آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2 (به ترتیب امتیاز)

در آگاهی های این فایل، استاد عباس منش از طریق توضیح آیات قرآن، این اصل مهم را به ما یادآور می شود که:

  • چرا ما فقط و فقط مسئول تغییر و بهبود زندگی خودمان هستیم؛
  • و چراحیاتی است که: ناتوانی خود در تغییر زندگی دیگران را بپذیریم؛
  • مفهوم جهل از دیدگاه خداوند چیست و چطور باید از جاهلان نباشیم؛

منطق های این فایل به ما کمک می کند تا:

  • مفهوم حقیقتی عدالت خداوند را درک کنیم و از دلسوزی بی جا، پرهیز کنیم؛
  • به این حد از درک قوانین برسیم که: تمام افراد به یک اندازه به جریان دائمی هدایت دسترسی دارند و به محض اینکه فردی آماده ی تغییر شود، فارغ از اینکه ما بخواهیم یا نخواهیم، آن فرد هدایت می شود؛
  • اما تا زمانی که فرد آماده تغییر نباشد، فارغ از اینکه ما چقدر تقلا می کنیم، آن فرد هیچ تغییری نمی کند اما به احتمال زیاد، ما از مسیر درست گمراه می شویم؛
  • ناتوانی خود در تغییر زندگی دیگران را بپذیریم ؛
  • انرژی و تمرکز سازنده خود را در تقلا برای تغییر زندگی دیگران، اتلاف نکنیم و با این کار، خود را از مسیر هدایت، خارج نکنیم؛
  • و در یک کلام، به قول قرآن از جاهلین نباشیم تا به آرامش درونی برسیم.

تمرین:

آگاهی های این فایل را با دقت گوش دهید، همانطور که خداوند از ما خواسته، در این آیات تعقل کنید و در پایان، در بخش نظرات این فایل مثالهایی از زندگی خود یا دیگرانی که می شناسید را در موارد زیر بنویسید:

الف) برای رسیدن به درک جامع از آگاهی های این فایل – به گونه ای که تبدیل به شخصیت ما شود – یکی از بهترین راه ها این است که:

واکنش های خودمان را در لحظاتی بیاد بیاوریم که خانواده، دوستان و افراد نزدیک به ما با نیت خوب و از صمیم قلب برای ما وقت و انرژی گذاشتند، سعی کردند راه درست را به ما نشان دهند، سعی کردند ما را از عواقب تصمیمات نامناسبی که در آن زمان گرفته بودیم، آگاه کنند. آنها به هر شیوه ای که می توانستند، تمام تلاش خود را کردند تا مانع ما برای ادامه آن مسیر شوند به گونه ای که حتی خودشان ضربه خورند، اما از آنجا که ما آماده ی دریافت آن آگاهی ها نبودیم، به قولی یک گوش ما در و یک گوش ما دروازه بود؛

با وجود هشدارهای آنها درباره عواقب آن انتخاب ها و تصمیمات نامناسب، ما همان مسیر را رفتیم و با همان عواقب نیز روبرو شدیم. تا اینکه مدت ها و حتی سالها بعد که بارها عواقب سنگین تصمیمات و انتخاب های نادرست خود را تجربه کردیم و مهم تر از همه آماده ی تغییر شدیم، تازه به یاد حرفها و نصیحت هایی افتادیم که والدین یا اطرافیان مان از روی دلسوزی و خیرخواهی نسبت به ما داشتند. در این لحظات تازه فهمیدیم که نصیحت‌های آن افراد در آن موقعیت ها، چه گنجی بود، چه ارزش بزرگی داشت، چقدر می‌توانست به ما کمک کند و چقدر می توانست مسیر را برای ما آسان کند. اما حقیقت این است که در آن زمان ما آماده ی دریافت و پذیرش آن نصیحت ها نبودیم.

این تجربه شخصی به خوبی نشان می دهد: ما زمانی واقعاً تغییر می‌کنیم که از درون آماده تغییر باشیم. بدون این آمادگی درونی، تلاش‌های دیگران -هرچقدر شدید – هرگز اثربخش نخواهد بود. همانطور که در گذشته، شخص من توصیه های مفید دیگران را ندیده و نشنیده گرفتم، الان نیز فردی که در حال تقلا برای تغییر زندگی اش هستم، جایگاه گذشته ی من را دارد. این فرد هنوز آماده دریافت نیست، نه می بیند و نه می شنود. پس هر تقلایی در این مسیر، بیهوده است.

