی که باور فراوانی داشتن

    وقتی که اینقدر نمیخواستن روی این روکم کنند ، روی اون رو کم کنند

    حال این روبگیرن ، حال اون روبگیرند

    تا به جایی برسند

    اون وقت هست که تکاملشون رو طی کردند و به جایی میرسند که اتفاقا بهترین هم میشن

    باورم نمیشه

    همه رو باید انجام بدم

    این همه روی خودم کار کردم

    اما این وقتی که ها رو

    هنوز تا حدودی در محل کارم دارم

    هنوز فکر میکنم

    جهان مکان مسابقه

    مسابقه برای رسیدن ها

    دقیقاً اینجای فایل استاد بهم گفتن

    سمیه جان روی اینها کار کن

    تکاملت رو طی کن

    قدمهات رو بردار

    و خود بخود به اون خواسته ای که همه آرزوش رو دارن میرسی

    زمانیکه دنبالش نیستی

    استاد مرسی که بهم میگی چهار قدم جلوتر چه شکلیه

    استاد مرسی که درجهان تعمق میکنید و در زندگیتون تحقیق میکنید

    اینکه بهم گفتی هنوز دیریم بورد نداری و منتظری به چی برسی ؟

    اینکه بهمون گفتی این نشانه های امروز من رو بهتر گوش کنم

    نتونستم کامنت نزارم

    آخر فایل نتونستم با اون آهنگ زیبا گریه نکنم

    از همون اشک ریختن های از سر شوق

    بخاطر همزمانی فکر من و قلمم و گفته های استاد

    اینکه خدا همه چیز میشود برای ما

    راهنمامیشود

    معلم میشود

    اینکه هیچ وقت حرف های تکراریتون که همیشه تو سایت هست

    تکراری نیستن

    به اندازه موهای سرم این فایل رو گوش داده بودم

    اگر سمیه قبل از تهیه دوره عزت نفس بودم

    الان خودم رو سرزنش میکردم

    که چرا اینقدر بی دقتی نسبت به شنیدن فایلهای استاد ؟

    اما الان به خودم میگم

    سمیه جان این اشک شوق

    که از دریافت آگاهی های جدیدداری میریزی

    ارسال فرکانس برای رسیدن به خواسته هات هست

    میدونم نتیجه های مالی ، حسی ، ارتباطی به زودی شگفت زده ام میکنه

    چون استاد گفتن

    چندین برابر هزینه هایی که برای تهیه محصولات کردین

    بدست میارید

    و گفتن دروازه های مالی و سلامتی برای شما باز میشن

    و من به تمام حرفهای استاد به عنوان وحی منزل نگاه میکنم

    وقتی که استاد میگن یعنی میشه

    این فایل که در مورد جمعه های دوره جهان بینی توحیدی صحبت کرد

    باز به من گفت

    سمیه جان میلیارها بار خدا رو شکر کن که تو نستی همزمان با بچه های دوازده قدم باشی

    این هیجان انتظار برای جلسه بعدی

    خودش به تنهایی برای من

    یه نقطه ای هست برای پرتاپ موشک فرکانس های مثبت به خواسته هام

    اینکه تصویر سازی میکنم الان یه جلسه دیگه میاد رو ی سایت و دقیقاً همزمان هست با نیاز همین الان من

    و به راحتی این مرحله از زندگیم رو

    با آگاهی های این جلسه رد میکنم

    همین تجسم رد کردن مراحل زندگیم با دریافت آگاهی های جلسات قدم

    من رو از اون مرحله رد میکنه

    و گاهی دیگه نیازی نیست به آگاهی جدیدی داشتن

    واقعاً خداروشکر که این فایل ۱۴ دقیقه ای

    ساعتها منو درگیر خودش کرد

    منو از روی دفتر شکر گزاریم به سمت کیبوردم کشوند که بنویسم و بنویسم و بنویسم

    از احساس خوبی که از همزمانی صحبتهای استاد با همین خواسته هایی که در همین لحظه برای خودم مینوشتم

    واقعاکه اگر با جهان در صلح باشی این همزمانی ها اتفاق میفته

    خدایاااااااااااااااشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    به نام خدای معجزه ها

    سلام استاد عزیزم و مریم همیشه مهربون

    استاد قشنگم بی نهایت ازت سپاس گذارم بابت این فایل فوق العاده

    نشانه الهی من بود این فایل عزیز

    البته چند شب پیش

    ولی با اینکه چندبار گوش دادم و کامنت خوندم باز نمیفهمیدم چی جواب منه

    تا اینکه شبی مجدد گفتم گوش بدم و ببینم به چی میرسم

    خدا داشت از زبان استاد بهم میگفت قانون برای همه یکی هست تا الان نشده من پارتی بازی کنم و به کسی چیزی ببخشم

    اگه چیزی میخوای قشنگ بهاشو پرداخت کن و به تمام قوانین جهان هستی متعهدانه عمل کن و ایمان داشته باش هزاران برابر بیشتر از اون چیزی که میخوای به دست میاری چون این قانون غیر قابل تغییر جهانه

    خدا داشت از زبان استاد میگفت وقتی توحید عملی داشته باشی و تمام حرفای استاد رو مث وحی منزل بدونی ایمان داشته باش میلیون ها برابر لذتی بیشتر از خواستت بهت میرسه

    خدا داشت از زبان استاد میگفت ی روزی میای و این خواسته ای که الان تو دفترت نوشتی رو میخونی و شکه میشی از این همه عزت و جلالی که بهت بخشیدم

    استاد عزیزم استاد مهربونم بی نهایت ازت سپاس گذارم که چراغ راه من شدین بی نهایت ازتون سپاس گذارم منو از گناه و زشتی و منجلاب نجات دادین و به بهترین نقطه ای از زندگیم رساندین

    استاد عزیزم این لحظه هایی که الان دارم اینقدر با لذت زندگی میکنم لحظه به لحظشو مدیون خدایی هستم که شما بهم معرفی کردین

    اره استاد خودتون اخرین فایل گفتین

    خدا غفوره خدا رحیمه خدا محسنین رو دوست داره

    گفتین خالقه گفتین رزاقه

    پس چجور من میتونم شک داشته باشم به این چنین قدرت؟؟؟؟

    خدایا منو ببخش که دوباره شرک داشتم

    خدایا معذرت خدایا معذرت

    خدایا بی نهایت ازت سپاس گذارم که هدایتم کردی

    پس ایمان دارم به زیباترین شکل برام میسازی چون خدای من خدای خاصی هستش چون خلاقه

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1581 روز

    سلام به استادعزیزم ومریم بانوی عزیز وهمه ی دوستانم…

    مرابه سوی نشانه ام هدایت کن ،منواورد الان اینجا به این فایل پرمحتوا، پرعشق، پراز نشان از یکتاپرستی ،استادجان هربار که توزندگیم از حال وروزم ذوق میکنم دقیقا اون جاهایی هست که بالبخند میگم آهاااان همینه، دیدی استادعباسمنش گفته بود اینجوری میشه! دیدی چراغ راهت بود تا الان رسیدی به اینجا، به این حس خوب ورضایت! …

    هرکی که تجربه کرده میفهمه چی میگم شما میفهمید بچه های سایت میفهمن که چه جوری میشی تو شرایط به ظاهر سخت باشی وحال دلت خوب باشه توسیاهی باشی ولی بدونی ومطمعن باشی که سپیده صبح وروشنایی نزدیکه، آره دقیقا همینه…..

    چون من نمی خوام بهترین وخوشبخترین باشم که حال دلم خوب باشه،من از استاد عزیزم یادگرفتم تولحظه زندگی کنم باهرچیز قابل لمس قابل مشاهده وقابل درک توزندگیم لذت ببرم کیف کنم شکر کنم وبگم خدایا من بندگی میکنم توبرام خدایی کن، من میخوام بهتراز دیروزم وخوشبختر از دیروزم باشم پس هدایتم کن، ودقیقا اونجاست که هدایت ها میرسه،انقدشیرین وجذاب ودر دسترس که شاید پیش پاافتاده به نظر برسه برای دیگران اما برای من باارزشه، چون میدونم هرچیزی برای من تواین دنیا یک هدیه است، شنیدن آواز گنجشک های پشت پنجره اتاقم که صبح زود محله رو میزارن رو سرشون، باریدن یه بارون بهاری که تویکی دوساعت چنان طراوتی به همه چیز میبخشه که می تونم برم زیر این بارون خیس بشم وحس کنم که برکت وارامش و ثروت وشادی داره میباره روسرم، یا غذا دادن به گربه ای که هر روز دم در خونه منتظره کسی براش غذا بیاره، یاخوندن یه کتاب یا دیدن یه فیلم کمدی و حتی رفتن به نونوایی و گرفتن چندتا نون سنگک خشخاشی، لبخند زدن به ادمهایی که بهم خیره میشن گاهی، وحس کردن نرمی بالش زیر سرم که انقد بهم حس خوب میده ….من از وقتی سعی کردم این چیزهارو بزرگ ببینم وبزرگ حس کنم وقدردان باشم، واقعا الهی هزاران بارشکر حال دلم خوبه، انگار دنیا تمام کاروبارش رو گذاشته کنار تا بامن همراه بشه ومن همه تن چشم باشم وببینم که زندگی خیلی ساده تر و زیباتر از چیزی هست که فکرشو میکردم…

    دیگه افسوس گذشته رو نمی خورم، حتما باید اون روزها وشبها واون شرایط رو تجربه میکردم تا برسم به این حال وروز، واقعا استادعباسمنش عزیزم خیر دنیا واخرت نسیبتون باشه، یعنی من از وقتی با راهکارشما شروع کردم قرآن رو مطالعه کردن وبدون تعصب خوندن، هرچی میخونم وهرچی درک میکنم جز بشارت شادی وخوشبختی وعشق وسعادت وبرکت چیزی نمی بینم….

    چون من باورهام به لطف خداوند وشما تغییرکرده، منه در گذشته ی مینای در جنگ، با باورهای غلط باترسها وتردیدها زندگیم پربود از عذابی که خودم برای خودم به جون میخریدم، راه مشخص، بدو خوب مشخص، کتاب خدا حاضر هدایت حاضر من گم شده بودم ….من خفته بودم….

    شمابیدارم کردید، شماهوشیارم کردید، شمااگاهم کردید، شما باعث شدید حداقل بعداین هرچندسال که دراین دنیا زندگی کردم واقعا زندگی کنم واز همه ی انچکه در اختیارم هست استفاده کنم ولذت ببرم، مقایسه امان منو بریده بود، فقط میخواستم برسم به مقصد، با اصول وباورهای داغونم!!! چه مقصدی که بهترین باشم وخوشبخترین!!!!

    نه تنها بهترین نشدم وخوشبخترین، تازه داشتم بادستای خودم عمرم رو برباد میدادم و همین این دنیامو جهنم میکردم وهم اخرتمو، اخه ادمیکه از صبح پامیشد میخواست دنیارو تغییر بده ادمهارو تغییر بده شرایط رو تغییر بده چیزی جز جهنم رو تجربه میکنه؟!!!!

    خدارو صدهزار مرتبه شکر از شمااموختم که برای خودم ارزش بخوام خودم رو دوست داشته باشم بهتراز دیروزم فکر کنم بهتراز دیروزم حرف بزنم بهوراز دیروزم عمل کنم، طوریکه تمام افکار ورفتار وگفتارم منو به ارامش به شادی به رضایت درونی نزدیک کنه، رضایتی که قلبی باشه ، نه ظاهری، بله هرچیزی بهایی داره، امروز اگه من الان به این درک رسیدم خیلی چیزهارو از دست دادم از نظر دیگران البته، اما من خدارو بدست اوردم مهرش رو عشقش رو شناختش رو، خودم رو بدست اوردم من داشتم از دست میرفتم توی مسیر خودخواهی وغرور وجهل ونادانی و هم رنگ جماعت بودن!!!

    خدارو هزاران بارشکر، بهای این اگاهی امروزم هرچه بود مهم نیست ولی من چیزهایی بدست اوردم وبدست خواهم اورد، ودنیا برای من سورپرایزهایی داره که هر روز شگفت زده ام میکنه…

    همینکه من فهمیدم از خودم از خداوند از زندگیم چی میخوام وهدفم مشخص شده همین یعنی خوشبختی، اینکه ارامش خودم شادی خودم، رضایت خداوند ورضایت خودم از عملکرد خودم توی زندگیم از همه چیز برام مهمتره، وقتی من نشستم سرجای خودم واز خدایی کردن دست برداشتم ودارم بندگی میکنم خداهم خدایی میکنه چنانکه من غرق در ارامشم وشاکر…

    دنیا زیر ورو بشه من انقد شکر خدا حالم خوبه که به خودم میگم فقط ببیننده باش، درس بگیر، هدایت بخواه، رحمت خداوند نزدیکه، لطف خداوند تورو دربر گرفته، شاد باش، سپاسگزار باش، دوست خداوند باش، باخودت دوست باش، انوقته که می بینی تمام جهان وتمام ادمها راهشونو کج میکنن از هرسمت وسویی میان که به تو ارامش شادی برکت نعمت حس خوب بدن از سمت خداوند، وخداوند جاری وساری میشه توی وجود ادمها، گیاهان ،جانوران، اشیاء ، احساسها هوا نفس و….وباتو یکی میشه….

    اینکه من سرجای خودم هستم وسهم خودم رو برعهده میگیرم وبه انجام میرسونم، چه باکی دارم از اینکه کارها خوب پیش نره؟!

    اصلا مگه میشه؟! به قول شما استادعزیزم جهان باتمام وجودش کرنش میکنه تامنو به خواسته ام برسونه، چطور کی کجا؟ نمیدونم ولی مطمعنم همه چیز مطیع وفرمانبردار میشن وقتی من مطیع وفرمانبردار واطاعت کننده خداوند واموراتش وخواسته هاش هستم …

    الهی هزاران بارشکر…

    امیدوارم شما استاد عزیزم ومریم جان وهمه ی دوستانم و خودم انشالله همیشه شادوسلامت وموفق و سعادتمند وثروتمند وخوشبخت باشیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    حمید بین المللی گفته:
    مدت عضویت: 2654 روز

    سلام و درود بر استاد عزیز.

    اولش تشکر میکنم از خدای عزیزم که دستی مهربان و خالص به اسم استاد عباسمنش رو وارد زندگی من کرد.

    دومش هم الان من در شرایطی زندگی میکنم که توحیدی ترین روزهای خودم رو میگذرونم و خیلی خیلی حسم عالیه.

    الان کارهایی رو به راحتی انجام میدم که تا چند ماهه پیش جزو بزرگترین ترس های من بود و حتی جرات گفتنش رو به دیگران هم نداشتم، وقتی باور میکنی که تمام قدرت از آن خداست چقدر قلبت آروم میشه و چقدر از زندگیت لذت میبری.

    بازهم تشکر میکنم از خدای عزیزم که قشنگ داره من رو هدایت میکنه و شدم جزو بندگان خاصش.

    استاد عباسمنش الان دارم متوجه میشم که میگفتید وقتی که انسان میره سمت توحید، باعث میشه که آرامش داشته باشه.

    الان متوجه میشم که خدا خیلی بیشتر از من دوست داره که ثروتمند بشم.

    الان میفهمم که اگر برای تغییر یک قدم بردارم، خدا 1000 قدم برمی داره.

    الان میفهمم که خدا چقدر عشقه.

    الان میفهمم که رسالت زندگیم چیه.

    الان میفهمم که سپاسگزاری چه فرکانسی داره.

    آخرش هم میخوام بگم که؛ خدای عزیزم ممنونم، استاد عباسمنش باحال ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    مهرداد مرادی نظیف گفته:
    مدت عضویت: 3805 روز

    سلام زیبا به استادم به خانم شایسته و فرهادی عزیزم

    سلام به دوستان پر انرژی م

    خب میخوام براتون 100 نکته مثبت و باورها و کلا هرچیز خوبی که دوستان مسافر دوره جهان بینی 1 مینویسن براتون بذارم

    اینا 100 نکته دوم هست (گفته بودم من از اول دوره دارم نظرات بچه هارو میخونم و هرنکته مثبتی باشه مینویسم ، 100 نکته اول قبلا گذاشته بودم )

    این 100 نکته تا یک به آخری نظر دوست عزیزم مهرداد جان بیگلری در صفحه 49 میباشد

    نکات بقیه صفحات در 100 نکته سوم گذاشته میشه

    لذت ببرید و با تعهد باورکنید و در زندگی عملی سازید

    در ضمن منتظر 100 نکته سوم باشید که میخواد بترکونه

    1- یک سوال برام پیش اومده ؟؟

    من همزمان در حال کارکردن روی دوره روانشناسی ثروت یک و راهنمای عملی دستیابی به رویاها هستم ، در یک قسمت از دوره روانشناسی ثروت یک درخصوص ضرورت نفر اول بودن در هر شغل و حرفه و هر زمینه موفقیتی مطالبی عنوان شده و همچنین این موضوع در دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها هم تاکید شده ، من قبل از اینکه با برنامه های استاد آشنا بشم و استفاده کنم نگاهم به موضوع پیشرفت شخصی در چارچوب رقابتی و نفر اول شدن در زمینه حرفه کاری ام نبود و همین که استانداردهای خودم رو هرروز بالا ببرم برایم کافی بود ولی بعد که با این دوبرنامه از این دومحصولی که نام بردم آشنا شدم از آنجایی که آموزه های استادم رو بعنوان وحی منزل می پذیرم ، داشتم روی خودم و باورهام کار میکردم که در زمینه کاری ام نفر اول باشم ولی در قسمت دوم جهان بینی توحیدی ظاهرا از نظر من و برداشتی که داشتم، این موضوع نفر اول بودن و ترین بودن ها نفی شد

    جواب : گروه تحقیقاتی عباسمنش

    دوست عزیز در جلسه سوم دوره جهان بینی توحیدی استاد توضیحات کامل را داده اند. اما در دوره عزت نفس یا راهنمای عملی در واقع استاد می خواستند باور محدود کننده ای که بسیاری از افراد دارند و فکر می کنند افرادی که به موفقیت های بزرگ رسیده اند دست نیافتنی هستند، را تغییر دهد. زیرا خیلی از افراد به خاطر کمبود عزت نفس هیچ وقت استانداردهای بالایی برای خود انتخاب نمی کنند و فکر می کنند که از افراد برتر رشته خود بسیار کمتر هستند و هرگز نباید به رسیدن به موفقیت های بزرگ فکر کنند.

    موفق باشید

    2- من راستش خیلی رفتار بچه‌ها رو بررسی می‌کنم و همیشه تحسین‌شون می‌کنم که چقدر خوب و زود پیشرفت می‌کنن و همیشه یکی از بهترین الگوهای من بودن. مثلا وقتی که کم‌کم روی دست و پا حرکت کردن رو یاد میگیرن، تا زمانی که با کمک یا تکیه دادن به دیوار راه میرن و تعادل‌شون رو حفظ می‌کنن و در نهایت به تنهایی راه میرن. حتی جالب‌تر از اون که بعد از مدت کوتاهی دویدن رو هم یاد میگیرن. یا حرف زدنشون که از کلمه‌های خیلی کوتاه مثل مامان و بابا به صورت دست و پا شکسته شروع میشه تا زمانی که کامل صحبت می‌کنن و تا جایی میرسه که حرف‌زدن و ارتباط برقرار کردن، یکی از بهترین تجربه‌های زندگی‌شون میشه و صبح تا شب فقط در حال حرف زدن هستن یا حتی قبل از اون، وقتی به دنیا میان، چشم‌شون همه‌چیز رو تار و سیاه‌وسفید میبینه و بعد از مدتی که رشد چشم‌شون کامل میشه، همه‌چیز رو به صورت شفاف و رنگی میبینن.

    همه‌ی ما این روزها رو تجربه کردیم و چیزهایی رو ممکنه به خاطر داشته باشیم. حتی به تعداد خیلی زیاد اطراف خودمون دیدیم. اما موضوع اصلی اینه که روند تکامل اولا زمانی نمیبره و خیلی خیلی زودتر از کسی که تکاملش رو طی نکنه، به نتیجه میرسیم و دوما از لحظه به لحظه زندگی‌مون لذت میبریم.

    واقعا اگر من و من نوعی بتونیم با همون شور و شوق اهداف‌مون رو پیگیری کنیم، آرام و پیوسته حرکت کنیم و به خوبی تکامل‌مون رو طی کنیم، هر چیزی رو که بخوایم می‌تونیم به‌دست بیاریم و مهم‌تر از همه مثل بچه‌ها از لحظه به لحظه‌ی زندگی لذت ببریم. البته که من باور دارم به هزاران دلیل، سرعت رشد من خیلی بیش‌تر از بچه‌ها هست. چون حداقل قدرت ساختن باورهای عالی رو دارم و از طرفی بچه‌ها در حال تجربه و آموزش موارد زیاد و مختلفی هستن. اما من با توجه به قانون تمرکز، با سرعت خیلی خیلی بیش‌تری می‌تونم خواسته‌های خودم رو به نتیجه برسونم.

    واقعا و در یک کلمه، قانون تکامل احساس آرامش رو به من میده.

    3- وقتی در ابتدای مسیر قدم میگذاری روند یکم کنده اما مهم اینه که ناامید نشی و با ایمان گام برداری. این موضوع خیلی مهمه، من هر زمان که به این حالت میرسیدم با تمام وجود میگفتم خدایا ایاکنعبدوایاکنستعین من تنها تورا میپرستم و تنها و تنها و تنها از خودت یاری میخوام پس منرو همواره به راه راست هدایت کن و یقیین دارم که شما هم با ایمان اگه پیش بری یکسال روی این دوره حسابی کار کن و بارهاوبارها گوشش کن و نکته به نکته ش رو بنویس توی یه دفتر زیبا که مخصوص این دوره باشه و هربار که گوش میدی اگه ایده ای یا حتی احساس خوبی بهت دست داد اونارو هم بنویس و ناامید نشو بهت قول میدم به قدری رشد میکنی که دلت میخواد از خوشحالی فریاد بزنی،

    4- تا از موقعیتی که الان داری و شغل و حرفه ای که داری لذت نبری و نکات مثبت اون رو با تمام وجود احساس نکنی و سپاسگذارش نباشی به مسیرهای بهتری هدایت نمیشی، شاید حرفه ات تغییر کنه اما بازهم با تضادهای زیادی روبه رو میشی . همه ی ما باید قبل از تغییر به احساس خوب از شرایط همین لحظه برسیم چون تا به احساس خوب نرسی تغییر مثبتی رخ نخواهد داد و البته تغییر نیست که باعث ایجاد احساس خوب در ما میشه شاید یه محرک و انگیزاننده باشه اما احساس خوب داشتن یک عاملیه که کاملا به درون خودت بستگی داره و هر شرایطی که در حال حاضر درش هستیم قطعا برای رشد و پیشرفت ماست برای به دست آوردن تجارب بسیار ارزنده ایه که در تمام لحظه های طرقی و پیشرفتمون میتونه خیلی خیلی به نفعمون باشه پس یادمون نره که مهمترین وظیفه ی ما لذت بردن از زندگی و نعمتهای بی حد و مرزش و سپاسگذاری بابت اوناست

    5- نمیگم ترس و استرس نداشت وخیلی راحت بود ولی مهم این بود که باید انجامش میدادم و ترس ها رو با کمک خدای مهربانم کنار گذاشتم و انجام دادم ، این موضوع هم پاگذاشتن در دل ترس ها بود و هم طی کردن تکامل ، در عرض 4 ماه از جمع های چندنفره شروع شد و به سخنرانی در مکان عمومی پل طبیعت و نهایتا هم سخنرانی در یک سمینار بزرگ ختم شد و در همین مثال میتونم روند پیشرفت و تکامل رو لمس کنم ، نکته جالب دیگه اینکه چند روز بعد از سخنرانی در اون سمینار عکسی رو برام فرستادن که من روی استیج در حال سخنرانی بودم و جمعی از حضار هم در عکس بودن و کاملا مطابق عکسی بود که در دریم بوردم زده بودم !!

    6- ک مثال دیگه از دوستی دارم که تکامل رو طی کرده و به جاهای خوبی رسیده ، این دوستم با وجود اینکه کارمند بود در کنار کارمندیش اقدام به افتتاح یک ساندویچی کوچک در یک گوشه تهران میکنه ، بعد از یکسال اون ساندویچی کوچک رو تبدیل به 5 شعبه میکنه و برندی رو برای اون فست فود ثبت میکنه ، بعد از چندماه دیگه شرکتی رو ثبت میکنه و کامل از کار کارمندی استعفا میده و متمرکز میشه روی کار جدیدش ، الان بعد از حدود دوسال و نیم از افتتاح اون ساندویچی کوچک ، یک مجموعه بزرگ رستورانهای زنجیره ای فست فود داره که فقط در تهران 22 شعبه داره و فروشش هم بسیار خوبه و برند معتبری هست و فوق العاده کیفیت زندگیش رشد کرده و در این راه کلی پیشرفت شخصی داشته و کاملا رشد رو میشه در وجود و رفتارش دید و در این مسیر حدود دوسال و نیم کلی چیزهای جدید یاد گرفته ، حتی چندوقت پیش صداوسیما بعنوان یک کارآفرین نمونه از دوستم دعوت کرد و یک برنامه رو به ایشون اختصاص دادند و اینجا هم چون از نزدیک این فرد رو میبینم کاملا با روند تکامل و رشد و بالارفتن از پله های ترقی آشنا شدم

    7- ما اگه با1ساعت تو اتاق تاریک موندن راحت باشیم خیلی راحت24ساعت رو هم تحمل میکنیم و هی مقاوم تر میشیم در نتیجه سرعت انجاممون بالاتر میره.اولش که ماشینو روشن میکنیم نمیتونیم باسرعت 60 تا حرکت کنیم اول با دنده یک و کلاج،شروع به حرکت کرد بعدش سرعت 10 بعدش دنده 2 بعدش سرعت 60 بعدش دنده 3 و همینطووووور و وقتی میزنیم دنده4 به راحتی تاا110 تا هم باهاش میریم فقط 5 تا دنده داریم ولی باهاش میتونیم تا 160 تا هم بریم هی سرعتمون بیشتر و بیشتر میشه.البته این تجربه با ماشین خودم هست.

    8- سریع اقدام کنم تا ذهنت سریعتر خالی شه و ایده های جدید تر جایگزین بشن(قانون خلا).

    9- اصلا نگران نباشید و با آرامش پیش برید و فقط از مسیر لذت ببرید و روی خودتون با ایمان و اراده کار کنید جهان همه چیز رو براتون آشکار میکنه و شما رو به مسیر زیبا هدایت میکنه

    10- محدودیت ها رو قبول نکن! دلیر و شجاع باش و حرکت کن…

    11- همه ما وقتایی که به خدا ایمان داشته باشیم و باهمون ایمان حرکت کنیم و بدونیم که خودش همه راهها رو هموار میکنه تبدیل به آدم شجاعی میشیم که ز مواجه شدن با ترسهامون قدرت میگیریمو اعتماد بنفسمون بیشتر میشه.

    12- جلسه سوم دوره جهان بینی توحیدی 1

    بخش اول

    موضوع جلسه: قانون تکامل و نقش آن در ایجاد موفقیت پایدار (قسمت دوم)

    نکته بسیار مهم:

    از آنجا که مطالب این جلسه نیاز به تمرکز بسیار دارد، این جلسه فقط به صورت صوتی آماده شده است.

    مهم ترین موضوع این است که حتی درک قانون تکامل و کسب مهارت در اجرایش، نیز نیاز به تکامل دارد. به همین دلیل، هربار که گوش دادن به این جلسات را تکرار می کن، با آموزه های جدیدی مواجه می شوی که می توانی با اطمینان بگویی:

    قبلاً هرگز این جمله را نشنیده بودم!!

    بنابراین، توقع نداریم که با شنیدن چند باره این دو جلسه، استاد اجرای قانون تکامل شوی، زیرا مهارت در پیاده سازی قوانین نیز، یک فرایند تکاملی است.

    اما انتظار این می رود که با هر بار گوش دادن به این موضوع، هر آنچه را درک نموده ای، بلافاصله اجرا نمایی. زیرا به اندازه ای موفق به دریافت آگاهی ها می شوی که ذهنت آمادگی اش را داشته باشد و آمادگی برای دریافت آگاهی های عمیق تر درباره قوانین، فقط با بکار بستن آگاهی های قبلی، ایجاد می شود.

    هر بار که آموخته های جدیدت از قوانین را به مرحله اجرا می گذاری، به همان اندازه نیز نتایج بیشتری دریافت می کنی که موجب شکل گرفتن بخش جدیدی از باورهای قدرتمند کننده و عزت نفس در ناخودآگاهت می شود و تو را در مدار درک عمیق تری از قوانین قرار می دهد که نتیجه اش هدایت به مسیرهای بهتر، برداشتن قدم های بزرگتر و تجربه نعمت های بیشتر است.

    این تنها شیوه ای است که می توان به درک عمیق تری از قوانین رسید. به همین دلیل این دوره ای نیست که یک بار یا یک سال، آن را گوش دهی و سپس فکر کنی که دیگر استاد قانون تکامل شده ای.

    بلکه تا زمانی که زنده ای وخواسته ای داری، باید این قوانین را به خودت یادآور و به این طریق هدایت به سمت آن خواسته را دریافت نمایی.

    هیچ راهی برای نادیده گرفتن قانون تکامل وجود ندارد. هرگز نمی توان، یک شبه به دستاوردهای بزرگ و پایدار رسید. زیرا هرگز هیچ دکمه ای وجود ندارد که با فشردنش، باورهای قدرتمند کننده ای ساخته شود که موجب دریافت آن دستاوردها گردد.

    تغییر فرکانس ها و ایجاد باورهای قدرتمند کننده، تکامل می خواهد و این تکامل، خود به خود انجام نمی شود، بلکه با قدمهایی که بر می داری و تکرار اقدامات، آرام آرام باورها، عزت نفس و نتایج ات، با هم شکل می گیرد و این مسیر نه تنها نیاز به زجر و سختی ندارد، بلکه اگر با قوانین هماهنگ شوی، مسیری پر از تجربه لذت و آرامش است.

    اولین نشانه های دریافت هدایت خداوند در مسیر تکاملی رسیدن به خواسته ها ( تفاوت الهامات و نجواهای ذهن)

    هر قدمی که با تکامل برمی داری آرامش، خلاقیت و اعتماد به نفس به بار می آورد و موجب برداشتن قدم های استوارتری می گردد که نتیجه اش دریافت نعمت های بیشتر است.

    اولین نشانه هماهنگ شدن با قوانین خداوند و دریافت هدایت او، اطمینان کامل و عاری از تردیدی است که در قلبت احساس می کنی.

    هر فکر و توجهی که تو را به چنین حالت احساسی ای برساند، نشانه هدایت خداوند است که در قالب الهام یک ایده، راهکار و فرصت، به سمت ات می آید و از همان شرایطی که در آن هستی، درها را باز و تو را به سمت شرایط و فرصت های جدید، هدایت می کند. پس هیچ مسیر عجیب و غریبی وجود ندارد.

    اما فقط تا زمانی می توانی در این مسیر باشی و از این هدایت بهره ببری، که قادر به کنترل نجواهای ذهن و توجه به ندای قلبت باشی.

    افراد زیادی مدتی روی باورهایشان کار و به همان اندازه، هدایت را دریافت و به نتایجی هم می رسند. اما از آنجا که این روند را ادامه نمی دهند، از آنجا که می خواهند خیلی سریع به نتایجی بزرگ برسند، قانون تکامل را از یاد برده و به جای همنشین شدن با الهامات قلب شان، هم قدم به نجواهای شیطان می شوند.

    چون می خواهند خیلی سریع، محصول شان پرفروش ترین محصول بازار شود

    می خواهند خیلی سریع، کسب و کارشان، نفر اول آن حوزه بشود.

    سایت شان، پربازدید ترین سایت بشود.

    می خواهند خیلی سریع، ثروتمند ترین فرد تاریخ شوند

    می خواهند خیلی سریع، موفق ترین و مشهور ترین فرد شوند و…

    در حالیکه مسیر هدایت الهی، مسیری بدون عجله است. الهاماتی که از طرف خداوند می آید، هرگز از شما نمی خواهد عجله کنی.

    اگر ندایی شما را به عجله می اندازد، قطعا نجوای شیطان است زیرا اساس الهامات خداوند، بر فروانی و آرامش استوار است.

    به شما می گوید همیشه فرصت ها و نعمت ها در حال زیادتر شدن هستند. پس عجله نکن، از مسیرت لذت ببر، خودت باش و از مسابقه با دیگران بپرهیز.

    اما برعکس، نجواهای شیطان، همیشه بر اساس کمبود است و تو را در نگرانی، ترس و دلهره قرار داده و وادار به عجله می نماید تا از قافله عقب نمانی و یک شبه، ره صد ساله را بروی.

    به تو می گوید همین یک فرصت بوده که شانسی به دست آمده و باید عجله نمایی و…

    هرگاه درگیر این شرایط شدی که اساسش، ثابت کردن خودت به دیگران بود یا ترس از دست دادن فرصت و… بدان که در حال خارج شدن از مسیر هستی.

    سید حسین عباس منش

    سرفصل های بخش اول- جلسه سوم:

    آیا جدی گرفتن ایده و اجرای بدون تاخیر آن، به منزله نادیده گرفتن قانون تکامل است؟

    مراحل تکامل باید چگونه طی می شود؟

    از کجا بدانیم که ایده مان الهام است یا نجوای شیطان؟

    آیا راهی وجود دارد که هماهنگ با قوانین باشد، ضمن اینکه بتوانیم تکامل مان را زودتر طی نماییم؟

    چرا بعضی از آدمها، خیلی سریعتر تکامل شان را طی می کنند؟

    افرادی که هم اکنون در جنبه های مختلف بهترین های جهان هستند، چگونه از قانون تکامل استفاده نموده اند و به چه شکل تکامل شان را طی نموده اند؟

    استاد عباس منش چگونه از قانون تکامل استفاده می کند؟

    مثالهایی از زندگی استاد عباس منش درباره نادیده گرفتن قانون تکامل و نتیجه آن

    مثالهایی از زندگی استاد عباس منش درباره رعایت قانون تکامل و نتیجه آن

    جدی گرفتن قانون تکامل، موجب می شود حتی سریعتر و راحت تر به خواسته هایت برسی

    13- تضاد فقط و فقط برای رشد بیشتر من و درک بیشتر از قوانین بود و صددرصد خیر بود برام خدا خیر مطلقه

    14- واقعا باید به تغییر بعنوان یک دوست و همراه برای به ثمر رسیدن برنامه هامون نگاه کنیم و به خدایی ایمان داشته باشیم که همیشه با ما و همراه ماهست و باور کنیم که هیچ گاه تنهامون نمیگذاره

    باید عاشق تغییر کردن باشیم چون تغییر کردن هم یکی از قوانین این جهان برای رشد و ترقی این جهان هستی هست

    و به قول استاد عزیز

    “”” از قوانینی که هیچ وقت تغییر نمیکنه این هست که همه چیز تغییر میکنه “””

    15- خدایا من به هر خیری که از جانب تو بهم برسه فقیرم

    16- وقتی که شما چیزی رو میخواهید، تمام جهان برای کمک کردن به شما، هم پیمان میشود تا به خواسته تون برسید .

    (When you want something, all the universe conspires in helping you to achieve it)

    17- بنمای رهی که رهنماینده تویی

    بگشای دری که در گشاینده تویی

    من دست به هیچ دستگیری ندهم

    کیشان همه فانی اند و پاینده تویی

    18- نمونه بازر کسی باش که وقتی میگه انجام میدم، انجام میده…..

    19- همه ی شغل ها در همه جای دنیا پتانسیل ثروتمند شدن رو داره شما باید عمیقا اون حرفه ای که دوست دارید رو پیدا کنید و اون رو دنبال کنید. اصلا به دنبال این نباشید که حرفه ای رو انتخاب کنید که طرفدار داشته باشه چون هر حرفه ای طرفدارهای خودش رو داره این شمایید که باید در درجه اول حرفه مورد علاقه تون رو پیدا کنید و همچنین باورهای مناسب ثروت ساز را در خودتون نهادینه کنید.

    20- دنیا به شجاعان پاداش میده!!!

    21- یه جمله از پائلو کوئیلو عزیز فقط یک چیز هست که تحقق یک رویا رو غیرممکن میکنه و اون ترس از شکست هست

    22- بالاترین لذت اینه که بفهمی برای زندگی کردن خلق شده ای برای آگاه شدن و رشد کردن برای اینکه روحت رو گسترش بدی خلق شدی. خدایا شکرت به خاطر این احساس و این زندگی سراسر عشق و لذت.

    23- دوستای عزیزی که کامنت من رو میخونید و هنوز نمیدونید چه راهی رو میخواین برای رشدتون پیش ببرید و علاقه واقعیتون چیه، اصلا نگران نباشید و با آرامش پیش برید و فقط از مسیر لذت ببرید و روی خودتون با ایمان و اراده کار کنید جهان همه چیز رو براتون آشکار میکنه و شما رو به مسیر زیبا هدایت میکنه باور کنید

    24- ماه رمضون ماه فراوونیه به نظرم همه چیز بیشتر از همیشه هست پول،آرامش،مشتری،عشق همه چیییی …

    25- سلام به همه دوستان گرامی ام

    خلاصه ای از موضوع جلسه دوم دوره جهان بینی توحیدی با عنوان : قانون تکامل و نقش آن در ایجاد موفقیت پایدار.

    از آنجا که ذات انسان عجول است، شیطان ذهن همیشه از این نقطه ضعف برای خارج شدن از مسیر صحیح، استفاده می کند.

    به همین دلیل، درک قانون تکامل و نقش آن در رسیدن به موفقیت پایدار، یکی از مهم ترین عوامل تشخیص الهامات خداوند و ماندن در مسیر صحیح است.

    همه ما می خواهیم خیلی سریع، لاغر شویم، ثروتمند شویم یا زبان انگلیسی یاد بگیریم. به خاطر این عجله، تمام انرژی ما به جای تمرکز بر خواسته ها، صرف رقابت با دیگران یا سبقت از آنها شده و موجب منحرف شدنمان از مسیر هدایت خداوند می شود.

    اگر بدانیم “احساس عجله“ که واضح ترین نشانه حضور شیطان است بزرگتربن مانع در برابر ورود همان خواسته ای به زندگی ماست که برایش عجله داریم و بدانیم که درک قانون تکامل، نه تنها مانع این عجله شده و ما را به آرامش می رساند، بلکه موجب هدایت ما به مسیر خواسته مان می شود، آنوقت تعهد فروانی را صرف درک قانون تکامل و اجرای آن در روند خلق خواسته ها می نماییم.

    مثال های بسیاری وجود دارد از افرادی که به سرعت ثروتمند شدند اما خیلی زود ورشکسته شدند، ورزشکاران و هنرمندانی که خیلی سریع محبوب و مشهور شدن اما گرفتار بلای اعتیاد شدند، افرادی که یک شبه با برنده شدن در لاتاری اوضاع شان خوب شد، اما در مدت کوتاهی حتی از قبل هم فقیر تر شدند و همه آنها نخواستند تکامل شان را طی کنند به همین دلیل نتوانستند یک موفقیت پایدار را تجربه کنند.

    زیرا موفقیت و ثروت پایدار، یک شبه حاصل نمی شود. بلکه حاصل باورهایی است که تکامل شان را مرحله به مرحله و مدار به مدار طی می نماید. هیچ فردی هرگز نمی تواند یک شبه، تغییری وسیع در باورهای محدود کننده ای ایجاد نماید، که نسل در نسل به او رسیده است.

    اگر باورهای قدرتمند کننده ایجاد نشود، باورهای محدود کننده، خیل سریع کنترل را در دست گرفته و موجب می شود که فرد با انجام اشتباهات واضح، نه تنها همه آن دستاوردها را نابود سازد، بلکه آن تجارب بد، آنقدر اعتماد به نفس فرد را از بین ببرد که دیگر توان دوباره برخواستن را نداشته باشد.

    بنابراین، برای رسیدن به موفقیت های پایدار، خواه موفقیت مالی باشد، روابط عاشقانه، سلامتی، آرامش و…، هیچ راهی جز رعایت قانون تکامل نیست.

    موضوع مهم دیگر درباره قانون تکامل، متفاوت بودن پروسه تکاملی موفقیت مالی با هر جنبه دیگری از زندگی است.

    سالهاست باور کمبود نسل به نسل به ما منتقل شده. سالهاست شنیده ایم هر که بامش بیش، برفش بیشتر. نابرده رنج گنج میسر نمی شود. ثروت ما را از خدا دور می کند و هزاران باور محدود کننده درباره کمبود نعمت، منابع، موقعیت و…

    اما درباره سلامتی یا روابط، باورهای ما تا این حد محدود کننده نیست. ما قهر و آشتی های متعددی را از بچگی تجربه نموده ایم. بنابراین باور نداریم اگر رابطه مان خراب شد، دیگر کار تمام است.

    ما بارها مریض و خیلی زود سلامت شده ایم. بنابران باور نداریم که سلامتی فقط یک فرصت محدود است. بلکه بارها دیده و شینده ایم که بیماری های ناعلاج درمان شده. حتی بارها از پدران مان شنیده ایم که قدیم ها اصلا بیماری ای نبود. دوا و دکتری وجود نداشت و همه سلامت بودند…

    به همین دلیل وقتی شروع به ساختن باورهای قدرتمند کننده می نمایی و برای هماهنگ شدن با قوانین تلاش می کنی، به سرعت وارد روابط با کیفیت تری می شوی، سلامتی و آرامش ات بیشتر می شود اما بهبود شرایط مالی، زمان بر تر است.

    زیرا باورهای محدود کننده درباره ثروت، مثل علفهای هرز بسیار ریشه داری است که نمی توان آنها را به راحتی سایر علفهای هرز با یک بار هرس، پاکسازی نمود. بلکه نیاز به ابزار حرفه ای تر، مهارت و پشتکار و صبوری بیشتر دارد.

    به همین دلیل تکامل ما در موضوع ثروت، طولانی تر از تکامل ما درباره رسیدن به سایر موفقیت هاست. جهادی اکبر لازم است تا آن ذهنیت قبلی پاک و ذهینت جدید آرام آرام ایجاد و چرخ باورهای قدرتمند کننده، کم کم شروع به حرکت نماید.

    ثروتمند شدن یک پروسه است که قدم به قدم باید آن را برداری. می توانی هدف های بزرگی داشته باشی اما باید با قدم های کوچک شروع نمایی. انتظار نداشته باش در حالیکه هنوز تجربه ساختن درآمد یک میلیونی را نداری، درآمدت فوراً 10 میلیون شود.

    باید مدارها را یکی یکی طی نمایی زیرا باورهای تو در این پروسه تکاملی ساخته می شود.

    هر قدمی که در این پروسه تکاملی به سمت ساختن باور فراوانی بر می داری، ظرف وجودت را بزرگتر و تو را آماده دریافت نعمت های بیشتر می نماید. یک شبه ثروتمند شدن را کنار بگذار . در آرامش قدم هایت را بردار و از مسیر ساختن باورهایت در آرامش لذت ببر.

    این کار نه تنها وقت تلف کردن نیست، بلکه هر زمانی که صرف درک این قانون می شود، مثل زمانی است که یک شکارچی، صرف تمرکز بر نشانه گرفتن هدفش می نماید. زمانی که سبب می شود تیر به هدف اصابت نماید.

    رعایت قانون تکامل، ظرف وجودت را رشد و تو را آماده دریافت نعمت های پایدار می نماید. آنوقت هدایت می شوی و در آرامش و از مسیر های بدیهی، ثروت وارد زندگی ات می شود.

    26- اگر میخواهید لذت بیشتری از زندگیتون ببرید، اگر میخواهید همانطور که به خواسته هاتون می رسید از زندگی هم لذت ببرید، قدم هاتون رو با قانون تکامل بردارید، و تاکید میکنم نتایج قبلی شما ، چیزی که به دست آوردید مشخص میکنه که قدم بعدی شما چیه!!!!!!!

    27- واقعا همینطوره نجواهای شیطان همیشه رنگ و بوی کمبود ….تموم شدن ….دیر شدن ….و نگرانی رو به همراه داره و همه ما خیلی خوب این نجواها رو میشناسیم.

    جالبه که با این نکته به یه موضوعی پی بردم .

    زمانی که این فکر به ذهنم رسید که جنس بیارم و تو خونه بفروشم یه حس عجله پشتش بود از اینکه سنت داره میره بالا و تو هنوز یک زن خانه داری….هیچ کاری نکردی همه بچه های سایت علایق شون رو فهمیدن و تو هنوز همون جای اولی….من با این نیت اقدام کردم .روزی که حرکت کردم برای این موضوع تو گوشی موبایلم نوشتم و با خداوند حرف زدم و گفتم مطمئنم منو به مسیر درست هدایت میکنی و وقتی نتیجه نگرفتم خب یکم احساسم بد شد در حد شاید 5 دقیقه ولی حس درونیم خوب بود. خب این سوال برام بود پس اینهمه از خدا خواستم راهو باز کنه پس چی شد؟وقتی اومدم خونه چند شب پیش این الهام بهم شد که خداوند با به نتیجه نرسیدن این کار بهت کمک کرده و عجیب این موضوع برام جالب بود‌.میدونید دوستان خیلی از ماها این ضرب المثل معروف رو بارهاشنیدیم که خدا وقتی دری رو مینده از رحمتش یه درو باز میکنه ولی انگار درک همین موضوع هم نیاز داره تو فرکانست بره بالاتر و عمیقا بفهمیش …و من این موضوع رو خیلی عالی درک کردم.در صورتی که بارها به موضوعاتی شبیه به این برخورده بودم.

    خیلی جالبه اون بالا رفتن فرکانس رو به شکل عالی احساس میکنی و چقدر لمس کردن این حس قشنگه.

    28- مقصد فقط به مسیرت جهت میده ، مقصد آرزوی نهایی نیست…

    29- خدا کسیه که حتی زمان رو هم میتونه بخره….و خدا بهترین آشپز دنیاست…”

    30- سیستم مدیریت و هدایت جهان به حرکت کردن و پا روی ترسها گذاشتن فعال میشه و کار میکنه نه با نشستن و فکر کردن در مورد کمبودها و شرایط محدود زمان حال…

    31- تغییرات در اثر قدم های که در روند تکاملی برداشته میشوند پدیدار میشن … و بستگی به ایمان و باورهای ما دارند که چه جوری عمل کنیم…

    32- برای اول شدن و بهترین شدن هیچ عجله ای ندارم چون مهم اینه که همیشه بهترینهای خودم رو با تمام وجود و لذت ارائه بدم و بقیه مسیر رو جهان و قوانینش و فرمانروای حاکم بر قوانین برای من هموار میکنه و به بهترین مقصد میرسونه…

    هدایت همیشگی الله است پس چه لذتی بالاتر از این که از تک تک لحظات زندگیت برای سپاس گذاری نعمت های خدا استفاده کرده باشی و با عشق و لذت زندگی کرده باشی. چه لذتی فراتر از اینکه برای رشد خودت گامهای زیادی برداشته باشی و با تعهد و ایمان این مسیر رو رفته باشی…

    33- ترسهاتو له کن و پیش برو تو موفق خواهی شد…!!!

    34- آیا واقعا میخوای زندگیت رو به پرواز دربیاری؟

    (Do you want your life truly take of?)

    زندگی تو زمانی به پرواز در میاد که خودت همچین تصمیمی واسش بگیری

    (Life will take off for you, then, when you choose for it to.)

    تصمیم بگیر! باشه؟!! یه انتخابی بکن! «ویل اسمیت»

    (Make a choice!! like, You just decide.) «Will Smith»

    تو هنوز انتخابتو انجام ندادی، مدام وقت تلف کردی، طولش دادی، دنباله دارش کردی، اعتراض کردی!

    (You have not so chosen this yet. You have procrastinated, prolonged, protracted, protested.)

    الان دیگه زمان اون رسیده که وعده های خودت رو اعلام کنی و عملیشون کنی.

    (Now it’s time that you promulgated and produced, What you have been promised)

    چه چیزی میخوای؟؟؟ میخوای چه کسی باشی؟؟؟ میخوای چجوری باشه؟؟؟ «ویل اسمیت»

    (What is gonna be, Who your gonna be, How your gonna do it?)

    فقط تصمیم بگیر!!!

    JUST DECIDE!!!

    35- در مورد شهود فقط خود آدم میفهمه که واقعا شهوده یا وسوسه شیطان استاد تو فایل جلسه سوم(دوره جهان بینی توحیدی 1) کامل توضیحش دادند

    36- مهم اینه که این آموزه ها مدت دار باشه،‌ اما متاسفانه خیلی از ماها این قضیه رو درک نمیکنیم، فراموش میکنیم، فکر میکنیم این روند عادی زندگیمون بوده، بعد که آرام آرام این آموزه ها و کار کردن رو خودمون رو کنار میذاریم، آرام آرام از فرکانس خوبیها بیرون میایم و درگیر مسائل و مشکلات زندگیمون میشیم،

    37- حال بیشتر میفهمم رها بودن یعنی اعتماد به رب، یعنی به داشتن و رسیدن به خواسته هایت، یقین و اطمینان داشتن، طلب رتبه یک جهان بودن در انجام رسالت خویش بی نظیر است اما نه به این مفهوم که به دیگران فخر بفروشی، بلکه برای اینکه بهترین خودت باشی

    38- زمانی که درک کردم همانند پیامبر که بهای هدفش را حتی به وسعت خورشید و ماه نفروخت، من هم حاضرم برای هدف و انجام رسالتم جان به جان آفرین تسلیم کنم، و یا از روزی که دریافتم خدا من را برای چه کاری برگزیده عاشق ترش شدم

    39- استاد تو فایل سوم گفتن که میتونیم این تکامل رو زودتر طی کنیم به شرطی که قدم اول رو زودتر برداریم.

    40- در هر تصمیم و اقدامی قانون تکامل رو در نظر بگیریم و پیشرفتهای کوچک رو تائید کنیم تا پیشرفتهای بزرگ و بزرگ تر حاصل بشه

    41- توکل میکنم به خدا و با قدرت پیش میرم، نمیذارم جهان برای من کار بتراشه و خودم برای خودم هدف بعدی و کار بعدی رو مشخص میکنم،

    42- من به تمام نشانه های کوچیک توجه میکنم و احساس شادی دارم و شکرگزاری میکنم.

    43- با اون جملتون خیلی حال کردم که گفتید کسایی که این محصول رو خریداری کردن تو سالهای اخیر به آمریکا سف میکنن چون تو فرکانسش قرار گرفتن.

    44- تا وقتی که برای مردم وحرف مردم زندگی میکنی هیچ وقت به هیچ جانمیرسی…….

    45- واقعا وقتی در مسیر لذت بردن قرار بگیریم و از داشته ها و نعمت هامون لذت ببریم و کنترول ذهن مون رو بذاریم رو چیزای خوب چون فرکانس مون مثبت میشه در مسیر چیزی قرار میگیریم که با انجام اون لذت بیشتری ببریم و یکی از اون چیزا همون راهیه که دنبالش بودیم و علاقه بهش داشتیم

    46- بعد از مدتها دنبال خونه گشتن و کلی خاک خوردن وسیله ها تو پارکینگ یه خونه با امکانات کمی بهتر از خونه قبلی مون پیدا شد و اجاره کردیم و جالبه بعد یکسال که موعد خونمون تموم شد تازه امسال یه خونه اجاره کردیم که خیلی خیلی شبیه همون خونه ایه که اجارش جور نشد…و من تازه فهمیدم که اون خونه تو سیر تکاملی من نبوده و من باید تکاملم رو طی میکردم‌.تجربه جالبی بود برام که خیلی عمیق تکامل رو حس کردم‌

    مثل ویلایی که استاد قسطی خرید و کلی براش دردسر درست کرد.واقعا سیر تکامل چقدر مهمه….

    47- چقدر این جمله تون رو دوست داشتم

    (خوده درکِ موضوع تکامل نیاز به تکامل داره)

    48- بخدا این فایلها هرکدوم صدمیلیون ارزش داره

    49-در مورد سوالی که پرسیدی که چه شغلی خوب هست همه چیز به باورهای ما برمیگرده ،شما تو هر شغلی که باشی اگه علاقه داشته باشی و باورهای مناسبی در اون مورد داشته باشی میتونی ثروتمند شی،و این ویژه شغل و کسب و کار خاصی نیست..براتون یه مثال میزنم چون همین باور پاشنه آشیل منم بوده و خیلی دارم روش کار میکنم و سعی میکنم مثال نقض پیدا کنم تا باورم شه که همه شغلها سودده هستند و میتونن تو رو به ثروت برسونن اگه باورات درست باشه..حالا مثالو بگم واستون شاید دوستای دیگه این مثال منو جای دیگه سایت خونده باشن ولی دوست دارم برای شما هم بنویسم..

    چند وقت پیش میخواستم یه سری کتاب بگیرم که هزینش حدودا یه پونصد تومنی میشد ،و اون موقع واقعا این پولو نداشتم،و احتیاج شدیدی هم داشتم به اون کتابها،یه روز که با یکی از دوستام داشتم تلفنی حرف میزدم و موضوع رو بهش گفتم یه آدرس بهم داد و گفت برو اینجا همه کتابها برات کپی میکنه نصف قیمت،مخصوص رشته خودمونم بود..آدرسو که دیدم منصرف شدم چون خیلی دور بود و باید چنتا ماشین عوض میکردم تا برسم اونجا،خلاصه بعد از چند روز دوباره یاد همون آدرس افتادم ،ساعت سه ظهر بود ،گفتم بذا آماده شم برم بالاخره که باید بخرمش،خلاصه حدودا یک ساعت تو راه بودم که رسیدم اونجا،نمیدونستم کجا باید برم چون دوستم فقط اسم خیابونو فرستاده بود و گفت به هر کی بگی اینجارو میشناسه،از یه دکه روزنامه فروشی پرسیدم گفت بیست سی قدم برو جلو یه بیمارستان میبینی داخل حیاط اون بیمارستان ..یکم تعجب کردم ولی برام جالب شد ،گفتم حتما یه درسی من باید بگیرم از این اتفاق،چون من یکم در این مواقع بی حوصله هستم و ترجیح میدم اصن جایی که اذیت میشم نرم حالا چه نیرویی منو کشوند اونجا،اونم ساعت سه ظهر؟؟!! برای چی؟ حتما من باید یه چیزی بفهمم..خلاصه تو همین فکرا بودم که رفتم داخل بیمارستان یه صف طولانی دیدم با خودم گفتم اینا دیگه منتظر چی هستن؟ حتما ممتظر یه دکتری چیزین ولی چرا تو آفتاب وایسادن؟ یکم رفتم جلوتر دیدم یه کانکس هست که تو این کانکس سه نفر دارن فقط کپی میزنن و صحافی میکنن،حالا همه این آدما هم تو صف وایساده بودن که سفارش کتاباشون تکمیل شه،و صداشون کنه که بیان کتابو بگیرن ،منم مث بقیه رفتمو همون کتابایی که میخواستمو سفارش دادم و حدود بیست دیقه منتظر بودم ،و کتابو گرفتمو اومدم..این اتفاق چنتا درس واسه من داشت:

    1.مهم نیست محل کارت کجا باشه ،،مهم نیست اندازه اش هم چقدر بزرگ یا چقدر کوچیک باشه مهم عشقیه به کارت داری،من نمیدونم اون ادم چه باورهایی راجب پول داشت ولی میدیدم که با عشق داره این کارو انجام میده و میگفت که من عاشق کارمم عاشق کپی کردن و چسبوندن ورقای کاغذ به همدیگه هستم ..و باور کنید من تا حالا یه صحافی و مغازه کپی به این شلوغی ندیده بوودم تو عمرم.درسته قیمت نسبت به کتاب اصلی یه ذره کمتر بود ولی مگه این همه مغازه نیستن که جنساشونو حتی آف میزنن ولی وقتی میری تو مغازشون پشه هم پر نمیزنه؟ تفاوت این مغازه با اون مغازه ای که توش پر مشتری میشه حتی بدون آف چیه؟ هر دو که جنسهاشون یکین ..یه مثال دیگه هم بگم

    چند وقت پیش برای خرید کفش با دوستم رفتیم بیرون ،دوستم گفت بیا یه مغازه هست خیلی کفشهاش شیکه ولی ممکنه بخوایم منتظر بمونیم گفتم چرا؟ گفت آخه بعضی وقتا خیلی شلوغ میشه و باید صبر کنی کسایی که داخلن بیان بیرون بعد بری داخل،برام یکم جالب شد بازم گفتم حتمااا خبریه،(چون از وقتی فایلهای استادو گوش میکنم تا جایی که بتونم سعی میکنم اتفاقاتو یه جور دیگه ببینم و حس میکنم تو دل هر چیزی یه درسی هست که باید بفهممش) خلاصه رفتیمو این مغازه تو خلوت ترین جای یه پاساژ بود که پشت مغازه های دیگه و بین مغازه های خالی بود که اصلااا اصلااا دیده نمیشه،یعنی مثلا خودم اگه ده بارم تو این پاساژ میرفتم هیچ وقت کشفش نمیکردم خلاصه رفتیمو یه لحظه تعجب کردم اون مغازه با اون موقعیتش پر بود از مشتری،اونم مشتریایی که خرید میکردن و طبق حرف دوستم منتظر شدیم که یه کم مغازه خلوت شه،بعد رفتیم داخل …باووورتوون نمیشه این مغازه نه قیمتاش با بقیه جاها فرق داشت نه جنسهاش تفاوت آنچنانی داشت،اتفاقا اکثر جنسهاشو من تو بقیه مغازه هام دیده بودم..همونجا با خودم گفتم راست میگه استاد که نه جای مغازت مهمه ،نه قیمت،حتما این آدم باورهاش درسته ..وگرنه چرا اون مغازه ای که سر پاساژ بود به اندازه این شلوغ نیست؟؟

    پس میبینی دوست عزیزم شما تو هر کاااری که باشی وقتی باورهات درست باشه ثروتمند میشی،مشتری جذب میکنی،و کسب و کارت رونق میگیره صرف نظر از خیلی چیزایی که ما فکر میکنیم واسه موفقیت مهمه…

    امیدوارم مثالهام به دردتون خورده باشه و جواب سوالتون رو گرفته باشبد

    50- در مورد سوالی که پرسیدی که چه شغلی خوب هست همه چیز به باورهای ما برمیگرده ،شما تو هر شغلی که باشی اگه علاقه داشته باشی و باورهای مناسبی در اون مورد داشته باشی میتونی ثروتمند شی،و این ویژه شغل و کسب و کار خاصی نیست.. مهم نیست محل کارت کجا باشه ،،مهم نیست اندازه اش هم چقدر بزرگ یا چقدر کوچیک باشه مهم عشقیه به کارت داری،من نمیدونم اون ادم چه باورهایی راجب پول داشت ولی میدیدم که با عشق داره این کارو انجام میده و میگفت که من عاشق کارمم عاشق کپی کردن و چسبوندن ورقای کاغذ به همدیگه هستم ..و باور کنید من تا حالا یه صحافی و مغازه کپی به این شلوغی ندیده بوودم تو عمرم.درسته قیمت نسبت به کتاب اصلی یه ذره کمتر بود ولی مگه این همه مغازه نیستن که جنساشونو حتی آف میزنن ولی وقتی میری تو مغازشون پشه هم پر نمیزنه؟ تفاوت این مغازه با اون مغازه ای که توش پر مشتری میشه حتی بدون آف چیه؟ هر دو که جنسهاشون یکین .

    راست میگه استاد که نه جای مغازت مهمه ،نه قیمت،حتما این آدم باورهاش درسته ..وگرنه چرا اون مغازه ای که سر پاساژ بود به اندازه این شلوغ نیست؟؟

    ادامه 100 نکته دوم در پیام بعدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    فاطیما اسدی گفته:
    مدت عضویت: 2116 روز

    درود فراوان به استاد عزیزم.💎

    خداوندا رحمتهای فراوانت را به استادم که قلبش مهربان و به مریم عزیزم که دلی مهربان دارد فراوان تر از هروز عطاکن..

    نشانه امروزم که باور داشته باشم خدا درهرحال مرا هدایت میکنه و روحش درمن آمیخته شده و ایمان قلبی ام را بیشتر کنم خواب دیشبم بود استاد.. من هرشب الان چندین ماهه که کوچیکترین اتفاقها بزرگترین معجزات ازطرف خدا برای خودم میبینم که ذکر میگم و میخوابم ذکرهای من: به شکرانه عشق الهی من به تمامی خواستهایم رسیده ام.. در ابدیت زندگی انجا که ساکنم همه چیز عالی کامل و تمام عیار است.. اونقدررررر این جملات رو میگم ملکه ذهنم که شده هیچ باگفتن این جملات من حتی اگر خوابم نیاد خواب میرم..دیشب خواب دیدم یه حسی درونم هی نجوا میده پاشو برو تو اتاق دوگانه بودم ولی دلمو دادم دست خدا و گفتم خدایااا میدانم تو هدایتم میکنی هی در باز و بسته میشد که نشانگر این بود یه چیزی اونجا منتظرمه استااد شاید باورتون نشه الان که دارم مینویسم چقدر نفس کشیدنم ازخوشحالی زیااااد بالا نمیاد وقتی در اتاق رو باز کردم یه فرشته نورانی اومد جلو و منو بغل کرد من اینقدر توخواب خوشحال بودم که حد نداشت بهم گفت من همیشه هواتو دارم نگران هیچ چیزی نباش درحین بغل کردن دیوار اتاق کنار رفت و یه باغ بزرگ پر از میوهای رنگارنگ دیدم و متوجه شدم که داره اشاره میکنه این باغ بهشته از ته دلم میخندیدم بعد دستامو گرفت و گفت مواظب خودت باش منو بوسید بعد پرواز کرد رفت سمت باغ بهشت و آسمون.. استاد خیلی خوشحالم خیلی انرژی دارم که نشانه امروزمم باور و هدایت و ثروتمتدی منه و بهم یادآوری خدا همیشه داره بهم نگاه میکنه.. سپاسگذارم و عاشقانه بیشتر از دیروز میپرستمش و مطمئنم لحظات شیرین تر بیشتری در انتظار من است و من ثروتمندتر از همیشه ام… خدایااااا شکرت ..

    آرزو دارم استاد جان قلمرو زندگی ات آنقدر پهناور و وسیع باشد که رحمتهای خدا و برکاتش بیشتررررر و بیشترررر برایت بفرستد.. دوستتون دارم خانواده عباس منشی❤ الله یکتا نگهدارتون🌷

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    محمد حصاری گفته:
    مدت عضویت: 2039 روز

    💎به نام خداوند ، فرمانروای کل جهان💎

    اصلا دوس ندارم الکی به به و چه چه کنم که چه فایل فوق‌العاده ای بود و چقدر تاثیر گرفتم و …

    ولی چیزی که میخوام بگم اینه که من خودم تقریبا تو اکثر زمینه ها دوس داشتم اول باشم و حتی همین الآن هم گاهی همچین فکری میاد تو سرم ولی واقعا اعتراف میکنم تا وقتی همچین فکری تو سرم بوده ، حتی اگه نتیجه هم میگرفتم باز هم اون احساس لذت باهاش نبوده و همیشه یه ترس یا نگرانی همراهش بود که نتیجه‌ی اون احساسات هم مشخصه.

    من خیلی به این موضوع توجه کردم ، هم تو زندگی خودم ، هم تو زندگی دیگران ، تا وقتی که زندگی رو یه میدون نبرد برای مبارزه میدیدم و فکر میکردم که باید با بقیه در رقابت باشم ، حتی با وجود نتایج لذتی نمیبردم از زندگی و در نهایت نتایج پایدار نبودن.

    به نظر من اصلا بد نیست که آدم بخواد بهترین باشه ، ولی اینکه بخوای دیگران موفق نشن اصلا خوب نیست.

    و تا زمانی هم که ما به جای رشد دادن خودمون ، روی دیگران تمرکز کنیم که اونا دارن چه کار میکنن ، قطعا از مسیر خودمون دور میشیم و طبق قانون چون به شکست دیگران توجه میکنیم ، در واقع خودمون هم در همون مدار قرار میگیریم و منجر به شکست میشیم.

    کلی دیدگاه و نگرش میتونه وجود داشته باشه که به ما کمک کنه بهترین خودمونو ارائه بدیم ، پس نیازی نیست که اصلا بخوایم از دیگران پیشی بگیریم و به این فکر کنیم که باید اونا شکست بخورن تا ما پیروز بشیم .

    بعدشم مگه کسی دیگه ای تو راه رفتن لنگ بزنه ، باعث میشه که ما بهتر راه بریم ؟

    جواب قطعا خیر است و ما فقط باید روی خودمون کار کنیم و مهارت هامونو افزایش بدیم.

    این همه تو مستند های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت دیدیم که کسب و کار های مشابه ، کنار هم دارن کار میکنن و همه هم فروش بالایی دارند ، پس این که یکی باید شکست بخوره تا دیگری موفق بشه کاملا اشتباهه.

    کلی مثال هست که میتونه این موضوع رو تایید کنه ، مثل این همه برند های معروف لباس که همه کلی طرفدار دارن ، همه هم میفروشن و هر روز هم محبوب تر میشن.

    ولی باز هم میگم واقعا بهترین بودن خوبه ، اما بستگی به نحوه ی نگرش ما داره.

    نیت خودمون مهمه ، اگه برای خودنمایی کردنه که بعید میدونم نتیجه بده ولی اگه برای اینه که خودمون رو به کمال نزدیک کنیم خوبه.

    البته نکته ی اصلی اینجاست که این حرکت به سمت کمال ، این بهبود مستمر و دائمی ، این تجربه کردن مدار های بالاتر و حل مسائل بزرگ تره که باعث میشه ما بهترین بشیم.

    پ.ن : مدت عضویتم تو سایت شده ۱۰۰۰ روز 😄

    🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃

    از خدا میخوام کمکمون کنه تا فقط خودشو بپرستیم و تنها از خودش یاری بجوییم.

    از خدا میخوام کمکمون کنه تا بهترین خودمونو در هر زمینه ارائه بدیم.

    از خدا میخوام کمکمون کنه تا بدون نیاز به توجه دیگران ، در مسیر درست حرکت کنیم و همواره بهبود ببخشیم به همه چی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: