به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1 - صفحه 76
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/10/abasmanesh-18.jpg
570
800
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-10-16 09:19:202020-10-18 03:29:15به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام این فایل نشانه امروز منه
من هم دارم می نویسم تا ردپایی ازخودم تو سایت بزارم که ان شالله وقتی دفعه اینده که اتفاقی مثل اون نوار ویدیویی که دیدید و کلی ذوق کردین منم ذوق کنم و تغییراتم رو ببینم و شگفت زده بشم و اشک شوق بریزم و خدا رو شکر کنم به خاطر قوانین بدون تغییرش
من امشب که نه در واقع امروز ساعت ۲:۰۲دقیقه صبح بیدارشدم باحس خوب بعد باخودم گفتم بزار هدایت بخوام چکار کنم
این در حالی هست که طبق هدایت قبلی خداوند بهم الهام کرده بود بعد از عید نوروز مهاجرت کن من هم امدم تهران دقیقا مثل خیلی از دوستان بدون هیچ ایده ای فقط طبق هدایت
و الان پدر و همسرم امدند و معتقدند که باید برگردم و ظاهرقضیه اینه که دارم اشتباه می کنم ولی حس درونم میگه ادامه بدم ولی دیروز
کمی مردد شدم اگرچه باتمام وجودم مطمئن هستم این مهاجرت نقطه عطف زندگیم و رسیدن من به تمام ارزوهام هست ازجمله خدا شناسی و خودشناسی و قوی شدن عزت نفسم
تا اینکه الان بیدار شدم و حسم گفت بلند شو برو قران بخونو از قران هدایت بخواه قران که باز کردم برای بار چندم دقیقا با ایه ای شروع شدکه حضرت موسی داشتند می رفتند و بین راه می فرمایند نهار را بیاور بخوریم و همراه می گوید من فراموش کردم بگویم یاشیطان مرا غافل کرد جایی که در مسیر درنگ کردیم ماهی پخته راه دریا را در پیش گرفت
و حضرت موسی می گوید برگردیم این نشانه هست
یلنی من باید به نشانه توجه کنم واین فایل نشانه امروز من بود
وقتی گوش کردم دیدم تمام این فایل درس و نشانه هست
من فاطمه متعهد می شوم در این ساعت ۳:۲۰
دقیقه بامداد سه شنبه ۲۸ مرداد به خودم و خدای خودم
که مصمم تر و پرقدرت تر با توکل ۱۰۰ درصدی
در مسیر بدست اوردن ارزوهام که عبارتند از
۱-رسیدن به قرب الهی و خودشناسی
۲-تسلیم محض بودن فرمان خدا و هدایت الهی
۳-داشتن احساس خوب و ارامش الهی در تمام زمانها
۴_ثروتمند ترین زن ایران شدن
۵-به معنای واقعی زندگی کردن و در بهشت بودن در این دنیا و بعد از این
و قول میدم در این مسیر فقط از خدای خودم کمک بخواهم و فقط بندگی خودش روبکنمو بنده خوب و مسلمی باشم براش
و
ان شالله از همین زمان بایک حرکت جهادی
و تمرکز لیزری روی اموزه های سایت کار کنم
و از محصولات روزی یک درس عزت نفسو روزی یک درس ثروت یک رو کار کنم به صورت لیزری تا ان شالله خیلی زود نتیجه بگیرم وصد البته قانون تکامل رو هم در نظر می گیرم تا باامید پیش برم
استاد از شما سپاسگزارم که نتایج زندگیتون رو سخاوتمندانه در اختیار ما قرار دادین
از شما و خانم شایسته عزیز سپاسگزارم که زندگی خصوصیتون رو فیلم می گیرید و ما رو در شادی هاتون سهیم می کنید
و در اخر به خاطر تمام ایمان قشنگ و محکمتون به خدا که حس فوق العاده به من میده به خاطر خنده های خیلی قشنگ خانم شایسته و جواب خنده شما به ایشون که بهترین حس دنیا رو به من میده و
دوستان خوب و مهربون و مصممی که با خوندن کامنت هاشون کلی درس و انرژی می گیرم خدا رو صدهزار بار شکر می کنم و تشکر می کنم از همتون
خدا ممنونم که لایق دونستی من رو به خاطر هدایتم و نوشتن این ردپا
خدایا سپاسگزارم
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدایی که رویاهایمان را به ما الهام میکند
در کتاب رویاهایی که رویا نیستند خوندم که
وقتی خدا یک رویایی را به دل من میندازد ، در واقع این توانایی را در وجود من دیده که این رویا را به دل من انداخته
از خودم می پرسم که
چرا چنین رویایی به دلم افتاده و یه صدایی در درونم میگه تو میتوانی به این برسی؟
چرا این رویا را به دل من انداخته و در دل دیگری نینداخته؟
و حتی چرا یک رویایی را به دل یک نفر انداخته در حالیکه اصلا رویای او به دل من نیفتاده؟
جواب این سوال در آیه ۲۸۶ سوره بقره است که می فرماید:
(خدا هیچ کس را تکلیف نمیکند مگر به قدر توانایی او)
آری ، خدا به قلب ما نگاه میکند و …
خوشا به حال ما که گزینش شده ایم و در این خانواده دور هم جمع شدیم و رویاهایی بزرگ در سر داریم
و خدا را بی نهایت مرتبه شکر بابت الگویی که داریم که از سخت ترین نقطه زندگی خود به اوج عزت و خوشی رسید
و در آخر با خودم میگم
خدایا من این رویا را میخوام
تو هم که یقینا میخوای
پس بزن بریم
تو هادی من باش و من تسلیم تو
خدایا شکرت بابت این انسان بزرگی که سر راه ما قرار دادی آقا سید عزیز و عشق ایشان خانم شایسته عزیز که سبک زندگیشون عطر تو را در زندگی ما پراکنده میکند🌹🌹🙏🙏🙏🙂🙂
به نام خدایی وهاب
برگ پانزدهم
سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
روز پانزدهم
امروز روز عجیبی بود برای من سفره متحول برانگیز و هم ترسناک برای درونم چون داره نشون میده که باید ترسه آموزش غلبه کنم گفتم خدای من من به تو میسپارم فقط برام هموار کن
من نه راهی رو میدونم و نه راهی بلدم
من فقط تسلیم تو بشم که دانای عالمی خیلی دانایی می خوام برگردم به اصل خودم می خوام متصل بشم می خوام مهاجرت کنم می خوام به خواسته ها و رویاهام برساند فقط کمکم کن که شجاعت پیدا کنم اونهم هدایتی به عمل ها و تمام
دارم با عشق و اشک مینویسم به خدای خودم میگم تسلیمم من در برابر تو تسلیمم
کمکم کن خودم را بالا ببرم راه رو بهم نشون بده راهنمایی و حمایتم کن واقعا تسلیمم و با تمام وجود میگم من هیچ نمی دونم خدا هیچ منتظرم…
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز پانزدهم سفرنامه : خداوند همیشه مرا هدایت میکند به طرف خواسته هام و خیلی خوشحالم، توکل داشتن ، توکل به خداوندی که منبع تمام زیبایی هاست من خودم رو سپردم دست تو پروردگار یکتا از آن راهی که صلاح میدانی مرا به خواسته هام برسان و من را به راهه کسانی هدایت کن که به آنان نعمت دادی وتو بهترین دوست و یاور برای من هستی ، من برندهی جایزه توپ طلا میشوم چون باور دارم که خداوند سلامتی و استعداد فوتبال به من داده که تمرین کنم عشق به فوتبال را در من ایجاد کرد و من هرروز سمت خواسته هام در پناه الله یکتا حرکت میکنم
خدایا شکر
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز ،مریم جان وهمه ی دوستان
روز پانزدهم
اتفاقات و شرایط تغییر میکند وقتی باورهای ما تغییر کند پس به رویاهایم باور داشته باشم
من با فرکانس های که ارسال میکنم خالق زندگیم هستم
تضادها بخشی از برنامه ی جهان است تا بدانم دقیقا چه میخواهم
با امید وباور به توانایی خودم زندگیمو تغییر میدم
با بهتر شدن باورهام با تغییر افکار و تغییر کانون توجه اوضاع بهتر و بهتر میشه
اگر مسیر رو درست برم سختیها آنقدر زیاد نیست ولی در هر صورت تکاملم رو باید طی کنم
من خودم را باور میکنم ،خدا را باور میکنم ورودی خودم کار میکنم و تغییر میکنم
من باور دارم که زندگیم را خودم خلق میکنم
در پناه خدای یکتا و مهربان شاد و سلامت باشید
باسلام به استاد عباسمنش عزیز وخانم شایسته
سفرنامه روز پانزدهم
اتفاقات وشرایط تغییر میکنن وقتی که باورهای ما تغییر کنن
پس
به رویاهایت باور داشته باش
زیرا
باور چنان قدرت عظیمی داره که قادره هر پیش بینی وحساب وکتاب ریاضی رو غلط از آب در بیاره
ومهمتر از همه این کلید را در دستای ما قرار میده که نقطه شروع تغییر اونجاس که تصمیم میگیری فارغ از اینکه شرایط بیرونیت تا چه حد نابه سامانه وخارج از کنترل توست از درون به احساس خوب برسی
خوشبین وامیدوار بمونی
باور کنی تو خالق زندگیت با فرکانسهات هستی
باور کنی تضادهایی که تا این حد تلخ وپیچیده واز تحملت خارج به نظر میرسه نه تنها کمر به نابودی تو نبستن
بلکه بخشی از برنامه جهان است تا بدونی دقیقا چی میخواهی
این شرایط خیلی زود تغییر میکنه
اگه نه تنها ناامید نشی بلکه به خاطر واضح شدن خواسته ات سرشار از شور وشوق بشی تا از انرژی اون تضاد خواسته هات رو محقق کنی
برای داشتن یه زندگی عالی باید همیشه حالمون رو خوب نگه داریم اگه حالمون خوب نباشه
یعنی
باورهامون مشکل دارن
اگر هم باورهامون مشکل داشته باشن
اتفاقهای خوب تو زندگیمون نمیفته
رویاهاتون هر چقدر هم که بزرگ باشن
باز هم قابل دسترس هستن
🥰🥰🥰🥰🥰
سپاسگزارم استاد عزیز بابت این فایلهای عالی وآرامش بخشتون
سلام به همه استاد عزیزم و همه دوستان
امروز روز پانزدهم از روز شمار تحول منه و امروز این فایل روز ۱۵ بود،فایلی که هر دفعه بهش گوش میکنم کلی باورهام قوی تر میشه ولی این دفعه خیلی اثر گذار بود چون دارم بعد از مدتها وسالها چک و لگد خوردن مسیر درست را میرم،توی سن ۳۷ سالگی با دنیایی از تجربه توی انواع مختلف شغلها،دو بار ورشکستگی کامل کامل زیر صفر،زندان رفتن،رفتن بالا وبا مخ خوردن روی زمین،تا همین چند ماه پیش چندتا کارگر زیر دستم بود ولی الان کار که ندارم هیچ پولی هم توی بساط نمونده با زن و دوتا بچه،ولی چیزی که الان هست یه امید عجیب و غریبه که توی وجودم شکل گرفته،همین چند ماه پیش هم که اون کار پر ابهت را داشتم اینقدر ایمان به روزهای خوب نداشتم،ولی این دفعه که همه چیز رفت انگار واقعا رفت از بیخ و بن که به جاش یه چیز خوب بیاد،با اون یکم پولی که برام مونده بود شب عید امسال قدم اول دوره دوازده قدم را خریدم،و تا تونستم خودم را بستم به صحبتهای استاد،از فایلهای رایگان بگیر تا فایلهای خود قدم اول،وقتی پول قدم دوم به موقع تخفیف خوردنش جور نشد یکم حالم گرفته شد گفتم نکنه الان زود بود خریدم،چون دیگه هیچی پول توی جیبم نمونده بود و کاری هم که کلی حساب روی کرده بودم و قرار بود چند میلیونی پول بهم برسونه انگار کنسل شد،شیطان هم داشت یه زمین خوب پیدا میکرد برای بازی،ولی نگزاشتم،گفتم صادق ایندفعه دیگه کوتاه نیا وگرنه یکسال دیگه هم میگزره و هیچ،تو از سال ۸۳ سمینار فلان استاد را میرفتی زمانی که خیلی ها توی باغ نبودن ولی الان ببین تو کجایی بقیه کجان چون تو فقط گوش کردی و مغزت را پر کردی با این همه فایل و کتاب ،این دفعه دیگه بیا یکم از این ایمانی که استاد میگه را نشون بده،و بعد آروم شدم،توی اون شبهای خاص یه ایده به ذهنم رسید از طرف خدا که همون نصف شب مقدماتش را انجام دادم،و نشونه ها از راه رسید،الان سرگرم همون ایده هستم با چه شور و شوقی،شبا از ذوق خوابم نمیبره مثل امشب،و الان دارم باور میکنم که خیلی راحت میشه از یه خونه سیمانی رفت توی بهترین جای دنیا،به قول استاد زندگی خیلی هاتون به اندازه اوایل زندگی استاد سخت نبوده،من شاید استرس جلب و بازداشت و خیلی چیز دیگه داشتم ولی هیچ وقت توی اون خونه با اون امکانات هم زندگی نکردم،خدایا شکرت،چقدر احساس خوبی دارم وقتی توی این سایت هستم و کامنت بچه ها را میخونم،چقدر لذت داره واقعا هر وقت استاد را میدیدم میگفتم ای کاش من هم کاری داشتم که هم برام ثروت و نعمت داشت هم برای دیگران خیر و برکت،حتی موقعی که توی تجارت و کارهای بزرگی که انجام دادم این حس کمبود را داشتم ولی الان این چند روز که این کار را شروع کردم انگار دعای سالهای گذشته ام برآورده شد،باورم نمیشه که با این کار به این سادگی قرار بوده به ازدواج آرزوم برسم،فعلا چون در اول کار هستم نمیتونم در مورد کارم بگم ولی تا یکی دو ماه دیگه که نتایج واضح تر شدن میگم براتون که چی بود و چی شد،بعد از سالهای سال پارو زدن و به هیچ جایی نرسیدن وقتی پارو را ول کردم چی شد.
خدایا شکرت شکرت
استاد ازت ممنونم
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان
امروز روز پانزدهم از روز شمار تحول منه و امروز این فایل روز ۱۵ بود،فایلی که هر دفعه بهش گوش میکنم کلی باورهام قوی تر میشه ولی این دفعه خیلی اثر گذار بود چون دارم بعد از مدتها وسالها چک و لگد خوردن مسیر درست را میرم،توی سن ۳۷ سالگی با دنیایی از تجربه توی انواع مختلف شغلها،دو بار ورشکستگی کامل کامل زیر صفر،زندان رفتن،رفتن بالا وبا مخ خوردن روی زمین،تا همین چند ماه پیش چندتا کارگر زیر دستم بود ولی الان کار که ندارم هیچ پولی هم توی بساط نمونده با زن و دوتا بچه،ولی چیزی که الان هست یه امید عجیب و غریبه که توی وجودم شکل گرفته،همین چند ماه پیش هم که اون کار پر ابهت را داشتم اینقدر ایمان به روزهای خوب نداشتم،ولی این دفعه که همه چیز رفت انگار واقعا رفت از بیخ و بن که به جاش یه چیز خوب بیاد،با اون یکم پولی که برام مونده بود شب عید امسال قدم اول دوره دوازده قدم را خریدم،و تا تونستم خودم را بستم به صحبتهای استاد،از فایلهای رایگان بگیر تا فایلهای خود قدم اول،وقتی پول قدم دوم به موقع تخفیف خوردنش جور نشد یکم حالم گرفته شد گفتم نکنه الان زود بود خریدم،چون دیگه هیچی پول توی جیبم نمونده بود و کاری هم که کلی حساب روی کرده بودم و قرار بود چند میلیونی پول بهم برسونه انگار کنسل شد،شیطان هم داشت یه زمین خوب پیدا میکرد برای بازی،ولی نگزاشتم،گفتم صادق ایندفعه دیگه کوتاه نیا وگرنه یکسال دیگه هم میگزره و هیچ،تو از سال ۸۳ سمینار فلان استاد را میرفتی زمانی که خیلی ها توی باغ نبودن ولی الان ببین تو کجایی بقیه کجان چون تو فقط گوش کردی و مغزت را پر کردی با این همه فایل و کتاب ،این دفعه دیگه بیا یکم از این ایمانی که استاد میگه را نشون بده،و بعد آروم شدم،توی اون شبهای خاص یه ایده به ذهنم رسید از طرف خدا که همون نصف شب مقدماتش را انجام دادم،و نشونه ها از راه رسید،الان سرگرم همون ایده هستم با چه شور و شوقی،شبا از ذوق خوابم نمیبره مثل امشب،و الان دارم باور میکنم که خیلی راحت میشه از یه خونه سیمانی رفت توی بهترین جای دنیا،به قول استاد زندگی خیلی هاتون به اندازه اوایل زندگی استاد سخت نبوده،من شاید استرس جلب و بازداشت و خیلی چیز دیگه داشتم ولی هیچ وقت توی اون خونه با اون امکانات هم زندگی نکردم،خدایا شکرت،چقدر احساس خوبی دارم وقتی توی این سایت هستم و کامنت بچه ها را میخونم،چقدر لذت داره واقعا هر وقت استاد را میدیدم میگفتم ای کاش من هم کاری داشتم که هم برام ثروت و نعمت داشت هم برای دیگران خیر و برکت،حتی موقعی که توی تجارت و کارهای بزرگی که انجام دادم این حس کمبود را داشتم ولی الان این چند روز که این کار را شروع کردم انگار دعای سالهای گذشته ام برآورده شد،باورم نمیشه که با این کار به این سادگی قرار بوده به ازدواج آرزوم برسم،فعلا چون در اول کار هستم نمیتونم در مورد کارم بگم ولی تا یکی دو ماه دیگه که نتایج واضح تر شدن میگم براتون که چی بود و چی شد،بعد از سالهای سال پارو زدن و به هیچ جایی نرسیدن وقتی پارو را ول کردم چی شد.
خدایا شکرت شکرت
استاد ازت ممنونم
بنام الله یکتا
👣👣👣روز پانزدهم سفر پر برکت تحول من
امروز صبح که بیدار شدم با خودم فکر میکردم که انگار دو هفته اس از هدفی که برا امسالم تعیین کردم یکم دور شدم انگار دیگه کار خاصی در جهتش نکردم و از این فکرا تو سرم بود که هدایت شدم به این فایل خدا رو سپاس
و بعد از خوندن توضیحات مریم گلی جان
و بعدهم خوندن نظر انتخابی دوست عزیزمون که باید هم از ایشون تشکر کنم بخاطر متن زیبایی که نوشتن و هم از شما برای انتخاب این متن زیبا
دوستمون نوشتن که «هر وقت راحت به خواسته ای نرسیدی بدون که باورهاش در تو نشست نکرده و جزو بدیهیات نشده برات »
و این جمله منو در مورد درکم از قانون رهایی بفکر فرو برد
دو هفته پیش یکی از فایل ها به من در مورد رهایی و نچسبیدن به خواسته یادآوری کرده بود
منم با خودم گفتم منکه درخواستمو واضح اعلام کردم و جواب خدا هم همواره مثبته دیگه باید رها کنم و فقط شاد باشم
و هر از گاهی مچ خودمو میگرفتم که مثلا اگه میدیدم کسی به خواستم رسیده که من هنوز ندارمش یه کم حسم بصورت نامحسوس بد میشد
حالا این جمله ی دوستمون که بنقل از آگاهی های سایت گفتن باعث شد فکر کنم که در واقع من خواستمو اعلام کردم اما هنوز باورهامو تغییر ندادم و حتی تحقق هدفم هنوز برام بدیهی نشده
چون تقریبا ۳ سال هست که من این خواسته رو دارم اما هنوز محقق نشده فقط مختصر نشونه هایی ازش دیدم
اینطور درک کردم که وقتی خواسته ای داریم و واضح شده برامون باید خیلی روی باورهامون کار کنیم و تغییر رو واضح در خودمون حس کنیم درست مثل شما که گفتین من شخصیتم عوض شد
منم باید همینقدر روی باورهام کار کنم و همزمان از تغییر باورهام لذت ببرم ( از مسیر تکاملم لذت ببرم)
و شکر گذار داشته هام باشم و نگران زمان و چگونگیه رسیدن به خواسته نباشم و فقط از رسیدن به خواسته ام مطمئن باشم و نتیجه نهایی رو ببینم و لذت ببرم از تحقق و خلق خواسته ام
بازم خدا رو بی نهایت شکر از اینکه اینقدر ریز و نامحسوس دارم تکاملم رو طی میکنم و پاشنه های آشیلمروپیدا میکنم و هر کجا راه رو کج رفتم خدا سریع از طریق آگهی ای این سفر نامه منو به مسیر درست هدایت کرده
بی نهایت از سخاوت و لطف شما استاد عزیزم در تهیه این فایل های رایگان و از لطف مریم خانم سپاسگذارم
چقدر اون موقع که هنوز تو اون خونه سیمانی بودین شاد بودین استاد
اینم برام درس داره
باید همینقدر شاد باشم و آسون بگیرم و نگاهم به آینده و آرزوهام باشه ودلم قرص باشه
دلمو سرشار از امید و باور به خدای مهربان و بزرگ کنم
نترسم و تغییر کنم
مثل شما که ۳ ماه بدون حقوق موندین و خواستین تغییر کنید
بدون ترس رفتین استعفا دادین و مزد حرکتتون رو هم گرفتین
هم زنده موندین و هم ارتقای شغل و حقوق پیدا کردین احسنت استاد بزرگم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
روز پانزدهم
اتفاقا امروز داشتم به رویاهایم فکر می کردم با خودم می گفتم اگر به اونایی که میخوام نرسم اشکالی نداره هر چقدر تو فرکانسم باشه همون میشه و اینکه امروز زیاد حالم خوب نبود منم تلاش نمی کردم حداقل ظاهرم رو خوب نگه دارم ( منظورم زبان بدن هست که استاد تو دوره عزت نفس گفتند)
با دیدن این فایل تازه به خودم اومدم حالم خیلی خوب شد
من تسلیم نمی شوم ادامه می دهم تا به خواسته هایم برسم
به امید الله مهربانم
سپاسگزارم از این فایل بی نظیر
۱۴۰۰/۲/۱۵