این نوع مثالها را درباره خود بیاد بیاورید و در بخش نظرات این فایل بنویسید که:

آیا زمانی بوده که افرادی در زندگی شما، اعم از اعضای خانواده، دوستان یا آشنایان، سعی داشتند با نصیحت‌ها یا پیشنهادات مفید و سازنده به شما کمک کنند، اما شما در آن مقطع آمادگی شنیدن و عمل کردن به آنها را نداشتید. در نتیجه با وجود تقلاهای بسیار آنها برای گوش دادن به آن پیشنهاد سازنده، همچنان راه خود را رفتید و به بن بست رسیدید؟ 

آیا پس از گذشت مدت‌ها که به خاطر تغییر افکار و باورهایتان آماده تغییر شدید، بالاخره درستی توصیه‌های آنها را بیاد آورید؟

آیا از آن توصیه ها استفاده کردید؟ 

در بخش نظرات این فایل بنویسید چه زمانی و به چه شکل آن نصیحت‌ها بالاخره در زندگی‌تان اثر گذاشتند؟

این یادآوری از تجربه ای که خودمان مستقیماً درگیر آن بوده ایم، خیلی عمیق این اصل را به ما می فهماند که:

تا زمانی که فرد از درون آماده تغییر نباشد، فارغ از اینکه ما چقدر تقلا می کنیم، آن فرد هرگز نمی شوند و درک نمی کند اما به محض  اینکه فرد آماده تغییر می شود، حتی اگر ما نباشیم و چیزی نگوییم، آن فرد خودش به مسیر تصمیمات و انتخاب های درست هدایت می شود. بنابراین زمان، انرژی و دارایی خود را در مسیر تقلا برای تغییر دیگران، اتلاف نکنیم و به قول قرآن از جاهلین نباشیم. بلکه این انرژی سازنده را صرف بهبود زندگی خود کنیم.

ب) درسهایی که از آگاهی های این دو قسمت یاد گرفتید را ذکر کنید. این درسها منجر به اخذ چه تصمیماتی برای شما شد؟

منتظر خواندن تجربیات تأثیرگذارتان هستیم.


آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2
    305MB
    46 دقیقه
  • فایل صوتی آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 2
    44MB
    46 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

413 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2496 روز

    به نام خداوند جان و خرد

    سلام استاد و سلام مریم جان

    درست هست که نباید دیگران را نصیحت کرد و من کمتر این اخلاق را داشتم

    اما همیشه از خودم گذشتم بخاطر دیگران

    از خودم گذشتم و بخاطر حرف بزرگتر ازدواج کردم

    چقدر در این امر هم از خودم گذشتم و به کمترین قانع شدم

    و زمانی که تصمیم جدایی گرفتم به خودم فکر کردم و بهترین تصمیم بود و به خوبی حل شد

    ولی من آدم نشدم در ازدواج دوم چقدر کوتاه اومدم از خواسته هام

    و چقدر دلم چیزی را خواست ولی درخواست نکردم چون برای خودم ارزش قائل نبودم

    پاشنه آشیل که به این راحتی اوکی نمیشه

    درسته نصیحت نکردم ولی بفکر خودم هم نبودم

    یک زره بهتر شدم ولی خیلی جای کار داره

    خدایا کمکم کن تا بتونم به خودم و ارزش وجودم و لیاقت بی قید و شرط دوست داشتن خودم برسم

    این یکی از بزرگترین مسائل من هست که اولویت خودم نیستم

    و چقدر بابتش از خودم ناراحتم

    خدایا کمکم کن

    شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    زری شیخی گفته:
    مدت عضویت: 277 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز

    خداروشکر بخاطر این فایل زیبا که بی‌نظیر بود و صد در صد همینطوره که استاد گفتن

    چند سال قبل دقیقا همین اتفاق برام افتاد و باعث شد برای نجات زندگی یکی که هم جنس خودم بود و یه خانم بود تو چنان چالشی افتادم که حتی تا مرز افسردگی پیش رفتم

    چقدر خوبه که یاد بگیریم فقط و فقط ضامن زندگی خودمون باشیم و زندگی دیگران و حالا هر کی میخواد باشه به عهده خودشون بزاریم تا ازین طریق باعث آشفتگی خودمون نشیم بعضی از آگاهی‌ها شاید دیر بهمون رسیده میشه ولی خوبه که میرسه تا ازین طریق مابقی عمرمونو درست زندگی کنیم البته به شرطی که آویزه گوشمون بشه

    از روزیکه با استاد عزیزم آشنا شدم خیلی تلاش می‌کنم در مسیر درست باشم و همیشه حرفهاشون آویزه گوشم باشه هر جا که مسئله ای پیش میاد که من میخوام یه حرفی بزنم یا حرکتی کنم یهو استاد میاد جلوی چشام که چی گفتن سریع ترمز دستی رو میکشم و همونجا وامیسم و اجازه میدم خدا کار خودشو کنه من فقط مسئول زندگی خودمم نه کسی دیگه

    تو این چند مدت که دارم اموزش میبینم چیزیکه بیشتر از هر متن و حرفی تو پوست و گوشت و استخونم رفته قانون تکامله که استاد همیشه در موردش حرف میزنه و چقدر خوشحالم که این قانون رو به این خوبی درک کردم و بابتش بینهایت سپاسگزار خداوندم که اینقدر تو این زمینه آگاهیم و بالا برده

    امیدوارم در این مورد هم خداوند کمکم کنه که بتونم این قانون رو هم به خوبی رعایت کنم

    ممنونم استاد عزیز و مریم جان نازنین بخاطر این فایل بی‌نظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مهدی قربانی گفته:
    مدت عضویت: 263 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان که هیچ وقت ناامید نمی شوم به درگاهش،که از بندگان هدایت شده او باشم خدایا شکرت به خاطر این اگاهی ها به رسم قدر دانی چرا که پند گرفتم که همیش،قدر دان اگاهی های باشم که به من کمک میکند که از هدایت شدگان باشم خدایا شکرت دوست دارم تجربه از گذشته خودم برایتان بنویسم تا شاید هم پتدی باشد برای خودم وهم کمک کند که در مسیر درست هدایت شوم وپند بگیرم از اشتباهات گذشته ام که کجا در گمراهی بودم که فکر می کردم که در مسیر درست هستم ولی ازلحاظ فکری به خاطر عدم اگاهی که داشتم در مسیر جهل بودم تا اینکه از لحاظ قلبی خدایا شکرت به ایمان درونی رسیدم که به خاطر عدم اگاهی بوده که فکرم در مسیر گمراهی قرار گرفته بود چون هیچ اگاهی در مورد قوانین خداوند نداشتم واینکه چقدرربه خاطر باورهای که سال از مذهب شنیده بودم به خاطر احساساتی بودن عذاب گناه خودم هیچ عذاب کردار دیگران رو هم به عهده میگرفتم وچقدر سال ب6دخاطر عدم اگاهی از اسما خدادند در عذاب گناهان گذشته ام بودم به جای پتد گرفتن از خطا های گذشته ام ورجوع کردن به خداوند وهدایت گرفتن از وشناخت قوانین که قانون اخساحس خوب رو از درونم خودم باید بیاموزم او مالک بدونم باید بدونم خداوند در ون من است به من ارامش درونی میده اون خدای من است خدایا شکرت هیچ وقت دوچار غرور بی جا نمی شوم با عشق ومحبت درونی وشگزاری کردن از خداوند که ارامش درونی در من ایحاد کرده چولیاقمند آرامش وهدایت هستم واقرار میکنم به خاطر عدم اگاهی بهدخاطر بها دادن به فکرم در مسیر کفران قرار گرفتم که احساحس گناه بیشتری کنم ولی قطعا می دانم خداونداز قلب من اکاه هست واین نتیجه ایمان من هست خداوند که توبه پذیر هست ومرا هدایت میکند به راه مستقیم واسان میکند بر اسانی ها چون از عماق وجودم دوست دارم در مدا شنیدن این ایات باشم واین همه صداقت در قران لذت مبیرم که خداوند هم از کار زور خوشش نمی اید ومن چقدر لذت می برم از خدای با تمام وجودم امادگی رو درون خودم مب بینم از طریق این کتاب اسان بشوم بر اسانی که این کتاب خلاف او چیزهای بوده مذهب وگذشتگا مت بهدخاطر عدم اکاهی بهم گفتند خدایا شکرت تجربه گذشته سال به خاطر اعتیادی که به مواد مخدر داشتم سال پدرم ومادر اعضای خانواد ام بهم میگفند ما دیدم افرادی که مواد کشیدن چی به سرشون رفته با اینکه همانون چیزهای که بهم میگفتد رو هم باچشم خودم می دیدم ولی چون در مدار تعغیر نبودم واصلن برایم مهم نبود از گوش می شنیدم واز گوش دیگه بیرون می رفت بعد با ادامه دادن مصرف مواد دفیقا همون تفاقات برایم اتفاقاق افتاد خیلی لز مسائل مالی ضربه خوردوم خیلی ازلحاظ عاطفی روحی جسمی ضربه خوروم تا زمانی خودم به خودم اومدم به لطف خداوند اون نیروی درونی که الان دارم متوجه می شوم که اون نیروی های درونی هم لطف خداوند وانرژی خداوند بوده که اون موقع من اگاهی شو نداشتم که خداوند جه نیروی در درون من گذاشته که هر وقت رجوع کنم بدای تعغیر هر چیز اون نیروها دارای ارتعاش مثبتی هستند که باعث تعغیر از لحاظ ذهنی فکری در من ایجاد بشود تا در مسیر درست قرار بگیرم واین لطق خداوند هست همین که به توانانی درونی که اسمش انرژی درونی یا همان ه

    خدای درون می گذاریم لذت می برم که خداوند این انرزی درونی رو به من عطا کرده تا انرژی رو در مسیر درست هدایت کنم با سپاسگزلری کردن وتغغیر باور واینوه تشخصی اصل رو از فرعایت سال ها دلیل گمراهی خودم رفتن دنبال فرعیات دور شدن از اصل درون خودم می دانم ولی خدایا شکرت که به اصل درون خودم پی بردم ونگاهم دارم از روی کردار دبگران بردارم وتمرکزم بزارم روی کردار درست خودم واز خداوند سپاسگزار باشم واز خدونود در خواست مبکنم همان گه مرا در مداراکلهی خودش قرار داد بار ها این اتفاق برایم افتاده ولی ب6 خاطر عدم اگاهی از خدای درونم ب6 خاطر عدم اگاهی از توانایی هایم به خاطر عدم اگاعی از شرک و توحید هیلی زود مثل برگی در باد می شودم با یک تضاد بر میگشتم به زندگی گذشته ولی خدایا شکرت اینکه از اگاهی خوب یادم گرفتم هر چه قدر دان تر می شوم از اگاهی بیشتر هدایت می شوم بر اسانی ها بر خلاف اون چیزی که من به اشتباه درک بودم یعنی به اشتباه ساخته بودم فکر می کردم هرچه سختی دارم میکشم به خاطر قوانین هست واصلن متوجه نشدم سختی من به خاطر گمراهی خودم بوده به خاطر عدم اگاهی ها وبها دادن فکرم در مسیر نادرست که با شخثیت وصفات خدا گونه اصلن شباهت نداشته جالب اونجا بود اونا گردن قوانین می انداخت وبه خاطر تو ذهنم گلایه شیگایت از این قوانین داشتم خدایا شکرت مدت ها بود که اصل درونم خودم فراموش کردم بودم وتوجه ام انداخته بودم روی بی ایمانی وتضاد های که در زندگی افراد به وجود می اومد ودلیلشو گردن خداوند می انداختم واز طریق فکرم مرا به گمراهی میکشید ومرا بی اعتماد می کرد بهدخدای رحمان ورحیم وبه خاطر همش فکرم ووقتم رو به بطالت می گذروندم به جای استفاده درست ولذت بردی از ایات الهی وازندگی به این زبیای واین نعت وثروت درونی که خداوند به عطا کرده وقدر دانی کردن خداوند بازگشتم به سوی اوست اجازه داده بودم به نجوهای ذهنم که تکرار احساحس گناه و ترسوند از از خداوند وانداختن تقسیر گرون خداوند به خاطر باورهای مذهبی باعث شد در برابر خدای رحمان ورحیم خودم طغیان کنم که خدای من رحمان رحیم است وبی شک دریجه قبلم باز شده که خداوند بخشنده مهربان وهدایت درونم رو به عهده گرفته تا به راه راست هداتم کنه همین خدای هیچ چیزی ازمن نخواسته برعکس اون چیزی که تو ذهنم ساخته بودم وفکر می کردم خداوند یک چیزی رو ازمن می خواد وبه خاطر از خداوند دوری میکردم چون خداوند رو موحودی سخت گیر ساخته بودم تو ذهنم احساحس می کردم ایراد از قوانین است باز دارم متوجه می شوم که من در گمراهی بودم به خاطر باورهای خراب خداوند فرماید هر از من بخواهد از این کتاب واقعن با تمام وجودم ایمان دارم اگاهی این کتاب همش باودرام ولی ایات مستحکم این کتاب واقعا به انرژی حرکت کردن وشناخت درونی بیشتر از خودم توانایی های روحی بیشتر بهم می دهد وحتی باز کردن این کتاب هم به انرژی مثبت میده خدایا شکرت واینگه دیگران چه نگاهی به این کتاب داشتند برایم مهم نیست ولی بی شک می دانم تنها رهنمای مت برای هدایت شدن به مسیر درست واسان شدن بر اسانی ها همین کتاب هست ولی مهم حتی دوستم چه نگاهی به این کتاب دارند مهم ایمان مت به متحوای ابن کتاب هست که خداوند باصداقت از من خواهم با این کتاب گمراشون میکنم وعهده ای از من می خواهدند از این کتاب هدایت بشوم به راه درست واسان بشوم بر اسانی ها چون راهی جز راه درست ندارم چون اولم واخرم به سنت خداوند رحمان ورحیم است چون عین وافعیت از از راه درست لذت می برم به واقیعت پذیرفتم مقاومت ذهنم شکسته از راه درست لذت مبیره وهیج وقت اجازه نمی دم دوجار بزرگ بینی بشوم وبخواهم به خاطر عیب دیگران از دیگران دوری کنم به جای ابن نوع نگاه باورهای رو تعغیر می دهم وبه خدای درونم رجودم میکنم که خداوتد بشخنده مهربان وتوجه رو میزارم روی نکات مثبت خودم وافراد تا لذتی بیشتر ببرم وقتی هنبن راحتی می شود لذت برد چرا این قانون به زبیای رو به خاطر فکرهای مخرب خودم بد بدونم به جای اینکه رجوع کنم به قانون زیبای خداوند به زیبای تمام در وجود تمام بندگان هست ومن این قانون ایمان دارم خداوند قانون زیبایش در وجودم جاری هست ولی خدایا شکرت ومن بهدخاطر عدم اگاهی توجه ام دو گذاشتم روی چیزهای بر خلاف قاون خداوند وبی جهت وبخود خودم نگران کردم وقتی متوجه شدم تمام قانون خداوند در وجودم جاری شده ومن خبر نداشتم خدایا شکرت این تجربه من بود وچقدر زور زدم وتوی ذهنم دوست داشتم وبا اینکه خودم هنوز نتیجه انچنانی از قوانین دریافت کرده بودم بر عکس تو خیلی لز مسائل چون بر خلاف قانو ن عمل کرده بودم نتیجه نگرفته بودم دوست داشتم این قاون به بقیقه مردم بفهمون که حالشون خوب بشه واصلن متوجه نشدم هر کسی خوب اگاه هست به کار خوب وبد خودش وازخداوند می خواهم از حد خودم کجا باید صحبت کنم وهر جای باید سکوت وبی خود همه مردم از کار خکب وبد خودشون اگاه 7هستند واین در ذات همهانسان وجود داره خدایا شکرت خدایا نرا با این کتاب هدایت کن بر اسانی وداه درست ودبگر توهم دانی نمی زنم خدایا شکرت انچان از فضل خودت در من جاری کن اسان بشوم براسانی ها به راه درست خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محسن همت جو گفته:
    مدت عضویت: 459 روز

    سلام خدمت استادعزیزآقای عباس منش خداپدرمادرت وبیامرزه من چه دلسوزیهای که درحق پدرمادرم نکردم حتی زن وبچه ام اخرم شدیم ادم بده باخاک کوچه یکی شدیم پدرمون خونه روفروخت دیگه هیچی ازخرج خونه گرفته تاپرداخت بدهی وبیمارستان وو…….خرج عروسی همه چی خودم متقبل شدم همسرم ارث رسیدبهش پول کم اوردمن کمک کردم طلا پاداش هرچی داشتیم دادیم خریدیم خون رو گفتیم بریم بشینیم حالا گفت من اونجا نمیرم هیچی دیگه گفتیم باشه اومدم توکارخواستم دستگاه بگیرم گفتم بیاخونه روبفروشیم گفت نه. اگه کمک نمیکردم بهش الان دستگاه گرفته بودم باهمون پولی که کمکش کردم اینم اخرعاقبت ادم دلسوز واسلام نامه تمام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    به نام خدای مهربانم .

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته و همه دوستان هم فرکانسیم .

    وای از این فایل بی نظیر که روی سایت اومده که واقعا حالمو دگرگون کرده و انرژی بیشتری دارم در جهانم و خدارو شکر حالم خیلی خوبه و پر انرژی هستم همش در کل روز و شب به قوانین فکر میکنم و یک جورایی دوست دارم قوانینی باشم با توکل به خدای مهربانم استاد خدا حفظتون کنه که فایلهای توحیدی قوانینی جهان را با ما به اشتراک میزارید و مدار ما را با این حرف‌ها بالاتر میبرید و من باید خودم را در این مدار مگه دارم حفظ کنم نزارم مدارم پایین بیاد خدا کمکم کنه که بتونم از تمام این قوانین جهانم در عمل استفاده کنم به زبان که خیلی خوبم ولی باید در عمل بهشون ناخودآگاه عمل کنم بشین جزو عاداتم بشه در کل زندگیم ازش در عمل استفاده کنم به امید الله مهربانم

    استاد دوستون دارم شما را به خدای بزرگم میسپرم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    زهره تمیمی گفته:
    مدت عضویت: 1053 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربانم که هرچه دارم از اوست

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

    صدهزاربارشکر خدای بزرگم رو‌, که وقتی ازش خواستم هدایتم کنه بهترین و برترین انسانش رو سرراهم گذاشت تا با تجربیات زندگیش،من هم زندگیم را هدایت کنم،توی این دوسال ک با شماهمراهم،هرفکری ک ذهنم رو درگیر میکرد،هر مشکلی و مسئله ای ک برام پیش میومد،با باز کردن و رجوع کردن به سایت دقیقا باهر سریال زندگی در بهشت یا سفر به دور امریکا،یا مصاحبه ی استاد…جواب سوالم رو پیدا میکردم،انگاری استاد روبروم نشسته و فقط داره بامن درباره مشکلم حرف میزنه،اینجاس کدمتوجه میشم چقدررر با استاد هماهنگم،چقدررر خدا داره هدایتم میکنه،بعضی وقتا از شدت این هماهنگی اشکم سرازیر میشه،فکرش رو میکنم برای جواب این سوالم یا مشکلم بایستی میرفتم نوبت مشاوره میگرفتم بماند چقدر زمان صرف میکردم چقدر هزینه میکردم تا بتونم اگررر جوابی بگیرم ولی با یه کلیک کردن تو سایت استاد اگر باهاش هم فرکانس باشی بهتراز هزارتا مشاور و دکتر راهنمایت میکنه،واقعا نمیدونم با چه الفاظی،با چه زبونی ازتون تشکر کنم استاد،بارها وقتی داشتم ویسهاتونو گوش میکنم ،بجای اینکه خودم رو مخاطب قرار بدم ذهنم میرفت روی شخصی ک مثلا این مشکل رو داره و میگفتم ای کاش فلانی الان اینجا بود و این رو‌گوش میکرد،،،ولی بااین کلیپ متوجه شدم بجای اینکه تمرکزم رو بزارم روی دیگران خودم با جون دل گوش بدم و هرکس در جای دقیق خودش هست و باید طبق صحبتهای شما خودش مسیر تکامل رو بره،،،استاد عزیزم ای کاش ده سال پیش از خدا میخواستم هدایتم کنه تا شمارو زودتر میدیدم،چقدر الان آرامش روحی دارم،چقدررر خدارو با شما شناختم ،چقدررر قدر خودمو ندونستم ….و البته بااین صحبتهای شما بازم هم به خودم دلداری میدم که حتما الان زمانی بوده ک بایستی به این تجربیات دست پیدا کنم..شمارو پیدا کنم ،بهترین مخلوق خدا،از خدا میخواهم که طول عمر با عزت و با برکت بهتون عطا کنه تا همیشه در بهترین حالت ممکن زندگی کنید خیلی خیلی ممنون و سپاسگذارم

    خدایا شکرت شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    زینب مددی گفته:
    مدت عضویت: 1189 روز

    سپاس و درود به استاد عزیزو گرامی

    همیشه نفستون حقه به دل آدم میشینه همیشه ووقتی یک فایل از فایل های شما گوش میکنم انگار یه چراغی برام روشن میشه که راه رو برام روشن میکنه البته قلبم روشن میشه به حق به درستی و ایمان به درستی قوانین ..

    امیدوارم تن تون سالم لبتون خندان و قلبتون سرشار از نور خدا باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 459 روز

    سلام به استاد عزیز چند هفتست دچار یه تضادی در رابطه با بچم شدم.که اون هم فک میکنم قطعا نتیجه یکسری فرکانس های من واحساس که بهش دادم هست.واین خیلی درگیرم کرده بود که چطور حلش کنم وهی از خدا هدایت میخواستم.اغلب ما مادر ها به دنبال این هستیم که همیشه مراقب بچه هامون باشیم که مبادا اشتباهی بکنن که دچار آسیب نشوند و خیلی جاها دلسوزی نا بجا میکنم .وحاضریم خودمون رو زجر بدیم که بجه هامون اذیت نشن.واین نوع رفتار باعث میشه که رفتارهای نابه جای بیشتری رو از اون ها دریافت بکنیم.تا اینکه چن روز پیش وارد سایت شدم دیدم به استاد جانم یه فایل جدید گذاشته چقدر عالی بود.از مطالب لذت بردم در ادامه فایل بعدی که گوش دادم الله واکبر دنبال جوابی که چن مدت بودم .استاد فایل گذاشته.نشستم گوش دادم خیلی متحول شدم.وقتی کامنت هارو خوندم بیشتر خیلی های دیگم مثل من دچار تعارض شدند.وجوابی که گرفتم این بود که من به هیج وجه نمیتونم تغییرش بدم مگر این که خودش بخواد واینکه براش توضیح بدم وبگم مسیر درست رو نشونش بدم وبهش بگم که اگه انتخابش بکنه به کجا میرسه واگه از مسیر اشتباهی بره چی میشه وحق انتخاب رو به خودش بدم وعواقب انتخاب هرکدوم رو هم براش توضیح بدم ودیگه آنقدر خودم رو اذیت نکنم زور نزنم که به کدوم مسیر بره ورهاش کنم وبسپرمش به خدا که خودش بهش کمک کنه که راه درست روانتخاب بکنه ممنونم استاد به خاطر این فایل زیبایی که گذاشتین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    به نام معمار هستی

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته فوق العاده و همه دوستان هم فرکانسیم.

    بسیار از شما سپاسگزارم استادم که چنین فایل پر مغزی را تهیه کردید و با ما به اشتراک گذاشتید

    واقعا فایلی بود که به نظرم برای کل مردم دنیاست در واقع زندگی به سبک قوانین را از ایه های قران برامون

    توضیح دادید که اقا راه سعادت این سبک این مدلی است اگر با این سبک خودتو هماهنگ کنی سعادتمند میشی

    و اگر هم که نشی میری با کفار هم کاسه میشی در دین هم هیچ اجباری نبوده و نیست نمیدونم چرا انقدر تو کشور ما

    دارن خودشون را به اب و اتش میزنن تا به همه بگن راه ما درسته ولی در واقعیت راهشون فقط صراط مستقیم

    بدون میانبر به جهنمه چقدر هم چهره دینداری و مظلومیت هم دارن واقعا مضحکه بی نهایت خنده خخخخخخخخ

    حتی ما نمیتونیم بچه همسر مادر پدرمون را نصیحت ویا تغییر بدیم چه برسه به مردم وای چه جهالتی در جامعه ها

    وجود دارد که البته خدا هم به طور واضح گفته که اگر میخاستیم میتونستیم همه را امت واحد کنیم خدا بودیم

    دست خودمون بوده ولی میگه با مشیت خدا نبوده واگرنه اگر میخاست میشد خدا نخواست جز مشیتش نبوده

    جالبه برخی از مردم به ظاهر مسلمان اسمی میخان مردم را به قول خودشون به ارشاد کنن خخخخ

    داعش هم چنین عقایدی دارن به چه جهل و منجلابی رفتن وای خدای من قانون چی بوده و هست

    ادمهادنبال نخود سیاه هستند خدایا مارا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به انها نعمت دادی و نه

    راه کسانی که بر انها غضب کردی و نه راه گمراهان عالم .

    منم خیلی موقعها نقش خدا را خواستم بازی کنم و کردم یه جاهایی واقعا از حد و مرز بالاتری که رفتم چک و لگدشو

    خوردم و نمیدونستم که این قانون هست که نباید بالاتر از حد و اندازه اختیارم دخالت کنم ولی فکر میکردم ثواب دارد

    خخخ خدا پدرتو بیامرزه چه ذوقی هم میکردم میگفتم اخیش پردم ارامشش بییشتر میشه روحش شادتر میشه میره

    بهشت من خیرات کنم کار نیک کنم به پدرم میرسه خیلی در جهل و نادانی هستیم و هنوز هم تا ابد دامه دارد

    خدا کمک کنه بتونم خودم یادم باشه تو این دامهای شرک نیفتم اصلا با چه منطقی این چرت و چرندیات را واقعا

    گوسفند وار قبول کردیم اصلابهش فکر هم نکردیم چون همه کردن ما هم گفتیم درسته و انجام دادیم واقعا که اکثریت

    مردم دنیا دارن راه تقلا و زجر و جهالت شرک را میرن یادم باشه که کاری که اکثریت میکنن را اصلا ابدا انجام ندم

    گوسفند وار دیگه عمل نکنم برخلاف جریان باشم نتیجه متفاوت زمانی حاصل میشه که بر خلاف عموم جامعه انجام

    بدم ما من فقط میتونم اگر به قول استاد عزیزم زرنگ باشم خودم را نجات بدم از جهل و شرک به راه درست قوانین

    تا سعادت دنیا و اخرت را دریابم با امید خدا.

    استاد عزیزم بی نهایت سپاس برای تمام این آگاهی های دنیا و اخرت ساز خدا خیرت بده دوست دارم با عشق

    شما را به خدای بزرگم میسپرم

    خدا حفظتون کنه بوس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3879 روز

    هیچ قدرتی نمی‌تواند جلوی ورود نعمت به زندگی من را بگیرد و من برای تجربه نعمتهای الهی نیازی به کمک و یاری هیچ فردی ندارم این یکی از بزرگترین آگاهی‌های بود که من بعد از سالها پیگیری سایت استاد عباس منش عزیز بهش رسیدم

    ولی هیچ ادعایی درمورد باور کردن یعنی عمل کردن به این آگاهی ندارم چون تا وقتی عمل به آگاهی‌ها صورت نگیرد من فقط یک بارکش اسبابی هستم که خودم اون بار رو به دوش خودم گذاشتم

    من تا عمل نکنم که نتیجه خاصی نمیگیرم صرف حرف زدن مسئله ای رو حل نخواهد کرد

    انشالله که از عاملان به آگاهی ها باشم تا بتونم نتایج بزرگ و با ارزش تو زندگیم بگیرم

    هیچ عاملی نمی‌تواند جلوی ورود نعمت به زندگی منرا بگیرد و من برای ورود نعمت به زندگیم به کمک هیچ کسی غیر از خداوند ندارم

    حتی از این هم بالاتر به قول استاد :

    هیچ کسی هیچ قدرتی در تاثیر در زندگی من را ندارد

    نه فقط هیچ عاملی و اتفاقی و فردی نمیتواند جلوی ورود نعمت به زندگی منرا بگیرد بلکه حتی هیچ عاملی یا فردی یا کسی هیچ توانی ندارد که بتواند در زندگی من تاثیر بگذارد

    فقط و فقط خودم هستم که در زندگی خودم میتوانم تاثیر بگذارم

    درست و بیشتر که فکر میکنم میبینم یه جورایی حرف استاد درسته واقعا الان این شرایط زندگی و شغلی که دارم رو خودم اجازه ورودشو به زندگیم دادم

    اگر میخواستم میتونستم بهتر از این باشم خودم نزفتم دنبالش خودم پیگیرش نشدم

    از ماست که برماست

    واقعا حمید جان تو کی چیزیو خواستی و براش تلاش کردی و بهش نرسیدی؟ درست که فکر میکنم جوابی برای این سوال نمیبینم

    واقعا تا حالا اتفاق نیفتاد ه چیزیو بخوام و براش تلاش کرده باشم ولی بهش نرسیده باشم

    اگر الان این شرایط را دارم میتونستم بهتر از این باشم خودم بابتش تلاش نکردم وگر نه امکان پذیر بود

    چرا تلاش نکردم و یا نخواستم؟

    دلیل اول عدم احساس لیاقت داشتن خواسته‌های بزرگتر از اینی که هستم

    دلیل دوم دریافت مشاوره و یا مشورتهایی که اصلا نیاز نبود همون راه خودمو میرفتم که به قطعیتش رسیده بودم بهترین و درستترین انتخاب بود

    سومین دلیل خیلی وقتها اصلا به چیزی بهتر از این فکر نکردم چون تو مدارش نبودم

    دلیل چهارم ترس ترس ترس؛ ترس از حرف مردم اطرافیان قضاوت دیگران و اطرافیان ترس از نشدن و نا امید شدن ترس از نشدن و به حدر رفتن وقت و زمان و پول و انرژی

    دلیل پنجم یکی از بزرگترین دلایل دلسوزی به اطرافیان ضعیف که خدارو خوش نمیاد من زود پیشرفت کنم و زندگی بهتری برای خودم بسازم درحالی که دوستان و همکارام ضعیف هستن و نمیتونن رشد کنن دلسوزی از اینکه من رو دوره عزت نفس دارم کار میکنم اونا حتی اسم استاد رو هم شاید نشنیده باشن در صورتی که اونا خودشون نمیخان که پیشرفت کنن بخدا خودشون از شرایطی که دارن لذت می‌برند و نمیخان اون شرایطی که من دنبالش هستم رو داشته باشن اصلا اذیت میشن که بخوان تغییر کنن خپ به من چه که نمیخان؟

    مگه من رو زندگی اونا تاثیری دارم؟ مگه اونا رو زندگی یا تصمیمات و پیشرفت من تاثیری دارن؟

    هرکی مسیر خودشون میره منم باید مسیر خودمو برم نباید به کسی دلسوزی کنم یا خدای ناکرده وابسته بشم اینم باز برمیگرده به عزت نفس و اعتماد به نفس خودم خیلی باید رو این موضوع کار کنم. به خدا خیلی باید کار کنم من اصلا تا حالا رو این دوره کار نکردم فقط گوشش کردم خیلی کم تمرین انجام دادم خیلی خیلی ناچیز

    دلیل ششم کلا آدمی هستم که پشت گوش انداز خوبی هستم کارهامو و تصمیماتمو خیلی پشت گوش میندازم بارها و بارها هم ضرر کردم ولی باز اصلاح نشدم خودمم میدونم از این قضیه دارم حتی ضربه میخورم ولی هنوز ترس در اجرای تصمیماتی دارم حتی تصمیمات نه چندان بزرگ و مهم در حد یه درخواست هر چند نسبت به قبل بهتر شدم ولی هنوزم این اخلاقی دارم که گمان می‌کنم ریشه اش برمیگرده به ترس و ریشه ترس برمیگرده به ضعف عزت و اعتماد به نفس و ریشه این ضعف هم برمیگرده به ضعف و تردید در ایمان که میشه همون شرک

    به قول استاد تو دوره عزت نفس : شرک شرک شرک امان از این شرک که پدر آدمو درمیاره

    دلیل هفتم عجله عجله عجله

    خیلی وقتها هم شده عجله در زود نتیجه گرفتن و زود نا امید شدنم از نتایج کم اولیه منو نذاشته از اینی که هستم بهتر و موفقتر باشم

    هم عجله دارم زودتر نتیجه بگیرم و هم از کمی نتایج اولیه زود نا امید شدم و این قبل آشنایی با دوره ها و انجام تمرینات خیلی مشهود بود باز الان یه مقدار بهتر شدم خدا رو شکر

    فعلا تا اینجا بسنده میکنم و آرزوی موفقیت برای همه دوستان و خودم دارم

    در پناه الله یکتا شاد موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: