«الخیر فی ما وقع» در شعر پروین - صفحه 11

803 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    راضیه راضیه گفته:
    مدت عضویت: 3436 روز

    به نام خالق زیبایی

    سلام به‌همه همسفران عزیزم💕

    ♦روزشمار چهل ششم:

    *نکات:

    ۱-همیشه هر اتفاقی که می افته خیریتی توش هست…. و باید نگاهمون به اتفاقات به ظاهر نامناسب جوری باشه که یک اتفاق خوب در راه است، و اگر احساس خوب رو در تمام لحظات داشته باشین اتفاقات فوق العاده عالی رخ میده…. این یک قانونه…..

    ۲-اگر احساس خوب داشته باشی: اتفاقات خوب رخ میده و اگر احساس بد داشته باشی اتفاقات بد رخ میده این یک قانونه…..

    ۳-اگر در هر شرایطی سعی کنی حالت خوب کنی اتفاقات خوب جوری از در دیوار وارد زندگی شما میشه که شما را مبهوت می کنه……

    ۴-ما باید ایمان داشته باشیم که روند جهان همواره خیر و خوبی و خوشیه……

    ۵-ملاک ایمان : احساس آرامشه درونیه…..هر چقدر احساس خوب و آرامش داشته باشیم یعنی به نیرویی ما ورای نیروی خودمون اعتقاد داریم، که اون نیروی محافظ ماستتتت…..

    نشان ظاهری ایمان احساس خوبه، امید…..شوق ،،….ذوق….

    هیچ‌چیز دیگه ای نیست.

    ۶- خداوند ما رو با تمام بی ایمانی ها و بدی هامون دوست داره و بخشیده ما رو و هر روز به ما میگه…..برگرد پیش من…..هر چیزی از دنیا بخوای بهت میدم فقط من رو درک‌کن….به من ایمان بیار…..

    ۷-خیلی وقت ها اوضاع سخت میشه فکر می کنیم خدا ما رو‌نمی بینه فریاد می زنیم که خدا ما رو ببین، فکر می کنیم خدا روش برگردونده……نه خدا همیشه با ما هست…..

    ۸-اگر میبینی در زندگیت به ظاهر مشکلی به وجود میاد این دقیقا همون راهی که باید بری، همون نعمته….این دقیقا همون مسیری که می توانه بهت کمک کنه برای رسیدن به هدفت

    ۹-دلیل ایجاد مشکلات این بوده که تو‌رو پیدا کنم…….چون اگر همیشه اوضاع خوب باشه تو‌رو‌پیدا نمی کنم.

    ۱۰- نه به خاطر این که خدا نیاز داره که ما بهش توجه کنیم ، به این دلیل که وقتی از فرکانس خدا دور میشیم مشکلات ایجاد میشن ، خدا مشکل ایجاد نکرده ما از فرکانس خوبی ها از فرکانس عشق که دور میشیم به نقطه مقابلش می رسیم.

    ۱۱-اگر چیزی رو از دست میدیم به معنای کمبود نیست به معنای یک نعمت جدیده و‌بسیار بزرگ تر اما به کی میرسه این نعمت؟! *به کسی که بتوانه این جوری نگاه کنه به خداوند….

    *به کسی که بتوانه احساسش کنترل کنه……

    *به کسی که بتوانه در شرایط سخت خوبی ها رو ببینه…

    ۱۲-در سخت ترین شرایط هم نعمتهای زیادی هست که می توانیم با تمرکز کردن روش به حس خوب برسیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    مهدی بیگی گفته:
    مدت عضویت: 3757 روز

    سلام .ممنونم بخاطر این سفرنامه زیبا

    بچه ها بنظر من ما با توجه کردن به ناخواسته ها واحساس بد درحال ایجاد گیر و اصطکاک بین چرخ های زندگی هستیم وقتی استاد میگه چرخ زندکیت روانتر میشه یعنی اینکه این اصطکاک که حاصل احساس بده را با احساس خوب که همون روان کننده دنده هاست جایگزین کنیم وقتی با ماندن در احساس خوب چرخ زندگی روان تر چرخید با استمرار میتوانیم سرعت اتفاقات را بیشتر کنیم و سرعت چرخ دنده هم بیشتر میشه دیگه انوقت یه احساس رد اگر کوتاه باشه سرعت زیادی از چرخ دنده کم نمیکنه .بچه ها مشکل اینکه ما با احساس خوب کمک میکنیم چرخ دنده زندگیمون روانتر بچرخه کم کم میخواد سرعت بگیره ما دوباره رفتیم تو احساس بد ناخوداگاه و به نظر من مثل چدبی میشه که محکم میکنیم لای چرخ دنده و سرعتش را حتی به صفر میرسونیم گاهی طرف میگه زندگیم قفل شده یه جورایی از طریق قوانیین برسی کنیم یعنی همین با احساس بد حرکت چرخ دنده ورود نعمت سلامتی وثروت و ….کلی اتفاق خوب را مختل کرده وعد میگیم چرا پس زندگیم جالب نیست . مهدی کلی چوب و اشغال کردی توی چرخ دنده های زندگیت بعد شاکی هستی چرا زندگیم به وقف م بروقف مرادم نیست چرا چرخ کاسبی زندگیم نمی چرخه فقط احساس خوب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2616 روز

    سپاس خداوندی که هر لحظه با ما سخن می‌گوید؛ در قالب نسیمی روح نواز، در قالب ساعتی که می‌گوید امروز چقدر زود تر از روز قبل از خواب بیدارشدی و کارهایت را انجام دادی، در قالب شعر، در قالب متن! متنی مثل متنِ خانمِ شایسته!

    استاد عباس‌منش‌، به گونه‌ای توحید عملی را به من آموخته که‌ آن‌را، نه برای فرار از جهنم یا منتظر ماندن برای پاداش در جهانی دیگربکار گیرم‌، بلکه از آن برای ساختن بهشت دلخواهم در همین جهان بهره ببرم. توحیدی که در عمل از استاد عباس‌منش آموخته‌ام‌، به من وعده‌ی فرداهای دور دست را نمی‌دهد بلکه خودش را در قالب احساس آرامش و اطمینان قلبی‌ای نشان می‌دهد که به محض به کار بستنش‌، وجودم را فرا می‌گیرد و آرام آرام به سایر جنبه‌های زندگی‌ام نفوذ می‌کند

    این جمله خانمِ شایسته منو به فکر برد! چه برداشت های خوبی میشه از این جمله داشت و چه باورهای خوبی رو بیرون کشید. راست میگن ایشون …

    ما ایمان داریم و با توحیدی عملی زندگی میکنیم نه با امید پاداش دنیای دیگر و نه با امید محفوظ ماندن از عذاب دنیای دیگر! ما موحد هستیم و مشرک نیستیم، با امید زندگی موحدانه ی سرشار از حس آرامش و نزدیکی به منبع در همین دنیا!

    چرا این دنیا؟! چون ما باور داریم که این دنیا، مقدمه ی دنیاهای بعدی ماست!

    مقدمه یعنی چی؟! یعنی ما اینجاییم تا تکاملمون رو طی کنیم! چه واژه ی آشنایی! تکامل! ما اینجاییم تا چند دمی که در این دنیا زندگی میکنیم، با به کارگرفتن نیروی عظیمِ خلقت که در وجود ما نهادینه شده، ثابت کنیم لیاقت داشتن گوهرِ عظیمِ “قدرت خالقیت” رو داریم! لیاقت خالق بودن رو داریم! لیاقتِ خدا بودن* رو داریم!

    آری! اینجاییم تا حقایق وجود خودمان و قوانین حاکم بر جهان را درک کنیم و به میزان درکمان، خالق زندگی خودمان در این جهان باشیم.

    و چه زیباست، کسی که در این جهان با درک قوانین حاکم بر این جهان، و عملکرد جهان، جهانش را آن طور که میخواهد نقاشی کند!

    و زمانی که باید آماده ی انتقال به جهانی دیگر شود، تابلوی نقاشی زندگی اش در این دنیا، اثر هنرمند معروف، خوده شخص باشد! و چه ارزشمند است نقاشی زیبایی که اثر خودت باشد نه اینکه قلموی نقاشی زندگی ات را با بی‌خبری به دست هزاران قدرت دیگر داده باشی!

    ما در مسیر مقدس شناخت، درک و عمل به قوانین جهان هستی گام برمیداریم، چون باور داریم این جهان، در اوج نظم و دقت اداره میشود و به قول قرآن، هیچ خللی در آن نمیبینی!

    باور داریم که با شناخت و اجرای قوانین هستی، می توانیم نقاش بوم سفید زندگی مان، خودمان باشیم. چون باور داریم که میتوانیم نقاشی کنیم بوم زندگی مان را! و این باور، باور به قدرت خارق العاده ای است که خداوند در اوج عدالت در وجود همه ی انسانها گذاشت و سپس همه را در اوج عدالت به زمین فرستاد. چون میدانست همان قدرت خالقیتی که از وجود خودش در وجود همه ی انسانها گذارده، همه را بس است تا خلق کنند هر آنچه را میخواهند!

    و چه مقدس مسیری است مسیر شناخت قدرت خارق العاده و الهی وجود مان! این همان مسیر خدا شناسی است که با شناخت خودمان و قدرتی که خداوند در وجودمان گذاشته، خدا را خواهیم شناخت! چیزی فرا تر شناختنش … لمس خواهیم کرد!

    نمیدونم چرا لفظ نوشتنم ادبی شد:)

    و خان شایسته چه زیبا ادامه میدن …

    استاد عباس منش به گونه‌ای معنای توکل و تسلیم بودن را به من آموخته‌ که‌، بتوانم در شرایطی از عهده‌ی کنترل کانون توجهم برآیم که ظاهراً اوضاع بر وفق مرادم نیست و به این شیوه‌، اوضاع را دوباره بر وفق مردم نمایم.استاد عباس منش به گونه ای ایمان به غیب را به من آموخته که بتوانم در شرایط نادلخوه‌، بی‌آنکه ایده‌ یا راه حلّی داشته‌باشم یا روی قول و کمک فردی بتوانم حساب کنم‌، به خود بگویم فارغ از اینکه شرایط بیرونی چیست‌، من از درون خود را به آرامش می‌رسانم با این اطمینان و یقین که‌، محال است من به احساس اطمینان قلبی و آرامش برسم‌ و آن شرایط‌، هرچقدر هم نادلخواه‌، به نفع من تغییر نکند‌.هر فردی به این حدَ از یقین درباره قوانین برسد‌، قطعاً مهم‌ترین کار زندگی‌اش را کنترل احساس و توجه‌اش قرار خواهد داد.

    بارها و بارها در زمینه های مختلف این موضوع برای من پیش اومده که یک اتفاق به ظاهر بد برام افتاده و من، با سعی در تغییر زاویه ی دیدم، اون اتفاق رو به نفع خودم تغییر دادم. اما در لحظاتی که درگیر اون تضاد بودم، هدف من این نبود که به تضاد رو به نفع خودم تغییر بدم! بلکه هدفم این بود به هر طریقی ذهنم رو آروم کنم و یه جورایی از زمین بلند شم! مثل کسی که زمین میخوره و سعی میکنه در لحظات اول از زمین بلند و لباساشو تمیز کنه! اون موقع نمیدونستم اما همین بلند شدن از زمین هم یعنی کنترل ذهن! وقتی یه اتفاقی برات میفته و تو سعی میکنی خودتو آروم کنی و حالت رو بهتر کنی، همین یعنی کنترل ذهن! چون کنترل ذهن در این موارد یک فرایند تکاملیه! امکان نداره وقتی یک اتفاق به ظاهر بدی برات میفته، بتونی بلافاصله به جنبه های مثبت اون ماجرا نگاه کنی چه برسه به اینکه به خوده بگی اون اتفاق به نفعت تمام خواهد شد! نه ! تغییر حالت کاملا تکاملیه! حالت اگه منفی 100 باشه، یواش یواش تبدیل به منفی80، منفی 70 و … میشه تاااا اینکه به صفر برسی. اون موقع ست که میتونی با تغییر زاویه دیدت به اون اتفاق، یعنی وقتی که حالت آروم شده، اون حال صفر رو به مثبت تبدیل کنی و یهو تبدیل به مثبت 20 بشه! اینو برای خودم مرور کردم تا به خاطر ردپای پاشنه آشیل کمالگرایی، از خودم این توقع رو ندالشته باشم که حالم اگه بده، سریع به حال خوب تبدیلش کنم! اینو گفتم تا بدونم همین که سعی کنم حالم رو فقط یک درصد بهتر کنم، کنترل ذهن محسوب میشه و به خودم افتخار کنم و بدونم جهان به کنترل ذهن من پاسخ میده! کل پروسه ی تبدیل حال منفی 100 به مثبت 100، کنترل ذهن محسوب میشه و کاملا تکاملیه. درود بر کسایی که مثل استاد، توانایی کنترل ذهن رو بیش از پیش در خودشون پرورش میدن.

    اما چرا کسی که بتونه با کنترل ذهن، به حالت آرامش دست پیدا کنه، از دل اون ماجرا (هرچقدرم به ظاهر نامناسب) میتونه بیرون بیاد؟! چون خداوند در اون لحظات باهات صحبت میکنه!

    پس چرا قبل تر، یعنی زمانی که حالم منفی 100 بود باهام صحبت نکرد؟! او با تو صحبت میکرد! همیشه با تو صحبت میکند! هرلحظه با تو صحبت میکند! اما تو زمانی میتوانی صدایش را بشنوی که در فرکانس اون صدا قرار بگیری! مثل رادیوی همیشه در حال پخش که فقط زمانی میتوانی صدایش را بشنوی که روی موجش بروی! خداوند همیشه و در هر لحظه با تو صحبت می کند و اگر میخوای صدایش را بشنوی، باید سعی کنی همیشه در فرکانس مثبتش باقی بمانی و اگر به هر دلیلی فرکانست منفی شد، در ان فرکانس منفی نمانی! چرا که ماندن در فرکانس منفی همانا و گم کردن مسیر همانا! دقیقا مثل نیروهای نظامی که به محض اینکه ارتباطشون با مرکز پشتیبانی قطع میشه، سردرگم و حیران هستن!

    اما به محضی که آرام میشوی، صدایش را میشنوی و به میزانی که حالت را بهتر و بهتر میکنی، وضوح و کیفیت صدایش بیشتر میشود و تو به وضوح میشنوی که برای این مشکلت، چه راهکاری میدهد! البته شرط تسلیم بودنت و به شرط ایمان!

    اون موق میبینی که همون اتفاق به ظاهر بد، در اوج ناباوری نه تنها حل میشه، بلکه به نفع تو تمام خواهد شد! چرا؟! چون سیستم به کنترل ذهن تو پاداش میدهد!

    همونطور که استاد عباس منش داخل فایل میگن: اگر سعی کنید در تمام طول شبانه روز احساستون رو خوب نگه دارید، قطعا اتفاقات خوبی برای شما میفته! این یک قانونه!

    خب کی میتونه در تمام طول شبانه روز حالشو خوب نگه داره؟! کسی که وقتی به تضادی برمیخوره، بتونه با کنترل ذهن حالشو برگردونه به حال خوب و به همین خاطره اگه بتونیم در اون لحظات، به صورت تکاملی، حالمون رو به سمت حال خوب سوق بدیم بدون شک اون اتفاق به نفع ما تمام خواهد شد! چون که طبق قانون احساسات خوب=اتفاقات خوب لاجرم باید این اتفاق بیفته! قانون اینه و هیچ خلل و شکافی نداره!

    و چه زیبا در ادامه از نشان ایمان صحبت می کنن! برای ما متفاوتا … یا بهتره بگم برای ما طبیعی ها ، نشان ایمان احساس ماست! احساس ما در لحظه بهمون میگه به چه سمتی داریم حرکت میکنیم و ب کجا میریم. برای ما طبیعی ها داشتن آرامش و احساس خوب، مهم تر از هر چیزیه و به محض اینکه در مسیر درست گام برمیداریم، بلافاصله نتیجه خودش رو به صورت احساس آرامش قلبی در همون لحظه نشون میده! و همین برای ما کافیست! و طبق قانون، جهان لاجرم اتفاقات خوب رو وارد زندگی ما میکنه!

    و چه زیباتر استاد ادامه میدن: تو فقط منو درک کن و به من بازگرد تا هر چه میخوای بهت بدم. هرچی بخوای از پول و ثروت و سلامتیو عشق و …

    توی این جمله، منو درک کن یعنی چی؟! یعنی سیستم رو درک کن! درک سیستم هم یعنی درک قوانین جهان! یعنی بفهمیم این سیستم چه طوری کار میکنه و به قول انیشتین، بفهمیم خدا چه طور فکر میکنه! زمانی که درک کردیم خداوند این سیستم رو خلق کرده و این سیستم، به صورت سیستمی اتفاقات و شرایط رو وارد زندگیم میکنه، اون موقع خیلی طبیعی با درک کردن سیستم میتونیم هر آنچه که بخوایم وارد زندگیمون کنیم نه اینکه بخوایم خدا دلش به حال ما بسوزه و بهمون بده. اگه قرار بود با دلسوزی و خواهش و تمنا بده، تا الان به خیلیا هرچی بخوان داده بود!

    و استاد ادامه میدن: اگه می بینی مشکلی برات به وجود میاد و گرهی در مسیرت اشجاد میشه، این دقیقا همون نعمته! همون رحمته! همون مسیریه که تو باید بری!

    فقط میتونم بگم الله اکبر به این زیبایی قانون خداوند! این جمله استاد بارها و بارها برام اتفاق افتاده! و اتفاقا الان داخل یکی از همون تضادها هستم که بهم کمک کرد مسیرم رو در کارم تغییر بدم و بهترش کنم و کلی بتونم پیشرفت کنم. واقعا با زبونم نمیتونم بگم که چه اتفاقی افتاد و من چه طوری کنترل ذهن کردم و تسلیمانه خواستم راه رو نشون بده! امیدوارم روزی که این تضاد رو به سرانجام برسونم، مشتاقانه خبرشو بهتون بدم استاد عزیزم.

    اگر نعمتی رو از دست میدیم، به معنی تموم شدن اون نعمت نیست! بلکه به معنی زمان دریافت نعمت جدید و بهتره!

    و این جمله شما رو هم چقدر خوب با تجربیات خودم وفق میدم و چقدر خوب ذهنم میپذیره. و چه قشنگ گفتین این اتفاق برای کسی میفته که بتونه اونطوری به ماجرا نگاه کنه! اما میخوام بگم توقع نداشته باشیم اون اوایل که درگیرش اون تضاد هستیم اینجوری به موضوع نگاه کنیم. همونطور که گفتم یک پروسه تکاملیه که حالمون از خیلی بد، تبدیل به بد بشه و بعدش تبدیل به خنثی بشه و بعدش خوب بشه. شخصا زمانی تونستم اونجوری به ماجرا نگاه کنم که از حال خیلی بدم فاصله گرفته بودم و تونستم به راحتی اینجوری به قضیه نگاه کنم! و زمانی اینجوری نگاه کردم؛ حالم به حال خوب تغییر پیدا کرد و طولی نکشید نعمت بهتر جایگزین شد!

    .

    .

    .

    .

    .

    خداروشکر می‌کنم بابت این فایل بی‌نظیر و بابت آگاهی‌های روزافزونش از بینهایت طریق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 71 رای:
    • -
      سمر گفته:
      مدت عضویت: 2590 روز

      یزدان عزیز

      نوشته هات سرشار از آگاهی بود. خیلی لذت بردم.

      من هم دقیقا پاشنه آشیل کمالگرایی رو دارم. و این روزها دارم به ذهنم یاد می دم که من فقط اگر “ذره ای” حالم رو بهتر کنم و بتونم کمی کنترل ذهن داشته باشم و در برخورد با اتفاقات نادلخواه، و حالم “خیلی بد” نشه، همین نشونه موفقیته. نشون از اینه که راه رو درست اومدم. و باید ادامه بدم.

      امیدوارم همگی در این راه باقدرت پیش بریم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        یزدان نظری گفته:
        مدت عضویت: 2616 روز

        سمرِ عزیز،

        خیلی خوشحال که پیامتون رو در بهترین زمان و بهترین فرکانس دریافت می‌بینم. ما در جهان قانونمندی زندگی می‌کنیم که هیچ اتفاقی، اتفاقی رخ نمیده حتی اتفاقات زندگی ما.

        پس همین که شما به نوشته‌های من برخورد کردین، یعنی اتفاقی نیست!

        به عبارت دیگه، این خود شما بودین که سوالی در ذهنتون داشتین و یا دنبال یک چیز خاص بودین که باعث شده به سمت نوشته‌های من هدایت بشین؛ و نه‌تنها هدایت بشین، بلکه به خوبی درک کنید! این اتفاقی نیست! مثل تمام اتفاقات جهان که اتفاقی نیست!

        شما به زیبایی هرچه تمام‎تر قانون رو بیان کردین. طبق قانون زیبای تکامل، ما باید بپذیریم که تغییر و تحول ما اینجوری نیست که یک‌شبه همه چی تغییر کنه. بلکه باید روز به روز به صورت تدریجی، بهتر از روز قبل باشیم (حتی اگه شده یک درصد!). همین که من بپذیرم تغییر یک پروسه هست نه یک اتفاق*، یعنی قانون رو درک کردم. پس برای تغییر فقط کافیه که …

        + سعی کنیم امروز بهتر از دیروز مراقب کنترل ذهن باشیم! یعنی حواسمون به کنترل ذهنمون باشه و در شرایط به ظاهر نامناسب بهتر از روز قبل باشیم. یعنی کمتر واکنش نشون بدیم. پروسه تغییر با “تر” شدن اتفاق میفته نه با “ترین” شدن! حتی اگه کسی بخواد خلاف کار بشه، بازهم یک شبه این اتفاق نمی‌افته و روز به روز تغییر میکنه تا در نهایت به خودش میاد میبینه نسبت به سال قبل چقدر تغییر کرده!

        پس کاملا منطقیه که برای تغییر، چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی، باید بهتر یا بدتر شد! در واقع …

        ما همیشه یا در حال بهتر شدن هستیم و یا درحال بدتر شدن! امکان نداره روی خط صاف باشیم همونطور که امکان نداره روی یک سراشیبی ایستاد! یا باید داری گام به گام بالا میری و یا داری گام به گام، عقب گرد پایین میای! به محض اینکه حواست نباشه، یعنی ناآگاه زندگی کنی، تو به سمت پایین میای! بدون اینکه حتی متوجه بشی! پس برای تغییر به سمت رشد و بهبودی، فقط بخواه که هروز مثل وعده‌ی غذایی، مثل چایی بعد از ظهر، مثل مسواک هرشب، روی خودت کار کنی

        اگه این اتفاق هرروز بیفته، تو درحال صعود هستی و بدون اینکه متوجه بشی، در حال رشد هستی (هرچند از همون لحظه اول نشانه های رشد رو به صورت احساس خوب دریافت خواهی کرد)!

        تا اینکه سال تموم میشه و وقتی میخوای از سال گذشته یاد کنی، میبینی چقدر سریع گذشت! چقدر خوش گذشت! چقدر بهتر بود نسبت به سال قبلش! و این یعنی تو در مسیر درست هستی و باید ادامه بدی.

        هر جا شک کردی، به قطب نمای وجودت نگاه کن، به احساست! اگه احساس خوبی از جنس ایمان و آرامش داشتی، یعنی راهت درسته و گاز بده! اما اگه دیدی دچار ترس و اضطراب و استرس شدی، بدون که داری به گاردریل جاده برخورد میکنی و نتیجه به صورت ناخالصی احساست داره خود نشون میده و آلارم میده!

        .

        .

        .

        امیدوارم همیشه و به صورت مستمر، هر روز از هر لحاظ بهتر از روز قبل باشی و در این مسیر، ثابت قدم باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        • -
          سمر گفته:
          مدت عضویت: 2590 روز

          سپاس ساس سپاس برای این همه توضیحات عالی

          و دقیقا اشاره به نکاتی که من لازم داشتم.

          خدای من، هیچ چیز اتفاقی نیست!

          آره باید یک تعهد غیرقابل مذاکره داشته باشم برای کار کردن روی خودم.

          امیدوارم همه ما در این راه پر از نیکی و نعمت، مانا باشیم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          مصطفی خدابخشی گفته:
          مدت عضویت: 2042 روز

          یزدان عزیز

          هم خانواده عزیزم.

          برایت از خداوند طلب سلامتی و ثروت میکنم.

          چقدر قاونو رو خوب درک کرده ای و چقدر بیان واضح و روشنی از قوانین داری! مثال هات فوق العاده بودن و در درک بهتر قوانین به من هم کمک میکنند.

          امیدوارم در پناه الله مهربان پاینده باشی…

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مهدیه وهبی گفته:
      مدت عضویت: 1802 روز

      سلام بر یزدان عزیز و آگاه به قوانین جهان هستی

      کلامت تاثیر بسیار بسیار زیادی روی من داشت

      روی قسمت هایی از فایل، زوم کردی که من هم بهش احتیاج داشتم که بشنوم و بهش توجه کنم

      کاملا احساس کردم این خداست که با نوشته های تو داره باهام حرف میزنه

      دریافتی هایی داشتم از نوشته تو، که تاکنون از این زاویه به مسائلم نگاه نکرده بودم

      در کل باید بگم ازت ممنونم که باعث شدی دریافتی های عمیقی داشته باشم

      و نور آگاهی به قسمت های تاریک ِ ذهنم تابید

      ازت ممنونم که هستی

      از خدایم سپاسگزارم که منو هدایت کرد به کامنت تو و از طریق ِ نوشتهء تو، باهام حرف زد و راهنمایم شد

      خدایا شکرت که امروز اینقدر واضح و روشن و آشکار باهام حرف زدی یعنی من اینقدر آماده بودم که سخن گفتنت را با جان و دل شنیدم

      خدایا شکرت برای این حال ِ خیلی خیلی خیلی خوبی که پیدا کردم از گفتگوی شیرین و ناب ِ با تو

      خدایم چقدر زیباست که با تمام تار و پود ِ وجودم، تونستم صدایت را همچون وحی بر جانم بشنوم

      خدایا حس و حالی دارم که قابل توصیف نیست و فقط خودت میبینی که چه حال ِ خوشی دارم از این دیدار و گفتگو با تو ….

      خدایا شکرت که فقط اشک هایی که بر گونه ام جاری است نشانه ای برای سپاسگزاری از توست …

      که کلام در این مواقع قاصر و ناتوان است …

      خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محسن گلستانی زاده گفته:
      مدت عضویت: 1989 روز

      سلام یزدان جان امیدوارم حالت خوب باشه

      یکی از بچه هایی که واقققععععااااا از خوندن کامنتش سیر نمیشم تویی برادر

      واقعا بعضی از بچه ها انقدر خوب مینویسن و یه راست میرن سر اصل مطلب و قشنگ بازش میکنن که آدم دلش نمیاد بره کامنت بعدی

      واقعااا ممنون پسر عالی مینویسی

      دمت گرم

      در پناه الله یکتا بهشتی باشی😘👋

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فیروزه محسنی گفته:
      مدت عضویت: 1167 روز

      سلام آقای یزدان

      بطور هدایتی به این فایل ومطلب شما رسیدم وباخواندن دیدگاه شما وازمنظری که به مسائل نگاه کردید برایم جالب بود وخیلی درک بهتری پیداکردم وازتکامل دررساندن احساس بد به احساس خوب درتضادهایی که برایمان اتفاق می افتد عالی توضیح دادید

      دوبار این کامنت راخواندم ویادداشت برداری کردم

      ازخداوند سپاسگزارم که از زبان شما آگاهی های زیادی به من داد

      ازشما سپاسگزارم که با متن عالی وتاثیر گذارتان ودیدگاه توحیدی تان کمک می‌کنید اعضای سایت درک بهتری ازفایلها داشته باشند

      درپناه خداوند مهربان سلامت وشاد وسرفراز وموفق باشید وبه همه آرزوهای قشنگتون برسید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      روف رضایی گفته:
      مدت عضویت: 920 روز

      بنام خداوند بخشنده و مهربان

      سلام خدمت استاد عباس منش عزیز

      سلام خدمت شما دوست عزیزم جناب یزدان نظری عزیز

      خداوند را سپاسگذارم که به کامنتی زیبا و آموزنده شما هدایت شدم

      چقدر لذت بردم از خواندن کامنت شما و تحسین تون کردم که این قدر خوب واضح و سلیس می نویسد

      وقتی با عشق روی خودت کار می کنی و باور می کنی که این مسیر درست است چنین درکی خوبی از قانون می توانی داشته باشی

      که نتیجه‌اش این چنین بیان کردن زیبا می شود

      من با این کامنت شما خلی ارتباط خوبی بر قرار کردم و لذت بردم از مطالعه اش

      واقعا تحسین تون می کنم دوست عزیزم که در این مسیر زیبا با عشق ادامه می دهی

      برای شما از خداوند بزرگ ثروت نعمت برکت و آرامش همیشگی می خواهم

      شاد و سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    م م گفته:
    مدت عضویت: 3909 روز

    خیلی خیلی سپاسگزارم که باز هم فایلهای فوق العاده سایت را به صورت روزشمار تحول در سایت قرار می دهیم. هر روز با دیدن این فایلها خداوند پاسخی و هدایتی برایم می فرستد.

    خدایا شکرت

    بازم ممنونم از استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و همکاران دیگرشان

    همه بهترینها در دنیا و آخرت را برایتان آرزو می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    طاهره جان گفته:
    مدت عضویت: 2762 روز

    سلام به استاد بی نظیرم و همه همسفرای گلم

    امروز روز ۴۶

    در این صبح زیبا و هوای خوب و عالی

    ی هوای بی نظیر نسیم خنک محل کارم اومدم بیرون نشستم

    و این روز زیبا رو شروع کردم

    خدایا به امید تو…

    استادم با ریختن گندم یا همون ب تتضاد خوردن در رابطه وارد این مسیر زیبا شدم

    و همه چیز رو خیر دیدم با تمام وجود تلاش کردم حال خودم رو خوب نگه دارم

    به ارامش برسم

    چون خدایم وعده داده بود

    من ایمان اوردم به قوانینش و حاکم بودن خیر بر جهان زیباش

    مدت ها طول کشید تا به اون تصمیمی که باید مدت ها قبل میگرفتم برسم و بالاخره اون تصمیم رو بگیرم

    ولی در این مدت

    طبق وعده حق خداوند جز خیر و نیکی در این مسیر چیزی نبوده هر جا حالم رو با توکل به خودش خوب نگه داشتم باورهامو تغییر دادم

    عالی بوده نتایجم

    در این مدت رشد توحیدی داشتم همین که فهمیدم قوانین بدون تغییری این جهان رو اداره میکنه همین که درونم که همان روح منه خداست

    همین که در حوزه مالی رشد کردم سلامتی

    و حتی در روابط که از ابتدای زندگی تضادم بوده

    و الان رابطم با خودم خیلی راضیم رابطم با خدام

    خدا رو شکر میکنم که باز با این اتفاق یا همون تضاد جدید تحول و تغییر جدیدی در راه هست

    و من بالاخره تصمیمم رو گرفتم که ایمانم رو نشون دادم به خدای خودم که توکلم به خودته

    که دیگه ترس از تنها شدن ترس از از دست دادن ندارم

    بعضی وقتا میومد سراغم که من تو این سن این اتفاق ولی زود مهارش میکردم که نه حتما بهترین ها در انتظارمه

    همه چیز به کانون توجه من بستگی داره همه چیز باورای منه

    استادم سپاسگزارم از شما

    و خداوند روح پروین اعتصامی رو قرین رحمت کنه که حتما با این بینش و اگاهی که از خداوند داشتن الان هم جایگاهشون عالیه.

    سپاسگزارم از خودم که با باورهای عالیم وارد این مسیر شدم و ثابت قدم موندم و نخاستم مثل اکثریت باشم

    و جهاد اکبر کردم و تصمیم بزرگی گرفتم و به کمک الله مهربان به نتایج فوق العاده ای میرسم.

    ارزومیکنم لبخند مهمون همیگشی لبای زیبامون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1913 روز

    سلام به استاد عزیزم، مریم دوست داشتنی ودوستان هم فرکانسی ام. خدای من چقدر روز شمار امروز عالیه. استاد کلمه کلمه صحبت های شما را با تک تک سلول‌های بدنم حس کردم. وقتی به این فکر می کنم که تضادهایی که تو زندگی من پیش اومد باعث شد هدایت بشم به این مسیر زیبا واین آگاهی‌ها، خدا رو شکر می کنم. اون تضادها باعث رشد من شدند. خدا رو هزاران مرتبه شکر که جزو هدایت یافتگانم . خیلی عالی بود خیلی دوستتون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    هانیه حساس گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    خدا رو شکر می کنم که به واسطه فایل ثمره بروزرسانی دانلودها به این بخش دانلودها سر زدم و از این فایل شروع کردم به گوش دادن و خدا می دونه همه وجودم ذوب شد. کاش در خلوتی بودم که می تونستم و اشک می ریختم. واقعا ممنونم

    گندمم را ریختی تا زر دهی / رشته ام بردی، که تا گوهر دهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    ليلا گروسي گفته:
    مدت عضویت: 3035 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    و خانم شایسته گل و بی نظیرم و تمام بچه های این سایت شگفت انگیز ❤️

    اول یک تشکر خیلی خیلی ویژه برای این تحول زیبا در قسمت فایلهای دانلودی خانم شایسته عزیزم سپاسگزارتون هستم و چه قدر این نظم شما این دقت و تمرکز شما رو تحسین میکنم و بسیار دارم از این حالت سایت لذت میبرم و از امروز تصمیم گرفتم به قول خودتون با تمرکز لیزری شروع کنم به گوش دادن طبقه بندی شده ی فایلهای دانلودی اون هم از قسمت کلید ها از اولین کلید شروع کردم اجرای توکل بر عمل که بیشترین موضوعی هست که استاد راجع بهش صحبت کردن و پر تکرار ترین کلید هست این کلید از اون کلیدهایی که فایلهایی که داخلش هست بدجوری حال من رو خوب میکنه و بدجوری یه موقع هایی سیلی محکم بهم میزنه و بیشتر موقع ها اشکم در میاد و با روح من کانکت میشه از بس که روح الهی تو این فایلها هست مثلا فایل توحید عملی که استاد تو بنزشون ضبط کردن و بخوام بگم همشون دونه به دونه فایلهای این کلید من رو دیوانه کرده ….

    توکل در عمل از این فایل شعر پروین اعتصامی شروع شد جوابهای بیست ساله ی زندگی من چرایی هایی که با هدایت خدا توسط استاد عباسمنش بهش پاسخ داده میشه و فقط اشک تو چشمام پر میشه… منم روزهای زیادی مثل این پیرمرد داشتم که گفتم چرا خدا داری اینجوری میکنی اینو دیگه چرا ازم گرفتی دیگه این چه اتفاقی بود و…. ولی هدایتم کرد تا بهم بگه اول که مسببش خودمم اگر اتفاقی می افته و دیگه اینکه اگر هم تضادی هست میخواهد زر بشود میخواهد تغییر مثبتی اتفاق بیفتد ، تو این مدت هر موقعی که اتفاقی تضادی افتاد تونستم در عمل توکل کنم و بسپرم به خودش یه جوری برام چیده که اگر تمام عمرم هم تمرکز فکری و مغزی میزاشتم یک صدم‌ اون هم نمیتونستم پیدا کنم ،

    ‌یه راههایی رو نشون داده وقتی که بی خیال بودم و سپردم به خودش که فقط از عهده ی نیروی خداوند بر میاد و اصلا انقدر بهتر و کامل تر و بیشتر از خواسته من داده که من مات و مبهوت موندم ،ولی هر وقت چشم دوختم‌به دست آدما منتظر شدم برام کاری بکنن یا حتی منتظر مغزم شدم که یه راهکاری بده با همون مغز خوردم زمین 😏

    ‌خواسته ی زیادی که دارم اینه که هر روز توحیدی تر بشم توحید در عمل و تو زندگیم که راه خوشبختی و آزادی و ثروت همینه و بس خیلی امیدوار و خوشحالم که به این قطعیت رسیدم با کمک پروردگارم و هدایتش چون الان درسته شخصیت توحیدی دلخواهم‌ رو ندارم ولی همین که به این قطعیت رسیدم که تنها مسیر از توحید و توکل و ایمان به خودش و به غیب میاد پس حتما به سمت همچین شخصیتی در خودم هدایت میشم به امید خود با معرفتش به امید خودش که تنها رفیق راهه 🥰❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    سینا براری گفته:
    مدت عضویت: 2043 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیز و عزیز دلشون

    واقعا ممنونم از خانم شایسته ی مهربان که به الهامات خود عمل کردند و سایت را بسیار پیشرفته تر و راحت تر کردند که باور ها بنیادی تر طی دوره هایی زیبا از فایل های رایگان شکل بگیرند خدایا شکرت

    چندین و چند بار فصل اول کتاب رویاهایی که رویا نیستند را خواندم

    و جمله ی نیروی خیر تنها نیروی حاکم بر جهان هست را هم طی هر بار دیده ام اما تو مدار درک آن نبودم

    ولی واقعا الان با تمام وجود درک میکنم که هیچ نیروی شری در جهان وجود ندارد

    و این باور غلط هم از نسل ها قبل را به ما خوروندن که ما اختیاری در مقابل نیروی شر نداریم

    نیروی خیر تنها نیروی حاکم بر جهان هست

    وقتی باور کنیم این جمله رو باور کنیم نه اینکه ادا در بیایم

    از هر اتفاقی چه خوب چه بد استقبال میکنیم و آن را هدیه ای از طرف خداوند میدانیم برای گسترش ظرف وجود و پیشرفت

    خیلی مواقع وقتی در شرایطی به ظاهر سخت قرار میگیریم و دست به گله و شکایت میزنیم مانند پیرمرد شعر چون از دیدگاه محدود خود میبینیم جهان را

    در حالی که هر اتفاق به ظاهر نا مناسبی هم یک برکت و هدیه از پروردگار هست تا خودش را پیدا کنیم و فقط به او توکل کنیم

    من به مردم داشتم روی نیاز گرچه در حق بود روز و شب بود باز

    خداوند همیشه و در هر شرایطی با ماست و باید باور کنیم که نیروی شری وجود ندارد و نیروی خیر حاکم بر جهان هست

    و شرایطی که به ظاهر سخت هم هست به خاطر فرکانس های خودمان رخ داده و هدیه ای از طرف خداوند هست برای بازگشت به آغوش خودش

    فقط کافیه در هر شرایطی ورودی های خود را کنترل کنیم در هر شرایطی تا گفتگو های ذهنی مثبت و احساس خوبی داشته باشیم وقتی همواره مواظب ورودی ها باشیم و احساس خوبی داشته باشیم نعمت ها به طرز معجزه آسایی و به راحتی از در و دیوار وارد زندگی ما خواهد شد

    خدایا شکرت

    در پناه خودش باشیم و توکل داشته باشیم به الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    نوشین اصغر گفته:
    مدت عضویت: 1894 روز

    استاد عزیزم سلام

    نمیدونم چجوری و از کجا معجزه (( الخیر فی ماوقع)) رو براتون بگم الان حدودا ۹ ماه از آشناییه من با شما از طریقه تلگرام و فایلهایی که بطور رایگان تو سایت و تلگرامتون گذاشتین میگذره باید بگم این فایلی که شعر پروین اعتصامی رو در موردش صحبت کردین من ده هااا بار گوش کردم انگاری خدا از طریقه شما میخاسته منو آگاه کنه و به اصله معنویت برسم البته که تاااازه اول راه هستم اما شما اگر بدونین توی دوهفته گذشته چی به سر من اومده متوجه حرفهای من میشین ،،

    داستانم از اونجا شروع میشه که دوهفته پیش برای چکاب سالیانم پیش،پزشک میرم با معاینه دکترم مشکوک به غده سرطانی تو گلوی من میشه و میگه سریع برای تیکه برداری باید اقدام کنم و من علی رقم میله باطنیم اینکارو انجام میدم البته بگم با کلییی استرس چون اول نتونستم ذهنمو کنترل کنم استاد عزیزم بااااورتون نمیشه که دکتر نمونه رو از گلوم گرفت و گذاشت توی پاکت که با کلیی احتیاط ببرم آزمایشگاه تخصصی ،،،

    توی مسیر که بودم داشتم تو پیاده رو خیلی با احتیاط،میرفتم و پاکت نمونه کفه دستم بود انگاری تو عالم برزخ بودم نمیدونم چی شد یه هوو با خودم این جمله الخیرفی ماوقع رو زیر لبم زمزمه کردم و کلا صدای شمارو تو گوشم میشنیدم که خدا جز خییر برای بندش نمیخاد این لحظه بود قلبم آروم شد و هیی تکرار کردم الخیرو فی ماوقع و هرلحظه آرامش بیشتریو توو درونم حسس،میکردم و شروع به لبخند زدن کردم و با اعتماد بنفس بالایی ،در مورد سلامتیم مُدام این جمله رو تکرار میکردم حتی دروغ نگم باصدای بلند تو پیاده رو تکرار میکردم و میگفتم نووشین عزیزم الخیرو فی،ماوقع،)) اگر شما بدونیییییین چقدر اون لحظه آرومو شادو خوشحال بودم هزااااااران بار فقط خدارو سپاسگزاری میکنم که از طریق شما و اون فایلهای بییینظیرتون منو به خودشناسی و شناختن خدای مهربان درونم آگاه کرد

    اگر غیر از این بود و شمارو وارد زندگیم نکرده بود الان من یه انسان افسرده و مریض،روانی بودم ،، اما با این تفاسیری که برای من پیش اومده هزااااااران بار شکرگزار خدای وهابم هستم که خودش نگه دارنده ی من هستش و با این فکر جز اینکه قلبم آرامش بگیره و حاله روحم خووب بشه چیزه دیگه ایی رو احساس نمیکنم.فردا هم جواب آزمایشم آماده هستش و من با این فکر و تکرار کردن این جمله هر اتفاقی که در راه هستش جز خییر نمیتونه باش میخام برم دکتر ،، و هرچی هست خییر.

    الخیییرو فی مااا وقع😊💗💗💗💗💗💗💗💗💗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      عباس امیری گفته:
      مدت عضویت: 2127 روز

      سلام دوست عزیز

      این کنترل ذهن شما که نشات گرفته از ایمانتون هست واقعا قابل تحسین هست.خدا رو شاکرم که دوستان با ایمانی چون شما دارم که نور ایمان رو در دلم روشن تر میکنن.

      از رب العالمین سلامتی و خوشبتی و ثروت رو براتون آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: