به رویاهایت باور داشته باش | قسمت 2 - صفحه 48 (به ترتیب امتیاز)

1563 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید ریگی گفته:
    مدت عضویت: 2399 روز

    سلام

    روز شانزدهم

    خدایا شکرت بابت اینکه منو با قانون ات آشنا کردی که اگر من با این قانون آشنا نمی‌ شدم خواسته های و رویاهای من محدود بود به یک زندگی متوسط

    استاد با دیدن این فایل میدونید یاد چی افتادم 🤔

    به این فکر کردم که من اگر از قوانین نمیدونستم یعنی همون ادم قبلی با باورهای قبلی میبودم الان بالاترین فکری که میکردم این بود که یک ماشین و یک خونه و یک رابطه ی خوبی داشته باشه مثل اکثریت جامعه حالا یکم بیشتر و یکم کمتر

    ولی استاد با دیدن شما الان من همه چیز رو با هم‌ میخوام که قبلا این باور رو داشتم که نمیشه همه چیز رو با هم داشت ولی الان من همه چیز رو با هم میخوام

    از زمانی که با شما آشنا شدم‌ و فهمیدم که هر چیزی رو بخوام میتونم بدست بیارم الان هر روز یک آرزو جدید توی وجودم شکل میگیره که قبلا اصلا اینطوری نبود و ذهن من به این جاها نمیکشید

    من با این فایل متوجه شدم که من ۳۶۰ درجه تغییر کردم

    من الان به مهاجرت فک میکنم

    من الان به بهترین ماشین ها و امکانات رفاهی فک میکنم

    من الان به بهترین خونه ها و و چندین تا فک میکنم

    من الان به بهترین روابط فک میکنم که باید داشته باشم

    من الان با خدا خیلی رفیق ترم و خیلی باهاش راحتم

    من الان توی همه جنبه ها زندگی ام بهترین ها رو برای خودم میخوام که قبلا اصلا اینطوری نبودم 😐

    من تبدیل شدم به آدم بسیار متفاوتی

    از همه بیشتر من سپاسگزار خداوندم بخاطر اینکه یک نفر مثل شما رو سر راه مون قرار داده استاد جان😘

    استاد چقدر خوب شد که وسایل تون رو نشون دادین که البته بیشتر شون رو توی سریال زندگی در بهشت دیدم

    من با دیدن این فایل متوجه تغییر شخصیتی خودم شدم فهمیدم که طرز فکر من چقدر تغییر کرده و من نمیدونستم که اینقدر تغییر کردم 😍

    استاد خداروشکر میکنم بخاطر اینکه شما یک الگو عالی هستید توی همه جنبه ها و مطمئن باشید که منم پامو میذارم جای پای شما و با نتیجه هام خوشحالتونم میکنم عزیزم 🌹

    من کلی آرزو دارم و تمام این آرزوهای من از دیدن فایل های شما شکل گرفته حتی اومدن من به امریکا و بیشترین چیزی که خیلی خوشحالم ازش اینه که میخوام خوب زندگی کنم و جهان رو جای خوبی برای زندگی کردن کنم

    استاد من از شما یاد گرفتم که به سبک شخصی خودم زندگی کنم و با کیفیت زندگی کنم و زندگی رو تجربه کنم تا قبل از مرگ ام و به قول شما از همه چی پر بشم و بگذرم و لحظه مرگ ام حسرت هیچی رو نخورم و با عشق برم پیش خدا جوون 😍

    استاد عزیزم ازت ممنونم بابت اینکه زیبایی هایی رو که خلق کردی با من به اشتراک گذاشتی و مطمئن باشید که در آینده با نتیجه ام خوشحالتون میکنم ❤️

    عاشقتونم 😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    خدا یاور من است گفته:
    مدت عضویت: 2403 روز

    سلام.

    باور…

    باورها همه چیز زندگی تو رو میسازن…

    باور همه چیزه……

    باور قدرتمنده……

    روی باورهات کار کن….

    بعد از بهم خوردن نظم کارهام در چند روز قبل نشسته بودم و به کارهای نکرده ام که روی هم تلنبار شدن فکر می کردم. ناراحت بودم و قلبم سنگین بود و حس ناامیدی مجددا آوار شده بود روی پیکره روحم.

    صدای ذهنم هم که به راه بود. حرف ها هم همون همیشگی هاست. ناراحت و ناامید از اینکه چرا با وجود کار کردن همه چیز همونه. درسته ظاهر همه چیز عوض شده اوضاع خیلی بهتر شده اما من که هنوز همونم….. اما نگرانی هام که هنوز همونه…. چیزهایی که ازارم میدن همونه.

    دوباره که محصور شدم. دوباره که رنگ ها رو می بینم و نمی بینم و صدای موسیقی رو می شنونم و نمی شنوم. امید دارم و ندارم. زندگی می کنم و نمی کنم….

    امروز اما یه کار متفاوت انجام دادم. چند وقته کلمه اعتماد بدجوری پرواز میکنه جلوی چشمام و هر جا میرم بهم تلویحی میگن انگار که اعتماد بکن. فیلم می بینم پیامش اینه اعتماد کن. حرف میزنم یه بحث بی ربط به ماجرا، باز حرف ها به اعتماد کردن میرسه و همزمان هم ناراحتم. از درون ناراحتم.

    قلبم انگار اضافه وزن گرفته یا چه میدونم انگار سیستم تنفسیش کار نمی کنه. آدما رو دوست دارم و ندارم. میخوام به آدما نزدیک بشم اما میترسم. میخوام همه رو دوست داشته باشم اما میترسم. ذهنم خاطراتم رو به تسبیح می کشه و دونه دونه همه رو میشمره. ای خدا بازم……

    میدونی چی میگه. میگه ببین اینا لازمن. اینجوری باید رفتار کنی، اونجوری باید رفتار کنی و توجیهش هم اینه… من میخوام ازت مراقبت کنم. میخوام هزار سال سیاه مراقبت نکنی. این مراقبتی که تو داری میکنی، نکبته، سیاهه، چرکه، لجنه، از جنس من نیست… از جنس من نیست… به خداوندی خدا از جنس من نیست.

    من میخوام همه رو دوست داشته باشم. من میخوام با همه مهربون باشم. من میخوام به همه عشق بورزم بدون توقع… همه اینا رم بلد بودم از همون بچگی. از بچگی به همین معروف بودم.

    بهم میگفت عین پروانه ای، شاعری، با محبتی. همه رو دوست داری. شیرینی.

    کو پس! شیرینیم کجا رفته؟ چرا مزه زهر هلاهل میدم. چرا به جای پروانه تبدیل شدم به جوجه تیغی جنگجو.؟

    خدایا من خسته شدم از این مدل جنگجو بودن. این جنگجویی مال من نیست. قالب من نیست. این من نیستم. تا دیروز از همه گله داشتم از همه شاکی بودم که چرا با من ال کردین چرا با من بل کردین چرا با من جیمبل کردین؟

    وای الان دیگه حوصله اینم ندارم. حوصله ندارم با آدما بجنگم.

    خدایا کمکم کن. کمکم کن دیگه با آدما نجنگم. خدایا کمکم کن دیگه با خودم نجنگم. خدایا کمکم کن زندگی و رفتار بد و خارج از قانون بقیه همه چیز رو برام عادی نکنه. خدا به این بعد از جنگجوییم قدرت ببخش تا برای انسان بودن با ذهنم بجنگم نه با آدما.

    خدایا ازت میخوام امروز مثل یه نوزاد متولد بشم و ذهن و قلبم پاک پاک شه.

    آخ که چقدر قلبم داره سبک میشه. اینا رو که نوشتم قلبم داره نفس میکشه. آخه قربون قلبم برم قربون خدا برم که قلبمو خلق کرده. چه زود هم حالش خوب میشه.

    استاد از شما و استاد عرشیانفر ممنونم. خیلی ممنونم بخاط گفتگویی که داشتین. اون شب سر دیدن لایو تون خوابم برد و صبحش چقدر ناراحت بودم از نشنیدن بقیه.

    سایت استاد عرشیانفر و اینستاشون چک کردم ویدیو رو پیدا نکردم و واقعا ناراحت شدم.

    قربونتون برم که به فکر مایین. ممنونم ازتون که اینقدر به فکر ما و خودتون و جهانیین. اومدم دیدم شما فایل ها رو ضبط کردین و گذاشتینش روی سایت. استاد نمیدونین چند بار گوش کردم به صحبتاتون. چندصد بار گوش کردم و میکنم. میدونید این فایل های شما دوباره بهم آگاهی داد که هر صدایی که بهم میرسه و قلبمو اروم میکنه از سمت خداست.

    استاد پریروز داشتم کار میکردم و همینطور به فایل شما گوش میکردم که گفتین دخترت چند سالشه؟ تا حالا دیدی بچه ها میرن یه گوشه و با یه آدم فرضی حرف میزنن. همه بچه ها این کارو میکنن. این خداست که داره با بچه ها حرف میزنه. استاد من چی بگم آخه. چیکار کردین با این زنگار قلب کبره بسته من.

    استاد اشک جلوی چشمامو گرفته چون نمیتونم بنویسم حرفتون چیکار کرده با من. نمیتونم بگم شما چطوری زبون خدا شدین برای من و دارین منو به گمشده چندین سالم میرسونین. چرا شما اینقدر منید؟ چقدر ما انسان ها بهم نزدیکه روحامون و نمی فهمیم. چقدر ذهن و شیطان ما رو از هم دیگه دور کرده….

    خب بر میگردم به فایل امروز. میخواستم دوباره با همون برنامه ریزی وصله پینه خودم برم جلو اونم به زور که همون صداهه گفت بیا فایل امروزو پلی کن و همزمان باهاش بازی کن. اینبار دیگه مقاومت نکردم و گفتم خدا داره کمکم میکنه. همه کارامو گذاشتم کنار و نشستم به بازی کردن و فارغ از هر چیزی به صحبت های این فایل گوش کردم. آخرای فایل بود که یه لحظه احساس کردم فقط در مورد باور مانور دادین، یا نمیدونم کلمه باور توی ذهنم مانور میده. میدونین شکل چیه انگار باور رو عین گوشت قلقلی از توی غذا جدا کردم و گذاشتم کنار و حالا کلی گوشت قلقلی می بینم.

    الانم یه رشته بی نهایت از باور چیده شده مقابلم. حالا دیگه صدای شما رو نمی شنوم همون صدایی که از بچگیم هست رو می شنوم که میگه عزیزم، باورتو تغییر بده. باورتو راجع به خودت تغییر بده. نیازی نیست کار خاصی بکنی، باور تو راجع به خودت تغییر بده و خودت رو دوست داشته باش. بیا و بشور همه اون باورای منفی راجع به خودتو. نمیخواد کسی یا چیزی رو تغییر بدی، نمیخواد کار خاصی بکنی. نمیخواد یه آدم دیگه بشی. بیا و خودت رو دوست داشته باش. بیا و خودت رو قبول کن. بیا و خودت رو باور داشته باش. همه باورهای قبلی رو بریز دور و بذار خود واقعیت بیاد بیرون. حواستو با عوامل بیرونی پرت نکن. عصبانی نشو. دلگیر نشو. نفرین نکن. تلافی نکن. خودتو اذیت نکن. خودتو تحت فشار قرار نده. خودت و آدما رو دوست داشته باش والسلام.

    باورهایی که راجع به بد بودن، اشتباه کردن، ناکافی بودن، عدم لیاقت رو داشتی بریز دور. مساله تو عمل نکردن به برنامه نیست، مساله تو اینه که برنامه می ریزی اما به خودت باور نداری که اونو کامل انجامش بدی، به خودت فرصت نمیدی چون همیشه راجع به آدما و عمل نکردن به برنامه هاشون شنیدی بدون اینکه به خودت فرصت بدی ببینی آیا تو اصلا اهل عمل کردن هستی یا نیستی که من میگم هستی خیلی فعال تر و منضبط تر از آدمایی که راجع به علل عدم اجرای برنامه صحبت می کنن و همه چیز رو سخت و غیر قابل دست یابی نشون میدن هستی.

    خدا بهم گفت اون آرزویی که توی قلبت داری رو زندگی کن و نترس. هیچ کار سختی نکن. هیچ تمرین سخت و عجیب و غریبی انجام نده فقط به خودت ایمان داشته باش. بیشتر از هر کس دیگه. خودت رو صد در صد قبول داشته باش بیشتر از هر کس دیگه تصویرت از خودت رو گل آلود نکن، بهم نزن. خودت رو دوست داشته باش و پای خودت وایسا. به خودت عشق بورز و مطمئن باش از آدما فقط خوبی سمت تو میاد فقط و فقط. بدی ها سمت تو نمیان.

    حست رو خوب نگه دار چون تو هر چقدر هم نوشته خوب بخونی اگه مدارت به لحاظ احساس خوب بالا نرفته باشه فقط پوسته کلمات رو میبینی و انرژی فوق العاده کلمات به سمت تو سرازیر نمیشن. و اون وقته که زندگیت بی مزه و بی معنی میشه.

    خدا بهم گفت احساست رو خوب کن و دوست داشته باش. دوست داشته باش. خدا بهم گفت هر وقت خواستی ببینی توی مسیر درستی یا نه به وزن قلبت نگاه کن اون همه چیزو بهت میگه. من اونجام.

    ممنونم ازتون استاد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 1977 روز

    به نام خداوندی که جهان رو مسخر انسانها کرد🌱

    روز شانزدهم🌱

    سلام به استاد عزیزم

    استاد شما مثالِ همون پیر خردمند در بالای یک کوهی در یک جای دور هستید که سالها تلاش کرده تا روش زندگی رو یاد بگیره و راه زندگی رو میدونه و مردم برای پیدا کردن مسیر زندگیشون حاضرن تمام سختی هارو تحمل کنند تا بتونن به اون آگاهیها دست پیدا کنند…

    اما با این تفاوت که نیاز نیست ما این همه راه رو بریم و ایییییین همه زمان رو بذاریم…چون شما این راههای زیادی رو رفتین و قوانین رو درک کردین و بهترین و آسونترین راه رو در اختیار ما گذاشتین …

    هروقت این مسیر تکاملی و بهبود روز به روز شما رو میبینم بیشتر مصمم میشم که میشود و میشود….

    بقول خودتون هیچ خواسته ای اونقدر بزرگ نیست که نشه بهش دست پیدا کرد..

    وقتی میگین حتی توی امریکا هم از زندگی و ازادی شما از همه لحاظ تعجب میکنن من توی دلم به خودم میبالم..هزاران و هزاران بارررر تحسینتون میکنم…تحسین تون میکنم بخاطر این همه کنترل ذهنی که انجام دادین و این کار هرکسی نیست…اراده و ایمان و توکل بسیار قوی که داشتین و حرکت کردین و حرکت کردین….

    ما میوه های این حرکتِ شمارو میبینیم و لذت میبریم و از همه مهمتر انگیزه و امید در دلمون زنده تر میشه

    شما به کمتر از بهترین قانع نبودین و از هر بعد بهترین با کیفیت ترین و استاندارد ترین وجه زندگی رو میخواستین و جهان بهتون عرضه کرد…به زیباترین شکل ممکن🙏🙏🙏

    خدایا شکرت که تمام خواسته های من به طبیعی ترین و بدیهی ترین شکل ممکن اتفاق میفته و مهاجرت بسیار راحتی خواهم داشت…خداروصدهزارمرتبه شکررررر🙏🙏🙏🙏🙏🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    نسرين خالقي گفته:
    مدت عضویت: 1427 روز

    روز ١۶ از فصل اول روز شمار

    من از طریق اساتید دیگر که خود از شاگردان استاد عباسمنش بودند به این سایت وارد شدم . درسهای انها ارزشمند بود ولی فکر کردم بهتر أست از سرچشمه اب خورد تا پاک پاک و دست نخورده باشد و قطره ای از ان از دست نرود . افراد موفق زیادی را هم دیدم که با نشان دادن داشته ها و دست اوردها تلاش برای نشان دادن اینکه همه چیز امکان پذیر أست داشتند . ولی به تصویر کشاندن عباسمنش گونه ای خالص تر أست و از ته دل أست . شاید برای اینکه انها قانون را صد در صد نمی دانند . می دانند و مطمئن هستند می شود ولی جزئیات را نمی دانند .خواستم بگویم این فایلها بسیار انگیزه بزرگی می دهد که همه ما قلبا باور کنیم امکان دارد .همه چیز امکان دارد تنها اگر باور کنیم و موحد باشیم. با خدا همه چیز امکان پذیر أست .با خدا باش و پادشاهی کن ، بی خدا باش و هر چه خواهی کن .

    خود من در عمل هنوز صد در صد نیستم و در مشکلات هنوز دچار ان شرک خفی می شوم ، هنوز دچار اضطراب می شوم که این هم نتیجه سالیان دراز اموزش غلط أست و زمان لازم دارد تا اصلاح شود . امیدوارم زمانی برسد که به ان ارامش صد در صد برسم و امیدوارم خدای یکتا این عدم توانایی من را ببخشد و شرک به حساب نیاورد چون قلبا معتقدم جز خدا کسی قادر به یاری و بر اوردن خواسته ما نیست.

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1526 روز

    به نام یزدان پاک

    روز شانزدهم از روزشمار تحول زندگیم

    یادمه حدود دو ماه پیش به مدت ده روز در شرکتی مشغول به کار شدم. اونجا یه خانمی رو دیدم که معاون شرکت بود. از دیدنش خیلی انگیزه گرفتم. تسلطش و جایگاهی که داشت تحت تاثیر قرارم داد. و هر وقت به شغل فکر میکنم دلم میخواد مثل اون خانم با اعتماد به نفس باشم. با اینکه بعد ده روز استعفا دادم ولی دیدن اون خانم تجربه خوبی برام بود و رو دیدگاهم اثر گذاشت. علاوه بر اون اینکه از نزدیک دیدم شرکتی ثروتمند و عالی در شهر خودم وجود داره باعث شد دید منفی م نسبت به شغل در شهر خودم تغییر کنه. قبلا همش فکر میکردم شرکتهای خوب فقط در تهران هستن ولی همین ده روز باعث شد کلی امیدم زیاد شه.چند ماه قبل هم برای یک مصاحبه کاری به شرکت دیگه ای رفته بودم اونجا هم سه خانم مدیر بسیار محترم و عالی دیدم که باعث شد به خودم بگم تو هم همچین لیاقتی داری و میتونی. فقط به خودت و خدای خودت باور داشته باش.استاد از شما ممنونم که این فایل عالی رو برامون آماده کردید که نشان از توانایی شما در تحقق بخشیدن به خواسته هاتون داره و به ما انگیزه میده که در راهتون قدم برداریم. و امید داشته باشیم که اگر در این مسیر ثابت قدم باشیم ماهم میتونیم به خواسته هامون برسیم. الهی به من صبر عطا کن و همت برای قدم برداشتن در این مسیر. خانم شایسته ی عزیز ممنونم ازتون بابت همه تلاشهایی که برای ما میکنید.سپاس سپاس سپاس🍀🍀🍀🍀🍀🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷💖💖💖💖💖💖💖🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    علیرضا بهادری گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    روز شانزدهم

    سلام اسناد عزیزم

    چقدر انگیزه چقدر تحول چقدر امید در دل من زنده شد.

    باور کنید دوستان این جملات و کلمات استاد رو باید قاب طلا گرفت.

    چقدر تاثیر گزاره حرفات استاد خوبم .

    چقدر در من تحول و انگیزه به وجود میاره.

    اینکه هیچ چیز غیر از اراده خداوند نمیتونه به من کمک کنه.

    اینکه باور هام چقدر ضعیف و مخرب بود.

    اینکه چقدر من ضعیف بودم و همیشه حسرت زندگی دیگران رو میخوردم.

    اینکه چقدر حسادت مادیات دیگران را میکردم.

    اینکه خدا رو فراموش کرده بودم.

    خدایی که این همه کهکشان و موجودات رو داره اداره میکنه زندگی منم رو هم میتونه اداره کنه.

    خدایا شکرت به پاس تمام نعمت هایت.

    خدایا سپاس به خاطر دستی به نام عباس منش که وارد زند‌گیم کردی.

    من متعهد میشوم که با امید و باوری قوی نسبت به اینکه من هم لایق بهترین ها هستن قدم به جلو بردارم.

    باور کنم که اگه استاد تونست من هم میتونم.

    من هم میتونم به خواسته هایم برسم.

    خدایا شکرت.

    خدایا مرا به راه راست هدایت کن

    راه کسانی که به آنها نعمت داده ای‌

    نه کسانی که به آنها غضب کرده ای

    و نه راه گمراهان

    در پناه ایزد منان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    معصومه داوری گفته:
    مدت عضویت: 1387 روز

    روز شانزدهم

    روز شمار تحول زندگیم

    ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیزمان و مریم جون ..و اعضای محترم این خانواده دوست داشتنی

    همه چیز برمیگرده به باورهای ما ..چقدر ما خودمون باور داریم .و برای خودمون چقدر ارزش قائل هستیم ..وقتی ذهنمون رو ًثروتمند بسازیم با توسط باورهایمان دقیقا به همان چیزهایی خواهیم رسیم که ذهنمون اون رو باورش کرده ..

    به تغییر فرکانسهامون ..یعنی ازین شرایطی که هستیم میتونیم با توجه به نکات مثبت زندگیمون و شکر گژاریها ذهنمون رو ببریم به سمت خواسته های زندگیمون و فرکانس اونو به جهان هستی ارسال کنیم.

    اون هم فقط با داشتن احساس خوب و تمرین کردن روی باور های ثروتمند ساز و با توکل به خداوند و ایمان داشتن به او که همه چیز ممکن می‌شود

    من لایق بهترینها هستم

    من ثروتمند هستم

    من به همه خواسته هایم خواهم رسید

    و مطمعن هستم که خدایی که یک جهان رو داره هدایت میکنه من رو هم هدایت میکنه به سمت نعمتهایش .به سمت خواسته هایم

    دستان خداوند بیشمار هستد و از طریق دستان قدرتمندش من را به ثروت می‌رساند

    ممنونم از استاد عزیزم که خداوند سر راه ما قرار داد و دستی از خداوند شد برای رسیدن به موفقیتهایمان

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    شادو سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2735 روز

    سلام..

    این فایل این انگیزه رو به ادم میده که ببین فارغ از بحث سن و مکان ووو فلان میشه به جایی رسید که چندین موتور داشت… چندین ماشین داشت.. کلی ملک داشت..شکارکاه داشت.. هر وقت هر جوری خواستی هر کجا خواستی بری !!! ووو مثل خیلیا میشه از هیچ به همه چی رسید… پس بزرگ فکر کنیم.. بزرگ بخوایم..

    تو کل فک و فامیل ما ادم ثروتمند نیست.. یه تعداد کمی هستن که اونم نصف زندگیشون وامه !!! هیچ ارامش اعصابی ندارن وو همش بحث و دعوا دارن !!! در کل ادم ثروتمند از نزدیک ندیدم !!!

    ادما موفق رو باهاشون صحبت کردما… با ادمای سطح بالایی گاهی چت میکنم صحبت میکنم مثلا توی حوزه ی ورزش.. بسیار انسان های خوب و صاذق و پاکین ولی ولی از لحاظ مالی اوضاع خوبی ندارن !!!! و تازه تهمتن بهشون میزنن ملت !!! ولی بسیار انسان های خوبین که اوضاع مالی خوبی ندارن،،، نمیدونم شاید حداقل من اینجوری فکر میکنم…

    میخوام بگم موفقیت شغلی ربطی به پول ندارد!!!

    پس برمیگردیم به باورها !!!

    شما میگی همه چی رو راحت به دست میاری.. خیلی طبیعی ثروت و نعمت و خوشبختی میاد تو زندگیتون !!!

    شما خلاف جهت اب شنا نمیکنی … شما موافق جهت اب شنا میکنی.. اجازه میدی جریان هستی و جریان اب شما رو به مقصد ببره و اصلا اهل تقلی نیستید !!! انگار که سوار بر یک ققنوسی شدید و اون شما رو میبره.. خیلی رها هستید در رسیدن به خواسته هاتون !!! روی شانه های خداوند میشینید !!!

    خیلی خوب اجازه میدید خداوند هدایتتون کنه !!! یعنی نمیدونم چطوریه که شما چطوری اینقدر تسلیم هستید در برابر خداوند ؟؟!! چطوریه که اینقدر اعتماد دارید به خداوند ؟؟؟ چرا من نمیتونم این اعتمادرودر خودم ایجاد کنم ؟؟ و به این حد از رهایی برسم !!!! میخوام همه چی رو به زور و تقلی به دست بیارم !!!! ولی شما انگار خدا کا رو زندگیش رو ول کرده فقط داره به عباس منش حال میده !!!

    میگم انگار مثللا خدا ققنوسه بعد شما تنها کاری که میکنید سوار بر ققنوس میشید میبره شما رو بهتون حال میده !!!! میبرتت هر کجا دلش خواست !! و تو باهاش لج نمیکنی،،، زور و تقلی نمیکنی میگی من تسلیمم.. من اصلا کار ندارم هر جا دلت خواست برو و به من حال بده..

    چطور به این حد از تسلیم بودن برسم ؟؟؟

    چطور به این حد از رهایی برسم ؟؟

    چطور به این حد از اعتماذ به نیروی رب برسم ؟؟

    چطور خدا رو رفیق و شفیق خودم بدونم و با خدا سر جنگ و دعوا و دشمنی نداشته باشم ؟؟

    وقتی زندگی ادما رو نگاه میکنم میبینم که ادما به همه چیز اعتماد دارن الی تواناییشون.. الی خداوند….. با هر زر و زوری دنبال پارتی و اشنا میگرذن !!! …. رو همه چیز حساب میکنن… از همه چیز میترسن… با هر تقلااا و پارتی بازی و رشوه و فلان و بهمانی دنبال اینن رییس بانک بهشون وام بده….دست به هر کار نادرستی میزنن برای پول… رو همه حساب میکنن الی خداوند…بحث میکنن..فحش میدن… حسادت میکنن.. دعوا میکنن…!!!! تهمت میزنن به مسئولین… انگ میچسبونن به مقامات.. دروغ میگن.. ناسزا میگن… غیبت میکنن…وووووو ولی نمیتونن به خداوند اعتماد کننن…..صبح تا شب پای فیلم و سریالن و اصلا هدفی و زسالتی ندارن…وووو

    و میگن ما خدا رو باور داریم !!!

    این چه باوریه اخه !!!

    هنوز نتونستم توی ذهنم خدا رو دوست خودم بدونم !!! بس که تو تمام زندگیم چرت و پرت دیدم و شنیدم !!!

    منم میخوام به این حد از رهایی برسم نسبت به خواسته هام !!! و اجازه بدم یک نیرویی برتر منو هدایت کنه !!!

    چرا رو ادما حساب باز کنم ؟؟

    چرا از ادما مشاوره بگیرم ؟؟؟

    چطور خودم رو به جریان هستی بسپارم ؟؟؟

    چرا با خدا یکی نشم ؟؟

    شاید با خدا یکی هستم ولی ذهنم و باورهام داره منو از خدا جدا میکنه !!

    چطور با قلبم وحدت پیدا کنم !!!

    و چطور از ذهن نجوا گرم دور بشم !!!

    چرا به جای اینکه از هزار نفر مشاوره بگیرم از یک نیروی واحد مشاوره نگیرم !!!

    چرا از قلبم مشاوره نگیرم !!!

    چرا روی قلبم حساب باز نمیکنم و قبولش ندارم !!!

    یعنی اینقدر نسبت به خودم و توانایی هام و خدای خودم بدبین هستم !!!

    چطور قائم به ذات باشم …نه قایم به غیر ؟؟؟

    تمام زندگیم دیدم که ادما رو همه چی حساب باز میکنن ..

    من روی چی حساب باز کنم ؟؟

    چطور فقط روی خداوند حساب باز کنم ؟؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1993 روز

    به نام الله،به نام عشق، به نام آنکه جز او معبودی نیست❤️

    خداوندم ممنونم ازت که من و هدایت کردی به این فایل ممنونم ازت که من و لحظه ای به حال خودم وا نمیذاری و همواره در حال هدایت منی ❤️ممنونم ازت که گاهی بهم این لطف و میکنی و میذاری که من متوجه هدایتت بشم و بیشتر سپاسگزارت❤️

    خدایا ممنونم ازت که این روزا که تمرکزی دارم روی یه سری باورها کار میکنم قشنگ تو ذهنم میاری الان برو قللن فایل و ببین یا ااینکه هدایتی یه فایلی رو میبینم و میبینم که چقدر تاثیر داره توی تقویت باورسازیم…عشقت اینقدر واضحه که نمیتونن چیزی بگم واضحه که خیلی زیاد دوسم داری و همش دوس داری من بیستر و بیشتر پیشرفت کنم پس اگر جایی پیشرفت نمیکنم یعنی من خودم خودمو محدود میکنم وگرنه تو همواره داری همه کار میکنی تا من به اهدافم نزدیکتر بشم..

    معبودم تو توانایی و من از جنس تو، تو پر اژ عزت نفسی و مناز جنس تو، تو پر از میتوانمی و من از جنس تو، پس مانع چیه مشکل چیه من که به همه چیز رسیدم!آره اگر با تو یکی بشم به همه چیز میرسم اگر به اصل وجودی خودم نزدیک و نزدیکتر بشم، اگر دوری کنم از هر آنچه از جنس حس تو نیست، تو آرامشی و عشق، تو ایمانی و امید…❤️

    بهم کمک کن که روز به روز نردیکک تر به اصلم باشم،نزدیکتر به تو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محمد علی گفته:
    مدت عضویت: 3721 روز

    سفر نامه فصل اول – روز شانزدهم

    درود بر خدای بی منتها

    درود و اردات خدمت استاد عباس منش و مریم بانو

    و همه دوستان ، هم فرکانسی ها و همسفران عزیرم

    💕

    خدای رو بی نهایت شاکرم ، که امروز هم با دیدن این بخش از سفرنامه انگیزه بیشتری برای ادامه دادن حرکت در مسیر خوشبختی و سعادت در زندگی و دنیا رو به من عطا فرمود.🙏

    ⭐خواسته شما از زندگی چیه ؟ چه چیزهایی رو تو زندگیتون میخواهید داشته باشید ؟ جوابی که همه ما در پاسخ به این سوالات میدیم اینه که من سلامتی، ثروت، داشتن اعتماد به نفس ، داشتن روابط عالی در همه زمینه ها و موفقیت همه جانبه رو میخوام.

    ⭐ اما تنها یه روشه که میتونه ما رو به همه این خواسته ها برسونه ؛” تغییر شرایط زندگی و رسیدن به تمام خواسته ها، فقط و فقط با تغییر طرز تفکر و ایجاد باورهای مناسب با اهداف ، امکانپذیر است و بس”.

    باورهای قدرتمند کننده:

    من به این دنیا اومدم تا در نهایت ثروت ، سلامتی ، آرامش و خوشبختی زندگی کنم.

    خداوند رحمان به اندازه باور لیاقت من ، سخاوتش رو به زندگی من جاری میکنه.

    خداوند قادر به اندازه باور عزت نفس من ، از من تو این دنیا حمایت میکنه

    بار الهی بی نهایت شکرت بابت آسانی و راحتی روش و مسیر رسیدن به خواسته

    بار الهی دلی شاد ، روانی پاک و تنی سالم در طول زندگی ، برای هم سفرمانم آرزومندم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: