باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود - صفحه 24
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/11/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-11-08 08:17:172024-06-08 21:14:20باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشودشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
امروز و امشب حال عجیبی دارم. یک انرژی جدیدی رو احساس میکنم! استاد گرامی امروز به اندازه سر سوزن روی یک باوری کار کردم که نتیجش شده روابط بهتر، عزت نفس بیشتر، شادی و آرامش بیشتر و در پیشرفت باورسازیم فوق العاده بهم کمک میکنه. یک جورایی احساس میکنم راه رو برام باز کرده. «سر نخی رو پیدا کردم که قراره درهایی از نعمت رو وارد زندگیم» کنه. قشنگ میتونم احساس کنم که یک عامل خیلی مهم رو شناختم.. خداوند کمکم کرده.. چقدر میتونه درکم نسبت به این باور بهتر بشه و میدونم یک پله در این باور بهتر بشم صد پله نتایجم تغییر میکنه. این باور اساسی اسمش «کمال گرایی» هست. من همیشه دقیق بودن و ریزبین بودن رو جز فضیلت های خودم میدونم! دنبال اینم کارم رو به بدون نقص انجام بدم و خیلی به خودم سخت میگیرم.. حتی در نوشتن همین متن.. یک نجوایی در ذهنم میچرخه که محمد! تو هنوز این باور رو تغییر ندادی پس چرا داری کامنت میزاری؟ همین نجوا جلوی من رو میگیره که با تعهد در مسیر بمونم. خداااااااایا شکرت. همیشه دنبال اینم که یک کار خیلی بزرگی رو انجام بدم و همین باعث میشه نخوام آهسته و پیوسته حرکت کنم و نخوام از مسیر لذت ببرم و از اونجایی که جهان اجازه نمیده کسی بدون تکامل حرکت کنه به مشکل میخورم و کارهام به نتیجه پایدار نمیرسه و عزت نفسم .. وای عزت نفسم رو چقدر این باور تحت تاثیر قرار داده و احساس لیاقتم رو گرفته.. میخوام در مورد این باور در این کامنت بیشتر از اینها بنویسم.. با عشق مینویسم.. کمال گرایی یعنی اینکه توهم این رو داشته باشی که در این جهان «همه چیز کامله» در صورتی که جز خداوند و قوانین «هیچ چیز تو این جهان بی نقص نیست» واقعا هیچ چیز بی نقصی وجود نداره و همیشه میشه همه چیز رو بهتر کرد. همیشه میشه بهترین ماشین جهان رو بازم بهتر کرد! همیشه میشه بهترین سایت جهان رو بازم بهتر کرد! چون هیچ چیز کاملی وجود نداره.. و «تنها مسیری که ما رو به سمت کمال میرسونه» اینه که شروع کنیم و بهتر بشیم. نگران نباشیم در مسیر چه مشکلی ممکنه بوجود بیاد.. بگیم هر موضوعی باشه حلش میکنیم .. همانطوری که نمیشه بدوت ایستادن دوید، نمیشه بدون شروع کردن بهتر شد. بنابراین میخوام بگم که حیچ چیض بی نقسی وجود نداره! اگه میترسی که حرکت کنی، چون فکر میکنی نباید نقصی داشته باشی. فکر میکنی همیشه همه چیز باید پرفکت باشه.. تا درکت کامل نباشه نباید کامنت بنویسی و اونچه که فهمیدی رو به اشتراک بگذاری! آخه این چه وضعشه که راه انداختی؟!!! مگه تو قبل از اینکه بتونی تایپ کردن رو یاد بگیری میتونستی کد نویسی کنی؟! اگه میگفتی من کد نویسی بلد نیستم پس تایپ کردن رو یاد نمیگیرم که هیچ موقع به سطح فعلیت نمیرسی.. تو نمیتونی مدار ها رو سه تا یکی طی کنی. قرار نیست بدون نقص باشی .. قراره یاد بگیری.. هیچ چیز در این جهان کامل نیست پس شروع کن و اگر به نقص مهمی برخوردی حلش کن اگر نبود وقتت رو بیهوده صرف اون نکن. برو سراغ اصل کاری ها، نسبت به خودم خیلی سخت گیرم.. تو همین متن بارها و بارها ناخودآگاه پاک کردم و دوباره نوشتم چون فکر میکنم اگه درکم درست نبود چی؟ خب درست نبود که درست نبود، قرار نیست که تو همیشه پرفکت باشی.. چهار تا درک ناقص داشته باشی و بنویسی بهتر از اینه که انقدر سطح انتظارت رو ببری بالا که فکر کنی خدا هستی و مبرا از اشتباه. پس همیشه جاری باش و بهتر شو.. یادت باشه هیچ چیز پرفکت نیست و این تنها کاریه که باید انجام بدی.
سلام دوست عزیزم
چقدرزیباو صادقانه وپرازدرس بود دیدگاهتون…سپاس فراوان..باارزوی بهترینهابرای شما در پناه خداوند
سلام و درود خدمت استاد و دوستان
من در حال حاظر دارم کاری رو انجام میدم ک دوسش ندارم چونکه از اول بخاطر باورهای نامناسب سراغ عشق و علاقم یعنی باغبانی و پرورش گلهای اپارتمانی نرفتم، کاری ک وقتی انجام میدم با لذت بسیار زیاد انجام میدم چند سال هست ک با استاد اشنا هستم و فقط فایلهای رایگان رو از کانالها دانلود میکردم و بارها و بارها گوش میدادم من هر فایل صوتی رو شاید باورتون نشه صدها ها بار گوش دادم اینقدر ک بعضی جاها کاملا حفظ شدم صحبت استاد رو
اینقدر گوش دادم تا بلاخره کار خودشو کرد تو فایلی ک قبلا خیلی زیاد هم گوش داده بودم ولی تقریبا سه ماه که تیکم خورده شنیدم استاد میگه هر کاری پتانسیل ثروتمند کردن منو داره اگ باورهامو عوض کنم یکم ک روی خودم کار کردم بصورت معجزه وار از کاری ک عصرها انجام میدادم اومدم بیرون( چون صبح یک کار و عصرا سر کار دیگه بودم ) وقتی شروع کردم به کار کردن روی خودم معجزش رو ب چشم دیدم چند نفر توی زندگیم بودن ک بصورت عجیبی از زندگیم حذف شدن ک بعدا فهمیدم این افراد چقدر نامناسب بودن الان فقط یک شغل دارم و از همون گل وگیاهانی ک تو خونه داشتم شروع کردم به پرورش گل و تکثیر اون تو همین مدت شرایطی رو تجربه کردم ک حتما بعدا در موردش تو همین سایت مینویسم ،
ادمایی وارد زندگیم شدن ک بصورت رایگان دارن به من کمک میکنن و مهارتهای لازم رو یاد میدن،
من روی چند تا از باورام کار کردم و دارم کار میکنم
۱ برای شروع نیاز به سرمایه زیاد ندارم
۲ثروتمند شدن بسیار کار معنوی هست
۳هر شغلی میتونه ادمهارو بی نهایت ثروتمند کنه اگ عاشق اون باشن و باورهاشون قدرتمند باشه،
سپاسگذارم از خداوند بخاطر هدایت من به سمت نور ،
از استاد و این سایت سپاسگزارم
سلام دوست عزیزم
سپاس از به اشتراک گذاشتن تجربتون و باورهایی که ازشون نتیجه گرفتین…باارزوی بهترینهابرای شما…
سلام . روز 25 م سفر به پر بار
من دیدن دوباره ی این قسمت فهمیدم که این مورد باور اصلی ایراد داره من نیست (شاید برعکس به نظر بیاد ولی خب خودش نکته بود دیگه ? فهمیدم رو چی باید کار کنم) فهمیدم که از سه باور اصلی کمبود و عدم لیاقت و منافات ثروت و معنویت ، مشکل اصلی من عدم لیاقت هست در درجه ی اول که اون ذغال داغ زندگی من محسوب میشه درجه ی دوم کمبود . از اونجایی استاد گفتن بعد از تغییر این باور تحول عظیمی طی چند ماه براشون رخ داد این حس به من هم دست داد که اگه این سنگ بزرگم رو بردارم رشد خوبی خواهم داشت . البته تکامل تقریبا تا حدودی طی شده یادمه تو فایل دیگه ای گفته بودن بقیه ی سنگ ریزه رو برداشته بودن و این بزرگه مونده بود برای همین بهد از تغییرش نتیجه بزرگ بوده . منم بقیه ی تغییراتم رو به وضوح میبینم و میدونم سنگ بزرگم حس لیاقته و بعد از برداشتنش تغییرات آسون تر میشه.
شاد باشید
به نام الله یکتا
روز ۲۵ ام سفر من
سلام به همه ?
این فایل سرشار از آگاهی و بسیار انگیزه بخش هست ، استاد شما ثابت کردید که چقققققدر قوانین هستی عالی کار می کنند ، شما خیلیییی عالی در کمال آرامش و مانند شاهان وارد امریکا شدید خیلی لذت بردم از اینکه شنیدم که چقدر عالی جهان همه کارهارو براتون انجام داد بدون هیچ زحمتی و به راحتی به راحتی ، اینکه می گید همه ی کار ها رو راحت می گیرید واقعا همینه ها ??.
باید روی خودمون کار کنیم باید باور های خوب رو ایجاد کنیم و بعد همه چی رو بسپریم به خدا ، ایمان داشته باشیم که خودش برام ردیف می کنه همه چی رو همه چی رو .
من واقعا نمی تونم چیزی بگم این فایل واقعا کلمه به کلمش پر از آگاهی و تجربه های عالی بود مثال های واقعی و مهر تاییدی بر قوانین .
استاد عزیز تجارب شما بسیار الگوی مناسبی در ساخت باور هاست بسیار سپاس گزارم که این ها رو در اختیار ما قرار می دید
در پناه الله ?
با سلام. امروز با دیدن این فایل خیلی خوشحال شدم که این باور منفی در مورد ثروت در ذهن من وجود نداره که ثروت چیز بدیه. من همیشه عاشق ثروت بوده و هستم .دوست دارم اونقدر ثروتمند بشم که به هر کسی که دوست دارم هر هدیه ای که دوست دارم بدم و هر کاری که دوست دارم با پول و ثروتم انجام بدم . خدا رو هزار بار شکر میکنم که این ترمز قوی در ذهن من جا نداره. سپاسگذارم استاد عزیز که این آگاهیهای خوب رو به امثال من یادآوری میکنید.
به نام قادر بی همتا
سلام به بهترین الگوی زندگیم استاد عباس منش و خانواده بینظیرم
نکات طلایی و الماسی روز 25 ام سفرنامه پرخیرو برکت من:
*نکته اول: من میتونم به همه خواسته هام برسم همه خواسته های من امکان پذیره چرا؟ چون:
اولاً: اگر فقط یک نفر در جهان به یک خواسته ای رسیده این نشون میده که منم 100% میتونم به این خواسته برسم. فقط با ساختن باورهای مناسب. درحالی که قبل از من نه تنها یک نفر الگو بلکه هزاران هزار الگو، میلیونها الگو وجود داره که با شرایطی مشابه من به همین خواسته ها رسیدن.
پس من میتونم از صفر شروع کنم و بینهایت ثروتمند بشم چون یک الگوی واضح مثل استاد عباس منش دارم که تونسته و صدها نفر از بچه های سایت عباس منش دات کام تونستن و صدها الگوی دیگه مثل بیل گیتس، وارن بافت، ریچارد برانسون و …… پس اگه اینا تونستن پس منم میتونم. (الگوبرداری با مطالعه زندگی نامه افراد موفق)
دوما: خواسته های من شاید از نظر خودم خیلی بزرگن اما از نظر خداوند خواسته های من بسیار بسیار ناچیزه. خداوند الله علی کل شیء قدیره. من قدرت خداوند رو باور دارم.
سوما: خود من تابحال هرررر خواسته ای رو که واقعا با تماااام وجودم خواستم و باورهای مناسب در موردش ساختم بهش رسیدم و به هر خواسته ای نرسیدم فقط بخاطر این بوده که باور نکردم. من دستاوردهای بسیار زیادی دارم در زندگیم که وقتی به یاد میارمشون به خودم افتخااار میکنم. پس فقط کافیه که باور کنم که میشود. هر چی رو باور کنم میشود. باور نکنم نمیشود. پسسسس من باور میکنم که میشود، میتونم، امکان پذیره، غیرممکنی وجود نداره.
*نکته دوم: من نژادپرست نیستم همه انسانها یکی هستن من هیچ تعصبی نسبت به کشورم و نژادم و شهرم ندارم من همه مردم جهان رو دوست دارم همه بندگان عزیز خداوند هستن و فقط فرکانسهاشون باهم فرق داره. از نظر خداوند هیچ مرز جغرافیایی وجود نداره. این ها مرزهای سیاسی هستن که آدما ساختن. من برام فرقی نمیکنه که به مردم چه کشور و نژادی خدمت کنم. من از تغییر کردن و مهاجرت کردن استقبال میکنم.
* نکته سوم: هر کسی هر جایی الان هست جای درستش دقیقا همونجاس چه روی تخت بیمارستان چه توی مسابقات المپیک اگه بخواد جاش تغییر کنه باید باورهاشو تغییر بده. همه چیز توی جهان درسته. همه چیز سرجای خودشه. هیچ چیزی خراب نیس تو جهان که بخوایم درستش کنیم. فقط با تغییر فرکانس ها و افکار هست که اوضاع تغییر میکنه اگر اون جایی که هستی پتانسیل اینو نداشت که با فرکانس جدیدت هماهنگ بشه تو رو به جای بهتر هدایت میکنه. اول باید با تغییر باورهات با همین جایی که هستی هماهنگ بشی با خودت هماهنگ بشی به احساس خوب و آرامش برسی رشد کنی، پیشرفت کنی، قانونشو یاد بگیری و سپاسگزار باشی بعد جهان خوددددبخوددددد و خیلییییییی رااااااااااااااحت تو رو به جای بهتر هدایت میکنه. با تغییر لوکیشن اوضاع بهتر نمیشه فقط و فقط و فقط با تغییر فرکانس و باور هست که اوضاع بهتر میشه اگه فک میکنی جاتو عوض کنی اوضاع عوض میشه اشتباه میکنی باید باورهاتو عوض کنی جهان خودش خودبخود جاتو عوض میکنه. چون همه جا آسمون همین رنگه یعنی قوانین خداوند همه جا داره کار میکنه. امااااااا اگر شرایط برای مهاجرت فراهم شد البته با هماهنگی و آرامش حتما مهاجرت کن. فقط کسی مهاجرت میکنه که به خداوند ایمان داره و این ایمان باعث رشد آدم میشه. وقتی اوضاع رو درست کردی تو بهتریننننننن شرایط برای پیشرفت و بهتر شدن اوضاع هجرت کن وقتی همین جایی که هستی به یه موقعیت عالی رسیدی برای موقعیت بهتر هجرت کن. اونم خودش جهان هدایتت میکنه هجرت یعنی ایمان به خداوند و فقط توکل بهت کمک میکنه که وارد دل ترسها و ناشناخته هات بشی. هجرت خیلی مهمه مبدا تاریخ اسلام هجرت پیامبر از مکه به مدینه است. جاه طلب باش دنبال تجربه های جدید باش.
پس من فقط باید روی باورهام کار کنم جهان خودش شرایط منو عوض میکنه خودش منو هدایت میکنه به جاهای بهتر. من باید اول در همین جایی که هستم به هماهنگی برسم نه اینکه به زور و بلا و قرض و قوله و رو انداختن به آدما بخوام جامو عوض کنم تا شرایطم عوض بشه.
نکته چهارم: وقتی باورهات درست باشه وقتی هماهنگ باشی با جهان همه چیز رحت رخ میده راحت به همه خواسته هات میرسی اما به این معنی نیس که هیچ مسئله ای پیش نمیاد اما من خودمو بزرگتر از مسائلم میدونم. من هر جا که پا میذارم خداوند بهترین بنده هاشو سر راهم قرار میده تا بهم خدمت کنن و راااااااااااااحت و خود به خود به همه خواسته هات برسم. وقتی من منشا خیر و خوبی باشم جهان هم برام خیر و خوبی فراهم میکنه. من دست به خاکستر میزنم طلا میشه من هر کاری رو انجام میدم توش موفق میشم و سود میکنم. من فقط کافیه درون خودم رو تغییر بدم تا بیرون از من تغییر کنه.
*نکته پنجم: باور اگر ثروتمند بشم از خداوند دور میشم انسان بدی میشم بینهایت باور مخربیه و مخصوصا برای افراد مذهبی. ثروت منافاتی با معنویت نداره. برای اینکه بتونی از ثروت و مادیات بگذری باید فقط بهش برسی و لمسش کنی و سیراب بشی ازش تا بتونی ازش بگذری. مثل بیل گیتس، ریچارد برانسون، وارن بافت و ….. اگر میخوای به خداوند برسی اگر میخوای از ثروت بگذری باید اول به ثروت برسی. همه خواسته های ما معنوی هستن. همههههه خواسته های مادی ما هم معنوی هستن. چون به گسترش جهان کمک میکنن. فقط اگر پول کافی داشته باشی میتونی به خواسته هات برسی وگرنه همیشه حسرت به دل میمونی. تو با رسیدن به خواسته هات به مردم جهان خدمت میکنی. اگه میخوای بری بهشت باید ثروتمند بشی اگر ثروتمند نشی و فقیر بمیری خداوند اون دنیا بازخواستت میکنه و میری جهنم. اگر ثروتمند بشی بهشت رو هم در این دنیا و هم در اون دنیا تجربه میکنی اما اگر فقیر باشی هم در این دنیا هم در اون دنیا تو جهنم زندگی میکنی. جهان بینهایت ثروتمنده اماااا فقط اگر فراوانی جهان رو باور کنی به بی نیازی میرسی 9/99% مردم جهان باورهای محدود کننده درمورد ثروت دارن. چون باورهای محدود کننده درمورد ثروت ریشه دارن از تاریخ های بسیار دور از زمان اجداد ما این باورو تو مغز ما کردن. تمام فیلم ها و رسانه ها دارن همین باورو تبلیغ میکنن. امااا واقعیت اینه که ثروتمندا جهان رو گسترش دادن فک کن اگه هیچ ثروتمندی در جهان وجود نداشت چی میشد؟ یه لجظه جهان رو تصور کن که همه آدماش قشر فقیر یا متوسطن. اگه همه مردم جهان وضع مالیشون مثه الان من بود جهان چه شکلی میشد؟ آیا هیچ خونه و ساختمون و آپارتمان و برج باشکوهی وجود داشت؟ آیا هیچ ماشین و هواپیما و قطاری وجود داشت؟ این همه بناهای زیبا، کارخونه ها و صنایع وجود داشت؟ این همه خوراکی های متنوع وجود داشت؟ پس من باید سپاسگزار ثروتمندا باشم که جهان رو گسترش دادن و به پیشرفت و مدرن شدن جوامع کمک کردن. من ثروتمندا رو دوست دارم خداوند هم بنده های ثروتمندشو بیشتر دوس داره چون اونا خدا رو باور کردن. هر کس ثروتمند شده یعنی خدا رو باور کرده. هرکس فقیره یعنی خدا رو باور نکرده. پس من هم باید جزو ثروتمندان باشم تا به گسترش جهان کمک کنم و خدای واقعی رو بشناسم. هر چقدر ثروتمند شوم نزد خدا محبوبتر میشوم. برای اینکه به خدا برسم بااااااااااید ثروتمند بشم.
نکته ششم: هرکس نتیجه فرکانس های خودشو میگیره . ما با دلسوزی کردن برای دیگران نمیتونیم بهشون کمک کنیم ما باید رو خودمون کار کنیم پیشرفت کنیم از خودمون یک الگوی مناسب بسازیم تا دیگران هم باور کنن که میشودددد.
سلام دوست عزیزم
سپاس فراوان ازمرور اگاهیهای الهی این فایل…باارزوی بهترینهابرای شما
سلام استاد عشق، سلام عشق استاد، سلام عاشقای استاد
من پارسال که این فایلو شنیدم و برای اولین بار که فهمیدم ثروتمند شدن معنویترین کار دنیاس هنگ کردم انگار یه پرده ضخیم سیاه از رو چشمام و قلبم برداشته شد. خیلی خوشحال شدم ذوق کردم و با خودکار پرررررنگ تو دفترم نوشتم: ثروتمندشدن معنوی ترین، مقدسترین و مهمترین هدف منه. واقعا منم این باور داغونو داشتم که ثروتمندشدن معنوی نیست بخاطر همین انگیزه ای نداشتم که حتی بهش فکر کنم. اصلا آرزوهامو از یاد برده بودم.
استاد دم شما گرم که آرزوهامو تو دلم زنده کردین اصلا خود منو هم احیا کردین. واقعا من قبل از این نمیدونم چطوری زندگی میکردم. بخاطر همینم خداوند در قرآن میگه آیا کسانیکه میدانند با کسانی که نمیدانند برابرند؟
وقتی که این آگاهی رو کسب کردم تصمیم گرفتم ثروتمند شم و الان در مسیر ثروتمند شدن دارم حرکت میکنم و خداوند قدم به قدم داره منو هدایت میکنه. الان داره یادم میاد که خداوند از پارسال تا الان چقدر زیبا برای رسیدن به این هدف منو هدایت کرده:
اولین قدم این بود که تصمیم گرفتم بجای اینکه به آدما رو بندازم تا کمکم کنن تا به خواسته هام برسم کلا آدما رو بیخیال شدم، از زندگیم حذفشون کردم و تعهد دادم که فقط روی خدای خودم حساب کنم. قبلا به هر دری میزدم تا محل زندگیمو عوض کنم اما وقتی فهمیدم فقط باید رو خودم کار کنم و در همین جایی که هستم به هماهنگی برسم خداوند خودش به وقت مناسب منو به جای بهتر هدایت میکنه، دست از تلاش بیهوده برداشتم و به آرامش رسیدم و واقعا هم همینطور شد تا الان سه بار اتاقمو عوض کردم و هر بار یه اتاق بهتر برام خودبه خود ردیف شد و آدمای نامناسب هر روز بیشتر از زندگیم حذف شدن و من فرصت بیشتری داشتم تا آرامش و سکوت و تنهایی به کار کردن روی خودم بپردازم.
دومین قدم این بود که این کار کردن روی باورهام نتیجه اش این شد که شرایط برام مهیا شد و در اتاق جدیدم هدایت شدم به خوندن قرآن در سکوت و آرامش و تنهایی و میتونم بگم آشنایی با شما اولین و آشنایی با قرآن بهترین اتفاق زندگیم بود. الان دور پنجم هست که قرآنو میخونم و هر بار درکم از خداوند داره بیشتر میشه. عاشق خدا و قرآن و پیامبرا شدم. مخصوصا حضرت محمد. لذت میبرم از خوندن قرآن و باورای قدرتمند کننده ازش استخراج میکنم.
سومین قدم این بود که خداوند هدایتم کرد و رسالت خودم رو از زندگیم پیدا کردم با کمک دروه راهنمای عملی دستیابی به رویاها و دارم با عشق و لذت در مسیرش حرکت میکنم.
چهارمین قدم این بود که دور وام و قرض و قوله و درخواست از دیگران برای اینکه ضامن من بشن رو کلهم خط قرمز کشیدم. و به خودم تعهد دادم که دیگه تحت هیچ شرایطی بهش فکر هم نکنم.
چهارمین قدم این بود که اقدام کردم کارم رو از صفر شروع کردم و خداوند هرماه پول بیشتری به حسابم میریزه و میدونم که همون خدایی که منو تا اینجا هدایت کرده تا آخرش باهام میمونه. و قدمهای بعدی رو هم بهم میگه. تاااا زمانیکه به مقدسترین، معنویترین و مهمترین هدف زندگیم برسم. همون خدایی که منو از هیچ به این سن رسونده همون خدا هم میتونه منو از فرش به عرش برسونه….
من خدای خودمو شناختم قدرتشو باور کردم خودمو باور کردم و این مسیر زیبا تا آخرین لحظه عمرم ادامه خواهد داشت….
این دفعه نمیگم دوستون دارم استاد نمیگم عاشقتم نمیگم شما بهترین استاد جهانی ازتون تعریف و تمجید نمیکنم چون میدونم باید با نتایجم اینو ثابت کنم تا شما رو خوشحال کنم…..
سلام دوست عزیزم
وقتی کامنت شما رو خوندم سرشار از عشق به خدای بخشنده شدم وحس عجیبی پیدا کردم اینکه خدا چقدر خوبه که در وصف نمیگنجه این روزها دارم بیشتر حسش می کنم و یه شادی توام با بغضی در وجودم جای می گیره وقتی بهش فکر می کنم که چقدر خوبه و چقدر قدرتمنده من رو سرشار از حس قدرت می کنه.من هم دارم این روزها به شدت روی این باور که فقط روی خدا حساب بازکنم کار می کنم و تمرین می کنم .
سلام دوست عزیز. چقدر کامنتتون عالی بود خصوصا بخشی که گفته بودید تصمیم گرفتم دور آدما رو خط بکشم و فقط روی خدای خودم حساب کنم و روی خودم کار کنم. واقعا عالی بود.
از خدا براتون معنویت همراه خیر و برکت و شادی ثروت و سلامتی رو خواستارم.
درود همکلاسی عزیز
احسنت به این باور که دیگه به این یقین رسیدین که فقط رو خودت حساب کنی ، خدا خودش میدونه تو یه برهه ای از زندگیم همین یه باور کلی منو جلو انداخت کلی از استرسم و انتظارم نسبت به بقیه کم کرد و چقدر باعث شد با تمام وجودم مسولیت تک تک کارها ونتایج و اتفاقات زندگیمو بر عهده بگیرم، باور بعدی که بیان کردین مربوط میشد به جابه جایی محل زندگی ، راستش من الان چند ماه بیشتر نیست به این باور رسیدم و فهمیدم که باور قبلیم اشتباه بوده که اگه مکانمو یا خونمو یا شهرمو عوض کنم میتونم پیشرفت کنم ، آسمون خدا همه جا یه رنگه و خدا خیلی بیشتر از اونیکه فکر میکنیم بهمون نزدیکه ، وظیفه ما اینه روی خودمون کار کنیم اگر مدارمون بره بالاتر و نیاز باشه اتاق ،خونه، شهر یا کشورمون رو عوض کنیم به ما گفته خواهد شد.( البته به شرط اینکه هم به الهام باور داشته باشیم هم این اجازه رو به خدا بدیم).
احسنت به این باورهای زیباتون و احسنت به درکتون از قانون .
آرزوی سلامتی و خوشحالی و آرامش دارم براتون
بسم الله الرحمن الرحیم
12 اسفند 1397
ردپای روز بیست و پنجم سَفرِ پُر خیر و برکتم
یک چیزی بگم استاد جان
من 11 اسفند شارژ پاور بانک تموم شد و درخواست یک پاور بانک خیلی خوب با جزییات کامل برای بهترین دوستم و یار و یاورم که منبع تمام ثروت هاست اوست خدای یکتا تنها پروردگار مقتدر جهان و جهانیان اوست تنها صاحب قدرتمند همه چیز هر چه را میبینم و نمیبینم، هر چه که پیداست و پنهان است.
اوست خدای یکتا بهترین دوست و یار و یاور همیشگی من.
واسه ی او هر درخواستی که دارم را میفرستم او هم من را به بهترین شکل و در بهترین زمان و مکان مرا به خواسته ام میرسونه. خداروشکر.
دارم بیشتر از همیشه درکش میکنم بیشتر از همیشه حرفش را میخوانم. فکرش را میخوانم به قولی. و فکر غیر از او بودن حااشیه است.
( همین الان به داداشام استاد جان 100 تومن ازش قرض گرفته بودم وقتی همه ی این داستان ها را بهش گفتم و بهش گفتم که چه اتفاقاتی بعد از اینکه منو رسوند به دزفول چی شد، و گفتمش که چقدر پول درآوردممم و چقدررر سپاس گزار خداجون شدم 100 تومنش را بهش دادم با عشق با احساس خوب اونم بلافاصله بهم 100 تومن را به عنوان عیدی داد و گفت برو یک شلوار برای خودت بخر – البته من چندتا شلوار برند دارم و واقعا کیفیتشون عالیههه + یاد فایل ارزش ابزار + من مدت زیبادیه که پول خوب میدم ولی جنس عالی میخرم و خداروشکر تا الان هم نتیجه مشخص و واضحه خیلی خیلی واضح و مشخص. تازه دوتا دریم کچر ازم برد و یک دستبندم بهم گفت که بزنم ببین استاد جووون چقدررر راحت میشه از کاری که دوست داری پول در بیاری چقدرر راحت تازه برام رفت یک کلوچه هم آورد از وقتی که دارم مینویسم یادم رفته من گشنم شده!! خدایباااا شکرت که “ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست ثروتمند شدن باشکوهه، هر چقدر که ثروتمندتر بشم نزد خدا محبوب تر میشم و عزیز تر. خدایاش کرا بازم بازم و بازم
از وقتی که سه شنبه ی هفته ی پیش تعهد با تمام وجودم دادم ببین چه که نشده بخدا همین الان تا همین کمتر از یک هفته میانگین درآمدم 5 برابر شده مگه داریمممم بخداا؟؟!! مگه میشه؟>>!!
کمتر از یک هفته
بابا بیخیال!!
خدایا شکرتتتتت چی میتونم بگم جززز شکر و سپاس گذارییی بخدا هیچچییی
خودم را بیشتر از همیشه به دوره ی 12 قدم نزدیک میدونم استاد جان.
بذار یک چیز را بگم
امروز وقتی که از خواب بلند شدم زیپ چادرم را زدم کنار توی اون طبیعت به بینظیری و شگفت انگیزی و اون دریاچه زیباییی که جلوی من بود و نور آفتاب روی آب به صورت بنفش، صورتی، نرنجی، آبی کم رنگ، سفید و … مشخص شده بود بعد از اینکه بلند شدم
و نه اسپیکر شارژ داشت نه پاوربانک،
چشمامو بستم و دراز کشیدم جلوی نور آفتاب، و شروع با صدای بلند به سپاس گزاری کردم با صدای بلند و واضح
خدایا شکرت به خاطر اینکه زنده ام و زندگی میکنم
خدا شکرت که من را با قوانین ثابت خودت آشنا کردی
خدایا شکرت که ایمان و انگیزه و شور و اشتیاق را در دلم زنده کردی که بتونم حرکت کنم به سمت نور به سمنبع خودت، تنها منبع نیروی خیر جهان
به سمت اهدافم به سمت خواسته های مقدسم
خدایا شکرت به خاطر عمل به قانون
خدایا شکرت که فرق بین اون موقعی که نجواهای شیطان تو اون پنج شنبه کذایی پشتتت سر هم بهم خلاف الهاماتت بهم میگفت، الان مشخصه الان
آرامش بینظیر الان، نگاه زیبایی که الان به خودم به اطرافم به همه چیز دارم، دوستان عال، روابط شگفت انگیز، معنویت فوق العاده ( نسبت به گذشته )، درک قانون و عمل به اون و …
سپاس گذاری به خاطر تمام اعضای بدن سالمم، روح پاک و مقدسم، تک تک توانایی هام، به خاطر تمام موفقیت های هر چند کوچک گذشته ام، به خاطر شجاعتم به خاطر جسور بودنم به خاطر اینکه از همون 19 سالگی 4 سال پیش برای استقلال بیشتر برای تغییر اوضاع مهاجرت کردم به تهران جایی که نه فامیلی نه آشنایی آن چنانی نه دوستی، چی داشتم؟؟! فقط ایمان به غیب به اینکه میشه.
سپاس گذاری به خاطر اینکه الهام بخش هزاران انسان هستم و میتونم باشم الهام بخشی که منجر به عمل میشه و ارزشی که به ارزش هر فرد و با ارزش تر شدن هر فرد یعنی با ارزش تر شدن دنیا و این همان کمک به دنیا برای جای بههتر شدن هست میشه. ، و اینکه همه چیز از همون قدم اول شروع شد.
سپاس گذاری به خاطر نویسندگی و دست به قلم فوق العاده بینظیر دوست داشتنی و جذاب و تاثیر گذارم جوری که هر مخاطبم به راحتی تمام چیزهایی که میگم را به خوبی درک کرده لبخندی روی صورت زیباش شکل میگیره مثل الان و تحسینم میکنم. خداروشکر
سپاس گذاری به خاطر اینکه این منم که خالق تمام اتفاقات زندگیم اونم با باورهای غالب و فرکانس های هر لحظه و کانون توجه ام میسازم. به خوبی
سپاس گذاری به خاطر دوستان عباس منشی من، رها جون، طیبه جون، شکیبا جون، عادله جون، سمیه جون، نعمت الله جون، الهام جان، اسپنتا جوون، مرضیه جوون، آیدا جوون و … تمام کسایی که با خواندن سپاس گزاری فوق العاده ان ها مگه میشه گریه ات نگیره و اشک شوق از چشمانت جاری نشه و احساس ناب بودن بهت دست نده.!
سپاس گذاری به خاطر تک تک اتفاقات شگفت انگیزی که برای من رخ داده و میده، تک تک اون خریدها، اون محبت ها اون لبخند ها اون نگاه های پر از عشق و محبت آمیز واقعا بخدااا که شگفت انگیز بوده و هست
سپاس گذاری به خاطر “آرامشگاه ” سایت ( قسمت “سپاس گزاری امروز اتفاق عالی هر روز توی گنجینه “))، گنجینه ” سایت ( عقل و کل)
سپاس گذاری ویژه به خاطر دوستان جدیدی که چه تو فضای مجازی چه تو دنیای حقیقی به هر دلیلی جذب من شدند، به صفحه ی واقعا واقعا ارزشمند، پرانرژژژژژِِِِِیییییی مثبت و شادد اینستاگرامم و همینطور کانال تلگرامم.
واقعا عالیه
دمت گرم محمد، تو فوق العاده ای
تو محشری
تو شگفت انگیزی
تو خارق العاده ای
تو بهترینی
تو توانایی در هر کاری
تو فوق العاده جذابییی، دوست داشتنی، تو زیباترین آدمی هستی که تا حالا دیدم،
خدایااا شکرت شکرت و بازم شکرت
میدونی چیه استاد سپاس گذاری سپاس گذاری بیشتری میاره.
نمیدونم واا چند دقیقه شد چند ساعت به طول انجامید ولی چشم های زیبیم را باز کردم همه چی رنگ و بویی دیگه داشت، قبل از سپاس گذاری آفتاب خیلی پشتم بود ولی الان بالا سر من،
همونجا تصمیم گرفتم که این پولی که از دستان خدا به من رسیده با فروش کارهام، را اول بهتره بدهی های مالیم را صاف کنم با این پول ارزشمند 3 تا را صاف میکنم و یمونه یک 1600 دیگه
میدونی چرا همچین تصمیمی گرفتم؟!
گفتم اگر با همین باورهام و همین فرککانس هایی که از پیش فرستاد نتیجه این شده که در یک شب طی 5 ساعت 525000 هزار تومن درامد داشته باشم به همین راحتی پس اول اول بدهی هامو پرداخت میکنم تا خیالم راحت تر از همیشه باشه و امسال سال 97 به قوه ی الهی با مدار درآمد حتی شروعش کنم و به امید خدا بعدش هدف بعدیم گرفتن دوره ی 12 قدم باشه.
احسساسسس خیلی خوبی داشتم و دارم وقتی که این تصمیم را گرفتم که به عنوان یک هدیه ی کوچولوش نتیجه ی پس دادن اون 100 تومن پول ارزشمند به برادر گلم بود که دیدید چی شد>
پس اول بدهی های مالی
با همین قوانین
و بعد برای پیشرفت خیلی بیشتر و بزرگتر تهیه ی دوره 12 قدم.
تازه وقتی قسمت سوم فایل ” چند برابر درآمد در یکسال را ” گوش دادم برای همون اول چند تا جواب لهم داد بهترین دوستم دیدم که منطقیه! و کاملا درست از فردا انجام میشن چون همین الان کلیی سفارش دارم که باید بزنمشون.
خدایا شکرت خدایا شکرت.
این دو سه روزه خواسته های جدیدی توی ذهنم شکل گرفت و خدا هم وقتی که میبینه تو میتونی اون کار را انجام بدی اون ظرف را داری اون ایده را قطعا بهت مید. چون میتونی واضحه .
در مورد تک تکشون تجسم کردم تو آب و هوای مختلف کلی با خودم در موردشون حرف میزدم. تصاویر بزرگ تا اونجایی که میتونستم شکل دادم. عالی بود و عالیه
وقتی کوله را بستم و داشتم هایکینگ میکردم و یک کوچولو کوه نوردی هم داشتم، رسیدم به روستایی که توریستی محل کمپ منم روبه روی اونجا بود ابتدای راه آبی اینجا کلییی قایق هست که تو را میبرن با 100 هزار به جزیره که عکسش تو ردپای اولم هست ( فقط باید اعدا به انگلیسی وارد بشه ) و با 50 هزار تومن تو را میبرن به سد دز و با 300 هزار تومن تو را میبرن به جاهایی که فقط خودشون بلدن! یک جاهای ناب و خصوصی
( فکر کنم باید امتحانش کنم) برای برگشت هم میان دنبالت.
خلاصه اونجا یک موتوری را دیدم و باهاش سلام کردم فهمیدم که منو شناخت! تو همونی بودی که اون روبه رو چادر آبی زده بودی! ( خنده)
این اطلاعات پاراگراف بالا هم خودش بهم داد.
بنده خدا رفت برام یک ماشینی پیدا کرد که همین الان میخواست حرکت کنه و بره به سمت شهر.
و اینکار انجام شد من با یک نفر که تو همون روستا توی سد گتوند کار میکرد منو به شهر و تا خود خونه رفیقم رسوند. دمت گرم خداجوون
دیگه میدونم وقتی هیچ هایک میکنم چطوری از کسب کار تعریف کنم و اون را بیان کنم.
نتیجه این شد که از کارهای من خیلییییی خوشش اومد از همون دریم اول که دیدش عاشققق شد بهش هدیه دادمش با عشق، خب چه کاریه که هدیه ندم
خیلیی راحت تر میبخشم این وقتا خیلییی
کلی از دیدن مسیر لذت میبردیم کلیی در مورد اهدافم و خواسته هام صحبت میکردم ( چیزی که قبلا انجام نمیشد خیلی وقتی با راننده ای هیچ هایک میکردم میذاشتم هر چی میخوااد بگه حتی اگر برخلاف میلم بود چون اعتماد به نفس نداشتم چون هنوز به قانون ایامن 100% نداشتم ایمان 99.9% کافی نیست این ایمانم مثل آب میمونه که فقط و “فقط ” تو دمای 100 درجه سانتی گراد به جوش میاد و نه یک ذره پایین ترش.
بعد از اون وقتی رسیدم پیش دوستم دیدم دوستم دم در منتظر منه
وای خدای من اینو نگفتم حالا چطوری به دوستم گفتم گفتم که دارم میام، من که هنوز حتی همین الانم صفحه ی گوشیم بالا نیامده ولی گوشیم روشنه.
وقتی روستا رسیدم یک ماشین عروس و داماد را دیده بودم ( اونجا انقدرررررررررررررررررررررررررر قشنگههههههههههههه که کلییی عروس و داماد میان اونجا تا کلیپ عروسی و از این چیزاشون را اونجا به خوبی پر کنند با هلی شات و گوپرو و دوربین های حرفه ای و .. ) من گفتم یک لحظه گوشی داماد را گرفتم و کلیییی بهش هم تبریک گفتم و وقتی تمامس گرفتم با مهراد بهش گفتم که دارم میام ساعت 11:45 دقیق بود. گوشی را بهش دادم و بعدش که داستان اون موتوری و ماشین پیش اومدو من برگشتم سمت خانه ی دوستم..
وقتی رسیدم دم در دیدم مهرداد تو ماشینش منتظر منه و ازاین ماشین پیاده شو حالا سوار اون ماشین شو از حال این روزهای اساسیت براش بگوووو ای جان
خلاصه گفت کجا برسونمت چون میدونست من هیچ هایک میکنم و دوست ندارم بهش بگم 40 کیلومتر اون ور تر خانه ی پدر مادر منه و اتاقیگرم با نوری زرد و ملایم و پشت کامپیوتر قدیمیم هستم، منو به خروجی شهر رسوند.
از همونجا با احساس خوب منتظر ماشینی که باید بیاد. بهش به شدت اعتقاد دارم.
داستان هیچ هایکم که میدونی استاد جان چیه ( چشمک و خنده توی پروفایل جذابم نوشتم )
استاد امروز وقتی منتظر ماشین بودم
امروز وقتی که از خواب لند شدم
استاد، امروز وقتی که سرپا بودم نشسته بودم
استاد همین الان که انگشتام در حال تایپ کردن هستم، نمیدونم چطور بگم
احساس میکنم من همون محمد حتی دیروزم نیستم خیلییی بی باک تر شجع تر نرمال تر چطور بگم این احساسم را ، بازم بگم ” خداگونه تر “” فکر کنم بهترین کلمه ای باشه که میتونه حال الانم را توصیف کنه.
اگر ههزار برابر شدن تمام صفات نیکوم و این همه اتفاق مثبت شده اینی که هستم پس به جرئت میتونم بگم، آره استاد جان آره بچه ها
من ” خداگونه تر شدم” آره محمد / مارکووو من، به راستی ” خداگونه تر شدم “”خدا گونه تر عمل کردم ” و ” خداگونه تر دارم میبینم ”
خدایا شکرت خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکتر که من را دعوت کردی به این سفرنامه ی شگفت انگیز.
ممنونم خانم شایسته عزیز ، خیلی دوست دارم از صمیم قلب. تو دستی از دستان بی نهایت خدا بودی. و هستی.
استاد جان عاشقتم ممنونم
خلاصه سر جاده که بودم ماشینی که بایست میومد اومد یک دنا پلاس سفید و خوشگل
دوستم بود با دوستش که خیلی وقت پیش دوستم بودم!!
تو همون را بازمم کلی از کجا بودنم چه میکنم توضیح دادم همونجا هم ددوتااا دریم فروختم به راحتی ( ببینی محمد چقدردرررر پول در آوردن آسنونه گللل من خوشگللل من )
و وقتی برگشتم خانه وقتی که تو حمام بودم و یک حام دلچسب خداروشکر، موقع سپاس گذاری یک ایده اومد!!
برای همون داماد و عروس زیباشون که موقع برگشت یک لحظه چشمم به چشمش افتاد. ( خنده ))
دو تا دستبند خوشگل بزنم که طرح Love باشه و هر دو هم یک رنگ
یککک جیغغغغ و هوراااا حتی ایده های خداجونی توی حمومم میان تازه اولش!
بعد گفتم خدا جون چطور گیرش بیارم و بهش تحویل بدم یاد مهرداد افتادم که با گوشی اون داماد جان بهش زندگ زدم گفتم به امیدا خدا گوشیم وقتی اومد بالا ( خدایا شکر که صفحه ی گوشیم بالااااا اومدددددد ) به مهرداد زنگ بزنم و شماره ی ایشان را بگیرم و بهش بگم که پنج شنبه موقع تحویل سفارش های دیگه ام، هدیه ی زیبا و با ارززش ایشان را هم بدم.
خدایا شکرت
خدایا شکرت.
خدایا شکرت.
دوست دارم خدا جونی
دوستون ارم
سلام مارکوی دوست داشتنی
اینجاهم کلی امید وانگیزه تو وجودم روشن شد و هرروز دارم بیشتر عاشق خدا میشم…
چقدر خدا قشنگ و راحت باهامون حرف میزنه..چقدر قشنگ میشه همه جا با خدا بود…
خداروشکر??
خدای رحمانم هرلحظه هدایتم کن و به خودت متصل تر…
سلام
روز ۲۵ م از سفرنامه
نمیدونم تو وجوده من چقدر این باوره مخرب ریشه داره …که ثروتمند شدن با خداوند و ایمان منافات داره…میگم نمیدونم چون به شکل ظاهری این گفته رو قبول ندارم و نفی ش میکنم ولی خدا میدونه چقدر زیر پوستی تو باورهام و رفتارهام هست و متوجه اش نیستم.
تا امروز فک میکردم ۲ تا باور لیاقت و فراوانی هستن که همیشه و در هر لحظه باید روش کار کنم ولی امروز فهمیدم باور ثروتمند شدن و معنوی بودن هم به شکل ریشه ای باید در من حل بشه و منِ جدیدی از این باور در من ساخته بشه وقتی استاد میگن که مدتها نیرو رسوندن به این باور تا اون خا ک ریز رو فتح کنن قطعا برای منم همینطوره…چون منم تو خانواده مذهبی و متعصب بزرگ شدم .
و میدونم باید خیلی حواسم به این باور باشه و روش کار کنم.
وقتی همیشه شنیدیم که مردها وقتی وضعشون خوب میشه شلوارشون دو تا میشه که عاقبتش جذب همسرانی میشه که وضع مالی خوبی ندارن یا وضعشون خوب میشه و شلوارشون دو تا میشه.
خوده من جز زنهایی بودم که همیشه چشم پاک بودنه طرف مقابلم برام مهم بود و همیشه میگفتم طرفم چشم پاک باشه حالا وضع مالیش هر چی بود بود…و الانم دقیقا تو همین شرایطم.
خدارو شکر که اینجام و این اگاهی ها رو میشنوم و به اندازه ظرفم درکش میکنم.
وقتی ما تغییر بکنیم جهان ما هم تغییر میکنه و زندگی ورقش بر میگرده.
وقتی بتونیم کدهای مخرب رو پیدا کنیم …کدی های ریزی که شاید دلیلش همین باوره ثروت و منافاتش با خدا باشه…تا لحظه اخر همه چیز پیش میره ولی یه کد ریزی اون وسط هست که تدوین شده برای اینکه وقتی این ایده خواست نتیجه بده ارور بده….
و به قول استاد وقتی اون ترمز رو پیدا کنیم و و f5و بزنیم میبینیم که همه چیز اونجوری که خواستیم پیش میره و نتیجه ارائه داده میشه
امروز نکته ای مهمی از این فایل درک کردم که برای رسیدن به خداوند راهی جز درک و لمس مادیات نیست…تا نتونی از مادیات بگذری نمی تونی به خدا برسی.
زمانی میشود خدا رو داشت که قبلش به ثروت رسیده باشی..
وقتی ثروتمند میشیم که به جای حسادت تحسین کنیم….
وقتی به ثروت میرسیم که نگران نباشیم غصه نخوریم و روی خدا حساب کنیم.
اینها همه ویژگی های خدا گونس پس ثروت نه تنها مارو از خدا دور نمی کنه بلکه مارو خدا گونه تر میکند.
????????
به نام خدای مهربان
خدایا سپاسگزارم که وقتی عهدیست تو پای عهد میمانی و این منم که محک بندگی زده میشوم این منم که باید بنده بودنم را تسلیم بودنم را ایمان به قدرت بی نهایتت را باور کنم .
چقدر آگاهی های این فایل هم ناب است وخالص .چقدر ساده وبازبانی پر از عشق واگاهی این نکات قابل فهم را برایمان بازگو میکند سید حسین استاد عزیز زبان خداوندم ??
این روزها آرامش دارم درونیست اصلا قابل بیان نیست بگویم چقدر .قبلااا نجواهایی ذهنم خیلی حرف میزد الان در حال باور کردن ساکت نشسته و دارد تربیت میشود برای هر آنچه من به او بگویم .
آره این باورها خیلی ریشه داره خیلی بگم شیطانی ترین باوره که مارو از خدا واز خود ثروت که خداست دور کرده .
مثال هابی که آوردین وباورهایی که گفتین وهمه مون شنیدیم و یه برنامه ریزی دسته جمعی شدیم انکار یه مانیتور بزرگ اندازه جهان گذاشتن پهنه ی ما فقط یه شبکه تکراری با افکار وحرفهای تکراری و میشنیده بودیم .
وقتی نگاه میکنم میبینم آدمها عجب برنامه ریزی یکسانی شدن وخودم جزئشون بودم ولی دیگه دوسه ساله از این بردگی واز این مردگی رها شدم از این رباط بودن وهیچ نفهمیدن .
خدایا شکرت حرفات تا عمق قلبم نفوذ میکنه وتو ذهنم مدام میگم استاد باورهاشو عوض کرد اون تونست منم میتونم من یه الگوی عالی دارم کسی که خدا برام فرستاده قدر دان این نعمت بزرگ هم هستم .
خدایا شکرت واسه قانون واسه این نظام هوشمند ودقیق با برنامه ریزی درست وبا ثبات واین آرامش درونی ودارن هر بار بیشتر میکنه ????
هدایت شدن وجذب این مسیر داره منو میبره خدایا کمکم کن باورهای شرک آلود ذهنم و بشناسم وبهشون حمله کنم تا ایمانم به تو قوانینت بیشتر وبیشتر بشه .
در پناه خدای زیبای ثروتمند. باشید که دست همچون توی دستاشه .
???????????