به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1 - صفحه 48 (به ترتیب امتیاز)

سلام به همه دوستان گل این گروه

منجمله استاد عباس منش گل و شاداب با اون لبخند انرژی بخش و همچنین استایل زیبا در ایستادن و صحبت کردن (تاثیرات دوره عزت نفس سایت خودش، یهو خندیدم الان)

نمیدونم بچه هایی که الان این فایل رو دیدند در چه فرکانسی هستند.قطعا هرکسی با توجه به فرکانسش،میتونه از این فایل بهره برداری کنه، چه افرادی که این فایل رو میبینن و همه چیز رو شانس میدونن و شروع میکنن به بهانه آوردن که بابا این شانس آورده و این حرفا چیه و هزاران غر غر های زهرآلود که زهرش هم وارد خون خودشون میشه و هم اطافیانش(افسرده دل افسرده کند انجمنی را) ،چه اونایی که قشنگ درکش میکنن و سعی میکنن فرکانسشون رو بالا تر ببرن

منم می خواستم تجربه یکی از رویاهای خودم رو بگم

من سال 85 بصورت قراردادی با شرکت نفت و گاز پارس در عسلویه کار میکردم.22 روز کار و 8 روز استراحت.اون زمان من هیچ کدوم از مزایایی رو که نیروهای استخدام رسمی در شرکت میگرفتند شامل حالم نمیشد.نه پاداش نه کارانه نه هتل نه بیمه نه …

خیلی برام سخت بود وقتی میدیدم فیش حقوقی من آیتم های بسیار کمی داره نسبت به همکارای رسمی

اون روزها آرزو داشتم که کاش رسمی بودم.کاش مدرک ارشد داشتم کاش کارم دوهفته دوهفته بود کاش پاداش بهم میدادن کاش …

البته من از وضعیتم ناراحت بودم و ناشکری میکردم

بعد از دوسال با ناراحتی شرکت رو ترک کردم فکر کردم اوضاع بهتر میشه که بدتر شد.یه بازه زمانی بیکار بودم و مدام بدشانسی میومد به سراغم.نمیدونستم که بخاطر طرز باور ها و فرکانسم این چیزا رو دارم جذب میکنم.

کمی فکر کردم دیدم که همون K چی بهتر از هیچی بود.درسته که حقوقم کم بود ولی شاغل بودم.پشیمون شدم که چرا ذهنم (همون نجوایی که همیشه توی ذهن ما سمپاشی میکنه) افسار من رو در دست گرفت و من رو از چاله به چاه انداخت

بالاخره گذشت و گذشت و من رفتم ارشدم رو گرفتم و در آزمون استخدامی نفت سال 90 برای شرکت های تابعه در شمال ایران (مازندران) شرکت کردم و تمامی مراحل رو به لطف خدا با موفقیت قبول شدم و استخدام رسمی شدم

باورتون نمیشه من واسه نفت شمال شرکت کردم ولی دقیقا اسمم توی لیست عسلویه در اومد.دقیقا همون شرکتی که قبلا توش قراردادی بودم.نفت و گاز پارس

تعجب کردم.زنگ زدم پرسیدم دیدم میگن قراره میادین مشترک با کشور های همسایه در اولویت باشه و همه جذب ها واسه جنوب هست

من دیگه اینجا ناشکری نکردم.مثل یکی از حکایت های کتاب گلستان که توی کشتی یه نفر بود که از دریا میترسید و مدام داد و فریاد میکرد.از لقمان راهنمایی خواستن،گفت یه طناب به کمرش ببندین و بندازینش توی آب بعدش بیارید بالا ،اون وقت ساکت میشه،چون قدر عافیت رو میفهمه

من رسمی شدم و جالبه دوهفته دوهفته شد کارم و همون مزایایی که قبلا آرزوش رو داشتم رو با فاصله زمانی 4 سال دریافت کردم و الان بسیار راضی هستم

من توی یکی از نظراتم در ماه گذشته نوشته بودم که درخواست انتقالی به یکی از سخت ترین فازهای عسلویه رو دادم.(جهت جدا شدن از وضعیت آرمانی موجود و رفتن در دل چالش جدید)

امروز نامه من اومد.ولی به فاز کناریشون منتقل میشم.خیلی دوس دارم برم ببینم اونجا چه جوری هست و تجربیات خودم رو بهتون بگم تا انرژی بگیرید

البته من به استخدام رسمی دیگه قانع نیستم

دلم خیلی خیلی خیلی زیاد میخواد.ثروت و شادی و سلامت بینهایت رو از خدا میخوام

آماده ام پر بکشم و این وضعیت عالی و ایده آل رو ترک کنم

از کلمه “ولی” خیلی بدم میاد

“ولی” از نجواهای ذهن است.ولی یه مانع جلوم هست.مانعی به نام وام

شرکت نفت،نیروهاش رو از همون روز اول درگیر وام میکنه.من ساده هم تا تونستم وام گرفتم

یعنی الان مانعی بعنوان وام،دست و پام رو بسته

البته قانون کائنات رو دارم یاد میگیرم

تمرکز کردم روی بازپرداخت وام ها.چنتاشونو صفر کردم.حتی این دفعه نوبت یه وام 25 میلیونی بدون سود و بازپرداخت 48 ماهه .من شد که نخواستمش.همکارام همه تعجب کردند گفتند بگیر بده به ما و ما قسطاش رو میدیم

نمیدونن دلیل من چیه و نمیخوامم به اونا توضیح بدم

تمرکزم روی هدفم هست ونظرات دیگران اصلا برام مهم نیست

تاحالا که به لطف خدا که صدهزارمرتبه شکرش،کارا داره خوب پیش میره

ایشالا باز هم بهتر و بهتر و بهتر شه

هم واسه من و هم واسه شما و هم واسه تمام کسایی که شایسته و لیاقت آرامش و ثروت و سلامت و سعادت رو دارند

این نکته رو بگم که

نوشتن خواسته ها خیلی مهم هست

من دوتا اسلحه بسیار پر قدرت دارم

یکی خودکار و سررسید(کاغذ)

یکی هدفون

همیشه من رو با این میبینید در تایم بیکاری

البته موقع کار هم اگه بشه هدفون میزارم

خیلی عالیه

از خیلی از دوستان و فامیلا هم قطع ارتباط کردم.البته محترمانه و بی سر و صدا

امتحان کنید.بخدا نتیجه میده

تا میتونید فایل های عباس منش( وقتی اینجوری صداش میکنما،کیف میکنم.انگاری اینجوری پیشم هست و صدای همو میشنویم،عباس منش کارت درسته بخدا)

قرآن هم عالیه،البته مراقب ترجمه هاش باشید.ترجمه های دلخواه مترجم،شمارو توی مسیر اشتباه نندازه

منتظر پیام های زیبای همه دوستان هستم تا از هم انرژی مثبت دریافت کنیم

عباس منش، بیشتر ببینیمت

شمس الحق تبریزی از خلق چه پرهیزی

اکنون که درافکندی صد فتنه فتانه