به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1 - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)

1703 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره شریعتی گفته:
    مدت عضویت: 1750 روز

    به نام خداوندی که جهان را جوری خلق کرد تا ما با باورهایمان زندگی کنیم 😊

    سلام به استاد خوبم که هر روز داره آگاهی ها ی و من و افزایش میده😍

    سلام به خانم شایسته ی دوستداشتنی که برای آماده سازی سفرنامه کلی وقت گذاشتین و زحمت کشیدین😍

    سلام به همه دوستای هم فرکانسم☺️

    اوایل که وارد سایت شدم با گوش دادن به فایلای رایگان حالم دگرگون میشد و احساس خوبی داشتم ولی این احساس خوب موقعی بود که من هیچ هدفی برای خودم نداشتم و هیچ کاری برای بهبود زندگیم انجام نمیدادم بعد به خودم میگفتم ببین چقد خوب قانون و درک کردی و حالت خوبه

    اما یک روز نشستم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که من هیچ قدمی بر نمیدارم و اصلا حرکت نمیکنم و تازه به خودم افتخارم میکنم که من قانون و درک کردم

    و به خودم گفتم من باید شخصیت مو تغییر بدم اونجاست که میتونم خودم و بسنجم و ببینم میتونم تو شرایط سخت بازم احساس مو خوب نگه دارم یا نه

    تا اینکه تصمیم گرفتم شروع به انجام یه کار

    فوق العاده که اونم همش هدایت های الله بود کنم

    و خیلی وقت ها پیش میومد که نگران بودم و بعضی مواقع حتی ناامید میشدم اونجا بود که به خودم اومدم و گفتم تو این موقعیته که باید احساسم و خوب نگه دارم و امیدم فقط به خدا باشه و باور کنم که میتونم شرایط دلخواهمو بسازم و خودم بوجود بیارمش

    و الان میبینم واقعا سخته آدم بخواد تو موقعیت های سخت و تضادها امید و باور واقعی داشته باشه

    اما تا جایی که بتونم سعی میکنم هر روز ارتعاشم و با گوش دادن به آهنگ های شاد و حرف زدن و نوشتن با خدای درونم و ورزش کردن ببرم بالا و من یاد گرفتم که ساختن باورهای درست یک شبه اتفاق نمیفته و ما باید هر روز رو خودمون کار کنیم

    و من از ته قلبم استاد و تحسین میکنم که با وجود شرایط به او سختی بازم حالش خوبه و دور هم میگن و میخندن و حتی مهمونم دارن

    من با دیدن این فایل ایمان واقعی و تو شما دیدم که با اطمینان کامل و با باورهای درست از اون خونه سیمانی با سقف چوبی الان رسیدین به بهشت به این زیبایی با کلی نعمت و فراوانی

    که به قول خودتون خیلی ها حتی تو آمریکاهم باور نمیکنن همچین جایی وجود داشته باشه تازه صاحب اون ملک هم از بدترین شرایط و خودش و به اینجا رسونده باشه

    و من عاشق این حرف شما هستم که میگین ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است این حرف و باید با طلا نوشت

    چون کسی که ایمان واقعی داره میجنگه برای اهدافش وبا امید به خدا و احساس خوب و باورهای درست قدم های کوچک و متوالی برمیداره تا با قانون تکامل برسه به همه رویاهاش

    درسته زمانی که حرکت میکنی و پله پله میری تا برسی به قله موفقیت با تضاد ها و شرایط نادلخواه مواجه میشی اما همین تضاد ها هستن که تو رو بزرگتر و قوی تر میسازن و تو رو تو مسیر رسیدن به اهدافت تشنه تر میکنن

    و امیدوارم همه ی ما هر روز بیشتر تشنه ی رسیدن به خواسته هامون باشیم🧡🧡

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1776 روز

    سلام به استاد عزیزم ، مریم‌جان ‌وهمه اعضای خانواده صمیمی ام

    امروز به نیمه راه سفرنامه ام رسیدم

    روز ۱۵

    چقدر خوشحالم ازین تصمیمم و چقدر سپاسگذار مریم جان ‌هستم برای اینکه این سفرنامه رو پیگیری کرد تا انجام بشه

