آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 1

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مریم احدی» در این صفحه: 11
  1. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    سلام استاد عزیزم سلام به دوستان گلم

    میخوام از تجربه خودم از عمل به این فایل بگم

    من توی کامنت اولم گفتم که یه مساله ای توی رابطه من ودخترم پیش اومده بود که من ازخدا درخواست کمک کردم واین فایل کمک کرد تا من ودوستان عزیزم که به کامنتم جواب داده بودن وچقدر عالی بود تجربه شون

    من دارم هرروز متعهدانه به حرفهای استاد عزیزم عمل میکنم

    جالبه من که ازوقتی که سعی نکردم به دخترم بگم کدوم کار درسته ونیست خودش داره کارای خودشو انقدر عالی انجام میده که باخودم میگم کاش زودتر به این باور رسیده بودم

    واین تضاد چقدر برای من درس داشت

    یکم فاصله گرفتم حتی برای بیدارشدنش واسه مدرسه ،اینکه چی ببره ،همه رو رها کردم به خیال خودمم داشتم تنبیه میکردمش تا قدرمو بدونه ولی دیدم سروقت بیدار شد امروز بهم گفت مامان به جای خریدن ساندویچ ازمدرسه وخوراکی بادوستام نون وخامه خریدیم چقدر خوبه خوردن این چیزا

    اینو وقتی دیگه نگفتم ستی میوه ببر ستی صبحانه بخور ،ستی آب یادت نره من هیچی نگفتم این نتیجه عالی رو گرفت

    یعنی اجازه دادم خودش فکر کنه وچقدر خوب که فکرش خیلی بهتر ازمن کار میکنه

    یا نگران نبودم چه غذایی درست کنم که غرنزنه دوسش داشته باشه وناباورانه دیدم اومد وغذایی که پخته بودمو با لذت زباد خورد

    حواسش هست چرا من فکر میکردم باید دونوع غذا درست کنم ،چرا حس میکردم من باید تحت هرشرایطی بپام واین نگرانی من زودتر از حرفام بهش میفهموند که این مراقبت یعنی تو نمیتونی وبلد نیستی

    من بدون اینکه بگم بارفتارم دارم این پیام بهش میدادم که باید 24ساعته حواسم به توباشه

    خدارو بی نهایت سپاسگزارم که بااین تضاد به این موضوع پی بردم که باید دست از مراقبت ونگرانی های بی مورد که باعث توقع من وتوقف خلاقیت دخترم میشه بردارم

    من خیلی روی تربیت دخترم کار کردم تلاش کردم ولی قرار نیست کوچکترین کارهارو بخام ازش بگیرم چون خسته س چون نمیتونه چون دوست نداره

    من با رها کردن وتمرکز روی خودم وارام کردن خودم تونستم جدی تر رفتار کنم و این تعادل بین ما برقرار شد

    خدایا شکرت استاد عاشقتم دوستای گلم ازتون بی نهایت سپاسگزارم بابت کامنتای خوبتون

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 152 رای:
  2. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    بنام خدا

    سلام استاد عزیزم عاشقتم خوشحالم که دوباره زحمت کشیدین وفایل جدید گذاشتین سلام گرم به مریم عزیزم که همیشه پیشنهادات عالی میده ازدور میبوسمت

    سلام دوستان عزیزم که دراین مسیر زیبا باهم هستیم

    خدایا شکرت ،همین الان تمرین ستاره قطبی رو نوشتم ومتوجه شدم تو این چند روز اخیر رابطه م بادخترم اصلأ جالب نیست ومن رفتارام واکنشی وخیلی غیر منطقی

    نوشتم خدایا میدونم رفتارم با دخترم درست نیست هدایتم کن بهم بگو چیکارکنم

    اومدم توسایت دیدم استاد فایل جدید گذاشته باهمین موضوع

    بله دقیقا مساله من همینه میخوام زندگی دخترمو تغییر بدم چون اون هیچی نمیدونه ومدام داره اشتباه میکنه پس من باید مراقبش باشم

    خب مسولیت پذیری خوبه ولی دلیلی نداره بخوام بااین رفتارهای اشتباه تغییرش بدم

    من باید ازخودم سوالات مثبت واگاهانه بپرسم وتوجه وتمرکزمو بردارم از اینکه توجه روی نکات منفی دخترم باشه

