به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 2 - صفحه 41

به نام یگانه عشق هستی که هر آنچه هست و نیست جلوه ای از ذات مقدس اوست و آن چیزی نیست جزء زیبایی

خدایا سلام

نمیدونم چرا اما میخواهم از تو در اینجا سپاسگزاری کنم. در اینجا که همه چیز رنگ و بوی تو را دارد. نمیدانم تو خودت را چطور میبینی اما من تورا استاد همزمانی میدانم. اینکه این فایل چرا در دانشگاه دانلود نشد اما امشب شد. اینکه چطور در طول همه این سالها سوالاتی در ذهنم بود. مسیرهای درست و گاهی بی هایت غلط را رفتم. از تو در برهه ای بردیم که بی شک نقطه عطفم در اون سال شکل گرفت. چون با تمام وجودم حس کردم که بریدن از تو یعنی نیستی. اما باز هم تو در طرح الهییم گنجاندی که باشد حمید. برو دورت را بزن و تمام وابستگی به خلق را تجربه کن چون این تنها راههی است که تو را به این یقین می رساند که همه چیز در سیطره قدرت من نهفته است و من نزدیکم. نزدیکتر از آن چیزی که تو فکر میکنی. من توام. و تو من……

و خدایا چقدر زیبا من را در اغوشت پذیرفتی. و راه سعادت را به من نشان دادی. خدای عزیزم تو خود ناظری بر همه انچه هستم. در طول این یکسال میدانی از کجا به کجا رسیدم. منی که تمام اوقاتم شده بود کفر و از همه بریده بودم حتی تو. تمام وجودم پر از نفرت، یاس از ندانسته ها، از اینکه چرا هیچ وقت شاد نیستم، به معنای واقعی……..

خدایا نمیدونم چطور اما میدانم تو تک تک فراد این کره خاکی را به نحوی خاص هدایت میکنی اما همه چیز به ما بر میگرده که ایا میخواهیم بشنویم یا ن. یا اینکه صم بکم عمی و هم لا یعقلونیم.

خدایا با تمام وجود ازت به خاطر تمام نعماتی که در هر لحظه به زندگیم ارزانی میکنی سپاسگزارم.

استاد عزیزم واقعا نمیدونم چطور از شما تشکر کنم. هر انچه که بگم کم لطفی است. از شما به خاطر اینکه به الهاماتتون عمل کردین و در این راه قدم برداشتید سپاسگزارم. من امروز از دیدن ی پنت هواس میام. خدایا چطور بگم منی که ابتدای سال 95 مستاصل شده بودم. همه چیز در ذهن و روحم به هم ریخته بود و همیشه در حال پیاده روی بودم و افکار منفی رو به خورد خودم میدادم. همه جا ب افرادی بر میخوردم که باعث میشدن مثل ی پتک تمام عدم اعتماد به نفس داشتن ها و افکار منفی و نجوی های شیطان روی سرم خراب شه و بیشتر و بیشتر از خدا دور شم. الان به نقطه ای رسیدم که در اینجا در اوج اعتماد به نفسم در کل عمرم رسیدم و باز هم این روند ب لطف خدا ادامه خواهد داشت. استاد عزیز این احساسی که در اون لحظه داشتم با دیدن این فایل به اوج خودش رسید. و از صمیم قلب اون حس و فرکانسی که در هنگام شکرگزاری واقعی در انسان ایجاد میشه و به خداوند نزدیک میشه رو حس کنم. اینکه خدا همه چیز. خدا لبخند کودکی است که به نوازش مادر جواب میدهد خدا صدای پرنده ای است که ندای اغاز بهار و زنده شدن دوباره زمین را سر می دهد. و خدا تمام زیبای ها و حس های قشنگی است که در این سایت و بین ما جاری است.

استاد عزیز هر جایی که هستی در این لحظه و دارید این نظر رو میخونید با تمام وجود میگم. روح من در این لحظه در کنار شما قرار داره و صورت ماهتون رو میبوسم.

به پاس تمام از خود گذشتگی هایی که در طول این سال ها انجام دادید تا انسان هایی که دنبال رسیدن به حقیقت بوده اند را به خداوند نزدیک تر کنید.