یکی از بزرگترین موانع ذهنی بر سر راه موفقیت مالی، این باور است که:
هرگز نمی شود هم ثروتمند بود و هم انسانی با خدا و معنوی.
قول می دهم تا زمانی که این باور در ذهنات خانه دارد، هرگز اجازه ورود ثروت به زندگیات را نخواهد داد. زیرا ناخودآگاه تو، بسیار مواظب است که انسان خوبی بمانی. به همین دلیل ایدههایت درباره موفقیت مالی همیشه به سمت و سویی پیش میرود تا آنقدرها موفقیت مالی کسب نکنی که بخواهد تو را از خدا دور کند یا انسان ظالمی بشوی.
این باورسالها مرا در فقر نگه داشت. به محض اینکه یک پله به استقلالِ مالی نزدیک می شدم یا پس اندازی می داشتم، به طرز عجیبی آن پول خرج و دوباره فرسنگ ها از استقلال مالی دور می شدم.
من سالها با این باور زندگی کردم. خیلی خوب آن را می شناسم. خیلی خوب می دانم که از چه روزنه هایی وارد می شود و چگونه بدون توجه به اینکه چقدر برای رسیدن به موفقیت مالی تلاش می کنی، هشتات را گرو نُهات نگه می دارد. همانگونه که سالها مرا در فقر نگه داشت. به محض اینکه یک پله به استقلالِ مالی نزدیک می شدم یا پس اندازی می داشتم، به طرز عجیبی آن پول خرج و دوباره فرسنگ ها از استقلال مالی دور می شدم.
اما وقتی درباره خداوند و قوانینش به شناخت بهتری رسیدم، نه تنها منافاتی میان ثروتمند بودن و با ایمان بودن ندیدم، بلکه فهمیدم، برای رسیدن به معنویت، راهی به جز تجربه مادیات نیست.
فهمیدم تنها زمانی به خدا میرسم که وجودم از ثروت سیراب شود و فهمیدم تنها میتوانم با ثروتمند شدن، به گسترش جهان کمک کنم
تنها وقتی ثروتمند شوم میتوانم درباره عزیزانم سخاوتمندتر باشم.
تنها وقتی ثروتمند شوم میتوانم به جای حسادت، تحسین کنم.
تنها وقتی ثروتمند باشم طمع نمیورزم، نگران نیستم و ترس و غمی ندارم.
تنها وقتی ثروتمند باشم میتوانم به جای کارکردن برای پرداخت هزینهها، کاری را انجام دهم که عاشق انجامش هستم و دیدم که تمام این ویژگیها خداگونه است، پس ثروت نه تنها مرا از خدا دور نمیکند، بلکه خداگونهترم میسازد.
و سپس با تمام وجود، جهادی اکبر برای تغییر این باور به راه انداختم.
این باور آنچنان در تار و پود ذهن ما پیچیده و آنقدر در وجودمان ریشه دوانده که تغییرش تعهدی همهجانبه را میخواهد. ه همین دلیل بخش مهمی از دوره روانشناسی ثروت۱، را به شیوههای تغییر این باور پرداختهام تا با تغییر آن، درهایی از نعمت و برکت را به زندگیتان بگشایید.
این باور، تجسم شیطان است. زیرا اجازه نمی دهد فراوانی جهان، فضل خداوند و وهابیتش را ببینیم.
ببینیم که او بیشتر از ما می خواهد ثروتمند باشیم.
ببینیم که باران رحمتش همیشه جاری است و همهمان به یک اندازه به این بارانِ نعمت و ثروت دسترسی داریم.
تلاشهای ذهنی من برای تغییر این باور جواب داد. همان تلاشهایی که نکته به نکته در دورهی روانشناسی ثروت۱ توضیح دادهام. در حقیقت این دوره شامل تمام راهکارهایی است که برای تغییر باورهای فقر آفرین و ساختن باورهای ثروتآفرین بکار بردهام.
برای تغییر این باور باید جهادی اکبر به راه اندازی اما نتیجه ارزشش را دارد زیرا درهایی از نعمت و ثروت را در زندگیات میگشاید و آنقدر ثروت وارد زندگیات میشود که با تمام وجودت آیه ” وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى” را تجربه نمایی. همانگونه که من و خیلیها که این مسیر را رفتهاند، تجربه کردهاند.
وقتی این باور تغییر می کند، خداوند آنقدر به شما ثروت می دهد تا بی نیازتان کند…
اکنون که می بینم توانایی تهیه هدیه ای ارزشمند برای خواهر هایم را دارم یا می توانم موقعیتی برای مادرم فراهم کنم که بدون هیچگونه نگرانی بابت هزینه ها، به جاهایی که دوست دارد سفر کند یا چیزهایی را که دوست دارد، تجربه کند و مهم تراز همه، وقتی می توانم به شما درباره تأثیر تغییر این باور و استقلالِ مالی ای که پس از آن تجربه می کنید، آگاهی و انگیزه بدهم، بیشتر درک میکنم که هیچ چیز در جهان، معنویتر از ثروتمند شدن نیست.
سید حسین عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD591MB50 دقیقه
- فایل صوتی باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود45MB50 دقیقه
سلام و احترام
روز بیست و پنجم از تحول روز شمار زندگی من
سپاس فراوان از استاد
این فایل طولانی و پر از نکته بود ، من خیلی فکر کردم که آیا این باور رو دارم که ثروتمند شدن باعث پست شدن و دوری از خدا میشه ؟ و به جوابی نرسیدم ،اما از فایل روز بیست و یکم ، اون باوری که استاد درباره ی ثروت گفتند رو هر روز تکرار میکنم که ثروت مند شدن با فضیلت ترین و معنوی ترین کار دنیاست و اگر من میخوام به خدا برسم باید ثروتمند بشم .
استاد فرمودند که از موفقیت هاتون بگید که موفقیت های بیشتری رو کسب کنید ، جهان شما رو به موفقیت های بیشتر هدایت کنه ، راستش من تازه تو این مسیر هستم و چیز خاصی نیست فقط اینکه کانال تلگرامی آموزش طراحیم تو این ماه دو تا فالوور گرفته و خب خوشحالم کرد
و اینکه دیروز دارویی که باید میگرفت بدنم تو بخش انفوزیون بیمارستان باعث واکنش بدنم شد یک لحظه احساس مرگ کردم پنج ساعت اورژانس بیمارستان بستری شدم تا اوضاع بهتر بشه و امروز دکترم امپولم رو عوض کرد تا ببینیم چطور جواب میده و احساس کردم این نکته ی مثبت هست و موفقیت شاید باشه برای جسمم ، و شاید اتفاق دیروز باعث شد من هدایت بشم به این دارو
هر روز تکرار میکنم که بدن من به هیچ دارو و آمپول خاصی نیاز نداره ، بدنم کاملا سالم هست و هیچ نگرانی بابت بدنم ندارم خودش خودش رو ترمیم میکنه ، تمام پزشکان متخصص در جان و تن من حضور دارند ، پادتن هایی دارم از جنس خداوند ، خداوند در تک تک سلول های من حضور داره ، من توانایی های بالایی در کسب موفقیت دارم پس میتونم در این مورد هم به موفقیت برسم به سلامتی کامل ،
در مورد هجرت هم کاملا صحبت استاد رو درک کردم ، ما در همین تهران با اینکه آپارتمان برای خودمون بود از اول بارها جابه جا شدیم و همه مخصوصا خانواده همسرم ناراحت بودند که شما چرا اینقدر خونه تون رو میفروشید و دوباره یک خونه ی جدید میخرید وام میگرفتیم و میگفتند شما همش خودتون رو به خرج میندازید ، خوب ما برای شرایط بهتر این کار رو میکردیم خونه بد نبود و ولی خب دوست داشتیم بهتر باشه ، به لحاظ منطقه ای خیلی رشد نکردیم اما خب وقتی با هر خونه قبلی مقایسه میکنم میبینم امکاناتی در این آپارتمان هست در آپارتمان های قبلی نبود و این یعنی این تغییر ها رشد داشت واسمون . اینم یک جور هجرت به نظرم در مقیاس خیلی کوچکتر هست ،اما واقعا جواب میده ، خیلی حس خوبی داره و اصلا هیچ وقت به اون مکان قبلی وابسته نشدم و ترس نداشتم ، که جای جدید چطور خواهد بود یادمه هشت سال پیش همسرم که در شرکت پارس خزر مشغول به کار بود برای اینکه در جاده مخصوص کرج بود و راهش دور بود تصمیم گرفتیم به پیشنهاد یکی از دوستان بریم منطقه ی اندیشه از شهریار خونه بخریم که به شرکت خیلی نزدیک بود خیلی خانواده همسرم مخالفت کردند یادمه با همسرم قرآن رو نگاه کردیم آیه ای اومد که اصلا دقیق یادم نیست اما اون آیه معنی این رو می داد که باید برید یک جای جدید رو تجربه کنید ما اصلا اون منطقه و مردم اونجا رو نمیشناختیم ولی خیلی مشتاق بودم که بریم و رفتیم و چهار سال اونجا تو بهترین شرایط وسط خونه ویلایی ها زندگی کردیم، فضای باز ،هوای پاک ، فوق العاده بود و بعداز چهار سال همسرم شغلش رو عوض کرد در بازار بزرگ تهران مشغول به کار شد و دوباره برگشتیم تهران ، و یک خونه ی جدید دیگه ، تو این چند سال هر موقع یاد اون روزها می افتیم لذت میبریم که تجربه کردیم یه جای جدید رو ، و الان هم باز این خونه بهتر از خونه ی اندیشه شد ، شاید خیلی رشد نکردیم اما تجربه زیاد داشتیم ،همسرم اصلا ریسک پذیر نبود اما کنار من ریسک کرد و الان راضی هست . من تغییر رو خیلی دوست دارم تجربه کردن رو خیلی دوستدارم ، و امیدوارم یک روزی برسه که در سلامتی کامل یک هجرت بزرگ داشته باشیم با ثروتی عالی با تغییر باور هام
یاد من باشد کاری نکنم که به قانون زمین بر بخورد
سلام بر استاد عباسمنش یکتاپرست و سلام بر خانم خانمها شایسته عزیز و سلام بر دوستان همکلاسی عزیزم نمیدونید چقدر مشتاق خواندن موفقیت هایتان هستم.
استاد من 15 روز هست که واقعا سعی کردم ورودی هام رو کنترل کنم و تمام توجهم بر نکات مثبت اطرافم هست به همین جهت اولا کل روز رو حالم خوب است اتفاقات به ظاهر طبیعی و بموقع برام می افته بیش از 3ماه بود یه ماشین خریده بودم برا فروش ولی فروخته نمیشد و پری شب فروخته شد و قراره برا کسی یه خونه بخرم، یک سوم کمسیون رو از قبل پرداخت کرد بی آنکه من ازش بخوام
استاد اطرافیانم مهربانتر شدن و من بیشتر از قبل دوسشون دارم
و مطمئنم اتفاقات خوب دیگری بوده و از این به بعد هم خواهد بود
در پناه ایزد منان شاد و ثروتمند باشید
به نام خدای زیبایی ها؛
ردپای من در روزشمار تحول زندگی روز 25ام
(باوری که تغییرش،درهایی از نعمت را به زندگیم گشود)
ما میتونیم و میشود اگر اون تونسته منم میتونم خیلی از مواقع به خاطر اینکه باور داریم که نمیشود یا امکان پذیر نیست ما به هدفمون نمیرسیم
اولین قدم برای اینکه که شما به خواسته ای برسی اینکه باور کنی که میشه به این خواسته رسید یکی از عوامل مهم که میتونه این باپر رو در شما ایجاد کنه اینکه یک نفر تونسته به این خواسته برسی پس شماام میتونی به قول مولانا هرچیزی چیزی را جذب کرد گرم گرمی را کشید و سرد سردی را کشید
وقتی ما خودمون رو تغییر میدیم شرایطمون تغییر میکند واگر تو تغییر کنی هر کجای دنیا باشی میتونی زندگیتو عوض کنی و جهان شرایط و موقعیت هارو ارام ارام برات تغییر میدهد
هرکسی هر جایی هست الان جای درستشه چه خوشبخت و چه بد بدبخت چه توی زندان و چه توی قصر و…اگر بخواد جاش تغییر کنه باید باورهاش تغییر کنه فک نکنید الان چیزی توی ایران اشتباهه که بگیم مرگ بر فلانی و …اون فرکانس اون مردم این شرایط رو ایجاد کردنند و اوضاع وقتی تغییر میکند که اون فرکانس مردم تغییر کند
به جای که دیگران رو مقصر بدونید باورهای خودتون رو مقصر بدونید جهان به فرکانس های شما پاسخ میدهد هر فرکانسی رو دریافت کند از جنس همون فرکانس بیشتر وارد زندگیت میشود
اگر داری درمورد بدبختی ها و مشکلاتت حرف میزنی و جهان این فرکانس رو میبینه که این بدبختی و این مشکلات فقر بیشتر میخواهد شرایطی رو برات فراهم میکند که اتفاقات بیشتر و بیشتری برات رخ بدهد
اگر در مورد شکر گذاری و رضایت و حال خوب صحبت میکنی این فرکانس رو میفرستی جهان میگه این خنده این شادی و شکر گذاری بیشتری میخواهد و اونو بهت میدهد
اگر قوانین رو درک نکنی و خودتو تغییر ندی با تغییر ادما زندگی عاطیفیت تغییری نمیکند
خدایا هر خیری به ما میرسد از جانب توست
و هر شری که به ما میرسداز جانب خودمان است
یا حق
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام و درود به استاد عزیزم وخانم شایسته و دوستان عزیز تو این سایت الهی
روز شمار روز بیست و پنجم
باوری که تغییرش ، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود
زندگی نامه افراد موفق رو بخونیم تا انگیزه بگیریم
وقتی انگیزه میگیریم تو ذهنمون جا می افته که میشود
به خاطر اینکه فقط میگیم نمیشه به خواستمون نمیرسیم
بیشتر از نودوپنج درصد مردم جهان خواسته هاو هدفهاشونو ایگنور میکنن و میگن با وضعیت این مملکت بااین تحصیلات بااین سن بااین خانواده نمیتونم
ولی اگه یک الگو داشته باشی یک الگو پیدا کنی که باهمین شرایط به هدفهاش رسیده و میگی پس میشود
ووقتی که باور کنی که میشود راههایی به رسیدن به اهدافتون به شما گفته میشود
اولین قدم اینه که باور کنید که میشود
پس اول خوندن ودیدن موفقیتهای افراد بهمون انگیزه میده وهمین انگیزه باعث میشود باور کنیم که اگه اونا تونستن پس میشود
اما فقط انگیزه نیست قوانین هم مهمه انگیزه درمرحله دومه واساس آگاهی هست
وقتی ما خودمون روتغییرمی دهیم شرایط عوض میشود
ولی اینجور نیست که بگی اگه من یه کشور دیگه به دنیا میومدم اگه تو یه خانواده دیگه به دنیا میومدم اگه تحصیلات میداشتم هیچ فرقی نمیکنه
اگه خودتو تغییر بدی هرکجای دنیا باشی میتونی زندگیتو عوض کنی
اگه همونجایی که هستی در هر جا و مکانی که هستی نتونی به هرچی که میخواهی برسی در هیچ کجای دنیا نمیتونی چون قوانین همه جا کار میکنه
وقتی تغییرکنی جهان تورو هدایت میکنه به شرایط بهتر
اول باید از همونجایی که هستی باتغییر نگاهت نه تغییر شرایطت باتغییر باورهات باید به احساس خوب برسی تا اتفاقات خوب رو تجربه کنی
اگه میخواهی اززندگیت لذت ببری اخبارگوش نکن
هرکسی هرجایی که هست جای درستشه
به جای اینکه دیگران رو مقصر بدونیم باورهای خودمون رومقصربدونیم
وقتی هماهنگ میشیم با خودمون جهان جای بهتروهماهنگتری به ما نشون میده
هر فرکانسی که به جهان نشون بدیم ازهمون جنس بیشتر وارد زندگیمون میکنه
وقتی باورهامون درست باشه وقتی درمدار درست قرار میگیریم وقتی هماهنگ باشیم با جهان اطرافمون وقتی از زندگی لذت میبریم جهان کاری میکنه که لذت بیشتری ببریم وشرایط بهتر به وجود میاد
وقتی خودمون منشاء خیر و برکت و خوبی باشیم جهان هم برای ما منشاء خیر و برکت و خوبیه
باور کنیم هرکسی هرجایی که هست جای درستشه نخواهیم چیزی رو عوض کنیم فقط دنبال تغییر خودمون باشیم
باید یاد بگیریم که فقط روی باورهای خودمون کار کنیم
توشرایط خوب تغییر کنیم قبل از اینکه چک ولگد بخوریم
اگه تو شرایطی هستیم که با خودمون هماهنگ نیستیم شرایط تغییر نمیکنه
اگر شرایطی با آرامش و بااحساس خوب برامون هماهنگ شد که هجرت کنیم حتما هجرت کنیم که هجرت یعنی ایمان به خداوند هجرت به جاهای ناشناخته فقط با توکل به خداوند بهمون کمک میکنه که تو دل ترسهامون بریم و میتونیم پیشرفت کنیم
برای اینکه بتونیم از ثروت از مادیات بگذریم باید لمسش کنیم باید برسیم بهش تا بتونیم ازش بگذریم باید تجربش کرده باشیم درکش کرده باشیم سیراب شده باشیم ازش اون وقت میتونیم ازش بگذریم واگر نداریم همش میگیم ای کاش داشته باشم.
وقتی ثروتمند باشیم میتونیم ببخشیم
اگر میخواهیم به خدابرسیم باید به ثروت برسیم وبعد میتونیم ازش بگذریم
تنها راه رسیدن به خدا وثروت تغییر باورهامونه
وقتی باورهامونوتغییر بدیم میبینیم که جهان بی نهایت ثروتمنده
اگه میخواهیم به خدا نزدیک بشیم باید ثروتمند بشیم
ثروتمند شدن هیچ منافاتی باایمان نداره با خداوند نداره
باید این باور رو که اگه من ثروتمند بشم از خدا دور میشم حریص میشم طمعکار میشم بی ایمان میشم تغییر بدم و باور کنم که اگه ثروتمند بشم میتونم به پیشرفت جهان کمک کنم هر چقدر ثروتمندتر بشم نیکوکارتر میشم میتونم به خانواده خودم کمک کنم میتونم خمس و زکات بدم میتونم مکه برم
پس من باور میکنم ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست خیرخواهانه ترین کار دنیاست
استادعزیزم برای این فایل بی نظیر بی نهایت سپاسگزارم
خدایاشکرت برای یه روز دیگه
به نام خدای مهربان . خدایا سپاسگزارم از تو بابت دست های یاری رسانی که سر راه من قرار دادی . از تو سپاسگزارم بابت نعمت استاد ارزشمندم استاد عباس منش عزیز که واقعا هدایتگر راه من است و این هم دستی است از دستان پر مهر تو ای وهاب . چند وقتی است که فایل های استاد را گوش میدهم و سعی میکنم به آموزه هایشان عمل کنم . خیلی از خدا میخواستم مه تو امر ثروت بهم کمک کنه هر روز هرچیزی رو که میخواستم رو توی دفتر مینوشتم و بابت داشتن آن ها سپاسگزار بودم .از جمله طلاهای مورد علاقه ام . داشتن شغل . در طول این یک سال شغل های مختلفی رو امتحان کردم اما انگار این شغل ها مرا راضی نمیکردن. مربوط به رشته ی تحصیلیم نبودن . تا یک ماه پیش که تصمیم گرفتم از شغلم دست بکشم و دنبال شغلی برم که مربوط به رشته ام میباشد با اینکه از شغل های قبلی پولی به دست آورده بودم و النگو و گوشواره ی مورد علاقه مو خریده بودم .ولی از شغلم ناراضی بودم یک ماه از بیکاری من گذشت و من همچنان به خدا امیدوار بودم تا اینکه برای مصاحبه برای کاری که دقیقا آرزو ی من بود و خود خود رشته ی تحصیلیم بود رفتم.نمیدونید چقدر از خدا خواستم که بهم کمک کنه شبا قبل از خواب بهش میگفتم خدایا من کاری ندارم تو رزاقی تو یاری دهنده ای من به تو امید بستم نه کسی دیگه دستامو بگیر میدونم که این کار و میکنی .آخه اون روز توی مصاحبه چند نفر دیگه هم بودند گفتم.خدایا من کاری به اونا ندارم من با تو اومدم تو پارتی منی . بریم ببینم چیکار میکنی برام و بعد از سه روز بهم پیام دادن که قبول شدم خدا شاهده نمیدونید با چه ذوقی از رختخوابم پریدم هنوز چشمام خوب پیام رو نمیدید. خدایا شکرت خدایا عاشقتم خدایا سپاسگزارم . الان که این پیام رو مینویسم امروز اولین روز کاری من است به امید خدا میرم که موفق بشم . تا الان نمیخواستم دیدگاهم رو بنویسم همش فکر میکردم باید به موفقیت های بالاتر برسم تا حرفی برای گفتن داشته باشم ولی امروز با شنیدن این فایل متوجه شدم که به قول استاد اگه هرچی رو بنویسی جهان موفقیت های بیشتری رو برام بوجود میاره تا در مورد اون ها صحبت کنم و هر روز حرف جدیدی از موفقیت های جدیدم داشته باشم پس مینویسم تا جهان هم بیشتر موفقم کند در آخر باز هم سپاسگزارم از خدای بی نظیرم . از استاد گرانقدرمان خیلی خوشحالم که با تو استاد عباس منش عزیز و سرکار خانم شایسته ی مهربونم آشنا شدم
به نام خدا
سلام استاد عزیزم
خیلی وقت که کامنت ننوشتم
امروز هدایت شدم که فایل رو از نشانه امروز من ببینم
میخوام راجب تغییراتی که این یک سال اخیر داشتم بنویسم
چون الان حدودا یک سالی هست که از خرید اولین قدم میگذره بعدش روانشناسی ثروت رو گرفتم بعدش قانون سلامتی و الانم دارم روی قانون عشق و مودت کار میکنم
این چند وقت عزت نفسم خیلی بیشتر شده چهره خودمو بیشتر دوست دارم عکسامو دوست دارم
از دیدن خودم لذت میبرم
مهارت جدید اسکیت رو یاد گرقتم که قرار بازم. شروعش کنم و ادامه بدم
با کلاس یوگا عالی اشنا شدم که مربیش حرفه ای و خیلی عالی اموزش میده
انداممو بسیار دوست دارم
کارم راحتر شده یک روز در میان سرکار میرم
بعد از کلی وقت وارد رابطه عاطفی شدم که خیلی اژ ویژگیهای مثبتی که دوست دارم رو اون فرد داره
خیلی مهربون و شاد
و کنارش خود واقعیمو زندگی میکنم
تایم پیاده روی و کوه رفتن دارم
درامد ماهانه دارم
کانال یوتیوبمو راه اندازی کردم که ایشالا به درامد دلاری برسم
از طریق پیج اینستامم به درامد رسیدم
خیلی سالمتر زندگی میکنم بخاطر قانون سلامتی
پریودی ماهانم خیلی راحتر شده برام
و انگار باید امروز این جمله رو از شما میشنیدم که ،به خوبی شادی و خنده توجه کن بعد جهان میگه اع ببین این شادی دوست داره پس شاد بودن بیشتری رو بهش میدم
چون الان به یک تضادی خوردم در زندگیم
و در تلاشم که حل بشه
و قصدم این به نکات مثبتش توجه کنم با هیچ کسی راجبش حرف نزنم
به خوبیها توجه کنم در لحظه حال زندگی کنم
و خودم رو هم بیشتر دوست داشته باشم
خیلی خوشحالم که که امروز این فایل رو دیدم
من دقیقا یادمه یک شب بعد از اینک اخرین جلسه قانون ثروت 1رو گوش دادم
پیشنهاد کاری گرفتم و الانم دارم انجامش میدم
میشه گفت 80درصد چیزای که میخوامو میتونم داشته باشم
و خواسته هامم بیشتر شده و مطمئمترم که بهشون میرسم
استاد خیلی دوستتون دارم
دوست دارم مثل شما رها ازاد زندگی کنم و رو دوش خداوند باشم و لذت ببرم و همینقدر دوست داشتنی و موفق باشم در تمامی موضوعات زندگیم
خدایا شکرت
بنام خدای فراوانی ها
سلام به همه دوستان
استاد من بعد مدت ها کار کردن و تفکر روی ترمز های ثروت متوجه شدم به دلیل ارزشی که کلا خونه و خانواده ما به علم و دانش و وجه اجتماعی قائل میشدن همه اعضای خانواده کنم تو دانشگاه های دولتی قبول تو آزمون های معلمی و وکالت و …. قبول حتی خودم هم دانشگاه و رشته عالی تو سال 86 قبول شدم و کلا از نظر هوش استعداد علم خودمون رو یه سر و گردن از بقیه افراد بالاتر می دونستیم
ولی از نظر ثروت در مقابل دیگران ضعف داشتیم
یعنی علم برای ما نقطه قوت و ثروت نقطه صعف بود
بر می گرده به این سوالی که همیشه مدرسه از ما میپرسید ، علم بهتر است یا ثروت ؟
یعنی تو خانواده و جامعه ما زیاد درمورد ثروت و ایمان حرفی زده نمیشد ….. ولی ثروت و علم چرا
و چون از بچگی علم تحسین میشد و ما هم علم و ثروت رو دو چیز جدا می دونستیم ناخودآگاه علم رو انتخاب و دور ثروت خط کشیدیم
برای همین تو هر برهه زندگیم که وضع مالیم خوب بود درس نمی خوندم ……..
تحصیلات رو جدا از ثروت می دونستیم
و آدم های ثروت مند رو افرادی میشناختیم که اصلا به دنبال علم ادب دانش ث فرهنگ نیستن فقط دنبال پول هستن و …..
ولی امروز بعد گوش دادن این قسمت از خودم پرسیدم علمی که به ثروت نیانجامه به چه دردی می خوره ؟
علمی که باعث تکنولوژی و صنعت نشه به چه دردی می خوره ؟
علم باعث ثروت میشه ؟ چطور مثلا همین علم ژنتیک باعث شد خیلی از گیاه ها تغییر شناسم پیدا کنن و مثلا سریع تر و بهتر رشد کنن یا به آفات مقاوم بشن و ….
این همه علم که باعث ثروت میشه همین سلول های خورشیدی و ….
تصویر ما از علم فردی بود که نشسته بود پر از دانش یک جا در حد یک پروفسور ولی با جیب خالی مه کسی قدر دانشش رو نمیدونه و چه قربانی ………….