به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1 - صفحه 40 (به ترتیب امتیاز)

سلام به استاد عزیز و مریم جان و دوست های هم فرکانسی من

پانزدهمین برگ از روز شمار تحول زندگی من

دیروز که باید این فایل رو میدیدم نشد اما روز فوق العاده ای بود چون یکی از دوستانمون به خانه ی ما اومدند که ما 5 هفته بود که قرار بود به خانه آن ها بریم. از حضورشون سرشار از شادی و عشق و ایمان به خداوند و صحبت های استاد شدم. خیلی جالب بود قبلا اگر میخواستیم خونه دوستمون بریم و نمی شد من با اصرار میخواستم که بریم و می رفتیم و گاهی هم اتفاقات نادلخواه میوفتاد.اما این بار من واقعا نخواستم که اصراری داشته باشم و گفتم اگر قرار باشه همو ببینیم خدا جوری میچینه که با شادی همو ببینیم و این اتفاق افتاد و وقتی دوستم اتفاقات و شرایطی که در این 5 هفته براشون افتاده بود رو برای من تعریف میکرد من لحظه به لحظه از خداوند تشکر میکردم و هر لحظه ایمانم قوی تر میشد. که اگر من می رفتم و درگیر حاشیه ها میشدم چقدر از مسیر خودم دور میشدم و چقدر الکی ذهن و انرژی خودم رو درگیر مسائلی میکردم که واقعا ارزش نداره و این بار با این نرفتن نه تنها متوجه شدم که اون مسائل که بارها خودم رو توش دخالت میدادم همه پوچ بودند و بی ارزش و فقط انرژی من رو میگرفت و در آخر شاید آدم بد هم من شناخته میشدم.این رو هم متوجه شدم که هیچ چیز رو اصرار نخواه.نخواه که اونچیزی رو که میخوای همین الان داشته باشی. بسپر به خدا و ادامه بده.

تو این فایل زیبا که میگه رویاهایت رو باور داشته باش هم درس های زیادی گرفتم. فهمیدم وقتی از جایی که هستی احساس نارضایتی میکنی و شکایت می کنی چطوری توقع داری که خوبی ها و موهبت های همون جایگاه رو بدونی و چطور توقع داری بتونی آینده زیبایی که دوست داری رو تصور و تجسم کنی و همین امروز از اون لذت ببری.

من باید از جایی که هستم که صدها برابر از جایگاه استاد در بندرعباس بهتر هست لذت ببرم و خدا رو به خاطر نعمت های فوق العاده امروزم شاکر باشم و بعد نعمت هایی رو که دوست دارم داشته باشم رو در ذهنم داشته باشم و مطمئن باشم که آن نعمت ها همین الان هم برای من هست و شادی و حال خوب داشتن آن نعمت ها رو امروز داشته باشم تا بتونم بهشون برسم و از همه مهم تر با ایمان در مسیر قدم بردارم و به خداوند توکل کنم و در هر قدم از خداوند طلب هدایت داشته باشم.

من باید اینطور فکر و عمل کنم و باور داشته باشم و قدم بردارم تا شخصیتم تغییر کنه تا شیدای جدید رو بسازم. من در حال انجام این کار هستم و ایمان دارم که قدم به قدم به چیزهایی که میخوام میرسم.من قانون تکامل رو باور دارم و دیگه هیچ اصراری ندارم که در همون لحظه که میخواهم به موهبتی برسم بلکه باور دارم قدم به قدم و با کسب لیاقت آن موهبت در ذهن خیلی سریع در دنیای فیزیکی این اتفاق خواهد افتاد.

یکی از بخش هایی که تو این فایل ازش لذت بردم مثال بازی فوتبال بود. واااااااااای خدای من عالی بود و من فهمیدم در مسیر خواسته ام چطور با لذت پیش برم. اصلا انگار ی عشقی از رسیدن به خواسته ام تو قلبم سرازیر کرد.دید من رو به خواسته ام و مسیرش بهتر و زیبا تر کرد.

از وقتی دارم روز شمار خودم رو می نویسم هم اتفاقات زیبا و بی نظیر دیگه هم افتاده اونم در قسمت روابط. خیلی برام جالبه من کار خاصی براش نکردم و مثبت شدن در جنبه های دیگه باعث شده این جنبه از زندگی من هم عالی جلو بره.دوستانم که اصلا فکرش رو هم نمی کردم زنگ می زنن و پیام میدن و درخواست میدن که باهاشون بیشتر در ارتباط باشم. از افراد فامیل هم همینطور زنگ می زنن احوال پرسی می کنن و میخوان که بهشون سر بزنم.

یکی از اتفاقات عالی دیگه ای هم که برای من افتاده کنترل خشم هست باور نمی کنید من در مسئله ای داشتم طبق الگوی همیشگی عصبانی میشدم البته اینو بگم اولش مقاومت کردم ولی زود مقاومتم رو از دست دادم و توی اون لحظه خواهرم گفت اگر هوای اون ابری میشه تو رعد و برقی میشی. نمی دونید چقدر از دست خودم خندیدم و اینو برای خودم نشونه کردم که رعد و برقی نشم. من میخواستم عصبانی نباشم و داشتم تلاش هم میکردم خداوند هم ب کمک من اومد. واقعا چی بهتر از این

اصلا زندگی من ی وضعی شده ها عااااااااااالی و لذت بخش

واقعا از خداوند ممنونم که من رو به این مسیر هدایت کرده و از خودم ممنونم که دارم زندگی ام رو و شخصیت ام رو تغییر میدم. از استاد و مریم عزیز هم بی نهایت سپاسگذارم که این مسیر رو با تحول روز شمار زندگی من برای من میسر کرده اند.