    این پاشنه اشیل منه واین تضاد داره بهم میگه تو نمیتونی کسی رو تغییر بدی حتی بچه خودت

    من باید بگم تسلیمم وهیچ علاقه ای به نصیحت ندارم رابطه ما همیشه عالی بود ولی الان متوجه شدم دارم ناخوداگاه مثل مادرم رفتار میکنم همون قدر دیکتاتور

    از خدا ممنونم که انقدر سریع جواب درخواستمو داد وهدایتم کرد

    مهم نیست چقدر وقت وانرژی میزاریم ولی نمیتونم تغییرش بدم باید بپذیرم که باداد وفریاد نمیتونم کسی رو مجبور به کاری کنم

    اجازه بدم دخترم تجربه کنه ،اشتباه کنه من باترسهام نمیخام دخترم توی مشکلات بره ،

    خدایا چقدر خوشحالم که انقدر خوب هدایتم کردی

    امشب نوشتم که خدایا تو بهتر وبیشتر میتونی دخترمو هدایت کنی تو به همه چیز آگاهی ،پس به تو سپردم مثل مادر موسی وانرژی خودمو صرف بهبودی وسلامتی روحم میکنم تاالگوی درستی باشم انقدر اگاه باشم که اگر دخترم اماده بود وازمن خواست کنارش باشم

    استاد عاشقتم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 219 رای:
  3. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    سلام فرزانه عزیزم

    من بعد نوشتن این کامنت ورها کردن دخترم ازذهنم امروز شرایطی پیش اومد که اومد باهم ساعتها حرف زدیم

    فقط چون ازته دلم ازخدا خواستم ورها کردم وسعی کردم اول اعراض کنم از تمرکز روی رفتارهاش وبعد نشستم نوشتم نکات مثبت شو واقعاً خیلی نکات مثبت داشت

    ویادم افتاد استاد هم جایی میگفت پاشنه آشیل من تغییر پسرمه وسخت گیرم

    این رفتار دخترم به من نشون داد اون مستقل وآزاده

    و اصلا دوست نداره تحت فشار باشه و من هم نشستم فکر کردم وازخدا خواستم بهم بگه چه رفتاری منطقی داشته باشم؟؟

    خداروشکر برای این اگاهی ها

    من مطمئنم که شما مادر دلسوز واگاه هستی امیدوارم که باحل این تضاد به اگاهی های بیشتر برسیم تا تجربه کسب کنیم برای دوستی که اونم این مساله روداره کمک باشیم

    ازاینکه همراه وهمسفر خوبی مثل شما توی این مسیر دارم

    خوشحالم که دیدگاه تو نوشتی

    امیدوارم بهترین تجربه ها رو برامون توکامنتا بنویسی

    بنویسی که چقدر رابطه ت با دخترت عالی شده

    موفق باشی دوست عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    سلام دوست عزیز

    خیلی ممنون که تجربه خودتو برام نوشتی ،این یعنی مادران آگاه دارن روز به روز بیشتر میشن اینکه این فقط شما نیستی که به تضاد توی رابطه با دخترت خوردی

    اینکه این تضاد حتما تجربه بهتری برای من خواهدداشت وهردو رشد میکنیم به شرطی که ازابزارها استفاده کنیم

    ابزار تمرکز روی نکات مثبت ونوشتن اون ویاداوری اون صفات ،اینکه ما صاحب ومالک بچه هامون نیستیم وقراره اونا کنار ما کلی درس یاد بگیرن وخودشون تجربه کنن

    من وقتی خیلی دقت کردم دیدم ترس من از قضاوت که باعث خشم ومحدود کردن بچم میشه وباید روی خودم کار کنم

    جالبه امروز که اصلأ تلاش نکردم بهش بگم چیکار کنه خودش اومد سمتم وکلی توضیح داد که دلیل رفتارش چی بوده

    امیدوارم که بتونیم ازتجربه های هم استفاده کنیم

    اعراض کردن ازتوجه زیاد به رفتارهای دخترم هم بهم کمک کرد سرم توکار خودم باشه

    انرژی زیاد نزارم که منجر به توقع وحال بدی بشه ،

    نکته بعدی کارکرد قدم هفتم که استاد از تجربه خودش میگه راجب همین تجربه وسخت گیری هاش

    دوست عزیزم امیدوارم شاهد کامنتهای عالی شما دررابطه با چگونگی حل تضاد با دخترت شدی هستم

    خوشحال شدم از کامنتت که برام فرستادی

    موفق وشاد وپیروز باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    سلام ملیکای عزیزم

    خیلی ازت ممنونم برای اینکه تجربه قشنگتو برام نوشتی

    واقعا گاهی لازمه توی هررابطه ازدیدگاه طرف مقابل هم به قضیه نگاه کنیم

    دقیقا مسأله کوچیکی که باعث ناراحتی من شده بود به خاطر عدم درک دخترم توی اون شرایط بود

    خیلی کامنتت خوب بود بارها وبارها خوندم وقتی دخترم باهام راجب مساله مون حرف زد دقیقا همین حرفها روزد

    من خودم زیر دست مادر سخت گیر بزرگ شدم واقعا دوست ندارم هرگزدخترم مثل من بشه ولی منم ناخوداگاه رفتارهای محدود کننده دارم که باید روش کار کنم

    ازت ممنونم

    اونجا که نوشتی درسته اشتباه میکنم ولی تجربه کسب میکنم وقوی میشم واقعا نکته مهمی بود که من سعی میکنم به اشتباهات ازدیدگاه تجربه نگاه کنم

    من انقدر محافظه کارانه مراقب بودم که دخترم تجربیات پراشتباه نکنه که بابت هر اشتباه به جایی که اون تجربه کنه من اذیت شدم واین موضوع همیشه تکرار میشه چون من همیشه همون رفتارو داشتم

    سعی کردم کنار بکشم به رفتارهاش نگاه کنم حرف نزنم خییلی سخته ولی اینجوری انرزی مو هدر نمیدم

    متاسفانه بعضی تجربه ها خیلی سنگینه ومن اصلأ دوست ندارم دخترم تجربه کنه ولی من تسلیمم وبرای هدایت شدنش دعا میکنم

    عاشقتم ملیکای عزیزم که اززبان دخترم بامن حرف زدی

    دوست دارم دخترم هم اگاه بشه نه ازطریق من یا سایت ازهزاران راه که خدا بهتر میدونه

    موفق وشادو سربلند باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    سلام منصوره عزیز

    خیلی ممنونم ازت بابت این کامنت اگاهی بخش

    کاملآ درسته ومن موافقم که هرچقدر بی خیال ترباشی بهتره

    حتی دخترایی رودیدم که بدون مادر چقدر موفق تر بودن

    من خودم چون حمایت مادرمو نداشتم حالا افراطی به بچه م توجه میکنم اونم نگرانی واینو بارها خودم به همسرم گفتم هروقت نگرانی اتفاقات بد جذب میکنی

    ولی متأسفانه تا حواسم پرت میشه یادم میره

    چقدر خوشحالم که دراین مسیر بادوستانی مثل شما منصوره عزیز وباعشق آشنا شدم که بهم یاداوری میکنن قوانین یادم نره

    هرتضاد کلی اگاهی وتجربه توخودش داره مطمئنم اگه این تضاد نبود من به خیلی از نواقصم پی نمیبردم

    واگر اگاهی وعشق استاد دوره ها ودوستان گلم نبود من قطعاً رابطه بدتری داشتم

    برای من دخترم مهمترین چیز توزندگیمه وبیشتر مواقع رابطه خوب بود البته ازنظر من وتا وقتی اجازه نمیدادم اشتباه کنه ولی حالا دارم با اون رشد میکنم ولازمه بیشتر روی بهبود رابطه کار کنم

    بازم ممنونم ازت که وقت گذاشتی وبرام تجربه گران بها ومفیدتو نوشتی

    عاشقتم برات بهترین ها رو ارزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    سلام دوست عزیزم کبری جان

    خوشحالم که کامنتم تونسته به شما همراه دوست داشتنی وعزیزم کمک کنه

    مطمئنا شما درمسیر درست هستی وباهرپیام که میبینی هدایت الله رو دریافت میکنی

    ممنونم ازت برای حس خوبی که بانوشتن کامنتت بهم دادی

    امیدوارم که همیشه شاد وخوشبخت وسعادتمند دردنیا واخرت باشی

    ومن شاهد پیشرفت وموفقیتت توی همه جنبه های زندگی باشم

    موفق باشی دوست نازنینم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    سلام لطیفه عزیزم

    همه ما دراین مسیر زیبا اتفاقات ومسائل مشابه رو تجربه میکنیم

    قطعاً شما درمدار وفرکانس هدایت هستی که پیام دریافت کردی گاهی مسائل مهمی مثل رابطه با فرزند فراموش میکنیم وخداوند ازاین طریق بهمون گوشزد میکنه که به رفع نواقص خودمون بپردازیم نه به حل مسائل دیگران

    وما به عنوان مادر همیشه فکر میکنیم بهترین راه بلدیم

    خداروشکربرای هدایتمون به سمت مسیر درست

    خداروشکربرای اینکه مادر اگاه هستیم وبا کمک استاد یاد میگیریم که بیشتر تمرکزوانرژی خودمونو صرف خودمون کنیم تا بچه ها ازطریق دیدن والگو گرفتن ازما رشد کنند نه دادوبیداد وزورگویی ما

    عاشقتم لطیفه عزیزم موفق باشی دوست هم فرکانسی من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    سلااااام عزیزم

    سلام دختر خوب وپاک ومهربون

    سلام پراز عشق بهت

    تحسینت میکنم برای این همه اگاهی ودرک که حرفات انقدر دل نشین

    چقدر قشنگ توصیف کردی ومثال زدی راجب خلبان وپرواز عاشقتم

    ارزو میکنم دخترم بتونه به درک واگاهی که شما رسیدی برسه

    تبریک میگم به مادرت که همچین دختری داره

    چقدر عالی نوشتی چقدر زیبا بود تک تک حرفهای کامنتت دقیقا خدا اززبان شما بامن حرف زد

    خدای من نوشته تو بارها وبارها خوندم اونجا که گفتی آدمی که سنگ سرش رو زیبا میکنه باید سرش به سنگ بخوره

    درسته مثل من مثل همه که بااین سنگها به ورژن بهتری از خودمون تبدیل شدیم

    چقدر خوب وعالی همه چیرو با عشقی که تووجودت هست برام گفتی

    خدارو بابت این تضاد که باعث شد اینهمه اگاهی وعشق دریافت کنم شکر میکنم

    از اینکه چه درسهای بزرگی گرفتم وبا دوستان عشقی مثل شما آشنا شدم

    این رنج تبدیل شد به موهبت بزرگ

    من درقبالش چه چیزهایی دریافت کردم استاد همیشه میگه اگر درمسیر باشیم همه اتفاقات به نفع ما تموم میشه

    عاشقتم استاد که با گذاشتن این فایل اینهمه برکت وعشق نصیب همه ما کردی

    واقعا نمیدونم چی بگم جز اینکه ملیکای عزیزم برات بهترینها رو ارزو میکنم امبدوارم روزبه روز موفق تر اون بالا بالاها ببینمت

    چون تو لایق بهترین هستی

    عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    سلام به شما دوست عزیز وهمراه سعیده جان

    خیلی ممنونم ازاین که وقت گذاشتی وازتجربه زیبا وپراز اگاهیت برام نوشتی

    چقدر نکته مهم توی کامنتت بود که نوشتم

    امیدوارم خدا پسرهای گلتو حفظ کنه

    خوشحالم برای این مادران اگاهی که از این مسیر زیبا به درک رسیدن

    همیشه دوست داشتم بهترین مادر باشم ولی نااگاهانه ازروی احساس باعث میشدم که رابطه من ودخترم یک طرفه باشه ومن خودمو ناجی اون میدونستم

    اپنجا که گفتی خدا گفته چی باعث شده فکر کنی میتونی خدایی کنی اصلأ منو بیدار کرد

    چقدر نیاز داشتم کسی این جملات بهم بگه چون فکر میکردم نسبت به همه عاقل ترم وهیچ کس مثل من نیست

    خداروشکربرای این آگاهی ها برای داشتن دوستان پراز عشق واگاهی مثل شما

    سعیده جان امیدوارم که دراین مسیر زیبا ثابت قدم باشیم وکنار هم چیزهای خوب زیادی رو دریافت کنیم

    برات بهترین ها رو ارزو میکنم

    عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: