به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1 - صفحه 110 (به ترتیب امتیاز)

1703 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 1863 روز

    یا لطیف

    پانزدهمین روز از سفر شگفت انگیزم

    خدایا شکرت که تونستم۱۵روز ب تعهدم پایند باشم و هر روز اول وقت بیام دنبال فایل سفرنامه م

    چقد عالی بود حرفهای استاد واقعا آدم ذوق زده میشه وقتی ب این فکر میکنه که هر چیرو با لذت و احساس خوب بخای محقق میشه برات یاد غول چراغ جادو میفتم

    خداروشکر بخاطر این سیستم بی نظیری که خلق کرده از امروز متعهد میشم که رویاهامو بیشتر باور کنم و بیشتر جدی شون بگیرم و ظرفم رو برای دریافت شون بزرگتر کنم با شکرگزاری و تمرکز بر نکات مثبت

    خدایا شکرت که بهشت رو همین جا هم میتونیم تجربه کنیم و لازم نیست که صبر کنیم تا بمیریم بعد ببینیم چ خبره

    یاد ی شعر زیبا افتادم که میگه

    این چ حرف است که در عالم بالاست بهشت

    هرکجا حال خوشی هست همنجاست بهشت

    خدایاشکرت بخاطر تک تک نعمتهات

    امیدوارم همه ی ما در صراط مستقیم ماندگار باشیم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    حدیث گفته:
    مدت عضویت: 1808 روز

    بنام یگانه معبودم ❤

    سلام خدمت خانم مریم جان و استاد نازنین

    سلام ب دوستای هم فرکانسی و همسفرهای عزیز

    ایستگاه پانزدهم از سفر الهی

    چقدر خوشحالم از پیمودن این راه…و چقد این سفر لذت بخشه…و چ توفیقی نصیبم شد ک درین مسیر قدم بردارم و چ خوشحالم ک فرکانس های نابم منو ب این راه اورده…چون مدت ها بود داشتم روی خوودم کار مبکردم ولی این سفرنامه کجا و ان تلاش ها کجا…

    خدا رو هزاران بار شکر برای زیبایی های عالم…

    قبل ازینک اگاهی های بینطیر استادم رو بخوام بنویسم میخوام از قشنگی های بهشت چند خطی بنویسم

    از ابرهای زیبایی ک اسمون ابی بهشت رو بهشتی تر کرده‌…از اروم دریاچه ک دیدنش روح افزاست…از چمن زیبایی ک ترکیبش با نور طلایی خورشید دروازه ای شده ب سمت خدا💖

    از صدای گنی ها ک بینهایت زبباست‌…از صدای لطیف پرنده ها….

    از بلندای درخت ها…

    از حرکت این موجودات زیبای بهشتی دنبال استاد…

    از صدای زیبای مریم…

    از انعکاس تصویر کلبه روی اب..ازانعکاس درخت های انسوی دریاچه توی حاشیه ی دریاچه…

    خدایا هزاران بار شکرت برای فرکانس بهشت💓

    خدایا چقد لبریز لذت شدم از دیدن این زیبایی ها

    این تایم کمی مانده ب عروب‌ک خورشید داره اخرین تلاش هاشو برای دلبری میکنه و بهشت رو نورانی کرده…

    خدای من زیباست…و این زیبایی ها جلوه ی خداوند است❤

    و اما اگاهی های محکم و فوق حرفه ایه استاد👌🏻😊

    این‌کنتراست زیبا از گذشته و حال بینهایت زیبا بود و ب تک تک ما نوید اینو میده ک هر اتفاقی قابل وقوع هست ب شرطها و شروطها…

    باید جهاد اکبر کرد..باید تغییر کرد…با خواست عمیق داشت..باید باورها را زیر و رو کرد…باید باور کرد ک‌میشود…باید درون را خانه تکانی کرد یا بهتره بگم باور تکانی…

    باید درون را تکاند…باور های زهوار در رفته رو دور ریخت و باور نو ساخت‌‌.باورِشدن..باید انسان دیگری شد…باید قربانی کرد…این منی ک هستم را ب من نو ، من جدید، من برتر تبدیل کرد….باید نسخه ی جدیدی از خود ساخت…

    نسخه ای با یک عالمه باورهای قدرتمنده کننده….

    و تکامل را هیج کجای این مسیر فراموش نکرد…ارام ارام

    لذت برد و تغییر کرد…

    اتفاقات میافتند…ایده ها می ایند…شرایط نو میشود‌..و میشود تمام نا شدنی ها…

    باید ایمانمون ب وعده های خدا رو قوی تر کنیم…

    ما خالق شرایط خودمانیم…

    باید ب رویایت باور داشت

    باور کن میشود…

    ب شرط اینک باور کنی تو هر لحظه با فرکانس هایت زندگی ات را خلق میکنی🤗💓💖

    و من الله توفیق

    پایان روز پانزدهم💓

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1719 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    با عرض سلام و درود به استاد عزیز و تمامی دوستانی که دراین سفرنامه در کنار هم هستیم

    واقعا دیدن این فایل همه چی رو برای ما روشن میکنه با دیدن این فایل یه عالمه امید و شور واشتیاق رو در من زنده کرد چقدر آدم میتونه تغییر کنه چقدر شرایط میتونه متفاوت باشه وقتی خودمونو باور کنیم وقتی خدای خود را باور کنیم وقتی باور های درستی داشته باشیم وبا ایمان شکست ناپذیر وتوکل واقعی در مسیر رسیدن به اهداف مون حرکت کنیم و شرایط کنونی رو نپذیریم وبه کم قانع نباشیم بدونیم که همه چیز میشود وغیر ممکن در این جهان معنی ندارد به شرطی که خود وافکار و باورهای خودرا تغییر بدیم وبه قوانین این جهان هستی عمل کنیم چقدر با دیدن و شنیدن این چنین فایلهایی از استاد روحیه میگیرم وبه زندگی امیدوار میشم و به کمتر از بهترینها قانع نباشم

    از خدا میخوام همیشه هدایتم کنه بتونم درک بالایی ازقوانین خداوند داشته باشم و روز به روز این درک بیشتر وبیشتر بشه و بتونم در تمام جنبه های زندگیم این قوانین بدون تغییر جهان رو به کار ببندم

    وباز به پایان روز ۱۵ از سفرنامه رسیدم

    از مریم جان عزیز بخاطر ایده ی این سفر زیبا که در آن کلی میشه درس آموخت سپاسگزارم

    بهترین هارو برای همه ی دوستان عزیز آرزو مندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    مژگان ملکی گفته:
    مدت عضویت: 2149 روز

    سلام به استاد و میریم شایسته عزیز

    سلام به همسفر های گرامی

    دقیقا از سال گذشته بود که من مسیر زندگیم کلا تغییر کرد وقتی تصمیم گرفتم رویامو دنبال کنم وقتی تصمیم گرفتم شجاع باشم توکل کنمو با قانون اشنا شدم من واقعا به این نتیجه رسیدم که خدا به ادمای شجاع پاسخ میده امسال بعد از کلی ناامیدی تصمیم گرفتم کنکور بخونم بعد از یک ماه شروع کردم فهمیدم من سهمیه کنکور داشتم و نمی دونستم و خواهرم بعد پنج سال فهمید و این باعث کارم خیلی اسونتر بشه و بتونم راحتر به هدفم برسم ،یا وقتی بعد از چند سال تصمیم گرفتم برم کلاس نقاشی و حرفه مورد علاقمو ادامه بدم ان موقع نمی دونستم برای چی رفتم به ان کلاس نقاشی خاص درحالی که یه عالمه کلاس نقاشی دیگه هم انجا وجود داشت اما به ان جا رفتم و الان می فهمم که بهترین جا برای پیشرفت من بوده از معلمی که دارم و پیشرفت هایی که میکنم میشه فهمید ،خدا در هر لحظه جواب میده کافیه باورش کنیم و حرکت کنیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    رسوخ کننده و نافذ گفته:
    مدت عضویت: 1613 روز

    سلام

    وقت بخیر به همراهان توانمند و بی نظیر

    یک سوالی ذهنم رو مشغول کرد و این بود که استاد یکجا گفتن من قم بودم و درآمد ۳۰ برابر یک کارگر داشتم و … ، اما میخواستم شرایط رو بهتر کنم رفتم بندرعباس با هزار امید و آرزو و … ، و بعدم خونه ی بندر عباس که فیلم اش هم در ادامه صحبت هاشون نشون میدن و هست . ازون جایی که شیطان همیشه دنبال یک چیزی میگرده و ذهن رو منحرف کنه از مسئله ی اصلی ، این سوال برام مطرح شد که ، چرا بالاخره با اون سطح درآمد که یک حداقلی بوده و ایجاد می کرده ، استاد مجبور بودن در چنین خونه ای در بندرعباس زندگی کنن !!!! و در چنین شرایطی ! در واقع در ذهنم یک تناقض ایجاد شد ، برای همین پرسیدم .

    ممنونم 💜💜💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      ماریا اکبری گفته:
      مدت عضویت: 1856 روز

      سلام دوست عزیز

      استاددرفایلهای قبل راجب این موضوع توضیح دادن که چون باورهای محدود کننده بسیاری راجب ثروت داشتن و ظرف ذهنیشون مثل ۹۰درصدازماها سوراخ بوده😉باوجود درامدبسیاربالاآخرماه باز پول نداشتن و کمم می اوردن

      درواقع این موضوع بماثابت میکنه که داشتن درآمد بالا هم نمیتونه مارو نجات بده وما چاره ای جز شناخت باورهای غلط گذشته و ازنوساختن باورهای جدید درهرموردی که میخوایم درش تغییرایجاد کنیم نداریم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    ملیکا صلاحی گفته:
    مدت عضویت: 1651 روز

    سلام خدمت استاد عزیز داستان رویاهایت را باور داشته باش 1 و 2 از جمله بهترین و انگیزه ساز ترین ویدئو برای من در فروردین 1400 بود از خدای مهربونم متشکرم که من رو هم فرکانس با شما قرارداده است لطفا باز هم از دارایی های خود برای ما فیلم ضبط کنید چون بهترین اثر رو روی ذهن میذاره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    MM گفته:
    مدت عضویت: 1642 روز

    سلام

    خدایاشکرت ،چقدرحالم خوب است واحساس میکنم هرروز درمسیری که قرارگرفتم به گفته هاوآموزه های خوبی دست می یابم البته باید خیلی روی خودم کار کنم تا عمل هم بکنم واین به قول استاد نیاز به جهاد اکبر دارد.ویدیوی خیلی خوبی بود وپراز نکات مفید ولازم الاجرا،

    سپاسگزارم استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    مهسا نوری گفته:
    مدت عضویت: 1603 روز

    ما از نورو بارون ایینه ایم

    نباید به تاریکی عادت کنیم..

    هر ادمی رو زمین یه تیکه از تارو پوده منه..

    بین منو ارزوهای دور “به غیر “از خودم هیشکی دیوار نیست..

    با سرنوشت میشه جنگیدو برد!

    که جنگیدنو باختن بهتره از اینکه نشستو فقط غصه خورد..

    جهان مثل آینس که خوبو بدش فقط انعکاس وجوده منه..

    چقدر لذت بردم هم از حرفهای استاد هم از اهنگه اخر فایل !

    بمونه رد پام از امروز.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    اعظم عبداللهی گفته:
    مدت عضویت: 3274 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    روز پانزدهم

    اتفاقا امروز داشتم به رویاهایم فکر می کردم با خودم می گفتم اگر به اونایی که میخوام نرسم اشکالی نداره هر چقدر تو فرکانسم باشه همون میشه و اینکه امروز زیاد حالم خوب نبود منم تلاش نمی کردم حداقل ظاهرم رو خوب نگه دارم ( منظورم زبان بدن هست که استاد تو دوره عزت نفس گفتند)

    با دیدن این فایل تازه به خودم اومدم حالم خیلی خوب شد

    من تسلیم نمی شوم ادامه می دهم تا به خواسته هایم برسم

    به امید الله مهربانم

    سپاسگزارم از این فایل بی نظیر

    ۱۴۰۰/۲/۱۵

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    صادق کیانی گفته:
    مدت عضویت: 2713 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستان

    امروز روز پانزدهم از روز شمار تحول منه و امروز این فایل روز ۱۵ بود،فایلی که هر دفعه بهش گوش میکنم کلی باورهام‌ قوی تر میشه ولی این دفعه خیلی اثر گذار بود چون دارم بعد از مدتها وسالها چک و لگد خوردن مسیر درست را میرم،توی سن ۳۷ سالگی با دنیایی از تجربه توی انواع مختلف شغلها،دو بار ورشکستگی کامل کامل زیر صفر،زندان رفتن،رفتن بالا وبا مخ خوردن روی زمین،تا همین چند ماه پیش چندتا کارگر زیر دستم بود ولی الان کار که ندارم هیچ پولی هم توی بساط نمونده با زن و دوتا بچه،ولی چیزی که الان هست یه امید عجیب و غریبه که توی وجودم شکل گرفته،همین چند ماه پیش هم که اون کار پر ابهت را داشتم اینقدر ایمان به روزهای خوب نداشتم،ولی این دفعه که همه چیز رفت انگار واقعا رفت از بیخ و بن که به جاش یه چیز خوب بیاد،با اون یکم پولی که برام مونده بود شب عید امسال قدم اول دوره دوازده قدم را خریدم،و تا تونستم خودم را بستم به صحبت‌های استاد،از فایلهای رایگان بگیر تا فایلهای خود قدم اول،وقتی پول قدم دوم به موقع تخفیف خوردنش جور نشد یکم حالم گرفته شد گفتم نکنه الان زود بود خریدم،چون دیگه هیچی پول توی جیبم نمونده بود و کاری هم که کلی حساب روی کرده بودم و قرار بود چند میلیونی پول بهم برسونه انگار کنسل شد،شیطان هم داشت یه زمین خوب پیدا می‌کرد برای بازی،ولی نگزاشتم،گفتم صادق ایندفعه دیگه کوتاه نیا وگرنه یکسال دیگه هم میگزره و هیچ،تو از سال ۸۳ سمینار فلان استاد را می‌رفتی زمانی که خیلی ها توی باغ نبودن ولی الان ببین تو کجایی بقیه کجان چون تو فقط گوش کردی و مغزت را پر کردی با این همه فایل و کتاب ،این دفعه دیگه بیا یکم از این ایمانی که استاد میگه را نشون بده،و بعد آروم شدم،توی اون شب‌های خاص یه ایده به ذهنم رسید از طرف خدا که همون نصف شب مقدماتش را انجام دادم،و نشونه ها از راه رسید،الان سرگرم همون ایده هستم با چه شور و شوقی،شبا از ذوق خوابم نمیبره مثل امشب،و الان دارم باور میکنم که خیلی راحت میشه از یه خونه سیمانی رفت توی بهترین جای دنیا،به قول استاد زندگی خیلی هاتون به اندازه اوایل زندگی استاد سخت نبوده،من شاید استرس جلب و بازداشت و خیلی چیز دیگه داشتم ولی هیچ وقت توی اون خونه با اون امکانات هم زندگی نکردم،خدایا شکرت،چقدر احساس خوبی دارم وقتی توی این سایت هستم و کامنت بچه ها را میخونم،چقدر لذت داره واقعا هر وقت استاد را می‌دیدم می‌گفتم ای کاش من هم کاری داشتم که هم برام ثروت و نعمت داشت هم برای دیگران خیر و برکت،حتی موقعی که توی تجارت و کارهای بزرگی که انجام دادم این حس کمبود را داشتم ولی الان این چند روز که این کار را شروع کردم انگار دعای سالهای گذشته ام برآورده شد،باورم نمیشه که با این کار به این سادگی قرار بوده به ازدواج آرزوم برسم،فعلا چون در اول کار هستم نمیتونم در مورد کارم بگم ولی تا یکی دو ماه دیگه که نتایج واضح تر شدن میگم براتون که چی بود و چی شد،بعد از سالهای سال پارو زدن و به هیچ جایی نرسیدن وقتی پارو را ول کردم چی شد.

    خدایا شکرت شکرت

    استاد ازت ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت