کلیپ انگیزشی شماره ۲ | "درمان سگ سیاه افسردگی" - صفحه 11
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2014/07/sage-siah7.jpg
400
510
مدیر فنی
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
مدیر فنی2014-07-10 22:07:472022-05-03 10:38:09کلیپ انگیزشی شماره ۲ | “درمان سگ سیاه افسردگی”شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم و مریم جان شایسته و همه دوستانم
✍🏻وقتی به این فایل گوش میدادم
به اون روزایی فکر کردم که سگ سیاه چقدر بزرگ بود و پررنگ تو زندگیم و شاید من الان اینو بهتر میفهمم
سگ سیاه تو زندگی من
احساس ناامیدی بود
احساس بی ارزشی
احساس پوچی
احساس وابستگی
احساس خلاهای عاطفی
احساس نگرانی
و این یعنی افسردگی یعنی حال بد
الان میتونم بگم چقدر زندگی میتونه متفاوت باشه اگه ما بدونیم زندگیمون دست خودمونه
اون روزا و سالها بدترین روزای من بود ولی با وجود اون تضادها بود که از خدا کمک خواستم و خدا هدایتم کرد به این مسیر
✍🏻اون روزها همه انرژیم صرف کارایی شد که خود واقعیم اونو نمیخواست برای جلب نظر مردم بود،
بجای عشق پر بودم از خلا
اون روزا خوشبختی بقیه اذیتم میکرد
نه تنها خودم شاد نبودم بلکه شادی بقیه برام مسخره بود
خیلی عصبی بودم و بقیه رو مقصر میدونستم
خدا برام هیچ معنی نداشت بجز کسی که منتظر با خوندن نماز منو ببره بهشت و با رعایت نکردن حجاب ببره جهنم
همش تقلید بود و شرک
به این فکر میکردم که زندگی چقدر پوچ و بیهوده س
از حرکت کردن متنفر بودم و بی حوصله بودم
ولی حالا راه افتادم میدونم خیلی لنگ میزنم ولی توی مسیرم
✍🏻استاد جانم الان که دارم مینویسم تمام وجودم با عشق داره براتون مینویسه که من سگ سیاه رو زیاد اطرافم نمیبینم یجورایی خیلی کمرنگ شده اگرم بیاد سعی میکنم اینقدر رو خودم کار کنم تا ازم عقب بیفته
استاد جانم جای همه ی اون نگرانی ها و زشتی ها رو عشق و امید گرفته
میدونم حال خوبم به صورت تکاملی بهتر و بیشتر میشه
ولی من راضی و خوشحالم از این تغییر درونی از این حال کمی بهتر
✍🏻کم کم یاد گرفتم که تنها کسی که میتونه برام کاری بکنه فقط خداونده و باید خودمو تغییر بدم باید برای بهتر زندگی کردن یجور دیگه فکر کنم
✍🏻با کنترل ذهن با توجه کردن به زیبایی ها و نعمت های زندگیم،با سپاسگزاری برای داشته هام میتونم به احساس بهتر برسم و با ایمان و امید ادامه بدم تا خوب زندگی کردن رو یاد بگیرم.
من هنوز اول مسیرم و خیلی جای کار دارم
اما امید زیادی دارم پس با توکل به خدا و کمک عشق ترین استاد راهنما ادامه میدم.
❤️استاد جان شما نماد خوب زندگی کردنی،
خدا شمارو برای ما حفظ کنه.
به به بسیار لذت بردم خیلی خیلی عالی بود. ای ولی ببخشید بنام خداوند مهربانم.تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ای تنها قدرت مطلق من❤استاد عزیز بسیار ممنونم ک منو در راه تغییر دیدگاهم و تغییر زندگیم کمک کردین😍چ بسیار درسهایی ک ازشما یاد گرفتم و الان منو ب فردی متفاوت از سالهای پیش تبدیل کرده.واقعا این کلیپ منو یاد خودم و وابستگیهام انداخت ک چقدر اذیت میشدم اما الآن با بکار گیری آموزشهای شما و مادام یادگیری آموزشهای شما بسیار متفاوت تر عمل میکنم دوستت دارم خداجونم مرسی ک اینقدر کمکم کردی و مسیر درست و عالی رو نشونم دادی .تو بهترینی ای عزیز ترینم ❤
به نام خالق زیبایی ها.
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی..
به راستی که این سگ سیاه رو همه امون داریم و شاید از وجودش هم خبر نداریم…
به نظرم این سگ سیاه همون نجواهای شیطانی هست و اگر نتونیم بر آنها غلبه کنیم کم کمدر تمام وجودمان رخنه میکنند و ما رو بی ارزش و بی لیاقت نشون میدن،تا جایی که دیگه مجبوریم خلا های درونیمون رو با اعتیاد و موادمخدر پر کنیم،تا بلکه ساعتی از دست نجواهای شیطان راحت باشیم..
اما این بدترین کاری است که برای تسکین خود انتخاب کرده ایم چون دوباره به قعر فرو رفتیم..پس چقدر خوبه قبل از اینکه مدامبه قعر بریم خودمون رو پیدا کنیم قبل از اینکه این سگ سیاه درونمون بزرگبشه جلوی نجواها رو بگیریم و به خداوند متوسل شویم و از دستانش که روی زمین هستند راهنمایی بخواهیم…به امید درمان سگ سیاه…
متن کامل فایل ارزشمند “کلیپ انگیزشی شماره 2” تقدیم به دوستان عزیز هم فرکانسی:
من یه سگ سیاه داشتم به اسم افسردگی.
هروقت این سگ ظاهر میشد من احساس بی ارزشی می کردم و زندگی به نظرم خیلی خسته کننده می رسید.
اون ممکن بود در هر زمان و مکانی بی دلیل ظاهر بشه.
سگ سیاه از لحاظ ظاهری منو پیرتر از سن و سالم کرده بود.
وقتی همه ی دنیا در حال لذت و شادی بودن من فقط می تونستم زندگی رو از دریچه ی تاریک سگ سیاه ببینم.
کارهایی که قبلا خیلی برام شادی آور بودند ناگهان همگی با حضور اون لذتشون رو از دست دادند.
سگ سیاه می خواست که اشتهام رو کور کنه.
اون باعث شده بود تمرکزم رو همیشه از دست بدم و حافظه ام به شدت بد عمل میکرد.
هرکاری می خواستم انجام بدم و هر تغییری که ایجاد کنم اون به شدت مقاومت میکرد.
اون همیشه در میون جمع اعتماد به نفس منو نابود میکرد. بزرگترین ترس من این بود که مردم پشت سر من حرف بزنن و منو قضاوت کنن.
همیشه مراقب بودم که کسی اونو نبینه. چون باعث آبروریزی من میشد و مخفی کردن اون انرژی زیادی رو از من میگرفت. اینکه مجبور باشی همیشه دروغ بگی و مخفی کاری کنی واقعا حس بدیه.
سگ سیاه باعث میشد که همه ی افکار و حرفام منفی باشه.
اون منو بداخلاق میکرد و باعث میشد افراد از بودن با من احساس بدی پیدا کنن.
اون احساس عشق رو به کلی در من نابود کرده بود.
اون بیشتر از همه دلش میخواست که هرروز با بدخلقی و افکار منفی بیدار بشم و همیشه به یاد من مینداخت که قراره چه روز سخت و کسل کننده ای داشته باشم.
بودن یک سگ سیاه درزندگی به معنای کمی ناراحت بودن، دلگرفته بودن یا بی حوصلگی گذرا نیست. بلکه بسیار بدتر و مجموعه ای از تمام احساسات ویرانگره.
هرچه سنم بالاتر میرفت، بزرگتر و بزرگتر میشد و به تدریج دیگه همیشه با من بود. من سعی کردم با هر ابزاری اون رو از خودم دور کنم، اما اون به راحتی بر من غلبه میکرد و شکست خوردن از اون باعث میشد دفعه های بعد تلاش کمتری برای پیروز شدن بکنم و همین باعث شد که من سراغ مواد مخدر و الکل برم که واقعا اوضاع رو بدتر کرد.
عاقبت من به طور کامل در تنهایی خودم غرق شدم.
سگ سیاه زندگیمو ازم گرفت.
وقتی تو همه ی خوشی های زندگی رو از دست میدی کم کم این سوال برات پیش میاد که اصلا زنده بودن چه فایده ای داره؟
خوشبختانه اینجا زمانی بود که من از افراد متخصص کمک گرفتم. این اولین قدم بهبودی و یک نقطه ی عطف بزرگ برای تغییر در زندگیم بود.
من یاد گرفتم مهم نیست کی باشی. سگ سیاه باعث دردسر میلیون ها نفر شده و احتمال دچار شدن به این مشکل برای همه یکسانه و من فهمیدم که هیچ قرص و داروی جادویی وجود نداره که به من کمک کنه.
من نیاز داشتم که باورهامو تغییر بدم و از دریچه ی دیگه ای به زندگی نگاه کنم.
همچنین من یاد گرفتم که اگر صادقانه احساساتم رو با اطرافیان در میون بذارم خیلی بهتر میتونم تغییر کنم.
از همه مهم تر من یاد گرفتم که به جای ترسیدن از سگ سیاه، به اون آموزش هایی بدم.
هرچقدر که ذهن شما خسته تر و شلوغ تر باشه توانایی شما کمتر میشه. پس من یاد گرفتم که چگونه ذهنم رو آروم کنم و فهمیدن این حقیقت که ورزش منظم از هر دارویی برای افسردگی موثرتره به من خیلی کمک کرد.
پس قدم بزنید، بدوید و بذارید که سگ سیاه از شما عقب بیفته.
دفترچه ای تهیه کنید و سعی کنید که چیزهایی که به خاطرش سپاسگزار هستید رو تو اون یادداشت کنید و به خاطر اونها از خداوند تشکر کنید. این کار واقعا کمک بزرگی میکنه.
مهم ترین موضوعی که باید بدونید اینه که مهم نیست چقدر اوضاع روحیتون خرابه. اگر خودتون رو در مسیر درست قرار بدید و باورهاتون رو تغییر بدید روزهای سیاه سگی خواهند گذشت.
نمی تونم بگم از وجود سگ سیاه خوشحالم اما اون برام معلم بزرگی بود. اون منو مجبور کرد که زندگیمو دوباره ارزیابی کنم و اون رو از نو خلق کنم.
من یاد گرفتم به جای فرار از مشکلات بهتره اونا رو حل کنم.
سگ سیاه ممکنه همواره بخشی از زندگی من بمونه اما دیگه هرگز اون هیولای سابق نیست. ما باهم کنار اومدیم.
با ایمان، آگاهی، صبر، انتظارات مثبت داشتن و شوخ طبعی میتونیم بدترین سگ های سیاه رو درمان کنیم.
اگر دچار مشکل هستید هرگز از کمک خواستن نترسید. کمک خواستن به هیچ وجه مایه ی خجالت نیست. تنها چیزی که مایه ی خجالته، از دست دادن یک زندگیه.
🌹سلام وصدتا سلام پریسای عزیز🌹
خیلی ممنونم ازت که زحمت کشیدی و متن کامل رو برامون نوشتی🌹تحسینت میکنم قدردان زحمتت هستم حتما پاداش این کاری انجام دادی رو دریافت خواهی کرد واین تمرکز وتوجهت به این متن الهام بخش بود🌹 وبرات بهترینها رو آرزو میکنم🌹
خدایا سلام خدای من سارینام و دارم با قلبم باهات صحبت میکنم خدای من، من میترسم خیلی هم میترسم از این سگ واقعا میترسم خدای من این سگ تو وجود من خیلی بزرگ شده خیلی زیاد عملا منو به سجده در آورده. خداجون این سگ سال هاست با منه. خداجونم اولش میگفتم امروز حالم بد به این دلیل.فردا حالم بد به فلان دلیل.الان حالم بده به این دلیل که منتظر رسیدن به فلان هدف هستم بعدش حالم عالی میشه.اما الان که نگاه میکنم من ۳_۴ ساله که واقعا حالم بد هست زمان زیادی هست که واقعا تنهام الان تو اوج جونیم هستم خداجون
اما هیچ لذتی ازش نبردم عمرم میگذره و هر سال با نفرت سال قبل یا سال های قبل شروع میکنم
گاها حس میکنم که مرده باشم بهتره تا اینکه زنده ای و کیفیت زندگیت اینجوریه خدایا من از این سگ از اون لحظه که میاد و چند روز منو زمین گیر میکنه میترسم خداجونم میدونی چند قدم تو کار هام جلو میرم بعد کیلومتر ها به عقب میرم .خداجونم اخم رو صورتم ۳ ساله که نشسته خداجونم دوست هامو از دست دادم دیدی؟ منی که انقدر دوست داشتم همشونو از دست دادم و ۳ ساله که به معنی واقعی تنهام خدایا فک میکردم که مثلا امروز حالم بده امروز عصبیم اما به خودم اومدم دیدم هر روز زندگیمه و به خودم اومدم دیدم که سال ها شده که هست با من
کار هایی که میکنم واسم مثل یه مسکن کو تاه مدت هست من مسکن نمیخوام من راه حل میخوام چون رو کار کردن رو خودم استمرار ندارم پس مسکن وار استفاده میکنم از آگاهی ها کوتاه مدت اما همین حالت هم کلی درد داره چون حال خوبو تجربه میکنی اما موقت و فردا دوباره درد میکشی
خدایا یادته چقدر لذت میبردم از یک سری کار ها تیکه تیکه از بین رفت و الان از انجام اون کار ها لذت نمیبرم کلا بد اخلاقم و اون حس که سعی میکنم بخندم و جوک بگم وقتی با ادم ها طرفم حتی راجب روزمره آم دروغ بگم که کسی نبینه که این سگ سیاه دارم خداجون دیدیی چه عادت بدی رو پیدا کردم و دارم ادامه میدم فقط چون زمان کوتاهی حالم خوبه همین..قبلا من وقتی میدونستم چیزی ضرر داره منطقم بهم اجازه نمیداد که انجام بدم اما الان این عادت بد به شدت مخرب رو مدت هاست که دارم انجام میدم خداجونم سال هاست حالم بده و ترسناکه
خداجونم میگم اگه بمیرم مهم نیس میگم که چرا زنده ام؟چرا نمیمیرم
خداجون از اخم و حالت چهره هر روزم بدم میاد
خداجونم به خودم و سلامتی اصلا نمیرسم و میزارم داغون بشم. خداجونم خیلی حس های خوبو نتونستم تا الان تجربه کنم چون خودمو لایق عشق نمیدونم آماده ارتباط برقرار کردن
خداجونم هر تصمیمی که میگیرم انجام نمیدم و پیش نمیرم حتی وقتی که زیبا ترین اتفاق جلو چشم میاد و فقط یه کم تلاش میخواد رسیدن بهش رو بر میگردانم و میرم اتفاقی که همه آرزوشو دارن من حتی اون ۵ قدم برنمیدارم که برم بهش برسم
خداجونم سارینا داره نابود میشه تو اوج جوونیش داره از دست میره خداجونم کمکم کن دیگه خیلی حال بدم طولانی شده خداجونم میترسم و از اینکه زندگی تجربه نمیکنم از اینکه این روز ها هیچ وقت تکرار نمیشه خشم دارم
چقدر زور میزنم که بقیه نگن افسرده ام .پیش خودم فک میکنم که الان راجب من چی میگن میدونن که ماه هاس از خونه بیرون نیومده ام به بهونه درس خوندن و…اینکه چون میخوام به فلان هدف برسم پس باید سخت تلاش کنم و بعد ۳ روز ول میکنم و عملا فقط خودمو تو خونه زندانی میکنم وقتایی که نمیخونم حالم بد هست که اره چون نخوندی عصبانیم ..وقتایی که میخونم خالم بد میشه میگم که خودتو تو خونه زندانی کردی و عمرت داره میره و…
خدا جونم راه حل چیه من دارم میمیرم ..سارینا داره میمیره
خداجونم من همش تو ذهنم بود که حتما باید قرص بخورم اما نمیخوام وو..اما الان استاد گف اصلا قرص راه حل نیس خداجونم استاد میگه برو پیش متخصص منم عضو سایت شدم و یه تراپیست هم دارم نمیدونم منظور استاد از متخصص آیا چیز غیر اینه؟
خداجونم استاد میگه منظم ورزش کنم بیا باهم انجامش بدیم باشه؟
خدایا میخوام یاد بگیرم تربیتش کنم میخوام کوچیکش کنم
میخوام بتونم زندگی کنم خدایا
خداجونم استاد میگه شکر گذاری بنویسم
خداجونم من با این سگی که نمیزاره جلو برم چجوری این کار ها رو انجام بدم ؟
خداجونم نمیخوام هر روز زندگی فقط بگذرونم و منتظر شب باشم
خدایا هر تصمیمی که میگیرم حس میکنم که از پسش بر نمیام
من موفق نمیشم من هیچ کار نمیتونم با موفقیت انجام بدم خداجون کمک میخوام
خداجون استاد میگه همه میتونن دچار سگ سیاه بشن
خداجون استاد میگه که ذهنم اروم کنم مدیتیشن کنم
خداجون استاد میگه قدم بزنم و بدو ام
خداجونم استاد میگه هرچقدر حالت بد باشه اگه مسیر درست پیش بری و باور هاتو درست کنی حالت خوب میشه خداجونم استاد میگه که کمکم میکنه خودش گفته
استاد بهم کمک کن به کمکت نیاز دارم استاد یه زندگی داره از بین میره خداجونم کمکم کنین
میخوام زندگی کنم میخوام شاد باشم میخوام آرزو داشته باشم و تلاش کنم و حس کنم میتونم به آرزو هام برسم میخوام دوست های زیادی داشته باشم
میخوام عاشق بشم و عشق تجربه کنم
خدایا میخوام حس موفقیت داشته باشم اون حسی که میگی من میتونم از پس انجام این کار بر بیام اون حسی که میدونی اگه بخوای میرسی به خواسته ات مثل ۱۰ بار قبلی که تونستی
خداجونم کمکم کن استاد کمکم کنین سارینا واقعا کمک میخواد
سلام به استاد عزیزم ای خدا الان هدایت شدم به این قسمت از سایت این کلیپ انگیزشی برام اومد دقیقا من چندین سال با این سگ سیاه زندگی کردم سگ سیاه من مواد مخدر و وابستگی به جنس مخالف بود چندین سال جسم روح من از من گرفته بود همیشه آرزوی مرگ میکردم چندین بار خودکشی وغیره واز روی ناچاری از خداوند کمکت خواستم چون تا دم مرگ رفتم و خداوند کمکم کرد الان ۱۰ سال هیچ گونه موادی مصرف نکردم خدایا شکرت ولی بازهم نتونستم سگ سیاه رهایش کنم بد اخلاق بودم افسرده وحال خوبی نداشتم نظر مالی حالا مواد و وابستگی نبود من دنبال حال خوب بودم که دوسال پیش با شما آشنا شدم نمیدونی چه معجزه های اصلا من یک مصطفی دیگه شدم به چیزهایی هدایت میشم واز زمانی که با خودم و خداوند آشتی کردم اتفاقهای خوب در زندگی من رقم میخوره استاد عزیزم سپاسگزارم همین تجربه نوشتم هدایتی بود ممنون تجربهاتون که افکار من راعوضکرد که بتونم دستم در ست خداوند باشه و زندگیم را خودم تغییر بدم و امروز یا الان متوجه شدم که سگ سیاهی نمی بینم به قدر کوچک شده که نمیبینم عاشقتم زیاد😘😘😘
سلام به استاد و دوستان عزیزم
الاان ک فیلم را دیدم خداروشکر سگ سیاه در زندگی ام بسیار بسیار کوچک و ضعیف است ،
اما زمانی را بیاد دارم که آن سگ سیاه بسیار بزرگ و قدرتمند شده بود و من در حال تجربه روابط بد با اطرافیانم و هزاران مشکل دیگر بودم از جمله ناامیدی و پذیرش سرنوشت بد!!!!
به روشنی دلیل بزرگ شدن آن سگ و بعد از چند سال ضعیف شدن آن را میدانم .
زمانی با افرادی همنشین بودم ک همواره از مشکلات بزرگ و کوچک زندگیشان میگفتند و این باعث شد من هم در زندگی ام به دنبال مشکلات بگردم و با آن ها همکلام شوم
خیلی زود متوجه مشکلات شدم و توجه زیادی به آنها داشتم و آنها روز به روز بزرگتر و بزرگتر شدند و وقتی که خدا به دعاهایی
که همراه گریه و زاری بود پاسخ نمیداد ، نا امید هم شدم .
چیزی در درون من میدانست که چیزی اشتباه است و زمانی ک با افراد دیگری نیز دوست شدم ، افرادی ک مشکل داشتند اما درمورد آنها صحبت نمیکردند کم کم راه را یافتم و توجه به مشکلات کم شد و جهان با جداکردن من از افرادی ک غر میزدند و تحکیم دوستی ام با افرادی ک کمتر از مشکلات میگفتند باعث شد زندگی ام خود به خود بهبود یابد .
خیلی زود و از طریق های مختلف با سپاسگزاری و مثبت اندیشی آشنا شدم و اینها چیزهایی بودند که من از درون دنبالشان بودم و از آنها لذت میبردم به مرور و بدون اینکه من کاری کنم انسان هایی مناسب وارد زندگی ام شدند و انسان های نامناسب از من جدا شدند .
در نهایت من با سایت آشنا شدم و راهی را یافتم که درونم با آن ارام گرفت و همه مسائل زندگی ام به طرز معجزه اسایی بهبود یافت از جمله روابط ، ثروت ، سلامتی ، انگیزه و….
تا به امروز من هزاران بار از راه منحرف شدم اما کوتاه بود و دوباره به راه اصلی زندگی برمیگشتم چون من راه را یافته بودم .
دیدن این فیلم و آشنایی با آن سگ سیاه برای همه مفید و ضروری است حتی اگر به لطف خدا و باورها و دیدگاهمان آن سگ برای مان بسیار کوچک باشد ، چون بهتر میتوانیم دیگران و رفتارهایشان را درک کنیم و دلیل رفتار های خودمان را نیز بدانیم.
با تشکر از گروه عباسمنش دوستداشتنی .
سلااااام🥰
استاد نمی دونم امروز چندتا فایل دیدم، نمی دونم چطور ازتون تشکر کنم، نمی دونم چطوری احساسمو بیان کنم،، استاد شما فوق العاده اید ، فوق العاده
واقعا تحسینتون می کنم استاد و خدا رو شکر می کنم بابت همه ی عشقی که نثارم می کنه
چقدر فایل قشنگی بود،، واقعا هر سختی ای که پیش میاد نشان دهنده ی اینه که مسیر رو داری اشتباه می ری، ی جور آلارمه که به خودت بیا، یعنی به واسطه ی ناخواسته ها،، خواسته ها نشان داده شود،، اگر متوجه بشی که همه چیز به آسانی تبدیل میشه( بعد از هر سختی، آسانی ست) اگر متوجه نشی اون سختی هی بیشتر و بیشتر میشه و تبدیل به افسردگی، بیماری، خشم و نفرت و …
فقط با احساس خوب است که سختی وجود نخواهد داشت یا به عبارتی اگر به اون سختی یک پله برای رسیدن به خواسته هات نگاه نکنی و خودت رو در فرکانس مثبت نگه داری
به مسیری که پیش گرفتی، به خودت، به خدای خودت، به نشانه های الهی، به قانون های بی تغییر هستی ایمان قوی داشته باش و به خودت قول بده، حواست به ورودی های ذهنت باش تا با نکات مثبت تغذیه شود و تو را به آرامش برساند😍😍😍
به نام خالق هدایتگرم
سلام به استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی متعهد
من بر طبق کنجکاوی ام به این فایل رسیدم و دانلود کردم و بری اولین بار دیدم. جالب بود… شنیدن صدای استاد، دیدن مسیر رشد و خدمت های صادقانه استاد در غالب یک کلیپ دوبله شده و از یک منظر جدید به در صلح بودن با خود نگاه کردن…
این سگ سیاه منو یاد نجواهای ذهن انداخت که ما رو از حرکت وامیداره یا باعث ترس و تردیدها و نگرانی هایی در وجودمون میشه که ناشی از باورهایی هست که ریشه در عزت نفس و اعتماد به نفس مون داره انگار…
این جمله کلیپ که میگفت با ظاهر شدن این سگ احساس بی ارزشی میکنیم… من از خودم این سوال رو پرسیدم آیا موضوعی هست یا چیزی هست که به من احساس بی ارزشی بده؟ اصلا چقدر من احساس ارزشمندی میکنم…
بنظرم بی پول بودن و کار نداشتن و بی تحرکی برای من یک سگ سیاه و یک ترمز و نجوای ذهنی مخرب هست.
پس من دوباره باید زندگی ام را در این موضوع ارزیابی کنم و باید بپذیرم و با خودم به صلح برسم و باورهامو درباره کار و هدف و پول تغییر بدم یا تقویت کنم.
خدایا خودت هدایتم کن تا در مسیر صالحین و راه یافتگان هدایت شوم.
درود آفرین به شما تیم تحقیقاتی عباس منش
خداقوت استاد عزیز و بانو شایسته بزرگوار یار همیشه همراه استاد بعد از خدای مهربون.
امروز ۱۰ ۳ ۱۴۰۰ هستش ظهر ساعت ۱۳
من داشتم یکی از فایلهای استاد رو گوش میدادم در مورد اینکه قسمت من را به سمت نشانه ام هدایت کن .
و قرار بر این شد که تجربه امون رو بنویسیم
بعد از کلیک این قسمت.
من درگیر ی رابطه عاطفی هستم که دائم در حال قهر صلح هستش و الا در قسمت قهر هستیم. از خدای مهربان با تمام وجود خواستم هدایتم کنه به جای ک این چالش برطرف بشه خدایش لذت بردم فکرش نمیکردم به این کلیپ ختم بشه که تمام موارد چالشهای من داخلش هست خدایا شکر ازت ممنونم ک راه خیر شر الهام میکنی عاشقتم من از این کلیپ فهمیدمکه تمام چالش از ذهن بیمار و مسموم من سر چشمه میگیره
میدونید من روزی ک آشنا شدم وارد رابطه شدم گفتم بهتر شمارش حفظ نکنم که احتمالا بعدآ به مشکل برمیخورم وقتی شمارش پاک کردم دیگ راهی برای برگشتن نداشته باشم
با این نیت وارد رابطه شدم که مطمعنآ ی روز جدایی میاد و اون روز رسید
من تمام توجه ام به نکات منفی بوده من تمام انرژی رو صرف تغییر داد اون کردم
من سعی کردم و میکنم که اون رفتاری رو داشته باشه که من دوس دارم
که معمولن اینطور نیست
و این کلیپ بهم فهموند که باید با منفی بافی خدافزی کنی باید دیدگاه مثبت نگری داشته باشی
بیشتر عملگرا باش تا حرف
ایمان عملی داشته باش
تا حرف مفت
تمرین رو انجام بده
نکات مثبت توجه کن
ورزش کن
با نشاط باش
از این که سایت عباسمنش و این همه منابع قوی داری لذت ببر خدارو شاکر باش
بیشتر عمل کن کمتر حرف بزن
نمیخواد به همه بگی عباسمنش کیه چی میگه چکار کنید که رابطهاتون بهتر بشه چطور پول بیشتر دربیارین در صورتی که خودت هیچ کدوم نداری
اینقدر انرژی صرف تغییر دادن ملت نکن
پیش دیوار انکار قرار نگیر
با تمام وجود خدارو شاکرم که میتونم این مطالب رو بنویسم این اگاهی دارم
این سایت هست
این مسیر زیبا رو میشناسم
و از خدا میخوام کمک کنه راه درست برم و بیشتر عملگرا باشم
خیلی ممنونم از سایت عباسمنش و دست اندر کاران بزرگوار
خیلی گلی استاد عباس منش
گل همه اساتید موفقیتی 😍😍🤗🤗