    واقعا ازت ممنونم عزیزم

    من متوجه شدم

    ما به جمله رو می شنویم ولی تا اجرا کردنش و عمل کردنش فاصله هست

    ایمان واقعی اینه که من بپذیرم راه همینه

    پس همین شیوه رو تو زندگیم پیاده کنم

    و اگه صدها بار نتونستم و دوباره به سبک قبلیم برگشتم هوشیار بشم ، تصحیح کنم و برگردم

    فهمیدم که من طوری شده بودم که انگار انتظار داستم حالا که تو این مسیرم هیچ تضادی پیش نیاد و‌تا یه مسئله پیش میومد که نیاز به حل داشت یا نیاز به تغییر نگرش یا نیاز به تصحیح یا علامت خدا بود برای درست کردن یه باور اشتباهم به جاش کاسه چه کنم چه کنم دست میگرفتم و‌ می گفتم چرا پس نتیجه نداد !!

    نمی دونستم که این چالش های مسیر واسه اینه که من مسیر رو بهتر یاد بگیرم

    واسه اینه که بینا تر شم

    خدا رو شکر امروز هم یکی دیگه از پاشنه های اشیلم رو پیدا کردم

    چندین بار شنیدم حس خوب = اتفاقات خوب و رسیدن به خواسته ها

    ولی واسم دیش میومد چند روز یکبار حسم بد می‌شد و من ادامه میدادم

    رد پای یه باوری رو پیدا کردم

    که این بود 👈👈 امکان نداره همیشه حال ادم‌خوب پیش بره

    یا اینکه اگه همیشه حالت خوب باشه که به جایی نمیرسی

    خب اینا باور قبلیم بود

    وقتی من این مسیر رو شروع کردم

    وقتی استاد میگن فقط ۶ ماه روشی که میگن رو پیاده کنم

    یعنی روش خودم رو بزارم کنار

    ۶ ماه همین کار رو کنم

    نگم سخته هر عادتی هر کاری فقط اوایلش سخته تا آدم عادت کنه

    بعد ۶ ماه مقایسه کنم با روش خودم و بعد انتخاب کنم

    همین جمله ساده رو نتونستم خوب درک کنم

    می خواستم هم روش خودم رو ادامه بدم

    هم یه نیم نگاهی به مسیر استاد داشته باشم ….

    ولی راه رسیدن به رویاها این نیست

    زندگی در لحظه و لذت بردن هست

    مطمئنأ این قانون دنیاست

    چرا که اگه مسیر رسیدن به خواسته ها سختی بود

    پس باید به مرور زمان دنیا سخت و تنگ و‌تاریک تر می‌شد

    چقد آهنگ آخر فایل انرژیمو چند برابر کرد

    واقعا به جز مرگ همه چیز رو میشه تغییر داد

    وگرنه چرا اصلا خلق میشدیم

    وقتی توانایی تغییر شرایط به ما داده نمیشد

    خب اصلا انسان خلق نمیشدیم …..

    یاد گرفتم که محدودیت ها رو‌ نپذیرم

    هر دفعه واسه غلبه بر محدودیت هام

    و رفتن به یه پله بالاتر به اون ایده ای که میاد تو ذهنم عمل کنم ‌و بس

    همین روند رو‌هی تکرار و تکرار کنم

    تا مثل نردبون از جایی که هستم برم به جایی که می خوام

    و این مسیر بی نهایته ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    زهرا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2445 روز

    سلام

    چندسال پیش در استانه اشنایی با قوانین .یادم هست بعد از به دنیا امدن فرزندم که دوران سختی بود ودر حالی که هنوز کوچک بود من تصمیم گرفتم برگردم سر کارم در حالیکه به شدت در تمام قسمت‌های زندگی .ثروت روابط وسلامتی به شدت مدارم پایین امده بود .

    وقتی به من از ارزوها هدف‌ها واینده درخشان صحبت میکردن درست مثل ادم سرما خورده‌ای بودم که درباره طعم غذاهای خوشمزه بهش میگن .در حالیکه اون نه طعم می‌فهمه نه بو .فقط نگاه میکردم

    روحم بیمار شده بود .حتی ارزوهای خودم را هم فراموش کرده بودم چه برسه بخوام در اندازه های جدید ارزو کنم .اونها باید برای همیشه رویا میموندن کم کم بعد از مدتها به خاطر اتفاقات خوب و ناخوب البته به ظاهر.حس کردم روحم داره دوباره جون میگیره .شروع کردم ارزو کردن اوضاع در حد میکرو سانت شروع کرد به تغییر کردن .همونها را پله کردم .به سر روی ارزوهای قدیمی دستی کشیدم اوردم گذاشتم روی طاقچه .جرات کردم ارزو های جدید بسازم البته اولش از خودم خجالت میکشیدم که خیال‌پردازی میکردم اما وقتی اثراتش را هر چند کوچک در زندگی می‌دیدم ازشون منطق می‌ساختم وجلو میرفتم الان هم با اینکه از خیلی از ارزوهام فاصله زیادی دارم .اما صدای پاشونو می‌شنوم بوشونو حس میکنم .هر روز خدا را شاکرم که بهم اجازه داده رویا داشته باشم ارزو کنم .الان توی این سن ارزوها و رویاهایی دارم که بیست و پنج سال پیش جرات فکر کردن بهشون را نداشتم بعضیاشون را حتی نمی‌دونستم وجود داره .این برای من که پنج سال پیش فکر میکردم هرگز دیگه زندگی خوبی نخواهم داشت .وهر لحظه با درد زندگی میکردم بزرگترین دست اورده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمدباقر دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 2337 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    برگ پانزدهم سفرنامه روز شمار تحول زندگی

    استاد عباسمنش عزیز تو کلا جور دیگه ای ، تو به تعریف و تمجید هبچکس نیاز نداری ، و چه نیازیست من بخواهم شمارا سنجش کنم و مجیزه گویت باشم ، طبق قانون خداوند تو بندگیت را عرش رسانده ای ، تو مطیع فرمان خدایی ،

    اموزشهای تو بمنزله حکم و فرمان خداوند بر پیروانت لازم الاجرا میگردد ، چون تو خود فرمان خدا را گردن نهاده ای و نشان این تسلیم بی چون چرا همه آن چیزهاییست که بدون پروا عیان میداری و بنمایش میگزاری ،

    و من یقین دارم این کار نمایشی تو نیز فرمانی از سوی خداوند برای ایمان آوردن پیروانت بسوی زندگی بهتر است

    و بهتر است بگویم تو نیز مثل موسی و عیسی ع معجزه ات در رسالتت ، ابلاغ احکام ساده سازی زندگی ، و زدودن قید و بندها از دست و پای افکار و باورهای پوچ و پوسیده مردمانیست که رنج و بدبختی را در ناآگاهی و ناامیدی سرنوشت تعیین شده و حکم محتوم خداوند در باور به خوشبختی عده ای و بدبختی عده ای دیگر پدر اجدادی و نسل اندر نسل است

    استاد عزیز من بعنوان شخصی که ثروت و فقر ، عزت و ذلت ، بزرگی و کوچکی ، مرارت و رفاه ، سختی و گشایش ، داری و نداری ، آرامش و رنج را در زندکی ام بارها و بارها دیده ام و شخصا تجربه کرده ام ، قبل از آشنایی با شما فکر میکردم این بالا و پایین شدن ها یک دور تسلسل است و هر از چند سالی یکبار یا بعد از هر گشابشی سختی جز لاینفک کسب تجربه و بزرگ شدن است که البته این خود جزیی ازفرهنگ دینی و آیین کهن در باور ما ثبت شده است ، خودم را همواره بعد از هر موفقیت و دستاوردی اگر نه انتظار یک شکست و تلخی حداقل انتظار رکود و کسادی امری محتوم میدانستم مثل باور بعد از هر شادی و خنده ای گریه می آید و خواسته نا خواسته این باوری عمیق بخصوص در فرهنگ ما جنوبیها بود

    وقتی نوجوان بودم آرزوهایی داشتم که در جوانی جامه عمل و تحقق بر آنها پوشیدم ، هر چند ان روزها نمیدانستم چطور و چه زمان و شرایط در ان هنگام اجازه شاید فکر کردن هم به تحقق آن آرزوها را نمیداد ، حداقل بخودم میگفتم من از این روستای دور افتاده واقعا میتوانم به چنبن خواسته هایی برسم

    ولی درونم آرام نمیشد ، هیچ کتابی در این مورد نخوانده بودم حتی بحثی از روانشناسی ثروت در جامعه مطرح نبود

    اما باوری در وجود من ، من را به آسمان باور به ندیده ها پرتاب میکرد بر خلاف باور قطعی جامعه

    استاد عزیز حرفهایت را با تمام وجودم میفهمم و درک میکنم و باور میکنم که اگر به رویاهایت باور داشته باشی و مردانه پای آن بایستی راهی جز رسیدن به اهداف و آرزوهایت برای جهان وجود ندارد

    و در مقابل خواست و اراده تو جهان با تمام عظمتش میگوید = فرمانبردارم سرورم

    و تو الگوی راستین و صادق وعده خداوند هستی

    و با اجرای تمام و کمال فرمان خداوند، تمام کائنات در مقابلت یکصدا گفته اند

    فرمانبرداریم سرورم

    و تو سرور بودن و بنده شایسته بودنت را با تحقق اهداف و آرزوها یت بجهان نشان داده ای و چه کسی را قدرت انکار اطاعت و بندگی تو و تحقق وعده های خداوند بسیار بیشتر از خواست تو را در زندگی ات دارد ؟!!

    یقین دارم که انچه میگویی و نمایش میدهی ، بخشی از قانون خداوند و نشان از بندگی و تسلیم محض تو در برابر اراده خداوند برای هدایت بیشتر مومنان و هدایت شدگان بمسیر توحید و یگانه پرستی است

    درود خداوند عاشق بر تو استاد عباسمنش عزیز که عزت و شایستگی و بندگی و

    ایاک نعبدوا و ایاک نستعین را برای رسیدن به

    اهدناالصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم بما آموختی تا تاج عزت بندگی خداوند جان و جهان و جهانیان را بر سر نهیم .

    استاد عزیزم دمت گرم و سرت سبز و عمرت جاودانه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فاطمه فضائلی گفته:
    مدت عضویت: 1299 روز

    سلامی به زیبایی سکوت و تنهایی شب

    نشانه ی امروز من

    الان که اینو مینویسم ساعت دوازده شبه تقریبا. تو فایل معرفی قانون افرینش استاد گفتن سالها قبل فیلمی درست کردن از خواسته هاشون. من امشب سرچ کردم خیلی راحت همه چیزای دوست داشتنیم رو از سفرهام تا خونه ی موردعلاقم و رابطه ی مورد علاقم و بعد قبل خواب گفتم نشانه ی روزمو ببینم که بوووووممم این فایل اومد

    خدای من

    خدای من

    محشر بود, چقدرررر دقیق چقدر حمایتگر چقدر حوش قول

    به محض ارشیو کردن خواسته هام پیامش اومد به رویاهایت باورداشته باش؟

    حتی حالا که هیچکدومو نداری بهش باور داشته باش

    اره این بود خدای من از همون لحظه ی اول داره خوش میگذره, چه مسیر راحتی بشود پس

    خدایا میخوام به تموم زیبایی ها برسم و بعد با تمام وجودم داد بزنم که همشو فقط با دست گذاشتن و باور کردن وهاب بودنش بهش رسیدم

    خدایا شکرت که هیچ لحظه ای مارو ب حال خودمون نزاشتی

    در پناه الله باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محمد علی عزیزی گفته:
      مدت عضویت: 1779 روز

      سلام دوست گرامی

      خیلی اتفاقی هدایت شدم به صفحه ی تو و چند تا از نظراتت در فایل های دانلودی رو خوندم حسم بهم گفت کامنت بدم. خیری درش هست به امید خدا.

      این خیلی خوبه که داری روی خودت کار میکنی ؛ داری ورودی های مناسب ذهنت میدی ؛ اخبار منفی دنبال نمیکنی و زندگیت رو به قوانین ثابت الهی گره زدی ، بهت تبریک میگم تو به زودی خیلی موفق میشی !

      اما این نکته اساسی رو در نظر داشته باش و اشتباه اون اوایلِ من و خیلی های دیگه رو تکرار نکن ؛

      تمام این قوانین و تمرینات و آموزه ها برای این هست که ما انگیزه ، انرژی و ایده بگیریم و ” یه حرکتی ” بکنیم. یعنی صرفا احساس خوب داشتن و روی خودمون کار کردن، به تنهایی و خالی خالی ! اون نتیجه رویایی رو بوجود نمیاره. من خودم از قانون کج فهمی داشتم ، از صبح تا شب جملات تاکیدی میگفتم به خواسته هام و زیبایی های زندگیم توجه میکردم کلام خوب میگفتم فکر خوب میکردم اما زمانی که یه ایده به ذهنم میرسید و میگفت فلان کار رو انجام بده ؛ میگفتم نه ولش کن حالا حوصله ندارم ! خدا خودش برام درست میکنه ! من باید ایمانم رو نشون بدم و …کلی از این کج فهمی ها و بد فهمی ها از قانون و عملا هیچ کاری انجام نمیدادم و هیچ نتیجه بزرگی هم نمیگرفتم . حتی توی فایلی که داشتم و پر از جملات تاکیدی بود هر وقت به این جمله میرسیدم : ( میدانم که راحت ترین راه برای ثروتمند شدن ، کار کردن تخصصی توی رشته مورد علاق ام است ) این جمله رو رد میکردم و گوشش نمیکردم ! نسبت بهش مقاومت داشتم ! انگار یه جورایی انتظار داشتم فقط روی خودم کار کنم و دیگه هیچ قدمی بر ندارم و موفقیت از در و دیوار برام بباره ! یعنی فقط توهم قانونمند بودن رو داشتم. اما بعدا فهمیدم تمام این قوانین و رعایتشون توی زندگی باعث میشه جهان هستی (خداوند) به ما ایده هایی مطابق با شرایط فعلیمون الهام کنه که باید اون ایده رو “انجام” بدیم ، باید قدم برداریم و انجامش بدیم و تنبلی نکنیم . این میشه قانونمند زندگی کردن.

      امیدوارم نکته های لازم رو درک و دریافت کرده باشی.

      بهترین ها رو برات آرزو میکنم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فاطمه فضائلی گفته:
        مدت عضویت: 1299 روز

        سلاممم

        اولا بگم که خیلی خوشحال شدم از حرفاتون . ممنونم

        اون جمله ای که نوشتید اشتباه منو دیگران رو تکرار نکن

        من کلا ادمی نبودم و نیستم تاثیرپذیر باشم ولی ایییین سایت . چی بگم ازش که همه حرفاش از طرف خداست برام . به موقع و درست

        این پیام مال چند روز پیش بوده ولی امروز دیدمش روزی که گفتم دوباره محکمتر شروع کنم ولی از صبح بازم دل دل میکردم

        میدونید بعضی وقتا خیلی دیر شروع میکنیم قبلش هی فکر میکنیم ولی مثل پی ریزی میمونه ارزشش رو داره

        من از بچگی علاقمو میدونستم حالا دقیقا تو چه حوزه ایش رو هنوزم برام مبهمه ولی من کشش عجیب و استعداد خیلی زیادی تو نقاشی داشتم . خدا هم همیشه بهم لطف داشت مسیراشو همییشه جلو روم میزاشت و بعد هم تونستم پولسازی کنم ازش

        من اون موقعی که کرونا شد و دانشگاه غیرحضوری از صبح تا شب رو سفارشها کار میکردیم و خب خییییلی برام لذتبخش بود این که اولین حقوق زندگیم رو تو ۱۹ سالگی از نقاشیم داشتم تا چندماه خوب بود چون ذوق میکردم از پول دراوردن از هنر و علاقم ولی من همون ادمی بودم که استرس حرف زدن با مشتری رو داشت و باید همکارم پولمو ازش میگرفت . من ارزش کارم رو نمیدونستم و الکی تخفیف میدادم و خیلیی چیزای دیگه که الان که با سایت اشنا شدم هر روز دارم میگم عههه اینم مقصر خودت بودیا و خداروشکرررر که بهم داره یاد میده فقط . دیگه ذوقم رفت این اتفاقای تکراری رو می دیدم حس بدی که میگرفتم و دیگه خسته شدم و کامل همه چیو ول کردم حتی دیگه برا دل خودمم نقاشی نمیکردم البته اینم بخاطر حساس بودن خودم بود

        ولی خوب شد که این اتفاقا افتاد من از همش راضیم

        همون موقع ها جسته گریخته کوهنوردی شروع کردم ولی هیچی منو راضی نمیکرد . حتی تفریح و ورزش موردعلاقم

        بعدم که اشنا شدم با سایت به لطف خدا

        من تو کار لذت بخشمم بودم ولی چقدر اشکال ازم بود که دیگه لذتش تموم شده بود . یک فایلی استاد داشتن که اگه باور ثروت درست نباشه تو کار موردعلاقت پول نمیسازی و از علاقت هم دست میکشی این دقیقا من بودم پولشم راضی کننده نبود دیگه

        برا همین صبر کردم

        نتیجه گرفتن درسته بخش بزرگیش مادی هست ولی اگه اونو بهش رسیدیم و بلد نباشیم لذت ببریم چی؟

        من از بچگی مشکل مالی نداشتم ولی لذت چی ؟ اصلا نمیدونستیم چی هست

        ما هر روز داریم نتیجه میگیریم همشونم خیلییییی باارزشند .

        شاید زیاد صبر کردم که حالا همچین پیغامی گرفتم

        راستش اینارو بیشتر برا خودم نوشتم

        برا روزی که اینارو میخونم که نتیجه های بزرگ مدنظرمو گرفتم

        شاد و پرانرژی باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          محمد علی عزیزی گفته:
          مدت عضویت: 1779 روز

          سلام و درودها دوست خوبم

          خوشحالم که دارم این متن با ارزش تو رو میخونم. برای خودت نیستش که برای منم درس ها داره …سپاسگزارم ازت ، بازهم قانون تکامل برام یادآوری شد. باید توی این مسیر ثابت قدم بود و هر نتیجه ی حتی کوچیکی رو بهش توجه کنیم و تحسین کنیم.چ، بقول تو همه ی نتایج با ارزشن.

          تکرار تکرار تکرار ، رمز تثبیت قوانین توی ذهن و شخصیت ماست.

          خوشحالم که تصمیم گرفتی تمرکزی تر با قوانین زندگی کنی و روی خودت کار کنی.

          من که تا ابد توی این مسیر باقی می مونم چیزی جز موفقیت رو نمی پذیرم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    معصومه کهرانی گفته:
    مدت عضویت: 1383 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    روز شمار تحول زندگی من

    روز پانزدهم

    به رویاهایت باور داشته باش…

    قبلا هم این فایل رو گوش داده بودم اما گوش دادن یک چیزه و فهمیدن و درک کردن یک چیز دیگه.و هر بار که یک چیزی رو میبینی،یا گوش میدی مهم اینه که ببینی چه چیزی رو در پس اون دیده ها یا شنیده ها دیدی و درک کردی…

    و وقتی درک کنی و بفهمی به معنای واقعی،

    هر قسمتی از اون مطلب رو،

    اونوقت تغییری در تو و دید گاه تو ایجاد میشه…

    شاید

    مثل انفجار یک آتشفشان خفته…

    یا طغیان یک رود آرام و کم جوش…

    غرش رعد و برق در آسمانی که تا چند لحظه قبل هیچ لکه ابری نداشت…

    ویا باریدن قطره های باران با لطافت تمام بر زمینی خشک که هرگز قطره آبی ننوشیده…

    و آنچه که استاد گفتند:

    رویاهایت را باور داشته باش

    اگر درک بشه هزاران معنا در خودش داره…

    به رویاهایت باور داشته باش یعنی به خدای خودت باور داشته باش…

    رویای تو آنچیزیست که خدا خود او را آفریده

    همینطور که تو را آفریده…

    من چگونه رویایی در سر میپرورانم؟آیا این منم که رویا یی در وجود خود شکل میدهم یا خدای من آن را شکل میدهد؟ وقتی خود اوست که همه چیز را آفریده..

    آنچیزی که در گذشته بوده

    و آنچه که اکنون هست ،حتی آنچه خود من هستم

    و آنچه که در آینده خواهد بود؟

    از هرچیزی…

    از هر بی نهایتی…

    با همه این اوصاف پس تنها و تنها به خدایت باور داشته باش

    که وقتی به این نقطه رسیدی به خودت و رویای خودت خواهی رسید…

    به خودت باور خواهی داشت…

    چرا که تو از اویی

    از آن قدرت بینهایت…

    به خدای خودت باور داشته باش…به عظمتش، به بی نهایت بودنش…به قدرتمند بودنش، به یگانه بودنش در اعمال قدرت…

    وبعد به مهربان بودنش…

    که او عشق است و عشق است و عشق…

    آیاوقتی پروانه ای را به سویت روان می‌کند تا تو بالهای زیبایش را ببینی و لذت ببری این را نمیفهمی؟

    وقتی گلی را در باغچه خانه ات میشکفاند تا رخ و رنگ زیبایش راببینی و مست از بوی خوش آن گل و غرق شادی شوی این را نمیفهمی؟

    وقتی شب را پس از روز و روشنایی برایت به ارمغان می آورد تا به آرامشی وصف نشدنی برسی،و بتوانی الماس های زیبایی که در آن بی کرانه ها میان چادری سرمه ای رنگ و عمیق و پر شگفتی کاشته است ببینی و به سحر آمیزی آن تابلوی جادویی که در برابر مردمک چشمانت قرار گرفته خیره شوی این را نمیفهمی؟

    که او عشق است و زیبائی…

    اوست سراپا اعجاب آفرینی و حیرت انگیزی…

    اوست سراپا قدرت و بیکرانگی..

    قدرتی پاک و معصومانه…

    قدرتی امنیت بخش و آرامش آفرین…

    و باور به رویاهایم باور به همه اینهاست…

    باور به نزدیکی من به خداست…

    اگر به این باور نکنم که خداوندگاری دارم بی نهایت و زیبا،پر قدرت و شادی آفرین…اعجاب انگیز و مهربان…چگونه باور کنم که به آن خانه،به آن ماشین،به آن باغ و آن ویلا و آن کاخ،به آن آرزو و به آن رویا خواهم رسید…؟؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    الناز محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    به نام پروردگار مهربان

    سلام و صد سلام خدمت استاد نازنینم،مریم جان و همه هم فرکانسی های عزیزم

    روز پونزدهم سفرنامه

    سفری که با همون فایل اولش نشونه های واضحی ازش در زندگیم دیدم

    خداروشکر میکنم که رسیدم به این فایل رویایی که در مورد رویاهم صحبت میکنه

    استاد در این فایل از امید داشتن گفتن

    میخواستم اینو بگم از وقتی که من وارد این مسیر الهی شدم خود به خود امید وار شدم شاید باورتون نشه ولی من قبلنا اصلا امید نداشتم

    وقتی شبها سرمو رو بالشت میزاشتم اصلا امیدی به اینکه صبح بیدار بشم نداشتم ولی صبح با کمال تعجب چشم باز میکردم

    یا مثلا یه پولی که دستم میومد به تکاپو میوفتادم تا زودتر خرجش کنم فکر میکردم فردایی وجود نداره که برا فردا اون پول و بزارم

    ولی الان همه چیز تغییر کرده الان من امید دارم،شور و شوق دارم،دلم روشنه

    و باید با تموم وجودم باور کنم که به تک،تک امید و آرزو های که داشتم و فکر میکردم غیر ممکن اند و باید تا ابد یه رویا بمونن،میرسم چون استاد به همه رویاهاش رسیده و می رسه

    حتی خودم تو این مدت زمانی که با این قوانین شگفت انگیز آشنا شدم رسیدم به یکمی از چیزهای که میخواستم شاید اون قدر بزرگ نباشه که بقیه ببینن ولی همین که خودم میفهمم حسش میکنم خیلیه

    از این بابت خیلی خوشحالم و هر موقع که بهش فکر میکنم غرق در لذت میشم وقتی به این که صفر تا صد زندگیم دست خودمه فکر میکنم حس میکنم رو ابرهام کلی ذوق میکنم

    الان بیشتر از قبل احساس نزدیکی به خدا میکنم الان یه جور دیگه دوسش دارم،عاشقشم

    این خدای جدیدو ،جدید دوس دارم

    اول از همه سپاسگزار خداوند مهربانم هستم که وقتی ازش هدایت خاستم به این مسیر زیبا هدایتم کرد و بعد سپاسگزار استاد عزیزم هستم که با این آگاهی ها آگاهم کردن

    و من سپاسگزار خودم هستم که این مسیر رو انتخاب کردم و توش قدم گذاشتم

    از خداوند منان خواهانم که هدایتم کنه تا همیشه ثابت قدم در این مسیر بمونم

    عاشقتونم عزیزانم

    تا رد پای بعدی بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    گلاره گفته:
    مدت عضویت: 1065 روز

    سلام

    روز پانزدهم

    خیلی باورم واقعیه خیلی

    همین امروز نتیجه فایل دیروز رو گرفتم و واقعا خداروشکر کردم و فهمیدم واقعا واقعا ما خالق شرایط هستیم نه تابع شرایط

    و اینکه واقعا امید و حس خوب چقدر معجزه آور و به قول استاد چقد عادی و خودبخودی هست ما احتمالا اوایل فکر میکنیم معجزه طور هست ولی به واقع همون لاجرم و خودبخودی هست که قوانین خداوند الله هست و ما رو خدا خداگونه خلق کرده و ما میتونیم خداگونه خلق کنیم هر آنچه که میخواییم رو

    خدایا خیلی ممنونم از فرصت زندگی تو این دنیای عالیت که بهمون دادی و خداروشکر فهمیدم و دارم میفهم جریان چیه و این دنیا جای خوبیه و میتونیم جای بهتریش کنیم و خدا چقد فرصت باحالی،بهمون داده . خدایا خیلی خوبی ببخش متاسفم و مسیولم و ممنونم و دوست دارم که دیر شناختمت . دیر مدارم و مدارت رو گرفتم هرچند دیرم نیست خوب وقتیه شاید بهترین وقت هست واقعا . آره . خدایا عاشقتم

    استاد و مریم خانم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1287 روز

    روز پانزدهم از تحول زندگی پر از معجزه

    چقدر دیدن این همه زیبایی لذت بخشه

    استاد شما هم برای من مثل یه معجزه هستید که امیدی رو درونم زنده کردید که هیچکس و هیچ چیزی نمیتونست انقدر به من نیرو برای حرکت کردن بده

    دیدن زندگی شما انگیزه هامو بیشتر میکنه اینکه میبینم میشه به همه رویاها رسید و از مسیر لذت برد

    واقعا خداروشکر بخاطر اینهمه فراوانی اینهمه حس و حال خوووب

    وقتی که در مورد قانون تکامل صحبت میکنید دلم میخواد هزاران بار گوش بدم ببینم تا کاملا بفهمم چون همه چی تکاملیه

    من اوایل قانون تکامل خیلی خوب درک نمیکردم یعنی فکر میکردم که باید زمان بگذره تا این مراحل طی بشه، بعد که یسری مسائل پیش اومد و هر روز فایل هارو گوش دادم انگار که فهمیدنمم تکاملی شد، که متوجه شدم همه چی به رشد درونی من ربط داره

    وقتی کاری رو شروع میکردم، مثلا محاسباتی میگفتم خب اینکار انقدر زمان لازم داره تا به اینجا برسه، ولی همزمان سعی میکردم رو باورهام و رشدمم کار کنم، اصلا دیگه زمان هیچ معنایی نداشت

    چون تو مسیرم من میخواستم که لذت ببرم و میخواستم که کارمم رشد کنه و با این جریان ایده هایی که میاد باعث میشه تکامل هم طی بشه

    در هر صورت واقعا امیدوارم که درست متوجه شده باشمش

    چون هنوزم خیلیییی باید یاد بگیرم و درک کنم

    دیدن این فایل ها و خوندن کامنت دوستان عزیز سایت هم باعث میشه همیشه ادم حواسش به خودش باشه

    من که حسم خیلی خوب میشه و این باور میاد که

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    منتظر اون اتفاقات خوبه میشم

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1234 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوبم در این پیج عالی و بی نظیر

    امروز پانزدهمین روز از روز شمار تحول زندگی من است

    برای بار دوم است که در حال شنیدن این فایل ها هستم

    ولی انگار برای بار اول است که در حال شنیدن و دیدن این فایل هستم

    نکته هایی عالی برای من دارد و باز شنیدن و دیدن آن خالی از لطف نیست و نبوده است

    نکته

    درهمه شرایط باید حال خودم را خوب نگه دارم و از شرای موجود خودم لذت ببرم

    و ما همه آدم ها هر آنچه را که بخواهیم می توانیم به دست بیاوریم و بدون شک همه ما خالق زندگی خودمان هستیم

    در ضمن من باید از درون و از اعماق وجود خودم به باورهایم ایمان داشته باشم و بدانم که به آنها دست پیدا خواهم کرد و بی شک من موفق خواهم شد

    ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل عالی

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: