باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشود - صفحه 51
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/11/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-11-08 08:17:172024-06-08 21:14:20باوری که تغییرش، درهایی از نعمت را به زندگی ام گشودشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سفرنامه روز ۲۵ام
سلام خدمت همه عزیزان
خداروشکر میکنم بابت این فایل و آگاهی های فوق العاده ای که از این فایل بهم رسوند
واقعا یکی از باورهای خیلی ریشه ای که دارم همین باور اینکه ثروتمند ها انسان های بدی هستن و همیشه خودم موقع کار روی باورهام میبینم چقدر وجودم مقاومت میکنه و حس بدی در ته وجودم نسبت به ثروتمند شدن دارم
و ممنونم از استاد عزیز که گفتن انتظار نداشته باشیم به زودی این موضوع تغییر کنه و به خودم فرصت بدم و روی کار کنم اما بدونم غیرممکن نیست میشه مثل خیلی ها که تونستن مثل استاد
منم میتونم
چقدر ایمان نکتهی مهم و ارزشمندی بود
و همیشه انسان ها و من موندیم پشت نقاب ترس و باورهای محدود و اجازه حرکت نمیدیم
و هر موقع در زندگیم رفتم تو دل ترس هام و حرکت کردم واقعا معجزات اتفاق افتاده و پاداشش واقعا ارزش حرکت کردن رو داره و کلی رشد
در پناه خداوند یکتا💖
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
در این فایل یه نکته مهمی استاد عزیزم فرمودین و اون هماهنگی با جهان است
خیلی مهمه که هماهنگ باشم و آرام و مطمئن و پیش بروم با توکل وایمان و همچنین تسلیم در برابر خواست خداوند ، اینکه هر کاری که میتوانم و از دستم بر می آید انجام دهم وبقیه را بسپرم به خداوند مهربان که علی الله فلیتوکل المؤمنون
من به اندازه سهمم تلاش میکنم، روی ذهنم کار میکنم و بقیه را به خدا میسپرم و به او میگویم
رب انی انزلت الی من خیر فقیر
خداوندا هر خیری را که به سوی من بفرستی به آن سخت محتاجم
استاد عزیزم، من هم روی باورهایم کار میکنم و ثروتمند شدن را معنوی ترین کار دنیا میدانم و هر چه ثروتمند تر شوم به خداوند نزدیکتر م …..
از خداوند براتون عشق و ثروت و سلامتی آرزومندم 🤚💫❤
به نام خدا
خداروشکرمیکنم برای روزبیست وپنجم ازسفرنامم
سلام به استادعزیزم وتمامی دوستان
من هرچقدرثروت مندبشم نزدخدامحبوب ترمیشوم
فقیربودن هست که منوازخدادورمیکنه نه ثروت مندبودن
بخاطرنیازمالی که ادمادست به هرکارناروایی میزنن هرکاری فکرشوکنیدازدروغ ،کلاه برداری ،دزدی ،خودفروشی ،آدم ربایی ،رشوه …پشت فقرکه کارهای نازیبامیاد فقرکه ماروازخدادورمیکنه
خدابه خودش لقب وهاب داده تاانقدربهت ببخشه که ااشباع بشی تادست به هرکارناشایستی نزنی
خدامیگه ثروت مندشوتانیازهای مالی خودت وخانوادت روبرطرف کنی وبراشون هدیه بخروخوشحالشون کن
خدامیگه ثروت مندشوتابتونی بهترین خونه ،ماشین،لباس،غذا، سفر وتجربه کنی چون تولایق بهترین هاهستی
خدامیگه اول ثروت مندشوبعدقضاوت کن اونوقت میفهمی که چه چرت وپرتایی پشت افرادثروت مندنمیگفتی وسال هاخودت روازرفاه وخوشبختی دورکرده بودی .
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و تیم خوب خانواده عباسمنش
ساختن باور من هر چه ثروتمند تر بشم نزد خدا عزیزتر میشم همیشه با باور احساس لیاقت و باور فراوانی همراه میشه که باید در این زمینه ها باهم کار کرد و تقویتشون کرد که دیگه به قول استاد بعدش بوممم…
استاد من خیلی روی این باورها دارم کار میکنم از وقتی فایلهای شما رو میبینم بهتر قانون رو درک کردم و بحثهای دلسوزی و خودتو پایین بگیر بقیه به دلشون نیاد و از این باورها رو دائم دارم تغییر میدم ، استاد در باور من هرچه ثروتمند تر بشم نزد خدا عزیزتر میشم یه سوالی برام بوجود اومده یا شایدم همین خودش یه ترمز باشه برای من برای ساختن اون باور، و اون سوال اینه که من برای ساختن باور هرچه ثروتمند تر بشم نزد خدا عزیزتر میشم و باید علاوه بر ساختن این باور در عمل هم یه کارهایی انجام بدم آیا از هر راهی باید این عمل رو انجام بدم ؟ منظورم اینه چون من میخوام این باور رو بسازم و تقویت کنم مجازم که از هر راهی اینکار رو بکنم مثلا من یه جنسی رو خریدم و با صدتا دروغ اون جنس رو به قیمتی خیل بالاتر از چیزی که هست میفروشم یا مثلا من تو کار تعمیرات لوازم برقی هستم یک وسیله ای رو تعمیر میکنم خودم میدونم هزینه دستمزدم میشه ۱۰۰ تومن بعد به خودم بگمچون من دارم این باور رو که هرچی ثروتمندتر بشم عزیزتر میشم ۲۰۰ تومن میگیرم ۱۰۰ تومن بیشتر از چیزی که واقعیه و به خودم بگماین درسته من دارم پول هنر دستمو میگیرم و بگم من هرچی ثروتمندتر بشم نزد خدا عزیزتر میشم ، و اینکه خیلی از اینجور مثالها میشه اورد . خیلی دوست دارم این مسائل رو برامروشن کنید چون واقعا توی فکرم این سوال ایجاد شده حالا توی عقل کل هم میپرسم .دوستانی هم که بیشتر از من کار کردن میتونن راهنمایی کنن ممنون میشم
خداروشکر میکنم بخاطر اینکه منو به اینجاهدایت کرد و میتونم هر روز روی خودم کار کنم
بنام خداوند جان و خرد
سلام ؛ عرض ادب و احترام ؛ عرض ارادت خدمت استاد بزرگوارم، استاد عشق، استاد توحید، و خدمت سرکار خانم شایسته نازنین و سایر دوستان عزیز.
استاد عزیزم الهی که غرق در موفقیتها و شادیها باشین و هرروز حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشید.
من خودم زیاد تجربه کردم که داشتن بعضی باورهای مذهبی و معنوی خیلی جاها من رو از پیشرفت مالی باز داشته ، باور غلطی که من داشتم و الان مدتهاست که دارم روش کار میکنم تا اصلاحش کنم ، این باوره که اگه من چیزی داشته باشم احتمالا باعث بشه اونایی که ندارنش و بیشتر خانواده و فامیل و دوستان مدنظرم بود شاید اونا چون ندارنش حسرتش رو بخورن و اینکار من یه جورایی گناهه و این باعث میشد که خیلی چیزارو نخرم یا اصلا دنبالش نباشم.
میدونین شمادوتا کفه ترازو رو در نظر بگیرین یک طرفش وزنه ها رو گذاشتیم یک طرف دستاوردهارو ، من که دستاورد رو زیاد میکنم باید وزنه هاهم (اینجا وزنه ها دوستان و اطرافیان منظورمه) زیاد شن تا تعادل برقرار شه؛ حالا چون وزنه رو نمیتونیم زیادش کنیم من دستاوردام رو پایین میارم تا همسطح وزنه ها بشه، ینی یجورایی خودم را تا حد اطرافیان پایین نگه میدارم که اونا دلشون نسوزه واسه نداشتنش و این ینی فاجعه که عمر میگذره و ما خودمون رو درحد اردکها نگه داشتیم دریغ از اینکه میتونستیم با عقابها پرواز کنیم.
من زیاد شده ماشین خوب نخریدم چون داداشم نداشته، خونه خوب نخریدم یا خونه ام رو دوتا نکردم چون خواهرم مستاجر بوده، شیک و مارکدار نپوشیدم چون فلانی دستش نمیرسه ، یه مثال عالی که میشه واسه این زد اینه که وقتی آدم با دوستای پولدارش میره مسافرت و گردش همیشه دنبال هتل خوب رستوران خوب و فروشگاهها و پاساژهای عالی میگردن ولی وقتی با دوستایی میره که قدرت مالی کمی دارند ناخوداگاه واس اینکه خودش رو همسطح اونا کنه دنبال مسافرخونه معمولی غذاخوری معمولی و پاساژهای ارزون میگرده، من وقتی به این ایرادم پی بردم یجورایی با یک تیر چندنشان زدم ؛ اول اینکه باید مدار رو بالا برد و ناخوداگاه اطرافیان غربال میشن و اونایی که دون مدارتن میریزن ، دوم اینکه نیازی به دلسوزی نیست که چون فلانی نداره منم زشته داشته باشم، من میخرم چون لیاقتش رو دارم ؛ سوم اینکه هرگز نداشتن من ، نخریدن من ،پولدار نشدن من هیچ کمکی به دیگران نخواهد کرد که هیچ شایدهم ضرری برسونه، و خیلی تصمیمات درست تری تونستم بگیرم.
استاد عزیزم ثروتمند شدن شما هر روز باعث شادی و خوشحالی من میشه و بی اندازه باعث افتخارمه که من پیش خودم به داشتن چنین استاد صادق و ثروتمندی افتخار میکنم، من الگوم شما هستین و این باعث میشه که رویاهام برام خیلی خیلی دستیافتنی به نظر میان و حتی بوی نعمتهای نزدیک به من رو به راحتی میشنوم.
عاشقانه دوستتان دارم و آرزومندم هرروز با سرعت نور به خواسته هاتون برسین 💖🌹
سلام به همه دوستان عزیز
سپاس گزارم خدای مهربانم را که به من اجازه میدهد
نا در این جمع با ایمان فعالیت داشته باشم
من باور های مخرب و مخفی درونم هست
باوری مثل
اگر ثروتمند شوم به همسرم خیانت میکنم
– یا . همیشه در آخرین لحظه همه چیز خراب می شود
– یا باور این که یک جای کار همیشه میلنگد برای ثروتمند شدن من
باور احساس عدم لیاقت را دارم باور کمبود
و از خداوند می خواهم کمکم کند که بتوانم این باور ها را کنار بگزارم و جایگزین آن ها باورهای
مثل
هرچقدر ثروتمند شوم به خداوند نزدیک تر می شوم
من ثروتمند شوم شاد و خوشحال تر میشوم
خدا خیلی دوست دارد که من ثروتمند شوم
هرچقدر ثروتمند شوم می توانم کمک کنم دنیا جای بهتری برای زندگی کردن شود
من لایق بهترین ها در جهانم
ثروتها نعمت ها هرز بیشتر بیشتر میشود
خدایا شکرت
سلام
بیست و پنجمین روز سفرنامه
وقتی که نتایج خودمو در حوزه ثروت میبینم متوجه میشم که هنوز خیلی جای کار کردن داره باورهای حوزه ثروتم و وقتی در مورد معنوی بودن ثروت و باورای ثروت رو خودم کار میکنم احساس میکنم باورام در مورد ثروت درسته
البته خیلی این باورا رو در طول روز با خودم تکرار میکنم که ثروت معنویه
ولی خیلی دوست دارم که یه تست در مورد باور وجودیم در مورد ثروت یاد بگیرم که متوجه اون ریشه کار بشم
ممنون میشم راهنماییم کنید
🙏
به نام خدا🌹
روز بیست و پنجم.خدایا شکرت🙏🏻🥰
الان که دارم برای این قسمت سفرنامه ام مینویسم داره بارون میاد🥰🥰خیلی هوا عالیه.عااااشق صدای بارون هستم و اینکه ماشین ها تو خیابون رد میشن و صدای لاستیک ماشین روی زمین خیس به گوشم میرسه.خدایا شکرت😍🙏🏻
الگوسازی برای تغییر باورها واقعا خیلی معجزه میکنه و ایمان و انگیزه آدم رو بالا میبره.اما از انگیزه مهم تر درک اصل قانون جهانه و انگیزه قسمت دومش هست👌🏻
من خودم خیلی وقتا خواستم شرایط رو اونجوری که خودم دلم میخواست جلو ببرم و هر چی زور میزدم اوضاع بدتر و حال من هم بدتر میشد و قانون رو فراموش میکردم.الان هی باخودم میگم من باید به صلح برسم.من باید تغییر کنم
خدارو صد هزار مرتبه شکر من اصلا اهل اخبار و سیاست نبودم و نیستم و حتی اسم سران کشور میگن چی میگن رو هم نه میدونم و نه اگه تو خیابون ببینم میشناسم و نه از سیاست چیزی سر درمیارم😅🥰🤲🏻هییییچ وقت خدا از دیدن اخبار لذت نمیبردم و وقتی میدیدم بابام چهار چشمی زل زده به تلویزیون تعجب میکردم همیشه هم چهره اش درهم میشد وقتی اخبار میدید😂😂😂من بچگیم برنامه عمو پورنگ نگاه میکردم بعد از ظهرا، بعد قبلش یه اخبار داشت اخبار جوانه ها😅😅از پیشرفت هایی که بچه های نوجوون داشتن دستاورداشون اینا رو میگفت و من به هوای برنامه عموپورنگ اون هم نگاه میکردم.تنها اخبار خوب در تمام عمرم همون بود.خدارو شکر🙏🏻
این هماهنگی با درون و خودت خیلی خوبه.اصلا جهنم رو، تو بهشت میبینی.مثل پر میشی پرواز میکنی.واقعا خیلی حس خوبی داره و چقدرررر هم قشنگه که جهانت زیباتر میشه تو هی هدایت میشی به شرایط بهتر آدم های بهتر مکان های بهتر ایده های بهتر و….یعنی اینجوری نیست که شرایط تغییری نکنه تو فقط حالت خوب باشه.قشنگیش همینجاست که با تغییر حال تو شرایط توهم تغییر میکنه.اینش قشنگهههه😍😍😍😍😍😍خدایا شکرت.من وقتی که دارم رو ذهنم کار میکنم برای رسیدن به احساس خوب اون اوایل میگفت که چی مثلا این واقعیته میخوای نادیده اش بگیری الکی دلتو خوش کنی کار چرتیه بیا این مشکلو حل کن.قشنگ نجوا نجوا نجوا نجوا خیلیییی سخت بود ولی کم کم نجواها با دیدن نتایج کوچکی که میگرفتم کم میشد.الان نمیگم خیلی پرفکت شدم ولی دیگه فهمیدم که تنها راهش اینه و راه ذهن رو از این طریق بستم خدارو شکر یه روزنه ای که بازه اینه که میخواد با ذهن منطقی به زوووور کارو درستش کنه و روی این روزنه دارم کار میکنم.هرچند که وقتی اون یکی راهش بسته شده اگه روش کار نکنم بازم میاد.خلاصه خیلی باید حواس جمع باشیم👌🏻
من عاشق تنهایی سفر رفتن هستم و تنهایی زندگی کردن😍😍😍از بچگی مخصوصا تنها زندگی کردن آرزوی هر روزم بود.انشاالله انقدر روی خودم کار میکنم تا همه این ترس هام بریزه.دیشب داشتم باخودم فکر میکردم اگه جای این همه ترس ریزو درشتی که من دارم ایمان میبود چه میشد چه زندگی بود یعنی همش عشق و حال😍😍😍😍😍😍واقعا از خدا هدایت و هدایت و هدایت میخوام که برسه اون روز 🙃
پاشنه آشیل های من در مورد ثروت هم واقعا یه وقتایی خودم میمونم که اااا این باور آخه چیه خدایاااا.من قبل از اینکه بیام کامنت بذارم نظرات رو میخونم تو یکی از کامنت ها یه دوست عزیزی خیلی قشنگ گفته بود که اول که نگاه میکنی میبینی هیچ باور مخربی نیست خیلی همه چی عالیه نه مقاومتی نه چیزی بعد که یکم میری جلو مثلا میخوای یه کاری رو انجام بدی باورها ریزش میکنن روی سرت.واقعا همینه.من بارها تجربه اش کردم که مثلا یه خواسته ای رو نوشتم و گفتم خب من اینو میخوام.ذهنم خیلی آروم و نرم بود و هیچی نمیگفت بعد موقع حرکت و تو عمل که میرسید شروع میکرد😂😂😂😂😂این باور که ثروت با خدا از هم جداست هم خیلی درونم ریشه داره و دارم روش کار میکنم.یکی از منطق هایی که استفاده میکنم اینه که با ثروتمند شدن به رشد و پیشرفت جهان که خواسته خداست کمک میکنم مثلا یه آدم معروف و موفق مثل جنیفر لوپز کلی طرفدار داره براش فن پیج زدن اون هتلی که میره توش رستورانی که میره یا عکاس هایی که ازش عکس میگیرن راننده ای که داره لباس برند هایی که میپوشه لوازم آرایشی بهداشتی و کلیییییی کارهای دیگه ای تو زندگی روزمره اش انجام میده کلییییی برای آدم های دیگه کسب ثروت و درآمد میکنه.حتی یه تور هایی برای اینکه ویلاهای افراد مشهور و موفق رو به بقیه نشون بدن برگزار میشه و اونجا هم دوباره کسب درآمد میکنن!!!خیلی قشنگه هااا میرن خونه افراد موفق رو به بقیه نشون میدن ثروت میسازن.کلییی هم توجه مثبت میشه😀😀😀😀
همیشه یکی دیگه از آرزوهای بچگیم این بود که انسان مفید و تأثیرگذاری باشم در جامعه اما باتوجه به فایل قبلی که گفتید خواسته هاتو کوچک نکن باورهاتو بزرگ کن دیگه در سطح جهان میخوام الگو و تاثیرگذار باشم مثل بیل گیتس که که اگر ثروتمند بشم به جهان خدمت میکنم و حالا میدونم که باید با نتایج ام صحبت کنم👌🏻
دلسوزی هم واقعا یه نشتی فرکانسیه که آدم جای اینکه وقتشو بذاره برای تغییر خودش برای بقیه آخه اوخه کنه که خداروشکر خیلی بهتر شدم تو این زمینه🤲🏻
در آخر هم که نوشتن در مورد قوانین چه تو سایت چه تو دفترم واقعا عالیه.واقعا الان درک میکنم که نوشتن این آگاهی ها اول از همه برای هم لذت بخشه هم به خودم کمک میکنه.خدایا شکرت❤🙏🏻
فایل جلسه قبل رو هم کاملش کردم و چقدررر نکته داشت.خیلی احساس خوبی دارم🥰🥰🥰تو زمینه تحسین کردن دیگران آگاهانه دارم کار میکنم و خیلی خدارو صدهزار مرتبه شکر احساسم رو خوب میکنه که پس میشود ماشالله خدا بهش بیشتر بده🥰🥰🥰🥰
من برای هر قسمت سفرنامه الان فکر کنم یه ساعتی شده که دارم مینویسم.وسطش هی یکی کارم داره خودم یه کاری برام پیش میاد.خلاصه داستانی دارم الان هم که جاتون خالی لبو خوردم😂😂😂😂خیلی چسبید 😘😘😘😘😘
عاشقتونم و خدا یار و یاور و هدایتگر هممون باشه 🤍💚💙🧡❤💜
سلام به استاد جانم و همه دوستان سایت
استاد من همش بس شنیده بودم ک میگفتن اره پول خوب نیست پول خوشبختی نمیاره بخدا دیگه جز پوست گوشت خونم شده بود تا چند وقته دارم روش کار میکنم چون واقعا نابود کنندس این افکار بخدا و هیچ چیزی جز بدبختی نداره برای ادمدواقعا استاد به قول شما تجربه کردم و خدا شاهده از وقتی فراوانی دیدم نعمت دیدم و بعضی از ترمزهام برداشتم واقعا 2 برابر ثروت تو زندگیم امد
استاد بخدا من امروز داشتم به دوستم می گفتم من یکم روی خودم کار کردم و تغیر ایجاد کردم استاد دروغه بگم ادمهای اطرافم عوض نشدن بخدا انقدر رابطم با خانواده و فامیلی ک داغون بود عالی شده ک حد نداره اصلا نگم میتونه عالی ترم بشه ک با توکل به خدا عالی ترش میکنم استاد و هروقت برای هرچی جنگیدم بدتر دور شدم خسته شدم نا امید شدم ولی وقتی رها کردم گفنتم خدا میخوامش بخدا به راحت ترین بی دردسر ترین اصلا از جاهایی ک تو عقلم جا نمی گرفتم بهم کمک کرد
سلام دوستان و عزیزان همراه
ممنونم از فایل بی نظیر استاد..من میخوام از تجربه ام صحبت کنم درست هفته گذشته توی محل کارم همکارانم داشتن راجع به خرید صحبت میکردن که اینو بخریم لباس و کفش و عکسهایی رو به هم نشون میدادن و منم گفتم منم خیلی چیزای قشنگی میخوام فلان و فلان ….آنها گفتن خب بریم خرید کی بریم که من گفتم خیلی دوس دارم اما الان شرایط مالی مناسب نیست….یهو یکی از همکارا خندید و گفت مریم تو که همیشه داری شکرگزاری میکنی و من هروقت میبینم داری میگی خدایا شکرت تو دیگه چراااا …. خیلی دلم یه جوری شد خجالت کشیدم از خدا یهو این حس اومد و اون لحظه سکوت کردم اون خانم هم ساکت شد و یه دفعه یه حسی به من گفت بهشون بگو دوشنبه هفته دیگه اولین روز کاری میریم خرید بدون اینکه دیگه فکری کنم و صدای ذهنم رو گوش بدم سریع حرفهایی که توی ذهنم اومد بلند گفتم و گفتم دوشنبه دیگه میریم خرید اینو با قدرت گفتم و با اینکه میدومستم پولی ندارم برای خرید ولی توی دلم قدرت بود پیش خودم گفتم من خواستم دیگه بقیه اش به من ربطی نداره…خدا گفته درخواست کنید و ایمان داشته باشید به من که به شما میدهم خلاصه دیگه بهش فکر ندادم که چی میشه فقط چندبار ذهنم داشت حرف میزد توی این هفته که مریم چجوری از کجا میخوایی پول بیاری یا نهایتا روز موعود بهشون بگو نمیام خسته ام یا هربهانه دیگه ایی ولی سریع در جوابش گفتم ممنونم ازت اما من میرم خربد دقیقا روز دوشنبه ۱۳ ام ماه…توی این هفته من فقط ۲روزش رو ۱ ساعت کار کردم و ۲۰۰ منات ساختم یعنی فقط ۲روزش ۴۰۰منات(پول آذربایجان)و به غیر از پولهای دیگه جالب اینجاست که از جاهایی بسیار دور مشتریهام اومدن..و من دیروز که ۱۳ باشه رفتم خرید با دوستان تازه رستوران عالی ام رفتیم و حسابی لذت بردیم و اومدیم…من باور کمبود دارم و با همه وجودم میخوام و هرروز میگم و میبینم که دنیا چقدر فراوانی توش هست و اینم بگم که خدابهم گفت هدایتت میکنم به اونجایی که میخوایی بری و حتی از من تشکر کرد که به همسرم که کمی بیمار بود رسیدگی میکنم با محبت و مهربانی نگاهم کرد و تشکر کرد منم گفتم دوسش دارم همسرمه ولی اون لبخند زد وقتی دارم کار میکنم غذا درست میکنم مخصوصا دیشب نگاهم میکرد و لبخند میزد منم لذت میبردم و با انرژی بیشتری با سلیقه کارم رو انجام میدادم احساس میکردم اونم داره لذت میبره و بهم افتخار میکنه..همین الانم خودش خواست این تجربه رو بنویسم و داره به من لبخند میزنه…خدایا شکرت …دلم میخواد با همه وجودم عاشقت باشم و این حس رو تجربه کنم